ترس از تنهایی که با نامهای اتوفوبیا یا مونوفوبیا نیز شناخته میشود، یک ترس رایج در بین مردم است. این نوعی ترس یا انزوا است که میتواند در موقعیتهای مختلفی مانند قرار گرفتن در یک محیط ناآشنا، دوری از عزیزان یا حتی ترس از دست دادن پدر و مادر و عزیزان ایجاد شود.
برخی از افراد ممکن است اضطراب خفیف تا شدید را زمانی که تنها هستند تجربه کنند. این ترس میتواند منجر به افکار و احساسات منفی شود که ممکن است به افسردگی، انزوای اجتماعی و کاهش اعتماد به نفس ختم شود.
این ترس یا بهتر است بگوییم اضطراب میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. باید این موضوع را در نظر داشته باشید که مونوفوبیا، ترس از قرارگیری در یک موقعیت خاص است. هنگامی که فرد با احساس تنهایی مواجه میشود، ممکن است اضطراب شدیدی را تجربه کند.
ترس از تنهایی گاهی ممکن است در محیطهای آرام مثل خانه نیز رخ دهد. یعنی فرد کاملا ناگهانی از اینکه همسر یا فرزندان او را رها خواهند کرد، به شدت مضطرب شود. افرادی که مبتلا به اختلال اتوفوبیا میشوند برای اینکه احساس امنیت و آرامش کنند، نیاز دارند که مداوم اطرافیان در کنارشان باشند. برای آشنایی با این احساس و گاها اختلال ترس از تنها شدن بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مطلب مجموعه سرای مشاور همراه ما شوید.
چرا ترس از تنها ماندن داریم؟
شاید یکی از احساساتی که بیشتر افراد در دوران کودکیشان تجربه کرده باشند، ترس از تنها ماندن است. اما نقطه تاسفانگیز این است که برخی این بار سنگین را تا بزرگسالی با خود حمل میکنند و گاهی هم این اضطراب ناشناخته برایشان تبدیل به اختلال میشود.
اگر در یکی از اطرافیان خود چنین فردی داشته باشید، مطمئنا متوجه شدهاید که او بیشتر زمان خود را با دوستان و آشنایان میگذراند. چه بسیار هم پیش آمده که اگر از آنها بپرسید که آیا از همنشینی با آنها لذت میبرد یا خیر، بیان کنند که لذتی نمیبرند و تنها برای گذراندن زمان و فرار ترس از تنهایی به دوستان خود پناه میبرند.
گاهی هم برای اینکه با خود مواجه نشوند، در تنهایی صدای تلویزیون و رادیو به اندازهای بلند میکنند که حواسشان پرت شود یا شاید هم برای غلبه بر این احساس در زندگی مشترک اقدام به مادر یا پدر شدن میکنند.
دلایل زیادی برای این ترس وجود دارد. از جمله:
دلایل تکاملی: انسان از بدو تولد و تمایل به اجتماعی بودن، از تنهایی دوری میکرده است. از نظر بقا برای انسان تنهایی احساس تنهایی و شاید هم مرگ باشد. امکان دارد این احساس به صورت ذاتی در فرد وجود داشته باشد.
تمایل به اجتماعی شدن: از سنین نوجوانی به ما گفته شده که برای به دست آوردن موقعیتهای بهتر باید اجتماعی شویم. همین فشار اطرافیان ممکن است احساس ترس از تنها ماندن را در افراد به وجود آورد.
ترس از طرد شدن: وقتی از کودکی میپرسید که چرا ترس از تنهایی بعد از مرگ والدین دارید؟ او به شما جواب میدهد که میترسم همه مرا ترک کنند. آنها ممکن است که از این موضوع نگران باشند که شاید دیگران نخواهند در اطرافشان باشند.
ترس از بیحوصلگی: برخی از افراد ممکن است از تنهایی بترسند؛ زیرا معتقدند که خود تنهایی خستهکننده یا ناکامل به نظر میرسد. آنها امکان دارد نگران باشند که بدون همراهی دیگران، کاری برای انجام دادن یا صحبت کردن با کسی نخواهند داشت.
عدم داشتن مهارتهای مقابلهای: گاهی افراد ترس از تنهایی پس از مرگ همسر را دارند؛ زیرا با خود فکر میکنند که مهارتهای کافی برای مقابله با این احساس را ندارند. مثلا اینکه پس از مرگ همسر بدون حمایت عاطفی او دچار اضطراب میشوند و در افسردگی غرق خواهند شد.
فقدان اعتماد به نفس: افرادی که با عزت نفس یا اعتماد به نفس پایین دست و پنجه نرم می کنند ممکن است در تنهایی احساس ناراحتی کنند، زیرا ممکن است فکر کنند قادر به مدیریت چالش ها یا تصمیم گیری بدون حمایت دیگران نیستند.

چگونه بر احساس ترس از تنهایی غلبه کنیم
برای غلبه بر ترس از تنهایی، درک علل آن و کار روی افکار و رفتار خود با استفاده از شیوههای تایید شده و سالم ضروری است. برخی از رویکردهایی که ممکن است کمک کند عبارتند از:
ایجاد روابط سالم: ایجاد روابط قوی و حمایتی با خانواده، دوستان یا جامعه میتواند به کاهش احساس تنهایی و ایجاد حس تعلق کمک کند.
تمرین مراقبت از خود: درگیر شدن در فعالیتهایی که باعث شادی و رضایت میشوند، مانند سرگرمیها، ورزش و تمرینهای تمرکز حواس، میتواند به کاهش اضطراب و بهبود خلق و خوی کمک کند.
به چالش کشیدن افکار منفی: تمرین خودگویی مثبت و به چالش کشیدن افکار منفی که به ترس از تنهایی دامن میزنند میتواند به تغییر طرز فکر شما و بهبود رفاه کلی شما کمک کند. با این ترفند به جای فرار از ترس تنها ماندن، با افکار خود روبهرو میشوید.
روی خودتان تمرکز کنید: پیش از آنکه همه زمان خود را برای گذراندن با دوستان و آشنایان بگذارید، آن هم برای فرار ترس از تنهایی میتوانید روی خودتان متمرکز شوید. به جای آنکه روزها به دنبال فرد کامل و ایدهآلی که در ذهن دارید باشید، بهتر است روی افکار و رفتار خود کار کنید و به بهترین خود تبدیل شوید.
گذشته را رها کنید: اگر ترس از مجرد ماندن و تنهایی دارید، آن هم به خاطر تجربیات تلخی است که در گذشته داشتید، باید افکار و به طور کلی زندگی گذشته خود را فراموش کنید. تمرکز خود را روی زمان حال معطوف کنید و به جای شخم زدن گذشته که شاید به خاطر شکست عشقی خود را محکوم به تنهایی کردهاید، بتوانید برای آنچه که هماکنون دارید خوشحال باشید. آنگاه متوجه تغییرات بزرگی در زندگی خود خواهید شد.
دایره اجتماعی زندگی خود را گسترش دهید: پر کردن اطراف خود با انسانهای با کیفیت که از مصاحبت با آنها میتوانید چیزهای جدیدی یاد بگیرید، فکر ایدهآلی است. وقتی روی دوستیها و اجتماعی تمرکز میکنید که فعالیتهای مفید انجام میدهید، به طور ناخودآگاه از حمایت اجتماعی برخوردار خواهید شد که مانع بروز احساس ترس از تنهایی میشود.
دلایل ترس از تنهایی پس از مرگ همسر
یکی از انواع ترس از تنهایی پس از مرگ همسر است. زمانی که افراد وارد زندگی مشترک میشوند و به ویژه زمانی که پایه ازدواج با عشق و علاقه باشد، مسلما پیوند عاطفی قوی در میان زوجین به وجود میآید. زمانی که همسر به هر دلیلی از دنیای خاکی میرود، طرف دیگر رابطه به خاطر از دست دادن شریک زندگی خود دچار افسردگی شده و عموما نگران تنهایی پس از مرگ همسر است.
یکی از مهمترین دلایل این است که فرد با از دست دادن همسر خود در ترومای شدیدی قرار میگیرد و هضم این قضیه برای او بسیار سخت است. از طرفی هم امکان دارد فرد تصور کند که بسیاری از رشتههای ارتباطی که با وجود همسر خود داشته، بعد از نبود او از دست میدهد. پیامدهای بعدی این است که فرد مصیبتدیده با خود فکر میکند که بعد از به پایان رسیدن مراسمهای ختم، این اجتماع تمام میشود و او میماند و غم و تنهایی که باید با آن دست و پنجه نرم کند.
دلایل ترس از تنهایی بعد از مرگ والدین چیست؟
ترس از تنهایی بعد از مرگ والدین یک احساس طبیعی است که بیشتر افراد پس از فقدان عزیزان خود با آن روبهرو میشوند. پدر و مادر نقش کلیدی در خانواده دارند و مطمئنا از دست دادن آنها، زندگی فرزندان را با اختلال روبهرو میکند. والدین با حمایت عاطفی خانواده به آنها امید به زندگی میبخشند.
بیتردید از دست دادن هر کدام از آنها سایر اعضای خانواده را با یک فقدان بزرگ روبهرو میکند. فقدانی که با هیچ فرد دیگری پر نخواهد شد. برای غلبه بر ترس از تنها ماندن بعد مرگ والدین بهتر است در زمان حیات با آنها بهتر ارتباط بگیرید و علاقه خود را به آنها نشان دهید. اگر هم پدر و مادر خود را از دست دادهاید، پس از گذراندن دوران سوگواری مرگ والدین میتوانید ارتباط خود را با سایر عزیزان و اعضای خانواده بیشتر کنید و به آنها عشق بورزید.
ترس از مجرد ماندن و ترس از تنهایی نمونههایی از احساسات منفی است که افراد بسیاری در طول زندگی خود با آن مواجه میشوند. این یک احساس طبیعی است و به جای فرار از احساس تنهایی باید با آن مواجه شد. فرزندان از تنها شدن بعد مرگ پدر و مادر خود میترسند یا در زندگی مشترک بعد از مرگ همسر احساس تنهایی میکنند.
برای مقابله با این احساس، میتوانید دایره ارتباطات اجتماعی خود را گستردهتر کنید، با خودتان مواجه شوید و روی بهبود و توسعه فردی خود کار کنید، تا به جای آنکه به دنبال بهترین فرد در اطراف خود باشد، بهترین خود شوید. نکته مهم این است که باید روی خود کار کنیم و بپذیریم که ترس از دست دادن عزیزان یک احساس کاملا طبیعی است. به ویژه زمانی که یکی از اعضای خانواده را از دست میدهیم، حس تنهایی بیشتر از هر زمان دیگری قوت پیدا میکند.
اگر با احساس ترس از تنها ماندن مواجه هستید و نمیتوانید اضطراب خود را کنترل کنید، پیشنهاد میکنیم از مشاوران متخصص سرای مشاور کمک بگیرید.
منبع: clevelandclinic

ترس از تنهایی
/در دستهبندی نشده /توسط سرای مشاورترس از تنهایی که با نامهای اتوفوبیا یا مونوفوبیا نیز شناخته میشود، یک ترس رایج در بین مردم است. این نوعی ترس یا انزوا است که میتواند در موقعیتهای مختلفی مانند قرار گرفتن در یک محیط ناآشنا، دوری از عزیزان یا حتی ترس از دست دادن پدر و مادر و عزیزان ایجاد شود.
برخی از افراد ممکن است اضطراب خفیف تا شدید را زمانی که تنها هستند تجربه کنند. این ترس میتواند منجر به افکار و احساسات منفی شود که ممکن است به افسردگی، انزوای اجتماعی و کاهش اعتماد به نفس ختم شود.
این ترس یا بهتر است بگوییم اضطراب میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. باید این موضوع را در نظر داشته باشید که مونوفوبیا، ترس از قرارگیری در یک موقعیت خاص است. هنگامی که فرد با احساس تنهایی مواجه میشود، ممکن است اضطراب شدیدی را تجربه کند.
ترس از تنهایی گاهی ممکن است در محیطهای آرام مثل خانه نیز رخ دهد. یعنی فرد کاملا ناگهانی از اینکه همسر یا فرزندان او را رها خواهند کرد، به شدت مضطرب شود. افرادی که مبتلا به اختلال اتوفوبیا میشوند برای اینکه احساس امنیت و آرامش کنند، نیاز دارند که مداوم اطرافیان در کنارشان باشند. برای آشنایی با این احساس و گاها اختلال ترس از تنها شدن بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مطلب مجموعه سرای مشاور همراه ما شوید.
