
دلایل تمایل به خودکشی:
در بعضی موارد افرادی که افسردگی دارند، برای رها شدن از این حس و فراموش کردن مشکلات، تصمیم به خودکشی میگیرند. آنها شخصیت خودخواهی ندارند و قصدشان از این کار آسیب رساندن به اطرافیان نیست، بلکه فقط میخواهند مشکلات را متوقف کنند. این افراد هر روز با احساس اندوه بیدار میشوند و در حالی که سعی میکنند این فشارهای فکری را دور کنند، بدتر میشوند. در این شرایط وضعیت شیمیایی و مغزی-عصبی افراد تغییر میکند و با کاهش سطح سروتونین در مغز، فرد احساس ناامیدی کامل میکند تا جایی که به این فکر میرسد که دیگران بدون وجود او بهتر زندگی میکنند. وقتی منطق فرد به این درک میرسد، خیلی سخت است که به عقب برگردد. بعضی از این افراد یک بحران عاطفی را طی میکنند و ممکن است چیزی یا کسی را از دست داده باشند، که در این شرایط زمانی که طاقت و تحملشان تمام میشود، اقدام به خودکشی میکنند.
این افراد سعی میکنند بیشتر وقت خود را به خوابیدن بگذرانند چراکه تنها در این زمان از فکر کردن خلاص میشوند. گاهی ممکن است این افراد در ظاهر حتی زندگی خوبی داشته باشند اما خودشان قادر به دیدن نکات مثبت زندگیشان نیستند. دیگر به زیباییها و علایقشان توجهی ندارند. البته هنوز خانواده و دوستانشان را دوست دارند اما در واقع خودشان را دوست ندارند و زندگیشان را تهی و بی ارزش میبینند.
این افراد مرگ را نمیخواهند، اما از این میترسند که چطور سختی زندگی را تحمل کنند. آنها نمیخواهند چیزهای بهتری داشته باشند و دیگر حس نمیکنند که ممکن است با زنده ماند زندگیشان بهتر شود. پس فرد بهتر شدن را نمیخواهد بلکه فقط میخواهد بدتر شدن را متوقف کند. خودکشی مرگ ناشی از یک بیماری است که فقط نوع این بیماری از سرطان و یا بیماریهای ویروسی متفاوت است. فرد قبل از خودکشی در ذهن خود شرایط را تجسم کرده و به نقشه خودکشی و نوع آن فکر میکند. ممکن است چندین بار به آن محل برود، قرص یا راههای دیگر را بررسی کند. در این شرایط فرد در حالت بحران است و اجازه ندادن، سرزنش و ممانعت دیگران، از انجام این تصمیم نمیکاهد چون این افراد قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیستند و فکر میکنند هیچ کس ناراحتی آنها را درک نمیکند. با غیر قابل تحمل شدن عذاب ذهنی، فرد اقدام به خودکشی میکند. خودکشی شجاعت بسیار زیادی میخواهد چون فرد با احساس ترس و وحشت زیادی مواجه میشود.

درمان فردی که تمایل به خودکشی دارد:
از اصول اولیه درمان، میتوان به بررسی و شناخت ساختارهای ذهنی و تفکرات این افراد اشاره کرد. تفکر میتواند از سه جنبه مختلف نادرست باشد: ۱- ساختار تفکر ۲- محتوای تفکر ۳- فرایند تفکر
در بخش ساختاری، دو نوع تفکر وجود دارد. افکار خود آیند و طرحوارهها. افکار خود آیند گذرا هستند و ماهیت سریع و تلگرافی دارند. افکارخودآیند منفی از قبیل “من ارزش هیچ کاری را ندارم”، “هیچ کاری را نمیتوانم انجام دهم” و “در کارها همیشه با شکست مواجه میشوم”، موجب میشود فرد خلق افسردهای به خود بگیرد و این خلق افسرده به نوبه خود احتمال بروز افکار خود آیند منفی را بیشتر میکند و به این ترتیب دور باطلی ایجاد میگردد. این دور باطل کم کم موجب شکلگیری افسردگی میشود و به طبع آن افکار خودکشی در فرد ظهور میکند.
شناسایی خطاهای شناختی و اصلاح آنها یکی از راهکارهای درمان خودکشی محسوب میشود. از مواردی که در خطاهای شناختی باید به آن توجه کرد، باورهای غیر منطقی است. به طور مثال اعتقاد فرد به اینکه دوست داشتن و احترام گذاشتن به او توسط افراد جامعه از الزامات است و یا اعتقاد این افراد بر پیدا نشدن راه حل و تعبیر فاجعهآمیز بودن آن، نمونهای دیگر از خطاهای شناختی است. بنابراین نخستین قدم در درمان افکار خودکشی، شناسایی هسته باورهای غیر منطقی است.
از این مقالات نیز دیدن نمایید.
از دیگر توصیهها برای برخورد با افکار خودکشی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– بدانیم که نومیدی درباره آینده ناشی از افسردگی است و واقعیت ندارد. منظور این نیست که از افسرده بودن لذت ببریم، بلکه باید افسردگی را به شکلی که هست بپذیریم و بدانیم که افسردگی یک بیماری موقتی است و به معنی تغییر شخصیت نیست.
– به خاطر داشته باشیم که افسردگی شرایطی موقت است و راههای بسیاری برای درمان آن وجود دارد. سعی کنیم مثلاً به مدت شش هفته برای بررسی افسردگی خود اقدام کنیم تا نتیجهاش را ببینیم.
