در حالی که استرس در میزان کم و طبیعی می‌تواند سبب بهبود سلامت و عملکرد بدن شود، استرس‌های شدید و طولانی مدت با بسیاری از بیماری‌های روانی و جسمی در ارتباط است که خود این بیماری‌ها نیز می‌تواند بر استرس بیافزاید و فرد را وارد یک چرخه معیوب کند. یکی از این بیماری‌ها ریزش مو است که در ادامه به توضیح بیشتر در این زمینه می‌پردازیم.

ریزش مو

مو دارای یک سیکل طبیعی است که شامل سه مرحله رشد، توقف رشد و استراحت است. در مرحله رشد سلول‌های مو به سرعت رشد می‌کنند و موی قدیمی را خارج می‌کنند. این مرحله بر اساس ژنتیک و عوامل مختلف برای هر تار مو ممکن است ۲ تا ۸ سال ادامه پیدا کند. بعد از آن رشد مو متوقف شده و در نهایت می‌ریزد تا تار موی جدید امکان رشد پیدا کند. به صورت طبیعی بیشتر موها در فاز رشد هستند و معمولا ۲۰ درصد از موها در مرحله ریزش قرار دارند. پس ریزش یک تعداد تار مو (حدودا ۷۰) در روز طبیعی است. اما اگر ریزش مو از این حد بیشتر باشد احتمالا فرد دچار بیماری ریزش مو شده است.

بیماری ریزش مو یک اختلال چند عاملی است و فاکتورهای مختلفی در ایجاد آن نقش دارد که از جمله آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ریزش مو ارثی

بارداری

جراحی

بیماری و کمبودهای تغذیه‌ای

مانند لیکن پلان، پسوریازیس، لوپوس، کیست تخمدان، عفونت‌های قارچی، فقر آهن، کم خونی و …

مصرف داروها

مانند داروهای شیمی درمانی و قرص‌های ضد بارداری

روش‌های بهداشتی و زیبایی

مانند استفاده زیاد از ماسک مو، اتو و سشوار

ریزش مو در اثر استرس

استرس طولانی مدت سبب می‌شود که عملکرد فیزیولوژیک بدن دچار اختلال شود که در نتیجه آن ممکن است فولیکول‌ها توان لازم برای رشد مو جدید را نداشته باشند یا موها سریعتر وارد فاز استراحت شوند. در بعضی موارد استرس سبب ایجاد واکنش خودایمن در بدن شده که در آن گلبول‌های سفید به فولیکول‌های مو حمله می‌کنند و بر اثر آن ریزش مو سکه‌ای ایجاد می‌شود.

درمان استرس و توقف ریزش مو

اگر ریزش مو در نتیجه استرس ایجاد شده باشد، بعد از برطرف شدن استرس متوقف خواهد شد و رشد مو به حالت قبل باز می‌گردد. در این حالت مراجعه به روانشناس و مشاور بسیار کمک کننده است. در بسیاری از مواقع بینش‌های اشتباه مانند تمایل به تایید گرفتن از دیگران، توقع این که اتفاقات مطابق میل فرد باشد، توقع این که دیگران هیچ اشتباهی نداشته باشند و سایر موارد سبب ایجاد استرس می‌شود.

مشاور با استفاده از تکنیک‌های مختلف، باورهای نادرست را در فرد اصلاح می‌کند و با افزایش ظرفیت و افزایش سازگاری با محیط، سبب کاهش میزان استرس در مراجعه کننده می‌شود که به دنبال آن بهبود عملکرد بدن نیز حاصل خواهد شد.

بیماری توهم یا پارانویا به بیماری گفته می‌شود که در آن فرد نسبت به دیگران و موقعیت‌های مختلف مشکوک است. هر چند توهمات این بیماران به لحاظ عقلی امکان پذیر است، اما دلایل منطقی و کافی برای داشتن این افکار وجود ندارد. باید توجه داشت که بیماری توهم با اسکیزوفرنی فرق دارد. هر چند بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نیز ممکن است این حالت‌ها را تجربه کنند، اما برای تشخیص اسکیزوفرنی در یک بیمار تنها وجود این نشانه‌ها کافی نیست. در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، افراد توانایی تشخیص واقعیت از خیال را ندارند و در انجام فعالیت‌های روزانه خود دچار اشکال می‌شوند که این حالت‌ها در بیماری پارانویا مرسوم نیست. در واقع بیماری اسکیزوفرنی به میزان بیشتری با مشکلات روانی در ارتباط است.