چرا ترس از تنها ماندن داریم؟
شاید یکی از احساساتی که بیشتر افراد در دوران کودکیشان تجربه کرده باشند، ترس از تنها ماندن است. اما نقطه تاسفانگیز این است که برخی این بار سنگین را تا بزرگسالی با خود حمل میکنند و گاهی هم این اضطراب ناشناخته برایشان تبدیل به اختلال میشود.
اگر در یکی از اطرافیان خود چنین فردی داشته باشید، مطمئنا متوجه شدهاید که او بیشتر زمان خود را با دوستان و آشنایان میگذراند. چه بسیار هم پیش آمده که اگر از آنها بپرسید که آیا از همنشینی با آنها لذت میبرد یا خیر، بیان کنند که لذتی نمیبرند و تنها برای گذراندن زمان و فرار ترس از تنهایی به دوستان خود پناه میبرند.
گاهی هم برای اینکه با خود مواجه نشوند، در تنهایی صدای تلویزیون و رادیو به اندازهای بلند میکنند که حواسشان پرت شود یا شاید هم برای غلبه بر این احساس در زندگی مشترک اقدام به مادر یا پدر شدن میکنند.
دلایل زیادی برای این ترس وجود دارد. از جمله:
دلایل تکاملی: انسان از بدو تولد و تمایل به اجتماعی بودن، از تنهایی دوری میکرده است. از نظر بقا برای انسان تنهایی احساس تنهایی و شاید هم مرگ باشد. امکان دارد این احساس به صورت ذاتی در فرد وجود داشته باشد.
تمایل به اجتماعی شدن: از سنین نوجوانی به ما گفته شده که برای به دست آوردن موقعیتهای بهتر باید اجتماعی شویم. همین فشار اطرافیان ممکن است احساس ترس از تنها ماندن را در افراد به وجود آورد.
ترس از طرد شدن: وقتی از کودکی میپرسید که چرا ترس از تنهایی بعد از مرگ والدین دارید؟ او به شما جواب میدهد که میترسم همه مرا ترک کنند. آنها ممکن است که از این موضوع نگران باشند که شاید دیگران نخواهند در اطرافشان باشند.
ترس از بیحوصلگی: برخی از افراد ممکن است از تنهایی بترسند؛ زیرا معتقدند که خود تنهایی خستهکننده یا ناکامل به نظر میرسد. آنها امکان دارد نگران باشند که بدون همراهی دیگران، کاری برای انجام دادن یا صحبت کردن با کسی نخواهند داشت.
عدم داشتن مهارتهای مقابلهای: گاهی افراد ترس از تنهایی پس از مرگ همسر را دارند؛ زیرا با خود فکر میکنند که مهارتهای کافی برای مقابله با این احساس را ندارند. مثلا اینکه پس از مرگ همسر بدون حمایت عاطفی او دچار اضطراب میشوند و در افسردگی غرق خواهند شد.
فقدان اعتماد به نفس: افرادی که با عزت نفس یا اعتماد به نفس پایین دست و پنجه نرم می کنند ممکن است در تنهایی احساس ناراحتی کنند، زیرا ممکن است فکر کنند قادر به مدیریت چالش ها یا تصمیم گیری بدون حمایت دیگران نیستند.
چگونه بر احساس ترس از تنهایی غلبه کنیم
برای غلبه بر ترس از تنهایی، درک علل آن و کار روی افکار و رفتار خود با استفاده از شیوههای تایید شده و سالم ضروری است. برخی از رویکردهایی که ممکن است کمک کند عبارتند از:
ایجاد روابط سالم: ایجاد روابط قوی و حمایتی با خانواده، دوستان یا جامعه میتواند به کاهش احساس تنهایی و ایجاد حس تعلق کمک کند.
تمرین مراقبت از خود: درگیر شدن در فعالیتهایی که باعث شادی و رضایت میشوند، مانند سرگرمیها، ورزش و تمرینهای تمرکز حواس، میتواند به کاهش اضطراب و بهبود خلق و خوی کمک کند.
به چالش کشیدن افکار منفی: تمرین خودگویی مثبت و به چالش کشیدن افکار منفی که به ترس از تنهایی دامن میزنند میتواند به تغییر طرز فکر شما و بهبود رفاه کلی شما کمک کند. با این ترفند به جای فرار از ترس تنها ماندن، با افکار خود روبهرو میشوید.
روی خودتان تمرکز کنید: پیش از آنکه همه زمان خود را برای گذراندن با دوستان و آشنایان بگذارید، آن هم برای فرار ترس از تنهایی میتوانید روی خودتان متمرکز شوید. به جای آنکه روزها به دنبال فرد کامل و ایدهآلی که در ذهن دارید باشید، بهتر است روی افکار و رفتار خود کار کنید و به بهترین خود تبدیل شوید.
گذشته را رها کنید: اگر ترس از مجرد ماندن و تنهایی دارید، آن هم به خاطر تجربیات تلخی است که در گذشته داشتید، باید افکار و به طور کلی زندگی گذشته خود را فراموش کنید. تمرکز خود را روی زمان حال معطوف کنید و به جای شخم زدن گذشته که شاید به خاطر شکست عشقی خود را محکوم به تنهایی کردهاید، بتوانید برای آنچه که هماکنون دارید خوشحال باشید. آنگاه متوجه تغییرات بزرگی در زندگی خود خواهید شد.
دایره اجتماعی زندگی خود را گسترش دهید: پر کردن اطراف خود با انسانهای با کیفیت که از مصاحبت با آنها میتوانید چیزهای جدیدی یاد بگیرید، فکر ایدهآلی است. وقتی روی دوستیها و اجتماعی تمرکز میکنید که فعالیتهای مفید انجام میدهید، به طور ناخودآگاه از حمایت اجتماعی برخوردار خواهید شد که مانع بروز احساس ترس از تنهایی میشود.
دلایل ترس از تنهایی پس از مرگ همسر
یکی از انواع ترس از تنهایی پس از مرگ همسر است. زمانی که افراد وارد زندگی مشترک میشوند و به ویژه زمانی که پایه ازدواج با عشق و علاقه باشد، مسلما پیوند عاطفی قوی در میان زوجین به وجود میآید. زمانی که همسر به هر دلیلی از دنیای خاکی میرود، طرف دیگر رابطه به خاطر از دست دادن شریک زندگی خود دچار افسردگی شده و عموما نگران تنهایی پس از مرگ همسر است.
یکی از مهمترین دلایل این است که فرد با از دست دادن همسر خود در ترومای شدیدی قرار میگیرد و هضم این قضیه برای او بسیار سخت است. از طرفی هم امکان دارد فرد تصور کند که بسیاری از رشتههای ارتباطی که با وجود همسر خود داشته، بعد از نبود او از دست میدهد. پیامدهای بعدی این است که فرد مصیبتدیده با خود فکر میکند که بعد از به پایان رسیدن مراسمهای ختم، این اجتماع تمام میشود و او میماند و غم و تنهایی که باید با آن دست و پنجه نرم کند.
دلایل ترس از تنهایی بعد از مرگ والدین چیست؟
ترس از تنهایی بعد از مرگ والدین یک احساس طبیعی است که بیشتر افراد پس از فقدان عزیزان خود با آن روبهرو میشوند. پدر و مادر نقش کلیدی در خانواده دارند و مطمئنا از دست دادن آنها، زندگی فرزندان را با اختلال روبهرو میکند. والدین با حمایت عاطفی خانواده به آنها امید به زندگی میبخشند.
بیتردید از دست دادن هر کدام از آنها سایر اعضای خانواده را با یک فقدان بزرگ روبهرو میکند. فقدانی که با هیچ فرد دیگری پر نخواهد شد. برای غلبه بر ترس از تنها ماندن بعد مرگ والدین بهتر است در زمان حیات با آنها بهتر ارتباط بگیرید و علاقه خود را به آنها نشان دهید. اگر هم پدر و مادر خود را از دست دادهاید، پس از گذراندن دوران سوگواری مرگ والدین میتوانید ارتباط خود را با سایر عزیزان و اعضای خانواده بیشتر کنید و به آنها عشق بورزید.
ترس از مجرد ماندن و ترس از تنهایی نمونههایی از احساسات منفی است که افراد بسیاری در طول زندگی خود با آن مواجه میشوند. این یک احساس طبیعی است و به جای فرار از احساس تنهایی باید با آن مواجه شد. فرزندان از تنها شدن بعد مرگ پدر و مادر خود میترسند یا در زندگی مشترک بعد از مرگ همسر احساس تنهایی میکنند.
برای مقابله با این احساس، میتوانید دایره ارتباطات اجتماعی خود را گستردهتر کنید، با خودتان مواجه شوید و روی بهبود و توسعه فردی خود کار کنید، تا به جای آنکه به دنبال بهترین فرد در اطراف خود باشد، بهترین خود شوید. نکته مهم این است که باید روی خود کار کنیم و بپذیریم که ترس از دست دادن عزیزان یک احساس کاملا طبیعی است. به ویژه زمانی که یکی از اعضای خانواده را از دست میدهیم، حس تنهایی بیشتر از هر زمان دیگری قوت پیدا میکند.
اگر با احساس ترس از تنها ماندن مواجه هستید و نمیتوانید اضطراب خود را کنترل کنید، پیشنهاد میکنیم از مشاوران متخصص سرای مشاور کمک بگیرید.
منبع: clevelandclinic
اختلاف مالی زن و شوهر
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاوراختلاف مالی زن و شوهر میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری در زندگی مشترک و ازدواج شود. از دیدگاه سنتی، کار خانه به عنوان مسئولیت اصلی زنان در یک خانواده در نظر گرفته میشد، در حالی که مردان به عنوان نانآور اصلی خانه تلقی میشدند. اما امروزه شرایط کاملا تغییر یافته و زنان نیز همراه مردان در بیرون از خانه برای مشارکت مالی فعالیت دارند.
این موضوع باعث شده تا از نظر مالی همه وظایف به تنهایی روی دوش آقایان نباشد، اما از طرفی هم به خاطر فشار کار زیاد در بیرون و داخل خانه منجر به اختلاف بین زن و شوهر شده است. البته این اختلاف زمانی به وجود میآید که آقایان مشارکتی در انجام کارهای خانه نداشته باشند و همانند میهمان رفتار کنند.
شاید به طور طبیعی زنان تمایل داشته باشند زمان بیشتری را نسبت به مردان صرف کارهای خانه کنند، حتی زمانی که هر دو طرف در خارج از خانه کار میکنند. این امر منجر به تنش و گاها اختلاف مالی زن و شوهر در زندگی مشترک میشود؛ زیرا زنان ممکن است احساس کنند که علیرغم همراهی با همسر بار زیادی را در زندگی متحمل میشوند.
با این حال، با تغییر نقشها و کمک به یکدیگر در طول زمان بدون تبعیض جنسیتی میتوان این مشکل را برطرف کرد. اکنون بسیاری از زوجها مسئولیت کارهای خانه و تربیت فرزندان را به طور مساوی تقسیم میکنند که میتواند به کاهش تنشها و اختلافهایی که ممکن است بین زن و شوهر ایجاد شود کمک کند.
علیرغم این تغییرات، هنوز بر سر این موضوع بین زن و شوهر اختلافاتی وجود داشته باشد که در انتها منجربه رسیدن به این موضوع میرسد که چرا با توجه به مشارکت مالی باز هم بسیاری از امور خانه و فرزندان روی دوش یک نفر است. یا اینکه یک طرف از زندگی مشترک همه درآمد خود را صرف امور شخصی خود میکند. در ادامه همراه سرای مشاور شوید تا بیشتر به بیان دلایل اختلاف مالی زن و شوهر و اینکه چه کارهایی به حل این تفاوتها کمک میکند، بپردازیم.