– با یک از دوستان یا اعضای خانواده درباره احساس خود حرف بزنیم.
– با پزشک یا روان درمانگر صحبت کنیم.
– از اینکه برای رسیدن به بهبودی تلاش میکنیم به خود اعتماد به نفس بدهیم.
– از دوستان کاذب فاصله بگیریم.
ضرورت مشاوره تلفنی برای خودکشی:
در مشاوره حضوری، مراحلی باید طی شود که امکان مشاوره را برای مراجع فراهم آورد. از جمله این مراحل میتوان به تنظیم وقت، گرفتن نوبت (که گاهی ممکن است چند هفته به طول انجامد) و دور بودن مسیر، اشاره کرد.
مشاوره تلفنی امکان دسترسی سریع به مشاور را برای این افراد فراهم میکند. آنها میتوانند در زمانی که به کمک نیازمندند، با مشاوران مربوطه به راحتی ارتباط برقرار کنند و مشاور با بررسی تفکرات غیر منطقی و مخرب آنها به ایشان کمک کرده و نیاز به توجه و شنیده شدنشان را تأمین کند.

سرد مزاجی مردان
/در مشاوره جنسی /توسط سرای مشاورمعیار و تعریف سرد مزاجی مردان
در ابتدا به تعریف علمی سرد مزاجی در مردان میپردازیم چرا که ممکن است با تعریف عامیانه از سرد مزاجی تعبیر نادرستی از آن داشته باشیم.
سرد مزاجی در مردان: هرگاه مردی که بیشتر از ۲۰ سال سن دارد و متأهل است با فاصلهی زمانی ۱۰ روز یا بیشتر خواستار رابطهی زناشویی باشد به او سرد مزاج گفته میشود.
انواع بی میلی و دلایل آن
در این مقاله به بررسی انواع سرد مزاجی در مردان و علل آن میپردازیم. سرد مزاجی در مردان دارای ۲ نوع اولیه و ثانویه است.
سرد مزاجی اولیه:
در این نوع سرد مزاجی از همان ابتدای ازدواج مرد با فاصله زمانی زیاد مایل به برقراری رابطهی زناشویی است.
سرد مزاجی ثانویه:
در این نوع مرد با گذشت زمان دچار کاهش میل جنسی شده ولی در ابتدای ازدواج مشکل خاصی وجود نداشته است.
کاهش میل جنسی در مردان ممکن است بهصورت خفیف متوسط یا شدید نمایان شود در نوع شدید آن ممکن است بهصورت کلی یا ماهها مرد تمایلی برای برقراری رابطه نداشته باشد.
عوامل بی میلی در مردان
عوامل متعددی در کاهش میل جنسی در مردان نقش دارد که بهعنوان مهمترین عامل میتوان به عواملی که به روان مردانه آسیب میزنند اشاره کرد. از جمله شغل نامناسب اضطراب و استرس مشغلهی فکری زیاد افسردگی مشکلات زندگی رابطهی عاطفی و احساسی نابسامان با همسر است. یکی دیگر از عوامل مهم و تأثیر گذار کاهش هورمون مردانه (تستسترون) است. با بالا رفتن سن ترشح هورمون مردانه به تدریج کاهش پیدا میکند کاهش این هورمون تأثیر بسیاری بر کاهش میل جنسی در مردان دارد. در بعضی از موارد کاهش این هورمون سریع یا کند اتفاق میافتد. بهعنوان سایر عوامل کاهش دهند ی میل جنسی در مردان میتوان به داروها و وضعیت جسمانی و فیزیولوژیک مردان اشاره کرد. باید در نظر داشت که درمان کاهش میل جنسی در موارد ذکر شده باید تحت نظر پزشک متخصص انجام پذیرد.

شکست عشقی
/در روانشناسی روابط /توسط سرای مشاورمراحل عشق تا شکست عشقی
عشق یک اوضاع جدی یا نقطه عطف در زندگی است که وجود انسان را میلرزاند. دیدگاههای مختلفی نسبت به عشق وجود دارد. از دیدگاه وجودگراها عشق اختلال نیست و مرحلهای از رشد انسان است و در واقع از دید آنها شکست عشقی راه جدیدی برای رشد انسان باز میکند. یک دیدگاه وجود دارد که شکست عشقی به عنوان اختلال تلقی میشود و به آن سندروم ترومای عشقی گفته میشود. در این دیدگاه فردی که عاشق شده و در نهایت به شکست منجر شده مراحل زیر را طی میکند
شروع مرحله عاشقی
در اولین مرحله علائم آن این است که فرد عاشق تحولات زیستی-بدنی متفاوت با قبل را تجربه میکند و هورمون آکسی توسین، تستسترون و پروژستون بیشتر ترشح میشود. فرد فهم متفاوتی از جهان دارد و جهان بینی او متحول میشود. ادراک آرمان گرایانه به محبوب یا معشوق خود دارد و معشوق خود را تبدیل به یک بت میکند. برخورد گزینشی با ارزش های خود دارد یعنی جاهایی که ارزش هایش به نفع اوست آنها را نگه میدارد و جاهایی که به ضرر اوست آنها را کنار میگذارد. فرد عاشق در این مرحله حس میکند ویژگیهای معشوق در او حلول کرده و کاملاً میتوانند همدیگر را بفهمند. برخورد والد گونه و حمایت افراطی اتفاق میافتد و فرد عاشق میل به دیدارهای مکرر و محبتهای مکرر دارد؛ و در اکثر مواقع جرئت و جسارت فرد عاشق بیشتر میشود. در واقع خوشمزه ترین مرحله عشق همین مرحلهی اول است.