انواع توهم در بیماری توهم

در این نوع بیماری افراد ممکن است توهمات مختلفی را تجربه کنند. در یک حالت بیمار ممکن است تصور کند رابطه‌ای عاشقانه با یک فرد مشهور دارد. در حالت دیگر فرد خیال می‌کند که دارای یک نیرو و توانایی بالقوه و خاص می‌باشد. همچنین اشخاص مبتلا به پارانویا ممکن است تصور کنند که همسرشان به آن‌ها خیانت می‌کند. یکی از حالت‌های شایع دیگر این است که فرد فکر می‌کند یکی از اعضای خانواده یا دوستانش در خطر است و ممکن است اتفاق بدی برای او بیفتد. گاهی نیز دیده شده که توهم در خصوص سلامتی فرد است و بیمار تصور می‌کند که دچار نقص یا بیماری شده است. همچنین این بیماران ممکن است مجموعه‌ای از انواع توهمات گفته شده را نشان دهند.

درمان بیماری توهم

درمان بیماری توهم ممکن است با چالش‌هایی روبرو باشد، چراکه این بیماری پنهان است و معمولا توسط خانواده و اشخاصی که با بیمار در ارتباط هستند، شناسایی نمی‌شود. در مواردی که بیماری شدت یافته و در انجام فعالیت‌های روزانه بیمار اختلال ایجاد می‌کند، معمولا درمان با پیشنهاد اعضای خانواده شروع خواهد شد.

درمان این بیماری معمولا به وسیله دارو و یا روان درمانی انجام می‌پذیرد. در صورتی که بیمار دچار اضطراب و استرس باشد، داروهای ضد اضطراب نظیر دیازپام برای وی تجویز خواهد شد، اما در صورتی که توهمات شدید باشد، داروهایی ضد روان‌پریشی مانند هالوپریدول یا تیوریدازین تجویز می‌شود. مصرف دارو باید توسط یکی از اعضای خانواده پیگیری شود، زیرا ممکن است این افراد به دلیل بدبینی زیاد از مصرف دارو خودداری کنند. جلسات روان درمانی برای این نوع بیماران بسیار کمک کننده است اما ممکن است با چالش‌هایی روبرو شود زیرا افراد دچار بیماری توهم به سختی با مشاور خود ارتباط برقرار می‌کنند و به دلیل شک و بدگمانی ممکن است علاقه‌ای به ادامه درمان نشان ندهند.

حسادت یک احساس ناراحت کننده است که ممکن است زمانی احساس شود که یکی از نزدیکان و اطرافیانمان به موفقیتی دست پیدا کند، که ما آرزوی آن را برای خود داشته‌ایم. حتی ممکن است تصور کنیم که این موقعیت و موفقیت سزاوار او نبوده است. حسادت کم و بیش در همه انسان‌ها وجود دارد، اما شدت آن در افراد مختلف متفاوت است. زمانی که این احساس شدت پیدا کند، بیماری‌ها و مشکلات بسیاری برای فرد حسود و چه بسا اطرافیانش ایجاد خواهد کرد.

در بعضی مواقع افراد در صورت موفقیت اطرافیانشان برای آن‌ها خوشحال می‌شوند، اما برای خودشان ناراحت هستند که چرا به آن موقعیت نتوانسته‌اند دست پیدا کنند. در این حالت اگر فرد بتواند حسادت را در خود ببیند و به آن واقف باشد، راحت‌تر می‌تواند با حس خود کنار بیاید یا بر آن غلبه کند. اما در بعضی مواقع افراد نه تنها برای آن فردی که به موفقیت دست یافته خوشحال نمی‌شوند، بلکه آرزو می‌کنند که آن فرد موقعیتش را از دست بدهد و چه بسا در از بین بردن شادی او قدم بردارند. در این حالت حسادت توانسته ریشه بیشتری در این افراد بدواند که از بین بردن آن به تمرین و مهارت بیشتری نیازمند است.

در ادامه به بررسی علت حسادت و روش‌های مقابله با آن می‌پردازیم.

چرا حسادت می‌کنیم؟

بعضی از افراد برای این‌که بتوانند خودشان را دوست داشته باشند و از خود راضی باشند، نیاز دارند که احساس کنند از بقیه بهتر هستند. زمانی که این افراد متوجه موفقیت و توانایی افراد دیگر می‌شوند، احساس خطر می‌کنند و به این دلیل ممکن است احساس ناراحتی داشته باشند. این افراد از موقعیت‌ها و توانایی‌های خود به عنوان پوششی برای ضعف‌ها و کمبودهایی که دارند استفاده می‌کنند و شاید در ظاهر با اعتماد به نفس به نظر آیند، اما در درون خود حتی اگر متوجه آن نباشند، احساس بی‌ارزشی می‌کنند.

