شناخت و مدیریت احساسات منفی

بی‌شک در زندگی همه ما لحظاتی را تجربه می‌کنیم که احساس ناراحتی، افسردگی و ناامیدی را در خود ایجاد می‌کنند. این احساسات طبیعی هستند و هر فردی از آن‌ها عبور می‌کند. واژه‌ها و احساساتی مانند “هیچی خوشحالم نمیکنه” ممکن است در مواقعی که ما با چالش‌ها و استرس‌های زیادی روبه‌رو می‌شویم، به زبان آمده و از زبان ما خارج شوند. اما در این مطلب، ما قصد داریم تا به شما نشان دهیم که چگونه می‌توانید از این احساسات عبور کرده و خوشبختی و رضایت بیشتری در زندگی خود تجربه کنید.

شناخت احساسات منفی

قبل از اینکه بتوانیم از احساسات منفی خود عبور کنیم، باید این احساسات را بشناسیم و درک کنیم. احساسات منفی نقش مهمی در زندگی ما دارند و نباید آن‌ها را نادیده بگیریم یا از آن‌ها فرار کنیم. این احساسات ممکن است ناشی از مسائل مختلفی مانند مشکلات در روابط، مشکلات مالی، استرس کاری یا سلامتی باشند. اولین گام برای مدیریت این احساسات این است که آن‌ها را به عنوان یک بخش از زندگی خود قبول کنیم.

تأثیر احساسات منفی بر زندگی

احساسات منفی می‌توانند تأثیر مخربی بر زندگی ما داشته باشند. آن‌ها می‌توانند باعث کاهش انگیزه، افزایش استرس، افسردگی و اضطراب شوند. همچنین، آن‌ها می‌توانند بر روابط ما با دیگران نیز تأثیر بگذارند و باعث بروز اختلافات و مشکلات در روابط شود.

راه‌های مدیریت احساسات منفی

برای مدیریت احساسات منفی و افزایش حس خوشحالی و رضایت می‌توانید از راه‌های مختلفی استفاده کنید. در زیر به برخی از این راه‌ها اشاره خواهیم کرد:

ارتباط با دیگران

گاهی احساسات منفی ناشی از انزوا و عدم ارتباط با دیگران است. ارتباط با دوستان و خانواده و به اشتراک گذاشتن مشکلات و احساسات می‌تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را تخلیه کنید و حمایت بیشتری دریافت کنید.

تمرین و ورزش

ورزش و تمرین فیزیکی می‌توانند به عنوان یک راه بسیار موثر برای مدیریت احساسات منفی عمل کنند. ورزش باعث آزاد شدن هورمون‌های نشاط آور مانند اندورفین می‌شود و افسردگی را کاهش می‌دهد.

مدیریت احساسات منفی

تغذیه سالم

تغذیه مناسب برای روحیه و سلامتی شما بسیار مهم است. مصرف مواد غذایی سالم و متنوع می‌تواند به بهبود حالت عمومی شما کمک کند. از مصرف مواد غذایی سرشار از مواد مغذی مانند میوه‌ها، سبزیجات و میان‌وعده‌های سالم پرهیز نکنید.

مدیتیشن و آرامش

مدیتیشن و تمرین‌های آرامشی می‌توانند به شما کمک کنند تا استرس را کاهش دهید و احساسات خود را مدیریت کنید. این تمرین‌ها به شما کمک می‌کنند تا به طور آگاهانه با احساسات خود ارتباط برقرار کنید.

تعیین اهداف و طراحی آینده

داشتن اهداف و طراحی برای آینده می‌تواند به شما انگیزه و امید بیشتری بدهد. با تعیین اهداف کوچک و بزرگ و طراحی برنامه‌ها برای دستیابی به آن‌ها، می‌توانید از احساس ناامیدی خارج شوید و به سوی خوشحالی حرکت کنید.

