اگر خیانت دیدیم چه کنیم

برخورد با خیانت شوهر

یکی از مشکلاتی که در زندگی زناشویی ممکن است با آن مواجه شوید، خیانت شوهر است که احساسات منفی و تلخی را برای زن ایجاد می‌کند. به طور مشخص و دقیق نمی‌توان گفت که پاسخ و برخورد با خیانت شوهر چه باید باشد، اما بهترین راه ممکن صحبت کردن است.

اگر قصد دارید که در رابطه با همسرتان بمانید، باید تعابیر لازم برای محافظت از خود را در آینده داشته باشید تا دوباره در معرض آسیب این چنینی قرار نگیرید.

برای اینکه بتوانید بهترین و صحیح‌ترین تصمیم را بگیرید، می‌توانید به مشاوران متخصص که در این زمینه تحصیل کرده‌اند مراجعه کنید. مجموعه‌ای که ما به شما توصیه می‌کنیم سرای مشاور است که به صورت غیر حضوری هم می‌توانید از تجارب آنها بهره بگیرید و بتوانید راه درست را در این زمینه انتخاب کنید.

در برخورد با خیانت شوهر این کارها را انجام ندهید.

۱٫ خودتان را سرزنش نکنید.

در شرایط مختلف دلایلی که شوهرتان برای خیانت بازگو می‌کند، امکان دارد برای شما دلیلی روشن و منطقی نباشد. این آشفتگی و ناراحتی باعث می‌شود که عزت نفس شما پایین بیاید و در نهایت این عمل از شما سر بزند که خودتان را سرزنش و به یکسری‌ از اشتباهات فکر کنید. افکاری مثل اینکه شما از همسرتان دور شده‌اید، یا اینکه در زمان‌های مختلف با او خوش برخورد نبوده‌اید، فکر کنید که زمان کافی برای رابطه با همسرتان نداشته‌اید. این را بدانید هیچ یک از این کارها نمی‌تواند دلیل قانع‌کننده‌ای برای خیانت مردان باشند. و هیچگاه به خاطر اشتباه همسرتان نباید خودتان را مقصر بدانید و سرزنش کنید.

۲٫ به معشوق شوهرتان فکر نکنید.

یکی از اشتباهات رایج از طرف زنان این است که صد‌ها سؤال درباره زنی که با همسرشان وارد رابطه شده در ذهنشان ایجاد می‌شود. فکر کردن به این موضوع می‌تواند شدیدا آسیب‌زا باشد و فرد را تا مرز دیوانگی بکشاند.

گاهی ساعت‌ها به دنبال آن هستید تا بیشتر درباره قیافه، ویژگی، رفتار و خیلی چیز‌های دیگر درباره معشوقه همسرتان اطلاعات کسب کنید؛ چرا که فکر می‌کنید دانستن تمامی اطلاعات شخص به شما کمک می‌کند تا به مشکل در رابطه خود با همسرتان پی ببرید، اما این کار هیچ کمکی به شما نخواهد کرد.

۳٫ دلایل خیانت همسرتان را منطقی جلوه ندهید

گاهی اوقات زنان به دنبال دلیل قانع کننده و منطقی برای خیانت شوهرشان می‌گردند تا بتوانند خود را آرام یا به جلوگیری از خیانت بعدی کمک کنند، اما این کار اشتباه است؛ زیرا هیچ دلیل قانع‌کننده و منطقی برای خیانت شوهر وجود ندارد و در نهایت این کار بسیار بیهوده است.

۴٫ خیانت همسرتان را جار نزنید

گاهی اوقات این امکان وجود دارد که از فرط عصبانیت و ناراحتی بخواهید به تمامی اعضای خانواده و دوستانتان در خصوص احساستان صحبت کنید. این کار نیز اشتباه است، چرا که اگر زمانی دوباره با شوهر خود قصد ادامه رابطه را داشتید، دیگر هرگز نمی‌توانید در چشم این افراد نگاه کنید. به جای فاش کردن رابطه خود در کنار دیگران بهترین راهکار این است که برای کمک و تلاش برای ادامه رابطه از افراد متخصصی که در این زمینه تحصیل کرده اند راهنمایی بگیرید تا به کمک آنان این مسائل را برطرف کنید.

۵٫ به قضاوت دیگران اهمیت ندهید.

از بابت اینکه دیگران از خیانت شوهر خبر دارند و احتمال اینکه درباره شما چه فکری می‌کنند، ناراحت نباشید و خیلی به این موضوع اهمیت ندهید. در حالی که بعضی افراد می‌توانند راهکارهای خوبی ارائه دهند، بیشتر افراد در جایگاهی نیستند که به نظراتشان بها بدهید.

 

۶٫ قبل از هرکاری خوب فکر کنید.

گاهی اوقات زنان در همان لحظه که متوجه خیانت شوهر خود می‌شوند، قصد می‌کنند که او را از خانه بیرون کنند، اما بهتر است که درباره برخورد خود با با خیانت شوهر بیشتر فکر کنید و تصمیم درست‌تری بگیرید. شما می‌توانید مدتی دور از همسرتان باشید، اما به شوهرتان درباره طلاق چیزی نگویید و این کلمه را بر زبان نیاورید. به خودتان زمان بدهید تا بهترین تصمیم را بگیرید که بعد از آن از تصمیمی که گرفته‌اید، پشیمان نشوید.

در مقابل خیانت شوهر چه عکس العملی نشان دهیم؟

۱٫ خواسته‌های خود را مطرح کنید.

برای اینکه با همسرتان رابطه را ادامه دهید و درباره تداوم رابطه با او صحبت کنید‌ درباره چیزی که از شوهرتان می‌خواهید، فکر کنید و سپس آن را به همسرتان بگویید. فقط درباره خیانت صحبت نکنید. در عوض خواسته‌های خود را مطرح کنید تا همسرتان بداند چه انتظاراتی در ادامه رابطه از او دارید.

 ۲. به شوهرتان زمان بدهید.

اگر زمانی احساس کردید که بلافاصله بعد از خیانت شوهر، او را به طور کامل بخشیده‌اید، اشتباه فکر می‌کنید؛ چون که زمان بسیاری طول می‌کشد تا دوباره بتوانید مانند قبل احساس اعتماد و محبت نسبت به شوهرتان داشته باشید و به مرحله فراموش کردن خیانت همسر برسید. این امر بسیار طبیعی است و در تمامی خانم‌ها وجود دارد، اما اگر بخواهید کار‌هایتان را با عجله و سرعت پیش ببرید ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید.

۳. به همسرتان بگویید چه احساسی دارید.

از کاری که همسرتان با شما کرده بگویید. از کارهایی مثل عصبانیت، رنجش و دردی که شوهرتان به شما وارد کرده صحبت کنید، طوری رفتار نکنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و خیانت او بسیار بی ارزش و بی اهمیت است. بگذارید او از درد کشیدن شما اطلاع داشته باشد. این امکان وجود دارد که شما از بیان کردن احساسات واقعی خود ترس یا خجالت داشته باشید، اما بهترین کار این است که شوهرتان از کاری که کرده است خبر داشته باشد.

۴. سوالات خود را از همسرتان بپرسید.

در برخورد با خیانت شوهر سوالات زیادی ذهن شما را درگیر می‌کند و شما در این گونه مواقع بعد از ارتباط با همسر خود می‌خواهید، پاسخ این سوالات را پیدا کنید. چند بار و چه زمانی این اتفاق افتاده است؟ چه کسی شروع کننده رابطه بوده است؟ اما برای اینکه رابطه شما ادامه داشته باشد، بهترین کار این است که درباره برخی از جزئیات چیزی ندانید.

۵. به حرف همسرتان گوش دهید.

گاهی اوقات مهم‌ترین کار گوش کردن به صحبت‌های همسرتان است. از او بخواهید که درباره نیازها و خواسته‌هایش صحبت کند و به شما بگوید که چه چیزی باعث خیانتش به شما شده است.

۶. تعاملات خود را هر روز بهبود ببخشید.

زمانی که در زندگی مشترک شما و شوهرتان برای بهبودی رابطه تلاش ‌می‌کنید، باید از صادق بودن او نیز اطمینان داشته باشید. به طور منظم و صحیح با یکدیگر صحبت کنید و از پرخاشگری خودداری نمایید که این کارها بهترین راه برای ادامه زندگی مشترک است.

مرور برخورد با خیانت شوهر

همانطور که در ابتدای متن گفته شد بدترین اتفاق برای زندگی هر فردی خیانت شوهر یا همسر است. در این شرایط درست‌ترین و قطعی‌ترین رفتار توصیه نشده است، اما روش صحیح در این‌گونه مواقع این است که با شوهر خود ارتباط برقرار کنید و به حرف‌های او گوش دهید. اگر به فکر ادامه رابطه هستید سعی کنید، به شوهر خود زمان بدهید و در رابطه با خیانت او و خواسته‌هایی که هر دو نفر از یکدیگر دارید صحبت کنید. برای اینکه از اطلاعات بیشتری بهره ببرید و یا از متخصصین مجرب برای ادامه زندگی خود کمک بگیرید، می‌توانید از روانشناسان خبره خانواده سرای مشاور کمک بگیرید.
تلفن کلینیک روانشناسی

عوارض وسواس شستشو

درباره وسواس شست و شو چه می دانید؟

نظافت و تمیزی بخش مهمی از زندگی ماست که برای هر فردی میزان اهمیت آن تفاوت دارد. ما در این مطلب از سرای مشاور قصد داریم تا درباره وسواس شست و شو صحبت کنیم‌؛ زمانیکه نظافت و تمیزی از حالت تعادل خود خارج و تبدیل به وسواس فکر می‌شود. در این زمان است که باید نگران شوید و به این موضوع فکر کنید که تنها مساله شستشو نیست و این ذهن و افکار شماست که درگیر شده است.

تاکنون افراد متعددی را دیدیم که به خاطر فرار از مشکلات و درگیری ذهنی دچار وسواس شست و شو شده‌اند. این دست از افراد برای ایجاد مشغولیت ذهنی و رسیدن به آرامش کاذب، ذهن خود را با تمیزکاری مشغول می‌کنند، اما باید خاطرنشان شویم که این روشی گذراست و پس از مدت کوتاهی متوجه خواهید شد که از اختلال وسواس رنج می‌برید. حالا در ادامه بیشتر در این باره صحبت می‌کنیم.

چه ارتباطی بین وسواس حمام و شستشو با افکار افراد وجود دارد؟

طبق آخرین گزارشاتی که در سایت معتبر healthline مطرح شده، وسواس را اختلالی مطرح می‌کند که افراد به خاطر تجربه اتفاقات ناخوشایندی که هیچ وقت اثرات آن بین نمی‌روند، درگیرش می‌شوند. چنین افرادی در پاسخ به این افکار ناخواسته، تمایل شدیدی به تکرار برخی کارها دارند.

حال این اعمال و رفتار ممکن است شامل حمام رفتن مکرر باشد که از آن به عنوان وسواس حمام یاد می‌کنند. گاهی هم ممکن است که این رفتارها با جابه‌جایی مداوم اشیاء منزل بروز کند.

تصور برخی از افراد این است که انجام این اقدامات و کارها، روشی است برای خنثی کردن افکاری که به آن‌ها اضطراب می‌دهد. مثلا با شستشوی مداوم افکار دردناک را از خود می‌کنند و این باعث تسکین‌شان می‌شود. افکار وسواسی باعث اختلال در زندگی معمولی می‌شود؛ بنابراین وسواس بسیار فراتر از میل به کار یا زندگی در یک محیط تمیزتر است.

 

آیا نوع خاص وسواس شست و شو وجود دارد؟

برخی از افراد ترس شدیدی از میکروب‌ها و آلوده شدن به آن‌ها دارند. جالب است بدانید که افراد دچار وسواس حمام، بارها خود را از ترس انتقال میکروب به دیگران می‌شویند. چنین وسواسی می‌تواند به اجبار در پاکسازی محیط اطراف منجر شود؛ زیرا آن‌ها باور دارند که تمیزکاری مداوم محیط، می‌توانند از انتشار باکتری و میکروب‌ها در محیط جلوگیری کنند.

معمولا روان درمانگر برای کمک به چنین افرادی سراغ ساختار مغز و حتی گذشته آن‌ها می‌روند‌. شاید در گذشته اتفاق ناگواری در کودکی آن‌ها رخ داده و در بزرگسالی به شکل وسواس شستن دست بروز پیدا کرده است. بنابراین تاثیر محیط و خانواده در بروز این مشکل نقش مهمی دارد.

وسواس شستشو

علائم وسواس شستشو چیست؟

علائم وسواس، نه تنها شامل اجبار است بلکه با اضطراب نیز همراه خواهد بود. در شرایطی که ممکن است کنترل اوضاع از دست خارج شود. اگر دچار چنین حالتی شوید، ممکن است با علائم زیر مواجه شوید:

  • احساس نفرت و انزجار و ترس نسبت به اشیاء یا آلودگی دارید و مدام به این فکر کنید که اگر این میکروب‌ها به بدن من وارد شود چه اتفاقی می‌افتد.
  • برای شستن دست‌ها نیاز دارید که چندین بار آن را تکرار کنید یا از فردی بخواهید که دفعات را برای شما بشمارد.
  • چندین بار در طول روز لباس عوض کنید و از رفتن به فضاهای عمومی و ارتباط گرفتن با دیگران اجتناب کنید‌.
  • برای تمیز کردن محیط، تشریفات و قوانین خاصی داشته باشید.
  • از مراجعه سایر اعضای خانواده به فضاهای عمومی و به نظر شما ناامن جلوگیری کنید.
  • با وسواس حمام کنید و به گونه‌ای خود را بشویید که به پوست یا بدن خود آسیب بزنید.

اگر دچار وسواس شستشو باشید، ممکن است که علایم زیر را نیز تجربه کنید:

  • اگر وسایل خانه یا شخصی شما درست در یک جهت قرار نگیرند، یک نوع اضطراب جدی را تجربه ‌کنید.
  • تمایل به تکرار برخی کارها داشته باشید و با عدم انجام آن‌ها، ترس رخ دادن یک فاجعه را تجربه کنید.
  • مداوم سطوح را لمس کنید و به طور معمول یک چیز را بشمارید.

