این موضوع که رابطه جنسی برای مردها بسیار اهمیت دارد بر کسی پوشیده نیست. مردها معمولاً اعتراف میکنند که رابطه جنسی اولین چیزی است که از همسرشان میخواهند و مطالعات نیز نشان داده است که مردها نیاز جنسی بیشتری نسبت به خانمها دارند. اما علاوه بر نیاز جنسی مردها نیازها و خواستههای دیگری نیز در ازدواج و رابطه عاطفی دارند که معمولاً به صورت مستقیم به همسرشان نمیگویند و در موردش صحبت نمیکنند.
به طور مثال مردها نوعی احساس مسئولیت نسبت به زنشان دارند که خود را موظف میدانند باید او را از لحاظ مالی تأمین کنند، حتی اگر همسرشان نیز درآمد بیشتری داشته باشد یا هر دو با یکدیگر مخارج خانه را پرداخت کنند. این مثال و موارد مشابه باعث ایجاد فشارهایی میشود که بر رابطه تأثیر میگذارد. از این رو درک دنیای درون یک مرد و چیزهایی که مردها از همسرشان میخواهند میتواند در ارتقای زندگی مشترک کمک کننده باشد.
خواستههای مردها از همسرشان
مهربانی
علاوه بر رابطه جنسی که از اهمیت بالایی برای یک مرد برخوردار است، بسیاری از مردان دوست دارند که به آنها محبت شود. گرفتن دست همسرتان، یک پیام عاشقانه، ماساژ دادن یا هر عمل دیگری که از روی محبت و مهربانی باشد به دل همسرتان مینشیند. از روشهای مختلفی استفاده کنید تا به همسرتان نشان دهید که چقدر به او اهمیت میدهید. روشهای ساده مانند این که به او بگویید چقدر دوستش دارید، یا مواقعی که دچار تردید شده او را سرحال بیاورید یا اگر اشتباهی مرتکب شدید از او عذرخواهی کنید.
به تواناییهایش باور داشته باشید
بسیاری از مردان بر این باورند که حمایت و تأمین کسی که دوستش دارند مهم است. به همسرتان نشان دهید که به استعدادها و مهارتهای او باور دارید و او را حمایت میکنید. به او این حس را دهید که او فردی بالغ است و هرگز با او مانند یک کودک رفتار نکنید. به او اجازه دهید که بعضی کارها را به تنهایی انجام دهد؛ به طور مثال مسئولیت مسیریابی سفر بعدی را به او بسپارید. چیزهایی کوچکی مانند مثال گفته شده باعث ایجاد اعتماد میان شما شده و به او احساس مسئولیت در رابطه میدهد.
درک
بسیاری از مردان دوست دارند که شما آنها را بفهمید و درک کنید و مطالعات نیز نشان داده است که احساس فهمیده شدن در کیفیت رابطه بسیار تأثیرگذار است. مردها معمولاً بیشتر منطقی هستند و تمایل به حل مسئله دارند، اما زنها بیشتر عاطفی هستند و با احساساتشان در تماساند. این موضوع باعث میشود که در رابطهی مرد و زن تعادلی از منطق و احساسات ایجاد شود.
یکی از راههایی که شما میتوانید به یکدیگر نشان دهید که همدیگر را درک میکنید این است که هر روز متعهد شوید که باهم صحبت کنید و به مدت تقریباً ۲۰ دقیقه یک تمرین گفت و گو داشته و از یکدیگر سؤالات مثبت بپرسید. این گفت و گو میتواند شامل این مضامین باشید که چه چیزی باعث جذب شما به یکدیگر میشود، خاطرهی یک روز عاشقانهای که با هم داشتید یا این که همسرتان از چه چیزهایی خوشش میآید.
تأیید و قدردانی
یکی دیگر از چیزهایی که مردها از زنشان میخواهند تأیید و قدردانی است. از همسرتان تعریف کنید اما این کار را در جای مناسب و به اندازه انجام دهید؛ به طور مثال:
- او را در آغوش بگیرید و به او بگویید که شخصیت او را تحسین میکنید.
- از او برای سخت کار کردن و تلاشهایش تشکر کنید.
- به همسرتان بگویید که با این لباس خوش قیافه شده است.
- از او بابت مراقبت از خانواده تشکر کنید.
پذیرش
همه ما دوست داریم که آن طور که هستیم مورد پذیرش قرار بگیریم و زمانی که دیگران سعی میکنند ما را تغییر دهند ناراحت میشویم. این موضوع برای مردها حتی مهمتر است و زمانی که همسرشان سعی در تغییر آنها دارد بسیار ناراحت و عصبانی میشوند. تلاش برای تغییر موضوعاتی که مرتبط با امنیت و سلامت آنها باشد قابل درک است اما بهتر است که در مورد مسائل سطحیتر همسرتان را همان طور که هست بپذیرید.
شما میتوانید از روشهای مختلفی به همسرتان نشان دهید که او را همان طور که هست قبول دارید؛ به طور مثال:
- بپذیرید که در بحث و مشاجره ممکن است به اتفاق نظر نرسید.
- با این موضوع که ممکن است با همرستان فرق داشته باشید کنار بیایید.
- یاد بگیرید که بتوانید خودتان را همان طور که هستید بپذیرید تا بتوانید همسرتان را نیز بپذیرید.
- بپذیرید که ممکن است نظرتان در خصوص مسائل مذهبی، سیاسی و … با همسرتان فرق داشته باشد.
- در حالی که از ضعفها و نقاط منفی همسرتان آگاه هستید، او را دوست داشته باشید.
گاهی کمتر صحبت کنند
زمانی که شوهرتان خسته یا درگیر یک پروژه است یا حتی به صورت کلی حوصلهی حرف زدن ندارد او را وادار به صحبت کردن نکنید. زنها میتوانند گاهی اوقات بسیار پرحرف باشند. بهتر است که اگر میخواهید با همسرتان صحبت کنید زمان مناسبی را انتخاب کنید. شما همچنین میتوانید در مورد احساساتتان با دوستان یا اعضای خانواده خود صحبت کنید یا روشهای دیگر نظیر نوشتن را برای ابراز خود به کار گیرید.
این موضوع به این معنی نیست که با همسرتان صحبت نکنید. صحبت و گفت و گو در رابطه بسیار مهم است اما زمان مناسبی را برای این کار انتخاب کنید. اگر او مشغول است زمان دیگری را برای صحبت در نظر بگیرید.
احترام
یکی دیگر از خواستههای مردها از زنشان احترام است که رکن اصلی یک ازدواج موفق به حساب میآید. یکی از بهترین راههایی که یک زن میتواند عشق و احترامش را به همسرش نشان دهد به این شکل است که زمانی که شوهرش در حال صحبت کردن است به او گوش دهد و حرف او را قطع نکند. علاوه بر این مورد شما میتوانید احترام خود را به این شکل به همسرتان نشان دهید:
- در مورد عقاید و باورهایش نظر منفی ندهید.
- در مورد برنامههای آیندهاش با ملاحظه نظر دهید.
- به صورت کلی در خصوص خواستهها و نیازهایش محتاط، قدردان و مثبت باشید.
- زمانی که با او موافق نیستید از شانه بالا انداختن یا چرخش چشمهایتان اجتناب کنید.
زمان آزاد
تقریباً هر مردی دوست دارد که زمانهایی را برای خودش داشته و تنها باشد تا دوباره انرژی از دست رفته خود را باز یابد و دوباره با دنیای خارج ارتباط برقرار کند. وقتی که همسرتان از سر کار باز میگردد میتوانید با کمتر حرف زدن یا سؤال پرسیدن به او فضا بدهید.
زمانی که او در خانه است، برنامههای زیادی برای او نچینید و اجازه دهید که بتواند زمان آزاد برای خودش داشته باشد.
اعتماد
یکی دیگر از خواستههای مردها از زنشان اعتماد است که برای موفق بودن یک رابطه حیاتی است. زوجها با صادق بودن با یکدیگر، گفت و گوهای مکرر و یادگیری بحث و مشاجره منصفانه باعث به وجود آمدن اعتماد در رابطه میشوند. اعتماد در رابطه سریع اتفاق نمیافتد و با گذشت زمان و به مرور ایجاد میشود. با گذشت زمان شما یاد میگیرید که بر سر قولهایتان بمانید، خود واقعیتان باشید و نشان دهید که چه میزان یکدیگر را تحسین میکنید.
اگر فکر میکنید که به همسرتان اعتماد ندارید، به مشاوره خانواده مراجعه کنید و خودتان را درگیر جاسوسی یا خیانت نکنید.
دوستی و همراهی
علاوه بر عشق در زندگی مشترک، شما باید دوست همسرتان نیز باشید که ایجاد و حفظ این موضوع نیازمند گذراندن وقت با یکدیگر و داشتن تجربیات مشترک است. علاوه بر آن لازم است که شما مواظب نحوهی حرف زدنتان با هم باشید، از یکدیگر سوء استفاده نکنید و برای رضایت طرف مقابل از خود گذشتگی نشان دهید. تمرین کنید که با مهربانی با همسرتان صحبت کنید و قدردانی خود را به او نشان دهید.
شش راه برای مدیریت انتظار
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاورهمه ما به نحوی در زندگی حس انتظار را تجربه کرده و قبول داریم که منتظر ماندن چه برای نتیجهی امتحان و چه نتیجهی انتخابات و حتی قرار عاشقانه بعدی احساس خوشایندی نیست. بسته به این که در موقعیت انتظار وضعیت کلی زندگی ما چگونه است و یا ما چه قدر بر نتیجهای که منتظرش هستیم کنترل داریم، شدت احساس ناخوشایند ناشی از انتظار میتواند متفاوت باشد. انتظار معمولا با احساساتی نظیر اضطراب، استرس، ابهام و بیحوصلگی همراه است؛ البته ویژگیهای شخصیتی افراد نیز میتواند در شدت این احساسات تاثیرگذار باشد.
با توجه به این که انتظار در زندگی اجتناب ناپذیر است و همیشه موقعیتهایی ایجاد میشود که ما بر آنها کنترل نداشته و باید صبر کنیم، در این مقاله در خصوص شش راه کار برای مدیریت انتظار صحبت شده است.
چرا منتظر بودن دشوار است؟
در یک مطالعه نشان داده شد که شرکت کنندگان زمانی که منتظر دریافت نتیجه بودند میزان اضطرابی بالاتری نسبت به زمانی که نتیجهی بد گرفتند، بروز دادند. یکی از دلایل سخت بودن انتظار این است که نتیجهی چیزی که ما منتظرش هستیم قدم بعدی ما را مشخص میکند. اگر جواب دلخواه خود را بگیریم خوشحال شده و ادامه میدهیم اما اگر جواب دلخواه را نگیریم نا امید شده و مجبوریم که تلاش بیشتری داشته باشیم یا حتی تغییر مسیر دهیم. دانستن باعث حرکت شده و ندانستن موجب گیر کردن به گونهای که انگار زندگی متوقف شده است.
یکی دیگر از دلایل سخت بودن انتظار، تمایل انسانها به قطعیت و دانستن است که به صورت اکتسابی ایجاد شده و برای بقا لازم بوده است. اگر ما بدانیم که چه اتفاقی در راه است، بهتر میتوانیم برای آن آماده شویم و از آن گذر کنیم. در نتیجه نیاز به قطعیت در گوشت و خون ما ریشه دوانده است.
