مادر خسته

از مادر بودن خسته شدم

مادر بودن، کار سختی است و این حقیقت انکار نشدنی است. اگر بخواهیم از وظایف مادری بگوییم باید به آماده کردن غذا برای همه اعضای خانواده، نطافت، نظم و ترتیب دادن به همه امور خانه اشاره کرد. حال تصور کنید که مادری هم در بیرون از خانه شاغل باشد، مسلما انجام همه این کارها در کنار هم گاهی خسته‌کننده خواهد بود. این امر طبیعی است.

تربیت فرزند و رسیدگی به همه امور او نیز گاهی می‌تواند مادر را خسته و کلافه کند. از غذا خوردن‌های بی‌موقع مثل پایان شب زمانی که مادر دوست دارد همانند سایر اعضای خانواده بخوابد و استراحت کند. درست در همان لحظه فرزند دوست‌داشتنی به او می‌گوید که من گرسنه هستم و اصطلاحا دلم ضعف می‌رود. این مادر مهربان و فداکار باید برای او غذا آماده کند.

تازه مادر باید به تکالیف فرزند هم رسیدگی کند و از اینکه او همه کارهای مربوط به مدرسه را انجام داده است نیز مطمئن شود. گاهی امکان دارد به مرور زمان انجام همه این کارها باعث کلافگی او شود و بیان کند از بچه داری خسته شدم، حالا راهکار برای چنین فردی چیست. در ادامه سرای مشاور بیشتر شما را در اینباره راهنمایی می‌کند.

دلالیل خستگی مادر چیست و معمولا با چه علائمی بروز می‌کند؟

دکتر پوجا آگاروال (Puja Aggarwal)، متخصص مغز و اعصاب در مجله پزشکی Healthline بیان می‌کند: «خستگی از مادر بودن در نتیجه‌ی خستگی فیزیکی، روانی و احساسی است که مادر به دلیل استرس مزمن فرزندپروری تجربه می‌کند.»

حالا این خستگی گاهی با زود عصبانی شدن، فاصله گرفتن از کودک و بی‌محبتی به او بروز داده می‌شود. فردی که بیان می‌کند از مادر بودن خسته شدم، ممکن است فراموشی، احساس اضطراب و حتی افسردگی را تجربه کند. به همین دلیل اولین احساسی که دارد، زیر سوال بردن توانایی‌های مادر یا پدر بودنشان است. معمولا افراد در چنین مواقعی احساس بی‌کفایتی، سردرگمی و انزوا را تجربه می‌کنند.

میکایلا دکر، یک درمانگر و مشاور خانواده و ازدواج، نیز در این باره می‌گوید: «دلایل خستگی و فرسودگی والدین نتیجه استرس طولانی‌مدتی است که برای برآورده کردن نیازهای فرزند به بهترین شیوه ممکن، حتی به‌دور از انتظارات و توانایی‌های آن‌هاست.

به صورت خلاصه گاهی مادرها از انجام کارهای تکراری و روزمرگی خسته می‌شوند و دیگر قدرت برآورده کردن نیازهای معمولی فرزندانشان را ندارند. معمولا این احساس، زمانی که مادران فوق‌العاده تحت فشار هستند، بروز می‌کند.

علائم خستگی از مادر بودن معمولا با رفتارهای زیر نشان داده می‌شوند:

  • خستگی جسمانی و بی‌خوابی
  • احساس خستگی عاطفی
  • بی‌انگیزگی
  • نا امیدی
  • فاصله گرفتن از دیگران
  • عدم انجام فعالیت‌های لذت‌بخش

ما این امکان را در نظر می‌گیریم که شما با دیدن این نشانه‌ها ممکن است کمی نگران شوید و مداوم با خود تکرار کنید که اکنون باید چه کاری انجام دهم؟! به هر حال شما یک مادر هستید و باید با عشق فرزندتان را پرورش دهید. نگران نشوید، این احساس موقتی است، کارهایی وجود دارد که می‌توانید برای مقابله با این شرایط انجام دهید.

در ادامه آنچه که ما درباره نشانه‌های افسردگی والدین و روش‌های جلوگیری از آن را می‌دانیم، بیان کرده‌‌ایم.

بیماری‌های روحی و روانی و ارتباط آن با خستگی از مادر بودن

همه والدین در زمان رشد و تکامل فرزندان خود با چالش‌هایی مواجه می‌شوند. بیماری‌های روحی و روانی مانند افسردگی می‌تواند این فرآیند را سخت‌تر کند. برای مثال فعالیت‌های روزانه که منظم و طبق روال انجام می‌شوند، می‌توانند به تامین آرامش خانواده بیشتر کمک کنند.

فرزندان شما باید احساس امنیت داشته باشند و این احساس از رفتار شما به آن‌ها منتقل می‌شود. اگر فردی دچار بیماری روحی و روانی باشد، ممکن انجام کارهای زیر برای او سخت باشد:

  • به یک روال معمول پایبند باشد و کارهای روزمره مثل خرید و آشپزی را همه‌روزه انجام دهد.
  • برای رفتار فرزندان خود حد و مرز تعیین کنند تا آن‌ها هم ملزم به رعایتشان شوند.
  • وظایف شغلی خود را با خواسته‌های خانوداگی تنظیم و متعادل کنند؛ به‌ویژه زمانی که دچار استرس و سردرگمی هستند.

گاهی اوقات فرزندان برای کمک به والد و مادر خود، وارد ماجرا می‌شوند و کارهایی مثل نظافت، آشپزی و خرید را انجام می‌دهند. انجام برخی کارهای خانه می‌تواند برای کودکان مفید باشد، اما اگر بیشتر کارها توسط فرزندان شما صورت گیرد، می‌تواند نشانه این باشد که خانواده شما نیاز به حمایت بیشتری دارد.

از بچه داری خسته شدم

برای مقابله با احساس از مادر بودن خسته شدم چه کاری می‌توانید انجام دهید؟

چه نشانه‌های این نوع افسردگی ناگهانی را به موقع تشخیص دهید یا خیر، این حقیقت را در نظر بگیرید که شما شما آدم بدی نیستید. نیازی هم نیست که اینگونه زندگی کنید. راه‌هایی برای مقابله وجود دارد:

با شریک زندگی، خواهر یا همکار خود صحبت کنید

اگر از مادر بودن خسته شده‌اید، یکی از اولین کارهایی که باید انجام دهید، با همسر، خانواده یا یکی از همکاران مورد اعتماد درباره این احساس خود صحبت کنید. بیان احساس و در میان گذاشتن اینکه از مادر بودن خسته شدم با نزدیکان، می‌تواند اولین قدم مهم برای بهتر شدن شرایط باشد.

اینکه دقیقا در حال تجربه چه احساسی هستید را بیان و با او صادق باشید. از اعتراف به اینکه از زیاد کار کردن خسته شده‌اید، با این موضوع مشکل دارید و تحت فشار هستید، نترسید. آنچه را که نیاز دارید به او بگویید و در صورت امکان همه مراحل را مشخص کنید.

به اندازه کافی بخوابید

این یک واقعیت است که خواب برای سلامت روان شما فوق‌العاده اهمیت دارد. اما به خاطر داشتن خردسال در خانه، شاید نتوانید به اندازه کافی بخوابید، با این حال تا حد امکان خواب را در الویت قرار دهید.

مثلا زمانی که کودک شما می‌خوابد، استراحت کنید. امکان دارد تصمیم بگیرید از این زمان برای انجام کارهای خانه استفاده کنید و حقیقتا هم وسوسه‌برانگیز است، اما گاهی اوقات استراحت مهم‌تر و واجب‎تر است. اگر نگران خواب طولانی‌مدت هستید، می‌توانید ساعت خود را برای بیدار شدن تنظیم کنید.

ورزش کنید

شاید برای شمایی که با این احساس مواجه هستید و مداوم می‌گویید که از مادر بودن خسته شدم، پیشنهاد ورزش مضحک و خنده‌دار باشد. کافیست یکبار امتحان کنید، ورزش می‌تواند به تخلیه هیجان، اضطراب و احساس خستگی کمک کند. از طرف دیگر سطح انرژی شما را افزایش می‌دهد.

پیاده‌روی یکی از ساده‌ترین ورزش‌هاست. سعی کنید هر روز با کودک خود برای پیاده‌روی بیرون بروید، حتی اگر نیاز باشد تا سوپرمارکت به بهانه خرید یک چیز کوچک.

زمانی که می‌توانید، استراحت کنید

یک استراحت کوتاه ۱۵ دقیقه‌ای هم می‌تواند احساس خستگی جسمی شما را کاهش دهد و احساس ناخوشایند از مادر بودن خسته شدم را از شما دور کند. به‌عنوان مثال یک فنجان قهوه یا چای گرم بنوشید و با فرزندان خود سریال یا کارتون تماشا کنید.

کمی خلاق باشید و یک موسیقی آرامش‌بخش بگذارید و از همان زمان لذت ببرید. این استراحت کوتاه می‌تواند به افزایش سطح انرژی شما برای انجام کارهای مادرانه حداقل تا زمان خواب کمک کند.

مدیتیشن را امتحان کنید

مدیتیشن یا تمرین تمدد اعصاب، یکی دیگر از راه‌هاییست که می‌تواند از این احساس که از مادر بودن خسته شدم، جلوگیری کند. ۵ تا ۱۰ دقیقه استراحت عمیق ممکن است به شما کمک کند. می‌توانید تکنیک‌های آرامش‌بخشی را به‌صورت آنلاین آموزش ببینید، یا برای خرید کتاب‌های مرتبط با آن به کتابخانه بروید.

این تمرین تنفسی ساده همراه با موسیقی آرام را می‌توانید در هر مکان مناسبی انجام دهید و برای بهتر شدن روحیه خود، شروع کنید.

یک حامی و پشتیبان برای خود بسازید

داشتن یک شریک یا همسر پشتیبان عالی است، اما بسیاری از افراد به کمک بیشتری نیاز دارند. برخی از این حمایت برخوردار نیستند. ملاقات با افرادی که با شما هم‌فکر هستند نیز راه خوبی است. آنها همچنین ممکن است به شما کمک کنند احساس کنید شنیده، دیده و درک می‌شوید.

برای مثال کمک گرفتن از یک پرستار کودک هم گزینه خوبی است، به‌ویژه زمانی که به استراحت نیاز دارید. گاهی اوقات هم نیاز است که از یک درمانگر و مشاوره خانواده کمک بگیرید. آن‌ها با ارائه راه‌حل‌های مناسب می‌توانند کمک کنند.

اجازه ندهید استرس بر شما چیره شود

گاهی اوقات ممکن است احساس خستگی ناشی از استرس باشد. اگر بتوانید کاری انجام دهید که باعث کاهش استرس شما شود، بهتر می‌توانید با آن موضوع کنار بیایید، حتی وقتی که نتوانید بخوابید.

صبوری به خرج دهید

به هر حال تربیت فرزندان و وظایف مادری چالش‌برانگیز و در عین حال ارزشمند است. احساس افسردگی و خستگی نیز می‌تواند رخ دهد و کاملا طبیعی است. بیشتر افراد با احساس خستگی از مادر بودن روبه‌رو می‌شوند، اما نحوه رفتار با خود بسیار مهم است.

دکتر هورتا گرانادوس در مجله پزشکی healthline درباره این موضوع توضیح می‌دهد: «به خود فرصت دهید تا احساستان را بفهمید. شما مجبور نیستید که حتما بهترین و عالی‌ترین مادر باشید و به خاطر این موضوع مداوم خود را سرزنش نکنید. شما هم انسان و آسیب‌پذیر هستید، صبور و با خود مهربان باشید.»

مراقبت از خود را فراموش نکنید

شما مادر هستید و یکی از پایه‌های اصلی خانواده به شمار می‌روید. اگرچه با وجود مشغله‌های بسیار انجام این کار غیرممکن به نظر برسد، اما خوب است که همه روزه برنامه‌ای برای مراقبت از خود داشته باشید.

حداقل ۲ دقیقه هر روز صبح نفس بکشید و کمی به خودتان فکر کنید. در صورتی که زمان داشتید از تکنیک یادداشت‌برداری استفاده کنید. برای آنکه آرام شوید، پایان روز دوش بگیرید و تمرین یوگا هم کمک‌کننده است.

با سرای مشاور، احساس از مادر بودن خسته شدم را برطرف کنید

خستگی ناشی از انجام وظایف روزمره مادری، می‌تواند برای هر فردی اتفاق بیفتد و بسیاری هم آن را تجربه می‌کنند. این یک واکنش خارجی و طبیعی به استرس مراقبت از فرزندان برای مدت طولانی است. این حقیقت را باید بپذیرید که خستگی، افسردگی و استرس نباید بخشی از روتین زندگی شما باشد. متخصصان و کارشناسان سرای مشاور می‌توانند با ارائه مشاوره تلفنی و حضوری به مادران خسته کمک کنند.

منبع: Healthline

تلفن کلینیک روانشناسی

روانشناس خوب در مرکز تهران

همه افراد با تغییرات و چالش‌هایی در زندگی مواجه می‌شوند. این تغییرات می‌توانند جزء تغییرات لذت بخش زندگی، مانند فرزندخواندگی یا چالش‌های ویرانگر، مانند تشخیص یک بیماری بد باشد. روانشناسی یک حوزه علمی است که بر ذهن و رفتار افراد تمرکز می‌کند.