همچنین افرادی که در کودکی توسط والدینشان با افراد دیگر به طور مکرر مقایسه شده‌اند نیز ممکن است در بزرگسالی بیشتر حس حسادت را تجربه کنند. در حالت دیگر زمانی که اشخاص تمایل زیادی به مرکز توجه بودن دارند، وقتی شخص دیگری مورد توجه قرار گیرد، حس حسادتشان برانگیخته می‌شود.

غلبه بر حسادت

برای از بین بردن حسادت در مرحله اول شما باید بتوانید این حس را در خود شناسایی کنید و آن‌ را ببینید. اکثر افراد تصور می‌کنند که خودشان خوب هستند، اما دیگران تنگ نظر و بخیل‌اند. باید بدانیم که همه ما کم و بیش با حسادت درگیر هستیم. بعد از این که این حس را در خود شناسایی کردید، بهتر است که علت آن را ریشه یابی کنید. زمانی که بدانید چه بینش اشتباهی در شما حس حسادت را تقویت می‌کند، راحت‌تر می‌توانید آن را کنار بگذارید. همه ما به اشتباه فکر می‌کنیم که بعضی از رفتارهایمان دست خودمان نیست و به دلیل تربیت اشتباه یا دلایل دیگر در ناخودآگاهمان نهادینه شده است. اما باید بدانیم که اکثر رفتارهایمان قابل کنترل است و تنها به دلیل تکرار زیاد، آن رفتار در شرایط خاص بروز پیدا می‌کند. در صورتی که علت رفتارهایمان مشخص شود، با انتخاب خود می‌توانیم آن‌ها را با رفتارهای صحیح جایگزین کنیم. بهتر است به منظور ریشه‌یابی رفتارهای اشتباه خود، از کمک روانشناسان مجرب در این زمینه بهره‌مند شوید.

در مرحله بعد شما باید خواسته‌ها و علایق خود را شناسایی کنید و در جهت رسیدن به آن‌ها قدم‌های درست بردارید. اکثر افراد احساس می‌کنند که دیگر برای رسیدن به خواسته‌هایشان زمان و آزادی عمل کافی ندارند، اما غالبا این‌گونه نیست و افراد خود را در زندانی حبس کرده‌اند که زندانبانش خودشان هستند. زمانی که در جهت اهداف خود حرکت می‌کنید، دیگر از موفقیت دیگران ناراحت نمی‌شوید و حتی می‌توانید از مهارت و توانایی آن‌ها برای رسیدن به خواسته خود استفاده کنید و با آن‌ها رابطه دوستانه برقرار کنید.

همچنین باید به این درک برسید که خوشحالی شما در گرو خوشحالی دیگران است و همه با هم باید رشد کنیم. زمانی که فردی خوشحال است، با اطرافیانش بهتر رفتار خواهد کرد که این رفتار مثبت موج مثبتی ایجاد می‌کند که در نهایت ممکن است شما را هم دربر بگیرد. باید توجه داشته باشید که در زندگی اجتماعی همه افراد به یکدیگر متصل هستند.

دوستی دختران و زنان مطلقه با مرد متاهل یکی از مواردی است که نیاز به توجه و آسیب شناسی بیشتر دارد؛ چراکه به بنیان خانواده به عنوان عضو اصلی جامعه آسیب وارد خواهد کرد و مشکلات اجتماعی بسیاری در پی خواهد داشت. این نوع روابط با انگیزه‌های مختلفی ممکن است ایجاد ‌شود. در بعضی دیگر از موارد هم به صورت اتفاقی پیش آمده و هر دو طرف بدون خواست خود در این رابطه قرار می‌گیرند. در ادامه به بررسی دلایل ایجاد و آسیب‌های این نوع رابطه خواهیم پرداخت.

علت ایجاد رابطه دوستی با مرد متاهل

بسیاری از خانم‌ها به دلیل کمبود محبت و مشکلات عاطفی وارد این گونه روابط می‌شوند. کمبود محبت تنها محدود به عدم محبت به فرزند نیست بلکه مشکلات میان والدین سبب ایجاد کمبود عشق در فرزندان خواهد شد. توجه و احترام پدر به مادر، به کودک دختر نشان خواهد داد که ارزشمند است و در آینده شایسته عشق و احترام از طرف مرد زندگی‌اش است.