شروع شکست عشقی
اگر بخواهیم از مرحلهی میانی این عشق رمانتیک بگوییم میتوانیم از احساس مالکیت زیاد و تعصب فرد عاشق صحبت کنیم. در این مرحله عاشق به آزمون محبوب خود دست میزند مثلاً ممکن است اس ام اس دادن با یک خط دیگر به او باشد. همچنین پیشنهاد جسمی شدن رابطه صورت میگیرد که ممکن است با برقراری رابطه جنسی در این مرحله حتی رابطه به شکست منجر شود. خود افشایی نامحدود هم یکی دیگر از مواردی است که منجر به شکاف رابطه در این مرحله میشود؛ و در نهایت مختل شدن سبک زندگی چه مثبت چه منفی به گسست رابطه منجر میشود.
احساس بازنده بودن یک طرف یا هر دو طرف در رابطهی عشقی را میتوان از علائم پایانی آن برشمرد. همچنین جایگزین کردن فردی دیگر بهعنوان مسکن در این مرحله دیده میشود، در واقع پناه بردن به عرصههای دیگر و هر عملی که برای فرار صورت گیرد از ورزش تا مصرف مواد فقط بهعنوان مسکن میباشند که اصلاً پیشنهاد نمیشود. ممکن است فرد دوباره به عشق پیشین خود برگردد که باز هم در این صورت حال فرد را خوب نمیکند. افراد در برخی موارد دچار احساس هایی مثل تنفر از ازدواج و جنس مخالف میشوند، در واقع جهان بینی افراد محدود میشود که باز هم کمکی به فرد نمیکند؛ و در بدترین حالت افراد به فکر فرار از خانه یا خودکشی میافتند که نهتنها حال آنها را خوب نمیکند بلکه اوضاع را وخیم تر و حال آنها را بدتر میکند.
مشاوره برای شکست عشقی
افراد شکسته خورده در یک رابطه عشقی ممکن است در یکی از این مراحل کمک مشاورهای بگیرند که توصیه میشود هرچه افراد علائم آغازین این عشق را که در ابتدا برشمردیم در خود مشاهده کردند بهتر است نزد یک مشاور مراجعه کنند تا بتوانند از بروز احساس شکست در یک رابطهی عاطفی جلوگیری کنند.
برای مشاوره با روانشناسان متخصص مرکز مشاوره «سرای مشاور» میتوانید با ما تماس بگیرید:
روانشناسی شخصیت
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاورروانشناسی تیپ های شخصیتی
روانشناسی شخصیت یکی از بزرگترین و محبوبترین شاخههای روانشناسی است که به دنبال درک تفاوتهای رفتاری و اخلاقی افراد است که مجموعهی این تفاوتها و صفات و سبک برخورد افراد با اطرافیان وقایع و مسائل زندگی خود و شخصیت یک فرد را شکل میدهد. فاکتورهایی مانند ژنتیک، نحوهی رشد و تجربیات دوران کودکی، تربیت خانوادگی، محیط و… در شکلگیری شخصیت نقش دارند. روانشناسان مختلف دستهبندیهای زیادی از شخصیت ارائه کردهاند که یکی از این دستهبندیها مربوط به یونگ است که ٩ تیپ شخصیتی را ارائه کرده که در زیر توضیح مختصری در مورد هر یک ارائه میشود.
خلاصه تیپ های شخصیت
کمال گرا
غر میزنند، منظم هستند، خشم درونی دارند، نکتهبین هستند، حاشیه را کم میکنند، عصبی و کمحوصله هستند. درد و دل گوش نمیدهند. سادهپوش و اخلاقگرا هستند
امدادرسان
در ارتباط با دیگران خود را قربانی میکنند، نمیتوانند خود را راضی کنند که به دیگران کمک نکنند، با محبت زیاد دیگران را پرتوقع میکنند. مدیر خوبی نیستند.
موفقیت یاب
دنبال توجهاند، استرس را هستند، جاهطلب هستند، تحلیلگر هستند، بهشدت تلاش میکنند، حوصله سر بر نیستند.
هنری
آمدهاند که دنیا را پر از زیبایی کنند، سحرخیز نیستند، احساسی و خلاق هستند، دور و برشان همیشه شلوغ است، نباید به آنها دستور دارند.
دانشمند
کم حرف اند، مؤدب هستند، کلکسیون جمعآوری میکنند، آن تایم هستند، جلوتر از زمان خود هستند، درسخوان و عاشق مطالعه هستند، وفادارند.
بدبین
ریز بین هستند، دقت زیادی دارند، وفادارند، پیشرفت نمیکنند، ریسک نمیکنند، ترس از عدم حمایت دارند، هنگام کودکی عموماً احساس بیقدرتی کردهاند.
سرخوش
خلاقاند، ایده گرا هستند، همیشه راهحل دارند، توانایی کلاهبرداری دارند، بیوفایی و خیانت در روابطشان دارند، بینظم و تنبل هستند، همهفنحریفاند.
قدرتطلب
افراد قوی هستند که باید در کار، روابط و زندگی قدرت داشته باشند تا به آرامش برسند، دیگران و عقایدشان را سرکوب میکنند. اهل مذاکره نیستند، حرف، حرف خودشان است.