دلایل اختلاف مالی زن و شوهر
در اینجا برخی از مهمترین دلایل تفاوت و اختلاف مالی زن و شوهر رایج که میتواند موجب تنش در خانواده شود را آوردهایم:
چگونه اختلاف مالی زن و شوهر را به خاطر ولخرجیهای شخصی کاهش دهیم؟
یکی از راههای رسیدگی به اختلاف مالی زن و شوهر آن هم به خرجکردنهای شخصی، داشتن ارتباطات باز و صادقانه درباره اهداف و انتظارات مالی است. هر دو شریک باید درک روشنی از نقشها و مسئولیتهای خود در زمان کسب درآمد و مدیریت پول داشته باشند. آنها همچنین باید برای تهیه یک برنامه بودجه و مالی که اهداف و ارزشهای مشترک آنها را منعکس میکند، با یکدیگر همکاری کنند.
مهم است که به یاد داشته باشید که اختلافات مالی منبع رایج استرس در روابط هستند و طبیعی است که در این مسیر اختلافات یا چالشهایی پدید آید. با این حال، با ارتباط خوب، احترام و تمایل به همکاری در همه زمینهها از جمله در کار خانه و مخارج، زوجها می توانند بر این چالشها غلبه کنند و یک پایه مالی قوی برای آینده خود بسازند.
چرا عدم مشارکت در کار خانه منجر به اختلاف مالی زن و شوهر میشود؟
ممکن است با دیدن این عنوان حسابی متعجب شوید. همانگونه که پیش از این نیز اشاره کردیم، یکی از دلایل اختلاف بین زن و شوهر؛ به ویژه آن دسته از خانمهایی که فعالیت اجتماعی و درآمدزایی دارند، عدم مشارکت همسر در کار خانه است. معمولا بانوان اینگونه ابراز میکنند که ما نیز همانند آقا در بیرون از خانه کار میکنیم، اما باز هم به همان اندازه نیز باید به امور خانه برسیم و این احساس فشار و قربانی شدن را در آنها به وجود میآورد.
وقتی صحبت از تقسیم کار خانه بین زن و شوهر به میان میآید، به دلایل مختلفی از جمله هنجارهای فرهنگی، ترجیحات فردی و برنامههای کاری، تفاوتها میتواند ایجاد شود. در برخی موارد، نقشهای جنسیتی سنتی ممکن است در نحوه تقسیم وظایف خانه نقش داشته باشد و زنان اغلب وظایف خانگی بیشتری را بر عهده میگیرند.
این تفاوتها میتواند منجر به احساس رنجش و ناامیدی شود، بهویژه اگر یکی از طرفین احساس کند حجم نامتناسبی از حجم کار را به دوش میکشد. برای زوج ها مهم است که در مورد انتظارات خود ارتباطی باز و صادقانه داشته باشند و برای یافتن تعادلی که برای هر دو طرف کار می کند با یکدیگر همکاری کنند.
راهحلهای مناسب برای حل اختلاف مالی زن و شوهر
یکی از راهبردهایی که میتواند برای حل اختلاف مالی زن و شوهر به خاطر عدم مشارکت در امور خانه مفید باشد، تقسیم وظایف خانه بر اساس نقاط قوت و ترجیحات هر یک از طرفین است. به عنوان مثال، اگر یکی از اعضای زندگی مشترک از پخت و پز لذت میبرد در حالی که دیگری تمیز کردن را ترجیح میدهد، میتواند مسئولیتها را بر این اساس تقسیم کند. روش دیگر ایجاد یک نمودار یا برنامه کاری مشترک است که مسئولیتهای هر یک را مشخص و تضمین میکند که وظایف به طور عادلانه توزیع شده است.
همچنین مهم است که بدانیم تقسیم کار خانه ممکن است در طول زمان بر اساس تغییرات در برنامه کاری، میزان فعالیت خانواده و ترجیحات فردی تغییر کند. با حفظ انعطافپذیری و مصالحه، زوجها میتوانند برای ایجاد یک محیط خانگی که برای هر دو طرف حمایتکننده و عادلانه باشد، با یکدیگر همکاری کنند. در اینجا چند راه حل مناسب وجود دارد که می تواند به حل اختلاف مالی زن و شوهر کمک کند:
تهیه لیست بودجه
ایجاد لیست بودجه میتواند به کسانی که درگیر اختلاف مالی زن و شوهر به خاطر ولخرجی و خرج کردنهای شخصی هستند، کمک کند. آنها میتوانند درآمد و هزینههای خود را پیگیری کنند و اطمینان یابند که هر یک از زوجین برای خواستههای فرد ولخرجی نمیکند.
مشارکت برابر
هر دو طرف باید به نسبت مساوی در هزینههای زندگی بر اساس درآمد و منابع مالی خود مشارکت کنند. این میتواند به جلوگیری از احساس اینکه همه مسئولیتهای مالی به همراه رسیدگی به سایر امور خانه برعهده یک نفر است، جلوگیری کند.
تخصیص مسئولیتهای مالی
زوج ها باید مسئولیتهای مالی را بر اساس نقاط قوت و ترجیحات زندگی خود تقسیم کنند. به عنوان مثال، یکی از افراد ممکن است هزینههای روزانه را مدیریت کند، در حالی که دیگری ممکن است بر سرمایهگذاریهای بلندمدت تمرکز داشته باشد.
به دنبال کمک حرفهای باشید
اگر اختلاف مالی زن و شوهر به خاطر عدم مشارکت یکی از افراد رابطه باشد، باعث استرس و تنش قابل توجهی میشود. زوجها ممکن است بخواهند از یک مشاور خانواده کمک بگیرند. این می تواند به زوجها کمک کند تا یک برنامه مالی و زندگی متناسب با نیازها و اهداف خاص خود ایجاد و راهنماییهایی را در مورد نحوه مدیریت زندگی خانوادگی و مالی خود دریافت کنند.
خلاصه اختلاف سر هزینهها بین زن و شوهر
در این مطلب از سرای مشاور سعی کردیم تا درباره موضوع اختلاف مالی زن و شوهر، علیرغم مشارکت دو طرف اشاره کنیم. یکی از مهمترین دلایل اختلاف، زمانی به وجود میآید که مثلا خانم با توجه به اینکه بیرون از خانه فعالیت دارد، همه کارهای امور خانه را نیز باید به تنهایی به دوش بکشد، یا اینکه یک طرف همه درآمد خود را صرف خرجهای شخصی کند.
البته این تنها مواردی است که به بیان آنها پرداختیم. در حقیقت زمانی که دو طرف درک مشترکی از اهداف و اولویتهای زندگی خود نداشته باشند و در همه امور با همه مشارکت نکنند، میزان اختلافات و تنشهای بسیار زیاد خواهد شد. اگر شما هم در زندگی مشترک خود از چنین اختلافی رنج میبرید، میتوانید از گروه مشاوران مجموعه سرای مشاور به صورت تلفنی یا حضوری کمک بگیرید.

عادت دست در بینی کردن
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاوردلایل دست تو دماغ کردن
این عنوان کمی خندهدار و عجیب به نظر میرسد، اما ما واقعا در این مقاله قصد داریم درباره موضوع و دلایل دست تو دماغ کردن صحبت کنیم. اینکه برخی اوقات برای تمیز شدن در داخل سرویس بهداشتی این کار را انجام دهیم، کاملا معمولی و طبیعی است. اما زمانی که تبدیل به یک عادت شود و مداوم در جمع یا خلوت خود، دست تو دماغ کنیم باید نگران شد و به دنبال دلایل و روشهای درمان و ترک این عادت ناپسند بگردیم.
مثلا اگر تبدیل به عادت شود، ممکن است به بینی خود آسیب بزنیم و دچار عفونت شویم. جالب است بدانید که در مجله healthline بیان شده، طبق تحقیقی که در سال ۱۹۹۵ انجام شد ۹۱ درصد از افرادی که به پرسشنامه پاسخ دادند، همه این کار را انجام میدادند. دلیل اینکه هر فردی دست در بینی خود میکند، از هر فردی به فرد دیگری متفاوت است.
اگر شما مایلید که بیشتر درباره این موضوع و دلایل آن بدانید تا پایان مقاله از مجموعه سرای مشاور همراه ما شوید.
عارضه Rhinotillexomania یا دست تو دماغ کردن چیست؟
آیا میدانستید که دست زدن به بینی نوعی عارضه است که به آن رینوتیلکسومانیا گفته میشود؟ در این عارضه، به اندازهای فرد به برداشتن بینی خود ادامه میدهد که در انتها باعث آسیب زدن به آن میشود. دست تو بینی کردن عادتی است که افراد بسیاری با آن آشنایی دارند. با این حال زمانی که به طور مداوم رخ دهد و به یک وسواس تبدیل شود، عارضه خواهد شد.
در حالیکه افراد گاهی ممکن است به خاطر عصبی بودن، اضطراب یا فشار دست در بینی خود میکنند، اما فرد مبتلا به رینوتیلکسومانیا احساس میکند که باید حتما و بدون وقفه به بینی خود دست بزند. فرد دچار این عارضه امکان دارد به خاطر اضطراب شدیدی که دارند، کارهای دیگری مثل جویدن ناخن را هم انجام دهند.
برخی از روانشناسان این را حاصل اختلالات اضطرابی و اختلال وسواس فکری و اجباری میدانند. نکته اینجاست زمانی دست تو دماغ کردن یک عارضه است که زمان زیادی را از فرد میگیرد. معمولا افراد مبتلا بارها تلاش کردهاند تا این عارضه را ترک کنند، اما موفق نشدهاند. امکان دارد این عادت آنقدر تکرار شود به فرد آسیب بزند و کارهای روزانه او را مختل کند.
آیا دست زدن زیاد به بینی می تواند باعث آسیب شود؟
دست تو دماغ کردن همانند خاراندن پوست خشک و خالی کردن جوش است که نباید انجام شود، اما گاهی راهکاری برای راحتی وجود ندارد. به ندرت تخلیه بینی موجب آسیب میشود، اما با این حال برای افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند یا بیمار هستند، مشکلات زیر را ایجاد خواهد کرد:
چگونه عادت دست تو دماغ کردن را ترک کنیم؟
دست تو بینی کردن امکان دارد عادتی باشد که بعد از مدتی بخواهید آن را ترک کنید یا حداقل کاری انجام دهید که بدون دلیل و به خاطر سرگرمی به سمت بینی خود نروید. کلید توقف این کار، یافتن دلایل و جایگزینهایی است که شما را از انجام آن باز میدارند. شاید این تکنیکها به شما کمک کنند:
چگونه کودکان را از دست تو دماغ کردن باز داریم؟
معمولا کودکان به دست زدن بینی شهرت دارند. شاید آنها در سنین پایین ندانند که انجام این کار بهداشتی نیست و مستقیما انگشتان خود را به داخل بینی ببرند. اما گاهی اوقات این عمل برای کودکان کنجکاو و بی حوصله یک فعالیت محسوب میشود. این حرکت به ندرت مشکل ایجاد میکند، اما شما به عنوان والدین باید به فرزند خود آموزش دهید تا به بینی خود دست نزنند. مثلا:
مشاوره دست تو دماغ کردن
دست تو بینی کردن شاید یک امر طبیعی باشد، اما زمانی که تبدیل به عادت شود میتواند مشکلات احتمالی مثل اختلال در انجام فعالیتهای روزانه ایجاد کند. با مطالعه درباره این موضوع متوجه شدیم که گاهی اوقات به خاطر عوامل و محرکهای بیرونی مثل اضطراب است که افراد دست به چنین کاری میزنند.
در صورتی که فردی را در خانواده دارید که دچار عارضه رینوتیلکسومانیا شده، میتوانید برای متوقف کردن این عادت از روان درمانگران حرفهای سرای مشاور کمک بگیرید. این مجموعه به ارائه مشاوره تلفنی و حضوری آماده به کمک به شماست.
مادرم مشکل روانی دارد
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاوریکی از مهمترین روابطی که انسانها دارند، رابطه با مادر است. مادران قلب خانه هستند و روان پریشی آنها میتواند به ضرر تمامی اعضای خانواده تمام شود. متاسفانه برخی از مادران به دلیل این که وضعیتهای غیر متعارف را پشت سر گذاشتهاند، به انواع بیماریهای روانی دچار شدهاند. به همین دلیل کمی که پای درد و دل فرزندان چنین مادرهایی بنشینیم، متوجه میشویم که این بیماری در مادر تا چه حد بر روی فرزند تاثیر گذاشته است.