با این‌که روانشاسی یک علم نسبتاً جدید به‌شمار می‌رود، محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است. روانشناسی شاخه‌ای است که به مطالعه ذهن انسان می‌پردازد و با استفاده از آن به افراد، زوج‌ها و خانواده‌ها در تقویت روابط، غلبه بر چالش‌ها و لذت بردن از زندگی کمک می‌کند.

در ادامه این مطلب از مرکز سرای مشاور ویژگی‌های یک روانشناس خوب را مورد بررسی قرار می‌دهیم و سپس یک مرکز روانشانسی خوب در مرکز تهران به شما معرفی می‌کنیم.

مفهوم مشاوره چیست؟

مشاوره یک فرآیند رفتاری و گفتاریست که هدف آن ارائه کمک در تغییر نگرش و رفتار است. مشاوره همیشه شخصی خواهد بود و هرگز نمی‌توان آن را با یک گروه انجام داد. مشاوره به معنای تبادل نظر و مشورت با یکدیگر و یک رابطه چهره به چهره است که در آن رشد در مراجعه کننده و همچنین مشاور اتفاق می‌افتد.

مشاوره، روان درمانی است؛ در آن فرد فرصتی برای رهاسازی احساسات منفی می‌یابد و مستقیماً از یک مشاور کمک می‌گیرد، در نتیجه او راه را برای رشد مثبت شخصیت خود باز می‌کند.

کمی درباره ویژگی‌های یک روانشناس خوب بدانید

چه در حال کاوش در مورد حرفه روانشناسی باشید و چه به دنبال درمان، دانستن اینکه چه ویژگی‌هایی باید یک روانشناس خوب داشته باشد، ارزشمند است. خصوصیات شخصی می‌توانند اکتسابی و یا ذاتی باشند. روانشناسان موفق، صمیمی و دلگرم کننده هستند و روی موفقیت شما سرمایه گذاری می‌کنند. یک مشاور خوب دارای ویژگی‌های زیر است:‌

شنونده خوب

ارتباط، یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی است که یک روانشناس خوب می‌تواند داشته باشد. روانشناسان مشتاق باید تمرین کنند که شنوندگان فعالی باشند و بر هر مکالمه متمرکز شوند و زمانی را برای در نظر گرفتن صحبت‌های دیگران در یک مکالمه اختصاص دهند.

گوش دادن فعال شامل توجه به نشانه‌های غیرکلامی مانند زبان بدن است. این امر به ویژه برای روانشناسان بسیار مهم است، زیرا برخی از بیماران در افشای اطلاعات شخصی خود راحت نیستند. یک روانشناس تیزبین می‌تواند تشخیص دهد که چه زمانی بیمار در برقراری ارتباط با مشکل مواجه است.

حرفه‌ای‌های همدل

هنگامی که یک روانشناس با یک بیمار جدید ملاقات می‌کند، یکی از اولین قدم‌هایی که بر می‌دارد ایجاد ارتباط خوب است. یک ارتباط خوب اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا بیماران را تشویق می‌کند تا به متخصصان اعتماد کنند و احساسات خود را به زبان بیاورند.

روانشناسان گاهی اوقات با بیمارانی مشاوره می‌کنند که مرتکب جنایت شده‌اند یا با جهان‌بینی و ارزش‌های خودشان در تضاد هستند. بسیار مهم است که روانشناسان در صورت لزوم واکنش‌های نامطلوب خود را پنهان و کنترل کنند.

روانشناسان احساس همدلی و نگرانی واقعی دارند. آن‌ها متوجه تفاوت‌های بسیار ظریف در زبان بدن و حتی لحن صدا می‌شوند. مهارت‌های روانشناس در گوش دادن فعال و تأمل، مراجع را تشویق می‌‌کند تا افکار، احساسات و باورهای سرکوب شده خود را به اشتراک بگذارد.

روانشناسان با درک و پذیرش احساسات قدرتمندی که تخلیه می‌شوند، با مراجعان ارتباط برقرار می‌کنند. برقراری یک ارتباط قوی مطمئنا با روانشناسان همدل آسان‌تر است.

افرادی با اخلاق

بسیاری از مشاغل نیازمند کدهای اخلاقی و استانداردهای رفتاری هستند و روانشناسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. روانشناسان مؤثر برای پیروی از استانداردهای تعیین شده توسط انجمن‌های روانشناسی، باید ابتکار عمل داشته باشند. آن‌ها به عنوان یک مشاور خوب، همیشه باید با توجه به این استانداردهای سختگیرانه رفتار کنند.

صبر، مهم‌ترین ویژگی آن‌ها

درمان، فرآیند سریعی نیست. کمک به مراجعه کنندگان برای غلبه بر مشکلات عمده زندگی‌شان زمان می‌برد. روانشناسان باید صبر زیادی داشته باشند. آن‌ها باید بتوانند در حالی که بیماران در مورد مشکلات خود صحبت می‌کنند، تمرکز خود را حفظ نمایند.

هر بیمار با سرعت خودش پیشرفت می‌کند. در برخی موارد، ممکن است سال‌ها طول بکشد تا نتیجه مورد نظر حاصل شود، به خصوص اگر بیمار با ترومای قابل توجهی دست و پنجه نرم کند.

روانشناسان واقع‌گرا هستند و تشخیص می‌دهند که نمی‌توان رفتارهای طولانی مدت و ناسازگارانه را به سرعت فراموش کرد و کنار گذاشت. آن‌ها به جای اینکه به مشتری بگویند چه چیزی را چگونه باید تغییر دهند، با صبر و حوصله او را در فرآیند کشف خود راهنمایی می‌کنند. آن‌ها می‌پذیرند که پیشرفت زمان می‌برد و به عقب برگشتن رایج است.

اشتیاق برای یادگیری

روانشناسان مؤثر احتمالاً خود را یادگیرنده مادام العمر توصیف می‌کنند. تعهد داشتن به یادگیری همیشگی یکی از ویژگی‌های روانشناس خوب و تواناست.

علم روانشناسی با بینش‌های تازه و جدید به صورت مداوم در حال تغییر است. روان‌شناسان باید با شرکت در سمینارها و مشورت با همکاران، حرفه خود را حفظ کنند.

متخصصان باید از آخرین متدهای درمانی مطلع باشند تا به بهترین شکل ممکن به مراجعه کنندگان خود کمک کنند.

روانشناس خوب در تهران

اگر روانشناس به اندازه کافی برای مشاوره دادن به مراجعه کننده آماده نباشد، تمایل کمک به افراد می‌تواند نتیجه معکوسی داشته باشد. توصیه‌های نامناسب یا تشخیص نادرست می‌تواند به شدت به مراجعه کننده آسیب برساند. روانشناسان باید خودآگاهی داشته باشند تا آنچه را که نیاز به آموزش بیشتر دارد تشخیص دهند.

رازدار باشد

مراجعه کنندگان مطمئنا به این فکر می‌کنند که آیا یک روانشناس قابل اعتماد است یا خیر. روانشناسان بر رازداری تاکید می‌کنند و با این کار نشان می‌دهند که می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد. روانشناسان به مراجعان اطمینان می‌دهند و خیال آن‌ها را راحت می‌کنند تا بتوانند آزادانه افکار و احساسات خود را به اشتراک بگذارند.

حساسیت بین فرهنگی

خودآگاهی و تعهد به تنوع نمونه یک روانشناس موثر است. روانشناسان آگاه ساختارهای اجتماعی مانند نژاد، قدرت و امتیازات را درک می‌کنند. آن‌ها تعصبات شخصی خود را می‌شناسند و با آن‌ها مقابله می‌کنند و در عین حال همواره می‌کوشند در کار خود منصف و عادل باشند.

فرمول بندی دقیق و به روز

روانشناسان از طریق ایجاد یک “فرمول بندی موردی” که ترکیبی از موارد زیر است، درمان را برای هر مشتری خاص انجام می‌دهند. عواملی که ممکن است مراجعه کننده را مستعد این مشکلات و دغدغه‌ها باشد. رویدادهایی که می‌توانند موجب ایجاد یا تشدید مشکلات او شوند.

رفتارها، عوامل محیطی و باورهایی که ممکن است مانع از بهبود مشتری شود و جنبه‌هایی از شخصیت و موقعیت مشتری که ممکن است به پیشرفت او کمک کند.”

دارای یک برنامه درمانی منسجم و قابل قبول

هنگامی که فرمول موردی ایجاد شد، برای روانشناسان مهم است که یک سبک درمانی و طرحی انتخاب کنند که بر مراجعه کننده موثر باشد. یک برنامه درمانی شامل اهداف کلی و یک منطق روشن است.

روانشناسان مختلف رویکردهای متفاوتی را جهت درمان یک مشکل ارائه می‌دهند. بنابراین مهمترین عامل این است که روانشناس منطق روشنی داشته باشد.

به روش درمانی که استفاده می‌کنند اعتقاد دارند

همانطور که در بالا ذکر شد، روانشناسان رویکردهای متفاوتی را جهت درمان یک مشکل ارائه می‌دهند. این موضوع به آموزشی که به آن‌ها داده شده و ترجیحات شخصی آن‌ها، بستگی دارد.

این بدان معنا نیست که یک روش خاص بهتر از روش دیگر خواهد بود. مهم‌تر از هرچه این است که روان‌شناس تا چه اندازه در استفاده از یک سبک درمانی مطمئن است و تا چه اندازه با باورها و سبک‌های شخصی او همخوانی دارد. روانشناسی که درمان را به صورت مردد ارائه می‌کند، نتیجه خوبی دریافت نمی‌کند.

بررسی پیشرفت مشتری به طور منظم

برای روانشناسان مهم است که به طور منظم، عملکرد روزانه و وضعیت عاطفی مراجعه کننده را بررسی کنند. آن‌ها با یک پرسش ساده از وضعیت آن‌ها مطلع می‌شوند.

این امر اهمیت زیادی برای روانشناسان دارد، زیرا آن‌ها باید شواهدی به دست آورند که نشان دهد درمان آن‌ها به نفع مشتری بوده. همچنین این موضوع به آن‌ها کمک می‌کند تا تصمیم بگیرند در جلسات آینده چگونه درمان را پیش ببرند.

مرکز مشاوره خوب در مرکز تهران

یک مشاور خوب در احساسات و عواطف خود تغییر ایجاد می‌کند و درک کاملی از وظیفه خود دارد. یک مشاور به حل رفتارهای غیرعادی و مشکلات عاطفی می‌پردازد.

ما در این مطلب با ویژگی‌های یک روانشناس خوب آشنا شدیم. اکنون می‌خواهیم شما را با مجموعه روانشناسی سرای مشاور در مرکز تهران آشنا کنیم.

متخصصین این مرکز روانشناسی، براساس نیاز روز جامعه، تخصص، تجربه و همچنین تعهد کاری از دانشگاه‌ها و مراکز معتبر کشور انتخاب شده‌اند.

بنابراین شما می‌توانید با خیالی آسوده و با اعتماد به روانشناسان با تجربه آن به‌صورت تلفنی و حضوری از یک مشاوره عالی در زمینه خانواده، قبل و بعد از ازدواج و روانشناسی بالینی بهره‌مند شوید.

جمع بندی روانشناس خوب در مرکز تهران

همانطور که در این مطلب گفتیم، شناخت ویژگی‌های یک روانشناس خوب به ما کمک می‌کند تا با دید بازتری بتوانیم از کمک‌ها و خدمات آن‌ها در زندگی خود استفاده کنیم.

اگر می‌خواهید از خدمات روانشناسی هم‌چون شرکت در جلسات مشاوره و گفتار درمانی استفاده کنید، نیاز است به اصل صداقت توجه داشته باشید. شما از خدمات روانشناسی استفاده می‌کنید تا بتوانید مشکلات خود را برطرف و درمان نمایید نه اینکه آن‌ها را بیشتر کنید.

بعد از اینکه مشاور خود را انتخاب کردید، تمام مشکلات خود را به او بگویید تا هیچ‌گونه نقطه تاریکی در ذهن شما باقی نماند. به عنوان مثال اگر از مشاوره روانشناسی مرکز سرای مشاور برای بعد از ازدواج استفاده می‌کنید، باید همه مشکلاتی که با همسر‌تان دارید ذکر کرده و صادقانه آن‌ها را مطرح کنید تا با کمک روانشناس بتوانید بر آن‌ها غلبه کنید.
تلفن کلینیک روانشناسی

از دوستای زنم خوشم نمیاد

اگر دوستان همسر خود را دوست ندارید، چه کارهایی باید انجام دهید؟

در هیچ کتاب و مقاله‌ای بیان نشده که حتما افراد پس از ازدواج مجبور هستند که دوستان همسر خود را دوست داشته باشند. از طرفی هم اصلا کار آسانی نیست، زیرا به هر حال او دوست شریک زندگی شماست و ارتباط نزدیکی با او دارد.