چگونه وسواس شست و شو تشخیص داده می شود؟

یک روانپزشک یا روانشناسی با بررسی الگوهای فکری و رفتاری شما با پرسش سوالات به ظاهر معمول، می‌تواند میزان وسواس شما را تشخیص دهد.

گاهی هم ممکن است که پزشک با معاینه فیزیکی شما تشخیص دهد که آیا بیماری زمینه‌ای باعث پدیدار شدن چنین حالتی در شما شده یا خیر.

آیا وسواس شستن دست، درمان دارد؟

شستن بیش از حد دست‌ها شاید در ابتدا یک ایده خوب به نظر برسد، با این حال در طول زمان می‌تواند وخیم‌تر شود و مشکلات بزرگتری ایجاد کند. بیماران وسواسی که بیش از حد دست‌های خود را می‌شویند، معمولا مشمول درمان‌های شناختی و رفتاری می‌شوند. این حالت نباید به عنوان یک خصوصیت مثبت به عنوان تمیزی در نظر گرفته شود؛ زیرا به مرور زمان می‌تواند موجب بروز مشکلات سخت‌تری شود.

چندبار در طول روز دست هایم را بشویم، غیر عادی است؟

هیچ قانون خاصی برای اینکه تعداد دفعات مجاز شستشوی دست را مشخص کند، وجود ندارد. این کاملا بستگی به کاری که انجام می‌دهید، دارد. معمولا افراد با تجربه در حوزه درمان وسواس شست و شو معتقد هستند کسانی که در طول روز بیش از ۱۲ تا ۱۵ بار دست‌های خود را می‌شویند، باید با یک پزشک مشورت کنند؛ زیرا این تعداد بیشتر از دفعات نرمال و طبیعی برای افراد معمولی است.

روش های تشخیص وسواس شستن دست

شاید در ابتدا حمام رفتن‌های مداوم یکی از اعضای خانواده‌تان عادی به نظر برسد، اما به مرور زمان این رفتار باعث می‌شود همه تمرکز او معطوف به نظافت شود. مثلا ساعت‌ها در حمام بماند تا جایی که پوست تن او قرمز و متورم شود. در این شرایط باید به سلامت رفتار عضو خانواده‌ی خود شک کنید.

دو راه تشخیص چنین بیماری در افراد وجود دارد:

  1. میزان زمانی که برای شستن دست اختصاص داده می‌شود.
  2. تعداد دفعاتی که دست‌ها شسته می‌شود (بیش از ۱۵ بار در طول روز مساوی با زنگ خطر است).

شیوه های درمان وسواس شست و شو

شاید تصور کنید که این نوع اختلال درمانی نداشته باشد، اما باید بگوییم که وسواس حمام یا شستن بیش از حد بدن نیز دارای درمان دارویی، شناختی و رفتاری است. شاید در ابتدا پزشک معالج شما استفاده از داروهای دارای سرتونین را پیشنهاد دهد.

معمولا روان‌درمانگری یا همان درمان به شیوه شناختی و رفتاری بیشتر توصیه می‌شود. علائم بروز وسواس در مواقعی که فرد دچار اضطراب شود، چندین برابر خواهد شد. بنابراین شیوه‌های پیشنهادی برای کنترل این نوع اختلال عبارتند از:

  • مدیریت استرس: شاید کنترل اضطراب یک درمان قطعی برای وسواس شستن دست نباشد، اما می‌تواند به فرد برای درک عوامل استرس‌زا کمک کند. اجتناب از حضور در جمع‌هایی که باعث اضطراب می‌شود، یک روش مناسب است. در شرایط بحرانی بهتر است که از جنبه عاطفی وارد شده و اینگونه استرس ناشی از موقعیت را کاهش داده و کنترل کرد.
  • شکست عادت شستشوی مداوم: کناره‌گیری از وسواس حمام یا شستشو باید همانند ترک مواد مخدر باشد. کم کم و به مرور زمان؛ زیرا کناره‌گیری ناگهانی ممکن است با عواقب جانبی دیگری همراه باشد. مثلا اگر هر روز سر زمان خاصی فرد اقدام به نظافت می‌کند، می‌تواند با ۲۰ دقیقه تاخیر شروع کند.
  • نگاه عمیق‌تر به زندگی: وسواس شستن دست یا حمام به صورت مداوم ممکن است ناشی از اضطراب باشد. زمانیکه این اضطراب از کنترل خارج یا در گوشه‌های رها می‌شود، به صورت وسواس بروز می‌یابد. بهتر است که چنین افرادی با حقایق زندگی خود روبه‌رو شوند و آنچه که موجب اضطراب و آزارشان می‌شود را بیان کنند.

خدمات سرای مشاور در خصوص وسواس شست و شو

در این مقاله سعی کردیم تا درباره وسواس شست و شو و عوامل دخیل در این نوع اختلال صحبت کنیم. این موضوع را در نظر داشته باشید که لزوما کمال‌گرا بودن درباره نظافت به معنای وسواس نیست؛ زیرا معمولا این رفتار با ترس از آلودگی، تقارن و تعادل در فضای خانه یا هر جای دیگری همراه است. این اختلال قابلیت درمان و کنترل دارد. در صورتیکه با چنین مشکلی مواجه هستید، می‌توانید از روانشناسان خبره و متخصص گروه سرای مشاور کمک بگیرید.
تلفن کلینیک روانشناسی

راهکارهای غلبه بر ناامیدی

برای بیشتر افراد پیش آمده که در برهه‌ای از زندگی خود بنا به دلایل مختلفی دچار احساس ناامیدی شوند. از نظر بسیاری از مشاوران و روانشناسان این احساس پس از شکست کاملا طبیعی است. برای غلبه بر ناامیدی در هر موقعیتی راهکارهایی وجود دارد که افراد می‌توانند با به کارگیری آن‌ها، احساس شادابی، نشاط و امید را برای ادامه دادن به مسیری که انتخاب کرده‌اند، جایگزین کنند.

پیش از آنکه به بیان روش‌هایی که برای غلبه بر ناامیدی، این احساس تلخ و دردناک بپردازیم، تصمیم داریم در ابتدا شما را با احساس یاس و اینکه دقیقا در چه مواقعی به این حس دچار هستید، آشنا کنیم. در ادامه این مقاله کاربردی از سرای مشاور، همراه ما شوید تا در کنار هم بتوانیم راهکارهای دقیق برای مقابله با احساس ناامیدی را یاد بگیریم.

احساس ناامیدی چیست؟

قبل از آنکه بخواهیم راهکارهای غلبه بر ناامیدی را آموزش دهیم، خوب است که در ابتدا با احساس یاس آشنا شوید. ناامیدی یعنی احساس ناراحتی  در زمانی که کاری یا مسئله‌ای آنگونه انتظار داشتید، خوب نبود. مثلا پس از یک مصاحبه کاری مهمی که حسابی برای آن برنامه‌ریزی کرده بودید، آن مجموعه شما را نپذیرفت. در چنین مواقعی معمولا با یک حس ناراحتی توام با غم و اندوه مواجه می‌شوید که گویا دیگر دنیا به آخر رسیده و شما نمی‌توانید در مجموعه دیگری مشغول به کار شوید.

احساس ناامیدی ممکن است در هر مرحله از زندگی شخصی یا کاری یا حتی روزمره شما رخ دهد. گاهی افرادی را می‌بینیم که به خاطر زندگی روتین، هر روز رفتن به سرکار و آمدن به خانه و انجام یکسری کارهای مکرر که اهداف خاصی برای آن‌ها مشخص نشده با احساس ناامیدی روبه‌رو می‌شوند. گاهی افراد به خاطر برآورده نشدن آروزهایشان احساس غم و اندوه به آن‌ها دست می‌دهد.

شاید این سوال برای شما مطرح شود که این چه ارتباطی به احساسات ما دارد. همه انسان‌ها از احساساتی مانند شادی، غم، اعتماد، ترس، لذت، هیجان، تنفر و پیش‌بینی برخوردار هستند. معمولا در علم روانشناسی احساس ناامیدی تلفیقی از غم، اندوه و خشم است. این حالت ناخوشایند به تاثیر از عوامل مختلفی از جمله خانواده، جامعه و میزان تلاشی که برای دستیابی به چیزی می‌کنیم، به وجود می‌آید.

اگر شما هم در برهه‌ای از زندگی خود دچار یاس شدید، پیشنهاد می‌کنیم ادامه مطلب را مطالعه کنید تا راهکارهای غلبه بر ناامیدی را به صورت کاملا کاربردی فرا بگیرید. شاید این احساس در مرحله اول به نحوی شما را درگیر کند که حتی تمایلی به هم‌صحبتی با دیگران نداشته باشید؛ اما به‌کارگیری استراتژی و رویکردهای تثبیت شده زیر کمک شایانی به شما برای مقابله با ناامیدی می‌کند.

۸ راهکار غلبه بر ناامیدی

ناامیدی، همانند بسیاری از مسائلی که در زندگی ما پیش می‌آید و ما با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم، یک احساس تکاملی است. یعنی ما برای بقا و ادامه دادن به زندگی به این احساس هم نیاز داریم. اما نباید اجازه دهیم همه وجود ما را بگیرد و منجر به رسیدن به راهی آسان‌تر یعنی خشم شود. ناامیدی هم از نظر جسمی و از نظر روحی به ما آسیب وارد می‌کند. اصلا اهمیت ندارد که ما به چه اندازه آن را تجربه می‌کنیم، اما به نظر بسیاری این احساس دردناکتر از زخمی شدن است. برخی ناامیدی را با خستگی، سنگینی و گاها بی‌حسی تجربه می‌کنند و برخی هم گویا دنیا برایشان به آخر رسیده و هیچ کاری نمی‌تواند به آن‌ها انگیزه ببخشد.

گاهی ناامیدی با علائم جسمی به خاطر ترشح اندورفین بروز می‌یابد. این علائم می‌تواند همانند افسردگی با بی‌خوابی، سردرد و میگرن همراه باشد که دلیل آن هم به خاطر کاهش ترشح سرتونین و دوپامین مغز است. به هر حال برای جلوگیری از همه علائم فیزیکی بهتر است که با به کارگیری راهکارهای زیر و غلبه بر ناامیدی، علاج پیش از درمان را در پیش بگیرید:

۱٫ احساس ناامیدی خود را بروز دهید

قبل از هر چیزی ابتدا باید احساس ناامیدی که با آن مواجه هستید را بپذیرید. انکار واقعیت و جلوگیری از فکر کردن به آن و روی آوردن به خشم، شرایط را بدتر می‌کند. همانند بسیاری از بیماری‌های روحی و روانی، اولین قدم برای غلبه بر ناامیدی، آگاهی و پذیرش آن است. بله شما در آزمون کنکور و مصاحبه کاری یا راه‌اندازی یک شرکت موفق نشده‌اید، این موضوع دردناک است اما مشکلی ندارد. به خودتان فرصت سوگ و عزاداری بدهید.

درمان-ناامیدی-و-افسردگی

۲٫ تجربیات خود را یادداشت کنید

با توجه به مطالعات متعددی که در زمینه غلبه بر یاس و ناامیدی صورت گرفته، معمولا افرادی که احساسات و تجربیات تلخ خود را در چنین روزهای سختی یادداشت کرده‌اند، بسیار زودتر از کسانی که این کار را نکرده‌اند، بهبود یافته‌اند. همچنین آن‌ها در ماه‌های بعد از سلامت جسمی و روانی بهتری برخوردار شدند. نکته مهم اینجاست که بیشتر اوقات، افراد بار ناامیدی را بیش از حد تحمل می‌کنند. در این مواقع هم‌صحبتی با دیگران و نوشتن آن روی کاغذ تا حد قابل توجهی از احساس یاس می‌دهد.

۳٫ به آن چیزی که ممکن بود، فکر نکنید

به احتمال خیلی زیادی به این موضوع فکر کرده‌اید که چقدر عالی می‌شد اگر من ترفیع می‌گرفتم، در کنکور یا مصاحبه کاری قبول می‌شدم. زمانیکه ساعت‌ها بنشیند و به آنچه که ممکن بود، فکر کنید، همه‌چیز بدتر خواهد شد و خبری از بهبود نیست.

یعنی هر چه بیشتر به ای کاش‌ها و آرزوهای دست‌نیافته خود فکر کنید، غلبه بر ناامیدی سخت‌تر می‌شود. این تصورات نه تنها همچون حصاری توانایی تمرکز را از شما می‌گیرد، بلکه مانع از حرکت و پیشرفت شما خواهد شد.

۴٫ با خودتان مهربان‌تر باشید

در بیشتر مواقع، وقتی همه چیز آنگونه که شما تصور می‌کردید پیش نمی‌رود، مقصر شما نیستید. برای مثال شاید شرکتی که رزومه شما را رد کرده، نیاز به فردی با مهارتی کاملا متفاوت از شما داشته باشد. شاید قصد ازدواج با کسی را داشته‌اید و نتوانستید به خواسته خود برسید به این دلیل که او فرد دیگری را دوست داشته است.

صرف نظر از اینکه در کدام موقعیت هستید، برای غلبه بر یاس تحت هر شرایطی بهتر است که کمی با خود مهربان‌تر باشید. نسبت به خود یک نگرش دلسوزانه‌تری را در پیش بگیرید و خودتان را به خاطر کامل نبودن به بدترین شکل ممکن قضاوت نکنید. خودتان را به خاطر استانداردهای غیرممکنی که در شما وجود ندارد، مورد سرزنش قرار ندهید.

مهمتر از همه اینکه خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. چنین رفتاری تنها به اعتماد به نفس شما لطمه می‌زند و عزت نفس شما را پایین می‌آورد؛ زیرا راهی که شما انتخاب کرده‌اید از آن شماست و راه دیگران برای آن‌هاست.

۵٫ به خودتان اعتبار ببخشید

همیشه همه اتفاقات و برنامه‌های زندگی ما آنگونه که تصور می‌کنیم پیش نخواهد رفت. این رسم زندگی است، کاملا تصادفی برخی از رویدادها جلوی پای شما قرار می‌گیرند. اغلب اوقات، افکار ناامیدی، تمرکز شما را کم می‌کند و از هدفتان دور می‌سازد. در این مواقع به جای احساس یاس و در کنج عزلت به سر بردن، می‌توانید به خودتان بگویید که تو هر کاری از دستت بر می‌آمده، انجام داده‌ای. تو تلاشت را کرده‌ای، حالا نتیجه آنگونه که تصور می‌کردی، رقم نخورده است.