از دلایل دیگر می‌توان به نیاز به تکیه‌گاه و تأمین مخارج زندگی اشاره کرد. بسیاری از خانم‌ها به دلیل نداشتن درآمد کافی و نیاز به سرپناه تن به این نوع رابطه خواهند داد.

 

در سایر موارد نیز این نوع رابطه به دلیل دوستی‌های اجتماعی میان زن و مرد به طور ناخواسته ایجاد خواهد شد. زمانی که افراد چهارچوب‌های مشخصی برای روابط اجتماعی خود نداشته باشند ممکن است رابطه‌شان از دوستی فراتر رفته و جرقه‌های احساسی میانشان ایجاد شود.

علت تمایل مردهای متاهل به روابط خارج از ازدواج

در بسیاری از موارد زمانی که مرد به طور کامل نیازهایش در زندگی زناشویی برطرف نشود، ممکن است به دنبال تامین نیازهایش خارج از خانواده باشد. در برخی موارد نیز مرد متاهل خودش به طور آگاهانه به دنبال فرد جدید نیست اما زمانی که با فرد جدیدی آشنا می‌شود که یکی از خلأهای او را تامین کند به طور ناخواسته به او احساس پیدا خواهد کرد.

در سایر موارد نیز فرد خودش هم نمی‌داند چه می‌خواهد و درک درستی نسبت به رابطه با جنس مخالف نداشته و به دنبال لذت طلبی بیشتر و هوس‌هایش وارد این گونه روابط می‌شود.

آسیب‌های برقراری رابطه دوستی با مرد متاهل

کسانی که با مرد متاهل وارد رابطه می‌شوند باید بدانند که نمی‌توانند رابطه‌ای سالم مانند روابط دیگر تجربه کنند. رابطه‌ای که با دروغ و پنهان کاری باشد، اثرات بدی برای طرفین در پی خواهد داشت که سبب بیماری‌های روانی و فیزیکی خواهد شد. همچنین شما نمی‌توانید هر زمان که می‌خواهید با او تماس بگیرید و او را ببینید که در نتیجه‌ آن نیازهای احساسی شما به طور کامل برطرف نخواهد شد.

اگر همسر مردی که با او ارتباط دارید متوجه رابطه پنهانی شوهرش با شما شود، دچار آسیب‌های روحی فراوانی خواهد شد که در صورت داشتن فرزند به او نیز منتقل می‌شود و آسیب‌های بسیاری برای خانواده در بر خواهد داشت.

حتی اگر فرد قصد جدایی از همسرش را داشته باشد و رابطه شما به ازدواج نیز ختم شود، مشکلاتی که بر سر راه شما قرار می‌گیرد بسیار بیشتر از حالت معمول خواهد بود. همچنین در بسیاری از موارد مردی که توانایی تعامل با همسرش را ندارد و از مهارت کافی برای حل مشکلات خانوادگی برخوردار نیست، معلوم نیست که در ارتباط با شما هم بتواند رفتار صحیحی داشته باشد و چه بسا در صورت بروز مشکل به جای تعامل و تلاش برای حل مشکل بازهم به دنبال تامین نیازهایش خارج از رابطه با شما باشد.

نحوه بر خورد در این شرایط

اگر در شرایطی این چنین قرار گرفته‌اید بهتر است به جز منافع خود، به فکر منافع خانواده طرف مقابلتان هم باشید و آسیب‌هایی را که به آن‌ها وارد می‌شود، در نظر بگیرید زیرا آسیب‌ به آن‌ها به طور غیر مستقیم بر زندگی شما هم تأثیرگذار خواهد بود. بهتر است به صدای ذهنتان که شما را به رابطه با طرف مقابلتان سوق می‌دهد، گوش ندهید و رابطه خود را با او قطع کنید. اجازه دهید که فرد مقابلتان بدون وجود شما رابطه‌اش را بررسی کند و تصمیم بگیرد. در صورتی که بدون حضور شما رابطه‌شان به جدایی منتهی شد، می‌توانید به رابطه مجدد با وی بیندیشید.

در صورتی که همسر مردی که با او رابطه دارید، بنا به دلایلی موافق رابطه شماست و رضایت دارد، آسیب‌های ناشی از این گونه ارتباط کمتر خواهد شد و در صورتی که خود شما هم مشکلی نداشته باشید می‌توانید به رابطه‌تان ادامه دهید.

اگر در شرایط این چنین قرار گرفته‌اید و نمی‌توانید به تنهایی تصمیم گیری کنید بهتر است که از کمک مشاورین با تجربه در این زمینه برخوردار شوید تا بتوانید تصمیم گیری راحت‌تر و سریع‌تری داشته باشید.