بهره مندی از مشاوره با روانشناس

اگرچه احساسات منفی برای همه‌ی ما قابل درک و تجربه‌پذیر هستند، اما مدیریت این احساسات و تبدیل آن‌ها به تجربه‌های مثبت ممکن است چالش‌بر باشد. با شناخت عمیق‌تر از احساسات خود و استفاده از راه‌های مختلف مدیریت، می‌توانید از احساس ناراحتی و افسردگی خود عبور کرده و به سوی یک زندگی دارای احساسات مثبت بیشتری حرکت کنید. بخاطر داشته باشید که هیچ چیز به تنهایی نمی‌تواند شما را خوشحال کند، بلکه به شما بستگی دارد که چگونه با احساسات خود رفتار کنید و به احساس بهتری دست یابید. برای کمک به این مهم میتوانید از کمک و مشاور متخصص روانشناسی بهره مند شوید.
تلفن کلینیک روانشناسی

هیپوکندریازیس یا خود بیمار انگاری

احساس مریضی غیر واقعی یک اختلال روانی است که به عنوان ترس بدون منطق از بیماری و نگرانی مداوم در مورد وجود بیماری یا خطر مرگ تعریف می‌شود. افراد مبتلا به هیپوکندریازیس به طور معمول واکنش‌های غیرمعقولی به علائم جسمی نرمال نشان می‌دهند و بیماری‌های واقعی را به صورت مبالغه‌آمیز ترسیده و تجربه می‌کنند

دلایل به وچود آمدن حس بیماری

احساس مریضی ممکن است به علت بیماری‌های جسمی یا روانی به وجود آید. در اینجا به برخی از علل اصلی احساس مریضی اشاره خواهیم کرد:

بیماری‌های جسمی:

بسیاری از بیماری‌های جسمی مانند آنفولانزا، سرطان، دیابت، و بیماری‌های قلبی می‌توانند باعث احساس مریضی شوند. علائم جسمانی مانند تب، درد، خستگی و تهوع ممکن است این احساس را تشدید کنند.

بیماری‌های روانی:

اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، و اختلالات روان‌شناختی دیگر نیز می‌توانند منجر به احساس مریضی شوند. این احساس ممکن است با علائمی مانند عدم اشتها، بی‌خوابی و خستگی همراه باشد.

تأثیرات احساس مریضی

احساس مریضی تأثیرات جسمی و روانی متعددی بر فرد دارد:

تأثیرات جسمی:

احساس مریضی می‌تواند به تخریب اپتیموم سلامت جسمی منجر شود. افزایش استرس، کاهش اشتها، و کمبود انرژی از جمله علائمی هستند که ممکن است به وجود آید.

تأثیرات روانی

این احساس می‌تواند بر روان فرد تأثیرات منفی داشته باشد. افزایش استرس و اضطراب، از دست دادن اعتماد به نفس، و ایجاد احساس تنهایی از اثرات روانی آن هستند.

تشخیص هیپوکندریازیس

قبل از بررسی روش‌های درمان، تشخیص صحیح هیپوکندریازیس بسیار مهم است. برخی از نشانه‌ها و علائم معمولی هیپوکندریازیس عبارتند از:

  1. نگرانی مداوم از وجود بیماری: افراد مبتلا به هیپوکندریازیس به صورت مداوم در مورد وجود بیماری و خطر مرگ نگرانی می‌کنند.
  2. معتقد شدن به تشخیص‌های اشتباه: آنها ممکن است با تشخیص‌های اشتباهی که توسط خودشان یا اینترنت به دست می‌آورند، به ترس نسبت به بیماری پیوسته بیافتند.
  3. انجام مکرر آزمون‌های پزشکی: افراد هیپوکندریازیس ممکن است بی‌دلیل به تکرار آزمون‌های پزشکی متوجه شوند تا بیماری‌های واقعی را از نظر پزشکی اثبات کنند.

خود بیمار انگاری

مدیریت و تسلط و درمان بر احساس مریضی

برای مدیریت و کاهش احساس مریضی، می‌توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:

مشورت با پزشک

در صورت بروز احساس مریضی به علت بیماری جسمی، مشورت با پزشک بسیار حیاتی است. درمان بیماری اصلی می‌تواند به بهبود احساس مریضی کمک کند.