با چنین جملات و تفکری می‌توانید مسیر غلبه بر ناامیدی را راحت‌تر طی کنید و به خودتان اعتبار ببخشید. پیشنهاد می‌کنیم خودتان را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شده‌اید، ببخشید و از آن‌ها برای تلاش دوباره و رسیدن به مسیر ایده‌آل درس بگیرید.

۶٫ وقایع را به صورت چشم‌انداز نگاه کنید

یک راهکار دیگر برای غلبه بر ناامیدی این است، آنچه را که امروز خواسته‌اید، اما بنا به هر دلیلی رخ نداده و نشده است، با احساسات چند سال بعد خود ببینید. خاطراتی را یادآوری کنید که مثلا در سن ۲۰ سالگی چقدر برایتان عدم وقوع آن سخت بوده، اما امروز که نگاه می‌کنید، اوضاع آنچنان هم وخیم و ناامیدکننده نبود که به خاطرش آنقدر ناراحت و مایوس شده بود. مطمئن باشید که این اتفاق ناامیدکننده امروز در چندین سال آینده نیز برای شما با چنین احساسی بروز خواهد کرد.

۷٫ یک روزنه امید ایجاد کنید

ما می‌دانیم که پذیرش بعضی از حقایق تلخ و ناامیدکننده سخت است، اما شما انسان هستید و با توانایی بالایی آفریده شده‌اید. در پستوی همه آن خبرهای مایوس‌کننده، یک روزنه کوچک امید یک روشنایی را برای خود بیابید. برای غلبه بر ناامیدی هیچ‌کس به اندازه خودتان نمی‌تواند به شما کمک کند. این احساس یاس کسل‌کننده را همچون پله‌ای برای ترقی و پیشرفت افکار خود ببینید. چه‌بسا در آینده‌ای نه‌چندان دور با تجربیات که کسب کرده‌اید به مراتب بالاتری می‌رسید و حتی بهتر از قبل زندگی کنید.

۸٫ رویکرد متفاوت را امتحان کنید

آخرین راهکار ما برای غلبه بر ناامیدی، در پیش گرفتن و امتحان یک رویکرد متفاوت است. همیشه احساسات منفی قدرت انتشار بیشتری دارند و راحت‌تر می‌توانند شما احاطه کنند. آن شرایط منفی باید به گوشه‌ای رها شود و جای آن رویکردی جدید را در پیش بگیرید، شاید این بار به آن چیزی که انتظار دارید، زودتر برسید.

سخن پایانی برای غلبه بر ناامیدی

در این مطلب سعی کردیم با توجه به شرایط اجتماعی متفاوتی که افراد دارند، ۸ راهکار مفید برای غلبه بر ناامیدی را در موقعیت‌های مختلف مطرح کنیم. همه این راهکارها می‌توانند به کمرنگ شدن احساس ناخوشایند یاس کمک کنند. شما می‌توانید برای رسیدن به نتیجه بهتر از خدمات ویژه سرای مشاور که توسط کارشناسان و متخصصان حرفه‌ای به صورت تلفنی و حضوری ارائه داده می‌شود نیز بهره‌مند شوید.
تلفن کلینیک روانشناسی

۹ روش برای ایجاد تنوع در زندگی مشترک

هر چقدر هم که عاشقانه وارد یک رابطه شویم، ممکن است پس از گذشت مدت زمان طولانی احساس آزاردهنده یکنواختی و تکراری بودن را تجربه کنیم. برای آنکه این احساس کمرنگتر کنیم و رنگ و لعاب متفاوتی به زندگی مشترکمان ببخشیم، باید دست به کار شویم و آگاهی خود را برای رسیدن به رابطه نرمال و چگونگی ایجاد تنوع در زندگی مشترک افزایش دهیم.

در دنیای متفاوت و پر تلاطمی که ما زندگی می‌کنیم، افزایش آگاهی و مطالعه روش‌های نوین جهت رسیدن به زندگی آرام که رضایت دو طرفه را در زندگی مشترک در بر دارد، جزو کارهای حیاتی است که باید انجام دهیم. یک رابطه، زمانی نرمال و سالم است که احساس امنیت برای هر دو طرف وجود داشته باشد.

اگر شما هم چندوقتی است که احساس یکنواختی و تکراری بودن را تجربه می‌کنید و دوست دارید درباره راهکارهای ایجاد تنوع در زندگی مشترک بدانید، تا انتهای این مطلب از سرای مشاور همراهمان شوید.

چگونه در زندگی مشترک تنوع ایجاد کنیم؟

۱. باهم صحبت کنید

همیشه مذاکره برای ایجاد تنوع در زندگی مشترک، به خوبی نتیجه داده است. اگر با پارتنر خود احساس راحتی می‌کنید، می‌توانید آزادانه و بدون اضطراب، احساسات خود را با او در میان بگذارید. ممکن است او نیز همانند شما، متوجه یکنواخت شدن رابطه‌تان شده باشد و این مذاکره را فرصتی برای بیان افکار خود نیز در نظر بگیرد.

این نکته را فراموش نکنید که مذاکره شما، به سرزنش یکدیگر ختم نشود. این شیوه کاملا ناعادلانه است که مسئولیت یکنواخت شدن رابطه‌تان را تنها ناشی از رفتارهای یک نفر بدانید. باید این واقعیت را بپذیرید که زندگی مشترک رابطه دو طرفه است و حاصل رفتار هر دو شما، منجربه رسیدن به مرحله یکنواختی شده است.

پذیرش متقابل برای ایجاد تغییرات کلیدی و اساسی در روابط مشترک، بسیار تاثیرگذار است. نباید یک نفر به تنهایی برای هیجان‌انگیز شدن رابطه تلاش کند؛ زیرا هر دوی شما در رسیدن به نقطه‌ای که هستید، مسئولیت دارید؛ بنابراین هر دو باید در کنار هم برای رسیدن به رابطه بهتر صحبت و تلاش کنید.

۲. از روتین خود کمی فاصله بگیرید

یکی دیگر از روش‌هایی که می‌تواند به ایجاد تنوع در زندگی مشترک کمک کند، خارج شدن از روال معمول و روتین است. گاهی به خودتان فرصت دهید و کمی برای تنهایی و تمرکز روی رفتار یکدیگر زمان بگذارید. این کار را می‌توانید با یک پیاده‌روی ساده، دعوت به شام، خرید مواد غذایی یا آشپزی انجام دهید.

در این زمان‌ها دست از شبکه‌های اجتماعی و بازی با تلفن همراه خود بکشید. به جای آن برای گوش دادن و توجه به یکدیگر یا صرفا برای رها شدن از احساسات منفی و بیرون آمدن از روز شلوغ استفاده کنید و از بودن در کنار هم لذت ببرید.

۳. بیشتر به یکدیگر توجه کنید

برای رهایی از یکنواختی و ایجاد تنوع در زندگی مشترک، قرار نیست دست به کارهای عجیب و غریب بزنید. گاهی نیاز است که بیشتر به عواطف و احساسات همدیگر توجه کنید‌. آیا می‌دانستید که توجه به یکدیگر در خلال کارهای روزمره، چقدر اهمیت دارد؟!

در این مواقع می‌توانید از علایق و نظرات شریک زندگی خود آگاه شوید. مثلا از همدیگر بپرسید که چه جاهایی را دوست دارید ببینید یا از خوردن غذا در کدام رستوران لذت می‌برید. با بیان کردن جزئیات و برنامه‌ریزی برای کسب تجربه جدیدی که از آن قدردانی می‌کنید، به شریک خود نشان می‌دهید که چقدر مسائل جزئی برای شما اهمیت دارد.

با بیرون رفتن و کسب تجربه جدید، هم لحظات خوبی را سپری خواهید کرد، هم به پارتنر خود ثابت می‌کنید که به او گوش می‌دهید و در حال تجربه حس فوق‌العاده‌ای در کنار او هستید.

بهبود رابطه عاطفی با همسر

۴. پیشنهادات جذاب بدهید

برای خارج شدن از روال معمول زندگی و ایجاد تنوع در زندگی مشترک، باید گاهی پیشنهادات جذاب بدهید. مثلا اگر از سفر و رانندگی در جاده لذت می‌برید، می‌توانید این پیشنهاد را به شریک زندگی خود بدهید و راهی شوید.

در بهترین حالت، مقداری بنزین مصرف می‌کنید یا منطقه جدیدی از شهر را کشف می‌کنید. در آنجا می‌توانید باهم صحبت کنید. شاید این همان کاری باشد که باید برای بهتر شدن رابطه خود انجام دهید.

۵. کارهای داوطلبانه انجام دهید

اگر زندگی شما مملو از کار است و این موضوع سبب شده احساس خستگی و یکنواختی را تجربه کنید، می‌توانید در برنامه‌های داوطلبانه شرکت کنید. مثلا تعطیلات آخر هفته را می‌توانید به جمع‌آوری زباله از طبیعت یا پناه و غدا دادن به سگ‌های خیابانی اختصاص دهید. با انجام چنین کارهایی هم یک تجربه مشترک کسب خواهید کرد و هم اینکه موضوعات جدیدی برای صحبت کردن با یکدیگر می‌یابید.

۶. یکدیگر را به انجام کارهای فانتزی تشویق کنید

اگر احساس می‌کنید که باید روی روابط عاطفی و زناشویی خود بیشتر متمرکز شوید و آن را از یکنواخی بیرون آورید و تنوع در این بعد از زندگی مشترک خود ایجاد کنید، می‌توانید روی کاغذ برخی از کارهای فانتزی را که دوست دارید انجام دهید، بنویسید. با این شیوه می‌توانید علایق یکدیگر را بیشتر کشف کرده و از لحظاتی که باهم سپری می‌کنید، لذت ببرید. البته حواستان باشد که زیاده‌روی هم نکنید؛ زیرا در این صورت باز هم احساس ناخوشایند روتین و یکنواختی موجب اذیت شدنتان می‌شود.

۷. قرار دو نفره بگذارید

گاهی به خاطر وجود بچه، ممکن است فراموش کنید که شما هم قبلا زوج جوانی بودید. برای ایجاد تنوع در زندگی مشترک ما به شما پیشنهاد می‌کنیم که حداقل چند ماه یکبار یک قرار دونفره بگذارید. در این قرار می‌توانید به رستوران بروید، به یکدیگر هدیه بدهید و اصلا درباره مسائل روزمره صحبت نکنید. با یکدیگر عهد ببندید که بیشتر درباره احساسات و تجارب خوشایندی که باهم داشتید، صحبت کنید.

البته رستوران تنها یک پیشنهاد بود، شما می‌توانید در این قرار دونفره به مکان‌های هیجان‌انگیز بروید. هر جایی که به نظرتان سرگرم‌کننده و متفاوت است.

۸. زمانی را جدا و کمی دور از هم بگذرانید

درست است که شما شریک زندگی یکدیگر هستید و با هم عهد بسته‌اید که در کنار هم بمانید، اما گاهی برای اینکه احساس خستگی و روتین را از خود دور کنید، بهتر است زمانی هر چند کوتاه را دور از هم بگذرانید. بنابراین از جدایی یک روزه یا آخر هفته نترسید.

این زمان را می‌توانید به کارهایی که قبلا انجام می‌دادید، مثلا ملاقات با دوستان بگذرانید یا برای چندین ساعت به کارهایی که قبلا دونفره انجام می‌دادید، اما اکنون به هر دلیلی زمانی برای انجام آن کارها ندارید، اختصاص دهید. معمولا گذراندن زمانی جدا از هم به معنی به دست آوردن نیروی جدید برای قدردانی از یکدیگر است‌. این روش فوق‌العاده موثر است.

۹. کارهای ترسناک و هیجان‌انگیز انجام دهید

برای ایجاد تنوع در زندگی مشترک و رهایی از احساس ناتوانی می‌توانید کارهای هیجان‌انگیز انجام دهید. مثلا یک فیلم ترسناک مشاهده کنید یا تفریحات هیجان‌انگیز مثل سورتمه‌سواری یا زیپ‌لاین را انجام دهید. ترشح آدرنالین به ایجاد احساس نزدیکی بیشتر و تجربه‌ای متفاوت در زندگی شما کمک می‌کند.

سخن پایانی برای ایجاد تنوع در ازدواج و خدمات سرای مشاور

در این مطلب سعی کردیم تا راهکارهایی را برای زوجینی که به خاطر درگیر شدن با مسائل کاری متعدد و زندگی روتین به دنبال ایجاد تنوع در زندگی مشترک خود هستند، ارائه دهیم. علاوه بر همه این موارد، مجموعه سرای مشاور با دارا بودن افراد متخصص و حرفه‌ای می‌تواند به صورت تلفنی و حضوری به چنین افرادی مشاوره خانواده ارائه دهد. این مجموعه با هدف کمک به کسانی که همواره به دنبال تجربه روابط خانوادگی بهتر هستند، تاسیس شده است.
تلفن کلینیک روانشناسی

بداخلاقی پدر و مادر

با پدر و مادر بد چه کنیم؟

دعوا با پدر مادر بد می‌تواند زندگی آرام را از فرزندان سلب کند. اگر شما و والدینتان با هم کنار نمی‌آیید، به این خاطر که خیلی سخت‌گیر هستند و عین‌حال مسئولیت‌پذیر نیستند، ممکن است ارتباط خوبی نتوانید با هم برقرار کنید. در این مواقع باید به دنبال راهکارهایی برای کنار آمدن با والدین بد خود باشید.

پیش از انجام هر رفتاری بهتر است به این سوالات نیز پاسخ داده شود. واقعا چیزی به نام پدر و مادر بد و غیرمنطقی نیز وجود دارد؟ آیا مادران و پدرانی هستند که هدفشان از زندگی این است که کودکی را به دنیا آورند و تنها با هدف بچه‌دار شدن آسیب‌هایی روحی و روانی جدی به او وارد کنند؟!

روان‌شناس آلیسون کرنر و روزنامه‌نگار آنجلا نوین معتقد هستند که چنین افرادی نیز وجود دارند. تعیین مرز میان به‌اندازه کافی خوب بودن یا وحشتناک بودن کجاست؟! تقریباً هر والدینی می‌تواند به کاری فکر کند که در اوج عصبانیت انجام داده و بعداً پشیمان شده، اما تفاوت اساسی این است که چنین افرادی عذرخواهی می‌کنند و گاهی از اشتباهی که مرتکب شده‌اند به‌شدت پشیمان شوند.