اگر شما هم از رفتار سمی و مشکل روانی مادر به ستوه آمدهاید و اگر از خشم او میترسید، با ما در سرای مشاور همراه باشید تا در مورد انواع بیماریهای روانی شایع در مادران و راه حل برطرف کردن آنها، آشنا شوید.
چرا سلامت روان مادر مهم است؟
قبل از این که وارد مباحث اصلی شویم، میخواهیم بدانیم که اصلا سلامت روان در مادران چیست. به طور کلی، سلامت روان به وضعیتی گفته میشود که روان یک فرد از هر نظر آسوده و سالم باشد. ما در طول زندگی با مشکلات مختلفی رو به رو میشویم که در صورت عدم وجود سلامت روان، این مشکلات ما را از پا در میآورند. همچنین نبود سلامت روان باعث میشود که استرس مدیریت نشود و ارتباطات ما با دیگران هم سخت شوند. با توجه به اینکه نقش مادر فوقالعاده مهم و حیاتی در تربیت فرزندان است، نمیتوان از کنار مشکل روانی مادر به آسودگی گذشت و باید تحت درمان موثر قرار گیرد.
عوامل به وجود آورنده مشکل روانی مادر
برای این که بتوانیم مشکلات روانی مادر را برطرف کنیم، اول از همه باید ریشهی این مشکلات و عوامل سازنده این مشکلات را پیدا کنیم. عواملی که در ادامه آمدهاند، عمدهترین دلایل هستند:
داشتن مادر روانی چه تاثیری در روابط شما می گذارد؟
همه ما میدانیم که اگر رابطه فرزند با والدین خود رابطهای صحیح نباشد، همه ضرر میکنند. یعنی هم والدین و هم فرزندان و تمامی اعضای خانواده، با ناهنجاریهایی روبهرو میشوند. بدیهی است که وجود مادر روانی در قلب خانه بنیان خانواده را سست میکند. زمانی که مشکل روانی مادر غیر قابل کنترل باشد و او از این مشکل رنج ببرد و نتواند به خوبی خانه را مدیریت کند، ممکن است فرزندان هم در زندگی آینده خود دچار مشکلات متعددی شوند. اگر شما فرزندی هستید که نمیداند چگونه با رفتارهای سمی مادرش رفتار کند، به مقاله «با پدر و مادر بد چه کنیم» مراجعه کنید. وجود مادر سمی باعث میشود که فرزندان موقعیتهای زیر را تجربه کنند:
البته مادر سمی با وجود این که باعث میشود خانواده سست شود، اما در مواقعی هم تاثیرات مثبت را بر روی فرزند خود میگذارد. البته چنین تاثیراتی نادر هستند اما چنین نیست که اصلا وجود نداشته باشند:
نکته: همواره به یاد داشته باشید که اغلب مادران برای این که سلامت روان خود را به دست بیاورند، به کمک مشاور نیاز دارند. مشاورانی با تجربه، آموزشدیده و زبده که عامل هر مشکل را شناسایی کرده و سپس با ارائه بهترین راه حلها، این مشکل را برطرف میکنند. شما میتوانید جهت رزرو وقت مشاوره با ما در سرای مشاور در تماس باشید.
نکات مهم برای درمان مشکل روانی مادر
این که شما بتوانید بیماریهای خود یا اعضای خانواده را شناسایی کرده و سلامت روان را به روح خود و آنها هدیه کنید، از اهمیت فوق العادهای برخوردار است؛ بنابراین، لازم است که با روشهای درمان مشکلات روانی مادر آشنایی داشته باشید و در صورت لزوم، آنها را به کار ببندید.
در واقع، با به وجود آوردن یک سری تحولات ساده در زندگی روزمره و در رفتار خود میتوانید شدت مشکلات روانی را به طور کامل از بین ببرید و زندگی سالمتری را تجربه کنید. ما در ادامه برخی از نکاتی که باعث میشوند مادران سلامت روان خود را به دست آورند را برای شما ذکر کردیم. چه شما در نقش مادر باشید یا فرزند، توجه به این نکات به شما کمک میکند:
مراجعه به مشاوره خانواده برای درمان مشکل روانی مادر
همان طور که گفتیم، مادران برای برطرف کردن مشکلات و اختلالات روانی خود به مشاوره نیاز دارند. مشاوران اغلب با بررسی جنبههای عاطفی، روانی و روحی یک واقعه راه حلهای مناسب را ارائه میکنند. این مشاور ابتدا با پرسیدن سوالات مختلف از یک فرد بیمار، او را به تشخیص بهتر ماجرا مجبور میکند و در نهایت ذهن مخاطب خود را با حرفه کلام تحت تاثیر قرار میدهد.
مشاوره گرفتن از دیگران در زندگی نوعی حمایت به حساب میآید. افرادی که توانایی مشاوره با اطرافیان یا دوستان خود را ندارند، میتوانند روی خدمات ما در سرای مشاور، حساب باز کنند. وقت مشاوره را از ما دریافت کنند.
ما در این مطلب در مورد مشکلات روانی مادر و روشها درمان آن با شما صحبت کردیم. افرادی که از این مشکلات رنج میبرند، باید به روانشناسان خبره مانند سرای مشاور مراجعه کنند و اختلالات ذهنی خود را از میان بردارند. این مشاوران در بهبود زندگی شما کمک زیادی میکنند و با ارائه راهحلهای مناسب، روان مادران را بازسازی میکنند.
این اختلالات، انواع مختلفی مثل افسردگی، استرس و خودکشی را در بر میگیرند. استفاده از راهکارهای مختلفی که مشکلات این چنینی را برطرف میکنند هم اکنون در میان مادران متدوال است. خوردن غذای خوب و استراحت، اسکان داشتن به خود و مواردی از این قلیل، عزت نفس را افزایش داده و سلامت روان را به دنبال دارند.

روی یکی کراش دارم چیکار کنم
/در روانشناسی روابط /توسط سرای مشاورکراش داشتن معمولا به یک علاقه غیر عمیق اطلاق میشود. این احساس جالب میتواند همراه با شادمانی و هیجان باشد. ممکن است در طول روز به کراشتان فکر کنید و لبخند بر لبانتان بنشیند. وقتی روی کسی کراش دارید حتما برایتان مهم است بدانید که آیا این احساس دو طرفه است؟ ممکن است رفتارهای او را با خودتان زیر نظر بگیرید و با دوستانتان آنها را تحلیل کنید. در بعضی شرایط ممکن است ندانید که در ادامه چه رفتاری با کراشتان باید داشته باشید.
در این مقاله با ما همراه باشید تا به شما بگوییم که چگونه بسته به شرایط با کراش خود رفتار مناسبی را در پیش بگیرید.
از رابطه با کراشتان چه هدفی را دنبال میکنید؟
از خودتان بپرسید که به دنبال چه هستید؟ آیا میخواهید با کراشتان وارد رابطه دوستی شوید؟ آیا او را برای یک رابطه کوتاه مدت در نظر دارید یا بلعکس برای آشنایی قبل از ازدواج؟ مهمترین مسئله این است که ابتدا با خودتان صادق باشید و بدانید به چه قصدی میخواهید ارتباطتان را با کراشتان جلو ببرید. دانستن این موضوع که احساستان چقدر منطقی است میتواند به شما در رسیدن به پاسخ کمک کند. اگر از لحاظ منطقی او را فردی مناسب برای رابطه نمیبینید ولی نمیتوانید جلوی احساستان را بگیرید، بهتر است که به دنبال این جواب بگردید که چه چیزی در درون شما باعث این احساس شده است؟ معمولا ما به کسانی حس پیدا میکنیم که خواسته یا نیازی را در ما بر میانگیزند که خبر از مسئلهای حل نشده در کودکیمان میدهد. صحبت با روانشناس میتواند در رسیدن به پاسخ شما کمک کننده باشد.
ممکن است شما تنها به دنبال لذت کوتاه مدت باشید، در این صورت این که از لحاظ منطقی این فرد برای شما مناسب است یا خیر آنقدر مورد اهمیت نیست. البته این موضوع را نیز در نظر بگیرید که ممکن شما برای یک رابطه عمیق و طولانی مدت برنامه نداشته باشید، اما به مرور خودتان را در میان این نوع رابطه پیدا کنید.
روی یکی کراش دارم، چطور بفهمم اون چه حسی داره؟
شما هر چقدر هم بر رفتارهای او با خودتان تمرکز کنید یا به سیگنالها و احساساتی که از او دریافت میکنید توجه کنید، تا زمانی که به طور مستقیم از زبان خودش نشنوید نمیتوانید به درستی متوجه شوید که احساس او به شما چیست. پس بهتر است که بیش از این وقت و انرژی خود را هدر ندهید و موقعیتی برای مکالمه با او پیدا کنید. در ادامه به شما میگوییم که چطور میتوانید کراشتان را در جریان احساستان قرار دهید.
روی یکی کراش دارم، چطوری رفتار کنم؟
اگر به سوال قبلی میتوانید پاسخ دهید میتوانید وارد مرحله بعدی شده و با کراشتان صحبت کنید. یک زمان مناسب برای برقراری رابطه با او پیدا کنید. اگر برایتان سخت است که رو در رو صحبت کنید، به او به صورت متنی یا تلفنی پیامتان را برسانید. حال که میدانید به چه قصدی میخواهید ارتباطتان را ادامه دهید با او روراست باشید و به صورت مستقیم خواسته خودتان را مطرح کنید. به طور مثال:
«من از تو خوشم اومده و دوست دارم که بتونم ارتباط بیشتری داشته باشیم، نظر تو چیه؟»
اگر کسی که رویش کراش دارید دوستتان است میتوانید او را به بیرون دعوت کنید و در یک موقعیت مناسب خودتان را به او نزدیک کنید، البته طوری که با توجه به شناختی که از او دارید، وارد حریم شخصیاش نشوید. شما میتوانید دست او را بگیرید و علاقه خود را به او ابراز کنید.
جهت اطلاعات بیشتر به مقاله نحوه پیشنهاد دادن به دختر مراجعه کنید.
اگر کراشم متقابل نبود، چیکار کنم؟
در نظر داشته باشید که ممکن است فرد مورد نظر احساس متقابلی به شما نداشته باشد. این موضوع هرچند ناراحت کننده است اما باید احتمالش در نظر گرفته شود. بهتر است که این رد شدن را به خودتان نگیرید و احساس بدی نسبت به خودتان پیدا نکنید. این که از طرف او رد شدهاید ممکن است دلایل متعددی داشته باشد که ذهنتان اصلا به آنها خطور نکند. در این شرایط به خودتان مسلط باشید و از او تشکر کنید که او هم متقابلا با شما روراست بوده و احساساتش را در میان گذاشته است. در این شرایط به طور معمول شاید افراد، کمی ناراحت شوند و احساس بدی پیدا کنند، اما اگر بیش از اندازه ناراحت شدهاید یا بسیار در این موقعیت قرار میگیرید، بهتر است که با یک روانشناس و مشاور در این خصوص صحبت کنید. شاید در شما مشکلاتی وجود دارد که ناراحتی ناشی از رد شدن را تشدید میکند.
در ادامه اگر در موقعیتهایی قرار گرفتید که همراه با او در جایی بودید، سعی کنید که مانند قبل باشید و رفتار دوستانهای را در پیش بگیرید. ممکن است فرد مقابلتان در ادامه نظرش تغییر کند و به سمتتان بیاید، اما شما به این امید ادامه ندهید. رفتار مناسب این است که فکر تغییر یا بیشتر شدن رابطهتان را کنترل کرده و دیگر پر و بال بیشتری به آن ندهید.
روی یه پسری کراش دارم، چیکار کنم؟
در فرهنگ ما معمولا پیشنهاد دختر به پسر امری پسندیده به نظر نمیآید و عرف جامعه آن را رفتار درستی نمیپندارد. البته با تغییر نسل به نسل بسیاری از مسائلی که به عنوان عرف در نظر گرفته میشده تغییر کرده است. اگر روی پسری کراش دارید این موضوع به خودتان برمیگردد که چگونه رفتار کنید. اگر فکر میکنید که پیشنهاد شما به او کار درستی است و در ادامه قرار نیست احساس بدی پیدا کنید این کار را انجام دهید. اما اگر این کار را از روی ناچاری انجام میدهید و احساس خوبی ندارید بهتر است که احساستان را به روش دیگری مدیریت کنید. در ابتدا بهتر است بررسی کنید که دلایل شما برای بد دانستن این موضوع چیست؟ شاید دلایل شما منطقی نباشد که در این صورت بهتر است با یک روانشناس در این خصوص صحبت کنید و شرایط پیش آمده را بررسی کنید.
