فواید و مضرات تنهایی

عواقب تنهایی

تنهایی یک احساس انسانی است که برای هر فرد پیچیده و خاص است. ازآنجاکه احساس تنهایی علت مشترک و واحدی ندارد، پیشگیری و درمان این حالت روحی آسیب‌رسان ممکن است برای هر فرد متفاوت باشد. به‌عنوان‌مثال، یک کودک تنها که در مدرسه برای پیدا کردن دوست تلاش می‌کند، نیازهای متفاوتی نسبت به یک بزرگ‌سال تنها دارد که همسرش اخیراً فوت کرده است. برای درک احساس تنهایی، مهم است که دقیقاً منظور از اصطلاح تنهایی و همچنین دلایل مختلف، عواقب تنهایی، علائم و راه‌حل‌های آن را دقیقاً بررسی کنیم.

تعریف تنهایی

درحالی‌که تعاریف رایج از تنهایی آن را به‌عنوان یک حالت خلوت یا دور بودن از دیگران توصیف می‌کند، اما تنهایی درواقع یک حالت ذهنی است. تنها بودن توسط محققان به این معنی است که فرد بیش از یک‌بار در هفته احساس تنهایی کند. تنهایی باعث می‌شود افراد احساس خلأ، دوری از دیگران و دوست داشتنی نبودن کنند. افرادی که تنها هستند غالباً خواهان ارتباط با سایرین هستند، اما وضعیت روانی آن‌ها ایجاد ارتباط با افراد دیگر را دشوار می‌کند. تنهایی ازنظر بسیاری از کارشناسان لزوماً تنها بودن نیست. در عوض، اگر احساس تنهایی و انزوا می‌کنید، به این معنی است که احساس تنهایی در ذهن شما وجود دارد.

به‌عنوان‌مثال، یک دانشجوی تازه‌وارد به دانشگاه باوجوداینکه توسط هم‌اتاقی‌ها و سایر همسالان خود احاطه‌شده است، ممکن است احساس تنهایی کند. سربازی که کار نظامی خود را آغاز می‌کند، ممکن است بعد از اعزام به سربازی علی‌رغم اینکه دائماً توسط سایر اعضای نظامی احاطه‌شده باشد، احساس تنهایی کند.

علل تنهایی

عوامل مؤثر در تنهایی شامل متغیرهای محیطی مانند انزوای فیزیکی، انتقال به مکان جدید و طلاق نیز می‌شود. مرگ کسی که در زندگی فرد مهم و مؤثر است نیز می‌تواند به احساس تنهایی منجر شود. علاوه بر این، احساس تنهایی می‌تواند نشانه‌ای از یک اختلال روانشناختی مانند افسردگی باشد. تنهایی را می‌توان به عوامل درونی مانند عزت‌نفس پایین نیز نسبت داد. افرادی که اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس ندارند اغلب معتقدند که شایسته‌ی احترام و توجه دیگران نیستند که می‌تواند منجر به انزوا و احساس تنهایی شدید شود.

خطرات سلامتی مرتبط با تنهایی

تنهایی تأثیرات گسترده‌ای بر سلامت جسمی و روانی افراد دارد. اثراتی مانند:

  • اعتیاد به الکل و مصرف مواد مخدر
  • تغییر عملکرد مغز
  • پیشرفت بیماری آلزایمر
  • رفتار ضداجتماعی
  • بیماری‌های قلبی عروقی و سکته‌ی مغزی
  • کاهش حافظه و یادگیری
  • افسردگی و خودکشی
  • افزایش سطح استرس
  • قدرت تصمیم‌گیری ضعیف

این‌ها تنها مواردی نیستند که تنهایی در آن اثر می‌گذارد. بزرگ‌سالان تنها نسبت به افرادی که تنها نیستند کمتر ورزش می‌کنند، رژیم غذایی آن‌ها چربی بیشتری دارد، خواب آن‌ها کارایی کمتری دارد و خستگی بیشتری در روز گزارش می‌کنند. تنهایی همچنین تنظیم فرآیندهای سلولی در بدن را مختل می‌کند و ما را مستعد پیری زودرس می‌کند.

آنچه تحقیقات درباره‌ی تنهایی بیان می‌کنند

محققان دریافته‌اند که ازدواج، درآمد بالاتر و تحصیلات بالاتر احساس تنهایی را کاهش می‌دهد. احساس تنهایی در سطوح بالا با علائم جسمی، بیماری و روابط اجتماعی بی‌کیفیت و کم همراه است.

عوارض تنها بودن

دوستان نزدیک به مبارزه با تنهایی کمک می‌کنند

محققان همچنین اظهار داشتند که تنهایی در جوامع پیشرفته بیشتر شده است. تعداد افرادی که هیچ دوست صمیمی ندارند افزایش‌یافته است. افزایش استفاده از اینترنت و رسانه‌های اجتماعی تا حدی مقصر هستند؛ زیرا کارشناسان بر این باورند که کمیت تعاملات اجتماعی باعث ایجاد احساس تنهایی نشده بلکه کیفیت پایین روابط این احساس را القا کرده است. داشتن فقط سه یا چهار دوست صمیمی برای دفع تنهایی و کاهش پیامدهای منفی سلامتی مرتبط با این حالت روحی کافی است.

تنهایی می‌تواند مسری باشد

یک مطالعه نشان می‌دهد که تنهایی درواقع مسری است. در یک مطالعه‌ی ۱۰ ساله، محققان نحوه‌ی گسترش تنهایی در شبکه‌های اجتماعی را بررسی کردند. نتایج نشان داد که افراد نزدیک به فردی که تنهایی را تجربه می‌کند نیز ۵۲٪ بیشتر احتمال دارد که تنها شوند.

اختلال اضطراب اجتماعی و احساس تنهایی

افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از اینکه تحت نظر قرار بگیرند یا مورد قضاوت قرار بگیرند ترس غیرمنطقی دارند و خود را شرم‌آور و حقیر می‌دانند. اضطراب و ناراحتی در این افراد به حدی شدید می‌شود که در عملکرد روزمره اختلال ایجاد می‌کند. اگرچه این موضوع ممکن است یک اختلال ناتوان‌کننده باشد، اما بهبودی مناسب و درمان آن امکان‌پذیر است. تعامل با غریبه‌ها، برقراری ارتباط چشمی و شروع  مکالمات ازجمله مواردی است که محرک‌های رایج اختلال اضطراب اجتماعی است. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است علائم شناختی، جسمی و رفتاری را قبل، در حین و بعد از موقعیت‌های اجتماعی و عملکردی تجربه کنند. این موضوع باعث ترس آن‌ها از برقراری ارتباط با دیگران شده و آن‌ها را به سمت تنها شدن می‌برد. به اشتراک گذاشتن هرگونه فکر و احساس در مورد علائم خود با یک روان‌شناس، اولین قدم عالی است. جای نگرانی نیست که از کجا شروع کنید تا زمانی که صادقانه احساسات خود را بیان می‌کنید، درک بهتری از نیازهای خود پیدا می‌کنید.

احساس تنهایی می‌کنم، چه‌کار کنم؟

شما می‌توانید بر تنهایی غلبه کنید. این کار به یک تلاش آگاهانه از طرف شما برای ایجاد تغییر نیاز دارد. در طولانی‌مدت، ایجاد یک تغییر می‌تواند شما را شادتر و سالم‌تر کند و شما را قادر سازد تا دیگران را از طریق مثبت تحت تأثیر قرار دهید. در اینجا چند راه برای جلوگیری از تنهایی آمده است:

  • خدمات اجتماعی یا فعالیت دیگری را که از آن لذت می‌برید انجام دهید. این شرایط فرصت‌های خوبی برای ملاقات با مردم و ایجاد دوستی و تعاملات اجتماعی جدید فراهم می‌کند.
  • انتظار بهترین‌ها را داشته باشید. افراد تنها اغلب منتظر طرد شدن هستند؛ از این حس دوری‌کنید و در روابط اجتماعی خود بر افکار و نگرش‌های مثبت تمرکز کنید.
  • بر ایجاد روابط باکیفیت تمرکز کنید. به دنبال ارتباط یا افرادی باشید که نگرش، علایق و ارزش‌های مشابهی با شما دارند.
  • بهتر است بدانید که تنهایی نشانه‌ی این است که چیزی باید تغییر کند. به دنبال پیدا کردن آن باشید و با تغییر آن، روابط اجتماعی گسترده‌تری ایجاد کنید.
  • تأثیرات تنهایی در زندگی خود را درک کنید. پیامدهای جسمی و روحی بسیاری در اثر تنهایی برای شما به وجود می‌آید.

منبع: Verywellmind
تلفن کلینیک روانشناسی

حد و حدود رابطه با خانواده شوهر

دخالت خانواده ی همسر در زندگی

هر رابطه‌ای با شادی، دردسر و ناراحتی و تلاش کردن همراه است. زمانی که تصمیم به ازدواج می‌گیریم شاید متوجه این موضوع نباشیم که خانواده همسرمان نیز می‌تواند در این موارد سهیم باشد. در یک ازدواج ممکن است دخالت خانواده‌ی همسر اثر محدودکننده و سمی بر رابطه‌ی زن و شهر داشته باشد. همه‌ی مادر شوهر و پدرشوهرها ترسناک نیستند اما برخی از آن‌ها رفتارهای وحشتناکی دارند. داشتن اختلاف‌نظر با خانواده همسر تفاوت زیادی با داشتن رفتارهای ویرانگر و مخرب دارد. این رفتارها پیوندهای بین افراد را تضعیف می‌کند. بهتر است یاد بگیرید که چگونه قبل از بین رفتن روابط عاطفی و نزدیک شما با شریک زندگی‌تان، رفتارهای سمی خانواده‌ی همسرتان را تشخیص دهید و در مقابل آن‌ها چه برخوردی داشته باشید.

چرا کنار آمدن با خانواده‌ی همسر دشوار است؟

حتی وقتی همسرتان عالی باشد بازهم کنار آمدن با خانواده‌ی همسر دشوار است. حال این سوال مطرح می‌شود که چرا برخورد با مادر زن و پدر زن ممکن است دشوار و استرس‌زا باشد؟ دلایلی که باعث می‌شود فردی با خانواده‌ی همسر خود درگیر شود، متفاوت است؛ اما در مرکز هر ارتباط نامناسب بین فرد و خانواده‌ی همسر چند مسئله‌ی اصلی وجود دارد؛ مسائلی مثل آسیب‌های قدیمی تا عدم توانایی در رها کردن. پس در مرحله اول شما ابتدا باید دلایل سخت بودن ارتباط با خانواده همسر خود را به صورت دقیق شناسایی و ریشه‌یابی کنید تا بتوانید به صورت مؤثر با این مسئله روبرو شوید. در ادامه به بررسی برخی از این دلایل می‌پردازیم.

سریع قضاوت کردن

وقتی صحبت از خانواده‌ی همسر می‌شود، در هر دو طرف قضاوت‌های سریع وجود دارد. مادر شوهرها و پدرشوهرها می‌توانند در مورد نحوه‌ی برخورد شما با همسرتان و مراقبت از او، شما را سریع قضاوت کنند. همسرتان هرچقدر پیر شود یا استقلال داشته باشد، پدر و مادر هرگز از دیدن او به‌عنوان فرزند خود دست برنمی‌دارند و به همین ترتیب هرگز از خواستن بهترین چیزها برای او کوتاه نمی‌آیند. این موضوع می‌تواند باعث شود خانواده‌ی همسرتان شما را در مورد هر کاری که انجام می‌دهید قضاوت کنند. آن‌ها شما را در کارهایی مثل فرزند پروری، آشپزی و نظافت قضاوت می‌کنند و همین موضوع باعث دخالت آن‌ها در زندگی‌تان می‌شود. این مورد را از سمت دیگر نیز می‌توان دید، وقتی احساس می‌کنید قضاوت شده‌اید شما نیز به قضاوت کردن راجع به مادر شوهر و پدرشوهر خود می‌پردازید.