پدر و مادر غیرمنطقی این کار را انجام نمی‌دهند، زیرا لازمه اصلی فرزندپروری که قرار دادن آن‌ها در اولویت اول زندگیشان است را رعایت نمی‌کنند. معمولا برای چنین افرادی هر چیز دیگری غیر از فرزند اولویت شماره یک است. آن‌ها جزو والدین خودشیفته یا خشمگین و وسواسی هستند که به نیازهای معمولی فرزندشان توجه نمی‌کنند. در ادامه این مطلب از بخش مقالات سرای مشاور قصد داریم درباره پدر و مادر بد و نحوه برخورد با آن‌ها راهکارهایی را مطرح کنیم.

پدر و مادر بد چگونه هستند؟

مواردی وجود دارد که توسط هر کسی بد تلقی می‌شوند. مثل آزار جسمی، غفلت، آزار عاطفی و سوءاستفاده جنسی جزو صفات رفتاری هستند که اکثر آن‌ها در گروه پدر و مادر بد قرار می‌گیرند.

اگر کسی دچار یکی از این اختلال‌ها باشد باید فورا به مشاور مراجعه کند. اما فراتر از کودک‌آزاری و بی‌توجهی کارهایی وجود دارد که والدین ممکن است انجام بدهند یا بگویند که گاهی ناخواسته می‌تواند منجر به پیامدهای جبران‌ناپذیری برای فرزندان شود.

فوق‌العاده مهم است که میان تجربه یک لحظه بد با اینکه پدر و مادر بد هستند، تفاوت وجود دارد. گاهی برای فرزندان رفتار پدر و مادرها این‌گونه تعبیر می‌شود که آن‌ها می‌خواهند بگویند من باهوشم و تو خنگی یا من درست می‌گویم تو اشتباه می‌کنی و تو هیچ کاری نمی‌توانی انجام دهی. اگرچه برخی از افراد درباره تربیت فرزندان اختلاف نظر دارند، اما بیشتر افراد دارای ویژگی‌های مثبت و منفی در ارتباط با فرزندپروری هستند.

چگونه مشکلات با پدر و مادر را کمتر کنیم؟

۱. آرام بمانید

دعوا با پدر و مادر غیرمنطقی که شروع به انتقاد شدید می‌کنند را فراموش کنید. بهتر است به جای بحث متقابل و فریاد زدن روش‌هایی برای حفظ آرامش و کنترل در موقعیتی چالش‌برانگیز را در پیش بگیرید.

تنفس آگاهانه و مدیتیشن را به شما توصیه می‌کنیم. این موارد کمک می‌کنند تا زمانی که مورد انتقاد و حمله والدین بد قرار می‌گیرید، آرامش خود را حفظ کنید. همچنین می‌توانید علاوه بر تنفس و حفظ آرامش، انتقاد شدید پدر و مادر غیرمنطقی را با صفات مثبت خود جایگزین کنید.

۲. سعی کنید که موقعیت خود را بپذیرید.

اغلب دشوار است که بدانید مشکل از کجاست و گاهی امکان دارد احساس قدم گذاشتن روی پوست تخم‌مرغ را تجربه کنید. آن‌ها برخی از روزها خوب هستند و برخی از روزهای دیگر می‌توانند وحشتناک باشند و با فریادها و اتهامات عجیب و غریبی شما را محکوم کنند. شما می‌توانید با پذیرش موقعیت این امکان را به خود بدهید تا دلیل رفتارهای پدر و مادر خود را کشف کنید.

۳. به دنبال تلافی نباشید.

بحث و جدل فقط اوضاع را بدتر می‌کند. این باعث می‌شود که احساس  وحشتناکی به شما دست دهد و چیزی هم تغییر نخواهد کرد. درعوض راه‌های ساده‌ای برای کاهش دعوا با پدر و مادر وجود دارد، مثل این‌که پیشنهاد دهید یک فنجان چای درست کنید یا با صدای آرام صحبت کنید و از تماس مستقیم چشمی خودداری کنید.

اگر در هر مرحله‌ای از زندگی خود وسوسه شدید که والدین بدرفتار خود را به چالش بکشید و به‌دنبال انتقام باشید، به خودتان یادآوری کنید که نمی‌توانید برنده شوید و شانس اینکه به نتیجه مثبت برسید، بسیار کم است.

همچنین شما نمی‌خواهید که مانند آن‌ها رفتار کنید. اجازه دهید گذشته به‌مرور زمان پاک شود، کینه‌ها را دور بریزید و سال‌ها با خود حمل نکنید. فاصله خود را حفظ کنید و به‌جای آن روی اینکه خودتان شخصیت بهتری داشته باشید، متمرکز شوید.

مادر بد کیست

۴. به آینده خود امیدوار باشید

شما می‌توانید حتی بدون تأیید پدر و مادر غیرمنطقی خود به فردی تبدیل شوید که می‌خواهید در هر زمینه‌ای از زندگی قرار داشته باشید. نگرانی در مورد اعتماد به افراد اطراف خود کاملاً قابل درک است، بنابراین همه امور را به ‌آرامی انجام دهید. با کسی که مانند والدین شماست و رفتار نابه‌هنجاری دارد یا چون یک راه فرار محسوب می‌شود، تعامل نکنید.

گاهی ممکن است نگران این موضوع باشید که اگر بچه‌دار شوید، فرزند شما مشکلات با پدر و مادر بد را تجربه خواهد کرد؛ زیرا رفتار آن‌ها روی شما تاثیر گذاشته است. بسیاری از روانشناسان باور دارند که بعید است از همان ابتدا به کودک خود توجه محبت‌آمیز داشته باشد یا او را تشویق و تمجید کنید. اما مداوم باید به خود یادآوری کنید که این کودک شماست و بدون خواسته خود پا به دنیا گذاشته و اکنون نیاز به محبت شما دارد.

۵. به خودتان ایمان داشته باشید

شما به هیچ‌وجه نباید باور کنید که همان فرد بدی هستید که پدر و مادر غیرمنطقی شما ادعا می‌کنند. بهتر است فهرستی از ویژگی‌ها و توانایی‌های خود تهیه کنید و هدف داشته باشید، در هر کاری که انجام می‌دهید در محل کار یا با دوستان بهترین خودتان باشید.

اگر تمایل به انتقاد از خودتان دارید، به خود یادآوری کنید که گاهی همه اشتباه می‌کنند. مهم این است که از همه آن مشکلات زندگی درس بگیرید و در دفعات بعد بهتر عمل کنید.

۶. با کسی صحبت کنید که به او اعتماد دارید

مشکلات با پدر و مادر بد و زندگی با آن‌ها ممکن است شما را به یک فرد منزوی تبدیل کند. شاید هم خواهر و برادری نداشته باشید که به آن‌ها اعتماد کنید و دوستانتان هم به‌اندازه کافی با والدین خود رابطه خوبی داشته باشند.

این امکان وجود دارد که با صحبت کردن درباره‌ی موقعیت خود احساس بدی مثل بی‌وفایی را تجربه کنید و به نوعی برای رفتار آن‌ها خود را مقصر بدانید.

قبل از اینکه به چنین افرادی اعتماد کنید، در ابتدا آن‌ها را امتحان کنید یا بسته به سنتان در ابتدا می‌توانید با یک معلم دلسوز، یکی از بستگان بزرگ‌تر که قابل‌اعتماد هستند یا حتی با شریک زندگی‌تان هم‌صحبت شوید.

۷. مراقب سلامتی خود باشید

چالش‌ها و مشکلات با پدر و مادر بد ممکن است شما را در شرایطی قرار دهد که از خود غافل شوید. به اندازه کافی غذای سالم نخورید، ورزش و خواب راحت هم نداشته باشید. همه این موارد باعث می‌شوند احساس قوی‌تر و خوشایندتری داشته باشید. پیشنهاد می‌کنیم گاهی به خودتان غذای ساده بدهید، این غذای ساده می‌تواند شامل غذای روح مثل کتاب خواندن یا حمام کردن طولانی‌مدت یا بیرون رفتن با یک دوست مورد اعتماد باشد.

۸. با درمانگر صحبت کنید

گاهی ممکن است تعامل با پدر و مادر غیرمنطقی شما را به جایی برساند که به کسی نیاز داشته باشید تا با او صحبت کنید که هیچ نسبتی هم با شما نداشته باشد و بتوانید ۱۰۰درصد به او اعتماد کنید. یک انتخاب خوب برای چنین افرادی درمانگر است. درمانگران به‌خوبی می‌توانند به شما کمک کنند تا مشکلات خود را در خانه سامان بدهید و راهی برای مقابله با آن‌ها بیابید.

یک درمانگر می‌تواند به شما و والدین‌تان کمک کند تا ارتباط بهتری داشته باشید. اگر تصور می‌کنید که والدین‌تان این پیشنهاد را نمی‌پذیرند یا حاضر به انجام چنین کاری نیستند، می‌توانید با گفتن چنین جملاتی مثل من دوست دارم رابطه ما بهبود یابد، اما فکر می‌کنم به کمک فرد متخصص نیاز داریم، شاید بتوانید رضایت آن‌ها را برای ارتباط با روان درمانگر جلب کنید.

سخن پایانی و خدماتی که می‌توانید از سرای مشاور دریافت کنید

دعوا با پدر مادر بد به‌خاطر اختلاف نظر، پرخاش‌گری و انتقاد شدید به رفتار و اینکه همیشه حق با آن‌هاست، می‌تواند باعث شکستن دل فرزند شود. بنابراین برای شما که به‌عنوان یک فرزند به دنبال بهبود رابطه خود با والدین‌تان هستید پیشنهاد می‌کنیم که پیش‌از انجام هر کاری آرامش خود را حفظ کنید، به آینده خود امیدوار باشید و در انتها با یک روان‌درمانگر حرفه‌ای ارتباط بگیرید.

سرای مشاور با ارائه خدمات مشاوره‌ای به‌صورت تلفنی و حضوری می‌تواند در این حوزه به شما کمک کند. یک درمانگر حرفه‌ای و متخصص را به شما معرفی کند تا بتوانید ارتباط با پدر و مادر غیرمنطقی را بهبود ببخشید.

تلفن کلینیک روانشناسی

عوارض رابطه از پشت

شوهرم رابطه مقعدی میخواد

خانم‌های متعددی را می‌بینیم که با بیان جمله شوهرم رابطه مقعدی میخواد، به نوعی واکنش و نگرانی درونی از برقراری این نوع رابطه جنسی با همسر خود بیان می‌کنند. هرچند که این سبک رابطه در علم پرشکی نیز توصیه نمی‌شود، اما آگاهی از معایب آن و آشنایی با روش‌های مناسب در صورت رضایت طرفین می‌تواند به ایجاد یک رابطه نرمال و ایده‌آل کمک کند.

رابطه مقعدی عمل قرار دادن آلت تناسلی یا انگشتان در مقعد برای رسیدن به لذت جنسی است. با انجام اقدامات احتیاطی مناسب، رابطه جنسی مقعدی می‌تواند بی‌خطر یا بهتر است بگوییم با خطرات کمتری همراه باشد.

در رابطه مقعدی یکسری عوارض متفاوتی نیز وجود دارد که ممکن است در رابطه جنسی واژینال یا دهانی وجود نداشته باشد. به عنوان مثال، مقعد به طور طبیعی نمی‌تواند خود را مرطوب کند تا ناراحتی و نگرانی‌های مربوط به اصطکاک، مانند آسیب‌های پوستی را کاهش دهد. در ادامه این مطلب از مجموعه سرای مشاور برخی از معایب و خطرات جدی رابطه جنسی مقعدی را برای شما بیان کنیم.

خطرات رابطه جنسی مقعدی چیست؟

اگر شما همواره با این موضوع ذهن خود را درگیر ساخته‌اید و مداوم جمله شوهرم رابطه مقعدی میخواد را تکرار می‌کنید و نمی‌دانید که چگونه او را متقاعد سازید، می‌توانید مهمترین مضرات برقراری رابطه مقعدی را برای او شرح دهید. مضراتی مثل:

۱٫    عفونت باکتریایی

مقعد برعکس واژن، هیچ مواد روان کننده‌ای به‌طور طبیعی از خود تولید نمی‌کند. از طرفی دیگر پوشش رکتوم هم از پوشش واژن به مراتب نازک‌تر است. عدم ترشح طبیعی در مقعد و همین‌طور بافت‌های نازک‌تر، خطر پارگی‌های ناشی از اصطکاک را در رکتوم افزایش می‌دهد. بعضی از این پارگی‌ها امکان دارد بسیار کوچک باشند.

مدفوع انسان به صورت طبیعی حاوی باکتری است، در هنگام خروج مدفوع از بدن فرد، این باکتری‌ها با زخم‌های کوچک رکتوم تماس پیدا می‌کنند و این امر می‌تواند موجب عفونت باکتریایی شود. قابل توجه است که این مسئله خطر آبسه مقعدی را به مراتب افزایش می‌دهد.

برای به حداقل رساندن خطرات ناشی از برقرای رابطه مقعدی، فرد باید اقدامات احتیاطی را برای جلوگیری از پارگی پوست انجام دهد:

  • برای جلوگیری از پارگی توصیه می‌شود از روان کننده‌های مبتنی بر آب استفاده کنید.
  • در صورت برقرار کردن رابطه واژینال، کاندوم خود را تغییر دهید. با انجام این کار مانع از منتقل شدن سایر باکتری‌ها از مقعد به واژن خواهید شد.
  • اگر حین رابطه مقعدی احساس درد یا ناراحتی داشتید، حتما آن را متوقف کنید.
  • مورد استفاده قرار دادن اسپرم‌کش‌ها ممکن است خطر تحریک مقعد را به مراتب افزایش دهد؛ بنابراین در حین برقراری رابطه جنسی مقعدی بهتر است از آن‌ها استفاده نکنید.

 

۲٫    افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های مقاربتی

همان‌طور که در بالا بیان کردیم، رابطه مقعدی می‌تواند منجر به عفونت‌های باکتریایی شود، علاوه بر آن برقراری این رابطه می‌تواند خطر ابتلا به عفونت‌های مقاربتی (STIs) را به مراتب افزایش دهد. اگر همچنان به دنبال جمع‌آوری دلایل بیشتری برای این درگیری ذهنی خود هستید که شوهرم رابطه مقعدی میخواد و من نمی‌دانم باید چه کاری انجام دهم، از این خطر نیز او را آگاه کنید.