گاهی هم اصلا ارتباط نگرفتن با آنها غیرممکن است. پیشنهاد می‌کنیم که با دید باز و عمیق این مقاله از مجموعه سرای مشاور را مطالعه کنید. زمانی که شما عاشق می‌شوید و پس از آن هم مسیر رابطه به انتخاب و ازدواج ختم می‌شود، در حقیقت این تنها یک شخص نیست که وارد زندگی‌تان می‌شود، بلکه او با خانواده و دوستان خود به زندگی شما آمده است.

همسر شما علاوه بر خانواده دوستانی دارد که شما پس از ازدواج با او، گاهی آن‌ها را خواهید دید. شاید با هم به تفریح یا سفر بروید و گاهی هم برای صرف شام یا نهار به خانه همدیگر رفت‌وآمد کنید.

در  اینجا ممکن است شما علاقه‌ای به معاشرت با دوستان همسرتان نداشته باشید، اما به خاطر شریک زندگی خود مجبور به وقت گذراندن با آن‌ها می‌شوید. یعنی اگر دست خودتان بود هیچ وقت حاضر به گذراندن وقت با آن‌ها نبودید. در ادامه راهکارهایی را برای افرادی که احساس خوشایندی نسبت به دوستان همسر خود ندارند، مطرح می‌کنیم.

از دوستای همسرم خوشم نمیاد، چیکار کنم؟

اولین قدم مهم این است که کمی بیشتر فکر کنید و دیدگاه دوستان همسر خود را مورد بررسی قرار دهید. شاید این تنها یک سوء تفاهم از سمت شما باشد. گاهی امکان دارد تصور کنید که وجود آن‌ها رابطه دونفره شما و همسرتان را دچار چالش می‌کند.

اگر بتوانید به مسائل آگاهانه و با درایت نگاه کنید، شاید کمی از بیزاری شما نسبت به دوستان او کاسته شود. البته گاهی هم واکنش درونی شما درست است و بنا به دلایل قانع‌کننده‌ای احساس خوشایندی ندارید. در این صورت باید با شریک زندگی خود در این‌باره صحبت کنید و در مورد احساسات خود با او صادق باشید.

توضیح دهید که چرا دوستان او را دوست ندارید. اگر شریک زندگی شما تصور می‌کند که باید ارتباطات دوستانه خود را حفظ و آن‌ها ارزش دوست داشتن دارند، باید تلاش کند و به شما هم کمک کند تا با دوستان او کنار بیایید.

اما اگر به نظر می‌رسد که همسرتان نسبت به احساس شما بی‌اهمیت است و بیشتر اوقات دوستان خود را ترجیح می‌دهد، وقت آن رسیده که دوباره مسائل را ارزیابی کنید. اگر گاهی هم صحبت و دلایل شما راه به جایی نمی‌برد و مصالحه‌ای در کار نیست، شاید زمان پایان دادن به رابطه باشد.

در ادامه نکات مهمی درباره نحوه برخورد با دوستان همسر که علاقه‌ای به آن‌ها ندارید، آورده‌ایم.

درباره نگرانی‌های خود با همسرتان صحبت کنید

معمولا صحبت کردن و بیان مشکلات با همسر می‌تواند تا حد زیادی از تنش‌های روابط خانوادگی کم کند. این یک قدم مهم است که مسائل خود را به همسرتان بگویید و این حق اوست که از نگرانی‌های شما آگاه باشد.

همسر شما ممکن است متوجه نباشد که دوستان او برای شما مشکل‌ساز هستند. هنگامی که او متوجه شود، می‌تواند بیشتر مراقب موقعیت باشد و به شما کمک کند تا احساس راحتی بیشتری داشته باشید.

تعیین مرزها بین خود و دوستان همسر

اگر دائما به خاطر شرایط شغلی یا به هر بهانه دیگری با هم در ارتباط هستید و آن‌ها را ملاقات می‌کنید، مهم است که برخی مرزها را تعیین کنید. با شریک زندگی خود یک برنامه ترتیب دهید و به او بگویید که هر چندوقت یکبار حاضرید دوستان او را ببینید و با آن‌ها هم‌صحبت شوید. روی برنامه خود متعهد و پایبند باشید.

در این صورت احساس نمی‌کنید که ارتباطات دوستانه همسرتان روی زندگی شما چیره شده یا اینکه دائما مجبور هستید در کنار افرادی باشید که دوست‌شان ندارید.

دوستان همسر خود را بهتر بشناسید

ممکن است این به نظر شما سخت باشد، اما حداقل ارزش یکبار امتحان کردن را دارد. سعی کنید با دوستان او هم‌صحبت شوید و علایق آن‎ها را بشناسید. ممکن است در نهایت بهترین دوستان شما نباشند، اما حداقل درک بهتری از آن‌ها خواهید داشت.

اگر هم بتوانید نقاط مشترکی با آن‎ها بیابید، شرایط برای شما آسان‌تر هم خواهد شد. شاید این ویژگی‌های مشترک درباره موسیقی یا فیلم یا یک سرگرمی مشترک باشد. هر چه که هست، سعی کنید با دوستان همسر خود که دوستشان ندارید، به‌نحوی برخورد کنید که حداقل ناراحت‎کننده نباشد.

از دوستای شوهرم خوشم نمیاد

سعی کنید که اختلاف با دوستان همسرتان روی رابطه شما تاثیر نگذارد

مهم است که بدانید همسر شما از دوستان او جداست. تنها به این دلیل که دوستان همسر خود را دوست ندارید، نباید از او بیزار شوید. راه‌های ارتباطی بین خود و همسرتان را خوب نگه دارید و اجازه ندهید که بیزاری شما از دوستان او، روی رابطه شما تاثیر بگذارد.

ارتباطات دوستانه خود را گسترس دهید

قرار نیست حالا که ازدواج کردید، همه حواس و تمرکز خود را روی روابط دوستانه شریک زندگی خود معطوف کنید. شما می‌توانید روابط دوستانه خود را گسترش دهید و زمانی را هم با آن‌ها بگذرانید. تحقیقات نشان می‌دهد که روابط دوستانه مفید می‎تواند رضایت از زندگی را بیشتر کند.

کارهایی را انجام دهید که شما را خوشحال می‌کند و همه تمرکز خود را روی دوستان همسر خود نگذارید. داشتن تعادل در زندگی به شما کمک می‌کند تا دیدگاه خود را حفظ و بیش از حد در مسائل حاشیه غرق نشوید.

پشت‌سرگویی را کنار بگذارید

اگر با یکی از دوستان همسر خود مشکل دارید، مستقیما با او درباره این موضوع صحبت کنید. پشت‌سر آن‌ها غیبت نکنید، زیرا این کار وضعیت را بدتر می‌کند. در واقع اگر به دنبال همکاری از جانب همسر خود هستید، تجربه نشان داده که در این مواقع افراد کمتر به همراهی تمایل نشان می‌دهند. در مقابل با برقراری ارتباط صریح و صادقانه می‌توانید راحت‌تر موضوع را حل کنید و ادامه دهید.

ذهن و افکار خود را باز نگه دارید

دوستان همسر شما یک ابزار نیستند که قابلیت تغییر نداشته باشند. شاید به مرور زمان نیز آن‌ها روی رفتار خود تجدید نظر کنند. انسان‌ها همیشه می‌توانند رشد و تغییر کنند، بنابراین ممکن است آن‌ها نیز به مرور زمان تغییر یابند و شما نیز آن‌ها را دوست داشته باشید. بنابراین ذهن خود را باز نگه دارید و به آن‎ها فرصت دهید.

روی موارد و نقاط مثبت تمرکز کنید

مهم است که روی نقاط مثبت افراد متمرکز شوید، حتی اگر از دوستان همسر خود بیزار باشید. سعی کنید در آن‎ها نقاطی مثبتی را بیابید که خوشایند شماست و از آن رفتارهای مثبت قدردانی کنید. شاید آن‌ها واقعا بامزه هستند یا قلب مهربانی دارند. تمرکز روی خوبی‌های دوستان همسر به شما کمک می‌کند تا شرایط قابل تحمل‎تر شود و راحت‌تر با این موضوع کنار بیایید.

با خودتان مهربان باشید

اینکه دوستان همسر خود را دوست ندارید، به این دلیل نیست که مشکلی در شما وجود دارد. طبیعی است که گاهی چنین احساسی داشته باشید، بالاخره همیشه قرار نیست به‌محض ملاقات با فردی سریعا سازش نشان دهید.

در طی مطالعاتی که در علم روانشناسی درباره دلایل زمینه‌ساز دوستی صورت گرفته، ثابت شده که صراحت متقابل و توانایی صحبت آسان می‌تواند موثر واقع شود.

اگر با دوستان شریک زندگی خود نقاط مشترک کمی دارید، این امکان وجود دارد که هرگز با هم کنار نیایید. به‌خاطر این موضوع خود را مورد سرزنش قرار ندهید؛ زیرا ایرادی ندارد که شما چنین احساسی دارید.

با دوستان همسر خود معاشرت نکنید

اگر به‌سادگی نمی‌توانید با دوستان همسر خود کنار بیایید، احتمالا بهتر است که از رفتن به جمع‌های دوستانه آن‎ها خودداری کنید. نیازی نیست خود را در موقعیتی قرار دهید که در آن احساس نارضایتی دارید. اگر شریک زندگی شما دوست دارد با دوستان خود وقت بگذراند، اجازه دهید بدون شما برود. از این زمان می‌توانید برای انجام کاری که از آن لذت می‌برید، استفاده کنید یا با دوستان مورد علاقه خود وقت بگذرانید.

اگر با دوستان همسرتان اختلاف دارید از سرای مشاور کمک بگیرید

یکی از دغدغه‌هایی که افراد ممکن است در زندگی مشترک با آن روبه‌رو ‌شوند، اختلاف با دوستان همسر است. گاهی این اختلاف به خاطر احساس ناامنی و نداشتن نقاط مشترک رخ می‌دهد. برای کنترل این نوع رفتار می‌توانید با همسر خود صحبت و احساسات خود را نسبت به دوستان او بیان کنید.

بهتر است که رابطه خود را با شریک زندگی ‌تان را از ارتباطات دوستانه او جدا کنید و به نظرات و خواسته‌های او نیز احترام بگذارید. مجموعه سرای مشاور به افرادی که در روابط خانوادگی خود دچار چنین مشکلاتی هستند، می‌تواند کمک کند. در این مجموعه مشاوره به صورت تلفنی و حضوری توسط کارشناسان خبره انجام می‌شود. یعنی هر شخصی با توجه به شرایط خود می‌تواند برای استحکام بخشیدن به روابط زناشویی خود از سرای مشاور کمک بگیرد.

منبع: Verywellmind

چگونه فرزند حرف شنو داشته باشیم

روش اصلاح رفتار کودکی که به حرف شما گوش نمی دهد

حتما برای شما هم پیش آمده که فرزندتان به حرف‌هایتان گوش ندهد یا کاملا شما را نادیده بگیرد. در چنین مواردی والدین به شدت احساس ناامیدی می‌کنند و برایشان این سوال ایجاد می‌شود که آیا خودشان اشتباهی کرده‌اند یا فرزندشان سرکش است؟ در این موارد والدین معمولا به دنبال روش‌های اصلاح رفتار کودک خود می‌گردند. درواقع دلایل زیادی برای مشکل گوش ندادن بچه‌ها وجود دارد؛ ازجمله اینکه ممکن است فرزند شما هنوز مهارت گوش دادن را در ذهن خود توسعه نداده باشد. اگر با چنین مشکلی مواجه شده‌اید، بهتر است ابتدا دلیل گوش ندادن فرزند خود را پیدا کنید و سپس با استفاده از استراتژی‌های مفیدی که ارائه می‌دهیم، مهارت گوش دادن او را توسعه دهید.

چرا بچه‌ها به حرف والدین گوش نمی‌دهند؟

برخی از والدین زمانی که فرزندشان به حرف آن‌ها گوش نمی‌دهد، این کار او را به عنوان بی‌احترامی برداشت می‌کنند. اما قضیه فراتر از این حرف‌ها است. حقیقت این است که گوش دادن فرزندان همیشه مربوط به احترام نیست؛ این یکی از مراحلی است که کودکان در حین جمع و جور کردن جهان خود از آن عبور می‌کنند.

دو دلیل مهم برای گوش ندادن فرزندان وجود دارد؛ اول اینکه ممکن است پیامی که سعی دارید به کودک برسانید خیلی پیچیده باشد و او نتواند به خوبی حرف شما را درک کند. زمانی که حرف‌های طولانی یا پیچیده‌ای به کودک خود می‌زنید، ممکن است گوش دادن به حرف شما برای او سخت شود. دلیل دوم هم مربوط به ناتوانی کودک در تمرکز کردن، کاهش شنوایی، مشکل پردازش شنوایی یا اختلال سلامت روان است. اما اغلب اوقات گوش ندادن کودک از رشد اجتماعی ناقص او سرچشمه می‌گیرد، برخی از بچه‌های کوچک‌تر ممکن است عمدا بدرفتاری کنند تا ببینند والدینشان چه واکنشی نشان می‌دهند.

درست است که درک دلیل بدرفتاری کودک می‌تواند موثر باشد، اما حتی با وجود دانستن این مورد گاهی اوقات دیدن اینکه کودک به تلویزیون یا اسباب بازی‌هایش بیشتر از حرف‌های شما اهمیت می‌دهد، می‌تواند آزاردهنده باشد. برای حل این مشکل در بخش بعدی استراتژی‌هایی را برای اصلاح رفتار کودک ارائه می‌دهیم.

