مقالات روانشناسی مرکز مشاوره تلفنی سرای مشاور
بررسی جامع مصرف علف و کشیدن گل
/در مشاوره ترک اعتیاد /توسط سرای مشاوراعتیاد به علف
گل یا علف از مشتقات گیاه شاهدانه هستند و برخلاف باور مصرفکنندگان مانند حشیش نوعی ماده مخدر بهحساب میآیند.
مراقبین در جریان باشند که این مواد بهصورت سیگار یا قلیان مصرف میشود. برخی هم آن را در هنگام پخت کیک یا شیرینی استفاده میکنند.
علت مصرف گل
برخی افراد به جهت شادی و خارج شدن از یکنواختی احوال روی به مصرف گل یا علف میآورند. آنگونه که مصرفکنندگان بیان میکنند یا از کسی شنیدهاند که علف موجب شادی و انگیزه میشود یا اینکه یکبار آن را تجربه کردهاند و جذب مصرفشدهاند.
سرخوشی کاذب ناشی از مصرف در کوتاهمدت فرد را امیدوار میکند و از آن زمان به بعد موجب وابستگی روانی به مصرف میشود.
از علایم مصرف گل یا علف چیست؟
وابستگی روانی، عصبی شدن، پرخاشگری، افسردگی، افزایش اشتها، قرمز شدن چشمها، پایین آمدن حافظه، سندرم بیانگیزگی، لطمهی تحصیلی، بیتفاوتی به اتفاقات اجتماعی اطراف از علائم و عوارض مصرف این ماده است.
خوابآلودگی، چرت دائمی، یبوست، تیره شدن پوست، تضعیف حافظه، عدم احساس مسئولیت، اثرات سوختگی در انگشتان، کاهش میل جنسی، تغییر حالت غیرطبیعی مردمک چشم، غیبتهای کاری و تحصیلی، افت عملکرد شغلی، خلقوخوی متغیر، بدبینی به خانواده، بیحوصلگی و کنارهگیری از ارتباط با بستگان از علائم مصرف گل یا علف است.
آیا مصرف علف یا گل اعتیاد آور است؟
بله، مصرف علف اعتیاد مغزی و روانی ایجاد میکند. چنانچه گیاه بهطور منظم مصرف نشود؛ روحیه و خلق فرد پایین میآید، تحریکپذیر و پرخاشگر میشود.
وابستگی روانی علف چگونه است؟
بدن به مصرف علف عادت نمیکند اما این مغز است که به دریافت این ماده عادت میکند. فرد ازنظر روانی به گیاه وابسته میشود و در صورت مصرف نکردن روحیهی خوبی نخواهد داشت.
فردی که نتوانسته حال روحی خودش را دچار تغییر و تحول کند با مصرف علف هیجانهای برانگیخته و شادی را تجربه میکند و در صورت مصرف نکردن ازنظر روانی به هم میریزد.
فواید مصرف علف
مصرف این گیاه باعث برانگیختگی و ایجاد شادی می شود. این دارو اثرات درمانی در مورد حالت تهوع و استفراغ دارد. اثرات دارویی این ماده در درمان سرطان هم بررسی شده است. مصرف این دارو در کوتاه مدت به افزایش اشتها کمک می کند و برای بیمارانی که دچار ضعف ایمنی بدن می شوند بکار می رود.
با مصرف کننده علف چگونه باید برخورد کنیم؟
وقتی نسبت به مصرف برخی افراد اعتراض میشود فکر میکنند که نیت و قصد ترساندن آنهاست. بهتر است که سن و شرایط مصرف فرد به مشاور توضیح داده شود تا مشاور صحبت انگیزشی کارآمد در ارتباط با این فرد را طراحی کند.
مشاور توجه مراقب یا خود فرد را به این نکته جلب میکند که خودش عزیز و باارزش است اما رفتارش را تأیید نمیکند و این مصرف است که پذیرفتنی نیست.
مرز خطر مصرف علف یا گل چیست؟
مصرف این ماده در یک موقعیت محدود باعث آسیب روحی میشود اما خطر مستقیم فیزیکی ندارد. چنانچه در اثر صدمهی روانی از یکسو فرد به مرحلهای از توهمات برسد ممکن است برای خودش یا کسانی که نزدیک او هستند تهدید و خطر محسوب شود، از سوی دیگر اگر به دلیل بیپروایی رفتارهای خطرناکی مثل رانندگی با عواقب تصادف داشته باشد موجب خسارت جانی میشود.
روانشناس چگونه به درمان یا ترک مصرف گل یا علف کمک میکند؟
روانشناس در وهلهی اول برای مشاورهی مصرف غیرضروری چنین موادی بررسی میکند که فرد در چه مرحلهای است. با بررسی دلایل مصرف و آسیبهای ناشی از مصرف انگیزهی فرد به جهت ترک مشخص میشود. آنچه عملکرد فرد را کاهش داده بررسی میشود و تکنیک تفکیک و طبقهبندی مسائل به فرد آموخته میشود.
در مورد مصرف گیاهان شادی زا شرایط روحی فرد قبل شروع مصرف، حین مصرف و در فرآیند ترک ارزیابی میشود. مشاور زمینه اختلالات اضطرابی و افسردگی فرد را شناسایی و درمان میکند. بهوقت درمان لازم است به فاکتورهای افسرده ساز همزمان با مصرف توجه کرد.
مشاور زمینهی خانوادگی بیحوصلگی و بیانگیزگی را بررسی میکند. مشاور فرد را در فرآیند خودتنظیمی، تعدیل هیجانی متناسب با شناخت همراهی میکند. اجرای تکالیف ارزیابی و تقسیم انگیزههای درونی و بیرونی در مورد فعالیتهای روزمره به فرد در تسلط بر حال خود و اجتناب از مصرف کمک میکند.