به عنوان مثال، احتمال پارگی پوست در طول رابطه مقعدی بسیار بیشتر از رابطه جنسی واژینال است. از این رو در رابطه مقعدی فرصت بیشتری برای انتقال یافتن بیماری‌های مقاربتی وجود دارد. از جمله این بیماری‌ها می‌توان به کلامیدیا، سوزاک، هپاتیت، HIV و تبخال اشاره کرد.

همچنین توجه داشته باشید که بسیاری از بیماری‌های مقاربتی درمانی ندارند، بنابراین هنگامی که به این بیماری‌ها مبتلا می‌شوید احتمال درمان آن‌ها کم است. حتی اگر احتمال رفع شدن آن وجود داشته باشد، زمان زیادی خواهد برد. احتمال انتقال HIV در رابطه مقعدی در مقایسه با سایر رابطه‌ها هم‌چون رابطه جنسی واژینال یا دهانی، بسیار بیشتر است.

برای به حداقل رساندن احتمال انتقال STI (بیماری‌های مقاربتی)، فرد باید در هنگام رابطه مقعدی از کاندوم استفاده کند. همین‌طور افراد باید به نوع روان کننده‌ای که استفاده می‌کنند توجه داشته باشند؛ زیرا روان‌کننده‌های روغنی مانند ژل نفتی می‌تواند به کاندوم‌های لاتکس آسیب برساند. روان کننده‌های مبتنی بر آب برای استفاده با کاندوم توصیه می‌شوند.

خوب است بدانید که کاندوم صد درصد در پیشگیری از بیماری‌های مقاربتی موثر نیست. توصیه می‌شود افرادی که در معرض خطر HIV بوده مانند اشخاصی که با فردی که HIV دارد در رابطه هستند، از پروفیلاکسی یا PrEP استفاده کنند. پروفیلاکسی یا PrEP از جمله داروهایی هستند که خطر ابتلا به HIV را در فرد کاهش می‌دهند.

علت علاقه مردان به رابطه از پشت

۳٫    احتمال ابتلا به فیستول، یک عارضه نادر

در موارد بسیار نادر، امکان دارد پارگی در پوشش مقعد یا حتی راست روده به مراتب بزرگتر شود و متخصصان به آن شکاف یا پارگی بزرگ می‌گویند. گاهی اوقات، این پارگی آنقدر بزرگ می‌شود که از روده به قسمت‌های دیگر بدن گسترش پیدا می‌کند و پزشکان به آن فیستول می‌گویند. فیستول می‌تواند یک خطر جدی باشد؛ زیرا به مدفوع این اجازه را می‌دهد تا از روده به سایر نقاط بدن برود.

همان‌طور که قبل‌تر بیان کردیم مدفوع به طور طبیعی حاوی مقادیر قابل توجهی باکتری است، داشتن فیستول می‌تواند باکتری‌ها را به سایر قسمت‌های بدن وارد کرده و در نهایت منجر به عفونت و آسیب شود. پزشکان معمولا برای ترمیم فیستول جراحی را پیشنهاد می‌کنند.

فیستول یک عارضه نادر اما جدی ناشی از برقراری رابطه جنسی مقعدی است. به همین خاطر است که می‌گوییم از روان کننده‌های مناسب استفاده کرده  و در صورت بروز درد حتما رابطه را متوقف کنید. آیا باز هم ذهنتان مشغول موضوع شوهرم رابطه مقعدی میخواد و نمی‌دانید چگونه با این سبک رابطه کنار بیایید، می‌توانید، معایب فوق را برای او توضیح دهید و در انتها یک تصمیم آگاهانه و مشترک بگیرید.

آیا امکان باردار شدن پس از برقرای رابطه مقعدی وجود دارد؟

درواقع این امر که یک زن نمی‌تواند پس از برقراری رابطه مقعدی باردار شود کاملا غلط است. نمی‌توان گفت که شما بعد برقراری چنین رابطه جنسی با همسر خود هرگز باردار نخواهید شد‌‌؛ زیرا امکان دارد منی بعد از رابطه جنسی مقعدی وارد واژن شود. البته توجه داشته باشید که احتمال رخ دادن همچین اتفاقی بسیار کم بوده، اما غیر ممکن هم نیست.

توصیه می‌شود برای جلوگیری از بارداری، در هنگام برقراری رابطه جنسی از کاندوم استفاده کنید. اگر قصد برقراری رابطه واژینال را بعد از ارتباط مقعدی دارید، باید کاندوم خود را عوض کنید تا تماس با باکتری‌ها به حداقل برسد.

آیا ارتباط جنسی مقعدی خطرات بلندمدتی وجود دارد؟

استفاده از روان‌کننده کافی باید بی اختیاری مدفوع را در فرد کاهش دهد. برخی از افراد بر این باورند که رابطه مقعدی می‌تواند موجب کشیده شدن راست روده شود که این آسیب در نهایت منجر به بی اختیاری مدفوع می‌شود. در بیشتر موارد، کارشناسان پزشکی با این امر مخالف هستند.

با این حال، مجله آمریکایی Gastroenterology در سال ۲۰۱۶، در یک تحقیق رابطه جنسی ۴۱۷۰ بزرگسال را بررسی کرد. محققان از بزرگسالان پرسیدند که آیا تا به حال رابطه مقعدی و بی اختیاری مدفوع داشته‌اند یا خیر.

آنها دریافتند که ۳۷٫۳ درصد از زنان و ۴٫۵ درصد از مردان این سبک از رابطه جنسی را تجربه کرده‌اند. همچنین آن‌ها دریافتند که میزان بی‌اختیاری مدفوع در مردان و زنانی که از ناحیه مقعد ارتباط جنسی داشتند در مقایسه با مردانی که هرگز جهت برقراری این رابطه اقدام نکرده بودند، بیشتر است. مردانی که رابطه مقعدی داشتند به مراتب بیشتر از زنان از بی اختیاری مدفوع رنج می‌بردند.

این مطالعه محققان را به این نتیجه رساند که ارتباط جدی‌ای میان بی اختیاری مدفوع و رابطه مقعدی وجود دارد. با این حال، بسیاری از کارشناسان از این مطالعه انتقاد کردند؛ زیرا افراد در این تحقیق سایر عوامل موثر در بی اختیاری مدفوع را ارزیابی نکرده بودند.

بنابراین، تایید کامل این مطالعه و نتایج آن برای پزشکان و محققان به عنوان شواهدی مبنی بر اینکه بی‌اختیاری مدفوع یک خطر واقعی و طولانی‌مدت ناشی از برقراری رابطه مقعدی است، دشوار بود.

به صورت کلی، اگر افراد اقدامات احتیاطی هم‌چون استفاده کردن از روان کننده و خودداری از مقاربت در صورت احساس درد را انجام دهند، نیاز نیست بی اختیاری مدفوع را به عنوان یک عارضه طولانی مدت ناشی از برقراری ارتباط جنسی مقعدی در نظر بگیرند.

علت علاقه مردان به رابطه از پشت

بعضی از افراد تصور می‌کنند که علت علاقه مردان به رابطه از عقب به دلیل تمایل به جنس موافق در آن‌هاست اما باید گفت که این چنین نیست. یکی از عمده‌ترین دلایل تقاضای مردان به این رابطه، ایجاد تنوع در رابطه جنسی است. بعد از گذشت چند سال ممکن است ارتباط جنسی به امری روتین و تکراری تبدیل شود و افراد برای ایجاد تنوع خواستار رابطه مقعدی باشند. علاوه بر آن با توجه به این که این نوع نزدیکی خیلی معمول و دست یافتنی نیست، ممکن است بعضی از افراد را به خود جذب کند. از جنبه‌های روانی دیگر این موضوع می‌توان به نیاز به تصاحب کامل یک شخص اشاره کرد که فرد تصور می‌کند با این اقدام به آن دست پیدا خواهد کرد.

بعضی از افراد نیز با ایجاد درد در طرف مقابلشان لذت جنسی می‌برند و با توجه به این که رابطه مقعدی می‌تواند همراه با درد باشد از این نوع رابطه لذت می‌برند. همچنین بعضی از افراد به دلیل تنگ‌تر بودن این ناحیه به این نوع ارتباط علاقه نشان می‌دهند. شناخت علت علاقه شوهرتان به این نوع رابطه می‌تواند به تصمیم گیری شما در این خصوص کمک کند.

برقرای رابطه مقعدی، خوب یا بد؟

برقراری رابطه جنسی مقعدی، درصورتی که رضایت طرفین وجود داشته باشد، مشکلی ندارد. برقراری این رابطه می‌تواند خطرات بسیاری داشته باشد، با این حال با اقدامات احتیاطی مناسب، رابطه جنسی مقعدی می‌تواند با عارضه کمتری همراه باشد. برقرای این رابطه بیش از یک بار در ماه توصیه نمی‌شود؛ زیرا انجام آن بیش از یک‌ بار می‌تواند خطرات جدی برای طرفین رابطه داشته باشد.

در این مبحث از مجموعه مقالات سرای مشاور سعی کردیم به بخش قابل توجهی از افرادی که ذهنشان درگیر مساله شوهرم رابطه مقعدی میخواد و نمی‌دانم این خواسته او را بپذیرم یا خیر اشاره کنیم. همانگونه که متوجه شدید، برقراری رابطه جنسی از ناحیه مقعد، در صورتی که با رضایت دوطرف همراه باشد، مانعی ندارد. اما چنین رابطه‌ای باید با احتیاط و در صورت امکان به تعداد دفعات بسیار کم انجام شود؛ زیرا هدف از برقرای ارتباط جنسی رسیدن به یک لذت دوطرفه و استحکام بخشیدن به خانواده است.

معایب ارتباط جنسی مقعدی به مراتب بیشتر از مزایای آن است و گاهی امکان دارد که افراد را دچار بیماری‌های مقاربتی جدی کند که شیوه‌های درمان آن طولانی و گاهی هم غیرممکن است.

تلفن کلینیک روانشناسی

دلایل جیغ زدن کودک: چگونه آن را کنترل کنیم؟

بیشتر پدر و مادرها حس دردناک جیغ زدن کودک را تجربه کرده‌اند و این می‌تواند باعث ترس، عصبانیت یا حتی گاهی رنج در آن‌ها شود. اگر کودک دائماً جیغ می‌کشد، ممکن است احساس ناخوشایندی در شما پدید آید.

به‌جای آنکه در این مواقع احساساتی تصمیم بگیرید، مثلاً سریعاً عصبانی شوید یا این‌که نتوانید رفتار خود را کنترل کنید، بهتر است به‌دنبال دلایل جیغ زدن کودک خود باشید. گاهی ممکن است این یک سلاحی برای نشان‌دادن عصبانیت کودک یا احساس ناامیدی و عواطف او نسبت‌به شرایط کنونی‌اش باشد.

ما کاملاً درک می‌کنیم که شما از چه چیزی رنج می‌برید، اما در ادامه برای کمک به شما جهت رسیدن به آرامش بیشتر دلایلی که باعث بلند شدن صدای کودک شما می‌شود را بیان کنیم. دلایلی که آگاهی از آن‌ها می‌تواند برای بهبود شرایط مؤثر واقع شود.

چرا گاهی کودکان جیغ می‌کشند؟

دنیای یک کودکی که به‌تازگی شروع به راه رفتن و حرف زدن می‌کند، به‌طور مداوم در حال گسترش است. آن‌ها شروع به کشف آنچه که فراتر از آغوش پدر و مادرشان است، می‌باشند. کاملاً ناگهانی شروع به حرکت می‌کنند و دائماً با صداها و تجربیات جدیدی آشنا می‌شوند.

جالب است بدانید برای کودکان فریاد زدن احساس قدرتمند بودن را منتقل می‌کند؛ درحالی‌که کودکان همیشه مشغول جذب هر اتفاق و رفتاری در اطراف خود هستند، ممکن است توانایی پردازش تجربیات جدید خود را نداشته باشند.

جیغ زدن کودک ممکن است وسیله‌ای برای به اشتراک گذاشتن تحریک بیش‌ازحد، ناامیدی، خشم، گرسنگی، شادی یا هیجان از انجام کاری باشد. این می‌تواند آسان‌ترین راه برای برقراری ارتباط با احساس آن‌ها در زمانی‌که قادر به یافتن کلمات نیستند، باشد. همچنین یکی از معدود مواردی است که آن‌ها به‌خوبی روی آن کنترل کامل دارند؛ زیرا شما به‌عنوان یک پدر مادر از نظر فیزیکی نمی‌توانید جلوی جیغ زدن کودک را بگیرید.

هرچند که گاهی پدر مادرها تنها کاری که می‌توانند انجام دهند پاسخ به فریادهای آن‌هاست. البته این تنها مواردی نیست که باعث جیغ زدن کودک شما می‌شود. درادامه دلایل مهم را مطرح می‌کنیم.

آن‌ها می‌خواهند توجه شما را جلب کنند

این کودکان و دانشمندان جوان شما دوست دارند همه اطراف خود را کشف کنند. آن‌ها به‌سرعت یاد می‌گیرند که وقتی فریاد می‌زنند شما واکنش نشان می‌دهید. مثبت یا منفی بودن واکنش شما برایشان مهم نیست. هر واکنشی هیجان‌انگیز است و به آن‌ها احساس قدرت می‌دهد.

وقتی بچه‌ها توجه تمام‌وکمال شما را بخواهند، هر کاری از دستشان برمی‌آید برای بدست آوردن آن انجام می‌دهند و به‌آسانی یاد می‌گیرند که جیغ زدن یک راه فوق‌العاده مؤثر برای دستیابی به آن است.

جیغ زدن کودک برایشان جذاب است

شاید کمی متعجب شوید، اما دامنه صدای کودک برایشان جذابیت دارد. آن‌ها عاشق شنیدن صدای خودشان هستند. گوش دادن به صدای جیغ بلند خود که از در و دیوار فراتر می‌رود یا در باد ناپدید می‌شود، می‌تواند حسابی برایشان هیجان‌انگیز باشد.