مراقبت از خود

مراقبت مناسب از خود شامل تغذیه سالم، ورزش منظم، و استراحت کافی است. این عوامل می‌توانند به تقویت سیستم ایمنی و کاهش احساس مریضی کمک کنند.

مشاوره روان‌شناختی

مشاوره روان‌شناختی یکی از مؤثرترین روش‌های درمان هیپوکندریازیس است. این نوع مشاوره به فرد کمک می‌کند تا الگوهای منفی افکار و تصورات خود را شناسایی کند و راه‌هایی برای تغییر آنها پیدا کند. مهارت‌های مدیریت اضطراب نیز در این روش آموزش داده می‌شود.

حمایت اجتماعی

حمایت از خانواده و دوستان می‌تواند به بهبود حال روحی کمک کند. دریافت حمایت از افراد اطراف می‌تواند احساس تنهایی را کاهش دهد.

درمان دارویی

برخی از افراد هیپوکندریازیس ممکن است به داروها درمان پاسخ دهند. معمولاً داروهای ضداضطراب یا ضدافسردگی تجویز می‌شوند. انتخاب دارو و دوز آن توسط یک پزشک تخصصی انجام می‌شود.

رویکردهای تکنیکی:

تکنیک‌های مختلفی برای کنترل اضطراب و تسلط بر هیپوکندریازیس وجود دارد. به عنوان مثال، تکنیک‌های تنفسی عمیق، مدیتیشن، و آرام‌بخشی می‌توانند به فرد در مدیریت اضطراب کمک کنند.

پیش‌گیری از خودبیماری انگاری

پیش‌گیری از هیپوکندریازیس به عنوان بهترین راه برای مدیریت این اختلال معرفی می‌شود. برخی راهکارهای پیش‌گیری عبارتند از:

  1. آگاهی و آموزش: آموزش افراد در مورد بیماری‌ها، علائم و درمان آنها می‌تواند اطمینان بیشتری از وضعیت سلامت خود به آنها دهد.
  2. مدیریت استرس: یادگیری تکنیک‌های مدیریت استرس و اضطراب می‌تواند به کاهش احتمال بروز هیپوکندریازیس کمک کند.
  3. مشاوره اولیه: در صورتی که شما یا کسی که می‌شناسید، علائم مشخص هیپوکندریازیس را نشان دهد، مراجعه به متخصص روان‌شناسی برای ارزیابی اولیه و مشاوره ضروری است.

نتیجه‌گیری:

خود بیمار انگاری یک اختلال روانی است که می‌تواند زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار دهد. تشخیص دقیق و درمان مناسب می‌تواند به افراد مبتلا به این اختلال کمک کند تا از اضطراب نسبت به بیماری خود آزاد شوند و زندگی بهتری داشته باشند. در این مقاله، روش‌های مختلف درمان هیپوکندریازیس بررسی شدند، اما مهمترین نکته این است که با تشخیص و درمان به موقع، این اختلال قابل کنترل و مدیریت است.

تلفن کلینیک روانشناسی

ترس از مرگ مادر

ترس از دست دادن پدر و مادر

ترس از دست دادن پدر و مادر اضطراب رایجی است که بسیاری از افراد آن را تجربه می‌کنند؛ به خصوص با افزایش سن والدین یا درگیر شدن آن‌ها با بیماری. این یک ترس طبیعی و قابل درک است؛ زیرا والدین اغلب کسانی هستند که از زمان تولد کنار فرزند می‌مانند و در طول زندگی عشق، حمایت و راهنمایی خود را به فرزندان خود ارائه می‌دهند.

از دست دادن والدین می‌تواند یک تجربه ویرانگر باشد و ترس از دست دادن آنها نیز می‌تواند افراد را از زنگی معمولی دور کند. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که مرگ بخشی طبیعی از زندگی است، و اگرچه پذیرش آن دشوار است، اما در نهایت همه ما باید با آن روبرو شویم.