راههای مدیریت انتظار
با توجه به این که انتظار بخش جدا ناپذیری از زندگی است، نحوهی مدیریت آن به گونهای که کمترین میزان آسیب در زمان انتظار ایجاد شود حائز اهمیت است. از جمله روشهای مدیریت اضطراب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مراقبه
پیدا کردن نوعی از مراقبه که مطابق روحیات شما باشد میتواند در کاهش استرس ناشی از انتظار موثر باشد. به منظور مراقبه لازم است که شما صدای ذهنتان را خاموش کرده و هر لحظه که چیزی به یادتان آمد یا ذهن دوباره شروع به صحبت کرد آن را کنار زده و تنها نسبت به لحظه و درون خود هوشیار باشید. تحقیقات نشان داده است که مراقبه برای کنترل ذهن به مدت حتی ۱۵ دقیقه در هفته میتواند سختی انتظار را کاهش دهد. در این مطالعه محققان ۱۵۰ دانشجوی حقوق را در کالیفرنیا که منتظر نتیجه آزمونشان بودند، مورد بررسی قرار دادند. نتیجه آزمون این دانشجویان بعد از ۴ ماه مشخص میشد و برای آنها این مدت بسیار استرسزا بود. این تحقیق نشان داد که دانشجویانی که در این مدت مراقبه میکردند بیشتر از سایرین نسبت به نتیجه آزمون امیدوار بوده و استرس کمتری داشتند. البته دیدگاه مثبت نسبت به نتیجه آزمون به این معنا نبود که آنها تصور کنند حتما قبول میشوند بلکه آنها در پذیرش بدترین حالت بودند.
فعالیتهایی که هیجان در شما ایجاد میکنند
یکی از راههای موثر در کاهش استرس ناشی از انتظار و ابهام، انجام کارهایی است که نیاز به تمرکز کامل شما داشته و باعث غرق شدن شما میشوند. انجام این نوع کارها به شما یادآور میشود که زندگی در جریان است حتی زمانی که منتظر هستید. غذا درست کردن، انجام تکالیف و یا کارهای هنری از فعالیتهایی است که میتواند حواس شما را از چیزی که در انتظارش هستید منحرف کند و به شما نشان دهد که زندگی تنها در چیزی که منتظرش هستید، خلاصه نمیشود. غرق شدن در این فعالیتها برای افزایش هوشیاری و کاهش نگرانی از نتیجه بسیار موثر است.
تجارب حیرت انگیز
در یک مطالعه که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شده بود، محققان دریافتند که شرکت کنندگانی که در معرض یک فیلم حیرت آور و الهام بخش نظیر ویدیو با کیفیت بسیار بالا از غروب خورشید قرار گرفتند، بهتر از سایر شرکت کنندگان که ویدیو خنثی یا ویدیو از حیوانات بامزه نگاه کردند، انتظار برای نتیجه آزمون را تحمل کردند. این محققان نتیجه گرفتند که تحریک حس حیرت میتواند در زمان انتظار کمک کننده باشد. حال سوالی که مطرح میشود این است که این موضوع در زندگی واقعی چگونه عملی میشود؟
در محیط پیرامون ما موارد مختلفی میتواند حس حیرت را ایجاد نماید. غالبا طبیعت یکی از مواردی است که با توجه و اکتشاف در آن میتوان بسیار متحیر شد به طور مثال مشاهده یک درخت تنومند که برگهایش در باد تکان میخورد یا حتی دقت به جزئیات یک تک برگ.
محدودیت در زمان چک کردن گوشی یا ایمیل
چک کردن مداوم باعث ایجاد یک چرخه باطل از امیدواری و نا امیدی میشود که بسیار مخرب است. در زمانهای مشخصی گوشی خود را چک کنید و برای این کار محدودیت قائل شوید. به طور مثال ایمیل خود را تنها بر کامپیوتر چک کنید و از موبایل برای این موضوع استفاده نکنید. بهتر است که حواس خود را از چیزی که منتظرش هستید منحرف کنید تا زمان برای شما راحتتر سپری شود.
جملات مثبت و الهام بخش
بر دیوار اتاقتان یا صفحهی گوشی خود جملاتی را قرار دهید که انگیزه و امید را در شما تحریک کند. شما همچنین میتوانید این جملات را با صدای بلند بگویید و صدای خود را ضبط کنید یا در حالی که این جملات را میخوانید از خودتان فیلم بگیرید و برای یادآوری هر زمان که ناامید شدید دوباره ویدیو خود را مشاهده کنید. این موضوع کمک میکند که نگرانی در شما کمتر شده و با امیدواری بیشتری منتظر بمانید.
باورهای سالم
یکی از موضوعاتی که میتواند به کاهش استرس ناشی از انتظار کمک کند اصلاح باورهای اشتباه است. برخی از افراد تصور میکنند که در زندگی نباید اتفاق بدی برایشان رخ دهد این در حالی است که خوب و بد هر دو جزئی از جهان دو قطبی است که در آن زندگی میکنیم؛ پس به جای مقابله با شکست بهتر است بپذیریم که شکست هم جزئی از زندگی است که میتواند درسها و تجارب زیادی با خود به همراه داشته باشد که بسیار ارزشمند است.
عاطفه نامتناسب چیست؟
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاورعاطفه به معنای تظاهر بیرونی احساسات درونی است که در بیشتر افراد این تظاهر با شرایط پیش آمده همخوانی دارد؛ به طور مثال اگر به شما خبر فوت یکی از دوستان داده شود، شما ناراحت شده و ممکن است گریه کنید. در این حالت تظاهر بیرونی احساسات شما ناراحتی است که با شرایط همخوانی دارد. در بعضی از افراد تظاهر بیرونی احساس با شرایط پیش آمده همخوانی ندارد که در این حالت اصطلاحا گفته میشود فرد دچار عاطفه نامتناسب (inappropriate affect) است. فرد مبتلا ممکن است در شرایطی که از او انتظار میرود احساسات خود را بیان نکند؛ به طور مثال در هنگام مصیبت به جای ناراحتی، خوشحال به نظر برسد و بخندد.
عاطفه نامتناسب میتواند نشان دهندهی یک بیماری زمینهای دیگر باشد البته گاهی اوقات نیز به عنوان یک اختلال مستقل بروز پیدا میکند. در ادامه در خصوص نشانهها، علت ایجاد و درمان عاطفه نامتناسب صحبت شده است.
علت ایجاد عاطفه نامتناسب
این عارضه به دلایل مختلفی ایجاد میشود که شامل:
آسیب مغز یا اختلال در عملکرد سیستم عصبی
عاطفه نامتناسب میتواند بر اثر آسیب فیزیکی مغز نظیر تومور مغزی ایجاد شود که در این حالت مناطق درگیر شامل سیستم لیمبیک، قشر سینگولات قدامی و قشر جلوی پیشانی میباشد.
اسکیزوفرنی و سایر بیماریهای روانشناختی
دومین علت شایع عاطفه نامتناسب میتواند اختلالات روانی شامل افسردگی، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و اختلال پس از سانحه باشد. این افراد معمولا توانایی ابراز احساس دارند اما نمیتوانند احساسات خود را به شکل متناسب بروز دهند زیرا احساسات آنها ناشی از توهمات و فرضیات اشتباه است. در اسکیزوفرنی عاطفه نامتناسب ممکن است به شکل کاهش احساسات و بیتفاوتی بروز پیدا کند که در این حالت عاطفه سطحی یا flat affect نامیده میشود.
مصرف داروهای درمان اختلالات روانی
بر اساس مقالهای که در مجله بین المللی اختلالات دوقطبی چاپ شده، عاطفه نامتناسب میتواند در نتیجهی عوارض دارو درمان اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات روانی ایجاد شود. اگر شما دارویی مصرف میکنید که باعث ایجاد این عارضه در شما شده بدون مشورت با پزشکتان مصرف داروهای خود را قطع نکنید.
سایر عوامل روانشناسی
عاطفه نامتناسب میتواند دلایل دیگری به جز آسیب مغز و اختلالات روانی داشته باشد. گاهی ممکن است فرد توانایی ابراز احساسات به شکل متناسب را داشته باشد اما به هر دلیلی به شکل متفاوتی احساسات خود را بروز دهد. به طور مثال یک فرد ممکن است در طول جلسه درمان زمانی که در خصوص یک شرایط سخت صحبت میکند، بخندد تا احساسات خود را به شکل محتاطانه کنترل کند.
تشخیص عاطفه نامتناسب
اگر نگران هستید که خودتان یا شخصی که به شما نزدیک است دچار این عارضه باشد بهترین راه برای تشخیص مراجعه به دکتر است. دکتر ممکن است شما را به متخصص مغز و اعصاب، روانپزشک یا روانشناس ارجاع دهد. برای تشخیص ابتدا آسیب فیزیکی مغز کنار گذاشته شده و وضعیت روانی فرد از طریق بررسی رفتار، نگرش، هوشیاری، قضاوت، خلق، درک و پردازش افکار مورد بررسی قرار میگیرد.
در بیشتر مواقع عاطفه نامتناسب یک عارضه مجزا نبوده و بر اثر اختلالات دیگر ایجاد میشود به همین خاطر بررسی سایر اختلالات روانی بالقوه در تشخیص حائز اهمیت است. علاوه بر آن شدت عارضه نیز لازم است مورد بررسی قرار گیرد.
نشانهها و علائم عاطفه نامتناسب
علائم عاطفه نامناسب بسته به مشکل زمینهای و علت ایجاد میتواند متفاوت باشد و به شکل تغییر حالت چهره، تغییر لحن صدا و محتوای صحبت بروز پیدا کند. در ادامه به برخی از این علائم اشاره شده است:
انواع عاطفه نامناسب
علائم عاطفه نامناسب میتواند در گروههای مختلفی مورد بررسی قرار بگیرد و انواع مختلف این عارضه را تشکیل دهد که شامل:
عاطفه کند (blunted affect)
این نوع بیشتر در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و سایر بیماریهای مربوطه دیده شده و به شکل کاهش شدت احساسات بروز پیدا میکند. به طور مثال فرد مبتلا ممکن است در خصوص تصادفی که امروز تجربه کرده صحبت کند بدون آن که حالت چهرهاش نشان دهندهی احساس خاصی باشد یا لحن صدایش تغییر کند.
عاطفه سرکوب شده (restricted affect)
در این حالت فرد مبتلا زمانی که در خصوص تصادف صحبت میکند احساسات اندکی نشان میدهد اما باز هم کمتر از حد انتظار است.
عاطفه سطحی (flat affect)
در این نوع فرد عملا هیچ احساسی نشان نمیدهد. در این حالت میزان احساسات کمتر از عاطفه کند است و فرد به طور کامل از بروز احساسات اجتناب میکند.
عاطفه بیثبات (labile affect)
در این حالت احساسات فرد به سرعت تغییر میکند و هیچ ارتباطی با موقعیت و شرایط ندارد. همچنین خلق فرد مکررا و به صورت ناگهانی تغییر میکند و به نظر میرسد که فرد مبتلا کنترلی بر احساسات خود ندارد. این عارضه در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، اختلال شخصیت مرزی و بی ثباتی عاطفی بروز پیدا میکند.