امتناع از رعایت مرزها

تعیین مرز با خانواده‌ی همسر کار دشواری است و بعد از آن اگر مرزهایی که تعیین می‌کنیم نقض شود، ایجاد یک رابطه‌ی احترام‌آمیز متقابل غیرممکن می‌شود. پدر و مادر همسر مرزهای شما را به طرق مختلف می‌توانند نقض ‌کنند؛ به طور مثال آن‌ها می‌توانند مرزهای شما را از طریق دخالت کردن در بحث بین شما و همسرتان، ارائه‌ی مشاوره ناخواسته یا حتی ارائه‌ی راه‌هایی برای تمیز کردن خانه و فرزند پروری شما، نقض کنند. این نوع دخالت خانواده همسر در زندگی شما آسیب‌زننده خواهد بود. دخالت خانواده‌ی همسر در زندگی دلایل مختلفی دارد که مهم‌ترین آن کنترل‌گری است. علاوه بر آن آن‌ها چون مسن‌تر هستند انتظار احترام ویژه دارند و ممکن است به این موضوع توجه نکنند که اگر درخواست احترام دارند آن‌ها نیز باید محترمانه رفتار کنند.

ایده آل‌های قدیمی

ازآنجاکه پدر و مادر زن یا شوهر اغلب از زمان دیگری می‌آیند، ممکن است انتظارات قدیمی یا تاریخ گذشته‌ای از رابطه‌ی شما داشته باشند که این موضوع می‌تواند منجر به درگیری شود. آن‌ها می‌توانند شروع به مقایسه‌ی روابط شما با دیگران کنند و در مورد نقش‌های کلیشه‌ای جنسیتی که با آن‌ها تربیت شده‌اند از شما انتقاد کنند. آن‌ها شروع به انتقاد از نحوه‌ی مراقبت از بچه‌ها یا نحوه‌ی تقسیم وظایف خانه میان شما و همسرتان می‌کنند. درواقع اگر موضوعی با آنچه آن‌ها همیشه می‌دانند منافات داشته باشد، در مورد آن حرف و نقدی برای گفتن خواهند داشت.

نشانه‌هایی که باید در خانواده همسر به آن‌ها توجه کنید

فقط شناخت مسائلی که باعث مشکل با خانواده‌ی همسرتان می‌شود کافی نیست، بلکه شما باید نشانه‌های یک خانواده سمی را نیز بدانید. نشانه‌هایی مثل دخالت خانواده‌ی همسر در زندگی یا ایجاد اختلاف بین شما و همسرتان می‌تواند آسیب‌زننده باشد. شناسایی نشانه‌های یک مادر شوهر یا پدرشوهر سمی برای حفاظت از رابطه‌ی شما و همسرتان مهم است.

آن‌ها تلاش می‌کنند احساس بدی در شما ایجاد کنند.

گاهی اوقات ممکن است خانواده‌ی همسرتان شما را دوست نداشته باشند. در این شرایط ممکن است آن‌ها رفتار بالغانه‌ای نداشته باشند و سعی کنند در شما احساس بدی ایجاد کرده و اعتمادبه‌نفستان را پایین بیاورند. این‌گونه افراد سمی هستند و بهتر است سعی کنید اثر آن‌ها بر زندگی‌تان را محدود کنید. در این صورت با همسر خود گفت‌وگو کرده و با او به این برسید که مدت زمان معاشرت با خانواده او را کمتر کنید.

آن‌ها در تصمیمات خصوصی شما دخالت می‌کنند.

داشتن یک پدرشوهر یا مادر شوهر تحمیل‌کننده و درگیر می‌تواند منجر به مشکلات زیادی شود. گاهی اوقات این رفتار ناشی از حس مراقبت آن‌هاست ولی در بیشتر موارد دلیل این رفتار کنترل‌گری است. پدرشوهر یا مادر شوهری که در تصمیمات و زندگی شما دخالت می‌کنند برای رابطه‌ی عاشقانه‌ی شما سمی هستند. تحمیل نظرات و دخالت در مسائل علامت مهمی است که نشان می‌دهد آن‌ها برای شما و نظرات شما احترامی قائل نیستند.دخالت خانواده شوهر

 

آن‌ها بدون اینکه خبر بدهند به منزل شما می‌آیند.

حضور خانواده همسر شما بدون خبر قبلی نه‌تنها نشانه‌ی بی‌احترامی است، بلکه نشان می‌دهد که آن‌ها سعی در کنترل رابطه‌ی شما دارند. این رفتار گرچه در ابتدا به نظر دوست‌داشتنی می‌رسد، اما خانواده‌ای که نمی‌تواند به مرزهای خانه و فضای شخصی شما احترام بگذارد می‌تواند بین شما و همسرتان قرار بگیرد. خواه رفتار آن‌ها آگاهانه باشد یا ناخودآگاه، این نوع رفتار سمی تلقی می‌شود. برخورد قاطعانه تنها راه پایان دادن به تکرار این رفتار است.

آن‌ها بازی‌های احساسی راه می‌اندازند.

واکنش احساسی بیش‌ازاندازه یکی از روش‌های خانواده همسر برای کنترل شما و روابط شما است. این کار به طور مثال به مادرزن و پدرزن شما اجازه می‌دهد که شرایط را کنترل کنند و همدردی به دست آورند. این افراد همچنین ممکن است درجایی که ما حضور نداریم از ما بدگویی ‌کنند. وقتی این اتفاقات می‌افتد باید بدانید که مشکلی پیش آمده است، پس مکث کنید و دوباره ارزیابی کنید که در کجا هستید و کجا می‌خواهید بروید.

آن‌ها با شما غیردوستانه برخورد می‌کنند.

خانواده‌ی همسرتان با شما به سردی برخورد می‌کنند، زمانی که صحبت می‌کنند گویی که آنجا نیستید یا در میهمانی‌های خانوادگی شما را نادیده می‌گیرند. آن‌ها با شما طوری رفتار می‌کنند انگار شما وجود ندارید و وقتی از این برخورد ابراز ناراحتی می‌کنید، پرخاشگری منفعلانه می‌کنند. اگر خانواده‌ی همسرتان شما را نادیده می‌گیرند و با شما غیردوستانه برخورد می‌کنند، این بدان معناست که آن‌ها نه‌تنها شما را دوست ندارند بلکه برای شما احترامی هم قائل نیستند.

آن‌ها شما و همسرتان را در مقابل هم قرار می‌دهند.

بارزترین نشانه‌ی یک پدرشوهر یا مادر شوهر خطرناک این است که آن‌ها تلاش می‌کنند گفت‌وگوهای شما را به دعوا تبدیل کنند. آن‌ها در شما و همسرتان احساسات منفی و نارضایتی ایجاد می‌کنند. ریشه‌ی این رفتار تلاش برای دخالت خانواده‌ی همسر در زندگی شما است.

بهترین راه‌های برخورد با دخالت مادر شوهر و خانواده‌ی همسر

هیچ روش مشخصی برای مقابله با خانواده‌ی سمی وجود ندارد و برای هر موقعیت خاص روش مقابله منحصر به فردی با توجه به ویژگی‌های شخصیتی طرفین پیشنهاد می‌شود. تکنیک‌هایی که در ادامه به آن می‌پردازیم می‌تواند به شما سرنخ‌هایی برای مقابله صحیح با خانواده سمی شوهر یا زنتان معرفی کند.

تبدیل به یک جبهه‌ی متحد شوید.

اولین کاری که شما باید در برخورد با دخالت مادر شوهر و پدرشوهر انجام دهید تبدیل‌شدن به یک جبهه‌ی متحد با همسرتان است. بنشینید و با همسر خود در مورد اتفاقات و احساساتتان گفتگوی صمیمانه داشته باشید. به همسرتان بگویید که نمی‌توانید به‌تنهایی با این مشکل کنار بیایید. اگرچه ممکن است شوهرتان وابسته به خانواده باشد ولی باید در نظر بگیرد که وقتی یکی از شما مشکلی دارد، یعنی هر دو مشکل دارید.

گفت‌وگو را تبدیل به یک تصمیم کنید.

مکالمه‌ی خود را بدون رسیدن به‌نوعی قطعنامه مسالمت‌آمیز یا سازش به پایان نبرید. اگر احساس می‌کنید از طرف پدر یا مادر شوهر خود موردحمله قرار گرفته‌اید، به همسر خود اطلاع دهید که چه خبر است. مطمئن شوید که هر دو نفر شما به دنبال تصمیمی هستید که به‌راحتی و به‌اندازه کافی به آن پایبند باشید.

وضعیت را از دید همسرتان ببینید.

به این فکر کنید که شریک زندگی شما چگونه ممکن است شرایط را ببیند و سپس آن مشکل را از دید خانواده همسر خود نیز در نظر بگیرید. گفتگو را روی احساس خود متمرکز نگه‌دارید و از جملاتی که به مشکلی در خانواده‌ی همسرتان اشاره می‌کند، دوری‌کنید. با چند مثال به همسرتان بگویید که هنجار در خانواده‌ی شما چگونه است و چرا این هنجار باعث می‌شود شما از رفتار والدین او ناراحت باشید. وقتی برای احساسات خود منطق ارائه می‌دهید بهتر می‌توانید راه‌حل‌های مناسب پیدا کنید.

یک برنامه برای تغییر ایجاد کنید.

هنگامی‌که تمام احساسات خود را بیان کردید و به شریک زندگی خود فرصت دادید تا احساسات خود را آشکار کند، در مورد اینکه چه چیزهایی را می‌خواهید حل‌وفصل کنید برنامه‌ریزی کنید. حتی اگر همسرتان موافق نیست که مشکلی وجود دارد، به او بگویید که باید چیزی تغییر کند تا شما بتوانید دوباره آرامش داشته باشید.

در مورد شرایط و حدومرزها توافق کنید.

تعین مرزهای سالم، احترام به خود ما و همچنین یکی از پایه‌های هر رابطه‌ی سالم است. به شریک زندگی خود بگویید چه شرایط و محدودیت‌هایی دارید. بسیار مهم است که به همسرتان اطلاع دهید که انتظار شما چیست و چه چیزی را می‌پذیرید؛ اما رعایت مرزهای او نیز مهم است.

بگذارید همسرتان پیش‌قدم شود.

به همسر خود اجازه دهید در تعیین مرزهای جدید پیش‌قدم شود. به‌هرحال، آن‌ها والدین او هستند و بهتر است بحث در مورد این مسائل به عهده‌ی او باشد. اینکه همسرتان با احساسات شما موافق باشد یا نه مهم نیست. شما به‌عنوان یک زوج متعهد وظیفه‌دارید از یکدیگر محافظت کنید.

رفتار خود را تنظیم کنید.

بعد از تعیین حد و مرزها، لازم است که شما و همسرتان رفتار خود را بر اساس آن‌ پیش ببرید تا خانواده همسرتان بدانند که شما فقط تهدید نمی‌کنید و به مرزهای تعیین شده پایبند هستید.

روی تصمیمات خود تاکید داشته باشید.

باید در نظر داشته باشید که تغییرات یک شبه ایجاد نمی‌شوند پس مایوس نشوید و با کوچک‌ترین تغییرات امیدوار باشید. لازم است در حالی که زمان می‌دهید، روی حد و مرزهای خود نیز تاکید کنید. اگرچه بهتر است که نظرات خود را با ملایمت ابراز کنید اما شاید موقعیتی خاص نیازمند رفتار قاطعانه از طرف شما باشد. اگر بی احترامی‌های خانواده همسرتان بدون هیچ گونه بهبودی ادامه پیدا کرد، شما می‌توانید این انتخاب را داشته باشید که از آن‌ها فاصله بگیرید.

منبع: Medium

تلفن کلینیک روانشناسی

پرخاشگری-کودکان

عصبانیت، تحریک‌پذیری و پرخاشگری در کودکان

هیچ‌کس دوست ندارد احساس عصبانیت کند اما همه‌ی ما گاهی این حس را تجربه می‌کنیم. با توجه به اینکه بسیاری از بزرگ‌سالان خشم و عصبانیت خود را از راه سالم و سازنده ابراز نمی‌کنند، جای تعجب نیست که احساس عصبانیت اغلب در کودکان طغیان می‌کند. اکثر والدین از عصبانیت و رفتارهای پرخاشگرانه کودک خود تعجب می‌کنند و می‌خواهند بدانند چه‌کاری در مورد آن می‌توانند انجام دهند و نگران این هستند که آیا این رفتارهای کودک طبیعی است یا خیر؟

چه زمانی عصبانیت، تحریک‌پذیری و پرخاشگری کودک ناسالم است؟

برای کودکان زیر ۴ سال در هر هفته ۹ بار کج‌خلقی و عصبانیت غیرطبیعی نیست. عصبانیت کودک می‌تواند با رفتارهایی مثل گریه کردن، لگدزدن، هل دادن و ضربه زدن به مدت ۵ تا ۱۰ دقیقه همراه باشد. بیشتر کودکان در سنین مهدکودک این رفتارها را کنار می‌گذارند. اگر عصبانیت کودک در طول زمان کمتر نشود و با افزایش سن، کودک همچنان به رفتارهای نامناسب ادامه دهد و برای هم‌سالان، خانواده و هم‌کلاسی‌های خود مشکل ایجاد کند، برای حل این مسئله مداخله‌ی روانشناسی لازم است. مسائل مربوط به عصبانیت و پرخاشگری از شایع‌ترین دلایل ارجاع کودکان برای درمان سلامت روان است.