بچم به حرفم گوش نمیده، چیکار کنم؟

زمانی که می‌خواهید روش درست گوش دادن را به فرزند خود یاد بدهید، باید صبر و حوصله زیادی داشته باشید. گوش دادن مهارتی است که در طول زمان توسعه پیدا می‌کند. در ادامه روش‌هایی را برای اصلاح رفتار کودک و استراتژی‌هایی برای توسعه مهارت گوش دادن در کودکان بررسی خواهیم کرد.

زمانبندی خوبی داشته باشید

معمولا زمانی که والدین موضوعی را پیش می‌کشند، انتظار دارند کودک به سرعت به آن‌ها گوش بدهد. ولی اگر زمانی را برای صحبت انتخاب کنید که فرزندتان آماده گوش دادن است، نتیجه بهتری می‌گیرید. نباید زمانی که کودک در حال بازی کردن است یا درست وسط یک مکالمه دیگر از او بخواهید به حرف‌هایتان گوش کند؛ زیرا در این حالت فرزند شما نمی‌تواند روی حرف‌هایتان تمرکز کند. برای اینکه گفتگوی موثرتری داشته باشید بهتر است از فرزند خود چیزی شبیه به این را بپرسید: «می‌بینم که فعلا مشغول هستی، تا چند دقیقه دیگر برای صحبت کردن وقتت آزاد می‌شود؟» با انجام این کار به فرزند خود نشان می‌دهید که برای زمان او ارزش قائل هستید و تبدیل به یک الگوی رفتاری خوب برای او خواهید شد.

رفتار با بچه حرف گوش نکن

روش تکرار را به کار بگیرید

یکی از روش‌های موثر برای اصلاح رفتار کودک در مواردی که به حرف شما گوش نمی‌دهد، این است که از او بخواهید حرفی که زده‌اید را تکرار کنند. به این ترتیب مطمئن می‌شوید که کودک پیام شما را دریافت کرده است. تکرار کردن بخشی از روش گوش دادن فعال است، در این روش پیام فرد با تکرار کردن تقویت می‌شود. اگر فرزندتان نتوانست به درستی حرف شما را تکرار کند، حوصله به خرج بدهید و او را سرزنش نکنید. در عوض باید حرفتان را دوباره تکرار کنید.

به کودکان حق انتخاب بدهید

زمانی که از کودک خود می‌خواهید کاری را انجام بدهد، یک روش موثر این است که به او حق انتخاب بدهید. با این کار کودکان احساس قدرت پیدا می‌کنند و باعث می‌شود احساس کنند روی زندگی خود کنترل دارند. حق انتخاب دادن به کودکان باعث تقویت مهارت‌های تصمیم‌گیری آن‌ها می‌شود. درواقع با استفاده از این روش کودکان دیگر فقط از دستورات پیروی نمی‌کنند، بلکه در کارهایی شرکت می‌کنند که روی زندگی آن‌ها تاثیر دارد. برای مثال به جای اینکه به بچه بگویید: «لباس خوابت را بپوش»، از او بپرسید: «دوست داری لباس خواب قرمز را بپوشی یا آبی؟»

از پیام‌های لمسی استفاده کنید

یکی از تکنیک‌های موثر در اصلاح رفتار کودک، لمس کردن او در زمان گفتگو است. زمانی که می‌خواهید با فرزند خود صحبت کنید، می‌توانید دست خود را روی بازوی او بگذارید، دستتان را دور او بیندازید یا خیلی آرام شانه‌اش را فشار بدهید. بچه‌ها از طریق روش‌های مختلفی یاد می‌گیرند و زمانی که هم از پیام‌های گفتاری و هم از پیام‌های لمسی استفاده کنید، بیشتر می‌توانید توجه آن‌ها را جلب کنید.

حرف خود را عوض نکنید

بچه‌ها زمانی به حرف شما خوب گوش می‌دهند که پیام‌های ثابتی از شما دریافت کنند. با توجه به این مورد بهتر است برای تقویت مهارت گوش دادن کودک، حرف‌های خود را واضح بزنید و به صورت مدام آن‌ها را تکرار کنید. به این ترتیب فرزند شما به درستی انتظارات شما را متوجه می‌شود و برای اینکه تبدیل به شنونده فعال‌تری شود بیشتر تلاش خواهد کرد.

به بچه‌ها جایزه بدهید

اگر قصد اصلاح رفتار کودک خود را دارید، زمانی که به حرفتان خوب گوش می‌کند به او جایزه بدهید. برای این کار می‌توانید جایزه‌های کوچک اختصاص بدهید و هر زمان که پیشرفتی در مهارت‌های گوش دادن فرزند خود مشاهده کردید، او را تشویق کنید؛ برای مثال اگر فرزند شما به جای تماشای تلویزیون سر میز شام آمد، به او اجازه بدهید قبل از خواب ۱۵ دقیقه بیشتر تلویزیون تماشا کند.

الگوی فرزند خود باشید

شما می‌توانید برای کودک خود الگوی رفتاری خوبی در زمینه گوش دادن فعال باشید. می‌توانید به فرزند خود نشان دهید که برای گوش دادن به نگرانی‌هایشان وقت می‌گذارید و برای آن‌ها احترام قائل هستید. مورد دوم اینکه کودکان زمانی که چیزی را می‌بینند راحت‌‎تر از زمانی که می‌شنوند آن را یاد می‌گیرند، بنابراین بهتر است کارهایی که از آن‌ها می‌خواهید را در مقابلشان انجام دهید.

ارتباطات خانوادگی یکی از سخت‌ترین کارهایی هستند که والدین باید با آن‌ها دست و پنجه نرم کنند. یاد دادن مهارت گوش دادن به کودکان نیازمند صبر، زمان و تداوم است. زمانی که برای تقویت این مهارت در کودک تلاش کنید، بعدها فرزند شما در زمینه گوش دادن فعال و ارتباطات اجتماعی قوی‌تر خواهد شد. برای این که راحت‌تر بتوانید با کودک خود ارتباط سالم برقرار کنید، بهتر است در این راه از مشاور کودک کمک بگیرید.

منبع: Verywellmind
تلفن کلینیک روانشناسی

درمان لجبازی زن

۹ روش کاربردی در برخورد با همسر لجباز

آگاهی از نحوه برخورد با همسر لجباز در یک رابطه می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. اغلب اوقات چنین افرادی از شنیدن نظرات طرف مقابل خود یا از پذیرش آن‌ها سر باز می‌زنند و معتقدند که تنها ایده و نظر آن‌ها درست است، حتی اگر دلیل منطقی عالی برای آن‌ها ارائه شود. این نگرش تک‌بعدی می‌تواند از ایجاد یک رابطه عمیق و مسالمت‌آمیز میان دو نفر، جلوگیری کند.

اگر شما با چنین فردی در ارتباط هستید، ممکن است به‌مرورزمان از برخوردهای او ناامید شوید؛ زیرا معمولا برای جلوگیری از مشاجره، به‌ناچار تسلیم می‌شوید. بااین‌حال صبور باشید و راهکارهایی که ما در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم را برای برخورد با همسر لجباز به کار ببرید.

راه‌کارهای مقابله با همسر یکدنده

۱- نفس عمیق بکشید و احساسات خود را کنترل کنید

قبل از آنکه بخواهید با شوهر لجباز خود مجادله کنید، می‌توانید با تکنیک تنفس عمیق احساسات را کنترل و جلوی واکنش‌های لحظه‌ای را بگیرید. معمولا کنار آمدن با شخصی که لجباز است سخت به نظر می‌رسد، حتی گاهی اوقات امکان دارد از دیدن رفتار طرف مقابل این احساس به شما دست بدهد که او از ناراحتی شما، زمانی که تسلیم شده‌اید، خشنود است.

ما متوجه هستیم که این رفتار زن لجباز یا شوهر، چقدر می‌تواند آزاردهنده باشد، اما همین‌که بتوانید روی رفتار و واکنش خود کنترل داشته باشید، خیلی پیشرفت خواهید کرد. چند نفس عمیق بکشید و اتاق را ترک کنید تا بتوانید تعادل خود را به دست آورید.

به‌محض آنکه شروع به پرخاشگری و ناراحتی کنید، ممکن است شریک زندگی‌تان احساس کند که دلیل منطقی ندارید و بیشتر به دیدگاه خود پایبند بماند.

۲- تلاش کنید منشأ افکار او را کشف کنید

قدم دومی که باید برای برخورد با همسر لجباز بردارید این است که از خود بپرسید که چرا این موضوع برای او اهمیت دارد. وقتی شریک زندگی شما از تغییر عقاید و گاهی هم شیوه زندگی امتناع می‌ورزد، ممکن است باعث ناراحتی شما شود، اما لزوما به این معنا نیست که او اشتباه می‌کند.

کمی بیشتر روی رفتار لجبازی شوهر یا برعکس خانم خود متمرکز شوید و عمیق‌تردنبال دلایل بگردید تا بتوانید بخش‌های دیگری از دیدگاه او را ببینید، حتی اگر با آن‌ها موافق نباشید. این روش رسیدن روند رسیدن به یک راه‌حلی که باعث خوشحالی هر دوی شما شود را تسریع می‌بخشد.

اگر به او فرصت توضیح درباره رفتارش دهید، ممکن است متوجه شوید که دقیقا هدف او چیست. برای مثال مرد لجباز شما از خرید کفش نو امتناع می‌کند، در خلال صحبت با او، امکان دارد متوجه شوید که در مورد مسائل مالی مضطرب است و اطمینان ندارد که از عهده هزینه‌های اضافی برآید.

۳- به زن لجباز خود بگویید که چقدر به او اهمیت می‌دهید

تکنیک سوم و کاربردی برای برخورد با همسر لجباز، گذراندن زمان بیشتری با او برای شکل‌گیری ارتباطات مثبت است. اگر زمان زیادی را با شریک زندگی خود سروکله می‌زنید، در نهایت می‌توانید یادآوری کنید که چقدر او را دوست دارید.

در واقع، گاهی ممکن است پافشاری و لجبازی شریک زندگی، واکنش او در برابر احساس ناامنی باشد یا اینکه به نظر او ارزش کافی داده نشده است.

با ایجاد اعتماد و اطمینان در آن‌ها می‌توانید کمک کنید که راحت‌تر باشند و بیشتر با شما سازگار شوند.

  • به آن‌ها بگویید که قدردان کارهای خوب او در زندگی مشترک هستید.
  • اگر ابراز علاقه تفاوتی در میزان لجبازی طرف مقابل شما ندارد، همیشه ایده خوبی است که به شریک زندگی خود بگویید چقدر دوستش دارید.

۴- مسائلی که در آن سریع به تفاهم می‌رسید را بیابید

وقتی از لجبازی شوهر یا زن به‌خاطر مخالفت مستقیم با او رنج می‌برید، از این کار اجتناب کنید. اگر به‌خوبی همسر خود را شناخته‌اید و آگاه هستید که روی چه چیزهایی حساسیت دارد و بلافاصله با لجبازی و پافشاری روی عقاید خود سعی بر مقابله با شما دارد، بهتر است روی آن موضوع متمرکز نشوید.

در عوض، می‌توانید روی موضوعاتی که باهم اتفاق‌نظر بیشتری دارید، تمرکز کنید. با قراردادن موضوع در چهارچوب و مطرح‌کردن هوشمندانه آن، به صورتی که هردو به آن اعتقاد دارید، احساس لجبازی را کمتر در طرف مقابل شدت می‌دهید.

یک مثال کاربردی، نگویید که می‌دانم وقت نداری و خسته هستی، اما مامانم می‌خواهد که سه‌شنبه به خانه‌شان برویم. در مقابل، می‌توانید از این جمله استفاده کنید و بگویید از اینکه آن‌قدر تلاش می‌کنی تا با خانواده من کنار بیایی، قدردانی می‌کنم، اگرچه همیشه آسان نیست. من سه‌شنبه برای شام پیش مادرم می‌روم، آیا می‌خواهی با من بیایی؟

اگر شریک زندگی شما مصرانه از صحبت‌کردن درباره هر موضوعی امتناع می‌ورزد، می‌توانید از این جمله هم استفاده کنید: «من می‌دانم حتی زمانی که باهم کنار نمی‌آییم، تو مرا دوست داری».

مرد لجباز و کینه‌ ای

تجربه نشان داده که گاهی لجبازی همسر، به‌خاطر عدم ابراز احساس و نشنیده شدن است. معمولا هم این جمله را بیان می‌کنند که من باید احساس کنم که شنیده می‌شوم. شما می‌توانید از این جمله نیز استفاده کنید. آیا می‌توانم برای ۱۰ دقیقه افکارم را باهات در میان بگذارم؟! سپس می‌توانیم به تماشای تلویزیون و سریال مورد علاقه‌مان برویم.

۵- به دنبال راه‌کارهایی برای سازش و مصالحه باشید

در زندگی و روابط بین زن و شوهر همیشه نقاط مشترکی هم وجود دارد که شاید به آن‌ها کمتر توجه کرده‌اید. اگر همسر لجباز دارید و شما نیز همانند او هستید، به‌احتمال زیاد وضعیت آن‌چنان وخیم نخواهد بود و احتمالا مقداری سازش وجود دارد.