سخن آخر در خصوص مدیریت کراش داشتن
مهمترین چیز این است که با خودتان و طرف مقابل صادق باشید و مسائل را به سادگی و راحت پیش ببرید. پیچیده کردن مسائل یا پنهان کردن واقعیت شاید به نظر برسد که نفع بیشتری برایتان داشته باشد، اما در نهایت به ضرر خودتان تمام میشود. در مجموعه سرای مشاور، روانشناسان و مشاوران متعدد برای کمک به شما حاضر بوده و شما میتوانید به راحتی از خدمات ما بهرهمند شوید. جهت ارتباط با مجموعه با شمارههای قرار داده شده در وب سایت تماس حاصل فرمایید.
برخورد با خیانت شوهر
/در خیانت همسر /توسط سرای مشاوریکی از مشکلاتی که در زندگی زناشویی ممکن است با آن مواجه شوید، خیانت شوهر است که احساسات منفی و تلخی را برای زن ایجاد میکند. به طور مشخص و دقیق نمیتوان گفت که پاسخ و برخورد با خیانت شوهر چه باید باشد، اما بهترین راه ممکن صحبت کردن است.
اگر قصد دارید که در رابطه با همسرتان بمانید، باید تعابیر لازم برای محافظت از خود را در آینده داشته باشید تا دوباره در معرض آسیب این چنینی قرار نگیرید.
برای اینکه بتوانید بهترین و صحیحترین تصمیم را بگیرید، میتوانید به مشاوران متخصص که در این زمینه تحصیل کردهاند مراجعه کنید. مجموعهای که ما به شما توصیه میکنیم سرای مشاور است که به صورت غیر حضوری هم میتوانید از تجارب آنها بهره بگیرید و بتوانید راه درست را در این زمینه انتخاب کنید.
در برخورد با خیانت شوهر این کارها را انجام ندهید.
۱٫ خودتان را سرزنش نکنید.
در شرایط مختلف دلایلی که شوهرتان برای خیانت بازگو میکند، امکان دارد برای شما دلیلی روشن و منطقی نباشد. این آشفتگی و ناراحتی باعث میشود که عزت نفس شما پایین بیاید و در نهایت این عمل از شما سر بزند که خودتان را سرزنش و به یکسری از اشتباهات فکر کنید. افکاری مثل اینکه شما از همسرتان دور شدهاید، یا اینکه در زمانهای مختلف با او خوش برخورد نبودهاید، فکر کنید که زمان کافی برای رابطه با همسرتان نداشتهاید. این را بدانید هیچ یک از این کارها نمیتواند دلیل قانعکنندهای برای خیانت مردان باشند. و هیچگاه به خاطر اشتباه همسرتان نباید خودتان را مقصر بدانید و سرزنش کنید.
۲٫ به معشوق شوهرتان فکر نکنید.
یکی از اشتباهات رایج از طرف زنان این است که صدها سؤال درباره زنی که با همسرشان وارد رابطه شده در ذهنشان ایجاد میشود. فکر کردن به این موضوع میتواند شدیدا آسیبزا باشد و فرد را تا مرز دیوانگی بکشاند.
گاهی ساعتها به دنبال آن هستید تا بیشتر درباره قیافه، ویژگی، رفتار و خیلی چیزهای دیگر درباره معشوقه همسرتان اطلاعات کسب کنید؛ چرا که فکر میکنید دانستن تمامی اطلاعات شخص به شما کمک میکند تا به مشکل در رابطه خود با همسرتان پی ببرید، اما این کار هیچ کمکی به شما نخواهد کرد.
۳٫ دلایل خیانت همسرتان را منطقی جلوه ندهید
گاهی اوقات زنان به دنبال دلیل قانع کننده و منطقی برای خیانت شوهرشان میگردند تا بتوانند خود را آرام یا به جلوگیری از خیانت بعدی کمک کنند، اما این کار اشتباه است؛ زیرا هیچ دلیل قانعکننده و منطقی برای خیانت شوهر وجود ندارد و در نهایت این کار بسیار بیهوده است.
۴٫ خیانت همسرتان را جار نزنید
گاهی اوقات این امکان وجود دارد که از فرط عصبانیت و ناراحتی بخواهید به تمامی اعضای خانواده و دوستانتان در خصوص احساستان صحبت کنید. این کار نیز اشتباه است، چرا که اگر زمانی دوباره با شوهر خود قصد ادامه رابطه را داشتید، دیگر هرگز نمیتوانید در چشم این افراد نگاه کنید. به جای فاش کردن رابطه خود در کنار دیگران بهترین راهکار این است که برای کمک و تلاش برای ادامه رابطه از افراد متخصصی که در این زمینه تحصیل کرده اند راهنمایی بگیرید تا به کمک آنان این مسائل را برطرف کنید.
۵٫ به قضاوت دیگران اهمیت ندهید.
از بابت اینکه دیگران از خیانت شوهر خبر دارند و احتمال اینکه درباره شما چه فکری میکنند، ناراحت نباشید و خیلی به این موضوع اهمیت ندهید. در حالی که بعضی افراد میتوانند راهکارهای خوبی ارائه دهند، بیشتر افراد در جایگاهی نیستند که به نظراتشان بها بدهید.
۶٫ قبل از هرکاری خوب فکر کنید.
گاهی اوقات زنان در همان لحظه که متوجه خیانت شوهر خود میشوند، قصد میکنند که او را از خانه بیرون کنند، اما بهتر است که درباره برخورد خود با با خیانت شوهر بیشتر فکر کنید و تصمیم درستتری بگیرید. شما میتوانید مدتی دور از همسرتان باشید، اما به شوهرتان درباره طلاق چیزی نگویید و این کلمه را بر زبان نیاورید. به خودتان زمان بدهید تا بهترین تصمیم را بگیرید که بعد از آن از تصمیمی که گرفتهاید، پشیمان نشوید.
در مقابل خیانت شوهر چه عکس العملی نشان دهیم؟
۱٫ خواستههای خود را مطرح کنید.
برای اینکه با همسرتان رابطه را ادامه دهید و درباره تداوم رابطه با او صحبت کنید درباره چیزی که از شوهرتان میخواهید، فکر کنید و سپس آن را به همسرتان بگویید. فقط درباره خیانت صحبت نکنید. در عوض خواستههای خود را مطرح کنید تا همسرتان بداند چه انتظاراتی در ادامه رابطه از او دارید.
۲. به شوهرتان زمان بدهید.
اگر زمانی احساس کردید که بلافاصله بعد از خیانت شوهر، او را به طور کامل بخشیدهاید، اشتباه فکر میکنید؛ چون که زمان بسیاری طول میکشد تا دوباره بتوانید مانند قبل احساس اعتماد و محبت نسبت به شوهرتان داشته باشید و به مرحله فراموش کردن خیانت همسر برسید. این امر بسیار طبیعی است و در تمامی خانمها وجود دارد، اما اگر بخواهید کارهایتان را با عجله و سرعت پیش ببرید ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید.
۳. به همسرتان بگویید چه احساسی دارید.
از کاری که همسرتان با شما کرده بگویید. از کارهایی مثل عصبانیت، رنجش و دردی که شوهرتان به شما وارد کرده صحبت کنید، طوری رفتار نکنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و خیانت او بسیار بی ارزش و بی اهمیت است. بگذارید او از درد کشیدن شما اطلاع داشته باشد. این امکان وجود دارد که شما از بیان کردن احساسات واقعی خود ترس یا خجالت داشته باشید، اما بهترین کار این است که شوهرتان از کاری که کرده است خبر داشته باشد.
۴. سوالات خود را از همسرتان بپرسید.
در برخورد با خیانت شوهر سوالات زیادی ذهن شما را درگیر میکند و شما در این گونه مواقع بعد از ارتباط با همسر خود میخواهید، پاسخ این سوالات را پیدا کنید. چند بار و چه زمانی این اتفاق افتاده است؟ چه کسی شروع کننده رابطه بوده است؟ اما برای اینکه رابطه شما ادامه داشته باشد، بهترین کار این است که درباره برخی از جزئیات چیزی ندانید.
۵. به حرف همسرتان گوش دهید.
گاهی اوقات مهمترین کار گوش کردن به صحبتهای همسرتان است. از او بخواهید که درباره نیازها و خواستههایش صحبت کند و به شما بگوید که چه چیزی باعث خیانتش به شما شده است.
۶. تعاملات خود را هر روز بهبود ببخشید.
زمانی که در زندگی مشترک شما و شوهرتان برای بهبودی رابطه تلاش میکنید، باید از صادق بودن او نیز اطمینان داشته باشید. به طور منظم و صحیح با یکدیگر صحبت کنید و از پرخاشگری خودداری نمایید که این کارها بهترین راه برای ادامه زندگی مشترک است.
مرور برخورد با خیانت شوهر
همانطور که در ابتدای متن گفته شد بدترین اتفاق برای زندگی هر فردی خیانت شوهر یا همسر است. در این شرایط درستترین و قطعیترین رفتار توصیه نشده است، اما روش صحیح در اینگونه مواقع این است که با شوهر خود ارتباط برقرار کنید و به حرفهای او گوش دهید. اگر به فکر ادامه رابطه هستید سعی کنید، به شوهر خود زمان بدهید و در رابطه با خیانت او و خواستههایی که هر دو نفر از یکدیگر دارید صحبت کنید. برای اینکه از اطلاعات بیشتری بهره ببرید و یا از متخصصین مجرب برای ادامه زندگی خود کمک بگیرید، میتوانید از روانشناسان خبره خانواده سرای مشاور کمک بگیرید.

درباره وسواس شست و شو چه می دانید؟
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاورنظافت و تمیزی بخش مهمی از زندگی ماست که برای هر فردی میزان اهمیت آن تفاوت دارد. ما در این مطلب از سرای مشاور قصد داریم تا درباره وسواس شست و شو صحبت کنیم؛ زمانیکه نظافت و تمیزی از حالت تعادل خود خارج و تبدیل به وسواس فکر میشود. در این زمان است که باید نگران شوید و به این موضوع فکر کنید که تنها مساله شستشو نیست و این ذهن و افکار شماست که درگیر شده است.
تاکنون افراد متعددی را دیدیم که به خاطر فرار از مشکلات و درگیری ذهنی دچار وسواس شست و شو شدهاند. این دست از افراد برای ایجاد مشغولیت ذهنی و رسیدن به آرامش کاذب، ذهن خود را با تمیزکاری مشغول میکنند، اما باید خاطرنشان شویم که این روشی گذراست و پس از مدت کوتاهی متوجه خواهید شد که از اختلال وسواس رنج میبرید. حالا در ادامه بیشتر در این باره صحبت میکنیم.
چه ارتباطی بین وسواس حمام و شستشو با افکار افراد وجود دارد؟
طبق آخرین گزارشاتی که در سایت معتبر healthline مطرح شده، وسواس را اختلالی مطرح میکند که افراد به خاطر تجربه اتفاقات ناخوشایندی که هیچ وقت اثرات آن بین نمیروند، درگیرش میشوند. چنین افرادی در پاسخ به این افکار ناخواسته، تمایل شدیدی به تکرار برخی کارها دارند.
حال این اعمال و رفتار ممکن است شامل حمام رفتن مکرر باشد که از آن به عنوان وسواس حمام یاد میکنند. گاهی هم ممکن است که این رفتارها با جابهجایی مداوم اشیاء منزل بروز کند.
تصور برخی از افراد این است که انجام این اقدامات و کارها، روشی است برای خنثی کردن افکاری که به آنها اضطراب میدهد. مثلا با شستشوی مداوم افکار دردناک را از خود میکنند و این باعث تسکینشان میشود. افکار وسواسی باعث اختلال در زندگی معمولی میشود؛ بنابراین وسواس بسیار فراتر از میل به کار یا زندگی در یک محیط تمیزتر است.