صلحجو
به نیاز دیگران خیلی توجه میکنند، میانجی گرایی خوبی هستند، مخالفت و جنگ و دعوا با کسی ندارند، در روابط با دیگران برای حفظ آرامش همه کار میکنند حتی اگر به ضرر خودشان باشد.
درمان احساس تنهایی
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاوراحساس تنهایی چیست؟
احساس تنهایی با تنها بودن تفاوت دارد و لزوماً به معنای تنها بودن نیست ممکن است کسی مدتها تنها باشد ولی احساس تنهایی نکند از سویی دیگر فردی ممکن است در محیط آشنا با افراد آشنا احساس تنهایی کند.
یکی از علت های ناخوشایند بودن احساس تنهایی این است که افراد غالباً چون زمانی که تنها میشوند با خود واقعی خود روبرو میشوند و چون در خود ضعف هایی میبینند و خود را دوست ندارند از تنهایی فرار میکنند. زمانی که افراد دچار این حس میشوند پیامدهای متعددی برایشان ایجاد میشود، از جمله: بدبینی، بدگمانی، کاهش اعتماد به نفس، ارزیابی منفی خود و دیگران و… که خود این پیامدهای منفی بهنوبهی خود احساس تنهایی را در آنها پایدار ساخته و در نهایت زمینههای اضطراب و افسردگی را در آنها به وجود میآورد. علت دیگر احساس تنهایی برداشت ذهنی فرد از احساس تنهایی و کمبود در روابط است، در واقع احساس تنهایی زمانی به وجود میآید که فرد دارای افکار غیر منطقی در مورد تنهایی است، از جمله علت های دیگر میتوان به فاصلهی بین روابط اجتماعی مطلوب فرد در گذشته و حال، کمبود مهارتهای اجتماعی، شخصیت وابسته و… اشاره کرد.
برای مقابله با احساس تنهایی چه اقداماتی باید انجام دهیم؟
در قدم اول برای مقابله با احساس تنهایی باید دید و نگرش خود را نسبت به آن تغییر دهیم به عبارت دیگر بپذیریم که احساس تنهایی قابل کنترل هست که با پذیرفتن آن میتوان بهتر با آن مقابله کرد.
شرایطی فراهم کنید که در موقعیتهای جدید جمعی و تفریحی قرار بگیرید و دوستان بیشتری را ملاقات کنید.
ورزش کنید تا حس خوب نسبت به ظاهر خود داشته باشید این موضوع کمک میکند تا در زمانهای تنهایی از خود گریزان نباشید.
کتاب بخوانید.
سعی کنید مهارتهای خود را تقویت کنید و در اوقات تنهایی با فعالیتهای مورد علاقه تان این زمانها را برای خود جذاب کنید.
اعتماد به نفس خود را تقویت کنید برای افزایش اعتماد به نفس و بهتر و علمیتر انجام دادن راهکارها با یک متخصص روانشناسی مشورت کنید.
مشاوره برای درمان احساس تنهایی
مشاوره تلفنی با روانشناس متخصص بالینی جهت درمان احساس تنهایی میتواند با ارائه راه حل های علمی و عملی راهگشا باشد. جهت مشاوره تلفنی میتوانید با ما تماس بگیرید.
مشاوره فوت و مرگ عزیزان
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاورروانشناسی فوت و مرگ عزیزان
هر یک از ما در برههای از زمان ممکن است با فرایند سوگ از دست دادن عزیزان دست به گریبان شده باشیم.
به تعبیری، سوگ به معنای فقدان و غم از دست دادن است. این از دست دادن میتواند شامل از دست دادن یک موقعیت کاری، مکانی، فقدان و مرگ عزیزی، طلاق و یا حتی از دست دادن یک رابطه عاشقانه باشد. آنچه حائز اهمیت است اینکه در هر صورت افراد به علت تعلق خاطر و نوعی از وابستگی ایجاد شده، این دوره را تجربه خواهند کرد. بدیهی است که پشت سر گذاشتن این دوران بنا برحسب تیپ شخصیتی افراد و طرز تفکر و جهان بینی آنان، میتواند کاملاً متفاوت باشد. به بیانی سادهتر هر چه میزان سازگاری و منطقی بودن افراد بیشتر باشد قطعاً این دوران با آسیب کمتر به بهداشت و سلامت روان سپری خواهد شد.
مراحل سوگ مرگ و از دست دادن:
مرحله اول: انکار
انکار به عنوان اولین مرحله سوگ مطرح است. در این مکانیسم دفاعی، فرد سوگوار از پذیرش اصل ماجرا طفره رفته و به عبارتی با عدم پذیرش واقعیت، به شکلی نامحسوس به خود کمک میکند تا به یکباره با موضوع فقدان مواجه نگردد.
مرحله دوم: عصبانیت و خشم
این مرحله توأمان با خشم و عصبانیت نسبت به خود و اطرافیان خواهد بود و حتی ممکن است در موارد حاد، اعتقادات و باورها و نگرش فرد در مور مسائل اعتقادی و بنیادی به چالش کشیده شود. گاه ممکن است افراد نگاهی معترضانه به نظام هستی از خود بروز دهند.
مرحله سوم: غم
این مرحله معمولاً با اندوه و غم و افسردگی خود را نشان میدهد و میتواند در طیفهای متفاوتی خود را نشان دهد. فعالیت و پویایی فرد در این مرحله افت چشمگیری داشته و کرختی و سستی به وضوح دیده میشود.