چه عواملی باعث عصبانیت، تحریک‌پذیری و پرخاشگری در کودکان می‌شود؟

عوامل متعددی می‌تواند در عصبانیت کودک و داشتن رفتارهای پرخاشگرانه که می‌تواند به خود کودک یا دیگری آسیب برساند، مؤثر است. یکی از عوامل سرخوردگی و ایجاد عصبانیت در کودک زمانی است که کودک نتواند به خواسته‌ی خود برسد یا از او خواسته شود کاری را انجام دهد که احساس کند دوست ندارد انجام دهد. در کودکان مشکلات پرخاشگری و عصبانیت معمولاً به همراه مسائل دیگری مانند اوتیسم، اختلال نقص توجه و بیش فعالی، وسواس فکری-عملی و یا سندروم تورت وجود دارد.

تصور می‌شود که ژنتیک و سایر عوامل بیولوژیکی در خشم و پرخاشگری نقش دارند. محیط نیز در بروز عصبانیت در کودک بسیار تأثیرگذار است. ضربه‌ی روحی، اختلال در عملکرد خانواده و برخی از شیوه‌های فرزند پروری (مجازات‌های سخت و متناقض، داد زدن سر کودک) نیز این احتمال را برای کودک فراهم می‌کند که خشم و پرخاشگری نشان دهد که در زندگی روزمره‌ی او اختلال ایجاد می‌کند.

عصبانیت، تحریک‌پذیری و پرخاشگری در کودکان چگونه تشخیص داده می‌شود؟

کودکان خردسال ممکن است توسط والدین خود برای ارزیابی روان‌شناختی یا روان‌پزشکی برده شوند یا توسط متخصص اطفال، روانشناس، معلم یا مدیر مدرسه به روانشناس یا روان‌پزشک ارجاع داده شوند. کودکان بزرگ‌تر که مشکلات رفتاری آن‌ها مشکل‌آفرین باشد برای ارزیابی و درمان توسط دادگاه نزد سیستم درمان فرستاده می‌شوند. برای ارزیابی وسعت و عمق پرخاشگری و عصبانیت کودک، یک متخصص به مسائل موجود در زندگی کودک توجه می‌کند. این کار شامل دریافت اطلاعات از والدین و معلمان، بررسی سوابق تحصیلی، پزشکی و رفتاری و انجام مصاحبه‌های فردی با کودک و والدین است. درواقع برای بررسی عصبانیت کودک به طیف کاملی از اختلالات بهداشت روان و چگونگی تأثیر آن بر زندگی کودک توجه می‌شود. برای تعیین اینکه آیا کودک معیارهای تشخیصی یک اختلال رفتاری را دارد یا خیر، از بررسی‌های مبتنی بر تحقیق مانند پاسخ والدین و کودک به سؤالات خاص استفاده می‌شود.

خشم-و-عصبانیت-در-کودکان

تشخیص‌های بالقوه برای کودک مبتلابه عصبانیت، تحریک‌پذیری و پرخاشگری شامل موارد زیر است:

  • اختلال نافرمانی مقابله‌ای (ODD): الگویی از خلق عصبانی و تحریک‌پذیر همراه با سرپیچی و کینه‌توزی که شش ماه یا بیشتر طول می‌کشد.
  • اختلال سلوک (CD): الگوی رفتاری مداوم که حقوق دیگران را نقض می‌کند مانند زورگویی و سرقت و هنجارهای اجتماعی را زیر پا می‌گذارد مانند فرار از مدرسه یا فرار از خانه.
  • اختلال نامنظمی خلقی اخلالگرانه (DMDD): تحریک‌پذیری دائمی، عصبانیت‌های مکرر و خلق‌وخوی افسرده از نشانه‌های این اختلال است.

برخی اوقات از اصطلاحات دیگری نیز استفاده می‌شود؛ مثلاً در کودکان با اختلال خلق‌وخو یا اختلال بیش فعالی برای اشاره به تحریک‌پذیری و رفتار پرخاشگرانه اصطلاح بی‌نظمی شدید خلقی بیان می‌شود و یا در سندروم توره اصطلاح حملات خشم برای انعکاس ماهیت انفجاری طغیان‌های خشم استفاده می‌شود.

عصبانیت، تحریک‌پذیری و پرخاشگری در کودکان چگونه درمان می‌شود؟

مداخلات رفتاری اولین خط درمان خشم و پرخاشگری دوران کودکی است. درمان عصبانیت کودک بر دو رویکرد اصلی تأکید دارد که بر تغییر ارتباطات بین فردی که منجر به بروز انفجارهای پرخاشگرانه می‌شود، متمرکز هستند. روش‌های درمانی مکملی وجود دارد که از جهات مختلف به مشکلات رفتاری کودک می‌پردازند.

  • رفتاردرمانی شناختی (CBT): تمرکز این روش بر تأثیر نگرش فرد بر احساسات و باورهای او است. در این روش کودک می‌آموزد استراتژی‌های جدیدتر و کارآمدتری برای احساسات، افکار و رفتارهای پرخاشگرانه انتخاب کند.
  • تنظیم احساسات: به کودک کمک می‌کند تا دلایل شروع عصبانیت خود را شناسایی کند و برای جلوگیری از آن استراتژی داشته باشد.
  • یادگیری روش‌های جایگزین برای ابراز و رفع ناامیدی: به کودک و والدین کمک می‌کند تا پیامدهای احتمالی هر انتخاب را بسنجند و تعارض را به حداقل برسانند.
  • توسعه استراتژیهای ارتباطی جدید: از طریق بازی با نقش برای تمرین به پیشگیری و حل موقعیت‌های تحریک‌کننده‌ی خشم کمک می‌کند.

حتی اگر CBT با کودک انجام شود، والدین به‌طور فعال در درمان شرکت می‌کنند و از پیشرفت کودک در جهت یادگیری مهارت‌های کنترل خشم حمایت می‌کنند.

  • مدیریت رفتارهای والدین (PMT): با آموزش روش‌های جایگزین برای رفتار غلط به والدین کمک می‌کند تا پرخاشگری و عصبانیت کودک را محدود کنند. در این روش به‌جای مجازات برای تخلفات، تمرکز بر استفاده از تشویق برای کاری است که کودک درست انجام می‌دهد. PMT بر تعامل مثبت در خانواده‌ها به‌عنوان پاداش تأکید می‌کند و به خانواده‌ها کمک می‌کند از وقت گذراندن باهم لذت ببرند. این بزرگ‌ترین انگیزه کودک برای کاهش عصبانیت می‌شود.

برخی از کودکان برای کمک به مدیریت سایر مشکلات بهداشت روان (مانند ADHD، اضطراب یا افسردگی) دارو مصرف می‌کنند؛ اما درمان شناختی رفتاری و روش‌های مدیریت رفتارهای والدین (۶۵ درصد در کاهش تعداد و شدت عصبانیت‌ها موفقیت دارند) درمان‌های اولیه هستند. در صورت عدم پاسخ کودک به درمان، ممکن است رویکردهای دیگری نیز امتحان شود. برخی از کودکان به خدمات فشرده و شدیدتر یا حتی بستری نیاز دارند. زندگی با احساسات شدید و حاد احساس خوبی ندارد؛ بنابراین هدف از درمان این است که به کودک کمک کنیم احساس بهتری داشته باشد و رنج نبرد. در طول درمان عصبانیت کودک، والدین نیز یاد می‌گیرند به مواردی که برای کودک مهم است احترام بگذارند و گاهی خواهر و برادرها نیز در درمان گنجانده می‌شوند.

منبع: Yalemedicine

تلفن کلینیک روانشناسی

داد زدن سر کودک

اثرات داد زدن سر بچه

اگر شما پدر یا مادر هستید، می‌دانید گاهی اوقات احساسات منفی باعث می‌شوند نتوانید بهترین خودتان باشید. گاهی بچه‌ها می‌توانند دکمه‌هایی را در شما فشار دهند که خودتان نیز نمی‌دانید آن‌ها را دارید. در این مواقع ممکن است شروع به فریاد زدن بر سر کودک کنید. بهتر است این را بدانید که تنها شما نیستید که این کار را انجام می‌دهید و احساس ناامیدی از والد بودن یک حس طبیعی است که احتمالاً تمام پدر و مادرها آن را تجربه می‌کنند. خبر خوب این است که شما می‌توانید نحوه‌ی گفتگو با فرزندان خود را تغییر دهید و یک بحث همراه با فریاد زدن سر کودک را به یک گفتگوی محترمانه تبدیل کنید.

دلیل داد زدن پدر و مادر سر بچه چیست؟

پاسخ کوتاه این است که احساس خستگی و عصبانیت می‌کنیم و این باعث می‌شود صدایمان را بلند کنیم. اما داد زدن سر کودک به‌ندرت شرایط را حل می‌کند. از این طریق والد ممکن است کودک را برای مدت کوتاهی ساکت کرده و مطیع خود کند، اما باعث اصلاح رفتار یا نگرش او نمی‌شود. به طور خلاصه، داد زدن سر کودک باعث می‌شود او یاد بگیرد از شما بترسد. کودکان برای یادگیری به والدین خود اعتماد می‌کنند. اگر عصبانیت، پرخاشگری و فریاد زدن بخشی از آنچه کودک در خانواده‌ی خود طبیعی می‌داند باشد، او نیز همین رفتار را می‌آموزد و در پیش می‌گیرد. دکتر لورا مارکهام، نویسنده و مربی والدین، پیامی صریح دارد: شغل شماره‌ی یک شما به‌عنوان پدر و مادر، ​​پس از اطمینان از امنیت فرزندان، مدیریت احساسات خودتان است.

اثر داد زدن سر کودک

اگر تا به حال کسی سر شما فریاد زده باشد، می‌دانید که صدای بلند باعث شفافیت بیشتر پیام نمی‌شود. این موضوع برای فرزندان شما نیز صادق است. فریاد زدن مداوم بر سر کودکان باعث می‌شود که واکنش آن‌ها نسبت به صدای شما تنظیم شود و نظم و انضباط بخشیدن به آن‌ها سخت‌تر خواهد شد؛ زیرا هر بار که شما صدای خود را بالا می‌برید، قدرت پذیرش آن‌ها کاهش می‌یابد. پژوهش‌های اخیر اشاره می‌کند که داد زدن سر بچه‌ها باعث می‌شود آن‌ها از نظر جسمی و کلامی پرخاشگرتر شوند. مهم نیست که داد زدن شما بر سر کودک به چه علت است، این رفتار بیانگر عصبانیت است و باعث می‌شود کودک بترسد و احساس ناامنی کند. از طرف دیگر، رفتار توأم با آرامش و اطمینان‌بخشی باعث می‌شود کودکان علی‌رغم رفتار بد احساس دوست داشته شدن و پذیرش کنند. فریاد زدن سر کودک کار بدی است و فریاد زدنی که همراه با توهین و تحقیر باشد به‌عنوان سوء‌استفاده‌ی عاطفی شناخته می‌شود و می‌تواند اثرات طولانی‌مدت مخربی همچون کمبود عزت‌نفس، اضطراب و افزایش پرخاشگری را در پی داشته باشد.

به‌جای داد زدن سر بچه چه کنیم؟

کودکانی که ارتباط عاطفی شدیدی با والدین خود دارند، تربیت آن‌ها راحت‌تر است. وقتی کودکان احساس امنیت می‌کنند و بدون قیدوشرط دوست داشته می‌شوند، قبل از اینکه موضوعی باعث عصبانیت و فریاد شود، پذیرای گفتگو و شنیدن خواهند بود. در ادامه چند تمرین برای کاهش داد زدن سر کودک و راه‌های جایگزین برای آن را بیان می‌کنیم.

به خودتان یک وقت استراحت بدهید.