درمان عاطفه نامتناسب
لازمهی درمان موفق تشخیص صحیح علت ایجاد بیماری و اختلال زمینهای است؛ از این رو مراجعه به یک متخصص با تجربه برای درمان حائز اهمیت است. روش درمان بسته به علت ایجاد بیماری میتواند متفاوت باشد. در بیشتر مواقع جلسات درمان برای از بین رفتن این عارضه کافی نیست و معمولا به عنوان درمان مکمل در کنار دارو درمانی تجویز میشود.
داروهای مورد استفاده برای درمان عاطفه نامتناسب شامل داروهای ضد روان پریشی (در صورت تشخیص اسکیزوفرنی یا روان پریشی)، داروهای ضد افسردگی و تثبیت کننده خلق (در صورت تشخیص افسردگی و سایر مشکلات مربوطه) و داروهای مورد تایید برای درمان بی ثباتی عاطفی یا Pseudobulbar affect است.
کمک به شخصی که مبتلا به عاطفه نامتناسب است
زندگی کردن با شخصی که مبتلا به عاطفه نامتناسب است میتواند مشکل باشد. شما ممکن است بر اثر رفتارهای او گیج شوید و ندانید چه رفتاری انجام دهید. لازم است در نظر داشته باشید که بازخوردهای منفی و انتقاد شما به فرد مبتلا میتواند علائم او را شدیدتر کند. بهتر است از خودتان مراقبت کنید. دریافت حمایت از افرادی که مشکل مشابه شما دارند میتواند کمک کننده باشد. همچنین جلسات روانشناسی به شما کمک میکند تا بتوانید علاوه بر کنترل و مدیریت صحیح شرایط، احساسات و نیازهای خود را نیز در نظر بگیرید.
۱۰ چیزی که مردها از زنشان میخواهند
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاوراین موضوع که رابطه جنسی برای مردها بسیار اهمیت دارد بر کسی پوشیده نیست. مردها معمولاً اعتراف میکنند که رابطه جنسی اولین چیزی است که از همسرشان میخواهند و مطالعات نیز نشان داده است که مردها نیاز جنسی بیشتری نسبت به خانمها دارند. اما علاوه بر نیاز جنسی مردها نیازها و خواستههای دیگری نیز در ازدواج و رابطه عاطفی دارند که معمولاً به صورت مستقیم به همسرشان نمیگویند و در موردش صحبت نمیکنند.
به طور مثال مردها نوعی احساس مسئولیت نسبت به زنشان دارند که خود را موظف میدانند باید او را از لحاظ مالی تأمین کنند، حتی اگر همسرشان نیز درآمد بیشتری داشته باشد یا هر دو با یکدیگر مخارج خانه را پرداخت کنند. این مثال و موارد مشابه باعث ایجاد فشارهایی میشود که بر رابطه تأثیر میگذارد. از این رو درک دنیای درون یک مرد و چیزهایی که مردها از همسرشان میخواهند میتواند در ارتقای زندگی مشترک کمک کننده باشد.
خواستههای مردها از همسرشان
مهربانی
علاوه بر رابطه جنسی که از اهمیت بالایی برای یک مرد برخوردار است، بسیاری از مردان دوست دارند که به آنها محبت شود. گرفتن دست همسرتان، یک پیام عاشقانه، ماساژ دادن یا هر عمل دیگری که از روی محبت و مهربانی باشد به دل همسرتان مینشیند. از روشهای مختلفی استفاده کنید تا به همسرتان نشان دهید که چقدر به او اهمیت میدهید. روشهای ساده مانند این که به او بگویید چقدر دوستش دارید، یا مواقعی که دچار تردید شده او را سرحال بیاورید یا اگر اشتباهی مرتکب شدید از او عذرخواهی کنید.
به تواناییهایش باور داشته باشید
بسیاری از مردان بر این باورند که حمایت و تأمین کسی که دوستش دارند مهم است. به همسرتان نشان دهید که به استعدادها و مهارتهای او باور دارید و او را حمایت میکنید. به او این حس را دهید که او فردی بالغ است و هرگز با او مانند یک کودک رفتار نکنید. به او اجازه دهید که بعضی کارها را به تنهایی انجام دهد؛ به طور مثال مسئولیت مسیریابی سفر بعدی را به او بسپارید. چیزهایی کوچکی مانند مثال گفته شده باعث ایجاد اعتماد میان شما شده و به او احساس مسئولیت در رابطه میدهد.
درک
بسیاری از مردان دوست دارند که شما آنها را بفهمید و درک کنید و مطالعات نیز نشان داده است که احساس فهمیده شدن در کیفیت رابطه بسیار تأثیرگذار است. مردها معمولاً بیشتر منطقی هستند و تمایل به حل مسئله دارند، اما زنها بیشتر عاطفی هستند و با احساساتشان در تماساند. این موضوع باعث میشود که در رابطهی مرد و زن تعادلی از منطق و احساسات ایجاد شود.
یکی از راههایی که شما میتوانید به یکدیگر نشان دهید که همدیگر را درک میکنید این است که هر روز متعهد شوید که باهم صحبت کنید و به مدت تقریباً ۲۰ دقیقه یک تمرین گفت و گو داشته و از یکدیگر سؤالات مثبت بپرسید. این گفت و گو میتواند شامل این مضامین باشید که چه چیزی باعث جذب شما به یکدیگر میشود، خاطرهی یک روز عاشقانهای که با هم داشتید یا این که همسرتان از چه چیزهایی خوشش میآید.
تأیید و قدردانی
یکی دیگر از چیزهایی که مردها از زنشان میخواهند تأیید و قدردانی است. از همسرتان تعریف کنید اما این کار را در جای مناسب و به اندازه انجام دهید؛ به طور مثال:
پذیرش
همه ما دوست داریم که آن طور که هستیم مورد پذیرش قرار بگیریم و زمانی که دیگران سعی میکنند ما را تغییر دهند ناراحت میشویم. این موضوع برای مردها حتی مهمتر است و زمانی که همسرشان سعی در تغییر آنها دارد بسیار ناراحت و عصبانی میشوند. تلاش برای تغییر موضوعاتی که مرتبط با امنیت و سلامت آنها باشد قابل درک است اما بهتر است که در مورد مسائل سطحیتر همسرتان را همان طور که هست بپذیرید.
شما میتوانید از روشهای مختلفی به همسرتان نشان دهید که او را همان طور که هست قبول دارید؛ به طور مثال:
گاهی کمتر صحبت کنند
زمانی که شوهرتان خسته یا درگیر یک پروژه است یا حتی به صورت کلی حوصلهی حرف زدن ندارد او را وادار به صحبت کردن نکنید. زنها میتوانند گاهی اوقات بسیار پرحرف باشند. بهتر است که اگر میخواهید با همسرتان صحبت کنید زمان مناسبی را انتخاب کنید. شما همچنین میتوانید در مورد احساساتتان با دوستان یا اعضای خانواده خود صحبت کنید یا روشهای دیگر نظیر نوشتن را برای ابراز خود به کار گیرید.
این موضوع به این معنی نیست که با همسرتان صحبت نکنید. صحبت و گفت و گو در رابطه بسیار مهم است اما زمان مناسبی را برای این کار انتخاب کنید. اگر او مشغول است زمان دیگری را برای صحبت در نظر بگیرید.
احترام
یکی دیگر از خواستههای مردها از زنشان احترام است که رکن اصلی یک ازدواج موفق به حساب میآید. یکی از بهترین راههایی که یک زن میتواند عشق و احترامش را به همسرش نشان دهد به این شکل است که زمانی که شوهرش در حال صحبت کردن است به او گوش دهد و حرف او را قطع نکند. علاوه بر این مورد شما میتوانید احترام خود را به این شکل به همسرتان نشان دهید:
زمان آزاد
تقریباً هر مردی دوست دارد که زمانهایی را برای خودش داشته و تنها باشد تا دوباره انرژی از دست رفته خود را باز یابد و دوباره با دنیای خارج ارتباط برقرار کند. وقتی که همسرتان از سر کار باز میگردد میتوانید با کمتر حرف زدن یا سؤال پرسیدن به او فضا بدهید.
زمانی که او در خانه است، برنامههای زیادی برای او نچینید و اجازه دهید که بتواند زمان آزاد برای خودش داشته باشد.
اعتماد
یکی دیگر از خواستههای مردها از زنشان اعتماد است که برای موفق بودن یک رابطه حیاتی است. زوجها با صادق بودن با یکدیگر، گفت و گوهای مکرر و یادگیری بحث و مشاجره منصفانه باعث به وجود آمدن اعتماد در رابطه میشوند. اعتماد در رابطه سریع اتفاق نمیافتد و با گذشت زمان و به مرور ایجاد میشود. با گذشت زمان شما یاد میگیرید که بر سر قولهایتان بمانید، خود واقعیتان باشید و نشان دهید که چه میزان یکدیگر را تحسین میکنید.
اگر فکر میکنید که به همسرتان اعتماد ندارید، به مشاوره خانواده مراجعه کنید و خودتان را درگیر جاسوسی یا خیانت نکنید.
دوستی و همراهی
علاوه بر عشق در زندگی مشترک، شما باید دوست همسرتان نیز باشید که ایجاد و حفظ این موضوع نیازمند گذراندن وقت با یکدیگر و داشتن تجربیات مشترک است. علاوه بر آن لازم است که شما مواظب نحوهی حرف زدنتان با هم باشید، از یکدیگر سوء استفاده نکنید و برای رضایت طرف مقابل از خود گذشتگی نشان دهید. تمرین کنید که با مهربانی با همسرتان صحبت کنید و قدردانی خود را به او نشان دهید.
۱۰ چیز که خانم ها از شوهرشان می خواهند
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاورخواستههای خانمها و آقایان از همسرشان در بسیاری از موارد شبیه به یکدیگر است اما در برخی مسائل ممکن است به منظور رضایت بیشتر از زندگی مشترک تفاوتهایی بین دو جنس در خواستههایشان وجود داشته باشد. آقایان در نظر داشته باشند که هر چه بیشتر بتوانند خواستههای همسرشان را برآورده کنند، نیازهای خودشان نیز بیشتر پاسخ داده میشود.
خواستههای خانمها از شوهرشان
عشق
همهی افراد دوست دارند که کسی دوستشان داشته باشد ولی این مسئله برای خانمها پررنگتر است و آنها هیچوقت از شنیدن جملهی «دوستت دارم» از شوهرشان خسته نمیشوند. البته نشان دادن عشق در رفتار نیز به اندازه گفتار مهم است. نشان دادن عشق در رفتار آنقدرها هم پیچیده نیست؛ همین که هنگام قدم زدن دست همسرتان را بگیرید یا هر از چند وقت او را در آغوش بگیرید برای نشان دادن این موضوع کفایت میکند.
درک و بخشش
ممکن است مواقعی همسرتان اشتباه کند یا یک روزهایی رفتارش به گونهای شود که تحمل کردن او مشکل شود. باید به خاطر داشته باشید که هیچکس کامل نیست و او خواستار و همچنین لایق درک شدن و بخشش از طرف شما است. هیچ رابطهای و به خصوص هیچ ازدواجی بدون بخشش دوام نمیآورد.