شاید سخت به نظر برسد، اما می‌توانید هر چیزی که توافق دارید را تقویت کنید. در این صورت نقاط مثبت بیشتری را در رابطه خود پدید می‌آورید. به یاد داشته باشید که هر دوی شما جزء اعضای یک تیم با هدف مشترک هستید.

برای مثال اگر شریک زندگی شما فکر می‌کند که فرزندتان نباید پول‌توجیبی داشته باشد و از طرفی هم شما معتقدید که باید به او استقلال بدهید و مبلغ خرجی جداگانه‌ای برای او در نظر بگیرید،  به‌جای آنکه مستقیما به این موضوع فکر کنید که او یک زن لجباز است، به این واقعیت فکر کنید که هر دوی شما بهترین چیزها را برای فرزندتان می‌خواهید.

۶- دیدگاه و عقاید خود را توضیح دهید

لجبازی شوهر یا زن، گاهی به‌خاطر عدم توضیح دقیق عقاید رخ می‌دهد. معمولا افراد لجباز با سروصدا کردن، همواره سعی دارند که حرف و عقاید خود را به کرسی بنشانند. آن‌ها بیشتر اوقات تنها درباره خود حرف می‌زنند و خودشان را تکرار می‌کنند.

لزوماً نباید تهاجمی برخورد کنید و به‌صورت تدافعی به او پاسخ دهید. نظرات خود را واضح بیان کنید و به‌گونه‌ای نشان ندهید که ازطرف مقابل خود برای صحبت‌کردن، اجازه می‌گیرید. تنها آنچه را که در ذهن دارید آزادانه مطرح و تن صدای خود را کنترل کنید.

از حقایق برای تایید نظر خود استفاده کنید. به‌عنوان‌مثال اگر شریک زندگی شما از رفتن به دکتر و معاینه بیزار است و همواره با لجبازی سعی در توجیه رفتار خود دارد، می‌توانید آمار مستندی از مشکلات و بیماری‌هایی که رنج سنی او دچار می‌شوند را با او به اشتراک بگذارید. این شیوه‌ای عالی برای قانع ساختن شریک زندگی است بدون آنکه انتقادی برخورد کنید.

۷- آهسته‌تر رفتار کنید

پیش از آنکه سریعا همسر خود را با عنوان مرد لجباز یا برعکس زن لجباز مورد خطاب قرار دهید، منتظر بهترین لحظه باشید تا نظرتان را بیان کنید. پیش از صحبت، اطمینان یابید که همسر شما نیز آرام است.

این یک فرآیند است که باید آهسته پیموده شود. شما با صبوری می‌توانید به همسر لجباز خود نشان دهید که همه چیز نباید طبق نظر او باشد. یک فرد لجباز معمولا به‌صورت موقت کم‌شنوا می‌شود و تنها نظر و صدایی که می‌شنود، نظر خود است.

۸- سعی کنید شنونده خوبی باشید

یکی دیگر از راهکارهایی که می‌توانید در برخورد با شریک لجباز خود در پیش بگیرید، به آنچه که می‌گویند گوش دهید. توجه داشته باشید زمانی زندگی مشترک مستحکم خواهد شد که احترام به نظرات و ایده‌های یکدیگر به‌صورت کاملا منطقی وجود داشته باشد.

شاید گذراندن با همسر لجباز سخت و طاقت‌فرسا باشد، اما باید به آن‌ها فضایی برای ابراز وجود بدهید و تنها به این خاطر او را کنار نزنید. ازاین‌گذشته، شاید آن‌ها نکته خوبی مطرح کنند.

هنگامی‌که درباره نظرات یا خواسته خود توضیح دادید، از او بپرسید که چه احساسی از سخنان شما دارد. سپس با حوصله به او نیز گوش دهید. تحت هیچ شرایطی، صحبت را قطع نکنید و همه زمان را به اینکه چه پاسخی به او بدهید، صرف نکنید.

۹- جدال‌های خود را عاقلانه مشخص کنید

شریک زندگی شما چه مرد لجباز باشد و چه زن، صرف‌نظر از میزان اهمیت موضوع، از یک بحث خوب لذت می‌برد. این بدان معناست که گاهی برای حفظ توازن رابطه خود، باید مجادله‌های خود را عاقلانه انتخاب و مشخص کنید.

اگر واقعا آن‌قدرها هم مشکل بزرگی نیست، آن را رها کنید و اجازه دهید شریک زندگی شما روش خودش را داشته باشد. هنگامی که یک رابطه را متوازن و هماهنگ نگه‌دارید، با گذشت زمان حل مشکلات بزرگ‌تر به‌مراتب آسان‌تر خواهد بود.

خدماتی که می‌توانید از سرای مشاور در خصوص لجبازی همسر دریافت کنید

زندگی با همسر لجباز می‌تواند چالش‌برانگیز و گاهی هم غیرممکن به نظر برسد. اما در علم روان‌شناسی راهکارهایی مثل حفظ آرامش، گوش‌دادن به نظرات یکدیگر و توجه به طرف مقابل می‌تواند تا حد زیادی به بهبود روابط کمک کند.

شما می‌توانید با دریافت مشاوره‌های تلفنی و حضوری از سرای مشاور که یک مرکز تخصصی روان‌شناسی است، به روابط خانوادگی خود استحکام ببخشید.

منبع: wikihow
تلفن کلینیک روانشناسی

درباره ترس از هواپیما یا ایروفوبیا چه می‌دانید

ایروفوبیا در حقیقت نوع خاصی ترس از پرواز یا سفر هوایی است. در حالیکه تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه انجام شده و تاکنون هم هواپیما به نسبت سایر وسایل نقلیه مانند خودرو و قطار ایمن‌تر است، اما همچنان پرواز منبع متداول ترس در بین افراد مختلف تلقی می‌شود.

برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که بین ۲.۵ تا ۴۰ درصد از مردم همه‌ساله اضطراب مربوط به پرواز را تجربه می‌کنند. ارزیابی در سطح پایین مواردی را نشان می‌دهند که اضطراب از نشستن در هواپیما در برخی از افراد یک منشأ روانی و گاهی هم طبیعی است.

بنابراین در حالیکه بسیاری از مردم تا حدی از هواپیما می‌ترسند، تنها گروه کمتری معیارهای فوبیا را دارند. اما حقیقتی که وجود دارد این است که چه ترس شما از هواپیما و پرواز به فوبیا تبدیل شده باشد یا نه می‌تواند تأثیرات جدی روی کیفیت زندگی شما بگذارد. در ادامه بیشتر به موضوع استرس هواپیما، علائم و دلایل آن می‌پردازیم.

علائم ترس از پرواز

افرادی که به ایروفوبیا مبتلا هستند، زمانی که قصد پرواز با هواپیما داشته باشند با تفکر به آن نیز اضطراب شدیدی را تجربه می‌کنند. ممکن است به‌محض ورود به هواپیما با نگرانی و اضطراب مداومی نیز خود را مورد سرزنش قرار دهند. علائم ترس از پرواز نیز بسیار به فوبیاهای خاص شباهت دارد.

علائم فیزیکی ایروفوبیا ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • لرز
  • احساس تنگی نفس و خفگی
  • سرگردانی
  • پوست ملتهب و برافروخته
  • اختلال در دستگاه گوارش
  • افزایش ضربان قلب
  • تحریک‌پذیری
  • حالت تهوع
  • تعریق شدید
  • مه مغزی (عدم تمرکز یا تفکر ابری)
  • حرکات فیزیکی غیر متعادل

در برخی موارد نیز ممکن است افراد به‌خاطر ترس از هواپیما یک حمله پانیک جدی را تجربه کنند. حمله پانیک که با ترس شدید همراه است با علائمی مانند تپش قلب، ترس مرگ و جدایی بروز می‌کند.

برخی از افرادی که ترس از هواپیما دارند، شاید در فرودگاه احساس راحتی داشته باشند، اما امکان دارد به‌محض سوار شدن این علائم را تجربه کنند. برخی دیگر نیز مشکلاتی دارند که به‌محض رسیدن به فرودگاه شروع می‌شود.

نکته مهم: اضطراب انتظار یا اضطراب پیش‌بینی که برای پرواز از قبل برنامه‌ریزی شده تجربه می‌کنید، بسیار رایج است و برای بیشتر افراد این احساس رخ می‌دهد.

شرایط مرتبط با ترس از هواپیما

در صورتی‌ که فردی مبتلا به اختلالات اضطرابی یا سایر فوبیاها باشد، ممکن است ترس از پرواز در او ایجاد یا تشدید شود. برخی از این موارد عبارتند از:

  • کلاستروفوبیا (Claustrophobia افراد مبتلا به کلاستروفوبیا اغلب به دلیل فضای محدود و دور شدن از فضای امن و شخصی خود، استرس هواپیما را تجربه می‌کنند.
  • ترس از ارتفاع (acrophobia یک نوع ترس عمومی از ارتفاع که می‌تواند منجر به ترس از پرواز شود.
  • فوبیای اجتماعی یا میکروب؛ کسانی که دارای اختلال اضطراب اجتماعی یا ترس از میکروب هستند، اغلب از سوار شدن در هواپیما می‌ترسند؛ زیرا مجبور می‌شوند زمان طولانی را با افراد غریبه در یک فضای مشترک بگذرانند.

در بسیاری موارد درمان اختلالات و فوبیای زمینه‌ای که در بالا اشاره کردیم، می‌تواند به تسکین علائم ایروفوبیا کمک کند. شیوه‌های درمان نیز مشابه انواع فوبیا است.

برخی از اختلالات جسمی می‌توانند موجب تشدید ترس از هواپیما شوند، عبارتند از:

  • انسداد سینوس یا لایه میانی گوش که می‌تواند باعث درد یا سرگیجه در طول پرواز شود و فرد را مضطرب کند.
  • ابتلا به سرماخوردگی، مشکلات مزمن سینوسی یا شرایطی مانند سرگیجه یا اختلالات گوش نیز باعث تشدید اضطراب در حین پرواز می‌شوند.
  • بیماری‌های قلبی عروقی یا سایر شرایطی که خطر لخته شدن خون را افزایش می‌دهد نیز جزء اختلالات جسمی است که می‌تواند در زمان پرواز خطرآفرین باشد. این افراد ممکن است دچار ترس از ایجاد ترمبوز یا لخته شدن خون در پرواز شوند.

نکته مهم: پیش از پرواز، می‌توانید با پزشک خود مشورت کنید تا او یک برنامه اقدامی مناسب برای به حداقل رساندن میزان خطر بیماری در هواپیما برای شما در نظر بگیرد.

کمی درباره علل ترس از هواپیما بدانید

دلایل استرس هواپیما دقیقا مشخص نیست، اما تعدادی از عوامل مختلف ممکن است نقش داشته باشند. یک بررسی نشان داد که علل ترس از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است و عوامل فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی باعث می‌شود تا نشانه‌های ترس برای هر فرد نیز متفاوت بروز کند.

برخی از این عوامل ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • تجربه یک پرواز خطرناک یا سقوط هواپیما؛ حتی تماشای پوشش خبری گسترده از بلایای خطوط هوایی می‌تواند برای ایجاد ترس از پرواز کافی باشد. به‌عنوان‌ مثال، بسیاری از مردم در پی حملات ۱۱ سپتامبر حداقل ایروفبیا را تجربه کردند. شاید هم برخی ترجیح دادند که بعد از آن اتفاق هواپیما سوار نشوند.
  • محیط خانواده؛ اگر والدین فوبیای پرواز داشته باشند، ممکن است ترس آن‌ها درونی و به فرزندان نیز منتقل شود. این یک علت شایع در بیشتر کودکانی است که از ایروفوبیا رنج می‌برند؛ زیرا والدین بیشترین تأثیر را در ایجاد و نهادینه شدن ترس در کودکان دارند.
  • سایر شرایط مرتبط؛ ایروفوبیا ممکن است ریشه در یک اتفاق کاملا متفاوت داشته باشد. به‌عنوان ‌مثال، استرس هواپیما پس از ارتقای شغلی که مستلزم سفر فوری است ایجاد می‌شود، امکان دارد ناشی از نگرانی در مورد خود شغل یا تأثیر آن بر زندگی روزمره شما باشد. به همین ترتیب، کودکانی که باید مرتباً برای ملاقات والدین مطلقه پرواز کنند، گاهی اوقات به ایروفوبیا به‌عنوان مکانیزم مقابله با آسیب طلاق مبتلا می‌شوند.

ترس از بلند شدن هواپیما

همچنین تحقیقات گسترده‌ای در این باره نشان می‌دهد که محرک‌هایی مانند شرایط آب‌وهوایی نامناسب، برخاستن و جدا شدن از زمین می‌توانند جزء اضطراب‌آمیزترین جنبه‌های پرواز باشند. گاهی هم ممکن است تأخیر در زمان پرواز به‌ویژه در زمان‌های پرطرف‌دار برای سفر، افراد را مضطرب کند.