درمان سرد مزاجی زنان
/در مشاوره جنسی /توسط سرای مشاورسردمزاجی زنان
سردمزاجی بیشتر با آسیبپذیری روانی فرد مرتبط است و در درجه بعدی منشأ زیستی دارد و به تغذیه مربوط است. کم میلی جنسی معمولاً به شرایطی اشاره دارد که میل یک فرد نسبت بهطرف مقابل کمتر است اما سردمزاجی به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد و تا زمانی که آن فاکتور مرتفع نشود مشکل باقی است.
آیا فردی که سردمزاج است از رابطه جنسی لذت میبرد؟
چنانچه شرایط تحریک عالی برای زنی که به کم میلی جنسی مبتلاست، فراهم باشد بهشدت بیشتری برانگیخته میشود و همین بخشی از درمان است. ازآنجاییکه سرد مزاجی تداخلی است که بدن فرد و ذهنیت او از رابطه جنسی را تحت تأثیر قرار میدهد، مسیر پیچیدهتری برای حل این مسئله باید طی شود.
داروهای گیاهی و سردمزاجی
بسیاری از افراد از داروهای گیاهی برای درمان سردمزاجیها استفاده میکنند. همانطور که هر دارویی برای فرد خاصی تجویز میشود، در درمان این اختلال جنسیت در نوع داروی انتخابی بسیار اهمیت دارد. با مصرف دارو بدن زن و مرد دچار تغییراتی میشود که برای رابطه جنسی آمادگی داشته باشند. با توجه به این نکته قابلتوجه است که هر جنسیتی در هر نوع درمانی به مداخلات خاص خودش نیاز دارد.
سبک زندگی خانمها ازجمله برنامهریزیهایشان در زمان خوابیدن، هیجانهای بروز یافته در خوابشان، چگونگی تغذیه و ورزش، مسائل روزانه و بنابرآنها مشکلات روزمره، ارتباطهای بین فردی، ریسکهای شغلی، ترسها و استرسهای روزمره هستند که بر مزاج و توان جنسی آنها مؤثر است.
روانشناس در مورد سردمزاجی زنان از بعد روانی چه کمکی میکند؟
چنانچه خانمی در اثر تجربه رابطه جنسی در برههای درد فیزیکی یا درد روانی رابطهی اجباری را احساس کند، خاطرهی این درد ممکن است موجب تداعی درد و اجتناب از رابطه جنسی شود. روانشناس در این موقعیت از فنهای ترمیم گذشته جهت بهبود حال فرد استفاده میکند. در صورت لزوم تمرینهای شناختی و رفتاری مخصوص فرد و شریک جنسی او نیز ارائه میدهد و در جلسات بعدی مشاوره، پیشرفت فرد را ارزیابی میکند.
تاثیر آسیب کودکی در سردی جنسی
چنانچه آسیبهای واردشده به فرد در دوران کودکی اتفاق افتاده باشد، اجتناب از نزدیکی به بیشتر زنان تعمیم داده میشود و فرد با مقاومت شدیدی برخورد میکند. بعد از روابط عاطفی و جنسی رضایتبخش احتمال سردمزاجی در چنین افرادی پایین است ولی در صورت بروز لازم است که روانشناس در تغییر و تعدیل باورهای قالبی مداخله کند.
درمان سردی جنسی با روش تأثیر متقابل:
روانشناس با بررسی الگوی ارتباطی خانم و همسرش، به تأثیر متقابل اختلافات زناشویی، بیتفاوتیهای عاطفی یا مشکلات جنسی مرد بر مزاج خانم توجه میکند و درمان سیستمی لازم را برای حل همهجانبه فضای رابطهشان بکار میگیرد.
برخی مسائل زندگی مثل بیماری همسر، معلولیت فرزند، مشکلات مالی شدید، فقدان دردناک یکی از عزیزان زمینه نوعی شوک عصبی را برای خانمها فراهم میکند که انگیزهی لذت بردن از زندگی را سرکوب میکنند و دچار سرد مزاجی میشوند.
افراد درونگرا چگونه هستند؟
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاورگرایشهای درونگرایی و برون گرایی
گرایش در لغت به معنای میل و رغبت، قصد و اراده است؛ بنابراین وقتی از گرایشها صحبت میکنیم منبع افکار، رفتارها و انگیزههای فرد درونی است یعنی با رضایت شخصی، این گرایش برایش خوشایند میشود.
گرایش در روانشناسی تمایل فرد در تفسیر یا ارزیابی هر موضوعی است. برخی گرایشها هوشیارانه و برخی نا هوشیارانه تنظیم میشوند. یکی از حیطههای گرایش با تقسیمبندی درونگرایی و برون گرایی بیان میشود که فرد به انتخاب نوع شخصیت خود، گرایش دارد و تحتفشار نیست.
درونگرایی
درون گرایی انتخابی است که فرد برخلاف افراد خجالتی یا اجتنابی، از تنهایی خودش تسکین پیدا میکند و از این حال لذت میبرد.
روانشناس در مشاوره فردی یا اطرافیان فرد، ویژگی درونگرایی را از سایر تداخلات مشخص و تفکیک میکند. دانستن این نکته که گرایش درونی فرد تا چه حدی در ایجاد علائم آزاردهنده و ناخوشایند نقش دارد، مشاور را به سمت یافتن احتمال و تحولات ممکن هدایت میکند.
درون گراها چگونه خود را تنظیم میکنند؟
دقیقاً مهمترین نکته اینجاست که دیگران بهراحتی چنین گرایشی را نمیتوانند تغییر دهند. افراد درونگرا اغلب در تنهایی برای سایر گرایشهای خود برنامهریزی میکنند، از قبل خود را تنظیم میکنند و بعد طبق چیدمان ذهنیشان رفتار میکنند.
لزوم تحول در گرایش:
گرایشها منبع شخصی و نمود خارجی دارند و در ارتباط بین فردی بروز علائم موجب ناسازگاری و اختلافنظر میشوند. در چنین موقعیتی است که فرد درون گرا یا خودش به دنبال سازگاری با مشاور در ارتباط است یا به دلیل اعتراض نزدیکان به این نقطه رسیده است. روانشناس تغییر را به فرد تحمیل نمیکند اما تأثیر گرایش فرد در بروز ناملایمات ارتباطی را هم انکار نمیکند.