خانمها همچنین از همسرشان توقع دارند که نوسانات هورمونی آنها را درک کنند و بدانند که این نوسانات میتواند در خلق و خوی آنها بسیار تأثیرگذار باشد. پس هرگز در مواقع نزدیک به عادت ماهیانه یا حاملگی او را دیوانه خطاب نکرده و مسخرهاش نکنید و حتی با صبر و مهربانی بیشتری با او رفتار کنید.
گفت و گوی واقعی
اجازه ندهید که مکالمه با همسرتان تنها پیرامون کار، بچهها و تغییرات آب و هوایی باشد. اگر این موضوع اتفاق بیافتد میتواند نشان دهندهی این باشد که ازدواجتان دچار مشکلات جدی شده است. بسیار مهم است که زوجها هر چند وقت یک بار در خصوص احساسات خود صحبت کنند. این گفت و گوهای واقعی و عمیق مانند چسبی است که شما را در کنار هم نگه میدارد و باعث ایجاد صمیمیتی میشود که هر زوجی آرزوی آن را دارد.
وقت گذراندن با یکدیگر
اختصاص دادن زمان کافی برای همسرتان یا فرزندانتان، چیزی نیست که خود به خود اتفاق بیافتد و لازم است شما برای آن تلاش کنید. این موضوع که برای کسانی که دوستشان دارید وقت کافی اختصاص دهید، باید در اولویت شما باشد. همچنین به یاد داشته باشید که زنی که با او ازدواج کردید، در وهلهی اول همسر شماست و تنها مادر فرزندانتان نیست. هیچوقت دست از رمانتیک بودن و قرار گذاشتن با همسرتان برندارید چرا که همین اقدامها در ابتدا باعث نزدیکی شما دو نفر به هم شده است و در ادامه نیز کمک کننده خواهد بود. فعالیتهای مشترک که احساسات مشترک در شما ایجاد کند، میتواند به نزدیکی شما به هم کمک کند.
شنیدن «بله»
هیچ زنی دوست ندارد که رد شود چه موضوع در رابطه با دکوراسیون خانه باشد و یا درخواست برقراری رابطه جنسی. البته گاهی اوقات مخالفت شما میتواند منطقی و قابل درک باشد اما زمانی که مخالفت و رد شدن چندین بار تکرار شود باعث دلسرد شدن همسرتان میشود. این موضوع به این معنی نیست که شما مطیع همسرتان باشید بلکه منظور این است که قبل از این که بدون فکر با خواستهی او مخالفت کنید، کمی بیشتر در خصوص درخواستش فکر کنید. این راهکار به قدری میتواند به رابطه شما با همسرتان کمک کند که از تأثیر آن شگفت زده خواهید شد. تحقیقات نشان داده است که هر چه بیشتر شما به درخواستهای همسرتان به صورت مثبت پاسخ دهید، رابطه شما با رضایت بیشتری همراه خواهد بود.
شنیده شدن
یکی دیگر از چیزهایی که خانمها از شوهرشان میخواهند این است که شنیده شوند. این موضوع برای یک خانم بسیار ناراحت کننده است که در خصوص احساساتش با همسرش صحبت کند و بعد متوجه شود که همسرش به حرفهای او توجه نکرده است. همسرتان نیاز دارد که نه تنها با گوشتان حرفهایش را بشنوید بلکه با قلبتان نیز به حرفهایش گوش دهید.
علاوه بر گوش دادن به کلماتش لازم است که نسبت به صحبتهای او پذیرا نیز باشید و اجازه دهید حرف دلش را بزند. به صورت کلی، مردهایی که به نظرات همسرشان احترام میگذراند، زندگی مشترک شادتری را تجربه خواهند کرد و البته بیشتر اوقات نیز حق با همسرشان است.
مهربانی
هر چند وقت یک بار در صحبت با همسرتان از واژههای «لطفا» یا «مرسی» استفاده میکنید یا به صورت غیر منتظره او را در آغوش میگیرید؟ متأسفانه بیشتر اوقات زوجها فراموش میکنند که مهربانی کلید اصلی یک ازدواج موفق است و رابطه را قویتر میکند. زمانی را که با یکدیگر دوست یا نامزد بودید به یاد آوردید؛ احتمالا آن موقع این رفتارها را بسیار انجام میدادید. دلیلی ندارد که بعد از ازدواج این رفتارها کمتر شود، اتفاق بعد از ازدواج اهمیت این رفتارها بیشتر نیز میشود. کارشناسان بر این باور هستند که هر چه میزان این رفتارها در رابطه شما بیشتر باشد میزان رضایت و تعهد نیز در رابطه بیشتر خواهد بود.
کمک در کارهای روزانه
یکی از علتهای شایع مشاجره زوجها کارهای خانه و تقسیم وظایف است. کارهای خانه و مراقبت از فرزندان تنها وظیفه همسرتان نیست. او نباید از شما بخواهد که سهم خود را از کارهای خانه انجام دهید. وقتی شما بدون درخواست او و به صورت داوطلبانه در کارهای خانه کمک کنید مانند یک قهرمان در نظرش خواهید بود. این موضوع در رخت خواب نیز میتواند به نفع شما باشد. تحقیقات نشان داده است که خانمها از نظر جنسی به مردهایی که در خانه کمک میکنند به میزان بیشتری تمایل نشان میدهند.
یک روز استراحت
برای سلامت فیزیکی و روانی همسرتان لازم است که بعضی روزها به خودش استراحت دهد و به فکر کارهای خانه، غذا و بچهها نباشد. اگر او میخواست در ماه یکی دو روز به خودش استراحت دهد او را درک کرده و با او مخالفت نکنید.
مراقبت از خودشان
این موضوع که مردها در مراقبت از خودشان خوب نیستند، کلیشه نیست و تحقیقات نشان داده است که واقعیت دارد. مردها در مراجعه به پزشک لجباز هستند. ممکن است شما تصور کنید که مراجعه به پزشک نشان دهندهی ضعف است. این موضوع به هر دلیلی که باشد همسر شما لایق این نیست که با زور و ترفند شما را راضی به دریافت کمک تخصصی کند. او همسر شما است نه مادرتان. در واقع به این شکل این موضوع را ببینید که مراقبت از خودتان به نوعی مراقبت از خانواده محسوب میشود.
نحوهی برخورد با تفاوت میل جنسی در زوج ها
/در مشاوره جنسی /توسط سرای مشاورزمانی که صحبت از میل جنسی میشود نمیتوان از واژه نرمال یا غیر نرمال استفاده کرد و تمرکز بر یک حد معقول باعث میشود که تجربههای جنسی گوناگون در میان انسانها از بین برود. اگر شما به دنبال این سوال هستید که میزان دفعات نرمال رابطه جنسی در زوجها چقدر است به این معنی است که درک صحیحی از این موضوع ندارید. بعضی از افراد رابطه جنسی دو بار در ماه را برای نزدیکی با طرف مقابل کافی میدانند و بعضی دیگر رابطهی جنسی روزانه یا حتی بیشتر را کافی تلقی میکنند. به عبارتی دیگر نیاز جنسی در افراد مختلف دارای طیف گستردهای بوده و میتواند بسیار متفاوت باشد.
نیاز جنسی در یک شخص نیز میتواند متفاوت باشد؛ به این صورت که بعضی روزها خیلی سریع تحریک شود اما بعضی روزهای دیگر هیچ محرکی نتواند او را سر شوق آورد. این تفاوتها تنها چیزی است که در ارتباط با میل جنسی طبیعی محسوب میشود.
با توجه به تفاوتهای ذکر شده زوجها معمولا با تفاوت در میل و نیاز جنسی مواجه میشوند و این موضوع یکی از رایجترین دلایل مراجعه به مشاور میباشد. از این رو در این مقاله در خصوص نحوهی برخورد با تفاوت میل جنسی در زوجها و سایر موارد مرتبط صحبت شده است.
روشهای برخورد با تفاوت نیاز به ارتباط جنسی در زوجها
زوجها معمولا به کمک مشاور یا به تنهایی روشهایی برای برخورد با این مشکل پیدا میکنند که بعضی از آنها راضیکنندهتر از سایر راهکارها میباشد. در یکی از دانشگاههای انگلیس تحقیقی در مورد نحوهی برخورد با تفاوت میل جنسی در زوجها انجام شد که در آن ۲۲۹ فرد بالغ که در روابط جدی بودند شرکت کردند. ابتدا شرکت کنندگان به سوالهایی در خصوص میزان میل جنسی و میزان رضایت از رابطه جنسی و به صورت کلی رضایت از رابطه پاسخ دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که جنسیت در میزان رضایت از رابطه جنسی و به طور کلی رضایت از رابطه تاثیری ندارد اما در مورد میل جنسی نتایج متفاوت بود به این شکل که میل جنسی در مردها به طور میانگین بیشتر از خانمها بوده و این موضوع با تحقیقات قبلی نیز سازگار بود. در مرحله بعد از شرکت کنندگان خواسته شد که در خصوص استراتژیهایی که برای مقابله با تفاوت در میل جنسی با پارتنراشان به کار میبرند، صحبت کرده و میزان رضایت از هر استراتژی را نیز شرح دهند. در این مرحله شرکت کنندگان میتوانستند هر چقدر که میخواستند صحبت کنند زیرا محققان تمایل داشتند که استراتژیهای بیشتری را یادداشت نمایند.
در مرحلهی بعد محققان دادههای دریافت شده را آنالیز کرده و توانستند روشهای برخورد با تفاوت میل جنسی را به ۵ گروه تقسیم بندی کنند. این روشها بر اساس میزان فعالیت جنسی دخیل از کم به زیاد شامل:
پس زدن
در این استراتژی فردی که میل جنسی کمتری دارد خواسته طرف مقابل را نمیپذیرد و اگر با درخواست دوباره مواجه شود با آن برخورد میکند و فردی که میل جنسی بیشتری دارد، نیاز خود را سرکوب کرده و خود را مشغول کارها و فعالیتهای غیر جنسی میکند. ۱۱ درصد از شرکت کنندگان از این استراتژی استفاده میکردند که تنها ۹ درصد آنها این استراتژی را رضایت بخش میپنداشتند. در مقایسه با استراتژیهای نامبرده این روش کمتر از سایر روشها کمک کننده بوده و حتی میتواند در درازمدت آسیبهای جدی به رابطه وارد نماید.
گفت و گو
در این روش زوجها در خصوص دلایل تفاوت میل جنسی خود صحبت کرده تا به یک راه حل برسند؛ به طور مثال رابطه جنسی را به زمان دیگری موکول میکنند. تنها ۱۱ درصد شرکت کنندهها از این استراتژی استفاده کرده و از آنها ۵۷ درصد این روش را رضایت بخش میپنداشتند. زمانی که زوجها بی پرده و صمیمانه در خصوص تمایلات و احساسات خود صحبت کنند به یکدیگر نزدیکتر شده و راحتتر میتوانند تفاوت خود را در میل جنسی بپذیرند. اگرچه صحبت کردن زمانی که یکی از طرفین یا هر دو تدافعی شود یا راحت نباشد، میتواند خسته کننده شود.