آیا ترس از پرواز درمان دارد؟

پاسخ به این سؤال مثبت است. خوشبختانه، فوبیای پرواز یک بیماری قابل درمان است، حتی بدون آگاهی از علت اصلی. برخی از درمان‌های رایج عبارتند از:

روان درمانی

معمولا اولین پیشنهاد برای کسانی که ایروفوبیا دارند، درمان شناختی رفتاری یا CBT است. این شیوه، رویکردی است که بر تغییر افکار منفی که به رفتارهای ترسناک کمک می‌کنند، تمرکز دارد. بسیاری از درمان‌های خاص فوبیا مبتنی بر CBT هستند، اما گاهی اوقات از گزینه‌های درمانی دیگر نیز استفاده می‌شود. برخی از متداول‌ترین رویکردها عبارتند از:

  • قرار گرفتن در موقعیت؛ بسیاری از روان‌درمانگران اعتقاد دارند که بهترین راه برای غلبه بر ترس از هواپیما، قرار گرفتن در موقعیت کنترل شده چه از طریق واقعیت، مجازی یا شبیه‌سازی پرواز است.
  • حساسیت‌زدایی سیستماتیک؛ این روش شامل قرارگیری در موقعیت پرواز یا ترس به‌صورت تدریجی است. اغلب از این شیوه روان‌درمانی برای مقابله با انواع فوبیا استفاده می‌شود.
  • درمان فردی؛ درمان شناختی رفتاری فردی، هیپنوتیزم درمانی و تکنیک‌های واقعیت مجازی نیز می‌توانند ترس شما از پرواز را بهبود بخشند. در پی برخی مطالعات، ثابت شده که قرارگیری فرد در موقعیت پرواز به صورت مجازی نیز می‌تواند مؤثر واقع شود.

شرکت در کلاس‌های گروهی خطوط هوایی

اگر اختلالات روانی و جسمی ندارید، ممکن است کاندیدای خوبی برای غلبه بر استرس هواپیما باشید. این کلاس‌ها معمولاً دو یا سه روز طول می‌کشد، اغلب در یک آخر هفته که گاهی اوقات توسط خطوط هوایی ارائه می‌شود.

در طول کلاس‌ها، ممکن است خلبانان را ملاقات و در مورد ایمنی خطوط هوایی صحبت کنید و حتی فرصتی برای سوار شدن در هواپیمای واقعی بیابید. گاهی اوقات تنها آشنایی بیشتر با فرآیند و محیط می‌تواند به شما کمک کند تا احساس راحتی بیشتری داشته باشید.

درمان دارویی

گاهی اوقات ممکن است داروهایی برای کمک به کاهش علائم خاص مرتبط با ایروفوبیا مانند حالت تهوع یا اضطراب توسط پزشک تجویز شود. به‌عنوان‌ مثال، پزشک ممکن است توصیه کند که قبل از پرواز از دارویی استفاده کنید که برای کاهش بیماری‌های حرکتی طراحی شده‌اند.

همچنین ممکن است برخی اوقات داروهای ضداضطراب مانند زاناکس یا آلپرازولام و والیوم (دیازپام) را به فرد دچار فوبیای پرواز تجویز کنند.

نکته مهم: با توجه به اینکه داروها می‌توانند به‌صورت موقتی برای کاهش اضطراب پرواز مفید باشند، اما آن‌ها اغلب به‌عنوان یک درمان کوتاه‌مدت محسوب می‌شوند. برای کسب نتیجه مطلوب، بهتر است که مصرف دارو با روان‌درمانی ایروفوبیا نیز همراه باشد.

مقابله با ترس از پرواز

علاوه بر درمان ایروفوبیا، کارهایی نیز وجود دارد که می‌توانید به تنهایی برای مقابله با استرس هواپیما انجام دهید.

  • کسب اطلاعات بیشتر درباره هواپیما؛ هر شخصی می‌تواند به‌صورت خودآموز و با تحقیق درباره نحوه عملکرد هواپیما، معنای صداها و ضربه‌ها در حین پرواز به کاهش ترس و اضطراب از پرواز کمک کند.
  • شناسایی و رهایی از افکار منفی و غیرمنطقی؛ تفکر منفی و فاجعه‌آمیز می‌تواند باعث تشدید ترس شما از پرواز شود. یاد بگیرید که چگونه این افکار منفی را زمانی که اتفاق می‌افتند تشخیص دهید، سپس تمرین کنید که آن‌ها را با افکار مثبت و واقعی جایگزین کنید.
  • کشف عوامل محرک ترس؛ یاد بگیرید که محرک‌ها را تشخیص دهید. وقتی به پرواز فکر می‌کنید یا در طول پرواز دچار اضطراب می‌شوید، به افکار یا موقعیت‌هایی که دلیل ترس شما بوده‌اند، توجه کنید. اگر متوجه شدید که جنبه‌های خاصی از پرواز باعث ایجاد احساس اضطراب می‌شود، می‌توانید با آگاهی و تحقیق به‌صورت برنامه‌ریزی شده با آن مقابله کنید.
  • تمرین تکنیک‌های آرامش‌بخش؛ پیش از زمان پرواز، مجموعه ابزارها و تمرین‌های مناسب آرامش را آماده کنید. استراتژی آرام‌سازی برای مقابله با احساس ترس از پرواز می‌تواند مفید باشد. از تکنیک‌هایی مانند تنفس عمیق، تجسم و رهاسازی عضلات استفاده کنید. به مرور زمان این تکنیک‌ها باعث کاهش ترس و اضطراب می‌شوند.

سخن آخر در خصوص ترس از هواپیما

اگر ترس از هواپیما دارید و بارها این حس را تجربه کرده‌اید، می‌توانید از مجموعه سرای مشاور برای مقابله با آن کمک بگیرید. این نوع ترس می‌تواند روی کیفیت زندگی شما تأثیر بگذارد و شما را از تجربه شیرین پرواز محروم کند.

گاهی اوقات ممکن است افراد به‌خاطر استرس از پرواز، موقعیت‌های شغلی مناسب را از دست دهند. بااین‌حال، با درمان مناسب، می‌توانید یاد بگیرید که این فوبیای رایج را مدیریت کرده و حتی بر آن غلبه کنید.

منبع: Verywellmind
تلفن کلینیک روانشناسی

چگونه نوجوانان را به درس خواندن تشویق کنیم

بسیاری از پدر و مادرها سوال می‌پرسند که «چگونه بچه‌هایمان و به خصوص نوجوانان را به درس خواندن تشویق کنیم» یا «با بچه‌ای که درس نمیخواند چه کنیم». امروزه غالبا نوجوانان بیشتر از این که به درس خواندن و سایر کارهای علمی علاقه نشان دهند، دوست دارند که در شبکه‌های اجتماعی وقت بگذرانند، با هم سن و سال‌ هایشان معاشرت کنند یا حتی پای تلویزیون بنشینند. برای این که شما بتوانید فرزندتان را متوجه اهمیت درس خواندن کنید، لازم است که در ابتدا بتوانید ارتباط صحیحی با او برقرار کنید. در نظر داشته باشید که برای تشویق فرزندتان به درس خواندن باید این مقوله را به شکل مثبت بیان کنید و از سرزنش و تنبیه بپرهیزید چراکه رویکرد دوم ممکن است باعث شود که فرزندتان دچار حس بی‌ارزشی شده یا همان مقدار انگیزه کم را نیز از دست بدهد.

اگر شما هم والدینی هستید که دوست دارید نوجوان شما از حداکثر پتانسیلش استفاده کرده و به درس خواندن علاقه‌مند شود با ما در این مقاله همراه باشید تا با یکسری نکات در خصوص انگیزه دادن به نوجوانان برای درس خواندن آشنا شوید.

چگونه فرزندم را به درس علاقه مند کنم؟

بچه‌های بی‌علاقه به درس تعدادشان کم نیست و همان طور که گفته شد والدین معمولا این دغدغه را دارند که چگونه فرزند نوجوانشان را به درس مشتاق کنند. مخصوصا این که این فرزندان کنکور را پیش روی خود دارند. امتحانی که می‌تواند برای آن‌ها سرنوشت ساز محسوب شود. در ادامه چند راهکار برای این که نوجوانان را به درس خواندن تشویق کنید آورده شده است.

از او بپرسید که به چه علت نسبت به درس خواندن بی‌انگیزه است.

برای این که بتوانید فرزندتان را به درس خواندن تشویق کنید، لازم است که ابتدا بتوانید بفهمید که او چگونه فکر می‌کند، چه احساسی دارد و نقطه نظراتش چیست؟ بهترین راه برای پاسخ به این سوالات این است که به صورت مستقیم از او بپرسید. پس از او بپرسید که به چه علت نسبت به درس خواندن بی‌انگیزه است؟ فرزندتان ممکن است که به یکسری موضوعات درسی علاقه‌مند بوده و بعضی دیگر را دوست نداشته باشد. در حالتی دیگر شاید با درک یکسری دروس در مدرسه مشکل دارد. صحبت با فرزندتان می‌تواند به شما کمک کند که منبع مشکل او را شناسایی کنید و در قدم بعدی به دنبال راه حل باشید.

به صورت مستقیم به او نگویید که درس بخواند.

گفتن این جمله به تنهایی کاری از پیش نمی‌برد و در بعضی موارد ممکن است حتی شرایط را بدتر کند. شما لازم است که بعد از شناسایی مشکل، در مرحله بعد به فرزندتان کمک کنید که مشکلش برطرف شود. به طور مثال اگر فرزندتان برای درس خواندن و در کنارش استراحت و تفریح وقت کم می‌آورد، به او در برنامه‌ریزی برای درس خواندن کمک کنید. یا اگر فرزندتان در فهم درس‌ها در مدرسه مشکل دارد برایش معلم خصوصی بگیرید تا به او در یادگیری درس‌هایش کمک کند. این نکته را هم در نظر بگیرید که موفقیت فرزند شما تنها با درس خواندن حاصل نمی‌شود؛ پس استعداد و علایق دیگر فرزندتان را شناسایی کنید و به او در شکوفایی توانایی‌هایش کمک کنید. شاید اگر فرزندتان به جای درس خواندن بر استعداد اصلی‌اش تمرکز کند در آینده بتواند موفقیت‌های بیشتری کسب کند.

ایجاد انگیزه در دانش آموزان

انتظارات خود را خیلی بالا نبرید.

کمال‌گرایی و داشتن انتظارات بالا از فرزندتان ممکن است باعث مشکلات روان‌شناختی گوناگون یا استرس و اضطراب در او شود. در نظر داشته باشید که بیشتر روی فعالیت‌های معمولی تاکید کنید و از او انتظارات غیرممکن نداشته باشید. به او کمک کنید که اهداف کوچک برای خودش مشخص کند. به طور مثال به جای برنامه‌ریزی هفتگی، مشخص کنید که امروز تا آخر شب مشق‌های مربوط به درس فیزیک را انجام دهد. مشخص کردن اهداف کوچک به فرزندتان کمک می‌کند که انگیزه بیشتری پیدا کند زیرا هر بار رسیدن به هدف، احساس رضایت و خوشنودی در هر دو شما ایجاد خواهد کرد. بعد از عملی کردن یک هدف برای او گام کوچک بعدی را مشخص کنید.

بر فعالیت‌های غیر درسی نیز تاکید داشته باشید.

همان طور که گفته شد موفقیت فرزند شما تنها از مسیر درس خواندن میسر نمی‌شود. اگر فرزندتان به طور مثال به عکاسی علاقه دارد برای پرورش استعدادش برنامه‌ریزی‌های لازم را داشته و وقت کافی مشخص کنید. پدر و مادرها معمولا تصورشان این است که هنر و سایر مهارت‌های غیر درسی را در کنار درس می‌توان دنبال کرد، اما گاهی تمرکز بر استعداد اصلی می‌تواند در موفقیت نقش اصلی داشته باشد. تصور کنید که والدین بازیکنان معروف فوتبال به جای تشویق فرزندشان به بازی فوتبال، آن‌ها را مجبور به درس خواندن می‌کردند. بالطبع در این شرایط ممکن بود که آن‌ها هیچ‌وقت نتوانند به این اندازه موفق شوند.

همچنین، فرزند شما برای این که بتواند در مسیر موفقیت باشد، لازم است که از لحاظ شخصیتی نیز به طور صحیح پرورش یابد و مهارت‌های لازم را کسب کند. یکی از راه‌هایی که به فرزندتان در این مسیر کمک می‌کند تفریح و معاشرت است. مهارت‌های ارتباط اجتماعی به میزان زیادی به فرزندتان در راه موفقیت کمک خواهد کرد. بسیاری از والدین اهمیت این مقوله را نادیده گرفته و لطمات زیادی را متوجه فرزندشان می‌کنند.