درون گرایی، به معنای ناتوانی یا منزوی بودن نیست.
هیچکس قضاوت شدن را دوست ندارد! بسیاری از افراد وقتی پرخاشگری، جنجال، توهین را تجربه میکنند حاضرجواب هستند و بهسرعت از خودشان با تکیه به اصولی مراقبت میکنند. افراد درون گرا هم توانمندی لازم در مراقبت و دفاع از خود را دارند اما عادت به این دارند که در موقعیت تنش وضع تهاجمی نگیرند و اول در خلوت خودتنظیمی خودشان موقعیت را تحلیل کنند. اگر این روال بدون آسیب پیش برود بهتر است اما همیشه و همهجا اینطور نمیشود.
روانشناس چگونه فرد درونگرا را بهپیش سوق میدهد؟
در موقعیتی که چنین خود تحلیلیهایی فرد درون گرا را درگیر تعارضهایی کند که نتواند از پس آن چالش بربیاید، روانشناس با کمک تکنیکهای شناختی و رفتاری، ذهن آگاهی، تحلیل محتوای هیجانی و …ابهام فرد را تحلیل میکند.
مشاور راههای ابراز هیجان، درک همدلانه، اعتراض جراتمندانه بدون پرخاشگری را به فرد میآموزد، لزوم بداهه گویی در برابر طعنههایی مثل افسرده انگاری و … را برای فرد تبیین میکند و فرد بهتناسب شرایط، نگرش و سبک مقابلهی یادگیری شده را بکار میگیرد. ممکن است اطرافیان به رفتار فرد درونگرا اعتراض کنند اما او سریعاً به آنها پاسخی ندهد درصورتیکه سادهترین جمله این است که من هم حق انتخاب در نوع خاص خودم را دارم.
ارتباط محدود افراد درون گرا
افراد درون گرا اغلب روابطی عمیق با تعداد دوستان محدودی دارند. با توجه به شناخت عمیقی که این افراد از دوستان خود دارند احتمال بروز اختلاف کمتر میشود اما صفر نمیشود. چنانچه رفاقت و دوستیهای افراد درونگرا دچار مسئلهای شود به دلیل تمرکز عاطفی شدید آسیبپذیر هستند.
افراد درون گرا از دوستی و روابط خود با مشاور حرف میزنند، از او راهنمایی میخواهند و درصورتیکه شکست عاطفی را تجربه کرده باشند به تشخیص و خودشناسایی های روانشناس بهتر اعتماد میکنند. این موقعیت کمک میکند که افراد درونگرا در رابطه امن درمانی خارج از خودشان، یک نفر دیگر را شریک بازسازی روحی خود کنند.
جامعه از افراد درونگرا چه اثری میپذیرد؟
افراد درونگرا میتوانند تأثیر صامت و بسیار کارآمدی بر سیستمهای شغلی و اجتماعی داشته باشند. این افراد میتوانند در حوزههایی که به تمرکز نیاز دارند متخصص باشند. موقعیتهای شغلی که بسیار پرتنش یا پر رفتوآمد هستند برای این گرایش مناسب است، افراد درونگرایی که خارج از محیط کار در تنهایی خود خلوت میکنند، قدرت تمرکز و پرانرژی شدن خارقالعادهای دارند و در ساعات کاری با تسلط، آرامش و بازدهی بالایی نقش خود را ایفا میکنند.
طلاق عاطفی
/در روانشناسی طلاق /توسط سرای مشاورطلاق عاطفی همانطور که از نامش پیداست حال ازدواجی است که نه راه پیش دارد، نه راه پس؛ فضایی از بیتفاوتی است که در بستری از زمان حرکت میکند. در طلاق عاطفی این خانواده نیست که زمان را سپری میکند؛ این زمان است که آدمها را پیش میبرد.
آشفتگی روانی در طلاق عاطفی:
طلاق عاطفی فضایی است که قبل آن شروعی پرانرژی بوده و بعد از آن پایانی سست به نظر میآید. آهنگ افتانی که در طلاق عاطفی حواس زن و مرد را به خودش جلب میکند، آنها را دچار فشار عصبی میکند. روانشناس در چنین موقعیتی مخاطب را درک میکند، به او کمک میکند تا این آهنگ را از ذهن خود خارج کند و موجب آشفتهتر شدن موقعیت نشود.
در موقعیت طلاق عاطفی که هر دو نفر با ناپختگی در بروز مشکل سهم زیادی دارند، هرکدام دیگری را مقصر میداند اما یک نفر بیشتر و دیگری کمتر این جدایی را میخواهد.
اختلال روانی در طلاق عاطفی:
کسی که فکر کند چارهای ندارد و مجبور است دست روی دست بگذارد، دچار استیصال و درماندگی میشود که روانشناس با توجه به شرایط فرد، طرح مداخله مناسب را پیگیری میکند. در پی فشار عاطفی، افسردگی، اضطراب، پریشانی و رهایی از قالب خانواده، سلامت روان فرد را تضعیف میکند.
مراحل طلاق عاطفی:
وقتی فردی با یک مشکل به مشاور مراجعه میکند، اولویت کار مشاوره تشخیص موقعیت و مرحلهای است که فرد در آن قرار دارد و نیازی که به مشاور دارد. مشاور مراحل طلاق عاطفی که شامل سرزنش، غم و فقدان، خشم، تنهایی و بازگشت به زندگی فردی است را در نظر دارد و مطابق با افکار و اظهارات هیجانی فرد وی را بر شرایط مسلط میکند.
مشکلات هم زمان با طلاق عاطفی:
تنوعطلبی، خیانت، دروغگویی و … که در فضای طلاق عاطفی حتی یکبار بهعنوان اولین بار تجربه میشوند از عواملی هستند که عواطف زوجین را از هم بیشتر تفکیک میکند.