فعالیت جنسی به تنهایی
این استراتژی شامل فعالیتهایی نظیر خود ارضایی، مشاهده فیلمهای محرک جنسی و یا خواندن داستانهای عاشقانه و برانگیزاننده است. تقریبا یک چهارم شرکت کنندهها (۲۷ درصد) از این روش بعد از رد شدن استفاده کرده و ۴۶ درصد آنها این روش را رضایت بخش پنداشتند. در واقع بیش از ۵۰ درصد شرکت کنندگان از خود ارضایی به عنوان یکی از روشهای برخورد با تفاوت میل جنسی اسم بردند، هرچند این روش رویکرد غالبی برایشان نبود. این موضوع که فرد احساس کند تنها با خود ارضایی میتواند نیاز جنسیاش را برطرف کند در دراز مدت نارضایتی بسیاری به وجود میآورد.
فعالیت جنسی با یکدیگر
این روش شامل فعالیتهایی نظیر ماساژ، بغل کردن و … است که ممکن است به رابطه جنسی ختم شود یا نشود. فردی که میل جنسی کمتری دارد ممکن است فعالیتهای جنسی دیگری پیشنهاد دهد. بیش از یک سوم (۳۸ درصد) شرکت کنندهها از این استراتژی استفاده کرده و بیش از نیمی از آنها (۵۴ درصد) این روش را مفید دانستند. حتی انجام فعالیتهای مشترک غیر جنسی نظیر غذا پختن با یکدیگر یا پیادهروی میتواند در این شرایط کمک کننده باشد و باعث شود که فردی که میل جنسی کمتری دارد نیاز جنسی خود را بازیابد.
برقراری رابطه جنسی در هر صورت
برای بعضی از زوجها این استراتژی کارساز است که فردی که میل جنسی کمتری دارد، پیشنهاد یک رابطه سریع به جای یک رابطه جنسی کامل بدهد که گاهی نیز ممکن است در حین رابطه میل جنسی پیدا کند. شرکت کنندههایی که این استراتژی را نام بردند معمولا اعتقاد داشتند که رابطه جنسی در زندگی مشترک اهمیت بسیاری دارد و برایشان مهم بود که این نیاز همسرشان را پاسخ دهند. اگرچه تنها ۱۴ درصد شرکت کنندهها از این روش استفاده میکردند، اما ۵۸ درصد از آنها اظهار داشتند که با این روش میزان رضایت بیشتری داشتهاند.
این مطالعه نشان داد که زوجها از روشهای متفاوتی برای برخورد با تفاوت میل جنسی با شریکشان استفاده میکنند که هر کدام از آنها میتواند در حل مشکل کارساز باشد. تنها استثنا پس زدن است که به صورت آشکار به رابطه صدمه میزند مخصوصا زمانی که بارها تکرار شود. اگر درخواست رابطه جنسی همسرتان را پس میزنید بهتر است که دلیل آن را بگویید و رابطه جنسی را به زمان دیگری موکول کرده یا روشهای جایگزین پیشنهاد دهید. در حالت دیگر اگر شما پس زده میشوید به این احتمال فکر کنید که ممکن است نیازهای دیگر رابطه را برای همسرتان تامین نکرده باشید. در هر صورت صحبت کردن و مخصوصا شنیدن صحبتهای طرف مقابل میتواند بسیار مفید باشد.
با شوهر رفیق باز چگونه برخورد کنیم
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاورهمهی ما احتمالا واژه رفیق باز را شنیده باشیم اما ندانیم این واژه دقیقا به چه معنی است و مرز میان اجتماعی بودن و رفیق بازی چیست؟ داشتن دوست و ارتباط اجتماعی در سلامت فردی میتواند بسیار تاثیر گذار باشد و حتی به سلامت خانواده و زندگی مشترک نیز کمک کند اما زمانی که این ارتباط از تعادل خارج شود به همان اندازه میتواند آسیبزا شود.
بسیاری از خانمها با این ادعا که شوهرم رفیق باز است به مشاور مراجعه کرده و به دنبال راهکاری هستند تا بتوانند ارتباط همسرشان را با دوستانش کمتر کنند.
ما در این مقاله به مسئلهی رفیق بازی شوهر و راهکارهای برخورد با آن پرداختهایم.
شوهر رفیق باز چگونه تعریف میشود؟
این که همسر شما ساعاتی را به گذراندن وقت با دوستانش اختصاص دهد به معنی رفیق بازی نیست. همانطور که گفته شد داشتن دوست و روابط اجتماعی در رشد و سلامت فردی میتواند کمک کننده باشد. ممکن است همسر شما قبل از ازدواج دوستانی داشته که روزانه ساعات بسیاری را با آنها سپری کرده باشد، حال بعد از ازدواج شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که این رابطه به یک باره بسیار محدود شود. بعد از ازدواج به صورت ناخودآگاه اولویتهای افراد دستخوش تغییراتی شده و مسئولیتها تغییر میکند. این موضوع باعث میشود که فرد نتواند به اندازه قبل برای روابط دوستی خود وقت بگذارد.
اگر همسر شما بیشتر اوقات فراغت خود را به دوستانش اختصاص میدهد و به نیاز طبیعی و منطقی شما به معاشرت و تفریح دو نفره توجه نمیکند و علاوه بر آن مسئولیتهایش را به عنوان یک همسر انجام نمیدهد میتوان از واژه رفیق باز برای او استفاده کرد.
حال شاید این سوال مطرح شود که نیاز طبیعی چگونه تعریف میشود و مرز میان نیاز منطقی یا افراطی چیست؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که نباید انتظار داشته باشید که شما همهی زندگی همسرتان بوده و در هر چیزی با یکدیگر مشترک باشید. زندگی مشترک به این معنی است که دو فرد مستقل که میتوانند به تنهایی از زندگی لذت ببرند و زندگی مستقلی دارند تصمیم بگیرند که در کنار یکدیگر زندگی کنند و در یکسری مسائل با یکدیگر سهیم باشند.
شوهر رفیق باز چه اشتباهی را مرتکب میشود؟
اگر مقوله دوست داشتن را کنار بگذاریم و به شکل منطقی به ازدواج نگاه کنیم، منطقی است که وقتی فردی را انتخاب میکنیم تا مابقی عمر خود را در کنارش باشیم و قطعا زمان زیادی را در کنارش هستیم، اولویت بیشتری برایش قائل شویم زیرا حس و حال فرد مقابل به میزان بیشتری بر زندگی ما تاثیرگذار خواهد بود.
رفیق بازی شوهر به همسرش این حس را میدهد که اولویت زندگی او نیست که این موضوع باعث تضعیف اعتماد به نفسش شده و عواقبی خواهد داشت که در نهایت به خود مرد باز میگردد.
زمانی که ازدواج میکنیم ممکن است دوستان مجردمان نتوانند درک کنند که دیگر نمیتوانیم مانند قبل برای آنها وقت بگذاریم و شاید ما را در موقعیتی قرار دهند که میان آنها و همسرمان یکی را انتخاب کنیم. بهتر است که بعد از ازدواج رابطه خود را با دوستانی ادامه دهیم که بتوانند تغییرات زندگی ما را درک کرده و از آنها حمایت کنند.
نحوهی برخورد با رفیق بازی شوهر
در خصوص احساس خود با همسرتان صحبت کنید.
صحبت کردن مهمترین راهحل در حل تعارضات زناشویی است. زوجهایی که به نظر میرسد رابطه بهتری دارند بیشک مهارت ارتباطی بالاتری داشته و زمانهای زیادی را به صحبتهای طولانی اختصاص دادهاند. صحبت کردن به این معنی نیست که هر بار که همسرتان به شما در خصوص بیرون رفتن با دوستانش اطلاع میدهد غر بزنید یا عصبانی شوید، بلکه به این معنی است که در خصوص احساس و نیازهای خود صحبت کنید. با خودتان فکر کنید زمانی که همسرتان زمان زیادی در کنار دوستانش هست، چه حسی دارید که باعث ناراحتیتان میشود؟ با همسرتان در خصوص احساسات درونی خود صحبت کنید. به طور مثال به او بگویید که وقتی ترجیح میدهد اوقات فراغتش را با دوستانش به جای شما سپری کنید احساس تنهایی یا طرد شدن میکنید.
لذت معاشرت با دوستانش را برایش بازآفرینی کنید.
از همسرتان بپرسید که در معاشرت با دوستانش چه نیازی از او برطرف میشود یا چه لذتی میبرد، شاید بتوانید شما نیاز او را برطرف کنید. به طور مثال شاید همسرتان به بازیهای ویدیویی علاقه دارد و در کنار دوستانش بازی میکند، شاید اگر شما به جای دوستانش با او بازی کنید نیاز او به معاشرت با دوستانش کمتر شود. در مثالی دیگر شاید همسرتان به پیادهروی علاقه دارد و برای این کار نیاز به همراه دارد، اگر شما بتوانید همراه همسرتان باشید شاید رفیق بازی شوهرتان کمتر شود و به این ترتیب با داشتن تفریحات دونفره زمان بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کنید.
برنامهی تفریحی بچینید
زمانی که شما هیچ برنامه خاصی برای آخر هفته ندارید، وقتی که همسرتان با پیشنهادهای دوستانش مواجه میشود ممکن است به آنها جواب مثبت بدهد. اگر میخواهید که تفریح دو نفره داشته باشید، برای این موضوع برنامه بچینید و با همسرتان در میان بگذارید. معاشرت با زوجهای دیگر میتواند در این شرایط اوقات خوشی را برایتان فراهم کند و علاوه بر ارتباط اجتماعی و معاشرت تفریح دو نفره نیز محسوب شود. ممکن است با خودتان فکر کنید که چرا همسرتان برای بودن در کنار شما برنامهریزی نمیکند و شاید بیشتر از این که به گذراندن وقت با همسرتان علاقه داشته باشید به این موضوع علاقهمند باشید که همسرتان بخواهد با شما وقت بگذراند. این نوع تفکرات و احساسات صحیح نبوده و به آنها پاسخ داده نخواهد شد. در نهایت برای این که احساس بهتری داشته باشید لازم است که به این افکار اعتنایی نکنید و اگر نیاز به معاشرت بیشتر با همسرتان دارید، خودتان برای رفع نیازتان اقدام کنید.
به مشاور مراجعه کنید
ممکن است رفیق بازی شوهرتان به دلیل کم توجهی شما باشد یا شاید به اندازه کافی از خانه ماندن حس خوبی دریافت نکند. در حالت دیگر ممکن است همسرتان از ابتدا رفیق باز بوده و شما با علم به این موضوع با او ازدواج کرده و به امید تغییر او بودهاید. مراجعه به مشاور و روانشناس چه به صورت فردی یا به همراه همسرتان به شما کمک میکند که به درک بهتری نسبت به موقعیت خود رسیده و کمتر احساس سردرگمی کنید. مشاور به شما و همسرتان کمک میکند که در زمان کوتاهتری بتوانید مشکل خود را شناسایی کرده و در جهت رفع آن اقدام نمایید.
با زودرنجی همسر چه کنیم
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاورزندگی با فردی که خلقش سریع تغییر میکند خواه اسمش را عصبی بگذاریم و یا زودرنج میتواند چالش برانگیز باشد. شما همیشه باید مواظب باشید که کاری انجام ندهید تا مبادا طرف مقابلتان ناراحت شود؛ انگار همیشه بر دیوار باریکی حرکت میکنید و هر لحظه ممکن است بیفتید. این موضوع که هر لحظه باید طرف مقابلتان را آرام کنید یا از خودتان دفاع کنید یا قدر شما دانسته نشود میتواند سخت و طاقت فرسا باشد.