افسردگی دلیلی بر بی‌انگیزگی نوجوانان در درس خواندن

یکی دیگر از دلایلی که ممکن است موجب عدم انگیزه فرزند نوجوانتان شود، افسردگی است. گاهی اوقات مشکلات میان پدر و مادر یا سایر مشکلات در خانه باعث می‌شود که فرزند شما انگیزه خود را برای تلاش کردن از دست بدهد. همچنین مشکلات خانه ممکن است فرزند نوجوان شما را با کمبودها و خلاء‌های عاطفی مواجه کند. این کمبودها باعث می‌شود که فرزند شما به دنبال راه‌هایی برای جبران خلاء‌های عاطفی خود بوده و وارد مسائلی شود که در مسیر موفقیت تحصیلی نفعی برای وی نداشته باشد. در این شرایط مشاوره و صحبت با روانشناس می‌تواند در بهبود موقعیت بسیار کمک کننده باشد. روانشناس با شما و فرزندتان صحبت می‌کند و بعد از شناسایی و ریشه‌یابی مشکلات، راه حل‌های ممکن را پیش روی شما می‌گذارد. در نتیجه جلسات مشاوره می‌تواند در رفع مشکلات فرزندتان و افزایش انگیزه نوجوان شما برای درس خواندن مفید واقع شود.

منبع: Momjunction
تلفن کلینیک روانشناسی

عشق سابقم ازدواج کرد

دوست دخترم با کس دیگه ازدواج کرد

دختری که دوستش داشتید با کس دیگه‌ای ازدواج کرده؟ در این شرایط، بسته به نوع ارتباطی که بین شما وجود داشته این موضوع می‌تواند سبب شوک، ناراحتی و سایر احساسات منفی در شما شود. راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌تواند به شما کمک کند که موقعیت خود را بهتر مدیریت کنید و راحت‌تر از آن بگذرید. در این مقاله در خصوص این موضوع که دوست دخترم با کس دیگه‌ای ازدواج کرده، صحبت شده و راهکارهایی در این مورد ارائه شده است.

دوست دخترم با کس دیگه‌ای ازدواج کرد، چیکار کنم؟

در مرحله اول لازم است که شما بتوانید شوک ایجاد شده را هضم و پردازش کنید. این موضوع می‌تواند شامل چندین قدم باشد:

۱) فاصله خود را حفظ کنید.

شما با شنیدن این خبر احتمالا شوکه شده‌اید و دوست دارید که بتوانید با دوست دختر سابقتان ارتباط برقرار کنید و در این خصوص صحبت کنید. اما این کار انتخاب درستی نیست. در نظر داشته باشید که این موضوع انتخاب او بوده حتی اگر انتخابش برای شما گران تمام شده باشد. از پیام دادن به او اجتناب کنید. اگر مدام حرف‌هایی را که میخواهید به او بگویید با خود مرور می‌کنید، با یکی از دوستان و نزدیکانتان در این خصوص صحبت کنید تا کمی از هیجانات منفی شما کاسته شود. از ارتباط با او در شبکه‌های اجتماعی و یا چک کردن پروفایل و سایر کارهای شبیه به این پرهیز کنید زیرا این کارها فقط باعث درماندگی هر چه بیشتر شما خواهد شد.

۲) از واکنش بیش از حد خودداری کنید.

حتی اگر دوست دخترتان علیرغم قول و قرارهایتان با کس دیگری ازدواج کرده و این انتخابش انصاف نبوده و در حق شما ظلم کرده، از واکنش‌هایی با انگیزه انتقام اجتناب کنید. نه تنها شما نباید کاری غیر قانونی و به دور از هنجار انجام دهید، شما همچنین نباید به او بی احترامی کنید. با او به منظور زیر سوال بردن صداقت و درستی‌اش ارتباط برقرار نکنید. زمانی که به این موضوع فکر کنید که به شما خیانت شده، عصبانیت بیش از حد باعث می‌شود که تک بعدی به مسائل نگاه کنید. اجازه ندهید که احساساتتان شما را کنترل کند. سعی کنید که درگیر روتین روزانه خود شوید تا بیش از حد فکر نکنید. از مصرف الکل یا مواد مخدر اجتناب کنید. شاید به نظر برسد که با مصرف این مواد راحت‌تر می‌توانید شرایط را کنترل کنید اما این گونه نیست. مصرف این مواد ممکن است باعث شود که مرتکب رفتارهایی شوید که در آینده از آن‌ها پشیمان شوید. به جای آن تلاش کنید که با انجام مدیتیشن، ورزش و سایر فعالیت‌های سالم به خودتان آرامش دهید.

۳) به خودتان یادآوری کنید که بدترین اتفاق را دیگر پشت سر گذاشته‌اید.

شاید گفتن این جمله به خودتان، در لحظه غم و اندوه شما را کم نکند اما با گذشت زمان کمک کننده خواهد بود و باعث می‌شود که سریع‌تر به زندگی روزمره خود بازگردید. شما با شنیدن این خبر که دوست دخترتان با کس دیگه ازدواج کرده حداقل از بلاتکلیفی خارج شده و متوجه انتخاب او شده‌اید و از این پس برای گذشتن از او و ادامه زندگی‌تان می‌توانید حرکت کنید. فکر کردن به این که بدترین اتفاق را پشت سر گذاشته‌اید به شما امید می‌دهد که از این به بعد حالتان رو به بهبود خواهد بود زیرا سخت‌ترین قسمت را پشت سر گذاشته‌اید.

۴) یک سیستم حمایتی پیدا کنید.

در این شرایط ناراحت کننده شما نیاز به حمایت مضاعف از اطرافیانتان دارید. نزد دوستان یا خانواده‌تان بروید، به خصوص اشخاصی که تجربه‌ای مشابه شما داشته‌اند. در کنار افراد مثبت باشید، کسانی که شنوده‌های خوبی هستند و بدون ترس از انتقاد و قضاوت شدن می‌توانید با آن‌ها صحبت کنید. دایره دوستانتان را گسترش دهید. اکثر افراد زمانی که در رابطه هستند ارتباطشان با دوست‌های دیگرشان کمتر می‌شود. از این موقعیت تنهایی استفاده کنید تا دایره روابط خود را گسترش دهید. از این که از دیگران درخواست کمک کنید نهراسید و نیازتان را به راحتی بازگو کنید. احتمالا اطرافیانتان نیز خوشحال می‌شوند اگر بتوانند در این شرایط کمک کننده واقع شوند.

عشقم نامزد کرده

به عشقتان نرسیدید، اما زندگی ادامه دارد

برای این که بتوانید به زندگی خودتان بازگردید و ادامه دهید لازم است که مراحل زیر را در پیش بگیرید:

۱) بپذیرید که تقدیرتان با یکدیگر نبوده است.

یکی از سخت‌ترین مراحل جدایی پذیرش است. حتی اگر طرف مقابل تصمیم به جدایی گرفته و با شخص دیگری ازدواج کرده ممکن است شما نتوانید شرایط را بپذیرید و دچار اما و اگر شوید که مثلا اگر شرایط طور دیگری میشد چه؟ اما به خودتان مشکلات رابطه را که باعث جدایی شد، یادآوری کنید. به یاد بیاورید که در زمان دوستی‌تان چه حسی داشتید. بالا و پایین‌های رابطه را به یاد آورید. دیگر به داشتن رابطه یا برگشت او فکر نکنید. او با ازدواجش با مرد دیگه تصمیم خود را گرفته است. پس بپذیرید که رابطه شما تمام شده است تا بتوانید به زندگی خودتان برسید. بدانید که قسمتی از میل شما به او از این موضوع نشات می‌گیرد که کنار گذاشته شده‌اید. طبع انسان این گونه است که به هر چیزی که نمی‌تواند داشته باشد میل بیشتری پیدا خواهد کرد.

۲) علایقتان را دنبال کنید.

چه کارهایی دوست دارید انجام دهید؟ احتمالا حالا که تنها شده‌اید زمان بیشتری برای رسیدگی به علایقتان دارید. پس از این موضوع استفاده کرده و وقت بیشتری برای خودتان و کارهای مورد علاقه‌تان اختصاص دهید. یکسری کارهای فعال انجام دهید. به طور مثال زمان بیشتری را به ورزش اختصاص دهید یا یوگا و مدیتیشن انجام دهید. این فعالیت‌ها نه تنها باعث می‌شود که حال فیزیکی بهتری داشته باشید، بلکه حال روحی شما را نیز ارتقا می‌دهد. موفقیت‌های هر چند کوچک به شما کمک خواهد کرد که راحت‌تر حس کنار گذاشته شدن را پشت سر بگذارید.

۳) یک برنامه تفریحی را برنامه‌ریزی کنید.

برنامه‌ریزی برای آینده مثل رفتن به یک مسافرت می‌تواند در بهبود حالتان موثر باشد. پس با دوستانتان صحبت کنید و برای یک آخر هفته جنجالی برنامه‌ریزی کنید. حتی اگر نمی‌توانید در حال حاضر به مسافرت بروید برای یک دورهمی با دوستانتان برنامه بریزید.

۴) با اشخاص جدید قرار بگذارید.

اگر دوست دخترتان با کس دیگری ازدواج کرده، شما برای گذشتن از این خبر ناراحت کننده نیاز به زمان دارید. بهتر است که مدتی را به خودتان اختصاص دهید تا درس‌های لازم را از رابطه قبلی‌تان بگیرید و بفهمید که چرا رابطه مورد نظر نتیجه‌ی خوبی نداشت. بعد از این که توانستید از این مرحله بگذرید حال می‌توانید با اشخاص جدید قرار بگذارید. یادتان باشد که فکر خوبی نیست که برای فراموش کردن دوست دختر سابقتان با اشخاص دیگر قرار بگذارید. شما ممکن است فکر کنید که دیگر نمی‌توانید به کسی اعتماد کنید، اما بدانید که قرار نیست یک اتفاق بارها برای شما تکرار شود. البته لازمه‌ی این موضوع این است که از اتفاقات گذشته درس بگیرید و الگوهای گذشته را تکرار نکنید.

منبع: wikihow

تلفن کلینیک روانشناسی

عشقم نامزد کرده

دوست پسرم با کس دیگه ای ازدواج کرد

این که متوجه شوید دوست پسرتان یا مردی که دوستش داشتید با شخص دیگری ازدواج کرده، می‌تواند بسیار سخت باشد. طبیعی است که در این شرایط ناراحت و غمگین شوید و یا حتی نتوانید به کارهای روزانه‌ی خود برسید. شاید میل زیادی به صحبت با دیگران داشته باشید؛ کسانی که بتوانند غم شما را درک کنند و در این شرایط کنارتان باشند. از خودتان می‌پرسید مگر من چه چیزی کم داشتم یا دیگری چه برتری نسبت به من داشت؟ یک روز ممکن است به شدت عصبانی باشید و احساس تنفر و انتقام داشته باشید و روز دیگر به یکباره عصبانیت شما کنار برود و احساس دلتنگی کنید.

اگر در این شرایط هستید و نمی‌دانید چگونه ادامه دهید، در این مقاله، ما به شما کمک می‌کنیم تا بتوانید شرایط خود را با دید بازتری ببینید و بپذیرید و رفته رفته حال بهتری را تجربه کنید.

چرا عشقم رفت؟

گاهی اوقات شما هر چقدر هم که گذشته را موشکافی کنید، متوجه نمی‌شوید که دقیقا چرا رابطه شما به جدایی ختم شد. دلایل بسیاری ممکن است باعث این قضیه شده باشد و شما شاید هیچ‌وقت نفهمید که موضوع دقیقا چه بوده است. در این شرایط بهتر است دست از نشخوار ذهنی بردارید و اجازه دهید که گذشت زمان یکسری از مسائل را برای شما حل کند. همان طور که گفته شد شاید هیچ‌وقت متوجه یکسری مسائل نشوید، اما اگر کمی کنار بایستید و زمان بدهید مسائل نسبت به قبل برای شما بازتر خواهد شد. پس در قدم اول لازم است که با توجه به این موضوع که جدایی اتفاق افتاده به این نتیجه برسید که تمایل به ادامه رابطه به هر دلیلی وجود نداشته است. این موضوع در پذیرش شرایط بسیار به شما کمک می‌کند. اگر بتوانید شرایط خود را ببینید و پذیرید یک قدم اصلی در بهبود حالتان برداشته‌اید.

اگر ناراحت هستید و غصه می‌خورید به خودتان سخت نگیرید. این حالت در شما طبیعی است و به مرور زمان بهتر می‌شود. به خودتان اجازه دهید که ناراحت باشید و مدتی به خودتان استراحت دهید. اگر نمی‌توانید کارهای روزمره خود را انجام دهید عذاب وجدان نداشته و کمی به خودتان زمان دهید. دنبال این نباشید که هر چه سریعتر حالتان خوب شود. بپذیرید اتفاقی که برایتان افتاده ناراحت کننده است و هر کس دیگری که در جایگاه شما باشد، این احساسات را کم و بیش تجربه خواهد کرد.

برای رفتن عشقتان خودتان را سرزنش نکنید

دوست پسرتان شخص دیگری را برای ازدواج انتخاب کرده و این موضوع باعث شده که شما احساس کنید به اندازه کافی خوب نیستید. شاید خودتان را مقصر می‌دانید و خودسرزنشی می‌کنید یا حتی ممکن است احساس حقارت داشته باشید. اگر این طور است در مرحله اول باید بدانید که بسیاری از انتخاب‌های افراد به درون خودشان بر می‌گردد و ربطی به طرف مقابل ندارد. شاید دوست پسر شما فردی مذهبی بوده و تصورش این بوده که باید به شکل سنتی ازدواج کند یا شاید فردی وابسته به خانواده بوده و نظر خانواده باعث شده که از شما دست بکشد. گاهی اوقات نیز حتی ممکن است او به اشتباه چنین تصمیمی گرفته و خودش را از رابطه‌ای که می‌توانست با شما داشته باشد محروم کرده باشد. در هر حال باید بدانید که شما مسئول انتخاب‌ها یا اشتباهات او نبوده‌اید.