آیا نوع خاص وسواس شست و شو وجود دارد؟
برخی از افراد ترس شدیدی از میکروبها و آلوده شدن به آنها دارند. جالب است بدانید که افراد دچار وسواس حمام، بارها خود را از ترس انتقال میکروب به دیگران میشویند. چنین وسواسی میتواند به اجبار در پاکسازی محیط اطراف منجر شود؛ زیرا آنها باور دارند که تمیزکاری مداوم محیط، میتوانند از انتشار باکتری و میکروبها در محیط جلوگیری کنند.
معمولا روان درمانگر برای کمک به چنین افرادی سراغ ساختار مغز و حتی گذشته آنها میروند. شاید در گذشته اتفاق ناگواری در کودکی آنها رخ داده و در بزرگسالی به شکل وسواس شستن دست بروز پیدا کرده است. بنابراین تاثیر محیط و خانواده در بروز این مشکل نقش مهمی دارد.
علائم وسواس شستشو چیست؟
علائم وسواس، نه تنها شامل اجبار است بلکه با اضطراب نیز همراه خواهد بود. در شرایطی که ممکن است کنترل اوضاع از دست خارج شود. اگر دچار چنین حالتی شوید، ممکن است با علائم زیر مواجه شوید:
اگر دچار وسواس شستشو باشید، ممکن است که علایم زیر را نیز تجربه کنید:
چگونه وسواس شست و شو تشخیص داده می شود؟
یک روانپزشک یا روانشناسی با بررسی الگوهای فکری و رفتاری شما با پرسش سوالات به ظاهر معمول، میتواند میزان وسواس شما را تشخیص دهد.
گاهی هم ممکن است که پزشک با معاینه فیزیکی شما تشخیص دهد که آیا بیماری زمینهای باعث پدیدار شدن چنین حالتی در شما شده یا خیر.
آیا وسواس شستن دست، درمان دارد؟
شستن بیش از حد دستها شاید در ابتدا یک ایده خوب به نظر برسد، با این حال در طول زمان میتواند وخیمتر شود و مشکلات بزرگتری ایجاد کند. بیماران وسواسی که بیش از حد دستهای خود را میشویند، معمولا مشمول درمانهای شناختی و رفتاری میشوند. این حالت نباید به عنوان یک خصوصیت مثبت به عنوان تمیزی در نظر گرفته شود؛ زیرا به مرور زمان میتواند موجب بروز مشکلات سختتری شود.
چندبار در طول روز دست هایم را بشویم، غیر عادی است؟
هیچ قانون خاصی برای اینکه تعداد دفعات مجاز شستشوی دست را مشخص کند، وجود ندارد. این کاملا بستگی به کاری که انجام میدهید، دارد. معمولا افراد با تجربه در حوزه درمان وسواس شست و شو معتقد هستند کسانی که در طول روز بیش از ۱۲ تا ۱۵ بار دستهای خود را میشویند، باید با یک پزشک مشورت کنند؛ زیرا این تعداد بیشتر از دفعات نرمال و طبیعی برای افراد معمولی است.
روش های تشخیص وسواس شستن دست
شاید در ابتدا حمام رفتنهای مداوم یکی از اعضای خانوادهتان عادی به نظر برسد، اما به مرور زمان این رفتار باعث میشود همه تمرکز او معطوف به نظافت شود. مثلا ساعتها در حمام بماند تا جایی که پوست تن او قرمز و متورم شود. در این شرایط باید به سلامت رفتار عضو خانوادهی خود شک کنید.
دو راه تشخیص چنین بیماری در افراد وجود دارد:
شیوه های درمان وسواس شست و شو
شاید تصور کنید که این نوع اختلال درمانی نداشته باشد، اما باید بگوییم که وسواس حمام یا شستن بیش از حد بدن نیز دارای درمان دارویی، شناختی و رفتاری است. شاید در ابتدا پزشک معالج شما استفاده از داروهای دارای سرتونین را پیشنهاد دهد.
معمولا رواندرمانگری یا همان درمان به شیوه شناختی و رفتاری بیشتر توصیه میشود. علائم بروز وسواس در مواقعی که فرد دچار اضطراب شود، چندین برابر خواهد شد. بنابراین شیوههای پیشنهادی برای کنترل این نوع اختلال عبارتند از:
خدمات سرای مشاور در خصوص وسواس شست و شو
در این مقاله سعی کردیم تا درباره وسواس شست و شو و عوامل دخیل در این نوع اختلال صحبت کنیم. این موضوع را در نظر داشته باشید که لزوما کمالگرا بودن درباره نظافت به معنای وسواس نیست؛ زیرا معمولا این رفتار با ترس از آلودگی، تقارن و تعادل در فضای خانه یا هر جای دیگری همراه است. این اختلال قابلیت درمان و کنترل دارد. در صورتیکه با چنین مشکلی مواجه هستید، میتوانید از روانشناسان خبره و متخصص گروه سرای مشاور کمک بگیرید.

راهکارهای غلبه بر ناامیدی
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاوربرای بیشتر افراد پیش آمده که در برههای از زندگی خود بنا به دلایل مختلفی دچار احساس ناامیدی شوند. از نظر بسیاری از مشاوران و روانشناسان این احساس پس از شکست کاملا طبیعی است. برای غلبه بر ناامیدی در هر موقعیتی راهکارهایی وجود دارد که افراد میتوانند با به کارگیری آنها، احساس شادابی، نشاط و امید را برای ادامه دادن به مسیری که انتخاب کردهاند، جایگزین کنند.
پیش از آنکه به بیان روشهایی که برای غلبه بر ناامیدی، این احساس تلخ و دردناک بپردازیم، تصمیم داریم در ابتدا شما را با احساس یاس و اینکه دقیقا در چه مواقعی به این حس دچار هستید، آشنا کنیم. در ادامه این مقاله کاربردی از سرای مشاور، همراه ما شوید تا در کنار هم بتوانیم راهکارهای دقیق برای مقابله با احساس ناامیدی را یاد بگیریم.
احساس ناامیدی چیست؟
قبل از آنکه بخواهیم راهکارهای غلبه بر ناامیدی را آموزش دهیم، خوب است که در ابتدا با احساس یاس آشنا شوید. ناامیدی یعنی احساس ناراحتی در زمانی که کاری یا مسئلهای آنگونه انتظار داشتید، خوب نبود. مثلا پس از یک مصاحبه کاری مهمی که حسابی برای آن برنامهریزی کرده بودید، آن مجموعه شما را نپذیرفت. در چنین مواقعی معمولا با یک حس ناراحتی توام با غم و اندوه مواجه میشوید که گویا دیگر دنیا به آخر رسیده و شما نمیتوانید در مجموعه دیگری مشغول به کار شوید.
احساس ناامیدی ممکن است در هر مرحله از زندگی شخصی یا کاری یا حتی روزمره شما رخ دهد. گاهی افرادی را میبینیم که به خاطر زندگی روتین، هر روز رفتن به سرکار و آمدن به خانه و انجام یکسری کارهای مکرر که اهداف خاصی برای آنها مشخص نشده با احساس ناامیدی روبهرو میشوند. گاهی افراد به خاطر برآورده نشدن آروزهایشان احساس غم و اندوه به آنها دست میدهد.
شاید این سوال برای شما مطرح شود که این چه ارتباطی به احساسات ما دارد. همه انسانها از احساساتی مانند شادی، غم، اعتماد، ترس، لذت، هیجان، تنفر و پیشبینی برخوردار هستند. معمولا در علم روانشناسی احساس ناامیدی تلفیقی از غم، اندوه و خشم است. این حالت ناخوشایند به تاثیر از عوامل مختلفی از جمله خانواده، جامعه و میزان تلاشی که برای دستیابی به چیزی میکنیم، به وجود میآید.
اگر شما هم در برههای از زندگی خود دچار یاس شدید، پیشنهاد میکنیم ادامه مطلب را مطالعه کنید تا راهکارهای غلبه بر ناامیدی را به صورت کاملا کاربردی فرا بگیرید. شاید این احساس در مرحله اول به نحوی شما را درگیر کند که حتی تمایلی به همصحبتی با دیگران نداشته باشید؛ اما بهکارگیری استراتژی و رویکردهای تثبیت شده زیر کمک شایانی به شما برای مقابله با ناامیدی میکند.
۸ راهکار غلبه بر ناامیدی
ناامیدی، همانند بسیاری از مسائلی که در زندگی ما پیش میآید و ما با آنها روبهرو میشویم، یک احساس تکاملی است. یعنی ما برای بقا و ادامه دادن به زندگی به این احساس هم نیاز داریم. اما نباید اجازه دهیم همه وجود ما را بگیرد و منجر به رسیدن به راهی آسانتر یعنی خشم شود. ناامیدی هم از نظر جسمی و از نظر روحی به ما آسیب وارد میکند. اصلا اهمیت ندارد که ما به چه اندازه آن را تجربه میکنیم، اما به نظر بسیاری این احساس دردناکتر از زخمی شدن است. برخی ناامیدی را با خستگی، سنگینی و گاها بیحسی تجربه میکنند و برخی هم گویا دنیا برایشان به آخر رسیده و هیچ کاری نمیتواند به آنها انگیزه ببخشد.
گاهی ناامیدی با علائم جسمی به خاطر ترشح اندورفین بروز مییابد. این علائم میتواند همانند افسردگی با بیخوابی، سردرد و میگرن همراه باشد که دلیل آن هم به خاطر کاهش ترشح سرتونین و دوپامین مغز است. به هر حال برای جلوگیری از همه علائم فیزیکی بهتر است که با به کارگیری راهکارهای زیر و غلبه بر ناامیدی، علاج پیش از درمان را در پیش بگیرید:
۱٫ احساس ناامیدی خود را بروز دهید
قبل از هر چیزی ابتدا باید احساس ناامیدی که با آن مواجه هستید را بپذیرید. انکار واقعیت و جلوگیری از فکر کردن به آن و روی آوردن به خشم، شرایط را بدتر میکند. همانند بسیاری از بیماریهای روحی و روانی، اولین قدم برای غلبه بر ناامیدی، آگاهی و پذیرش آن است. بله شما در آزمون کنکور و مصاحبه کاری یا راهاندازی یک شرکت موفق نشدهاید، این موضوع دردناک است اما مشکلی ندارد. به خودتان فرصت سوگ و عزاداری بدهید.
۲٫ تجربیات خود را یادداشت کنید
با توجه به مطالعات متعددی که در زمینه غلبه بر یاس و ناامیدی صورت گرفته، معمولا افرادی که احساسات و تجربیات تلخ خود را در چنین روزهای سختی یادداشت کردهاند، بسیار زودتر از کسانی که این کار را نکردهاند، بهبود یافتهاند. همچنین آنها در ماههای بعد از سلامت جسمی و روانی بهتری برخوردار شدند. نکته مهم اینجاست که بیشتر اوقات، افراد بار ناامیدی را بیش از حد تحمل میکنند. در این مواقع همصحبتی با دیگران و نوشتن آن روی کاغذ تا حد قابل توجهی از احساس یاس میدهد.
۳٫ به آن چیزی که ممکن بود، فکر نکنید
به احتمال خیلی زیادی به این موضوع فکر کردهاید که چقدر عالی میشد اگر من ترفیع میگرفتم، در کنکور یا مصاحبه کاری قبول میشدم. زمانیکه ساعتها بنشیند و به آنچه که ممکن بود، فکر کنید، همهچیز بدتر خواهد شد و خبری از بهبود نیست.
یعنی هر چه بیشتر به ای کاشها و آرزوهای دستنیافته خود فکر کنید، غلبه بر ناامیدی سختتر میشود. این تصورات نه تنها همچون حصاری توانایی تمرکز را از شما میگیرد، بلکه مانع از حرکت و پیشرفت شما خواهد شد.
۴٫ با خودتان مهربانتر باشید
در بیشتر مواقع، وقتی همه چیز آنگونه که شما تصور میکردید پیش نمیرود، مقصر شما نیستید. برای مثال شاید شرکتی که رزومه شما را رد کرده، نیاز به فردی با مهارتی کاملا متفاوت از شما داشته باشد. شاید قصد ازدواج با کسی را داشتهاید و نتوانستید به خواسته خود برسید به این دلیل که او فرد دیگری را دوست داشته است.