معمولاً جیغ زدن کودک در سنین ۱۸ ماهگی تا ۲ سالگی به اوج خود می‌رسد. آن‌ها به‌خوبی تست می‌کنند که چقدر می‌توانند سروصدا ایجاد نمایند؛ زیرا چیز جدیدی است که یاد می‌گیرند. البته از نظر آن‌ها این یک قدرت جدید است که می‌تواند همه افراد اطراف را متوقف و نظر آن‌ها را جلب کند.

ابراز عصبانیت، خستگی و گرسنگی

یکی دیگر از دلایل جیغ زدن کودک می‌تواند به‌سادگی گرسنگی، خستگی یا عصبانی شدن آن‌ها از چیزی باشد. به‌عنوان مثال، وقتی فرزند شما نمی‌تواند چیزی را که می‌خواهد به دست آورد، شروع به ایجاد بی‌نظمی می‌کند، آن‌ها هنوز خیلی کوچک هستند و نمی‌دانند چگونه با ناامیدی کنار بیایند یا صبوری و درک خود را نشان دهند، این تنها مهارتی است که می‌توانند با استفاده از آن حرف خود را به کرسی بنشانند.

روشی برای ابراز ناراحتی و اضطراب

یکی از دلایل مهم جیغ زدن کودک می‌تواند ناراحتی او از چیزی باشد. مثلاً او در موقعیت‌های خاص ناراحت یا مضطرب است یا زمانی‌که خود را در یک محیط جدید و ناآشنا می‌بیند و مجبور است که با افراد غریبه در ارتباط باشد.

او معمولاً در چنین شرایطی نمی‌تواند آزادانه با اسباب‌بازی‌های خود بازی کند و این ممکن است موجب عصبانیت او شود. معمولاً گریه کودکان را در مکان‌های شلوغ مثل رستوران‌ها، هواپیماها و گاهی در میهمانی‌ها می‌شنویم.

اغلب اوقات وقتی بچه‌ها جیغ می‌زنند، شاید به خاطره بازی با بچه‌های دیگر است. در این مواقع معمولاً مقدار انرژی‌ای که دارند بسیار زیاد است. این نوع جیغ زدن سالم و کاملاً طبیعی است، آن‌ها یاد می‌گیرند که چگونه تمام احساسات شاد و ناراحت‌کننده‌ای را که در حین بازی با دوستان خود دارند را ابراز کنند و فریادهای آن‌ها در این مواقع بسته به لحن آن‌ها می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد.

درمان جیغ زدن کودک

آیا جیغ زدن کودک کمتر از دوسال طبیعی است؟

بیشتر کودکانی که در شرف یادگیری هستند، از این‌که بالاترین درجه صدای خود را آزمایش کنند لذت می‌برند. هر چقدر هم که این کار آن‌ها برای والدین ناامیدکننده یا شرم‌آور باشد، این یک مرحله کاملاً طبیعی از رشد کودک نوپا به شمار می‌رود، گاهی صحبت کردن با والدین دیگر در مورد مراحلی که فرزندتان طی می‌کند نیز کمک‌کننده خواهد بود.

مثلاً می‌توانید در گروهی عضو شوید که برخی والدین تجربه دارند، از آن‌ها بپرسید که چگونه با جیغ زدن کودک خود رفتار کنید؟! به‌احتمال زیاد بیشتر والدین داستان‌هایی برای به اشتراک گذاشتن با شما دارند.

چگونه می‌توانیم جیغ زدن کودک را متوقف کنیم؟

متأسفانه باید یادآوری کنیم که هیچ درمان فوری برای جیغ زدن کودک کمتر از دو سال وجود ندارد. معمولاً برای متوقف ساختن این رفتار آن‌ها باید صبوری و درک کنید. برخی از رفتارهایی که شما به‌عنوان پدر و مادر می‌توانید انجام دهید شامل موارد زیر هستند:

آرامش خود را حفظ کنید

مهم‌ترین نکته‌ای که باید به‌خاطر بسپارید این است که آرام بمانید. جیغ زدن کودک ممکن است انواع احساسات را در بدنتان ایجاد کند به‌همین دلیل بهتر است مجبور شوید قبل‌از پاسخ‌گویی به فرزندتان کمی عقب‌نشینی کرده و احساسات خود را ارزیابی کنید.

آن‌ها نمی‌توانند احساسات خود را کنترل کنند، اما شما با تنفس عمیق می‌توانید به خود یادآوری کنید که حال فرزندتان خوب است و این‌گونه احساسات خود را کنترل نمایید. بهتر است صورت خود را خنثی و صدایتان را نرم و آهسته نگه دارید، تا فرزندتان به آرامش برسد. با ملایمت صحبت کنید و به او یادآوری کنید که می‌تواند با صدای آرام درخواست کمک کند.

زمانی‌که کودک شما دست از جیغ زدن کشید با برقراری ارتباط خوب و ناامیدی او را تصدیق کنید. به او کمک کنید تا راه‌حل‌های بهتری را برای حل مشکل خود در نظر بگیرد.

فضای امن برای او ایجاد کنید

گاهی جیغ زدن کودک واقعاً یک روش ضروری برای تخلیه عصبانیت است. این ممکن است مفید باشد که به کودک خود نشان دهید زمانی‌که نیاز به فریاد زدن دارد، کجا می‌تواند برود.

برخی از والدین به فرزندشان اجازه می‌دهند تا زمانی‌که در اتاق بسته ‌است و کسی مزاحم نمی‌شود، در اتاق‌خواب شان فریاد بزنند. برخی هم امکان دارد ترجیح دهند فرزندشان بیرون برود. گزینه دیگر این است که به کودک خود اجازه دهید تا روی عروسک یا بالشت خود فریاد بزنند.

صرف‌نظر از فضای انتخابی خود، به کودک اطمینان می‌دهید که وقتی آرام است شما نیز در دسترس هستید. دانستن این‌که وقتی فریاد می‌زنند توجه خاصی به آن‌ها نمی‌شود، ممکن است آن‌ها را تشویق کند که زودتر دست از فریاد کشیدن بردارند.

جیغ زدن کودک را می‌توانید سریعاً به یک بازی تبدیل کنید اگر در مکانی ساکت هستید، مانند خانه خود می‌توانید از این رفتار او یک بازی بسازید و ببینید چه کسی می‌تواند برای مدت کوتاهی صدای بلندتری داشته باشد، سپس به‌سرعت ببینید چه کسی می‌تواند آرام‌ترین زمزمه را ارائه دهد.

آن‌ها را به هر فضایی نبرید

تحقیقات زیادی نشان می‌دهد که معمولاً جیغ زدن کودک در بدترین زمان‌ها و مکان‌ها رخ می‌دهد. در مراسم مذهبی یا عروسی، کنسرت‌های بزرگ رستوران‌ها یا خواربار فروشی‌ها. این‌ها مکان‌هایی نیستند که هر روز فرزندتان را ببرید، کسب تجارب و انتظارات جدید ممکن است باعث ایجاد احساسات ناخوشایند در آن‌ها شود و به‌همین دلیل به جیغ کشیدن متوسل شوند.

به‌جای نادیده‌گرفتن سروصدا یا تلاش برای منطقی بودن فریاد فرزندتان در میان انبوه جمعیت، آن‌ها را بردارید و محیط را ترک کنید. پس‌از بیرون آمدن از آن مکان شلوغ می‌توانید به کودک خود اجازه دهید تا کمی هوای تازه تنفس کند، سپس برای او توضیح دهید که چرا جیغ زدن نامناسب است و قبل‌از بازگشت گزینه‌های جایگزین را ارائه دهید.

بچم خیلی جیغ میزنه چیکار کنم؟

جیغ زدن کودک می‌تواند برای والدین خسته‌کننده باشد. صدای فریاد آن‌ها احساسات را در شما بالا می‌برد و باعث ایجاد چالش می‌شود. اولین کاری که باید انجام دهید این است که خونسردی خود را حفظ کنید. روی یک رفتار آگاهانه و بلندمدت تمرکز کنید.

هنگامی‌که آرام شدید، انتظاراتی را که از فرزندان خود دارید و فرآیندی که برای برآورده‌شدن انتظارات آن‌ها در نظر گرفته‌اید را به‌خاطر بسپارید. اجازه ندهید رفتار شما تغییر کند، این یک فداکاری کوتاه‌مدت است که می‌تواند نتایج بلندمدت مثبتی برای شما به‌همراه داشته باشد.

در صورتی هم که نمی‌توانید با فریاد زدن کودک خود کنار بیایید و به‌دنبال افزایش آگاهی خود برای تربیت بهتر فرزندان خود هستید، می‌توانید از مجموعه سرای مشاور کمک بگیرید. این مجموعه با دارا بودن مشاوران متخصص کودک به‌صورت تلفنی و حضوری می‌تواند به شما والدین عزیز برای راحت‌تر گذراندن این دوران کمک کند.

تلفن کلینیک روانشناسی

تهدید به جدایی در رابطه

چرا تهدید به طلاق در مشاجره دو نفر مشکل ایجاد می کند؟

زندگی زناشویی رابطه‌ای پیچیده است که در بسیاری موقعیت‌ها ممکن است در آن مشاجره رخ دهد. هنگامی که تنش در روابط به بالاترین نقطه خود می‌رسد، آسیب‌های محسوس و نامحسوسی در پی دارد که اختلافات جزئی را به راحتی به دعواهای تمام عیار تبدیل می‌کند.

یکسری از جملات و کلمات در مشاجره‌های زوجین بیشتری کاربرد را دارد مانند: «اون اصلاً من را درک نمیکنه!»، «تحمل شنیدن حقیقت رو اصلاً نداره!» و یا «ادامه زندگی فایده نداره!».

اینکه به چه علتی یکی از زوجین در مشاجره‌ها، دیگری را تهدید به جدایی در رابطه می‌کند، می‌تواند علل مختلفی داشته باشد. ما در این مقاله قصد داریم به ریشه‌یابی اینکه چرا زوجین از تهدید به طلاق در روابط خود استفاده می‌کنند، بپردازیم.

افکاری که زوجین را به تهدید به طلاق تشویق میکند!

اینکه گاهی در زندگی مشترک خود به این فکر کنید که زندگی بدون همسرتان چگونه خواهد بود، کاملا طبیعی است، اما تهدید به طلاق به هیچ عنوان مفید و درست نیست. بر اساس تحقیقات انجام شده، افکار طلاق در طول زندگی مشترک بسیار رایج است. نیمی از تمام زوجهای متأهل بین ۲۵ تا ۵۰ سال گزارش دادند که در حال حاضر یا درگذشته افکار طلاق را به طور صریح یا بدون اینکه بیان کنند، داشته‌اند.

در واقع اندیشیدن به طلاق ممکن است صرفاً تخلیه یا پردازش یک فکر گذرا و ناراحت کننده باشد که نشانه‌ای از وجود یک مشکل در آن رابطه است. از دیگر دلایلی که ممکن است افراد را وسوسه یا  تهدید به طلاق کند، استرس مکرر است که این حس به تدریج به نقطه شکست می‌رسد. یا ممکن است افراد حول یک درگیری ناگهانی یا در حال وقوع یک درگیری به فکر جدایی بیفتند.

صرف نظر از سبک گفتگوی دونفر موضوعات مشترک زیادی وجود دارد که زوج‌ها را به سمت جدایی و طلاق سوق می‌دهد. دلایل عمومی تهدید به جدایی در رابطه توسط افراد عبارتند از:

  • مشکلات ارتباطی
  • احساس شنیده نشدن یا گوش ندادن به یکدیگر
  • مشکلات مالی
  • بحثهای مکرر
  • خیانت
  • روابط نامشروع
  • عدم حمایت احساسی یا عملی (مانند کارهای خانه)
  • عدم توجه کافی به رابطه
  • تعارضات والدین
  • تفاوت‌های مذهبی
  • مسائل مربوط به مصرف مواد
  • مسائل حل نشده

بسیاری از زوج‌ها در طول روابط خود دچار مشکلاتی می‌شوند، اما با کمک یکدیگر می‌توانند طوفان‌های خود را پشت سر بگذارند و در کنار هم زندگی مشترکشان را ادامه دهند. اما گاهی اوقات هم افراد به دلایل مختلف نمی‌توانند به ادامه رابطه فکر کنند و برای حل کردن مشکلاتشان پایان دادن به رابطه را در نظر می‌گیرند.

چرا بیان تهدید به جدایی در رابطه خطرناک است؟

نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که فکر کردن به طلاق و بیان آن به شریک زندگیتان دو چیز بسیار متفاوت است. ازدواج بر این فرض استوار است که هردوی شما به این رابطه چه خوب و یا بد متعهد هستید. در واقع هنگامی که تهدید به طلاق در رابطه بیان می‌شود، امنیت این توافق به هم زده می‌شود.

همانطور که قبلاً اشاره کردیم ممکن است احساس کنید واقعاً بیان این موضوع با شریک زندگیتان به نفع هردوی شما خواهد بود اما اگر قصد واقعی شما طلاق نیست، آن را بیان نکنید.

دکتر کارن شرمن روانشناس و نویسنده توصیه می‌کند: در طول یک مشاجره، احساسات وحشی می‌شوند و چیزهای زیادی گفته می‌شود که ممکن است در اوج احساسات بیان شوند و تلخ باشند، اما تهدید به جدایی در رابطه هرگز نباید بیان شود. دکتر شرمن در ادامه شرح می‌دهد «واضح است که ایده طلاق برای رها شدن از آن رابطه سمی است، اما فراموش نکنید اگر در حال حاضر واقعاً هدفتان جدایی نیست این تهدید را مطرح نکنید؛ زیرا این تهدید در رابطه بسیار ترسناک است». به خاطر داشته باشید که از کلمه طلاق تنها برای ترساندن و یا اذیت پارتنرتان استفاده نکنید؛ زیرا ممکن است پیامدهای بدی برای رابطه‌تان در پیش داشته باشد.