قبل از اینکه خیلی عصبانی شوید و صدایتان را بالا ببرید از محل درگیری فاصله بگیرید. برای چند لحظه به خود فرصت ارزیابی مجدد و چند تنفس عمیق را بدهید، این کار به آرام شدن شما کمک می‌کند. این کار همچنین به کودکان شما در مورد رعایت حد و مرزها و مدیریت احساسات به روشی سالم آموزش می‌دهد.

عواقب داد زدن سر کودک

 درباره‌ی احساسات خود صحبت کنید.

عصبانیت احساسی عادی است که در صورت مدیریت صحیح می‌توان از آن به‌درستی استفاده کرد. با تصدیق همه‌ی احساسات از شادی و هیجان گرفته تا غم، عصبانیت، حسادت و ناامیدی به فرزندان خود می‌آموزید که همه‌ی این احساسات بخشی از عواطف انسانی ما هستند. هنگام عصبانیت به‌جای داد زدن سر بچه در مورد احساس خود صحبت کنید و فرزندان خود را به انجام چنین کاری تشویق کنید. این امر به آن‌ها کمک می‌کند تا نگرشی محترمانه نسبت به خود و دیگران داشته باشند و روابط سالمی در زندگی خود برقرار کنند.

با رفتار بد کودک با آرامش اما محکم برخورد کنید.

کودکان گاهی اوقات بد رفتار می‌کنند. این بخشی از مراحل بزرگ شدن است. با آن‌ها به روشی محکم صحبت کنید که شأن و منزلت آن‌ها حفظ شود، اما روشن شود که برخی رفتارها قابل‌تحمل نیستند. داد زدن سر کودک روشی نیست که بتوانید با آن فرزند خود را به‌خوبی تربیت کنید.

از هشدار درمورد عواقب کار استفاده کنید اما تهدید و داد زدن سر کودک را کنار بگذارید.

استفاده از تهدید و مجازات، عصبانیت، کینه و درگیری بیشتری ایجاد می‌کند. این موضوع در طولانی‌مدت باعث می‌شود کودک نظم و انضباط کمتری بپذیرد. تهدید و مجازات کودکان را تحقیر و شرمنده می‌کند و باعث احساس ناامنی در آن‌ها می‌شود. از طرف دیگر، بیان عواقبی که رفتار خاصی را برطرف می‌کند (مانند بردن اسباب‌بازی پس از توضیح اینکه اسباب‌بازی‌ها برای بازی هستند، نه برای ضربه‌زدن به دیگران) به کودکان در انتخاب بهتر کمک می‌کند.

نیازهای اساسی کودک را تأمین کنید.

تأمین نیازهای اساسی کودک، مانند خواب کافی و رفع گرسنگی، کودکان را راضی و شاد نگه می‌دارد و در مجموع باعث ایجاد رفتار بهتر می‌شود. همچنین، ایجاد یک روال معمول باعث می‌شود آن‌ها اضطراب کمتری داشته باشند و در نتیجه از نافرمانی و عصبانیت آن‌ها پیشگیری می‌شود.

بعد از داد زدن سر بچه چه کاری باید کرد؟

هرچقدر هم که استراتژی پیشگیری از داد زدن شما خوب باشد، بعضی اوقات صدای خود را بلند می‌کنید. مشکلی نیست به رفتار خود آگاه باشید و عذرخواهی کنید. این‌گونه فرزندان شما یک درس مهم می‌آموزند: همه‌ی ما اشتباه می‌کنیم و باید عذرخواهی کنیم. اگر فرزندانتان فریاد می‌کشند، مرزها را به آن‌ها یادآوری کنید و اینکه چطور فریاد زدن یک راه ارتباطی قابل‌قبول نیست. آن‌ها باید بدانند که شما آماده‌ی شنیدن هستید به شرطی که احترام بگذارند. با این روش‌ها شما به آن‌ها کمک خواهید کرد تا عادت‌های مادام‌العمر ایجاد کنند که مدیریت تعارض را آسان‌تر می‌کند. این موضوع به فرزندان شما یاد می‌دهد اشتباهات دیگران درک کنند و اینکه بخشش ابزاری مهم برای برقراری ارتباط سالم در یک خانواده است.

اگر تاکنون برای پیشبرد اهدافتان از داد زدن سر بچه استفاده کرده‌اید، اکنون می‌توانید این مسیر را تغییر دهید. با صحبت صریح با فرزندان در مورد اشتباه فریاد زدن و اینکه چرا عصبانیت خود را از طریق سالم نشان نمی‌دهید، شروع کنید. خانه‌ی خود را به محیطی آرام تبدیل کنید تا افراد با احترام با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و احساسات یکدیگر را بدون سرزنش، شرمساری یا قضاوت کردن، تصدیق کنند. اگر اشتباه کردید، تسلیم نشوید. این مسیر آسانی نیست اما ارزش هر تلاشی را دارد. در صورتی که با راهکارهای گفته شده اثرات داد زدن سر کودکتان از بین نرفت از مشاوره کودک استفاده کنید تا فرزندتان در فضایی امن بتواند احساسات منفی درون خود را بروز دهد و با آموزش‌های صحیح احساسات مخرب در او تصحیح شود.

منبع: Healthline

تلفن کلینیک روانشناسی

عوارض-دعوای-زن-و-شوهر

هفت جمله ای که نباید در دعوای زن و شوهری بگویید

گفتن جملاتی مثل آرام باش یا عصبانی نباش در دعوای زن و شوهری تنها باعث می‌شود که فرد مقابل ناراحت‌تر شود. ممکن است بارها برای ما پیش‌آمده باشد درحالی‌که سعی داشته‌ایم طرف مقابل را آرام کنیم با گفتن جملاتی باعث عصبانیت، ناامیدی و ناراحتی بیشتر او شده‌ایم. هنگام دعوای زن و شوهر، کلمات نیز مانند برخی رفتارها می‌توانند باعث شوند یک بحث مؤثر به مشاجره‌ای بیهوده تبدیل شود؛ بنابراین اگر به دنبال حل تعارضات هستیم بهتر است بدانیم چه جملاتی در بحث ناکارآمد هستند و نباید از آن‌ها استفاده کرد.

در دعوای زن و شوهری از جملات «تو هیچ‌وقت …» یا «تو همیشه …» استفاده نکنید

استفاده از عبارات همه یا هیچ در دعوای زن و شوهر معمولاً اغراق‌آمیز است و برای نشان دادن نارضایتی یا یک حس منفی استفاده می‌شود، بااین‌حال این اظهارات اغلب نادرست هستند و باعث می‌شوند همسر ما در حالت تدافعی قرار بگیرد. درنتیجه همسرتان منظور واقعی شما از بیان آنچه گفته‌اید را درنمی‌یابد و در عوض بر دفاع از خود و اثبات اشتباه شما متمرکز می‌شود. این موضوع باعث ایجاد بحث بیهوده و مشاجره‌ی تکراری می‌شود. سعی کنید در دعوای زن و شوهری از جملاتی که با «من» شروع می‌شود استفاده کنید. این‌گونه می‌توانید آنچه را که باعث آزار شما شده است، شفاف و عینی بیان کنید. مثلاً به‌جای اینکه بگویید تو هیچ‌وقت به من گوش نمی‌دهی بهتر است بگویید من دیروز احساس ناراحتی کردم و احساس کردم تو به من توجه نداری وقتی‌که درخواست کردم قبل از رسیدن مهمان‌ها وسایلت را برداری و تو این کار را نکردی.

استفاده از جمله‌ی «تو دقیقاً مثل مادرت رفتار می‌کنی» در دعوای زن و شوهر

گفتن این جمله باعث می‌شود هر موضوعی که باعث بحث شده نادیده گرفته شود و شخصیت طرف مقابل ترور و تخریب شود. در این صورت به‌جای نقد عملکرد و انتقاد از رفتار فرد، شخصیت او مورد حمله قرار می‌گیرد و باعث بی‌تأثیر شدن مکالمه می‌شود زیرا فرد حالت تدافعی می‌گیرد و به دنبال اثبات این خواهد بود که شما اشتباه می‌کنید.

گفتن جمله‌ی «وقتی توانستی منطقی باشی با تو صحبت می‌کنم» در دعوای زن و شوهر

گفتن این جمله در دعوای زن و شوهر اصلاً منطقی نیست و به نظر می‌رسد فردی که این جمله را می‌گوید بیشتر به دنبال این است که به احساسات طرف مقابل آسیب بزند تا اینکه بخواهد زمان مناسب‌تری برای مکالمه پیشنهاد دهد. زمانی که بحث در حال شدت یافتن است یک توقف موقت (حدوداً ۲۰ دقیقه) برای کنترل کورتیزول و آدرنالین و کاهش عصبانیت پیشنهاد خوبی است؛ اما نحوه‌ی بیان آن نیز اهمیت دارد. شما می‌توانید بگویید: احساس می‌کنم تحت تأثیر ترشح کورتیزول و آدرنالین هستیم و ممکن است عصبانی‌تر شویم. پیشنهاد می‌دهم ۲۰ دقیقه صبر کنیم و بعد آن‌طور که سزاوار آن هستیم مکالمه را با احترام پیش ببریم.

تهدید به جدایی و رها کردن در دعوای زن و شوهر

کلمات و جملات شما در دعوای زن و شوهری مهم هستند. از گفتن مواردی که بعداً پشیمان می‌شوید خودداری کنید. همچنین بیان احساساتی که در لحظه بر شما غالب می‌شوند اما لحظاتی بعد وجود ندارند، روش درستی نیست. تهدید به رها کردن احتمالاً آسیب‌زننده‌ترین کاری است که می‌توانید با همسرتان انجام دهید، مخصوصاً اگر واقعاً منظورتان این نیست.  این‌که بخواهید کمی نفس بکشید و آرام شوید یک‌چیز است و اینکه بگویید «من دیگر تو را دوست ندارم و می‌روم» چیز دیگری است. گفتن این کلمات تخریب‌کننده در دعوای زن و شوهر به اعتماد طرف مقابل آسیب می‌رساند و ترمیم این آسیب بسیار سخت خواهد بود.

به‌جای فریاد زدن و تهدید به جدایی پیشنهاد دهید که برای به دست آوردن آرامش و تعادل یک توقف موقت داشته باشید و قول دهید که پس از آن بازگردید و مکالمه را ادامه دهید.

رفتارهای اشتباه زن و شوهر

در دعوای زن و شوهری فحاشی و توهین نکنید

هیچ‌چیز سازنده‌ای در توهین کردن و صحبت‌های تحقیرآمیز وجود ندارد. توهین و تحقیر به‌عنوان روشی برای ابراز خشم و ایجاد احساس بد در شخص مقابل به کار می‌رود، اما منجر به هیچ نوع حل تعارضی نخواهد شد. توهین و تحقیر می‌تواند به‌شدت به رابطه آسیب برساند و همچنین باعث می‌شود علاوه بر احساسات منفی که داشته‌اید احساس گناه نیز داشته باشید؛ بنابراین از توهین کردن بپرهیزید و به‌جای حمله به شخص، بر رفتار بدی که احساسات منفی در شما ایجاد کرده است تمرکز کنید.

در دعوای زن و شوهری هرگز نگویید «چرا در مورد مسائل پیش‌پاافتاده ناراحت می‌شوی»

این جمله به این معنی است که فردی که ناراحت شده است هیچ دلیلی برای ناراحتی خود ندارد. گفتن این جمله مثل بنزین به آتش زدن است؛ زیرا وقتی ناراحت هستیم، آنچه می‌خواهیم این است که طرف مقابلمان به صحبت‌های ما گوش دهد و ما را درک کند، نه اینکه به ما بگوید ناراحتی‌مان مسخره است یا واکنش بیش‌ازحد نشان می‌دهیم. حرکت بهتر این است که بپرسیم چرا این موضوع تا این اندازه تو را ناراحت کرده است؟

در دعوای زن و شوهری به همسرتان نگویید: نه دوباره شروع نکن

هر چیزی که به همسرتان این پیام را می‌دهد که دیدگاه او درست نیست یا واکنش او اشتباه است و بی‌دلیل ناراحت شده است، نادرست است. گفتن جملاتی مانند این که مسخره است، تو دیوانه شده‌ای، آرام باش داری بیش‌ازحد واکنش نشان می‌دهی این پیام را به همسرتان می‌دهد که تو مشکل داری، من به صحبت‌های تو احترام نمی‌گذارم و مایل به گوش دادن، برقراری ارتباط یا تغییر دادن چیزی نیستم.