فاکتورهای آسیب پذیر
زوجین در موقعیتی هستند که حس، نشاط و درک متقابل احساسی ندارند، بدون تفاهم و با دلخوری در کنار هم زندگی میکنند. از برخوردهای هم دچار سوءتفاهم میشوند و اعتماد لازم را به یکدیگر ندارند. روانشناس با بررسی فاکتورهای ارتباطی که دچار آسیب شدند، راهکارهای لازم جهت بازسازی رابطه و اعتماد را تبیین میکند.
وابستگی زوجین در طلاق عاطفی کدامند؟
اغلب وابستگیهای اجتماعی و اقتصادی و وابستگی در مورد نقاط مشترکی همچون فرزند، کار، مغازه، ساختمان یا … موجب تداوم ازدواج در فضای طلاق عاطفی میشود. بهمرور زمان با ارزیابی قدرت وابستگیها و قدرت جدایی زوجین به یک سمت پیش میروند.
گاهی زوجین در فضای طلاق عاطفی در بهبود رابطه و عواطف بین زوجی موفق میشوند اما چنین نتیجهای موقتی است و مدام به مرحله همخانه بودن میرسند.
روانشناس در چنین وضعیتی با تمرینهای متمرکز بر چالش به طرفین در مدیریت وضعیت شناختی و هیجانی طرفین کمک میکند.
پوشش به کدام نیازها مانع پیشرفت طلاق عاطفی میشود؟
حمایت و حمایت و حمایت خودانگیخته از نیازهای طرف مقابل با رعایت اعتمادبهنفس شخصی به گره خوردن حال طرفین به یکدیگر کمک میکند. مشاور با بررسی انرژی و میزان همراهی فرد، توان و انگیزه وی در گذراندن وقت با شوهرش به خوشی و تفریح را تقویت میکند. در مورد خانمها نیز جلسات مشاوره در حیطهی مذاکره و گفتوگو، صمیمیتی همدلانه و تعهد خانوادگی مدیریت میشود تا شوهرش برای درک او بیشتر توجه نشان دهد.
چگونه نه بگوییم؟
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاورنه یعنی چه؟
واژهای بسیار قدرتمند و ضروری که
- به نسبت یک چاقوی جراحی شما را نجات میدهد
- و به نسبت یک چاقو در دعوا دیگری را تخریب میکند.
مراقب باشید این چاقو را در برابر چه کسی و برای محافظت از چه جنبهای تیز میکنید. مهم نیست دیگران چه فکری میکنند، مهم این است که شما از نتیجهی این ارزیابی و تصمیمتان احساس رضایت شخصی داشته باشید.
افراد در برابر تقاضای دیگری چند نوع برخورد دارند؟
- بله گفتن از روی بیمیلی، خود را وفق دادن بهنوعی در تله افتادن.
- نه تدافعی، حمله به متقاضی، موجب خشم و عصبانیت فرد شدن.
- طفره رفتن از پاسخ، عقبنشینی و اجتناب از موقعیت.
- نه مثبت و مؤثر؛ با آرامش تقاضایی را رد کردن درحالیکه برای دیگری احترام و ارزش قائل هستند.
باور به ناتوانی
برخی افراد خود را بابت تمام نه هایی که نگفتند سرزنش میکنند، با دیگران مشورت میکنند و خود را «ناتوان» باور میکنند. روانشناس شما را بابت نه هایی که گفته نشد قضاوت نمیکند، بلههای شما را زیر سؤال نمیبرد. مشاور کمک میکند حال و افکار آن روزها را بشناسید و یادتان بیاید همهچیز در اختیار شما بوده است، شما انتخاب کردید که بهجای یک نه به دیگران بله بگویید. مشاور شما را به درکی میرساند که نه گفتن یا بله گفتن را اختیار خود بدانید و این رفتار را بهصورت نوعی ناتوانی باور نکنید.
نه گفتن درست چگونه است؟
زمانی که برای بهتر شدن شرایط خودتان نه بگویید، سیاستی داشته باشید و بلههای خوبی بشنوید، بدون ناراحت کردن دیگران بتوانید شرایط را مدیریت کنید، بهخوبی نه گفتهاید.
مشاور راهنمایی میکند که در هر موقعیتی شما فقط مسئول و دلسوز حال خودتان هستید و بهتر است بنا بر اولویتها و ارزشهای خودتان تصمیمگیری کنید. چنانچه خودتان بابت انتخابهایتان حال خوبی ندارید؛ روانشناس کمک میکند تا در ارزشها و شرایط آرمانی ذهنتان بازبینی کنید.
درنهایت روانشناس تکنیکها و تمرینهای لازم جهت داشتن جسارت و شهامت و مهارت نه گفتن را به شما آموزش میدهد.
چگونه نه بگوییم و بله بشنویم؟
وقتی در جستوجوی چنین راهکاری هستید، چه احساسی دارید؟ به چه میاندیشید؟
روانشناس در این مورد با پرسیدن سؤالاتی بررسی میکند که چه چیزی شما را به این نقطه رسانده است؟
از آنجایی که اغلب کسانی به دنبال این راهکار هستند که بابت نه نگفتنها پشیمان هستند؛ لازم است در مورد تجربه و ذهنیت خود اطلاعاتی در اختیار مشاور قرار دهند تا مرز تعادل بین طرحواره های شخصی، تقاضاهای دیگران و منش متقابل را به آنها بشناساند.
نه گفتن چه فوایدی دارد؟
روانشناس مقاومتهای ناهشیار و افکار مانع ساز فرد را شناسایی میکند. مشاور بنا بر صحبتهای شما دلایل مسئولیتپذیری، خجالت، واقعبین نبودن، ازخودگذشتگی افراطی، بزرگنمایی استرس و وجدان، میل به تائید و همهکاره بودن شما را وارسی میکند و به شما در تحول ذهنیت شما کمک میدهد.
نه گفتن چه عواقبی دارد؟
در برخی موارد حساس نه گفتنها موجب از دست دادن رابطه و عوض شدن شرایط و برخوردها میشود.
روانشناس بدون قضاوت، موقعیت شما را میشنود و چنانچه هنوز تصمیم نگرفتهاید، میتواند کاملاً منافع احساسی، هیجانی، مالی و اعتقادی شما را در نظر بگیرد و کمکتان کند که طبق میل و رضایت درونی خود تصمیم بگیرید.