صرف نظر از اینکه در کدام موقعیت هستید، برای غلبه بر یاس تحت هر شرایطی بهتر است که کمی با خود مهربانتر باشید. نسبت به خود یک نگرش دلسوزانهتری را در پیش بگیرید و خودتان را به خاطر کامل نبودن به بدترین شکل ممکن قضاوت نکنید. خودتان را به خاطر استانداردهای غیرممکنی که در شما وجود ندارد، مورد سرزنش قرار ندهید.
مهمتر از همه اینکه خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. چنین رفتاری تنها به اعتماد به نفس شما لطمه میزند و عزت نفس شما را پایین میآورد؛ زیرا راهی که شما انتخاب کردهاید از آن شماست و راه دیگران برای آنهاست.
۵٫ به خودتان اعتبار ببخشید
همیشه همه اتفاقات و برنامههای زندگی ما آنگونه که تصور میکنیم پیش نخواهد رفت. این رسم زندگی است، کاملا تصادفی برخی از رویدادها جلوی پای شما قرار میگیرند. اغلب اوقات، افکار ناامیدی، تمرکز شما را کم میکند و از هدفتان دور میسازد. در این مواقع به جای احساس یاس و در کنج عزلت به سر بردن، میتوانید به خودتان بگویید که تو هر کاری از دستت بر میآمده، انجام دادهای. تو تلاشت را کردهای، حالا نتیجه آنگونه که تصور میکردی، رقم نخورده است.
با چنین جملات و تفکری میتوانید مسیر غلبه بر ناامیدی را راحتتر طی کنید و به خودتان اعتبار ببخشید. پیشنهاد میکنیم خودتان را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شدهاید، ببخشید و از آنها برای تلاش دوباره و رسیدن به مسیر ایدهآل درس بگیرید.
۶٫ وقایع را به صورت چشمانداز نگاه کنید
یک راهکار دیگر برای غلبه بر ناامیدی این است، آنچه را که امروز خواستهاید، اما بنا به هر دلیلی رخ نداده و نشده است، با احساسات چند سال بعد خود ببینید. خاطراتی را یادآوری کنید که مثلا در سن ۲۰ سالگی چقدر برایتان عدم وقوع آن سخت بوده، اما امروز که نگاه میکنید، اوضاع آنچنان هم وخیم و ناامیدکننده نبود که به خاطرش آنقدر ناراحت و مایوس شده بود. مطمئن باشید که این اتفاق ناامیدکننده امروز در چندین سال آینده نیز برای شما با چنین احساسی بروز خواهد کرد.
۷٫ یک روزنه امید ایجاد کنید
ما میدانیم که پذیرش بعضی از حقایق تلخ و ناامیدکننده سخت است، اما شما انسان هستید و با توانایی بالایی آفریده شدهاید. در پستوی همه آن خبرهای مایوسکننده، یک روزنه کوچک امید یک روشنایی را برای خود بیابید. برای غلبه بر ناامیدی هیچکس به اندازه خودتان نمیتواند به شما کمک کند. این احساس یاس کسلکننده را همچون پلهای برای ترقی و پیشرفت افکار خود ببینید. چهبسا در آیندهای نهچندان دور با تجربیات که کسب کردهاید به مراتب بالاتری میرسید و حتی بهتر از قبل زندگی کنید.
۸٫ رویکرد متفاوت را امتحان کنید
آخرین راهکار ما برای غلبه بر ناامیدی، در پیش گرفتن و امتحان یک رویکرد متفاوت است. همیشه احساسات منفی قدرت انتشار بیشتری دارند و راحتتر میتوانند شما احاطه کنند. آن شرایط منفی باید به گوشهای رها شود و جای آن رویکردی جدید را در پیش بگیرید، شاید این بار به آن چیزی که انتظار دارید، زودتر برسید.
سخن پایانی برای غلبه بر ناامیدی
در این مطلب سعی کردیم با توجه به شرایط اجتماعی متفاوتی که افراد دارند، ۸ راهکار مفید برای غلبه بر ناامیدی را در موقعیتهای مختلف مطرح کنیم. همه این راهکارها میتوانند به کمرنگ شدن احساس ناخوشایند یاس کمک کنند. شما میتوانید برای رسیدن به نتیجه بهتر از خدمات ویژه سرای مشاور که توسط کارشناسان و متخصصان حرفهای به صورت تلفنی و حضوری ارائه داده میشود نیز بهرهمند شوید.

۹ روش برای ایجاد تنوع در زندگی مشترک
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاورهر چقدر هم که عاشقانه وارد یک رابطه شویم، ممکن است پس از گذشت مدت زمان طولانی احساس آزاردهنده یکنواختی و تکراری بودن را تجربه کنیم. برای آنکه این احساس کمرنگتر کنیم و رنگ و لعاب متفاوتی به زندگی مشترکمان ببخشیم، باید دست به کار شویم و آگاهی خود را برای رسیدن به رابطه نرمال و چگونگی ایجاد تنوع در زندگی مشترک افزایش دهیم.
در دنیای متفاوت و پر تلاطمی که ما زندگی میکنیم، افزایش آگاهی و مطالعه روشهای نوین جهت رسیدن به زندگی آرام که رضایت دو طرفه را در زندگی مشترک در بر دارد، جزو کارهای حیاتی است که باید انجام دهیم. یک رابطه، زمانی نرمال و سالم است که احساس امنیت برای هر دو طرف وجود داشته باشد.
اگر شما هم چندوقتی است که احساس یکنواختی و تکراری بودن را تجربه میکنید و دوست دارید درباره راهکارهای ایجاد تنوع در زندگی مشترک بدانید، تا انتهای این مطلب از سرای مشاور همراهمان شوید.
چگونه در زندگی مشترک تنوع ایجاد کنیم؟
۱. باهم صحبت کنید
همیشه مذاکره برای ایجاد تنوع در زندگی مشترک، به خوبی نتیجه داده است. اگر با پارتنر خود احساس راحتی میکنید، میتوانید آزادانه و بدون اضطراب، احساسات خود را با او در میان بگذارید. ممکن است او نیز همانند شما، متوجه یکنواخت شدن رابطهتان شده باشد و این مذاکره را فرصتی برای بیان افکار خود نیز در نظر بگیرد.
این نکته را فراموش نکنید که مذاکره شما، به سرزنش یکدیگر ختم نشود. این شیوه کاملا ناعادلانه است که مسئولیت یکنواخت شدن رابطهتان را تنها ناشی از رفتارهای یک نفر بدانید. باید این واقعیت را بپذیرید که زندگی مشترک رابطه دو طرفه است و حاصل رفتار هر دو شما، منجربه رسیدن به مرحله یکنواختی شده است.
پذیرش متقابل برای ایجاد تغییرات کلیدی و اساسی در روابط مشترک، بسیار تاثیرگذار است. نباید یک نفر به تنهایی برای هیجانانگیز شدن رابطه تلاش کند؛ زیرا هر دوی شما در رسیدن به نقطهای که هستید، مسئولیت دارید؛ بنابراین هر دو باید در کنار هم برای رسیدن به رابطه بهتر صحبت و تلاش کنید.
۲. از روتین خود کمی فاصله بگیرید
یکی دیگر از روشهایی که میتواند به ایجاد تنوع در زندگی مشترک کمک کند، خارج شدن از روال معمول و روتین است. گاهی به خودتان فرصت دهید و کمی برای تنهایی و تمرکز روی رفتار یکدیگر زمان بگذارید. این کار را میتوانید با یک پیادهروی ساده، دعوت به شام، خرید مواد غذایی یا آشپزی انجام دهید.
در این زمانها دست از شبکههای اجتماعی و بازی با تلفن همراه خود بکشید. به جای آن برای گوش دادن و توجه به یکدیگر یا صرفا برای رها شدن از احساسات منفی و بیرون آمدن از روز شلوغ استفاده کنید و از بودن در کنار هم لذت ببرید.
۳. بیشتر به یکدیگر توجه کنید
برای رهایی از یکنواختی و ایجاد تنوع در زندگی مشترک، قرار نیست دست به کارهای عجیب و غریب بزنید. گاهی نیاز است که بیشتر به عواطف و احساسات همدیگر توجه کنید. آیا میدانستید که توجه به یکدیگر در خلال کارهای روزمره، چقدر اهمیت دارد؟!
در این مواقع میتوانید از علایق و نظرات شریک زندگی خود آگاه شوید. مثلا از همدیگر بپرسید که چه جاهایی را دوست دارید ببینید یا از خوردن غذا در کدام رستوران لذت میبرید. با بیان کردن جزئیات و برنامهریزی برای کسب تجربه جدیدی که از آن قدردانی میکنید، به شریک خود نشان میدهید که چقدر مسائل جزئی برای شما اهمیت دارد.
با بیرون رفتن و کسب تجربه جدید، هم لحظات خوبی را سپری خواهید کرد، هم به پارتنر خود ثابت میکنید که به او گوش میدهید و در حال تجربه حس فوقالعادهای در کنار او هستید.
۴. پیشنهادات جذاب بدهید
برای خارج شدن از روال معمول زندگی و ایجاد تنوع در زندگی مشترک، باید گاهی پیشنهادات جذاب بدهید. مثلا اگر از سفر و رانندگی در جاده لذت میبرید، میتوانید این پیشنهاد را به شریک زندگی خود بدهید و راهی شوید.
در بهترین حالت، مقداری بنزین مصرف میکنید یا منطقه جدیدی از شهر را کشف میکنید. در آنجا میتوانید باهم صحبت کنید. شاید این همان کاری باشد که باید برای بهتر شدن رابطه خود انجام دهید.
۵. کارهای داوطلبانه انجام دهید
اگر زندگی شما مملو از کار است و این موضوع سبب شده احساس خستگی و یکنواختی را تجربه کنید، میتوانید در برنامههای داوطلبانه شرکت کنید. مثلا تعطیلات آخر هفته را میتوانید به جمعآوری زباله از طبیعت یا پناه و غدا دادن به سگهای خیابانی اختصاص دهید. با انجام چنین کارهایی هم یک تجربه مشترک کسب خواهید کرد و هم اینکه موضوعات جدیدی برای صحبت کردن با یکدیگر مییابید.
۶. یکدیگر را به انجام کارهای فانتزی تشویق کنید
اگر احساس میکنید که باید روی روابط عاطفی و زناشویی خود بیشتر متمرکز شوید و آن را از یکنواخی بیرون آورید و تنوع در این بعد از زندگی مشترک خود ایجاد کنید، میتوانید روی کاغذ برخی از کارهای فانتزی را که دوست دارید انجام دهید، بنویسید. با این شیوه میتوانید علایق یکدیگر را بیشتر کشف کرده و از لحظاتی که باهم سپری میکنید، لذت ببرید. البته حواستان باشد که زیادهروی هم نکنید؛ زیرا در این صورت باز هم احساس ناخوشایند روتین و یکنواختی موجب اذیت شدنتان میشود.
۷. قرار دو نفره بگذارید
گاهی به خاطر وجود بچه، ممکن است فراموش کنید که شما هم قبلا زوج جوانی بودید. برای ایجاد تنوع در زندگی مشترک ما به شما پیشنهاد میکنیم که حداقل چند ماه یکبار یک قرار دونفره بگذارید. در این قرار میتوانید به رستوران بروید، به یکدیگر هدیه بدهید و اصلا درباره مسائل روزمره صحبت نکنید. با یکدیگر عهد ببندید که بیشتر درباره احساسات و تجارب خوشایندی که باهم داشتید، صحبت کنید.
البته رستوران تنها یک پیشنهاد بود، شما میتوانید در این قرار دونفره به مکانهای هیجانانگیز بروید. هر جایی که به نظرتان سرگرمکننده و متفاوت است.
۸. زمانی را جدا و کمی دور از هم بگذرانید
درست است که شما شریک زندگی یکدیگر هستید و با هم عهد بستهاید که در کنار هم بمانید، اما گاهی برای اینکه احساس خستگی و روتین را از خود دور کنید، بهتر است زمانی هر چند کوتاه را دور از هم بگذرانید. بنابراین از جدایی یک روزه یا آخر هفته نترسید.
این زمان را میتوانید به کارهایی که قبلا انجام میدادید، مثلا ملاقات با دوستان بگذرانید یا برای چندین ساعت به کارهایی که قبلا دونفره انجام میدادید، اما اکنون به هر دلیلی زمانی برای انجام آن کارها ندارید، اختصاص دهید. معمولا گذراندن زمانی جدا از هم به معنی به دست آوردن نیروی جدید برای قدردانی از یکدیگر است. این روش فوقالعاده موثر است.