این درست است که دعوای زن و شوهر استرس‌زا است و کاملاً قابل‌درک است که شما ممکن است بخواهید با قطع کردن مکالمه یا گفتن جملاتی که در بالا به آن‌ها اشاره کردیم از یک درگیری دیگر جلوگیری کنید، اما استفاده از این جملات راهی برای تبدیل بحث از بد به بدتر است. به‌جای این واکنش‌ها و گفتن جملات ناامیدکننده، آرام باشید و خود را به مکالمه در مورد موضوع موردبحث علاقه‌مند نشان دهید. شریک زندگی خود را بپذیرید و به او بگویید: در مورد دلیل ناراحتی و احساست بیشتر به من توضیح بده، من می‌خواهم بدانم. به او بگویید شما یک تیم هستید و باهم از مشکلات عبور خواهید کرد و قرار نیست در مقابل یکدیگر قرار بگیرید.

تلفن کلینیک روانشناسی

منبع: Huffspot

دلتنگی بعد از جدایی

هشت راه برای داشتن حس بهتر بعد از جدایی

بیشتر افراد در یک نقطه از زندگی با مسئله‌ی جدایی روبه‌رو می‌شوند. روزهای تلخی که ترجیح می‌دهید در تخت خواب بمانید و هیچ کاری نکنید. چه عامل جدایی شما باشید و چه طرف مقابلتان، گذراندن دوران بعد از جدایی آسان نخواهد بود. احتمالاً شما نیز مانند بیشتر افراد با جدایی از راه‌های درست کنار نمی‌آیید. شاید بخواهید غم و اندوه خود را با خوردن یا نوشیدن کاهش دهید و یا نتوانید دست از سرزنش کردن خود بابت اتفاقات گذشته بردارید. مکانیسم‌های مقابله‌ای شما هرچه که هست بهتر است به دنبال راه درست‌تر و بهتری برای عبور از ناراحتی بعد از جدایی باشد.

برای اینکه بتوانید گذشته را پشت سر بگذارید و به زندگی معمول خود ادامه دهید، هشت مورد از کارهایی را که اکنون می‌توانید انجام دهید تا احساس بهتری داشته باشید و به ترمیم قلب شکسته‌ی خود کمک کنید، به شما می‌گوییم؛ بنابراین بهتر است وقت خود را با مرور اتفاقاتی که در گذشته افتاده است هدر ندهید و در حال حاضر برای بهتر شدن گام بردارید.

احساسات خود را بعد از جدایی نادیده نگیرید

اگرچه طبیعی است که بخواهید احساس بهتری داشته باشید اما نباید احساسات خود را نادیده بگیرید و یا وجود آن‌ها را انکار کنید. بخشی از فرایند بهبودی، تأیید احساسات و اجازه دادن به خود برای غصه خوردن است. این فرایند به‌ویژه درصورتی‌که رابطه‌ای طولانی‌مدت داشته‌اید، بسیار مهم است. حتی اگر رابطه‌ای مملو از مشکلات داشته‌اید بازهم طبیعی است که بعد از جدایی احساس ناراحتی داشته باشید. همچنین مهم است که به خودتان فرصت و زمان گریه کردن بدهید. باور کنید یا نکنید، گریه باعث می‌شود که روحیه‌ی شما بهبود یابد و به شما کمک می‌کند تا در طولانی‌مدت احساس بهتری داشته باشید. درنتیجه، شما باید چند روز یا شاید حتی یک هفته به خودتان اجازه دهید تا آنچه را که اتفاق افتاده پردازش کنید، اما بعدازآن وقت این است که خودتان را جمع کنید و به حرکت خود ادامه دهید.

این کار به این معنا نیست که غم و اندوه کاملاً از بین می‌رود، اما به روند بهبودی بعد از جدایی کمک می‌کند. اگر متوجه شدید که نمی‌توانید گریه کردنتان را متوقف کنید یا بدون دلیل گریه می‌کنید، باید با پزشک یا مشاور خود صحبت کنید. گاهی اوقات یک شکست آسیب‌زا و جدایی می‌تواند در برخی افراد افسردگی ایجاد کند یا یک مشکل روانی را دوباره زنده کند.

بعد از جدایی، چیزهایی را که باعث زنده شدن خاطراتتان می‌شود حذف کنید

هنگام جدایی، یکی از اولین کارهایی که باید انجام دهید پاک‌سازی خانه از تمام وسایل و خاطرات گذشته است. اگر هنوز عکس‌ها و وسایل شریک عاطفی سابق خود را در خانه نگه می‌دارید، حرکت به سمت بهتر شدن بعد از جدایی و بهبودی عاطفی به‌نوعی دشوار است؛ درنتیجه وقت بگذارید و تمام وسایل او را از خانه‌ی خود جمع کنید. البته این بدان معنا نیست که شما باید وسایل او را بسوزانید، به خیابان بیندازید یا هر آنچه را که به شما داده است بفروشید، اما حداقل باید این وسایل را در یک جعبه جمع کنید. در صورت تمایل هرچه را متعلق به اوست پس دهید یا آن‌ها را به خیریه اهدا کنید. شما باید او را از صفحات اجتماعی خود حذف کنید و به دنبال کنجکاوی در مورد او نباشید. هرچه ارتباط شما با یکدیگر کمتر باشد، ادامه‌ی کار برای شما راحت‌تر خواهد بود.

پشیمانی بعد از جدایی

بعد از جدایی، کاملاً با شریک عاطفی سابق خود قطع ارتباط کنید

شما برای بهبود شرایط روحی خود نیاز دارید با شریک سابق خود کاملاً قطع ارتباط کنید. به‌عنوان‌مثال، نوشیدن قهوه باهم برای گفتگو یا دیدار مجدد او به‌عنوان یک دوست رفتار سالمی نیست. درواقع، این روش شما را همچنان به شریک عاطفی سابقتان متصل نگه می‌دارد. اگر احساس می‌کنید که نیاز دارید با او حرف بزنید، یک نامه نوشته و احساسات و حرف‌هایی را که فکر می‌کنید باید می‌گفتید در آن بنویسید اما هرگز آن را پست نکنید. این کار صرفاً برای تخلیه‌ی احساسات شما بر روی کاغذ است و ارسال آن کار درستی نیست. در عوض اگر احساس می‌کنید باید آن را با کسی در میان بگذارید، اجازه دهید یک دوست معتمد یا مشاور شما آن را بخواند.

در دوران پس از جدایی لیستی از خطاهای شریک عاطفی سابق خود تهیه کنید

ممکن است بعد از جدایی، بارها و بارها به همه‌ی چیزهایی که در مورد رابطه‌ی قبلی خود ازدست‌داده‌اید، فکر کنید. در این دوران معمولاً فقط خصوصیات مثبت را به یاد می‌آورید و اتفاقات تلخ را فراموش می‌کنید، اما این کار در بهبودی شما اختلال ایجاد می‌کند. اگر می‌خواهید دوران بعد از جدایی را راحت‌تر سپری کنید، باید به خود یادآوری کنید که چرا شما دو نفر باهم تناسب ندارید. کمی وقت بگذارید و تمام مواردی را که در مورد همسر سابقتان آزاردهنده می‌پنداشتید، یادداشت کنید. چیزهای بزرگ و کوچک را در این لیست بگنجانید. به‌عنوان‌مثال، اگر همسر سابق شما خیانت می‌کرد یا علاقه‌ای به صحبت در مورد آینده نداشت این موارد را به خود یادآوری کنید. این موضوع به فراموش کردن رابطه گذشته شما کمک می‌کند.

در دوران بعد از جدایی از خودتان مراقبت کنید

برای اینکه احساس بهتر شدن داشته باشید و این روند را به‌درستی طی کنید از خودتان مراقبت کنید. مطمئن شوید که درست غذا می‌خورید، به‌طور منظم ورزش می‌کنید، به‌طور مداوم دوش می‌گیرید و به مقدار کافی می‌خوابید. به چیزهایی فکر کنید که برای شما شادی‌آورند و سعی کنید آن‌ها را در زندگی خود بگنجانید. مثلاً کتاب موردعلاقه‌ی خود را بخوانید، در رستورانی که دوست دارید غذا بخورید یا حتی می‌توانید با یک لباس جدید، یک کفش جدید یا یک وسیله‌ی جدید برای خود تنوع و حس مثبت ایجاد کنید. سعی کنید در این دوران از تغییراتی که دائمی و غیرقابل‌برگشت هستند خودداری کنید زیرا ممکن است با گذشت زمان احساس پشیمانی کنید.

پس از جدایی با دیگران ارتباط برقرار کنید

اگرچه ممکن است وسوسه شوید تا در اتاق خود بمانید و این دوران را به‌تنهایی سپری کنید، اما این‌یک روش درست در مواجهه با جدایی نیست. برای ارتباط با خانواده و دوستانتان برنامه‌ریزی کنید. هرگز قدرت خندیدن و انجام سرگرمی با افرادی که شما را دوست دارند و از شما حمایت می‌کنند را دست‌کم نگیرید. این روش نه‌تنها یک روش عالی برای بهبود است، بلکه به شما کمک می‌کند ذهن خود را از همسر سابقتان دورنگه دارید. همچنین بهتر است یک لیست تماس از افرادی که در زمان ضعف و ناراحتی بتوانید با آن‌ها صحبت کنید تهیه کنید. زمان‌هایی که وسوسه می‌شوید با همسر سابقتان تماس بگیرید از این کار خودداری کنید در عوض با یکی از افراد معتمدی که در لیستتان دارید تماس بگیرید. اگر تمایل ندارید با دوستان یا اعضای خانواده صحبت کنید حتماً با یک مشاور حرف بزنید. او کمک می‌کند تا احساسات خود را پردازش کرده و با آنچه اتفاق افتاده است کنار بیایید.

برای فعالیت‌های انفرادی بعد از جدایی برنامه‌ریزی کنید

پس از گذراندن وقت به‌عنوان یک زوج، یادگیری دوباره مجرد بودن بسیار دشوار است. تصور انجام فعالیت‌های انفرادی ممکن است در ابتدا کمی دلهره‌آور به نظر برسد؛ اما باید برنامه‌ریزی کنید تا دوباره بتوانید به‌تنهایی وقت بگذرانید.

بپذیرید که رابطه تمام شده است

گرچه امید داشتن برای بازگشتن به همسر سابق خود وسوسه‌انگیز است، اما در اکثر موارد احتمال وقوع آن بسیار ناچیز است؛ درنتیجه شما باید بپذیرید که رابطه به پایان رسیده است و وقت آن است که زندگی خود را ادامه دهید. اگر قبول نکنید که همه‌چیز به پایان رسیده است، در انتظار می‌مانید و امیدوار هستید که همسرتان به اشتباهات خود پی ببرد و بخواهد که به هم برگردید. بیشتر اوقات این اتفاق نمی‌افتد. اگرچه ایده خوبی است که از اشتباهات خود درس بگیرید، اما فکر کردن مداوم در مورد آنچه می‌توانستید انجام دهید یا باید انجام می‌دادید باعث می‌شود در گذشته بمانید و فایده‌ای برایتان ندارد. باید بدانید که اکنون مأموریت شما پذیرفتن پایان رابطه است. باید صبور باشید و بدانید بهبودی پس از جدایی به‌سرعت اتفاق نمی‌افتد. مدتی طول می‌کشد تا قلب شما از پس واقعیت برآید، اما اگر این دوران را با روش‌های درست سپری کنید در انتها بهبود خواهید یافت.

منبع: Verywellmind

تلفن کلینیک روانشناسی

عوارض چاقی در کودکان

شاخص توده‌ی بدنی (BMI) عددی است که به کمک آن می‌توان نسبت قد و وزن و تناسب آن‌ها را بررسی کرد. علاوه بر قد و وزن در کودکان سن و جنسیت نیز برای تعیین میزان اضافه‌وزن اهمیت دارد؛ برای همین وضعیت کودک را در مقایسه با دیگر هم سن و سال‌هایش بررسی می‌کنند. این مفهوم صدک نام دارد. کودکانی که در صدک نود و پنجم به بالا قرار می‌گیرند دچار اضافه‌وزن و چاقی هستند.