دقت داشته باشید که قرار نیست اگر دیگران به یک موقعیت نه گفتند شما هم حتماً به آن موقعیت نه بگویید.
مرز خطر و تصمیمگیری صحیح
نکته مهم در داشتن خواستهها، نه نگفتنها، بله شنیدنها، احتیاج و احتیاج متقابل است. تصور کنید در دنیایی زندگی میکنیم که مادری برای نوزادش همه کاری انجام میدهد و خودش از مهرورزی لذت میبرد؛ مادر بهمرور زمان برای رشد استقلال و فردیت فرزندش و کمتر شدن وابستگیهایشان، بسیاری از مسئولیتها را به خودش واگذار میکند و از درگیری خود میکاهد.
وابستگی دائمی و احساسات متقابل تنها دلیلی است که هرکسی سمت و سوی منافع خودش نرود و شراکتی مطرح میشود که جوانب تعالی معنوی یا مالی بین افراد خانواده یا جامعه تقسیم میشود. واضح است که هرکسی با تلاش فردی و رعایت انضباط فردی به منفعت و سود شخصی خودش دست مییابد ولی این به معنی اتحاد در یک سازمان واحد و منسجم نیست.
روانشناس در این مورد ذهنیت شما از شراکت، همراهی، زندگی، اعتماد، مسئولیت متقابل و حریمهای فردی را بررسی میکند و در رسیدن به حال بهتر آنچه از تکنیکهای شناختی و رفتاری نیاز دارید را مطرح میکند.
با مرد و شوهر خسیس چه کنیم؟
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاورازدواج یا رابطه یعنی به هم پیوستن یک زن و یک مرد تا با سرویسدهی کاملتری به هم در یک محیط زندگی کنند و موجب افزایش کیفیت سبک زندگی هم شوند. آنچه بسیار اهمیت دارد این است که زن آرامش خانواده و مرد رفاه و امکانات لازم برای آسایش خانواده را در نقش خود میپذیرد. بنا بر چنین تقسیمی خسیس بودن شوهر ازلحاظ روانی نهتنها بر خلق زن بلکه بر وضعیت کلی خانواده بسیار تأثیر دارد.
تعریف واژه خسیس
خسیس یعنی کسی که از خرج کردن مال خودداری میکند، آنهم زمانی که خودش یا اطرافیانش به چیزی نیاز دارند.
البته ازلحاظ روانشناسی این خسیس بودن فقط در مورد مسائل مالی نیست، برخی افراد در محبت کردن، احترام گذاشتن و توجه کردن نیز خسیس هستند.
خسیس برای دیگران:
برخی افراد بهنوعی منفعتطلب هستند و برای غیرخودی خرج نمیکنند. چنین افرادی نوع خاصی از سبک خرج کردن و مدیریت مالی را دارند که طبق اولویتها خرج میکنند و به افراد خسیس شباهت نزدیکی دارند.
تشخیص و تست خسیس بودن یا نبودن مرد
خسیس یا ولخرج بودن افراد یک ویژگی نسبی است، یعنی یک نفر نسبت به دیگری ولخرجتر و دیگری نسبت به او خسیستر است.
زمینههای خسیس شدن
- زمینه مالی ضعیف از کودکی و ترس از کمپولی.
- تلاش زیاد برای به دست آوردن پول و قدر آن را دانستن.
- سبک تربیتی والدین و مدیریت اقتصادی از سنین پایین.
- آن دسته از تیپهای شخصیت وسواسی.
آسیبپذیری حس خساست
برخی افراد اتفاقاتی شامل فقدان پشتوانه مالی را تجربه کردند و این ذهنیت را دارند که ممکن است فاجعهای پیش بیاید و حتماً نیاز به پسانداز مالی هرچه بیشتر و بیشتر است. روانشناس هستههای فکری چنین افرادی را جستوجو میکند.
افراد خسیس از زندگی خود کمتر لذت میبرند و این زمینه افسردگی را در آنها فراهم میکند. در مشاورههای فردی یا مشاورههای خانواده مشکلات ممکن است علامتی ناشی از اختلال افسردگی را نشان دهند که با این خصلت مرتبط است.
کمک روانشناس و مشاور در چنین موقعیتی چیست؟
شوهرهای خسیس گاهی چند خصلت خوب مثل مهربانی، قابلاعتماد بودن و … دارند که اغلب همسرشان را آزار میدهد و مدام میپرسند؛ چرا؟! چرا باوجوداین خوبیها این خصلت را دارد؟ مگر من حق لذت بردن از زندگیام را ندارم؟
روانشناس در مورد خساست امور زیر را پی گیری میکند؛
راهکارهای لازم جهت رفع زمینه روانشناختی خساست را معرفی میکند.
در مصاحبه بالینی با خانمها سطح سلامت روانی آنها را ارزیابی میکند و میزان تأثیر این خصلت شوهر بر کیفیت عملکرد آنها در زندگی را مشخص میکند.
روانشناس زمینههای قبلی که در یک زن وجود دارد و او را نسبت به خسیس بودن یک زن بیشتر حساس و بیشتر آسیبپذیر میکند، بررسی میکند.
روانشناس طی مصاحبه این مدل شخصیت و فاکتورهای زمینهساز آن را شناسایی میکند و هر آنچه برای مدیریت شخصی، رفع مشکلات بین فردی و درمان آسیب روانی طرفین لازم است را در مشاوره پی گیری میکند.
روانشناسی درزمینهٔ عادتهای محکم و جاافتاده گاهی برای پذیرش خصلت در اطرافیان و کنار آمدن با آنها راهبردهایی را پیشنهاد میکند، همسر و اعضای خانواده اگر فکر کنند که این عادت فرد است و عمداً نیست که برای آنها سخت بگیرد شرایط روحی بهتری برای خود ایجاد میکنند.