مزایای احتمالی تهدید به جدایی در رابطه

شاید با دیدن این تیتر حسابی جا بخورید اما دکتر آلن هاوکینز، استاد زندگی خانوادگی در دانشگاه بریگام یانگ توضیح می‌دهد: افکار درباره طلاق می‌تواند زنگ خطری سالم برای کار کردن روی روابطتان در زندگی زناشویی  باشد. چنین افکاری ممکن است به شما انگیزه لازم را بدهد تا به مشکلات موجود در رابطه خود رسیدگی و برای حل آن تلاش کنید. با این حال، وارد کردن طلاق به رابطه‌تان خطرات را بالا میبرد و می‌تواند اعتماد را از بین ببرد. در حالی که تحقیقات نشان داده است که افکار طلاق کاملاً رایج است، تقریباً ۹۰٪ از کسانی که گزارش داده بودند که فکر طلاق داشتند، در نهایت به زندگی خود ادامه دادند.

شوهری که مرتب تهدید به طلاق می‌کند

اگر افکار مکرر (یا تهدید) در مورد طلاق دارید، حتماً این موضوع را با شریک زندگی خود یا یک مشاور زوجین مطرح کنید. این فکر به دلایلی در ذهن شماست، پی بردن به چرایی آن و بررسی مسائل مختلف پشت آن بهترین راه برای محافظت و تقویت روابط زناشویی شماست. فراموش نکنید که از بین بردن و نادیده گرفتن این افکار یا تهدیدها بعید است که مشکلات را از بین ببرد یا مشکلات موجود را اساسی حل کند.

راه حل برای عدم تهدید به طلاق در روابط!

دنیس لیمونجلو رواندرمانگر و متخصص روابط دارای مجوز منهتن در رابطه با تهدید به طلاق در روابط معتقد است: «شنیدن تهدید جدایی در رابطه در حین مشاجره می‌تواند ویرانگر باشد». Limongello و سایر کارشناسان نکاتی را در مورد آنچه زوج‌ها باید به جای مطرح کردن طلاق انجام دهند پیشنهاد کردند که شامل موارد زیر است:

یک قرارداد با همسرتان تعیین کنید

یکی از تکنیک‌های ممکن این است که با همسرتان یک قرارداد تعیین کنید. لیمونجلو میگوید: «ایجاد یک قانون اساسی با همسرتان که کلمه طلاق را از دایره لغات شما ممنوع کند، میتواند راهی عالی برای حفظ امنیت با همسرتان باشد.» او همچنین توصیه میکند: تعیین قوانین اساسی از هر نوعی که هر دو بتوانید به آن پایبند باشید میتواند در ایجاد اعتماد در رابطه شما مفید باشد.

او همچنین پیشنهاد می‌کند: هرگز تهدید نکنید، زیرا تحقیقات نشان می‌دهد که این موضوع منجر به افزایش سطح افسردگی، اضطراب و حتی فشارخون خواهد شد. لیمونجلو معتقد است که تهدید کردن یک رفتار سالم در یک رابطه عاشقانه نیست و راه‌های سازنده‌تری برای برآورده کردن نیازهای شما وجود دارد.

گفتگو کنید

تهدیدهای طلاق اغلب از ناتوانی در برقراری ارتباط مستقیم با مشکل اساسی ناشی می‌شود. افرادی که احساس عجز در بیان احساسات خود نظیر عصبانیتشان، آسیب دیدن و یا ترسشان دارند ممکن است که مستقیماً به سمت سلاح نهایی جهش و از تهدید جدایی در رابطه‌شان استفاده کنند.

دلایل زیادی وجود دارد که افراد ممکن است در بیان احساسات و نیازهای خود دچار مشکل شوند. این مشکلات می‌تواند از سبک دلبستگی و تجربیات قبلی در رابطه‌شان باشد. به عنوان مثال، افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، معمولاً تحت تأثیر احساسات خود و دیگران احساس سردرگمی دارند. هنگامیکه با احساسات یا موقعیت‌های دشوار مواجه می‌شوند، افراد دارای این سبک دلبستگی ممکن است با ترس یا خشم پاسخ دهند. با این حال، مهم است بدانید که فرد می‌تواند یاد بگیرد که بر این تمایل به تهدید غلبه کند و به جای آن با احساسات پشت سر آن مقابله کند.

برخی از جملاتی جایگزینی که میتوانید استفاده کنید عبارتند از:

  • من از اینکه به حرفهایم گوش نمی‌دهی واقعاً آسیب میبینم، احساس می‌کنم در این رابطه تنها هستم!
  • من می‌ترسم که اگر نتوانیم این مشکل را حل کنیم، نتوانیم رابطه‌ای را که هر دو دوست داریم داشته باشیم.

آرمسترانگ یک استراتژی به نام «اصل انتظار» را به افرادی که در زندگی مشترکشان برای برقراری ارتباط تلاش میکنند، توصیه می‌کند. هدف این است که قبل از تهدید به طلاق سؤالات زیر را از خود بپرسند:

  • چرا به طلاق فکر می‌کنم؟
  • واقعاً چه چیزی مرا ناراضی یا ناراحت می‌کند؟
  • چه چیزی از شریک زندگی و رابطه‌مان نیاز دارم که به آن نمی‌رسم؟
  • چه نتیجه مطلوبی از تهدید به جدایی به دست خواهم آورد؟
  • آیا به من کمک می‌کند تا به نتیجه دلخواهم برسم؟

دکتر هدر اهینگر، درمانگر ازدواج و خانواده متخصص در روابط پرتعارض، معتقد است که وقتی زوج‌ها یکدیگر را  تهدید به طلاق می‌کنند، در واقع با این کار سعی در برآورده کردن نیاز خود دارند. اگرچه ابراز ناراحتی خود مفید است، اما انجام آن با تهدید به جدایی در رابطه بی‌اثر است. توصیه‌ای که ایشان برای زوجین دارند این است که مسئولیت زندگیشان را بپذیرند و آنچه را که نیاز دارند و نمی‌توانند دریافت کنند، با یکدیگر بررسی نمایند.

مشاوره را در نظر بگیرید

اگر مرتباً به طلاق فکر می‌کنید و یا از سمت همسرتان تهدید به طلاق شده‌اید،  وقت آن است که اقدامات جدی برای حل مشکل انجام دهید. با کمک گرفتن از متخصصان، زوج‌ها می‌توانند ارتباطات را بهبود بخشند و به مسائلی که باعث ایجاد مشکل در ازدواجشان می‌شود، رسیدگی کنند.

اگر دائما افکار طلاق را در سر دارید و یا مشاجره‌های بسیاری را با شریک زندگیتان تجربه می‌کنید، باید راهی برای بازگشت به مسیر اصلی بیابید یا تصمیم برای پایان دادن به رابطه‌تان را بررسی کنید. هر چه زوج‌ها بیشتر منتظر بمانند تا مشکلاتشان خود به خود برطرف شود، احتمال حل و برطرف کردن مشکلات کمتر می‌شود. کمک از یک زوج درمانگر مجموعه سرای مشاور می‌تواند شما را به سمت مسیر اصلی یعنی کشف چرایی تهدید به طلاق هدایت کند.

منبع: Verywellmind

تلفن کلینیک روانشناسی

از بچه داری خسته شدم

شوهرم اصلا توی بچه داری کمکم نمیکنه!

تصمیم به داشتن فرزند یکی از پر چالش‌ترین تصمیمات برای زوجین است! دلیل این چالش هم این است که شما برای آمدن فردی تصمیم‌گیری می‌کنید که خود او هیچ نقشی در این موضوع بزرگ ندارد. نکته‌ مهمی که وجود دارد این است که زوجین با قبول تصمیم به بارداری مسئولیت بزرگی را بر عهده می‌گیرند. در این مسئولیت بزرگ تقسیم وظایف در نقش پدر و مادری یکی از چالش‌هایی است که اکثر زوجین با آن مواجه می‌شوند.

متأسفانه شکایت بیشتر خانم‌ها از آقایان این است که در امور بچه‌داری و خانه کمک‌حال آن‌ها نیستند و ناراحتی و شکایت خود را با جمله «شوهرم اصلا توی بچه داری کمکم نمیکنه!» ابراز می‌شود. یکی از دلایلی که باعث شکل‌گیری این مشکل در خانواده‌هاست، این است که متأسفانه برخی از آقایان نگهداری از فرزند را تمام و کمال بر عهده مادر می‌دانند که این تفکر کاملاً اشتباه باعث بیشتر شدن اختلافات زوجین می‌شود.

امروز با ما در این مقاله از سرای مشاور همراه شوید تا چند تکنیک کاربردی برای عدم بروز این مشکل را با شما در میان بگذاریم.

مشاوره قبل از بارداری

قدم اول برای عدم بروز مشکلات بین زوجین بعد از بارداری و نحوه نگهداری از فرزند دلبرشان، رفتن به مشاوره قبل از بارداری است. همان‌طور که قبل از ازدواج زن و مرد برای انتخاب درست و هوشمندانه نیاز به مشاوره دارند، مشاوره قبل از بارداری و تصمیم به فرزندآوری هم از آن دست کارهای مهمی است که هر زوجی قبل از بارداری می‌بایست انجام دهد. آمادگی قبل از زایمان لطف بزرگی است که هر پدر و مادری می‌توانند در حق زندگی خود و فرزندشان داشته باشند.

هنگامی‌که افراد آمادگی برای فرزندآوری و بارداری داشته باشند، قطعاً با ارتباطات خوب و درک متقابل می‌توانند شرایط را بهتر پیش ببرند. درواقع ارتباط خوب بین زوجین می‌تواند هم کیفیت شرایط بارداری و بعد از زایمان را تا حد قابل قبولی بالا ببرد. نکته مثبت و مهمی که مشاوره قبل از بارداری دارد این است که در این رفت‌وآمد، زوجین درک و کمک‌حال هم بودن را برای بعد از به دنیا آمدن فرزند خود آموزش می‌بیند.

این آموزش باعث می‌شود که همه مسئولیت نگهداری از فرزند بر دوش مادر نباشد تا با خستگی و درماندگی بگویید: شوهرم اصلا توی بچه داری کمکم نمیکنه! بنابراین رفتن به مشاوره قبل از بارداری را به هیچ‌وجه دست کم نگیرید!

با همسرتان از نگرانی و سختی‌های بچه‌داری حتماً صحبت کنید

یکی از چالش‌هایی که مادران با آن روبه‌رو هستند کم‌خوابی است! همان‌طور که می‌دانید کم‌خوابی می‌تواند عواقب سنگینی برای هر فردی که دچار آن می‌شود، داشته باشد. این عواقب برای مادری که دست تنهاست و کمکی برای نگهداری از کودک خود ندارد چندین برابر است. این عواقب سطح استرس، اضطراب، زودرنج بودن و عصبانیت را چندین برابر بالا خواهد برد و حتی می‌تواند منجر به این شود که بگویید «از مادر بودن خسته شدم». بنابراین بهترین راه برای جلوگیری و تحمل سختی‌ها گفتگو با همسرتان است که می‌تواند تا حدی زیادی شما را آرام‌تر کند. این گفتگو می‌تواند شوهرتان را نسبت به شرایط فعلی آگاهتر سازد. نکته مهمی که زن و مرد باید آن را با جان‌ودل بپذیرند این است که شرایط زندگی قبل از بارداری با بعد از آن، یک دنیای کاملاً متفاوت است. این تفاوت در سبک زندگی زوجین بعد از به دنیا آمدن فرزند بدون کمک شوهرتان بسیار سخت خواهد بود. در این گفتگو شما می‌توانید از نیازهایتان بگویید، از نیازهایی که می تواند به شما در اینکه مادر و همسر خوشحال و سرحالی باشید کمک بزرگی کند.

خسته از بچه داریتقسیم وظایف و مسئولیت بچه داری

شنیدن جمله “شوهرم اصلا توی بچه داری کمکم نمیکنه” در واقع یک جمله تلخی است که نشان از آن دارد که مرد خانه برای از بین بردن این حس  باید دست به کار شود. به همین دلیل کاربردی‌ترین راه‌حل برای این مشکل، تقسیم وظایف و همدلی میان والدین است.هنگامی‌که والدین برای حفظ هر چه بیشتر روابط خود با یکدیگر همکاری کنند، همه افراد خانواده از این همکاری سود خواهند برد. خوشبختانه با توجه به آگاهی که در جامعه به وجود آمده، تعداد مردانی که در مراقبت از فرزندان خود هستند رو به افزایش است. این مراقبت و ارتباط با فرزند می‌تواند در رشد یک رابطه سالم پدر و فرزند نقش مهمی را ایفا کند. نکته مثبت دیگری که این همکاری و همدلی بین زوجین برای مراقبت از کودکان به وجود می‌آورد، الگوبرداری کودکان از رابطه سالمی است که بین والدین جریان می‌یابد.

وقتی والدین برای بهتر پیش بردن و درک بهتر شرایط همکاری می‌کنند، حس خوب و آرامش‌بخشی بین آن‌ها شکل می‌گیرد. نکته‌ای که در تقسیم وظایف بین والدین وجود دارد این است که به جای هدف‌گذاری دقیق، بهتر است راهی پیدا کنید تا به ‌سادگی با مسئولیت به صورت متعادل بیتان تقسیم شود تا هردوی شما احساس شادی، بهره‌وری و قدردانی داشته باشید.

در یادگیری وظایف پدری به همسرتان کمک کنید

با توجه به اینکه از زمان‌های گذشته وظایف والدین به طرز نادرستی بین افراد الگو شده به همین دلیل اکثر خانم‌ها از اینکه همسرشان در نگه‌داری فرزندشان کمک نمی‌کند گلایه دارند و همیشه آن را با جمله «شوهرم اصلا توی بچه داری کمکم نمیکنه» بیان می‌کنند. درصد بالایی از آقایانی که وارد نقش پدری می‌شوند متأسفانه از اینکه چطور می‌توانند به همسرشان در امر بچه‌داری کمک کنند، اطلاعاتی ندارند.

برای اینکه بتوانید از شوهرتان برای بچه‌داری کمک بگیرید، اجازه بدهید آن‌ها هم دست‌به‌کار شوند. شاید در ابتدا اطلاعات زیادی در این امر نداشته باشند، اما شما می‌توانید با صبر و حوصله او را در این امر کمک کنید. بسیاری از پدران با آموزش توانسته‌اند بهترین حالت خود را در کمک به مادر در نگهداری و مراقبت از کودک ارائه دهند که این امر نیازمند صبوری از سمت مادر است.

از وحشت‌زدگی همسرتان در نقش پدری نگران و ناراحت نشوید

بسیاری از افراد هنگامی‌که در نقش جدیدی از زندگی خود قرار می‌گیرند دچار اضطراب و استرس می‌شوند. برخی از آقایان هم از این شرایط مستثنی نبوده و هنگامی‌که در نقش پدری قرار می‌گیرند از شرایط موجود دچار استرس می‌شوند.