مرحله چهارم: پذیرش
افراد در این مرحله رفته رفته، موضوع فقدان و نبود شخص و یا موقعیت مطلوب از دست رفته را پذیرفته و با توجه به تیپ شخصیتی و روحیه سازگاری به روند معمولی فعالیتهای زندگی برمیگردند.
مشاوره تلفنی روانشناسی فوت از دست دادن عزیزان
چنانچه در مشاوره تلفنی، روانشناس با سوگ مراجعی مواجه شد بهتر است در وهله اول با او همدلی کرده و به وی در بروز احساسات و برونریزی هیجانات منفیاش کمک کرده آنگاه از طریق آموزش تکنیکهای ذهن آگاهی و ارتقا شناخت وی به دنیای پیرامون، وی را در رسیدن به سطح بالایی از سازگاری و پذیرش شرایط موجود یاری رساند.
دوستی و روابط دختر و پسر
/در روانشناسی روابط /توسط سرای مشاورمرکز مشاوره و روانشناسی سرای مشاور افتخار دارد که در طی سالیان فعالیت خود توانسته به دو شیوه مشاوره حضوری و مشاوره تلفنی خدمت رسان شما هموطنان عزیز باشد.
مشاوره روابط دختر و پسر
در نگاه کلی به کیفیت زندگی انسان درمییابیم که انسان برای احساس خوشبختی و رهایی از دلتنگی به دوست و همدم احتیاج دارد. از آنجایی که در ارتباط با جنس مخالف رغبت و انگیزه بیشتری وجود دارد، تمایل آقایون و خانمها به هم بیشتر میشود.
روانشناس لازم است این تذکر را به افراد بدهد تا ارتباطی که در راستای آرامش و تعالی خاطر نیست، اصلاح شود.
دختر و پسر در تعامل باهم احساس آرامش و امنیت، تعلق خاطر، مالکیت، وابستگی، دلبستگی، تنش و ناسازگاری، عادت یا یکنواختی، ضربههای روحی و … را به نسبت خاصی تجربه میکنند. هر چقدر که در یک رابطه انرژی مثبت بیشتری باشد، تداوم رابطه بیشتر خواهد شد. هر چقدر که در یک رابطه ناسازگاریها و ضربهها بیشتر باشد آن رابطه تلختر و کوتاه مدت تر خواهد بود.
روانشناس طی مشاوره تلفنی در مورد دختر و پسری که در یک رابطه دچار تنش هستند، مفاهیم دلبستگی و وابستگی را تعریف میکند؛ با تفکیک این دو مفهوم، میزان و نوع میل درونی و بیرونی هر فرد را بررسی میکند؛ طی چنین برنامهای انگیزههای ادامه یا ترک یک رابطه در دختر یا پسر مشخص میشوند.
امروزه دختران و پسران در سه دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول کسانی که برای نیاز عاطفی دوستی را پذیرفتهاند، دسته دوم کسانی که برای دفاع از خود دوستی را رد کردهاند، دسته سوم کسانی که برای نیاز خودشان دوستی را به دیگری تحمیل میکنند.
روانشناس در برخورد با مراجع با موضوع روابط عاطفی به دو نوع افراد کمک میکند:
مشاوره شکست عشقی
افرادی که شکست عشقی را تجربه کرده اند؛ خودشان را مشابه کسانی می دانند که قربانی یک داستان رویایی شده اند و به نتیجه ای نرسیده اند؛ این احساس ناکامی در فرد شامل این است که به خودش ثابت می شود، کاری از دستش برنمی آید اما در عالم هشیاری آن را انکار می کند. کسی که در این حال چاره ای ندارد با مرور خوره وار افکار مرتبط با رابطه، جو دادن به هیجان های غم، خشم، سخنوری ها و رفتارهای آرامش یابی کاذب همچون عشق ستیزی، جدایی ستیزی و … سعی دارد که فعالانه از این موقعیت عبور کند.
روانشناس با درک وسیعی که از موقعیتهای این چنینی دارد و درک عمیقی که از احساس فرد در این لحظه دارد، در صحبت مراجع خود را به آرامش می رساند؛ و بعد از شفاف سازی موقعیت مراجع، شخصیت پویای وی در جریان زندگی را جست و جو می کند.
روان شناس با استفاده از تکنیک های قابل اجرا شخصیت پویای هر فرد، انگیزه های خارج شدن از حس ناکامی، برنامه ریزی های حیطه ی فردی، راهبرد درست جبران ناراحتی ها، برداشت های به جا از تجربه ی اتفاق افتاده و نحوه استدلال فرد را تقویت می کند و مراجع را به احساس خوبی از خودش خواهد رساند.
مشاوره عشق یک طرفه
گاهی حرفها بیان میشود و اختلافات ایجاد میشود، اما گاهی هم حرفهایی هرگز بیان نمیشوند، ارتباط و تعاملی اتفاق نمیافتد، احساسی در دل یک فرد ایجاد میشود اما هرچقدر هم فریادش بزند، اثری بر دیگری ندارد.
عشق یک طرفه همان احساسی یک طرفهای است که نسبت به یک نفر شکل گرفته است، حتی قبل از اینکه او این ایده را پذیرفته باشد. از یک سو میل به بیان یک ایده، احساس و هیجان و از سوی دیگر میل به ایجاد همان موقعیت فکری و هیجانی در طرف مقابل برای آن فرد چنان سخت است که مدام تحت فشار روانی است.