مرز خطر خسیس بودن شوهر
شاید خسیس بودن در خیلی از زمینهها آسیبی به همراه نداشته باشد ولی در برخی زمینهها بهویژه خرج کردن برای دوا و درمان بسیار مهم و خطرناک است. ازاینجهت سرپرستی که از شانس بد روزگار خسیس باشد بهشدت دیگران را دچار ناراحتی و غم میکند. در چنین مواردی رواندرمانی چنین خصلتی بسیار ضرورت دارد.
چگونه با مرگ حیوان خانگی کنار بیاییم
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاورسوگ حیوانات خانگی
چرا برخی افراد به نگه داشتن حیوان خانگی علاقه دارند؟
انسان در زندگی همیشه در تغییر و تحول است؛ در تنش به دنبال آرامش و در آرامش به دنبال پویایی است. افراد زیادی وقتی میل شدیدی به شلوغی دارند، با حیوانات هم رابطهی پرشور و هیجان برقرار میکنند، حتی در افرادی که میل شدیدی به انزوا و خلوت دارند، زیاد دیده میشود که برای همراهی و همدردی سراغ حیوانات خانگی میروند. برخی افراد در مراحلی از شکوفایی معنوی و شخصیت به انسانپروری، تولید گل و گیاه، آموزش و پرورش حیوانات روی میآورند.
در برخی افراد نیاز به داشتن خانواده بنا بر شرایط رفع نمیشود و موجب میشود که حیوانی را بهعنوان عضوی از خانواده وارد خانه کنند و مکمل روابط عاطفی آنها میشود. مثل خانوادههایی که یک بزرگتر مهربان را ازدستدادهاند یا فرزندی ندارند یا ازدستدادهاند.
دلایل اقدام و وابستگی به نگهداری حیوان خانگی را با داشتن شناخت از افراد بهتر میشود درک کرد و اینجاست که اهمیت سوگ بهنگام مرگ حیوان نیز واضح است.
با مرگ حیوان خانگیام چطور کنار بیایم؟
روانشناسانی که در این حوزه کارکردهاند شرایط فرد و خانوادهای که مرگ یک حیوان خانگی را تجربه کردهاند، بهخوبی درک میکند.
مهمترین نکته این است که احساس ناراحتی یا آشفتگی، حتی خشم در این موقعیت نهتنها خندهدار نیست بلکه ازنظر روانشناختی نوعی آسیب است و در صورت عدم توجه ممکن است اثرات روحی جبرانناپذیری به بار آورد.
کمک مشاور یا روانشناس برای کنارآمدن با مرگ حیوانات
روانشناس پذیرش مثبت، بامحبت و بدون شرط را برای مخاطب توضیح میدهد. این پذیرش موجب میشود ارتباط جذابیت و امنیت بیشتری داشته باشد و افراد به آن دلبستگی عمیقتری داشته باشند. روانشناس با این تبیین مخاطب را میفهمد، روانشناس آگاه است که چرا فرد از حیوان خانگیاش دلخور نمیشود، روانشناس میداند که فرد برای این موجود چقدر انرژی گذاشته است و توقعی از آن نداشته است.
روانشناس نهتنها خودش چنین فردی را درک میکند بلکه میتواند کمک کند دوستان یا خانوادهی فرد هم بیاموزند، شرایط او را بشناسند، او را درک کنند، غم و هیجان منفی او را بپذیرند و با خیالی آسوده در این شرایط به او اجازهی احساس و ابراز دلتنگی بدهند. مشاور به نزدیکان یادآوری میکند که شوخی، تمسخر، نگرانی و محافظت بیجا نهتنها اوضاع را بهتر بلکه شرایط را سختتر میکند.
مشاور میشنود که فرد حرفهایش را بزند، آنچه در فکر دارد، آنچه احساس میکند را بیان کند. مخاطب خاطراتی را که مرور میکند تعریف کند، هیجانات و طرز فکرش را تشخیص دهد. وقتی فرد بیان میکند که حیوان خانگیاش برایش چه معنایی داشته است، بهتر میتواند آن را بعد از نبودنش هم دوست داشته باشد.
روانشناس در مورد مراسم، مرخصی از مدرسه یا کار و چگونگی حمایت دیگران نیز برنامههایی را به فرد میدهد.
روانشناس مراحل گذر از سوگ را برای فرد بیان میکند و او را همراهی میکند، انکار، پذیرش، چانهزنی و ابراز هیجان در چنین موقعیتی نیز صدق میکنند. اگر مراحل سوگ با توجه کافی، طی زمان شش تا نه ماه و متناسب با فرد طی نشوند ممکن است زمینه ناراحتیهای طولانیمدت تری را ایجاد کنند.
مشاور لازم است فرد را به بازیابی خودش جهت دهد، انگیزهی کافی جهت مراقبت از خود را در فرد پایدار کند. کاهش اشتها، کاهش انرژی، ابتلا به بیماری، خواب ناکافی و عدم کنترل خود برای فرد در چنین موقعیتی طبیعی است اما درست نیست و بهتر است زیاد ادامهدار نشود. این علائم بدنی موجب حفظ تنش در بدن و اثر منفی بر روحیه فرد میشود.
روانشناس در صحبت با فرد خطاهای فکری فرد را اصلاح میکند تا بهتر فکر کند و بهتر احساس کند. افراد گاهی با خطاهایی همچون، خودشان، خانواده، خداوند یا پزشکی را مقصر دانستن ساعتها سایش ذهنی را تجربه میکنند. احساس گناه، احساس خشم و حسرت ناشی از این افکار هستند. حیوان خود را قربانی اشتباه یا سهلانگاری انسان میدانند. علت و داستان مرگ در اثر بیماری، قتل حیوان، حادثه، تصادف، شکار شدن حیوان یا از دست دادن آن جلوی چشم خودشان را بارها و بارها مرور میکنند.