بسیاری از افراد سوال میپرسند که در مقابل زودرنجی همسرمان چه رفتاری داشته باشیم؟ آیا این موضوع قابل اصلاح است؟ از این رو در این مقاله به زودرنجی همسر و سایر پرسشهای از این قبیل پرداخته شده است.
علت زودرنج بودن همسر
اضطراب بالا و افسردگی
افرادی که سطح استرس و اضطراب بالایی دارند معمولا سریعتر از سایر افراد ناراحت شده و زودرنجتر هستند. آنها ممکن است با گرفتن یک بازخورد بد از رئیسشان، خراب شدن یک برنامه تفریحی به دلیل باران یا به دلیل سر و صدای بچهها سریع ناراحت شوند و برخورد بدی نشان دهند که معمولا بعد از آن پشیمان شده و خودشان را مورد انتقاد قرار میدهند. این رفتارها که در نتیجهی اضطراب بالا ایجاد میشود در نهایت میتواند با خودش افسردگی به همراه داشته باشد.
افراد مذکور معمولا از هر موقعیتی بدترین برداشت را میکنند و زمانی که نمیتوانند تصمیم بگیرند یا عمل کنند از کوره در میروند. آنها برای کنترل اضطرابشان سعی میکنند که دنیای اطراف خود را کنترل کنند. گاهی این افراد دچار مشکل کنترل خشم شده و با هر محرکی خشمگین میشوند. این افراد طیف کمی از احساسات را تجربه میکنند و اگر چیزی آنها را ناراحت یا مضطرب کند آنها فقط احساس خشم را بروز میدهند. این افراد ممکن است علاوه بر این که خشمگین شوند، از این خشم برای سوء استفاده، تهدید و کنترل دیگران برای انجام خواسته خود استفاده کنند. این موضوع از قدرت طلبی و عدم حس همدلی نشات میگیرد.
شخصیت مرزی
یکی دیگر از اختلالاتی که میتواند موجب زودرنجی همسر شود، اختلال شخصیت مرزی است که با رفتارهای تکانشی و نمایشی، بی ثباتی و آسیب به خود شناسایی میشود. این افراد از دیگران ایدهآل سازی میکنند اما اگر فرد مذکور کوچکترین رفتار ناخوشایندی بروز دهد برای آنها به بدترین آدم تبدیل میشود. آنها میتوانند از هر حرف و رفتاری بدترین برداشت را کرده و شما را مقصر نشان دهند، آنها اشتباهات گذشته شما را مدام یادآوری کرده و قدر کاری را که در زمان حال برای آنها انجام میدهید، نمیدانند.
شخصیت دو قطبی
از دیگر اختلالاتی که میتواند دلیل زودرنجی همسرتان باشد، اختلال شخصیت دو قطبی است. این افراد ممکن است خیلی سریع خلقشان تغییر کند و یک زمان خوشحال، سرحال و پرحرف باشند و یک زمان دیگر دچار افسردگی، خود سرزنشی، بیتحرکی، تفکر روان پریشی و سوء مصرف مواد مخدر و الکل شوند. در بعضی از این افراد دورههای سرخوشی و افسردگی بازهی طولانیتری داشته و سریع اتفاق نمیافتد. در دورهی افسردگی ممکن است همسرتان زودرنج شده و با هر حرف و رفتاری نه چندان ناخوشایند از طرف شما دچار ناراحتی شود.
نحوهی برخورد با زودرنجی همسر
علت اختلالات ذکر شده میتواند ژنتیک، مواد شیمیایی درون مغز و آسیبهای دوران کودکی باشد. چیزی که در همهی موارد مشترک است تلاش فرد برای تنظیم احساساتش است. در ادامه روشهایی برای برخورد با زودرنجی همسر ارائه شده است:
یاد بگیرید که گوش دهید
زمانی که یک نفر سر شما داد میزند یا شما را به نا حق متهم میکند، احتمالا شما هم عصبانی میشوید و با او وارد بحث شده و از خودتان دفاع میکنید، اما این موضوع همه چیز را بدتر خواهد کرد؛ مانند این که الکل روی آتش بریزید. در این شرایط برای دفاع از خود بهتر است که آرام باشید و به حرفهای همسرتان گوش دهید. گوش دادن به طرف مقابلتان کمک میکند که عصبانیتش فروکش کند و آرام شود. حرفهای همسرتان را به دل نگیرید و به خودتان یادآوری کنید که او با مشکلات درونیاش دست و پنجه نرم میکند و عصبانیت او راهی برای خلاص شدن از اضطراب است.
حد و مرز مشخص کنید
گوش دادن به این معنی نیست که شما بنشینید و او اضطرابش را روی شما تخلیه کند و اگر احساس میکنید که از شما سوء استفاده میشود یا احساس ناراحتی میکنید میتوانید موقعیت را ترک کنید؛ البته نه به این شکل که یکدفعه بگذارید و بروید، بلکه به او بگویید که دوباره بر میگردید زمانی که هر دوی شما آرامتر باشید. به او بگویید که اجازه نمیدهید که با شما بدرفتاری شود و اگر او نمیتواند خودش را کنترل کند به روانشناس مراجعه کند.
دنبال راه حل باشید
زمانی که آرام شده است از او بپرسید که در زمان عصبانیت چه چیزی حال او را بهتر میکند. اگر میتوانید به او کمک کنید تا آرام شود اما باز هم به این معنی نیست که هر کاری میخواهد انجام دهید تا او خوشحال شود. شاید لازم باشد در این شرایط او را تنها بگذارید و به پیادهروی یا دیدن یک فیلم بروید.
همیشه مواظب رفتارتان نباشید
ممکن است شما به دلیل زودرنج بودن همسرتان همیشه سعی کنید طوری رفتار کنید که او ناراحت یا عصبانی نشود. این که حساسیتهای طرف مقابل را بشناسیم و تا جای امکان از آنها خودداری کنیم خوب است اما دقت کنید که گاهی هر چقدر هم که تلاش کنید رضایت طرف مقابل حاصل نمیشود. در این شرایط به یاد داشته باشید که همیشه خودتان باشید و از خودتان غافل نشوید.
سرگرمی داشته باشید
این سرگرمی میتواند تفریح یا انجام کاری باشد که به آن علاقه دارید. همسر زودرنج میتواند باعث شود که دنیای شما کوچک شده و همیشه فقط نگران او باشید. اما شما باید دنیای بزرگتری داشته و برای خودتان سرگرمی پیدا کنید.
اطلاعات خود را بالا ببرید
در زمینه روانشناسی بیشتر مطالعه کنید و اطلاعات خود را در زمینه اختلال همسرتان بالا ببرید. این موضوع به شما کمک میکند که درک بهتری از موقعیت داشته و برخورد بهتری داشته باشید.
برای زودرنجی همسرتان از مشاور خانواده کمک بگیرید
زندگی با یک همسر زودرنج میتواند سخت و طاقت فرسا باشد. صحبت با یک روانشناس و مشاور کمک میکند که از شرایطی که در آن قرار دارید، کمتر آسیب ببینید. او به شما کمک میکند که سریعتر بتوانید ریشهی مشکلات خود را با همسرتان ببینید و طبیعتا سریعتر به راهحل برسید.
اختلاف در مورد مهاجرت با همسر
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاورزمانی که صحبت از زندگی مشترک میشود همیشه پای یکسری اختلافات در میان است زیرا حتی دو نفری که بسیار شبیه به هم باشند باز هم در مسائل بسیاری از یکدیگر متفاوتند و همین موضوع باعث ایجاد اختلافاتی میان آنها میشود. پس اختلاف به خودی خود موضوعی معمول در ازدواج است اما نحوهی مدیریت اختلاف نظر است که تداوم یک رابطه را مشخص میکند. گاهی اوقات زوجها بر سر موضوعاتی نظیر محل زندگی و یا مهاجرت دچار مشکل میشوند. یکی از زوجین به امید زندگی بهتر دوست دارد که در محل دیگری زندگی کند و دیگری علاقهای به تغییر و تجربهی سختیهای مهاجرت ندارد. در این شرایط زوجها دچار مشکل میشوند و نمیدانند که چه کار باید بکنند. در این مقاله در خصوص اختلاف در مورد مهاجرت با همسر و راهکارهای برخورد با آن صحبت شده است.
اختلاف در مورد مهاجرت از کجا نشأت میگیرد؟
با همسر خود صحبت کنید و ببینید که به چه علت خواستار مهاجرت است؟ چه کمبودهایی در مکان فعلی احساس میکند که باعث میشود به دنبال تغییر محل زندگیتان باشد. به حرفهای او خالصانه و بدون جبههگیری گوش دهید. اجازه دهید که احساس کند شنیده میشود. بعد از شنیدن صحبتهای همسرتان از او بخواهید که به نظرات شما نیز توجه کند. در خصوص علت مخالفتتان با مهاجرت صحبت کنید و با یکدیگر مزایا و معایب مهاجرت را ارزیابی کنید. اگر علاقه دارید میتوانید حتی از مزایا و معایب مهاجرت یک لیست تهیه کنید؛ این کار به شما کمک میکند که به شکل واضحتری به واقعیتها نگاه کنید زیرا زمانی که همهی مسائل ذهنی مطرح شود ممکن است درک درستی حاصل نشود.
دلایل ریشهای اختلاف در مورد مهاجرت چیست؟
گاهی اوقات علاقه به مهاجرت میتواند ناشی از باورهای اشتباه باشد. زمانی که افراد قدرت سازش و انعطافپذیری پایینی داشته باشند یا هر مشکلی را به مسائل بیرونی معطوف بدانند ممکن است علاقه به ترک موقعیت فعلی خود داشته باشند. تصور کنید فردی که نمیتواند یک کار مناسب برای خود پیدا کند، علت این موضوع را تنها اوضاع نابسامان کشور و یا نداشتن پشتوانه بداند در حالی که بسیاری از افراد با تلاش و کوشش توانستهاند کار مناسب در همین کشور پیدا کنند و خانواده خود را بهخوبی تأمین نمایند. این افراد درکی از خودشناسی نداشته و همهی مشکلات خود را ناشی از مسائل بیرونی میدانند. بعضی دیگر از افراد یاد نگرفتهاند که چگونه میتوانند از زندگی لذت ببرند و دلیل ناخوش بودن خود را اوضاع بد زندگیشان میدانند در حالی که بسیاری از مشکلات و تعارضات درونی هستند و با تغییر محل زندگی برطرف نمیشوند. شاید با مهاجرت ظاهر زندگی افراد تغییر کند اما به همان اندازه استانداردهای آنها نیز تغییر میکند و اگر باورهای سالمی نداشته باشند باز هم نمیتوانند از زندگی لذت ببرند.
از طرفی دیگر ممکن است شخصی که نمیخواهد خود را در معرض تجربهی جدید قرار دهد و با مهاجرت مخالفت میکند، دارای مشکلات ریشهای باشد. شاید او فردی ضعیف و وابسته است که نمیتواند از محل فعلی خود با وجود مشکلات فراوان دل بکند. در بعضی موارد نیز عدم تحمل ابهام، افراد را از داشتن تجارب جدید دور میکند.