چاقی کودکان تهدیدی جدی برای سلامتی آن‌ها است. کودکانی که اضافه‌وزن دارند به‌راحتی ممکن است دچار چاقی شدید شوند و در معرض ابتلا به تعدادی از بیماری‌های مزمن قرار بگیرند. سلامتی ضعیف ناشی از چاقی در کودکی می‌تواند تا بزرگ‌سالی ادامه یابد. چاقی کودکان فقط بر سلامت جسمی آن‌ها تأثیر نمی‌گذارد بلکه کودکان و نوجوانان دارای اضافه‌وزن یا چاقی می‌توانند افسرده شوند و خودانگاره (درک و احساسی که نسبت به خود دارند) و اعتمادبه‌نفس ضعیفی داشته باشند.

علل چاقی کودکان

سابقه خانوادگی، عوامل روان‌شناختی و سبک زندگی همگی در چاقی کودکان نقش دارند. کودکانی که والدین یا سایر اعضای خانواده‌ی آن‌ها دارای اضافه‌وزن یا چاقی هستند، به‌احتمال‌زیاد این روند را دنبال می‌کنند؛ اما علت اصلی چاقی کودکان ترکیبی از خوردن زیاد و تحرک کم است. یک رژیم غذایی ضعیف حاوی مقادیر بالای چربی یا قند و مواد مغذی کم می‌تواند باعث افزایش وزن سریع در کودکان شود؛ بنابراین خوردن فست فودها و غذاهای آماده و کنسروی علاوه بر این‌که باعث چاقی در کودکان می‌شود به دلیل نداشتن مواد مغذی در روند رشد آن‌ها اختلال ایجاد می‌کند. فعالیت بدنی ناکافی نیز از دیگر عوامل مهم در چاقی کودکان است. ورزش و تحرک بدنی باعث سوزاندن کالری شده و در نتیجه منجر به کاهش وزن می‌شود. در کودکانی که فعالیت فیزیکی کمی دارند احتمال چاقی بیشتر است.

مسائل روان‌شناختی نیز ممکن است منجر به چاقی در برخی از کودکان شود. کودکان و نوجوانانی که بی‌حوصله هستند و استرس و افسردگی دارند ممکن است برای کنار آمدن با احساسات منفی بیشتر غذا بخورند.

مشکلات و عوارض چاقی در کودکان

کودکانی که چاق هستند در مقایسه با همسالان خود که وزن مناسبی دارند در معرض خطر ابتلا به مشکلات سلامتی هستند. دیابت، بیماری‌های قلبی و آسم از جدی‌ترین خطرات هستند.

دیابت در کودکان چاق

در دیابت نوع ۲ بدن گلوکز را به‌درستی متابولیزه نمی‌کند. دیابت می‌تواند منجر به آسیب به چشم، آسیب عصبی و اختلال عملکرد کلیه‌ها شود. کودکان و بزرگ‌سالان دارای اضافه‌وزن، بیشتر به دیابت نوع ۲ مبتلا می‌شوند. بااین‌حال، این شرایط ممکن است از طریق رژیم غذایی و تغییر سبک زندگی قابل‌برگشت باشد.

بیماری‌های قلبی

کلسترول و فشارخون بالا خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی در آینده را برای کودکان چاق افزایش می‌دهد. غذاهایی که دارای چربی و نمک زیادی هستند ممکن است باعث بالا رفتن سطح کلسترول و فشارخون شوند. حمله قلبی و سکته مغزی دو عارضه‌ی مهم بیماری قلبی هستند.

ارتباط چاقی کودکان و آسم

آسم التهاب مزمن مجاری تنفسی است. محققان مطمئن نیستند که دقیقاً چگونه چاقی و آسم به هم پیوند خورده‌اند؛ اما بر اساس مطالعات اخیر حدود ۳۸٪ از بزرگ‌سالان مبتلا به آسم در امریکا چاق هستند. همان مطالعات نشان داده‌اند که چاقی ممکن است یک عامل خطر برای آسم شدیدتر در برخی از افراد باشد.

درمان سریع چاقی کودکان

اختلالات خواب در کودکان چاق

کودکان و نوجوانان چاق ممکن است از اختلالات خواب مانند خروپف زیاد و آپنه‌ی خواب رنج ببرند. وجود چربی اضافی در ناحیه‌ی گردن می‌تواند مجاری تنفسی آن‌ها را مسدود کند.

چاقی کودکان و درد مفاصل

در کودکان چاق وجود وزن اضافی باعث سفتی و درد مفاصل و همچنین کاهش دامنه‌ی حرکتی مفصل می‌شود. در بسیاری از موارد، کاهش وزن می‌تواند مشکلات مفصلی را برطرف کند.

تغذیه‌ی سالم و مناسب برای کودکان چاق

تغییر در عادات غذایی کودکان چاق کاملاً ضروری است. تأثیر والدین الگوهای غذایی کودک را شکل می‌دهد. اکثر کودکان آنچه والدینشان می‌خرند می‌خورند؛ بنابراین تغذیه‌ی سالم باید از شما شروع شود. با محدود کردن شیرینی و نوشابه در خانه، تغییرات اساسی تغذیه را شروع کنید. در عوض، آب و شیر کم‌چرب یا بدون چربی را به همراه وعده‌های غذایی سرو کنید. مصرف فست فود را کاهش دهید و تلاش کنید بیشتر آشپزی کنید و غذای خانگی و مغذی بپزید. در وعده‌های اصلی و میان وعده‌ها به‌جای مواد فراوری‌شده و تنقلات شور و پرکالری از مواد تازه و سالم استفاده کنید.

این احتمال وجود دارد که کودک چاق یا دچار اضافه‌وزن با تغییر تغذیه و پیش گرفتن یک روش غذایی سالم، مقداری از وزن خود را کم کند. در صورت عدم کاهش وزن با پزشک متخصص اطفال مشورت کنید. ممکن است به کمک تکمیلی یک متخصص تغذیه یا رژیم‌درمانی نیاز داشته باشید.

تغییر سبک زندگی برای مبارزه با چاقی کودکان

چند روش وجود دارد که می‌تواند به جلوگیری از چاقی کودکان کمک کند.

فعالیت بدنی را افزایش دهید

سطح فعالیت بدنی کودک خود را افزایش دهید تا به او کمک کنید وزن خود را کاهش دهد. برای علاقه‌مندی آن‌ها از کلمه‌ی فعالیت به‌جای ورزش استفاده کنید. فعالیت و ورزش مناسب را با توجه به سن کودک انتخاب کنید؛ به‌عنوان‌مثال بازی لی‌لی ممکن است برای یک کودک ۷ ساله بیشتر از دویدن جذاب باشد. کودک خود را تشویق کنید ورزشی را که برای آن ابراز علاقه کرده است، امتحان کند.

فعالیت‌های خانوادگی را بیشتر کنید

فعالیت‌هایی را پیدا کنید که کل خانواده در کنار هم بتوانند لذت ببرند. این کار نه‌تنها یک روش عالی برای پیوند و ارتباط بیشتر بین اعضای خانواده است، بلکه به کودک شما کمک می‌کند تا فعال شود و مسیر رسیدن به وزن سالم را شروع کند. برای جلوگیری از کسالت و تکراری شدن حتماً فعالیت‌ها را تغییر دهید. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های امریکا توصیه می‌کند کودکان حداقل یک ساعت ورزش روزانه داشته باشند تا سالم بمانند.

زمان استفاده از تلویزیون، لپ‌تاپ و موبایل را محدود کنید

کودکانی که روزانه چندین ساعت را به تماشای تلویزیون، بازی‌های رایانه‌ای یا استفاده از موبایل‌های هوشمند یا سایر دستگاه‌ها می‌گذرانند، معمولاً دارای اضافه‌وزن هستند. این موضوع می‌تواند چند علت داشته باشد. زمانی را که می‌توان برای انجام فعالیت‌های بدنی صرف کرد از بین می‌برد و دوم اینکه، زمان بیشتر در مقابل تلویزیون به معنای زمان بیشتر برای خوردن میان وعده‌ها و قرار گرفتن در معرض تبلیغات مربوط به غذاهای پر قند و پرچرب است که بیشترین بازاریابی مواد غذایی را تشکیل می‌دهند.

مشاوره چاقی در کودکان

نحوه گفت و گو با کودک در خصوص مشکل چاقی می‌تواند بسیار مهم باشد. شما نباید به گونه‌ای با او صحبت کنید که احساساتش آسیب ببیند یا حس بد بودن به او دست دهد. اگر با چنین مشکلی در خانه رو به رو هستید بهتر است که با یک مشاور یا روانشناس در این خصوص صحبت کنید تا شما را برای ارتباط بهتر و موثر با کودکتان یاری کند.

منبع: Healthline

تلفن کلینیک روانشناسی

نشانه‌های خیانت در فضای مجازی

خیانت آنلاین در فضای مجازی

در گذشته خیانت مربوط به قرار ملاقات عاشقانه، دروغ گفتن در مورد سفرهای کاری، پنهان کردن ارتباط خاص با کسی و درواقع ارتباطات حضوری و فیزیکی می‌شد؛ اما اکنون با استفاده از اینترنت و فضای مجازی به‌راحتی می‌توان با فردی به‌جز همسر یا شریک زندگی خود ارتباط برقرار کرد. اگرچه شاید این موضوع به دلیل عدم ارتباط فیزیکی، برای برخی افراد بی‌ضرر به نظر می‌رسد اما باید بدانید درهرحال این مورد نیز خیانت محسوب می‌شود. اگر ازدواج کرده‌اید و یا در یک رابطه‌ی متعهدانه هستید اما به هر نحوی در حال دست‌وپنجه نرم کردن با این موضوع هستید (در حال آشنایی و وقت گذراندن با کسی از طریق اینترنت هستید و یا به دنبال ارتباط جنسی مجازی در اینترنت می‌گردید) در این مقاله به شما می‌گوییم چرا قبل از ادامه دادن این موضوع باید در مورد آن تجدیدنظر کنید.

خیانت، خیانت است حتی اگر در فضای مجازی باشد

خیانت آنلاین نوعی رابطه‌ی عاطفی است که در آن افراد درگیر رابطه‌ی صمیمی جنسی بدون ملاقات واقعی می‌شوند. این موضوع تحت عنوان سایبر سکس (ارتباط جنسی اینترنتی) شناخته می‌شود. در حقیقت، دو نفر ممکن است هرگز حتی چهره‌ی یکدیگر را نبینند یا صدای یکدیگر را نشنوند؛ بنابراین بدون تماس جسمی واقعی، صمیمیت از طریق اینترنت و به‌صورت مجازی امری واقعی به نظر نمی‌رسد. بااین‌حال، خیانت آنلاین بسیار شبیه به خیانت فیزیکی و حضوری است و اثرات بسیار مخربی بر ارتباط همسران و حتی کل خانواده دارد. خیانت آنلاین و ارتباط‌های مجازی می‌تواند توجه فرد را از شریک زندگی واقعی خود و فرزندانش منحرف کند، توجه و وقتی را که باید برای آن‌ها صرف کند از آن‌ها دریغ کند و باعث می‌شود آن‌ها مورد غفلت قرار بگیرند.

حتی اگر شخصی که مورد خیانت قرارگرفته است هرگز متوجه اتفاقات نشود، در صورت خیانت همسر یا شریک زندگی پیوند آن‌ها از بین می‌رود. افرادی که درگیر خیانت آنلاین و مجازی هستند نسبت به شریک زندگی واقعی خود خشم دارند و این موضوع نیز باعث آسیب به رابطه می‌شود.

مشکلات خیانت آنلاین

به‌محض اینکه دو نفر ارتباط اینترنتی را شروع می‌کنند می‌توانند دچار هیجان شده و در اثر آن کنترل احساسات خود را از دست بدهند. چندین مطالعه در انجمن روانشناسی امریکا نشان می‌دهد حتی در صورت عدم تماس حضوری، خیانت آنلاین می‌تواند به‌اندازه‌ی خیانت در دنیای واقعی ویرانگر باشد و باعث ایجاد احساس ناامنی، عصبانیت و حسادت شود. سایبر سکس رابطه‌ای مجازی از طریق اینترنت و بادید جنسی است. برخی از افراد با ادامه دادن خیانت آنلاین به رابطه‌ی جنسی آنلاین معتاد می‌شوند که این امر بعد دیگری از دشواری را به شرایط اضافه می‌کند. شخصی که به سایبر سکس و ارتباط مجازی اعتیاد دارد بیشتر اوقات فراغت خود را در مقابل کامپیوتر یا در حال استفاده از موبایل می‌گذراند و تمایلی به وقت گذراندن با همسر و یا حتی فرزندان خود ندارد.