سطح استرس برخی از آن‌ها آنقدر بالا می‌رود که نمی‌توانند بازدهی خوبی در نقش خود داشته باشند. همین امر باعث گلایه خانم‌هاخواهد شد. واقعیت این است که همسران این خانم‌ها هنوز نتوانسته‌اند خودشان را در نقش پدری بپذیرند تا بتوانند کمک‌هایی که باید را انجام دهند.

همسرتان را در ایفای نقش پدری مورد تمسخر قرار ندهید

ازآنجایی‌که ممکن است همسرتان در مراقبت از کودکتان ضعف‌هایی داشته باشد، سعی کنید به‌هیچ‌وجه او را مسخره نکنید. سعی کنید ابتدا کارهایی را که در امور بچه‌داری می‌تواند انجام دهد، برایش توضیح دهید، سپس اجازه دهید که خودش دست‌به‌کار شود. از دور نظاره‌گر باشید و چنانچه دیدید که بخشی از کار را اشتباه انجام می‌دهد با آرامش کار درست را به او یادآوری کنید. بعد از یادآوری اجازه دهید کارش را ادامه دهد و کودک را از او نگیرید.

زمانی برای تنها گذاشتن پدر با کودکان در نظر بگیرید

برای اینکه بتوانید همسرتان را با نگهداری از کودکان بیشتر آشنا کنید، حتماً ساعاتی را در طول هفته برای تنها گذاشتن آن‌ها در نظر بگیرید. این امر باعث می‌شود که رابطه‌ای بین پدر و فرزند شکل بگیرد و شما هم مداوم این جمله شوهرم اصلا توی بچه داری کمکم نمیکنه را تکرار نکنید. در این زمانی که پدر با کودک تنهاست می‌تواند توانایی‌های خود را آشکار کند و خود را در مراقبت از کودک به چالش بکشد.

در این به چالش کشیدن ممکن است پدر بخش‌های توانایی خودش را در نگهداری از کودک شناسایی کند. این بخش می‌تواند غذا دادن به کودک، حمام بردن کودک، آرام کردن کودک و بازی با او باشد. بنابراین حتماً در طول هفته این زمان را برای تنها ماندن پدر و فرزند در نظر بگیرید.

ما در این مقاله از سرای مشاور که درباره موضوع مهم شوهرم اصلا توی بچه داری کمکم نمیکنه بود، سعی کردیم تکنیک‌هایی که شما را در چالشی که بین زوجین برای مراقبت از کودک و بچه‌داری آقایان است آشنا کنیم. امیدواریم با رعایت این تکنیک‌ها و همچنین همدلی و همکاری باهم بتوانید در پروسه بچه‌داری و تربیت فرزند دلبندتان با آرامش هرچه بیشتر پیش بروید. در صورت نیاز مشاوره پیش از بارداری می‌توانید از کارشناسان حرفه‌ای ما به صورت تلفنی و حضوری کمک بگیرید.
تلفن کلینیک روانشناسی

سرکوب عصبانیت: علائم، علل، درمان و ۹ راه برای مقابله

یکی از علائمی که نشان از در خطر بودن سلامت روان دارد، سرکوب خشم است! در این جا منظور خشمی است که سرکوب و انکار شده و بی ارزش شمارده می‌شود. هنگامی‌که فردی دارای چنین احساسی است، در واقع با مشکلات بسیاری دست‌وپنجه نرم می‌کند.

این خشم می‌تواند منجر به دردهای فیزیکی، مشکلات جدی در روابط فرد با دیگران یا پایین آمدن اعتماد نفس و عزت نفس او گردد. به همین دلیل افرادی که این اختلال را در زندگی خود تجربه می‌کنند، می‌بایست حتماً درمان را شروع کنند تا بتوانند روش سالم ابراز خشم را یاد گرفته و از تأثیرات منفی آن در امان باشند.

در واقع یادگیری پردازش و ابراز خشم به روشی سالم می‌تواند از طرق مختلف بر شما تأثیر مثبت بگذارد. در ادامه همراه سرای مشاور شوید تا شما را با این اختلال رفتاری آشنا کنیم و علائم، علل و درمان مقابله با آن را به طور کامل شرح دهیم.

خشم سرکوب شده چیست؟

سرکوب خشم به احساسی گفته می‌شود که فرد به‌طور ناخواسته از بروز دادن آن جلوگیری می‌کند. در واقع افرادی که با چنین احساسی دست‌وپنجه نرم می‌کنند اغلب می‌گویند: «من هرگز عصبانی نمی‌شوم!» درصورتی‌که از خشم خود بی‌خبرند. خشم یک احساس طبیعی است که همه‌ مردم در جهان آن را بارها تجربه می‌کنند.

این احساس معمولاً در موقعیت‌های استرس‌زا، ناراحت‌کننده و در موقعیتی که ناعدالتی در حق فردی صورت بگیرد، بروز می‌دهد. اینکه چرا افرادی که دارای این احساس هستند آن را به‌صورت علنی بروز نمی‌دهند، داشتن حس شرم و ترس است!

علل و محرک‌های خشم سرکوب شده

خشم سرکوب شده می‌تواند به دلایل زیادی رخ دهد، اما تجربیات آسیب‌زا در ترومای ( آسیب روانی) دوران کودکی شایع‌ترین دلایل وجود این احساس در افراد است. افراد پس از تجربه تروما، احساس سردرگمی، غمگینی یا شرم می‌کنند و خود را به خاطر اتفاقی که افتاده سرزنش می‌کنند که همین سرزنش باعث خشم درونی نسبت به آنچه برایشان اتفاق افتاده می‌شود.

اینکه چطور می‌توان این احساس آسیب‌زا را بروز داد یا درباره محرک‌های این احساس صحبت کرد، فرهنگ موجود در خانواده و جامعه تأثیر به‌سزایی دارد. اما متأسفانه به دلیل هنجارهای فرهنگی موجود در هر جامعه یا خانواده‌ای ممکن است شاهد این ضعف در اطرافتان بوده باشید.

نکته مهمی که وجود دارد این است که به یاد داشته باشید دلیل واحدی برای این حس وجود ندارد. درواقع تجربه و حمل کردن این حس می‌تواند از عوامل مختلفی نظیر ژنتیک و محیط نشات گرفته باشد که در نحوه بیان و پردازش احساسات افراد نقش بسزایی دارند.

برخی از شایع‌ترین علل و محرک‌های سرکوب عصبانیت عبارت‌اند از:

  • طرد شدن به دلیل ابراز خشم در گذشته
  • داشتن تمایلات کمالگرا یا روان‌رنجور.
  • مبارزه با یک بیماری روانی مانند افسردگی، اضطراب یا PTSD.
  • استفاده از مواد تغییردهنده خلق‌وخو مانند مواد مخدر یا الکل.
  • تجربه ترومای مزمن.
  • برخی از شرایط پزشکی مانند آسیب‌های مغزی تروماتیک.
  • داشتن تمایل به عقلانی کردن احساسات خود.
  • خواستن راضی کردن دیگران.
  • داشتن هوش هیجانی محدود.
  • داشتن سطوح بالای شرم.

نشانه‌های سرکوب عصبانیت چیست؟

سرکوب خشم می‌تواند علل مختلفی داشته باشد که باعث تغییر در احساس، تفکر و حتی رفتار افراد شود. برخی از افراد تا زمانی که عصبانیتشان به حد بالایی نرسد یا تا زمانی که به کسی سرزنش نکنند متوجه این تغییرات احساسی در خود نمی‌شوند.

افرادی که خشم را سرکوب می‌کنند، اغلب وقتی متهم به عصبانیت می‌شوند حالت تدافعی به خود گرفته و کاملاً عصبانیتشان را انکار می‌کنند. این حالت تدافعی، پذیرش و تشخیص خشم را برای آن‌ها سخت‌تر می‌کند و باعث می‌شود که آن‌ها از اصل ماجرا یعنی آسیب رساندن به خودشان دور کنند.

کنترل خشم

علائمی که می‌توانند شما را نسبت به حس سرکوب خشم آگاه کنند عبارت‌اند از:

  • استفاده بیش‌ازحد طعنه یا بدبینی.
  • ناراحت بودن از درگیری یا رویارویی با آن.
  • احساس نیاز بیش از حد برای کنترل زندگی.
  • منفعل بودن و پرخاشگری در هنگام تعامل با دیگران.
  • عدم تعیین حد و مرز برای زندگی.
  • مشکل نه گفتن.
  • سکوت کردن، دوری از افراد در هنگام ناراحتی.
  • حالت انفجاری هنگام عصبانیت.
  • غر زدن‌های بسیار زمانی که اوضاع مطابق میل شما پیش نمی‌رود.
  • سطوح بالای استرس مزمن یا اضطراب.
  • افکار منفی یا خود انتقادی مکرر.
  • احساس تلخی، حسادت یا رنجش نسبت به دیگران.
  • کینه‌توزی و نشخوار کردن افکار.
  • احساس گناه و شرم هنگام عصبانیت.

اثرات منفی سرکوب عصبانیت

مطمئنا هنگامی‌که مسئله‌ای شما را ناراحت می‌کند بهترین راه، گفتگو یا حل آن مشکل است. اما زمانی که شما نسبت به نادیده گرفتن این حس می‌شوید ناخودآگاه به روان و جسمتان آسیب بزرگی را می‌رسانید. برخی از افراد با استیصال بعد از آسیبی که بر اثر بروز ندادن خشم و عصبانیت دیدند، این جمله را به کار می‌برند: نمی تونم عصبانیتم رو بروز بدم…

خشم به‌خودی‌خود مضر یا بد نیست، اما اگر راه خروجی یا راهی برای ابراز آن پیدا نشود،کلیت زندگی افراد را تحت شعاع قرار می‌دهد.

برخی از اثرات مضر سرکوب عصبانیت عبارت‌اند از:

  • فشارخون بالا.
  • استرس مزمن.
  • مشکلات قلبی.
  • بی‌خوابی.
  • کاهش عزت‌نفس.
  • بالا رفتن خطر اعتیاد.
  • مشکل در تمرکز.
  • اختلال در عملکرد کاری.
  • بی‌حسی یا بی‌تفاوتی.

۹ راه برای مقابله با سرکوب خشم

مهارت‌های سالم بسیاری برای ابراز خشم وجود دارد که به افراد کمک می‌کند قاطع‌تر و با روش‌های مناسب احساسات و عصبانیت خود را بیان کنند.

در اینجا ۹ راه برای مقابله با سرکوب عصبانیت را باهم مرور می‌کنیم:

  1. منشأ عصبانیتتان را پیدا کنید!

خشم معمولاً واکنش به اتفاقی است که در زندگی شما رخ می‌دهد و اغلب نشان‌دهنده مشکلی است که باید به آن توجه کنید. برای درک بهتر خشم بهتر است ذهنتان را با پرسیدن این سؤالات مشغول کنید:

  • فکر می‌کنید در آن موقعیت چه چیزی باعث عصبانیت شما شده؟
  • چرا به این اندازه شما را اذیتت کرده؟
  1. نشانه‌های خشم را در خود پیدا کنید!

برخی از رایج‌ترین راه‌های نشان دادن خشم در بدن عبارت‌اند از:

  • تنگی قفسه سینه
  • درد عضلانی
  • خستگی.
  • افزایش ضربان قلب
  • ناراحتی معده
  • سرگیجه
  • سردرد یا میگرن
  • افزایش فشارخون
  • تنش عضلانی
  1. شروع کنید به نوشتن!

نوشتن می‌تواند تا حد زیادی از عصبانیت و خشم زیاد شما کاهش دهد و از بروز اتفاقات بد جلوگیری کند. تحقیقات نشان داده است که یادداشت روزانه می‌تواند بر حال عمومی و کنترل استرس، اضطراب و خشم شما نقش بسزایی داشته باشد.

  1. افکار منفی را شناسایی و از خود دور کنید!

افکار تأثیر بسزایی بر احساسات دارند؛ بنابراین هر چه بیشتر این نوع افکار منفی را در ذهن خود تکرار کنید، عصبانی‌تر و ناراحت‌تر خواهید شد. دست از قضاوت بردارید و ذهنتان را با نشخوار ذهنی سمی نکنید.

  1. یک خروجی فیزیکی برای خشم خود پیدا کنید!

خشم یک احساس پرانرژی است که می‌تواند در بدن ذخیره شود که نتیجه آن تخریب جسم و روح شماست. برخی از خروجی‌های فیزیکی که می‌توانند به عصبانیت سرکوب شده کمک کنند عبارت‌اند از:

  • ورزش مداوم
  • دویدن و دوچرخه‌سواری
  1. مدیتیشن کنید

مدیتیشن به کاهش استرس، تقویت آرامش و تقویت خلق‌وخوی کمک می‌کند و همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا برخی از افکار مسابقه‌ای خود را آرام کنید.

  1. گفتگو کنید!

سرکوب خشم گاها با لحن پرخاشگرانه همراه است که بهتر است برای جلوگیری از هرگونه نزاع و ناراحتی بیشتر، سعی در گفتگو با طرف مقابل کنید. درواقع گفتگوی سالم به شما این اجازه را می‌دهد که بدون بی‌احترامی احساس خود را ابزار کنید.

  1. احساسات خود را درک کنید!

اکثر افرادی که احساساتی مانند خشم را سرکوب می‌کنند با استفاده از غذا، بازی‌های ویدئویی، خرید یا سایر عوامل حواس‌پرتی خود را مشغول می‌کنند. بهترین لطف و کاری که شما می‌توانید هنگام عصبانیت و خشم در حق خودتان انجام دهید، درک کردن آن حس است! سعی کنید از هرگونه روش حواس‌پرتی خودداری کنید؛  زیرا در نهایت این کار باعث ایجاد اعتیاد به آن حواس‌پرتی در شما خواهد شد.

  1. از یک تراپیست یا مشاور کمک بگیرید!

چنانچه به هر دلیلی نتوانستید شخصاً با استفاده از راه‌حل‌های پیشنهادشده دست از سرکوب خشم و احساستان بردارید، حتماً از یک مشاور یا تراپیست کمک بگیرید.

تلفن کلینیک روانشناسی