دلایل ریشهای اختلاف در مورد مهاجرت با همسر هر چه که باشد بهتر است که قبل از هر گونه تصمیمگیری شناسایی شود تا افراد بتوانند با افزایش خودشناسی و خودآگاهی تصمیمگیری بهتری داشته باشند. در بسیاری از موارد زمانی که افراد پی به علت اصلی تمایل خود به مهاجرت یا عدم مهاجرت میبرند، راحتتر میتوانند به درک متقابل و تفاهم در این خصوص برسند.
برای حل اختلاف در مورد مهاجرت کمی از خود گذشتی داشته باشید
گاهی اوقات زوجها هر چقدر هم که زمان بگذارند و صحبت کنند نمیتوانند به یک نظر مشترک برسند و اختلاف سلیقه و نظر همیشه میان آنها باقی میماند. این موضوع کاملاً طبیعی است و این تصور که من و همسرم باید در خصوص هر مسئلهای با یکدیگر اتفاق نظر داشته باشیم، باور صحیحی نیست. در این شرایط احترام به تفاوتها و پذیرش یکدیگر میتواند درس بزرگی برای زوجها به همراه داشته باشد. هرچند در مورد مسئلهای مانند مهاجرت تنها احترام به تفاوتها کافی نیست و لازم است که زوجها درنهایت به یک تصمیم مشترک برسند.
بعضی از اختلافات نظیر اختلاف بر سر بچهدار شدن، روابط خارج از خانواده و اختلافات مذهبی میتواند یک زندگی را متلاشی کند؛ البته گاهی اوقات دیده شده که افراد با داشتن مشکلات مذکور نیز توانستهاند زندگی مشترک خود را حفظ کنند. اما در خصوص سایر مشکلات نظیر اختلاف در مورد مهاجرت بهتر است که یکی از افراد به دلیل تمام احساسات مثبتی که از رابطهاش میگیرد در صورت امکان از خود گذشتگی کند و به خاطر همسرش با تصمیم او همراه شود. در واقع زندگی مشترک نیازمند از خود گذشتگیهای فراوان است و همین موضوع میتواند زمینهساز رشد و ارتقای افراد شود.
مشاوره برای حل اختلاف در مورد مهاجرت با همسر
در بسیاری از موارد کشف دلایل ریشهای تمایل یا عدم تمایل به مهاجرت بسیار مشکل است. افراد معمولاً دوست ندارند که با ضعفهای خود مواجه شوند و برایشان سخت است که باورهای اشتباه خود را ببینند. حتی گاهی افراد هدفشان از مراجعه به روانشناس تنها اثبات بر حق بودن خود و محکوم کردن همسرشان بوده و تمایلی به خودشناسی ندارند و زمانی که مشاور سعی دارد به خودشناسی آنها کمک کند، از ادامهی جلسات مشاوره اجتناب میکنند.
اگر با همسرتان بر سر مهاجرت دچار اختلاف شده و نمیدانید چه کار باید بکنید، جلسات مشاوره میتواند برای شما بسیار کمک کننده باشد. در نظر داشته باشید که مشاور برای شما تصمیم نمیگیرد بلکه با افزایش آگاهی شما نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارید به شما کمک میکند که تصمیمگیری سالمتری داشته و کمتر دچار پشیمانی شوید. جلسات مشاوره به افراد کمک میکند که راحتتر بتوانند با خودشان و دلایل ریشهای رفتارهایشان آشنا شوند. در بسیاری از موارد زمانی که دلایل ریشهای تمایلها برملا شود، افراد خواستههایشان تغییر کرده و بالغانهتر میشود.
زمانی که رسیدن به نظر مشترک در خصوص مهاجرت و تغییر محل زندگی برای شما و همسرتان امکانپذیر نباشد مشاور به شما کمک میکند تا بتوانید در خصوص تداوم رابطه و از خود گذشتی در جهت رسیدن به یک تصمیم مشترک قدم بردارید.
اختلاف بر سر بچه دار شدن
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاورگاهی اوقات زوجین در خصوص زمان بچهدار شدن با یکدیگر دچار مشکل میشوند؛ یکی از آنها میخواهد تجربه والد بودن را سریعتر تجربه کند اما دیگری علاقهی چندانی ندارد و بحث و گفت و گو نیز در این خصوص همیشه به صورت تکراری پیش میرود و هیچ یک نمیتواند دیگری را متقاعد کند. گاهی اوقات نیز یکی از طرفین به صورت کلی علاقهای به داشتن فرزند ندارد؛ بعضی از افراد تصور میکنند که بچهدار شدن یک قدم معمول بعد از ازدواج است اما بسیاری از افراد تصور اینچنین ندارند. ممکن است قبل از ازدواج به موضوع بچه داشتن اشاره شده و در ظاهر تفاهم وجود داشته باشد اما با گذشت زمان و وارد شدن به مرحله تصمیمگیری جدی، نظر یکی از طرفین تغییر کند.
در هر صورت اختلاف بر سر بچهدار شدن میتواند به یکی از مشکلات اصلی میان زوجین تبدیل شود و رابطه آنها را وارد سراشیبی کند. از این رو در این مقاله در خصوص اختلاف بر سر بچهدار شدن و راهکارهای برخورد با این موضوع صحبت شده است.
پنج استراتژی برای حل اختلاف بر سر داشتن بچه
خالصانه به حرفهای یکدیگر گوش دهید
فرصت دادن برای شنیدن دیدگاه همسرتان یکی از موارد اصلی در حل اختلافات محسوب میشود. گاهی اوقات ما بیش از اندازه مشغول هستیم تا طرف مقابلمان را متقاعد کنیم که حق با ماست و ممکن است اجازه ندهیم که او هم به اندازه کافی صحبت کند. از همسرتان بپرسید که چرا با بچهدار شدن موافق نیست و چه مسائلی باعث ایجاد تردید در او میشود؟ کمی صبر کنید و اجازه بدهید که او نظرش را با شما در میان بگذارد. تصور کنید که او یکی از دوستان شماست و در خصوص رابطه با همسرش با شما صحبت میکند. کمی شاهد باشید و از بیرون به مسائل نگاه کنید. حرفهایش را دوباره بازگو کنید و مطمئن شوید که نظراتش را درست متوجه شدهاید. در این حالت زمانی که همسرتان حس کند شنیده میشود، احساس تنش کمتری داشته و او هم به صورت متقابل به حرفهای شما گوش میدهد.
شما هم نگرانیهایتان را در مورد بچهدار شدن بازگو کنید
بسیاری از افراد تمایلی به صحبت در خصوص نگرانیهایشان برای بچهدار شدن ندارند زیرا تصور میکنند که این نگرانیها برای جامعه قابل قبول نیست. اما نگرانی در خصوص بچهدار شدن بسیار معمول است و اکثر افراد قبل از اقدام برای داشتن فرزند با نگرانیها و تردیدهایشان دست و پنجه نرم میکنند. علیرغم لذتهای بچهدار شدن، نداشتن وقت کافی برای رسیدن به امور شخصی، کمبود خواب، تغییر شکل رابطه و مشکلات اقتصادی از جمله مواردی است که افراد را برای داشتن فرزند دچار تردید میکند. این که شما هم در خصوص نگرانیهایتان صحبت کنید به همسرتان نشان میدهد که او تنها کسی نیست که نگران است بلکه شما هم دچار تردید بوده و بعد از بررسی عوامل مختلف خواستار بچهدار شدن هستید.
مشکلات کودکی یا سایر نگرانیها را ریشهیابی کنید
افرادی که در خانوادههای سالم که پر از عشق و خوشحالی بوده بزرگ شدهاند راحتتر از سایر افراد برای بچهدار شدن تصمیم گرفته و آمادهاند که خانواده خود را بسازند. از طرف دیگر کسانی که در کودکی شاهد مشکلات خانوادگی و درگیری بوده کمتر تمایل به تشکیل خانواده یا بچهدار شدن نشان میدهند. ممکن است همسر شما به دلیل تجربیات ناخوشایندی که در کودکی داشته تمایلی به داشتن فرزند ندارد و از تکرار الگوهای اشتباه گذشته میترسد. در بعضی موارد نیز ممکن است همسر شما شاهد این موضوع بوده که روابط دیگران با همسرشان به دلیل تولد بچه دچار مشکل شده و چون نمیخواهد که این مسئله در رابطه شما نیز تکرار شود، با بچهدار شدن مخالفت کند. بنابراین برای حل اختلاف بر سر بچهدار شدن بهتر است که ابتدا نگرانی همسرتان را ریشهیابی کنید.
موانع را بنویسید و برای آنها به دنبال راهحلهای احتمالی باشید
در خصوص موانعی که بر سر راهتان قرار دارد با یکدیگر صحبت کنید. شاید برای غلبه بر مشکلات مادی لازم باشد که هر دو شما کار کنید. شاید خانهی شما برای اضافه شدن یک نفر به خانواده کافی نیست و لازم است که قبل از آمدن بچه بتوانید ابتدا خانهی بهتری فراهم کنید. زمانی که بتوانید به استانداردهای یکسان و مورد نیاز برای داشتن فرزند برسید، در ادامه میتوانید به کمک یکدیگر برای رسیدن به استانداردهای مذکور تلاش کنید. در نظر داشته باشید که ممکن است هیچوقت زمان ایدهآلی برای داشتن فرزند نباشد و همیشه مشکلات غیر مترقبه ممکن است اتفاق بیافتد. پس خودتان را درگیر ایدهآل نکنید و زمانی که حداقل استانداردها برقرار بود در صورت تمایل برای بچهدار شدن تصمیمگیری کنید. در واقع انسانها برای مسائلی مانند ازدواج، شروع کار جدید، داشتن فرزند و … که میتواند باعث رشد آنها شود، معمولاً احساس آمادگی کافی نمیکنند و دقیقاً به همین خاطر است که این مسائل میتواند باعث رشد و ارتقا آنها شود.
به خودتان کمی زمان بدهید
این که همان حرفهای همیشگی را بارها و بارها تکرار کنید باعث ایجاد تنش و خستگی در رابطهتان شده و پیشرفتی حاصل نمیشود. راهحل بهتر این است که کمی زمان بدهید تا به دیدگاه یکدیگر فکر کنید. ممکن است در زمان داده شده در معرض تجربیاتی قرار بگیرید که بتوانید حرفهای یکدیگر را بهتر درک کنید و به هم نزدیکتر شوید.
داشتن بچه مهم است اما چیزی که از آن مهمتر است، یک ازدواج قوی و خوشحال قبل از تصمیمگیری برای بچهدار شدن است. زمانی که صبور باشید و اجازه دهید که با توافق یکدیگر صاحب فرزند شوید تجربهی قشنگتری از این دوران میتوانید داشته باشید.
مراجعه به مشاور برای حل اختلاف بر سر بچهدار شدن
تردید و دوگانگی در مورد بچهدار شدن در میان زوجها بسیار شایع است. ممکن است این موضوع به دلیل کمبود وقت، مشکلات اقتصادی و سایر عوامل خارجی ایجاد شود اما عوامل درونی نیز میتواند تأثیر بسیاری بر تصمیمگیری در این خصوص داشته باشد. صحبت کردن یکی از راهکارهای مهم برای ریشهیابی دلایل اختلاف بر سر بچهدار شدن است، اما اگر صحبت کردن زوجها با یکدیگر ثمربخش نباشد، شخصی که در خصوص بچهدار شدن مقاومت دارد بهتر است که با یک روانشناس در این مورد صحبت کند تا بتواند علت درونی مشکلش را کشف کند.