مشاور افکار فرد را ارزیابی میکند و استعارههای انسانی فرد از حیوان را شناسایی میکند، حیوانم چشم انتظار من بود! فقط آن موجود اضافه بود؟ حیوانم چهکاری کرد که باید از دست میرفت؟ من برایش کم گذاشتم؟
روانشناس از فرد میشنود که چه حسابی روی همراهی حیوان خود بازکرده بودند! دوست، سنگ صبور، همدم، رازدار مورد اعتماد، شریک و … . راحت نیست، نمیتوان از فرد خواست که بهراحتی به زندگی بدون حیوانش عادت کند؛ بسیاری از حیوانات حتی بیشتر از یک انسان در غم و شادی فرد او را همراهی کردهاند، حتی بسیاری مواقع فرد برای حیوانش غصه خورده است، برای او جشن گرفته است، به بیماری، تندخویی یا لجبازیهای همدیگر واکنش نشان دادهاند و به معنای واقعی یک رابطه ازدسترفته است.
چرا تحمل مرگ یک حیوان در افراد مختلف متفاوت است؟
هر فردی نسبت به مرگ یک حیوان واکنش خاص خودش را دارد و این به ظرفیت آن بستگی دارد، اما نباید اهمیت نداد! باید فرصت داد!
کودکان بهتر است واقعیت مرگ را بشناسند و بدانند تا امید به حیوان ازدسترفته نداشته باشند. اگر علت و داستان مرگ حیوان دلخراش است بهتر است با داستان بیماری کودک مطرح شود. روانشناس به بزرگترها راهنمایی لازم را میدهد که ابراز ناراحتی کنند تا کودک هم احساسش را بیان کند.
افراد سالمند متوجه حقیقت میشوند اما آسیبپذیرترند چون واقعهی مرگ حیوانات، سایر عزیزان را بهاحتمال مرگ خودشان ربط میدهند، امید به زندگی و شادکامی در آنها کمتر میشود. لازم است جهت مداخلهی حمایتی سالمندان را با دوستان و اعضای خانواده بیشتر سرگرم کنند تا نشاط را در دنیای زندگان بازیابند.
موجودات خانگی دیگر اغلب متوجه مرگ حیوان دیگر میشوند و با ناله، آشفتگی و غذا نخوردن ابراز واکنش میکنند. این تنش و اضطراب بین موجودات و فرد منتقل میشود و شرایط را سختتر میکند.
روانشناس به فرد کمک میکند تا بر خودش مسلط شود، افکار و احساسات را مدیریت کند. بنا بر مطالعه روانشناسی بهتر است تا مدتی حیوانی جایگزین نشود؛ چون ممکن است فرد آمادگی مراقبت از حیوان جدید را نداشته باشد. ممکن است فرد برای مهرورزی به حیوان جدید آماده نباشد. ممکن است مدتی حیوان جدید را نگه دارد اما احساس مشابه و متناسب با حیوان ازدستداده را از حیوان جدید نگیرد و نیمهی راه و رابطه کم بیاورد.
مشاوره ترک اعتیاد به مواد مخدر
/در مشاوره ترک اعتیاد /توسط سرای مشاورتعریف اعتیاد به مواد مخدر
زمانی که یک فرد با توجه به تمام عواقب نامطلوب مخرب و منفی یک ماده محرک یا مخدر شروع به مصرف زیاد و بهصورت متناوب یا اجبار به مصرف آن میکند فرد مصرفکننده مبتلا به اعتیاد آن ماده شده است و بهاصطلاح به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است.
نگرش مردم و اقدامات معمول در رابطه با اعتیاد در اطرافیان و خانواده
به نظر میرسد همهی ما افرادی را پیرامون خود میشناسیم که باوجود مشکل سوءمصرف جدی مواد مخدر، از دریافت کمک حرفهای کاملاً امتناع میکنند. در این شرایط اعضای خانوادهی فرد مصرفکنندهی مواد، به هر طریق ممکن، تلاش خود را میکنند تا او را برای درمان شدن متقاعد سازند، آنها متأسفانه از روشهای غیرعلمی و تجربی و با مراجعه به برخی مراکز غیرحرفهای برای حل مشکل خود اقدام میکنند و متأسفانه در اکثر مواقع این مراکز غیرحرفهای پیشنهاد خاصی را برای اعضا خانواده ندارند، در عوض، اعضای خانواده برای رفع اضطراب و افسردگی خودشان که ناشی از زندگی کردن در کنار فرد وابسته به مواد یا الکل است، به مراکز درمانی مراجعه میکنند. درنهایت هنگامیکه آنها از درمانگران خود درخواست میکنند تا برای کمک به فرد مقاوم به درمان پیشنهادی داده شود، بسیاری از مشاوران از اینکه نمیدانند در پاسخ به این درخواست چه بگویند آشفته میشوند.
نقش مشاور در فرایند ترک اعتیاد و بهبودی:
در رویکرد حاضر مشاور با تأکید بر آموزش خانواده و تقویت اجتماعی سعی دارد به اعضای خانواده فرد مبتلا به بیماری اعتیاد کمک کند تا با بهکارگیری مهارتها و شیوههای صحیح ارتباطی و انگیزشی بتوانند در افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر مقاوم به درمان انگیزهای را ایجاد کنند که هم آنها را وارد درمان کند و هم در درمان نگه دارد. باوجوداینکه مصاحبه انگیزشی خدمات ارزندهای را برای مسئول دانستن فرد معتاد در برابر اعتیادش ارائه کند.
راهحلهای کاربردی در درمان اعتیاد با کمک مشاور به شرح زیر است:
- تشریح برنامهی آموزش خانواده و تقویت اجتماعی
- ایجاد و حفظ انگیزه در مراقبان (خانواده)
- تحلیل کارکردی رفتارهای مسئلهساز فرد معتاد و خانواده
- پیشبینی خشونت خانگی
- بهبود مهارت ارتباطی مراقبان
- تقویت مثبت و رفتار پاک و سالم
- کاربرد نتایج منفی
- کمک به مراقبان برای پربار ساختن زندگیشان
- دعوت بیمار مبتلا به اعتیاد مواد مخدر برای ورود به درمان
- حمایتهای تجربی از برنامه و رویکرد موردنظر برای بیمار مبتلا به اعتیاد مواد مخدر
برای مشاوره با روانشناسان متخصص ترک اعتیاد میتوانید با مرکز مشاوره تلفنی سرای مشاور تماس بگیرید: تماس با تلفن ۰۲۱۴۴۲۶۴۸۱۵
نوشته های مرتبط:
بررسی جامع مصرف علف و کشیدن گل
استعدادیابی شغلی
/در مشاوره شغلی /توسط سرای مشاورلزوم استعدادیابی شغلی
در جوامع ما دیده شده در بیشتر اوقات افراد بدون در نظر گرفتن علایق و ارزیابی توانمندیهایشان در جایگاهی هرچند با مرتبههای بالا قرارگرفتهاند که در بیشتر مواقع از رضایت شغلی و آرامش روانی برخوردار نیستند و تحتفشارهای روانی و تنشهای بسیاری قرارگرفتهاند.