خطر دیگر سایبر سکس این است که دو نفری که درگیر این ماجرا هستند تصمیم می‌گیرند باهم ملاقات حضوری داشته باشند. در آن مرحله، خیانت آنلاین می‌تواند به خیانت جسمی تبدیل شود که این موضوع رابطه را به سطح دیگری می‌برد.

خیانت در حد پیام

چرا خیانت آنلاین رخ می‌دهد؟

باوجود گذراندن اوقات طولانی در فضای مجازی جای تعجب ندارد که خیانت آنلاین رو به افزایش است؛ اما مهم است به خاطر داشته باشید که خیانت آنلاین مانند خیانت در زندگی واقعی اغلب نشانه‌ی وجود مشکلات در رابطه است؛ بنابراین پایان دادن به یک رابطه آنلاین ممکن است برای جلوگیری از تکرار آن کافی نباشد. دلایل مختلفی برای شروع چنین کارهایی وجود دارد فرار از واقعیت، لذت بردن از یک فانتزی، تلاش برای افزایش اعتمادبه‌نفس، دوری کردن از اضطراب رابطه و موارد دیگر. خیانت آنلاین به‌راحتی اتفاق می‌افتد زیرا اینترنت در دسترس است و مقرون‌به‌صرفه بودن و ناشناس بودن را فراهم می‌کند.

نشانه‌های خیانت آنلاین

  • همسرتان نسبت به روابط زناشویی نگران نیست و تلاشی نمی‌کند. از شما فاصله گرفته و از ایجاد صمیمیت جلوگیری می‌کند.
  • علاقه‌ای به انجام کارهای مشترک با شما ندارد.
  • به دلیل اینکه تا دیروقت بیدار می‌ماند یا زودتر از حد معمول بیدار می‌شود تغییرات اساسی در الگوی خواب او رخ داده است.
  • همسرتان برای رابطه‌ی جنسی با شما اشتیاقی نشان نمی‌دهد.
  • برای تغییرات آشکار در رفتارش بهانه‌های متعددی دارد و آن را انکار می‌کند.
  • وقتی در مورد دور بودن، کمبود رابطه‌ی جنسی، وقت‌گذرانی بیش‌ازحد در اینترنت و سایر نگرانی‌هایتان با او صحبت می‌کنید، شما را مقصر می‌داند و بسیار دفاعی می‌شود.
  • همسرتان متفاوت و بدخلق به نظر می‌رسد.
  • به‌راحتی دروغ می‌گوید.
  • شروع به نادیده گرفتن مسئولیت‌های مربوط به رابطه، ​​خانواده یا شغل خود می‌کند.
  • متوجه می‌شوید همسرتان رمزهای ورود به سیستم و موبایل را تغییر داده است.
  • برای استفاده از کامپیوتر یا موبایل مکان خلوت و دور از شما را انتخاب می‌کند.
  • حریم شخصی بیشتری می‌خواهد و در مورد وقت‌گذرانی با موبایل و کامپیوتر از خود دفاع می‌کند.
  • حاضر نیست در مورد نگرانی‌های شما در ارتباط با مسائل پیش‌آمده صحبت کند.
  • به شما اجازه نمی‌دهد از کامپیوتر یا موبایلش استفاده کنید.
  • احساس می‌کنید پنهان‌کاری می‌کند و رفتار مرموزی دارد.

اگر با خیانت آنلاین مواجه شدیم چه کنیم؟

خیانت آنلاین و روابط مجازی می‌تواند علامت سایر مشکلات در ازدواج شما باشد. عدم ارتباط مناسب با یکدیگر، مشکلات مالی، نارضایتی جنسی در ازدواج، نارضایتی و مشکلات شغلی و سایر مشکلات حل‌نشده می‌تواند عامل این رفتار باشد. اگر متوجه شدید که همسرتان در حال خیانت آنلاین است از او بخواهید صادقانه برای حل این مسئله و جلب اعتماد مجدد شما تلاش کند. ممکن است همسرتان به این روابط یا پرونوگرافی اعتیاد داشته باشد. رفتار همسرتان نباید باعث شود نسب به خودتان احساس منفی پیدا کنید یا خود را مقصر بدانید و سرزنش کنید. بااین‌وجود سعی کنید به رفتار و برخورد خود با همسرتان نگاهی دوباره بی اندازید و ببینید آیا با اصلاح برخوردهای مخرب می‌توانید به او کمک کنید یا خیر. آیا شما بیش‌ازحد از او انتقاد می‌کنید، قدردانی نمی‌کنید و به‌طور مداوم از ارتباط جنسی امتناع می‌کنید؟ در این صورت سعی کنید با برطرف کردن این موارد به او و پیشرفت رابطه کمک کنید. اگر فکر می‌کنید نمی‌توانید از خیانت آنلاین جلوگیری کنید با یک مشاور تماس بگیرید و از او کمک بخواهید. باید بدانید هر دوی شما برای بهبودی، بخشش خیانت، اعتمادسازی مجدد و حرکت به جلو به زمان نیاز خواهید داشت.

منبع: Verywellmind

تلفن کلینیک روانشناسی

روش دوست یابی

نحوه‌ی استفاده‌ی ایمن از برنامه‌های دوست‌یابی آنلاین

در طول چند سال گذشته، محبوبیت برنامه‌های دوست‌یابی آنلاین به‌صورت شگفت‌آوری افزایش پیداکرده است. در حقیقت، برنامه‌ها و وب‌سایت‌های دوست‌یابی به افراد مجرد راهی جدید و مناسب برای ارتباط با دیگران داده است؛ اما با این سهولت در استفاده از این برنامه‌ها مسائل جدیدی به‌ویژه در مورد ایمنی افراد به وجود می‌آید. به‌عنوان‌مثال تعامل آنلاین با غریبه‌ها می‌تواند شما را در معرض خطر سرقت هویت، آزار و اذیت آنلاین، سوءاستفاده آنلاین از قرار ملاقات، فریب خوردن در مورد هویت واقعی افراد و کلاه‌برداری‌های دیگر قرار دهد. اگر تصمیم دارید در زندگی واقعی با شخصی که به‌صورت آنلاین آشنا شده‌اید ملاقات کنید، این احتمال وجود دارد که در معرض آسیب جسمی نیز قرار بگیرید. برای اینکه در استفاده از این برنامه‌های آنلاین دوست‌یابی امن‌تر و راحت‌تر باشید، چند حقیقت مهم در مورد دوست‌یابی آنلاین به شما می‌گوییم. همچنین نکاتی را برای انتخاب بهترین برنامه و راه‌هایی را برای ایمن ماندن در دنیای دوست‌یابی آنلاین با شما به اشتراک می‌گذاریم.

چند حقیقت مهم در مورد دوست‌یابی آنلاین

چه تازه وارد برنامه‌های دوست‌یابی آنلاین شده باشید و چه خود را یک حرفه‌ای بدانید این اطلاعات به شما کمک می‌کند درک درستی از برنامه‌های دوست‌یابی داشته باشید. مواردی مانند میزان استفاده از آن‌ها، نحوه‌ی مشاهده توسط دیگران و حتی میزان صداقت افراد هنگام ساختن پروفایلشان به شما کمک می‌کند با دید بازتری از این برنامه‌ها جهت دوست‌یابی استفاده کنید.

دوست‌یابی آنلاین روز‌به‌روز محبوب‌تر می‌شود

به دلیل اینکه اکنون برنامه‌های دوست‌یابی آنلاین روی گوشی‌های هوشمند قابل‌دسترسی هستند استفاده از آن‌ها به‌شدت در حال افزایش است. تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از نوجوانان و جوانان از این برنامه‌ها برای آشنایی با افراد جدید و پیشنهاد دوستی استفاده می‌کنند. علاوه بر این، استفاده از برنامه‌های دوست‌یابی آنلاین در میان افراد با سنین بالاتر نیز دیده می‌شود. بااین‌وجود هنوز درصدی از مردم معتقدند کسانی که از این برنامه‌ها برای آشنایی یا حتی همسریابی استفاده می‌کنند، افرادی ناامید و مستأصل هستند.

مردم هنگام استفاده از برنامه‌های دوست‌یابی آنلاین دروغ می‌گویند

ازنظر بعضی‌ها، تعجب‌آور نیست که مردم هنگام ایجاد پروفایل دوست‌یابی آنلاین خود دروغ می‌گویند. تحقیقات نیز نشان می‌دهد که بیش از ۵۰ درصد افراد در این برنامه‌ها تعداد کمی دروغ سفید می‌گویند؛ مثلاً به‌طورکلی خانم‌ها تمایل دارند عکس‌های جوان‌تری از خود منتشر کنند. عکس‌هایی که در آن زیباتر، لاغرتر و جوان‌تر باشند. در مورد آقایان نیز این موضوع رخ می‌دهد اما بیشتر از آن آقایان علاقه دارند در مورد کار و زندگی شخصی، خود را موفق‌تر از چیزی که هستند نشان دهند.

ازنظر آماری، روابط آنلاین دوام کمتری دارند

بر اساس تحقیق انجام‌شده توسط دانشگاه ایالتی میشیگان، روابطی که به‌صورت آنلاین شروع می‌شوند تقریباً ۳۰ درصد بیشتر از روابطی که از طریق یک دوست مشترک یا به‌صورت ملاقات رودررو آغازشده‌اند، از بین می‌روند و برای زوج‌هایی که به‌صورت آنلاین ملاقات کرده و سپس ازدواج کرده‌اند، احتمال طلاق سه برابر بیشتر است.

برخی افراد از برنامه‌های آنلاین دوست‌یابی برای یافتن شریک جنسی استفاده می‌کنند

درحالی‌که بیشتر افراد در برنامه‌های آنلاین به دنبال یک فرد مناسب برای یک رابطه‌ی دوستی یا ازدواج هستند، برخی نیز تصور می‌کنند آقایانی که از این برنامه‌ها برای برقراری ارتباط استفاده می‌کنند به دنبال شریک جنسی هستند. اما باید گفت که نمی‌توان چنین نتیجه گیری داشت و اهداف هر شخص برای استفاده از برنامه دوست یابی می‌تواند متفاوت باشد.

دوست‌یابی آنلاین می‌تواند رفتارهای مخربی در شما ایجاد کند

انجمن علوم روانشناسی می‌گوید بسیاری از افراد دوست‌یابی آنلاین را مانند خرید کردن می‌بینند. آن‌ها به دنبال پیدا کردن یک فرد عالی در میان عکس‌ها و پروفایل‌ها می‌گردند و معمولاً کسی را که در دید اول به نظرشان مناسب نباشد به‌سرعت از لیست خود حذف می‌کنند. درصورتی‌که احتمالاً اگر فردی را برای اولین بار رودررو ملاقات می‌کردند چنین رفتاری نمی‌کردند. درنتیجه، محققان هشدار می‌دهند که دوست‌یابی آنلاین می‌تواند شما را دچار وسواس در انتخاب و اهل قضاوت و پیش‌داوری کند.

خطر دوست یابی آنلاین

برخی افراد واقعاً عشق را به‌صورت آنلاین پیدا می‌کنند

تحقیقات آماری این موضوع را تأیید می‌کند که درصد روابط متعهدانه و ازدواج‌‌های که توسط برنامه‌های آنلاین انجام می‌شود در حال افزایش است؛ بنابراین احتمال آشنایی با فرد مناسب به‌صورت آنلاین افزایش یافته است.

انتخاب بهترین برنامه‌ی آنلاین دوست‌یابی

امروزه برنامه‌ها و وب‌سایت‌های بسیار زیادی درزمینه‌ی دوست‌یابی و همسریابی فعالیت می‌کنند. افراد برای انتخاب یک مورد مناسب ممکن است دچار سردرگمی شوند. برای انتخاب یک برنامه‌ی دوست‌یابی به نکات زیر توجه کنید.

ویژگی‌های امنیتی برنامه را بررسی کنید

باید مطمئن باشید که برنامه‌ی انتخاب‌شده‌ی شما دارای ویژگی‌های ایمنی داخلی قابل‌اطمینانی است.

نحوه‌ی گزارش دادن و مسدود کردن افراد را بررسی کنید

باید این واقعیت را بپذیریم که در دوست‌یابی آنلاین ممکن است با افراد عجیب و ناخوشایند نیز برخورد کنید. وقتی این اتفاق می‌افتد، باید بتوانید رفتار آن‌ها را گزارش دهید و همچنین مانع تماس آن‌ها با خود شوید. به همین دلیل، مهم است که از ابتدا چگونگی ارائه‌ی این ویژگی‌ها توسط برنامه را بررسی کنید.