روانشناس در چنین موقعیتی افکار، احساسات و هیجانهای تل انبارشده فرد را جویا میشود و از طریق تبیین و هضم آن به او کمک میکند. برخی افراد به موضوع عشق یک طرفه خود وابسته میشوند که روانشناس زمینهی میل به وابستگی که تداوم بخش این احساس است را تشخیص داده و فرد را در راستای حال بهتر همراهی میکند.
مشاوره بی انگیزگی و افسردگی در روابط
روانشناسی دوست امنی است؛ به شرط آنکه افراد را به کاری که به انجامش ایمان ندارند، وادار نکند. روانشناس ابتدا باید زیربنای فکری فرد را برای ترک عادتهایش و ایجاد تغییر در رفتارش فراهم سازد و بعد آموزشهای لازم را ارائه کند.
بسیاری از افراد وقتی روی یک احساس تمرکز میکنند، عواقب هیجانی و فکری آن را هم تقویت میکنند. افرادی که مدام از زندگی گله دارند و از هیچ چیز لذت نمیبرند، در صحبت با روانشناس فقط حرف از خاطرات تلخ گذشته و شکستها میزنند، تل انباری از نکتههای دردآور دارند که چهرهشان لحظه به لحظه برافروخته میشود و اشک میریزند. در پاسخ به هر تکلیف و تلاشی که روانشناس از آنها میخواهد بی انگیزگی را بیان میکنند.
روانشناس طی پرسش و پاسخ از خاطرات و ذهنیت فرد وی را در هضم احساسات و تعدیل هیجانات کمک میکند. طی جریان انداختن حافظه و تخلیه خاطرات افکار منفی و وسواسی فرد خارج شده و طی تکنیک های تمرکز و ذهنیت فرد به شرایط خلائی از خاطرات رسانده میشود که به حال وی ثبات نسبی میبخشد. روانشناس با آموزش تکنیک های ذهن آگاهی کمک میکند که فرد استدلالهایش را مدیریت کند و نوسانات خلقیاش را کمتر کند.
در موقعیت این چنینی، اگر بی انگیزگی راه به مشاور نداشته باشد، فرد یا اطرافیانش برای مراجعه به روانشناس اقدام نکنند، برای فرد ضعف و آسیب پذیری روانی ایجاد میکند. همچین فردی در معرض استرسها و مشکلات بعدی زندگی دچار دورههای افسردگی میشود و با نشخوار افکار افسرده ساز در مردابی از بی انگیزگی دست و پا میزند و اگر انرژی برای مراجعه به روانشناس نداشته باشد، محبت و عشقی به خودش نداشته باشد، آرام در افکار پوچی و خودکشی غرق میشود. روانشناس به این فرد یادآوری میکند که آنچه برایش مانده خودش است و بهتر است یکبار دیگر برای خودش زندگی کند.
استرس کنکور
/در مشاوره روانشناسی تحصیلی /توسط سرای مشاوردلایل استرس کنکور
یکی از دغدغه های اصلی دانش آموزان در دوران آماده شدن برای کنکور، تجربه استرس و اضطراب زیادی است که نه تنها بر خلق و روحیه آنها تأثیر میگذارد بلکه بر عملکرد تحصیلی آنان نیز تأثیر منفی میگذارد.
از جمله دلایل این استرس میتوان موارد زیر را برشمرد:
۱- داشتن باور افراطی و نادرست در مورد کنکور: اگر یک دانش آموز به اشتباه چنین فکر کند که قبولی در کنکور تنها راه رسیدن به موفقیت و داشتن آینده خوب است طبیعی است که کنکور برای او تبدیل به امری حیاتی میشود که هر زمان به احتمال قبول نشدن در آن فکر میکند به شدت آشفته میشود.
۲- نداشتن اعتماد به نفس کافی: برخی از دانش آموزان به طور کلی اعتماد به نفس پایینی دارند و با وجود این که برنامه ریزی مناسبی دارند و به اندازه کافی تلاش میکنند اما هرگز به اندازه کافی به توانایی های خود باور ندارند.
۳- نادیده گرفتن سایر نیاز های اساسی در دوره کنکور: متأسفانه برخی از دانش آموزان در دوران کنکور به نحوی برنامه ریزی میکنند که هیچ جایی برای نیاز های اساسی خود از جمله نیاز تفریح نمیگذارند. ساختار مغز بهگونهای است که وقتی تنها به یک نیاز خود اهمیت میدهیم و سایر نیاز ها را نادیده میگیریم، از طریق احساسات منفی به ما هشدار میدهد.
۴- نداشتن مهارت برنامه ریزی و حل مسئله: دانش آموزانی که مهارت برنامه ریزی ندارند در این دوران بیشتر دچار استرس میشوند، این دسته از دانش آموزان یا انبوهی از دروس و کتاب و جزوات روبرو هستند که مهارتی برای طبقه بندی و برنامه ریزی آن ندارند. هم چنین دانش آموزان باید مهارت حل مسئله داشته باشند تا در صورتی که با موانعی در مسیر مطالعه خود روبرو میشوند قدرت برطرف کردن این موانع را داشته باشند.
۵- در نظر گرفتن اهداف غیرواقعبینانه: در بعضی موارد دانش آموزان هدف ایده آلی را برای خود در نظر میگیرند که هیچ تناسبی با توانایی ها و استعداد آن ها ندارد و صرفاً خواستهای کمال گرایانه است که دستیابی به آن بسیار دشوار بوده و باعث اضطراب دانش آموز میشود.