در استعدادیابی شغلی سعی بر این است که جنبههای مختلف و پنهان شخصیت و نقاط قوت و ضعف افراد برایشان آشکار شود تا بتوانند با دیدی باز و آگاهی از استعدادها و توانمندیهایشان در راستای شغلی مناسب گام بردارند.
چه مؤلفههایی برای کشف استعداد شغلی مؤثر است:
- مهارتهای فردی
- هوش حرکاتی
- هوش موسیقایی و تفکر فضایی
- موقعیت اجتماعی
- موقعیت فرهنگی جامعه
- علاقه خود فرد
برای توضیح مختصری از این مؤلفهها بهطور مثال باید موقعیت اجتماعی فرد در نظر گرفته شود یعنی محیطی که شخص در آن رشد کرده است، سبک زندگی اش، شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه، بازار کار، رشد و آینده شغلی. در کنار این مسائل که بستر رشد را فراهم میکند باید به هوش تصویری-فضایی، هوش موسیقایی و حرکتی فرد نیز توجه شود.
تصور اینکه فردی با داشتن استعدادهایی درزمینهٔ تحرکات حرکتی مثل ورزش در جایگاه اجتماعی با توانمندیهایی همچون هوش تصویری و کلامی قرار گیرد باعث از بین رفتن حس رضایت شغلی و ارزشمندی در فرد بهطور چشمگیری خواهیم بود.
برخی از تیپهای شخصیتی که در استعدادیابی شغلی حائز اهمیت است:
- واقعگرا
- جستجوگر
- متهور
- اجتماعی
- هنری
- متعارف
واقعگرا:
این نوع تیپ شخصیتی از یکنواختی در کار و اینکه یک فرم از کارهای روزمره در اختیارشان بگذارند و مجبور شوند طبق آن اصول و قراردادها رفتار کنند دوری میکنند. آنها میتوانند در مهندسی موفق شوند. ترجیح میدهند با توجه به تواناییهای خود در زمان مناسب به آن صورتی صلاح میدانند تصمیم بگیرند. سرسخت هستند و به مادیات توجه میکنند. ارتباط عمومی ضعیفی دارند، به مشاغلی که نیاز به فعالیتهای بدنی هست علاقه دارند تا تفکر کلامی.
جستجوگر:
به دنبال علم میروند، از کتاب خواندن لذت میبرند، برای حل مشکلات سریع جا نمیزنند و به دنبال کشف آن میروند، هوش کلامی-ریاضی آنها قوی است. آدمهایی منطقی، کنجکاو و دقیقی هستند.
هنری:
هوش موسیقایی این افراد بالاست، بسیار احساسی و حساس هستند، شغلهای فنی برای اینها نامناسب، روابط اجتماعی خوب و در بیان احساساتشان قوی هستند و راحت آن را بیان میکنند.
اجتماعی:
این افراد بسیار روابط عمومی بالایی دارند، از کارهای گروهی، پژوهشهای گروهی و همچنین تحرکات حرکتی گروهی نوششان میاید و موفق میشوند. اینها میتوانند روانشناسان خوبی بشوند، تدریس هم برای این افراد مناسب است.
متهور:
آنها میتوانند رهبران خوبی شوند میتوانند در شغلهای سیاسی و اقتصادی موفق شوند این افراد معمولاً تحمل دستور گرفتن ندارند و باید خود سرگروه و پیشرو باشند.
قراردادی:
این افراد میتوانند در کارهای دفتری، کارهای که از ایده خود آنها استفادهای نمیشود و بهطور مشخص شرح وظایف آنها مشخص است موفق شوند. آنها افرادی منظم و زندگیشان با چارچوبهای مشخص پیش میرود، قدرت ریسکپذیری در آنها ضعیف است.
نقش روانشناس در استعدادیابی شغلی:
- با مراجعه به روانشناس میتوان علایق خود را با مشاغلی که در جامعه وجود دارد مطابقت دهید.
- برای شناخت و کشف علایق و استعدادهای خود میتوانید از روانشناس و مشاور کمک گیرید.
- با استفاده از تستهای استعدادیابی توسط روانشناس میتوانید جنبههای پنهان شخصیت خود را کشف کنید و در آخر زمانی به رضایت شغلی در درازمدت خواهید رسید که بین خودتان و نوع فعالیتهای شغلیتان هماهنگی درست و مناسبی وجود داشته باشد.
برای ارتباط با روانشناسان و مشاوران شغلی مرکز «سرای مشاور» میتوانید با شماره زیر تماس بگیرید.
دسته بندی نوشته ها :
بایگانی شمسی
- اسفند ۱۴۰۲ (۱)
- بهمن ۱۴۰۲ (۱)
- دی ۱۴۰۲ (۲)
- مهر ۱۴۰۲ (۲)
- شهریور ۱۴۰۲ (۱)
- تیر ۱۴۰۲ (۱)
- خرداد ۱۴۰۲ (۱)
- فروردین ۱۴۰۲ (۱)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱)
- بهمن ۱۴۰۱ (۱)
- دی ۱۴۰۱ (۱)
- آذر ۱۴۰۱ (۲)
اطلاعات تماس
مرکز مشاوره روانشناسی سرای مشاور
تماس با منشی مرکز:
02144264815
ساعات کاری : 9 الی 22