به تنظیمات مکان در برنامه دقت کنید

بسیاری از برنامه‌های دوست‌یابی آنلاین از موقعیت مکانی شما به‌عنوان راهی برای یافتن موارد مناسب در اطراف شما استفاده می‌کنند. بااین‌حال، اطمینان حاصل کنید که برنامه به شما امکان کنترل برخی از تنظیمات را می‌دهد. داشتن برنامه‌ای که به افراد کاملاً غریبه اجازه می‌دهد مکان شما را ببینند اصلاً منطقی نیست.

چگونه هنگام استفاده از برنامه‌های آنلاین دوست‌یابی، امنیت خود را حفظ کنیم؟

برای استفاده از برنامه‌های آنلاین دوست‌یابی مواردی وجود دارد که می‌توانید برای حفظ امنیت خود انجام دهید. در ادامه نکات مفیدی را بیان می‌کنیم که با رعایت آن‌ها می‌توانید امنیت خود را بیشتر حفظ کنید.

استفاده از عکس در برنامه‌های آنلاین دوست‌یابی

عکس‌ها یکی از بهترین راه‌ها برای معرفی خود به غریبه‌ها هستند. بااین‌وجود رعایت برخی نکات به شما در حفظ امنیت کمک می‌کند. برای پروفایل خود همان عکسی را که در صفحه‌ی فیس‌بوک یا اینستاگرام استفاده می‌کنید، انتخاب نکنید؛ زیرا با این کار پیدا کردن شما در شبکه‌های اجتماعی برای افراد آسان می‌شود و ممکن است افرادی که شما تمایل ندارید بتوانند در این شبکه‌ها با شما ارتباط برقرار کنند و یا اگر در صفحات اجتماعی خود اطلاعاتی به اشتراک گذاشته‌اید از آن سوءاستفاده کنند.

مشخصات شخصی در برنامه‌های دوست‌یابی

هنگام ایجاد پروفایل دوست‌یابی آنلاین، مطمئن شوید که نام خانوادگی، اطلاعات تماس و یا آدرس شبکه‌های اجتماعی خود را وارد نکنید. بهتر است برای حفظ امنیت و حریم شخصی خود از ذکر جزئیات در پروفایل برنامه‌ها و سایت‌های دوست‌یابی خودداری کنید.

پیام دادن در برنامه‌های دوست‌یابی

بهتر است حتی درصورتی‌که احساس می‌کنید فردی که با او آشنا شده‌اید فرد مناسبی است، همچنان در همان برنامه‌ی دوست‌یابی به او پیام بدهید و شماره تلفن خود را در اختیار وی نگذارید. حتی بهتر است این کار را تا بعد از چند قرار حضوری ادامه دهید تا مطمئن شوید آن فرد مناسب است و برای شما مزاحمتی ایجاد نمی‌کند.

هنگام ملاقات احتیاط کنید

اطلاعات دقیق محل زندگی خود را در اختیار کسی قرار ندهید و برای رفتن به محل قرار از وسیله‌ی نقلیه‌ی شخصی خود و یا وسایل عمومی استفاده کنید. محل و ساعت قرار ملاقات را به یکی از دوستان صمیمی خود اطلاع دهید. اگر شخصی که با او ملاقات می‌کنید باعث ناراحتی یا ترس شما شد، از یک دوست برای ترک موقعیت کمک بگیرید. به یاد داشته باشید، شما هرگز نباید احساس عدم امنیت را نادیده بگیرید. حتی اگر برای فرار از یک وضعیت مجبور به انجام رفتار گستاخانه‌ای باشید، باید مطمئن شوید که در امنیت هستید.

تلفن کلینیک روانشناسی

درمان کودک بیش فعال

نحوه تربیت کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی

کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) اغلب کودکانی باهوش، باانگیزه و مهربان هستند؛ اما پدر و مادری کردن برای آن‌ها و مراقبت از آن‌ها بدون چالش نیست. مشکلات رفتاری، از فراموشی انجام کارها گرفته تا بی‌اعتنایی به مسائل می‌تواند برای والدین ناامیدکننده باشد. همچنین عزت‌نفس پایین، مشکل در دوست‌یابی و فراز و نشیب‌های عاطفی از ویژگی‌های اختلال نقص توجه و بیش فعالی است. والدین در جهت کمک به فرزندانشان برای زندگی در دنیایی که معمولاً برای افرادی که دچار نقص‌ها و مشکلات روانی هستند مشکل‌ساز است، باید به‌شدت از نیازهای آن‌ها حمایت کنند. مثلاً باید آن‌ها را ترغیب کنند تا در مدرسه علایق و خواسته‌های خود را پیگیری کنند و مطمئن شوند فرزندشان موردحمایت قرار می‌گیرد و امنیت دارد.

صحبت آزادانه و راحت در مورد اختلال نقص توجه و بیش فعالی و در صورت لزوم جست‌وجو برای درمان آن می‌تواند به کودک کمک کند تا در مراحل زندگی از خود مراقبت کرده و راحت‌تر زندگی کند.

چرا کودکان دچار اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی، لجوج و سرکش هستند؟

نافرمانی و لجاجت معمولاً با اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی در ارتباط است. به‌خصوص در کودکانی که علائم بیش‌فعالی در آن‌ها شدیدتر است. رفتارهای تکانشی می‌تواند منجر به واکنش‌های بی‌ملاحظه و یا پرخاشگرانه شود. همچنین عدم توانایی در کنترل هیجان و خشم نیز می‌تواند دلیل دیگری برای نافرمانی و لجاجت در این کودکان باشد. در برخی موارد کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی دچار اختلال نافرمانی (ODD) نیز می‌باشند. در این کودکان الگوی مداومی از رفتار‌های منفی و خصمانه وجود دارد. این کودکان به‌طور مداوم خشم نشان می‌دهند و نافرمانی و لجاجت می‌کنند. نظم و انضباط سخت‌گیرانه معمولاً برای این افراد مؤثر نیست، در عوض تمرین شفقت و تمرکز بر مهارت سازی راهکارهایی است که توسط متخصصان توصیه می‌شود.

مؤثرترین روش انضباط برای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی

نظم و انضباط منصفانه و مداوم برای کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی مانند سایر کودکان سودمند است. متخصصان روشی را پیشنهاد می‌کنند که تمرکز آن بر تعیین انتظارات واضح، به‌کارگیری واکنش‌های طبیعی به رفتار کودک و اطمینان از اجرای مداوم این واکنش‌ها و تمجید از رفتارهای مثبت است. همچنین بهتر است از تنبیه کودک به دلیل رفتاری که از کنترل او خارج است خودداری کنید و در مورد رفتارهای مشکل‌ساز با او صحبت کنید تا انگیزه‌ی کودک از انجام آن را بهتر درک کنید. به‌عنوان‌مثال رفتاری که ظاهراً لجبازی و نافرمانی به نظر می‌رسد ممکن است درواقع از سرخوردگی یا اضطراب ناشی شود. پرداختن به احساساتی که در پس این رفتار وجود دارد به‌احتمال‌زیاد به کاهش تکرار آن در آینده کمک می‌کند.

تشویق عامل تغییر رفتار در کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی

استفاده از سیستم‌های پاداش و تشویق رسمی مانند دادن برچسب برای ایجاد انگیزه در کودک، موافقان و مخالفانی دارد. ازیک‌طرف، بسیاری از والدین دریافته‌اند که سیستم‌های پاداش و تشویق‌های مداوم به فرزندشان کمک می‌کند تا رفتارهای مشکل‌ساز را کاهش دهد. از طرف دیگر، بعضی از والدین نگران این هستند که استفاده از پاداش برای تشویق رفتار خوب شبیه به رشوه دادن است و ممکن است انگیزه‌های درونی کودک برای انجام رفتارهای خوب را کاهش دهد. اینکه از یک سیستم رسمی برای پاداش دادن استفاده کنید یک تصمیم شخصی است. همچنین می‌توانید از روش‌های دیگری مثل تشویق غافلگیرانه استفاده کنید. مثلاً یک گردش کوتاه پس از یک هفته رفتار خوب یا چند کلمه تعریف و تمجید واقعی ممکن است برای تشویق کودکان بدون کاهش انگیزه‌های درونی آن‌ها برای رفتار مناسب، کافی باشد.

رفتار با کودک بیش فعال

دوست‌یابی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی

متأسفانه برخی از کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در دوست‌یابی و حفظ ارتباط دوستانه دچار مشکل هستند. این موضوع اغلب به دلیل رفتارهای پرخاشگرانه، بیش‌فعالی یا عدم تمرکز روی یک بازی یا مکالمه رخ می‌دهد. جهت کمک به کودک برای رشد مهارت‌های اجتماعی لازم است که والدین به‌آرامی اما با صراحت، رفتار مناسب را برای کودک توضیح دهند. هنگام موفقیت کودک از او تعریف و تمجید کنید و به‌جای اصرار به اینکه کودک در گروه بزرگی حضور داشته باشد سعی کنید او را تشویق کنید که بر دوستی با یک نفر تمرکز کند. کوتاه کردن زمان‌های بازی، قبل از شروع بیش‌فعالی یا از دست دادن تمرکز می‌تواند به کودکان کمک کند تا تعاملات اجتماعی را با یک نتیجه مثبت خاتمه دهند و ارتباطات اجتماعی خود را تقویت کنند.

دوستی با افراد کوچک‌تر از خود در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی

این موضوع بسیار رایج است و اشکالی ندارد که کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی با افراد خردسال‌تر ارتباط دوستانه برقرار کند. ازآنجاکه این اختلال نوعی تأخیر در رشد است، کودک مبتلا به آن ممکن است دریابد که افراد کوچک‌تر بیشتر به او شبیه هستند. علاوه بر این، دوستان کم سن و سال ممکن است به کودک مبتلا به بیش فعالی اجازه دهند که خود را مانند یک رهبر احساس کند که ممکن است کودک نتواند این احساس را در سایر حوزه‌ها تجربه کند. به‌ویژه اگر ازنظر اجتماعی بیشتر با افراد هم سن و سال خود در ارتباط باشد.

تقویت عزت‌نفس در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی

اختلالات اضطراب در کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی بسیار شایع است. وقتی یک کودک مضطرب در مورد کارها و رفتارهایش مدام با بازخورد منفی و انتقادی روبه‌رو شود افکار منفی به سراغ او می‌آید و باعث کاهش اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس او می‌شود. والدین می‌توانند با یک ستایش و تشویق حقیقی و خالصانه در هنگام موفقیت‌های کودک به افزایش عزت‌نفس او کمک کنند. همچنین تشویق او برای پیگیری علاقه‌مندی‌های خود جهت یافتن حوزه‌هایی که در آن‌ها بهتر است نیز سودمند است. افزایش تدریجی استقلال او و اطمینان از یادگیری مهارت‌های حیاتی نیز می‌تواند به افزایش احساس صلاحیت و اعتمادبه‌نفس او کمک کند.

مشکلات خواب در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی

برخی تحقیقات نشان می‌دهد حدوداً ۷۰ درصد از کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی دارای اختلالات بالینی در خواب هستند ازجمله مشکل در به خواب رفتن، بیدار شدن مداوم در طول شب یا صبح زود بیدار شدن. کودک همچنین ممکن است در برابر خوابیدن مقاومت کند و در هنگام خواب نافرمانی کند و یا ناراحت شود. برای مقابله با مشکلات خواب، والدین باید یک برنامه منظم قبل از خواب داشته باشند و یک محیط خواب آرام با حداقل حواس‌پرتی ایجاد کنند. آن‌ها باید تلاش کنند که فرزندشان به‌طور منظم ورزش کند و رژیم غذایی سالمی داشته باشد که هر دو می‌توانند خواب را بسیار بهبود بخشند. اگر مشکلات خواب شدید باشد، والدین ممکن است تمایل داشته باشند مکمل‌های ملاتونین را امتحان کنند. به خاطر داشته باشید که داروهای محرک ممکن است خواب را مختل کنند، به‌خصوص اگر برخی دوزهای آن‌ها در ساعات انتهایی روز مصرف شود. اگر شک دارید که این موضوع ممکن است عامل مشکلات خواب در کودک شما باشد، در مورد کاهش دوز یا تغییر در برنامه‌ی مصرف آن‌ها با پزشک صحبت کنید.

منبع: Psychologytoday

تلفن کلینیک روانشناسی