روشهای غلبه بر استرس کنکور:
کمک مشاور تلفنی در رابطه با استرس کنکور:
اگر دانش آموز در دوران کنکور به طور مرتب با مشاور تلفنی مجرب در ارتباط باشد، مشاور میتواند از طریق آزمونهای استاندارد تشخیص استعداد و رغبت شغلی در گام اول به دانش آموز کمک کند تا هدف درست و مناسبی را در نظر بگیرد. در گام دوم مشاور مهارت برنامهریزی را به دانش آموز آموزش میدهد و با کمک یکدیگر برنامه درسی منظمی را تنظیم مینمایند. همچنین از آنجایی که دانش آموزان در این دوران دارای محدودیت زمانی میباشند، مزیت عمده ارتباط با مشاور تلفنی این است که به علت نداشتن زمان رفت و آمد زمان کمتری را از وی میگیرد و مشاور میتواند در مورد مسائل مختلف مثل کمبود اعتماد به نفس و کمال گرایی و … به دانش آموز کمک کند.
چگونه با کارمندان خود رفتار کنیم؟
/در مشاوره شغلی /توسط سرای مشاورارتباط بهتر مدیران با کارمندان
آنچه مسلم است این است که هر ارگان و سازمانی برای رسیدن به اهداف خود نیاز به کارکنان و کارمندانی با کارآمدی بالا و شخصیت مثبت دارد ولی نباید فراموش کرد که نحوه برخورد و رفتار مدیران سازمان با کارمندان و کارکنان نیز به همان اندازه مهم و مؤثر است. شاید نتوان خصوصیات اخلاقی و شخصیتی کارمندان را تغییر داد ولی با رفتار مناسب میتوان آنها را در مسیر درست کاری و سازمانی قرارداد و وجدان کاری و حس مسئولیتپذیری را در آنها بیدار نگه داشت.
یک مدیر با رفتار صحیح با کارمندان خود میتواند نقش مؤثر و مفیدی در پیشبرد اهداف سازمانی داشته باشد. داشتن رفتار و منش صحیح مدیریتی گاهی اوقات با راه کارههای ساده نیز امکانپذیر است. باید رد نظر داشته باشیم برای این مقصود لازم است که محیط کار و شرایط کاری برای کارمندان دلپذیر و خوشایند باشد در این صورت است که میتوان انتظار داشت که نقش عوامل مختل کننده در انجام وظایف برای کارمندان به حداقل برسد. در این شرایط است که کارمندان همسو و همجهت با اهداف سازمان به فعالیت سازمانی خود ادامه میدهند.
راهکار ساده رفتازی برای مدیران موفق
مدیران محترم باید در نظر داشته باشند که روند روزهای کاری تکراری و کسل کننده نباشد برای این منظور میتوان ساعت حضور یا اتمام کار را بنا به شرایط سازمان تغییر داد. مثلاً بعد از تعطیلات به کارمندان اجازه دهید با یک ساعت تأخیر در محل کار خود حاضر شوند یا برای شروع روز کاری برنامهی مفرح در نظر بگیرید مانند صرف صبحانه بهصورت دست جمعی و در کنار هم در محیطی دوستانه و فارغ از سمتهای سازمانی یا انجام فعالیتهای مانند تن آرامی و ریلکسیشن که باعث کاهش استرس و بالا رفتن انرژی میشود.
میتوان به مناسبتهای مختلف جشن یا میهمانیهای در محیط کار ترتیب داد. هرچند مختصر ولی مهم این است که کارکنان متوجه این مطلب بشود که برای شما حائز اهمیت است.
خیلی مهم است که کارمندان شما احساس کنند عضوی از تیم و گروه شما هستند. برای این منظور میتوان بعد از موفقیتهای سازمان این بازخورد به کارکنان داده شود که در این موفقیت سهیم بودند و نقش مؤثری در پیشبرد اهداف سازمان داشتهاند. در نظر گرفتن پاداش نیز میتواند خالی از لطف نباشد و باعث بالا رفتن انگیزه و اعتمادبهنفس کارمندان شود.
علل, مشاوره و درمان خودکشی
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاوردلایل تمایل به خودکشی:
در بعضی موارد افرادی که افسردگی دارند، برای رها شدن از این حس و فراموش کردن مشکلات، تصمیم به خودکشی میگیرند. آنها شخصیت خودخواهی ندارند و قصدشان از این کار آسیب رساندن به اطرافیان نیست، بلکه فقط میخواهند مشکلات را متوقف کنند. این افراد هر روز با احساس اندوه بیدار میشوند و در حالی که سعی میکنند این فشارهای فکری را دور کنند، بدتر میشوند. در این شرایط وضعیت شیمیایی و مغزی-عصبی افراد تغییر میکند و با کاهش سطح سروتونین در مغز، فرد احساس ناامیدی کامل میکند تا جایی که به این فکر میرسد که دیگران بدون وجود او بهتر زندگی میکنند. وقتی منطق فرد به این درک میرسد، خیلی سخت است که به عقب برگردد. بعضی از این افراد یک بحران عاطفی را طی میکنند و ممکن است چیزی یا کسی را از دست داده باشند، که در این شرایط زمانی که طاقت و تحملشان تمام میشود، اقدام به خودکشی میکنند.