عشقم با کس دیگه‌ ای ازدواج کرد

هیچ رابطه‌ای کامل نیست و در همه‌ی رابطه‌ها افراد ممکن است مرتکب اشتباهاتی شوند. به خودتان سخت نگیرید و هر طوری که بوده‌اید یا هستید را بپذیرید. اگر شما هم اشتباهاتی داشته‌اید به دلیل آموزش و الگوهای اشتباهی بوده که در انتخابشان نقشی نداشته‌اید. به طور مثال ممکن است والدین شما رفتار صحیحی با شما نداشته و باعث شده‌اند که مهارت لازم برای مدیریت هیجانات را یاد نگرفته باشید. مطمئن باشید که با توجه به شرایطتان سعی کرده‌اید که بهترین واکنش‌ها را داشته باشید؛ حتی اگر واکنش شما اشتباه بوده است. صحنه‌ی زندگی برای شما به گونه‌ای رقم خورده که بتوانید خودتان را بهتر ببینید و بشناسید. با شناخت الگوها و آموزش‌های اشتباه می‌توانید در جهت اصلاح قدم بردارید. با تغییر درونی می‌توانید صحنه‌ی بیرونی را نیز تغییر دهید و نگذارید تا اتفاقات اخیر آن‌قدر برای شما تکرار شود تا بلاخره درس‌های لازم را بگیرید.

رفت با یکی دیگه، من چیکار کنم؟

این که با خودتان فکر کنید مردی که دوستش داشتم با کس دیگه‌ای ازدواج کرد و من دیگه نمیتونم خوشحال باشم درست نیست. شاید برایتان سخت باشد که کارهای روزمره خود را انجام دهید اما بعد از مدتی استراحت، سرگرم روزمرگی شدن می‌تواند به شما در فراموش کردن اتفاقی که افتاده کمک کند. یک کار جدید را شروع کنید و به آن مشغول شوید. هرچند سخت، اما بدون فکر کاری را که از قبل در نظر داشته‌اید، شروع کنید. اهداف کوچک برای خودتان تعیین کنید تا با رسیدن به آن‌ها احساسات خوب در شما ایجاد شود. ورزش کردن یکی از کارهایی است که می‌تواند انگیزه و حال خوبی برایتان فراهم کند. وقتی ورزش می‌کنید، با انجام هر حرکتی که موفق به انجامش می‌شوید حس خوبی در شما ایجاد خواهد شد.

روابط اجتماعی خود را گسترش دهید، بودن در جمع و در کنار دوستانتان می‌تواند به شما در فراموش کردن شکست عاطفی‌، کمک کند. با دوستان و اطرافیان نزدیکتان درد و دل کنید. بعد از این اتفاق، هیجانات منفی زیادی در شما ایجاد شده که لازم است با صحبت کردن، آن‌ها را برون ریزی کنید. در نظر داشته باشید که زندگی مانند رودخانه در جریان است. اگر بخواهید در خلاف جهت آب حرکت کنید خودتان بیشتر از قبل خسته و فرسوده خواهید شد. پس خودتان و افکارتان را رها کنید تا بتوانید با جریان آب به راحتی حرکت کنید.

مشاوره شکست عاطفی

وقتی شکست عشقی را تجربه می‌کنید، صحبت با دوستان و اطرافیان نزدیک اگرچه کمک کننده است اما گاهی اوقات کافی نیست. ممکن است شما برای این که بتوانید راحت‌تر شرایط خودتان را ببینید و بپذیرید نیاز داشته باشید که با روانشناس صحبت کنید. کسی که بتواند به عنوان شخص سوم دید متفاوتی نسبت به شرایط به شما بدهد. همچنین همان طور که گفته شد لازم است که شما علاوه بر شرایط، با خودتان نیز به صلح برسید. مشاوره فردی در این زمینه می‌تواند بسیار کمک کننده باشد. همچنین خواندن کتاب‌های مرتبط و افزایش شناخت به شما کمک خواهد کرد که راحت‌تر یکسری از مسائل را ببینید و بپذیرید.

شما همیشه می‌توانید با اشخاص جدید آشنا و دوباره عاشق شوید. تصور نکنید که این اتفاق فقط یک بار می‌افتد و دیگر نمی‌توانید کسی را پیدا کنید که مانند دوست پسر قبلی‌تان دوستش داشته باشید.

به عنوان سخن آخر در نظر داشته باشید که ممکن است دوست پسرتان بعد از ازدواج اظهار پشیمانی کند و بخواهد که با شما دوباره ارتباط داشته باشید، بدانید که این کار اگرچه ممکن است تسکینی بر دردهایتان به نظر برسد اما در واقع کمکی به شما نخواهد کرد و فرایند جدایی را سخت‌تر می‌کند. به او بگویید که اگر پشیمان است جدا شود و بعد از آن اگر می‌خواهد با شما ارتباط برقرار کند.
تلفن کلینیک روانشناسی

رفع مشکل غذا نخوردن کودک

طی رشد کودک، پدر و مادرها با چالش‌های زیادی روبرو می‌شوند که ممکن است تجربه لازم را برای پاسخ‌دهی مناسب به آن‌ها نداشته باشند. یکی از این چالش‌ها مشکل غذا نخوردن یا بدغذایی کودک است. گاهی اوقات کودک تنها یک غذای خاصی را می‌خورد و شما ممکن است نگران شوید که مواد غذایی لازم برای رشد فرزندتان از طریق آن غذای خاص به تنهایی تامین نشود. در نظر داشته باشید که مشکل غذا نخوردن در کودکان شایع است و با چند راه‌کار که در ادامه به آن‌ها پرداخته می‌شوید شما می‌توانید مشکل بدغذایی کودکتان را بهبود دهید.

دلایل غذا نخوردن کودک

در بسیاری از موارد مشکلات غذایی کودک به دلایل بزرگی ایجاد نمی‌شود و می‌تواند به موارد زیر مرتبط باشد:

  • سلایق شخصی: باید در نظر داشت که بعضی از غذاها با بعضی از سلایق سازگار نیست و این موضوع نشان دهنده مشکل خاصی نیست.
  • گرسنه نبودن
  • عدم علاقه به امتحان غذاهای جدید
  • بعضی از مشکلات رایج جسمی در کودکان مانند گلو درد یا دل درد
  • سرحال نبودن: کودکان نیز مانند بزرگسال‌ها ممکن است گاهی اوقات سرحال نباشند.

در بعضی موارد نیز ممکن است مشکل بدغذایی کودکتان جدی باشد. به هر دلیلی که این موضوع ایجاد شده طبیعی است که شما نخواهید که بدغذایی تبدیل به عادت شود. از این رو لازم است که علت غذا نخوردن کودکتان را شناسایی کرده و به او کمک کنید که عادات غذایی سالم داشته باشد.

برچسب بدغذایی، درست یا غلط

وقتی کودکی از غذا خوردن امتناع می‌کند، اولین چیزی که به ذهن والدین ممکن است برسد، بدغذایی است. اما مهم است که بدانید برچسب بدغذایی دقیقا به چه معناست و چه زمان می‌توانید از آن استفاده کنید. بدغذا به کسی گفته می‌شود که از خوردن یکسری از مواد غذایی امتناع می‌کند یا دوست دارد یک غذا رو به صورت تکراری در وعده‌های مختلف بخورد. در نظر داشته باشید که گاهی اوقات غذا نخوردن کودکتان از بدغذایی نیست و ممکن است جویدن و بلع بعضی از غذاها برایش مشکل باشد.

در هر حالت شما نباید کودکتان را به خوردن هر غذایی مجبور کنید. شما می‌توانید غذای مورد علاقه‌ی او را در یک وعده سرو کنید و در وعده‌های دیگر غذاهای دیگری به صورت متنوع درست کنید. منظور از متنوع این است که اگر برنج و مرغ درست می‌کنید در کنار آن سبزیجات پخته نیز درست کنید. شاید کودکتان برنج و مرغ دوست نداشته باشد اما سبزیجات پخته را بخورد.

بچم اصلا غذا نمیخوره، چیکار کنم؟

در این قسمت، چند پیشنهاد برای رفع مشکل غذا نخوردن کودکتان ارائه شده است.

کاهش حواس پرتی به هنگام غذا خوردن

روشن بودن تلویزیون یا استفاده از سایر وسایل الکترونیک ممکن است حواس کودکتان را از غذا خوردن پرت کند. اگرچه ممکن است استفاده از وسایل الکترونیک باعث مشغول بودن کودکتان شود اما در هنگام غذا خوردن بهتر است استفاده از این وسایل را محدود کنید. با تمرکز بر غذا خوردن و معاشرت با اعضای خانواده، احتمال غذا خوردن کودکتان بیشتر خواهد شد. علاوه بر آن محیطی مناسب و آرام برای غذا خوردن و نشستن کودکتان در نظر بگیرید.

چیکار کنم بچم غذا بخوره

از نسبت‌های مناسب استفاده کنید

شاید مشکل کودک شما این نیست که غذا نمی‌خورد، بلکه این است که نمی‌تواند همه‌ی غذایی را که برای او کشیده‌اید، بخورد. در نظر داشته باشید که بچه‌ها از نظر حجمی به اندازه بزرگسالان به غذا احتیاج ندارند. از ظرف‌های کوچک با مقدار غذای کمتر استفاده کنید. اگر نیاز باشد شما می‌فهمید که بعد از اتمام ظرف غذا لازم است که دوباره آن را پر کنید. علاوه بر آن بدانید که عادات غذایی بچه‌های کوچک‌تر در دوره‌های زمانی مختلف بسیار تغییر می‌کند. شاید بعضی اوقات نیاز نباشد که آن‌ها همه وعده‌ها را غذا بخورند.

زمان غذا خوردن را نزدیک به زمان خواب نگذارید

اگر کودکتان خواب آلود و خسته باشد، نشستن و غذا خوردن او ممکن است چالش‌برانگیز باشد. پس زمان غذا خوردن را با فاصله از زمان خواب یا انجام یک فعالیت خاص مشخص کنید. اگر لازم است زمان غذا خوردن کودکتان را از سایر اعضای خانواده جدا کنید.

استرس را در زمان غذا خوردن کودک محدود کنید

اجبار یا داد و فریاد کمکی به مشکل غذا نخوردن کودک نمی‌کند. اگر کودک ناراحت شود یا گریه کند، احتمال غذا خوردن او نیز کمتر می‌شود. پس اگر می‌خواهید اشتیاق کودکتان را به غذا خوردن افزایش دهید، از اجبار و فشار بپرهیزید.

دخیل کردن کودک در فرایند آماده سازی غذا

از کودکتان بخواهید که در فرایند انتخاب غذا، خرید مواد و آماده سازی آن‌ها به شما کمک کند. این کار ممکن است باعث افزایش انگیزه وی برای امتحان غذاهای جدید شود.

مصرف خوراکی‌های متفرقه را بین وعده‌های غذایی محدود کنید

گاهی اوقات مشکل غذا نخوردن کودک به مصرف خوراکی و نوشیدنی در طی روز مربوط می‌شود. بچه‌ها معده کوچک‌تری داشته و نیاز کمتری به مواد غذایی دارند. سیر بودن کودک هنگام وعده غذایی احتمال غذا خوردن را کاهش می‌دهد.

با سبک غذایی کودکتان آشنا شوید

در نظر داشته باشید که ممکن است کودکتان عادات غذایی متفاوتی داشته باشد. به طور مثال ممکن است فرزند شما علاقه‌ای به خوردن شام نداشته باشد، اما صبحانه و ناهار مفصل‌تری بخورد. کمی انعطاف پذیری متناسب با سبک غذایی کودکتان مشکلی ایجاد نخواهد کرد.

سایر مشکلات مرتبط با غذا نخوردن کودک

همان طور که گفته شد گاهی ممکن است غذا نخوردن کودک از مشکلاتی جدی‌تر منشا بگیرد. به طور مثال در بعضی موارد نادر ممکن است کودک شما دچار مشکلات حسی باشد و بعضی از رنگ‌ها و بافت‌های غذایی او را آزار دهد. گاهی اوقات نیز ممکن است مشکلات مکانیکی در قسمت دهان برای کودک شما در خوردن غذا مشکل ایجاد کند. یکی دیگر از مواردی که برای مشکل غذا نخوردن کودک می‌توان در نظر گرفت، درد در قسمت خاصی از بدن مانند دندان‌ها، شکم، گلو یا سایر موارد است. نفخ و یبوست نیز می‌تواند باعث بدغذایی و کاهش اشتها شود.

در بعضی از موارد نیز ممکن است مشکل غذا نخوردن کودک به مشکلات رفتاری مربوط باشد. به طور مثال ممکن است کودک شما به تازگی تغییر خاصی را تجربه کرده باشد. در این شرایط مشکل غذا نخوردن او به مرور زمان برطرف خواهد شد.

منبع: Healthline

تلفن کلینیک روانشناسی