از عوامل درونی اختلاف بر سر بچهدار شدن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ترس از مسئولیت
شخصی که در مورد بچهدار شدن دچار تردید شده ممکن است توانایی خود را در مورد ماندن در رابطه یا به عهده گرفتن مسئولیت تربیت یک فرزند مورد سال قرار دهد. حضور یک بچه میتواند مسائل را بیش از قبل واقعی جلوه دهد. تصمیمگیری در مورد بچهدار شدن با یک شخص دیگر، بیش از هر تصمیمی میتواند برای همیشه زندگی یک فرد را تغییر دهد.
مشکلات زناشویی
گاهی اوقات کسی که اصرار به بچهدار شدن میکند به دلیل مشکلاتی که در رابطه با همسرش دارد این پیشنهاد را میدهد و در واقع علاقه به داشتن بچه در این مورد کمرنگتر است. ممکن است او تصور کند که با داشتن بچه همسرش به او نزدیکتر شده و رابطهشان عمیقتر میشود.
مشکلات کودکی
اگر همه چیز برای اضافه شدن یک بچه به خانواده آماده است اما همسر شما مقاومت کرده و بهانهجویی میکند، ممکن است مشکلاتی را با والدینش در کودکی تجربه کرده که هنوز نتوانسته آنها را حل و فصل کند. این مشکلات حل نشده میتواند سبب ایجاد مقاومت در همسرتان شود.
اختلاف در مورد حجاب با همسر
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاوربسیاری از زوجها در مورد مسئلهی حجاب با یکدیگر اختلاف نظر دارند و این اختلافات گاهی حتی میتواند بیش از اندازه بر زندگی زناشویی تاثیر بگذارد و منجر به جدایی شود. این اختلافات در اکثر موارد زمانی پیش میآید که شوهر تمایل دارد همسرش لباسهای بستهتری پوشیده و کمتر اندام خود را به نمایش بگذارد.
بسیاری از مردها سوال میپرسند که چگونه میتوانند از همسرشان بخواهند که لباسهای بهتری بپوشد؟ بعضی دیگر قدم فراتر گذاشته و میپرسند چگونه همسرمان را مجبور کنیم مطابق میل ما لباس بپوشد؟ خانمها نیز از طرف دیگر از این که همسرشان در خصوص نوع پوششان به آنها تذکر میدهد ناراحت میشوند و نمیدانند چه برخوردی باید داشته باشند.
در این مقاله به موضوع اختلاف در مورد حجاب با همسر و نحوهی برخورد با این موضوع پرداخته شده است.
اظهار نظر در مورد حجاب همسر
حجاب در جوامع مختلف مفاهیم مختلفی میتواند داشته باشد، اما به صورت کلی حجاب به این معنی است که فرد جلب توجه نکند. در جامعهای که همهی افراد شلوارهای کوتاه میپوشند، پوشیدن شلوار کوتاه جلب توجه محسوب نمیشود، اما به طور مثال در جایی که همهی خانمها چادر سر میکنند، شاید پوشیدن مانتو باعث جلب توجه سایرین شود. تمایل به جلب توجه و نگاه دیگران بسته به درون انسانها میتواند متفاوت باشد. غالبا افرادی که دستاوردی برای ارائه به جامعه ندارند، بدن خود را ارائه میدهند و از پوشش برای گرفتن تایید و جلب توجه دیگران استفاده میکنند. البته لازم به ذکر است که این تعاریف نسبی است و بسته به شرایط ممکن است تغییر کند.
با توجه به موارد گفته شده هر کس بسته به شخصیت خود نوع پوشش متفاوتی انتخاب میکند. افراد در انتخاب نوع پوشش تا جایی که قوانین جامعه نقض نشود، آزاد هستند و هر کس میتواند بر اساس خواست و سلیقهاش نوع پوشش متفاوتی را انتخاب کند. حال ممکن است همسر شما بر اساس سلیقهاش لباسی را انتخاب کند که مطابق خواست شما نباشد و از این که همسرتان با لباس مورد نظر در جمع حاضر شود، احساس خوبی نداشته باشید. در این شرایط این سوال مطرح میشود که آیا میتوانید از همسرتان بخواهید که لباس دیگری بر تن کند تا شما احساس بهتری داشته باشید؟
چگونه اختلاف در مورد حجاب را با همسرتان مطرح کنید؟
در مرحلهی اول در نظر داشته باشید که شما نمیتوانید از همسرتان بخواهید که لباس دیگری بپوشد زیرا همانطور که گفته شد، انتخاب نوع پوشش یک مسئلهی شخصی است. در این شرایط بهتر است در خصوص احساستان با همسرتان صحبت کنید؛ به او بگویید زمانی که لباس باز در جمع میپوشد یا حجابش را بر اساس استانداردهای شما رعایت نمیکند، چه احساسی پیدا میکنید. بسیاری از افراد زمانی که مسئلهای مطابق میلشان پیش نمیرود بهانهگیری میکنند یا پرخاشگر میشوند اما این نوع رفتار راهکار بالغانهای نیست. بهتر است در خصوص علت اصلی ناراحتیتان با همسرتان صحبت کنید. با خودتان شفاف باشید و برای مقابله با احساسی که دارید، رفتار دفاعی از خودتان نشان ندهید. برای باز شدن مسئله به این مثال توجه کنید:
تصور کنید که قرار است با همسرتان به مهمانی بروید و متوجه میشوید که او میخواهد لباسی بپوشد که از نظر شما مناسب جمع مورد نظر نیست. در این شرایط ممکن است دچار اضطراب شوید و برای رفع آن به جای این که در مورد موضوع اصلی صحبت کنید به او بگویید که لباسش زیبا نیست و سلیقهی او را مورد تمسخر قرار دهید. با انتخاب این نوع رفتار دفاعی نه تنها مشکل شما حل نمیشود، بلکه پیچیدگیهای بیشتری نیز ایجاد خواهد شد.
گاهی اوقات بعضی از آقایان در شرایطی که همسرشان لباس نامناسبی را برای یک جمع انتخاب میکند، عصبانی میشوند زیرا از همسرشان انتظار دارند که متوجه باشد چه پوشش و حجابی برای آن جمع مناسب است. اما این افراد باید در نظر داشته باشند که انسانها به گونهی متفاوتی به مسائل نگاه میکنند. شاید شما معتقد باشید که همسرتان باید مانند جمع لباس بپوشد اما همسرتان اعتقادی به همرنگ جمع بودن نداشته باشد و در هر جمعی یک پوشش یکسان را بر اساس سلیقهی خود انتخاب کند.
بنابراین بهترین راه در برخورد با اختلاف در حجاب صحبت کردن در خصوص احساسات است. با خودتان و همسرتان روراست باشید و احساس درونیتان را با همسرتان در میان بگذارید.
تفاوتها را بپذیرید
بسیاری از آقایان با این که قبل از ازدواج از نوع حجاب و پوشش همسرشان باخبر بودند، به این امید که بعد از ازدواج او را تغییر میدهند رابطهشان را پیش بردند. اما این موضوع به این شکل شدنی نیست. زوجها باید در نظر داشته باشند که نباید در جهت تغییر یکدیگر تلاش کنند. بعضی از افراد تلاش میکنند که همسرشان را در چارچوب ذهنی خود بگنجانند و اگر آنها حتی به مقدار کمی از چارچوب خارج شوند، دچار اضطراب میشوند. اما این نوع طرز فکر همیشه و با هر شخصی با شکست مواجه میشود. رابطه سالم زمانی شکل میگیرد که افراد به تفاوتهای یکدیگر احترام بگذارند و آنها را بپذیرند.
البته این موضوع به این معنی نیست که در رابطه به رشد یکدیگر کمک نکنیم. افراد میتوانند نظرات خود را آزادانه ابراز کنند. به طور مثال شما میتوانید به همسرتان بگویید که یک پوشش مناسب که کمتر جلب توجه کند میتواند نشان دهندهی خودارزشمندی بیشتری باشد. اما نباید انتظار داشته باشید که همسرتان با شما موافق باشد و در صورت عدم توافق عصبانی شوید.
نحوهی برخورد با تذکر همسر در مورد حجاب
همان طور که گفته شد بعضی از خانمها نمیدانند که با اختلاف نظر در مورد حجاب با همسرشان چه برخوردی داشته باشند. در پاسخ به این شرایط باید گفت که اگر همسرتان از شیوهی نامناسب برای ابراز نارضایتیاش استفاده کرد به او نحوهی صحیح برخورد را که قبلتر گفته شد، یادآور شوید. اما در شرایطی که همسرتان از شیوهی مناسب استفاده کرد و تنها نظر و احساسش را بدون امر و نهی با شما در میان گذاشت، در مورد حرفهایش فکر کنید. اگر با احساس او موافق نیستید برای او توضیح دهید که در مورد حجاب چه نظری دارید. اگر نتوانستید به یک نظر مشترک برسید با خودتان فکر کنید که این مسئله به چه میزان برای شما اهمیت دارد. از خودتان بپرسید که آیا میزان علاقهی شما به انتخاب نوع پوششتان به اندازهای هست که بر آن پافشاری کنید یا این مسئله آنقدر برایتان مهم نیست و میتوانید به خاطر همسرتان اندکی گذشت داشته باشید. در نهایت این موضوع به باورهای شما باز میگردد.
حجاب و مشاوره قبل از ازدواج
یکی از مسائلی که بسیار حائز اهمیت است مراجعه به مشاور قبل از ازدواج است. مشاوره قبل از ازدواج میتواند به زوجین کمک کند که به شناخت کاملتری از یکدیگر برسند و با آگاهی بیشتری تصمیم جدی برای ازدواج بگیرند. به طور مثال مشاور ازدواج میتواند این موضوع را روشن کند که طرف مقابل شما چه باورهایی در خصوص حجاب دارد و شما را با عواقب آن آشنا کند تا با آگاهی لازم تصمیمگیری کنید. در صورتی که با آگاهی به عواقب اختلاف در مورد حجاب تصمیم به ازدواج بگیرید، در صورت بروز مشکل راحتتر با آن کنار میآیید. مشاور به زوجها میآموزد که لازم است با افرادی که از نظر شخصیتی به آنها نزدیک هستند ازدواج کنند زیرا هر قدر که افراد به یکدیگر شبیه باشند باز هم در زندگی مشترک اختلافات بسیاری میان آنها ایجاد میشود که لازم است با صبر و افزایش آگاهی بر آنها غلبه کنند. حال اگر افراد در خصوص مسائل بنیادی نظیر حجاب نیز با یکدیگر مشکل داشته باشند، زندگی مشترک برایشان سختتر خواهد بود.
به صورت کلی هر کس برای خودش میتواند تصمیم بگیرد، اگر با شخصی در رابطه هستید که در مورد حجاب با او اختلاف نظر دارید سعی نکنید که نظر خود را به او تحمیل کنید. اگر این موضوع برای شما بسیار حائز اهمیت است میتوانید انتخاب کنید که در رابطه نمانید.