این افراد سعی میکنند بیشتر وقت خود را به خوابیدن بگذرانند چراکه تنها در این زمان از فکر کردن خلاص میشوند. گاهی ممکن است این افراد در ظاهر حتی زندگی خوبی داشته باشند اما خودشان قادر به دیدن نکات مثبت زندگیشان نیستند. دیگر به زیباییها و علایقشان توجهی ندارند. البته هنوز خانواده و دوستانشان را دوست دارند اما در واقع خودشان را دوست ندارند و زندگیشان را تهی و بی ارزش میبینند.
این افراد مرگ را نمیخواهند، اما از این میترسند که چطور سختی زندگی را تحمل کنند. آنها نمیخواهند چیزهای بهتری داشته باشند و دیگر حس نمیکنند که ممکن است با زنده ماند زندگیشان بهتر شود. پس فرد بهتر شدن را نمیخواهد بلکه فقط میخواهد بدتر شدن را متوقف کند. خودکشی مرگ ناشی از یک بیماری است که فقط نوع این بیماری از سرطان و یا بیماریهای ویروسی متفاوت است. فرد قبل از خودکشی در ذهن خود شرایط را تجسم کرده و به نقشه خودکشی و نوع آن فکر میکند. ممکن است چندین بار به آن محل برود، قرص یا راههای دیگر را بررسی کند. در این شرایط فرد در حالت بحران است و اجازه ندادن، سرزنش و ممانعت دیگران، از انجام این تصمیم نمیکاهد چون این افراد قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیستند و فکر میکنند هیچ کس ناراحتی آنها را درک نمیکند. با غیر قابل تحمل شدن عذاب ذهنی، فرد اقدام به خودکشی میکند. خودکشی شجاعت بسیار زیادی میخواهد چون فرد با احساس ترس و وحشت زیادی مواجه میشود.
درمان فردی که تمایل به خودکشی دارد:
از اصول اولیه درمان، میتوان به بررسی و شناخت ساختارهای ذهنی و تفکرات این افراد اشاره کرد. تفکر میتواند از سه جنبه مختلف نادرست باشد: ۱- ساختار تفکر ۲- محتوای تفکر ۳- فرایند تفکر
در بخش ساختاری، دو نوع تفکر وجود دارد. افکار خود آیند و طرحوارهها. افکار خود آیند گذرا هستند و ماهیت سریع و تلگرافی دارند. افکارخودآیند منفی از قبیل “من ارزش هیچ کاری را ندارم”، “هیچ کاری را نمیتوانم انجام دهم” و “در کارها همیشه با شکست مواجه میشوم”، موجب میشود فرد خلق افسردهای به خود بگیرد و این خلق افسرده به نوبه خود احتمال بروز افکار خود آیند منفی را بیشتر میکند و به این ترتیب دور باطلی ایجاد میگردد. این دور باطل کم کم موجب شکلگیری افسردگی میشود و به طبع آن افکار خودکشی در فرد ظهور میکند.
شناسایی خطاهای شناختی و اصلاح آنها یکی از راهکارهای درمان خودکشی محسوب میشود. از مواردی که در خطاهای شناختی باید به آن توجه کرد، باورهای غیر منطقی است. به طور مثال اعتقاد فرد به اینکه دوست داشتن و احترام گذاشتن به او توسط افراد جامعه از الزامات است و یا اعتقاد این افراد بر پیدا نشدن راه حل و تعبیر فاجعهآمیز بودن آن، نمونهای دیگر از خطاهای شناختی است. بنابراین نخستین قدم در درمان افکار خودکشی، شناسایی هسته باورهای غیر منطقی است.
از این مقالات نیز دیدن نمایید.
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
روانشناسی کودک
مشاوره روانشناسی
از دیگر توصیهها برای برخورد با افکار خودکشی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– بدانیم که نومیدی درباره آینده ناشی از افسردگی است و واقعیت ندارد. منظور این نیست که از افسرده بودن لذت ببریم، بلکه باید افسردگی را به شکلی که هست بپذیریم و بدانیم که افسردگی یک بیماری موقتی است و به معنی تغییر شخصیت نیست.
– به خاطر داشته باشیم که افسردگی شرایطی موقت است و راههای بسیاری برای درمان آن وجود دارد. سعی کنیم مثلاً به مدت شش هفته برای بررسی افسردگی خود اقدام کنیم تا نتیجهاش را ببینیم.
– با یک از دوستان یا اعضای خانواده درباره احساس خود حرف بزنیم.
– با پزشک یا روان درمانگر صحبت کنیم.
– از اینکه برای رسیدن به بهبودی تلاش میکنیم به خود اعتماد به نفس بدهیم.
– از دوستان کاذب فاصله بگیریم.
ضرورت مشاوره تلفنی برای خودکشی:
در مشاوره حضوری، مراحلی باید طی شود که امکان مشاوره را برای مراجع فراهم آورد. از جمله این مراحل میتوان به تنظیم وقت، گرفتن نوبت (که گاهی ممکن است چند هفته به طول انجامد) و دور بودن مسیر، اشاره کرد.
مشاوره تلفنی امکان دسترسی سریع به مشاور را برای این افراد فراهم میکند. آنها میتوانند در زمانی که به کمک نیازمندند، با مشاوران مربوطه به راحتی ارتباط برقرار کنند و مشاور با بررسی تفکرات غیر منطقی و مخرب آنها به ایشان کمک کرده و نیاز به توجه و شنیده شدنشان را تأمین کند.
کانال تلگرام مشاوره روانشناسی
/در خدمات سرای مشاور /توسط سرای مشاور