۹. کارهای ترسناک و هیجانانگیز انجام دهید
برای ایجاد تنوع در زندگی مشترک و رهایی از احساس ناتوانی میتوانید کارهای هیجانانگیز انجام دهید. مثلا یک فیلم ترسناک مشاهده کنید یا تفریحات هیجانانگیز مثل سورتمهسواری یا زیپلاین را انجام دهید. ترشح آدرنالین به ایجاد احساس نزدیکی بیشتر و تجربهای متفاوت در زندگی شما کمک میکند.
سخن پایانی برای ایجاد تنوع در ازدواج و خدمات سرای مشاور
در این مطلب سعی کردیم تا راهکارهایی را برای زوجینی که به خاطر درگیر شدن با مسائل کاری متعدد و زندگی روتین به دنبال ایجاد تنوع در زندگی مشترک خود هستند، ارائه دهیم. علاوه بر همه این موارد، مجموعه سرای مشاور با دارا بودن افراد متخصص و حرفهای میتواند به صورت تلفنی و حضوری به چنین افرادی مشاوره خانواده ارائه دهد. این مجموعه با هدف کمک به کسانی که همواره به دنبال تجربه روابط خانوادگی بهتر هستند، تاسیس شده است.

با پدر و مادر بد چه کنیم؟
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاوردعوا با پدر مادر بد میتواند زندگی آرام را از فرزندان سلب کند. اگر شما و والدینتان با هم کنار نمیآیید، به این خاطر که خیلی سختگیر هستند و عینحال مسئولیتپذیر نیستند، ممکن است ارتباط خوبی نتوانید با هم برقرار کنید. در این مواقع باید به دنبال راهکارهایی برای کنار آمدن با والدین بد خود باشید.
پیش از انجام هر رفتاری بهتر است به این سوالات نیز پاسخ داده شود. واقعا چیزی به نام پدر و مادر بد و غیرمنطقی نیز وجود دارد؟ آیا مادران و پدرانی هستند که هدفشان از زندگی این است که کودکی را به دنیا آورند و تنها با هدف بچهدار شدن آسیبهایی روحی و روانی جدی به او وارد کنند؟!
روانشناس آلیسون کرنر و روزنامهنگار آنجلا نوین معتقد هستند که چنین افرادی نیز وجود دارند. تعیین مرز میان بهاندازه کافی خوب بودن یا وحشتناک بودن کجاست؟! تقریباً هر والدینی میتواند به کاری فکر کند که در اوج عصبانیت انجام داده و بعداً پشیمان شده، اما تفاوت اساسی این است که چنین افرادی عذرخواهی میکنند و گاهی از اشتباهی که مرتکب شدهاند بهشدت پشیمان شوند.
پدر و مادر غیرمنطقی این کار را انجام نمیدهند، زیرا لازمه اصلی فرزندپروری که قرار دادن آنها در اولویت اول زندگیشان است را رعایت نمیکنند. معمولا برای چنین افرادی هر چیز دیگری غیر از فرزند اولویت شماره یک است. آنها جزو والدین خودشیفته یا خشمگین و وسواسی هستند که به نیازهای معمولی فرزندشان توجه نمیکنند. در ادامه این مطلب از بخش مقالات سرای مشاور قصد داریم درباره پدر و مادر بد و نحوه برخورد با آنها راهکارهایی را مطرح کنیم.
پدر و مادر بد چگونه هستند؟
مواردی وجود دارد که توسط هر کسی بد تلقی میشوند. مثل آزار جسمی، غفلت، آزار عاطفی و سوءاستفاده جنسی جزو صفات رفتاری هستند که اکثر آنها در گروه پدر و مادر بد قرار میگیرند.
اگر کسی دچار یکی از این اختلالها باشد باید فورا به مشاور مراجعه کند. اما فراتر از کودکآزاری و بیتوجهی کارهایی وجود دارد که والدین ممکن است انجام بدهند یا بگویند که گاهی ناخواسته میتواند منجر به پیامدهای جبرانناپذیری برای فرزندان شود.
فوقالعاده مهم است که میان تجربه یک لحظه بد با اینکه پدر و مادر بد هستند، تفاوت وجود دارد. گاهی برای فرزندان رفتار پدر و مادرها اینگونه تعبیر میشود که آنها میخواهند بگویند من باهوشم و تو خنگی یا من درست میگویم تو اشتباه میکنی و تو هیچ کاری نمیتوانی انجام دهی. اگرچه برخی از افراد درباره تربیت فرزندان اختلاف نظر دارند، اما بیشتر افراد دارای ویژگیهای مثبت و منفی در ارتباط با فرزندپروری هستند.
چگونه مشکلات با پدر و مادر را کمتر کنیم؟
۱. آرام بمانید
دعوا با پدر و مادر غیرمنطقی که شروع به انتقاد شدید میکنند را فراموش کنید. بهتر است به جای بحث متقابل و فریاد زدن روشهایی برای حفظ آرامش و کنترل در موقعیتی چالشبرانگیز را در پیش بگیرید.
تنفس آگاهانه و مدیتیشن را به شما توصیه میکنیم. این موارد کمک میکنند تا زمانی که مورد انتقاد و حمله والدین بد قرار میگیرید، آرامش خود را حفظ کنید. همچنین میتوانید علاوه بر تنفس و حفظ آرامش، انتقاد شدید پدر و مادر غیرمنطقی را با صفات مثبت خود جایگزین کنید.
۲. سعی کنید که موقعیت خود را بپذیرید.
اغلب دشوار است که بدانید مشکل از کجاست و گاهی امکان دارد احساس قدم گذاشتن روی پوست تخممرغ را تجربه کنید. آنها برخی از روزها خوب هستند و برخی از روزهای دیگر میتوانند وحشتناک باشند و با فریادها و اتهامات عجیب و غریبی شما را محکوم کنند. شما میتوانید با پذیرش موقعیت این امکان را به خود بدهید تا دلیل رفتارهای پدر و مادر خود را کشف کنید.
۳. به دنبال تلافی نباشید.
بحث و جدل فقط اوضاع را بدتر میکند. این باعث میشود که احساس وحشتناکی به شما دست دهد و چیزی هم تغییر نخواهد کرد. درعوض راههای سادهای برای کاهش دعوا با پدر و مادر وجود دارد، مثل اینکه پیشنهاد دهید یک فنجان چای درست کنید یا با صدای آرام صحبت کنید و از تماس مستقیم چشمی خودداری کنید.
اگر در هر مرحلهای از زندگی خود وسوسه شدید که والدین بدرفتار خود را به چالش بکشید و بهدنبال انتقام باشید، به خودتان یادآوری کنید که نمیتوانید برنده شوید و شانس اینکه به نتیجه مثبت برسید، بسیار کم است.
همچنین شما نمیخواهید که مانند آنها رفتار کنید. اجازه دهید گذشته بهمرور زمان پاک شود، کینهها را دور بریزید و سالها با خود حمل نکنید. فاصله خود را حفظ کنید و بهجای آن روی اینکه خودتان شخصیت بهتری داشته باشید، متمرکز شوید.
۴. به آینده خود امیدوار باشید
شما میتوانید حتی بدون تأیید پدر و مادر غیرمنطقی خود به فردی تبدیل شوید که میخواهید در هر زمینهای از زندگی قرار داشته باشید. نگرانی در مورد اعتماد به افراد اطراف خود کاملاً قابل درک است، بنابراین همه امور را به آرامی انجام دهید. با کسی که مانند والدین شماست و رفتار نابههنجاری دارد یا چون یک راه فرار محسوب میشود، تعامل نکنید.
گاهی ممکن است نگران این موضوع باشید که اگر بچهدار شوید، فرزند شما مشکلات با پدر و مادر بد را تجربه خواهد کرد؛ زیرا رفتار آنها روی شما تاثیر گذاشته است. بسیاری از روانشناسان باور دارند که بعید است از همان ابتدا به کودک خود توجه محبتآمیز داشته باشد یا او را تشویق و تمجید کنید. اما مداوم باید به خود یادآوری کنید که این کودک شماست و بدون خواسته خود پا به دنیا گذاشته و اکنون نیاز به محبت شما دارد.
۵. به خودتان ایمان داشته باشید
شما به هیچوجه نباید باور کنید که همان فرد بدی هستید که پدر و مادر غیرمنطقی شما ادعا میکنند. بهتر است فهرستی از ویژگیها و تواناییهای خود تهیه کنید و هدف داشته باشید، در هر کاری که انجام میدهید در محل کار یا با دوستان بهترین خودتان باشید.
اگر تمایل به انتقاد از خودتان دارید، به خود یادآوری کنید که گاهی همه اشتباه میکنند. مهم این است که از همه آن مشکلات زندگی درس بگیرید و در دفعات بعد بهتر عمل کنید.
۶. با کسی صحبت کنید که به او اعتماد دارید
مشکلات با پدر و مادر بد و زندگی با آنها ممکن است شما را به یک فرد منزوی تبدیل کند. شاید هم خواهر و برادری نداشته باشید که به آنها اعتماد کنید و دوستانتان هم بهاندازه کافی با والدین خود رابطه خوبی داشته باشند.
این امکان وجود دارد که با صحبت کردن دربارهی موقعیت خود احساس بدی مثل بیوفایی را تجربه کنید و به نوعی برای رفتار آنها خود را مقصر بدانید.
قبل از اینکه به چنین افرادی اعتماد کنید، در ابتدا آنها را امتحان کنید یا بسته به سنتان در ابتدا میتوانید با یک معلم دلسوز، یکی از بستگان بزرگتر که قابلاعتماد هستند یا حتی با شریک زندگیتان همصحبت شوید.
۷. مراقب سلامتی خود باشید
چالشها و مشکلات با پدر و مادر بد ممکن است شما را در شرایطی قرار دهد که از خود غافل شوید. به اندازه کافی غذای سالم نخورید، ورزش و خواب راحت هم نداشته باشید. همه این موارد باعث میشوند احساس قویتر و خوشایندتری داشته باشید. پیشنهاد میکنیم گاهی به خودتان غذای ساده بدهید، این غذای ساده میتواند شامل غذای روح مثل کتاب خواندن یا حمام کردن طولانیمدت یا بیرون رفتن با یک دوست مورد اعتماد باشد.
۸. با درمانگر صحبت کنید
گاهی ممکن است تعامل با پدر و مادر غیرمنطقی شما را به جایی برساند که به کسی نیاز داشته باشید تا با او صحبت کنید که هیچ نسبتی هم با شما نداشته باشد و بتوانید ۱۰۰درصد به او اعتماد کنید. یک انتخاب خوب برای چنین افرادی درمانگر است. درمانگران بهخوبی میتوانند به شما کمک کنند تا مشکلات خود را در خانه سامان بدهید و راهی برای مقابله با آنها بیابید.
یک درمانگر میتواند به شما و والدینتان کمک کند تا ارتباط بهتری داشته باشید. اگر تصور میکنید که والدینتان این پیشنهاد را نمیپذیرند یا حاضر به انجام چنین کاری نیستند، میتوانید با گفتن چنین جملاتی مثل من دوست دارم رابطه ما بهبود یابد، اما فکر میکنم به کمک فرد متخصص نیاز داریم، شاید بتوانید رضایت آنها را برای ارتباط با روان درمانگر جلب کنید.
سخن پایانی و خدماتی که میتوانید از سرای مشاور دریافت کنید
دعوا با پدر مادر بد بهخاطر اختلاف نظر، پرخاشگری و انتقاد شدید به رفتار و اینکه همیشه حق با آنهاست، میتواند باعث شکستن دل فرزند شود. بنابراین برای شما که بهعنوان یک فرزند به دنبال بهبود رابطه خود با والدینتان هستید پیشنهاد میکنیم که پیشاز انجام هر کاری آرامش خود را حفظ کنید، به آینده خود امیدوار باشید و در انتها با یک رواندرمانگر حرفهای ارتباط بگیرید.
سرای مشاور با ارائه خدمات مشاورهای بهصورت تلفنی و حضوری میتواند در این حوزه به شما کمک کند. یک درمانگر حرفهای و متخصص را به شما معرفی کند تا بتوانید ارتباط با پدر و مادر غیرمنطقی را بهبود ببخشید.