جالب است بدانید که ترس از دست دادن پدر و مادر به عنوان «thanatophobia» یا «اضطراب مرگ» شناخته می‌شود. این ترس یا اضطراب در مورد احتمال از دست دادن والدین به خاطر مرگ، بیماری یا هر شرایط دیگری است که ممکن است آنها را برای همیشه از فرزندان جدا کند.

این موضوع می‌تواند یک تجربه آسیب‌زا و تغییردهنده زندگی باشد و منجر به احساس غم و اندوه، افسردگی، اضطراب و ترس شود. طبیعی است که کودکان بیش از سایرین ترس از دست دادن پدر و مادر را داشته باشند؛ زیرا والدین معمولا مراقبان اصلی آنها هستند و در طول زندگی از حمایت عاطفی‌شان برخوردارند. این ترس می‌تواند به ویژه برای کسانی که رابطه نزدیک و حمایتی با والدین خود دارند، بیشتر باشد.

اگر شما هم جزو افرادی هستید که با چنین ترس آزاردهنده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنید، پیشنهاد می‌کنیم تا پایان این مقاله از سرای مشاور همراه ما شوید. در اینجا با دلایل و راه‌حل‌های مقابله با ترس از مرگ والدین آشنا خواهید شد.

دلایل ترس از مرگ مادر چیست؟

ترس از مرگ مادر یک احساس عادی و طبیعی است، زیرا مادران اغلب نقش اصلی را در زندگی کودک از بدو تولد تا بزرگسالی دارند. در ادامه برخی از دلایل مهم ترس از دست دادن پدر و مادر و مخصوصا مادر را بیان کرده‌ایم:

  • دلبستگی عاطفی: مادران اغلب مراقب اصلی فرزندان و به‌‌ویژه کودک هستند و آرامش، عشق و حمایت را فراهم می‌کنند. در نتیجه، کودکان می‎توانند وابستگی عاطفی عمیقی به مادرشان داشته باشند که این به وجود آمدن چنین ترسی در آن‌ها چندین برابر می‌کند.
  • وابستگی: در بسیاری از موارد، مادران منبع اولیه مراقبت فیزیکی از فرزندان خود نیز هستند. از شیردهی گرفته تا تهیه غذا، سرپناه و سایر نیازها، بقای کودکان به مادران بستگی دارد. ترس از مرگ مادر می‌تواند ناشی از این تفکر باشد که فرد پشتیبانی حیاتی را از دست خواهد داد.
  • واقعه تغییردهنده زندگی: ترس از دست دادن پدر و مادر یک رویداد تغییر دهنده زندگی است که کنار آمدن با این تغییر ناگوار سخت است. مرگ مادر می‌تواند منجر به احساس رها شدن، غم و اندوه و از دست دادن و همچنین احساس عدم اطمینان درباره آینده شود.
  • قدرتمندترین فرد زندگی است: معمولا برای کودکان، مادر نقش حیات و بقای آن‌ها را دارند. در مواقعی که یکی از والدین مثلا پدر از دنیا می‌رود، ترس از مرگ مادر نیز در ذهن آن‌ها نقش می‌بندد. کودک فکر می‌کند که اگر مادر هم بمیرد، چه اتفاقی برای او می‌افتد و کاملا حمایت والدین را از دست می‌دهد.

به طور کلی، ترس از مرگ مادر را می‌توان به نقش مهمی که مادران در زندگی خانواده و به ویژه کودک ایفا می‌کنند و اهمیت عاطفی، فیزیکی و نمادین آنها دانست.

فوبیای از دست دادن پدر و مادر

دلایل ترس از مرگ پدر چیست؟

دلایل زیادی وجود دارد که چرا کودکان ممکن است ترس از مرگ پدر خود داشته باشند. در اینجا برخی از موارد رایج وجود دارد:

  • دلبستگی: کودکان رابطه و پیوند عاطفی محکمی با پدران خود برقرار می‌کنند و از دست دادن این وابستگی می‌تواند برای آنها ترسناک و آسیب‌زا باشد.
  • امنیت: پدران اغلب احساس امنیت را برای فرزندان خود فراهم می کنند. یکی از دلایل ترس از مرگ پدر می‌تواند به خاطر عدم امنیتی است که در نبود او سایر افراد خانواده احساس خواهند کرد.
  • حمایت عاطفی: پدران اغلب نقش مهمی در حمایت عاطفی از فرزندان خود دارند. از دست دادن پدر و مادر می‌تواند باعث شود فرزندان احساس تنهایی و عدم حمایت کنند.
  • الگو: پدران اغلب از نظر فرزندان‌شان به عنوان الگو در نظر گرفته می‌شوند. از دست دادن او می‌تواند برای فرزندان دشوار باشد که بدانند بدون راهنمایی آنها چگونه باید رفتار و چگونه زندگی خود را بگذرانند.
  • ثبات مالی: در بسیاری از خانواده‌ها، پدران نان‌آور اصلی هستند. ترس از دست دادن پدر و مادر و خصوصا پدر می‌تواند به معنای از دست دادن ثبات و امنیت مالی باشد که برای فرزندان ترسناک به نظر می‌رسد.
  • آینده نامعلوم: گاهی ترس از مرگ پدر نیز می‌تواند به این دلیل باشد که فرزندان درباره آینده خود احساس مجهول و نامشخصی دارند. آنها ممکن است نگران این باشند که چه کسی از آنها مراقبت می‌کند، کجا زندگی می‌کنند یا زندگی آنها بدون پدرشان چگونه خواهد بود.

مهم است که به یاد داشته باشید که تجربه هر فردی منحصر به فرد است و دلایل ترس از دست دادن پدر و مادر برای هر کسی می‌تواند متفاوت باشد. حمایت و درک آن‌ها در مواقع سخت برای مقابله با ترس‌ها و احساسات ضروری است.

روش‌ها و تکنیک‌های مقابله با ترس از دست دادن پدر و مادر

در حالی که غلبه بر این ترس و اضطراب می‌تواند سخت به نظر برسد، اما در اینجا چند نکته برای کمک به مدیریت ترس از دست دادن پدر و مادر وجود دارد:

  • زمان بیشتری را با والدین خود بگذرانید: با گذراندن زمان بیشتری با والدین خود بهترین دوران را برای خود رقم بزنید. این به شما کمک می‌کند تا خاطرات ماندگاری بسازید و رابطه خود را با آنها تقویت کنید.
  • عشق و قدردانی خود را ابراز کنید: به والدین خود بگویید که چقدر آنها را دوست دارید و از آنها قدردانی می‌کنید. برای بیان احساسات خود منتظر نباشید تا دیر شود.
  • مراقب سلامتی خود باشید: مراقبت از سلامتی خود می‌تواند به شما کمک کند تا کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشید و اضطراب خود را مورد ترس از دست دادن پدر و مادر خود کاهش دهید.
  • با خود صحبت کنید: با خودگویی برای پذیرش اینکه مرگ هم یک واقعه طبیعی است، می‌توانید به خودتان کمک کنید. با صدای بلند با خود صحبت کنید و به خود یادآور شوید که این چرخه‌ای است که برای همه رخ می‌دهد. اگر متوجه شدید که افکار منفی شما بیش از هر زمانی دیگریست، مجددا به خود یادآور شوید که تفکر در این باره مشکلی ندارد.
  • در لحظه حال زندگی کنید و حضور داشته باشید: شما فقط همین لحظه در زندگی را مطمئنا و با تضمین زندگی می‌کنید، پس از آن نهایت لذت را ببرید. به جای نگرانی و اضطراب درباره اتفاق و لحظه‌ای که وجود ندارد، از بودن در کنار پدر و مادر استفاده کنید. زمانی که با والدین خود مشغول صحبت می‌شوید، با گرفتن دست آن‌ها، همین لحظه دریابید و بهترین را برای خود و آن‌ها بسازید.

تمرین‌های تنفسی مثل مدیتیشن می‌تواند به شما کمک کند تا در لحظه حال حضور داشته باشید و بدن خود را آرام نگه دارید. وقتی احساس و افکار ترس از دست دادن پدر و مادر به سراغ‌تان آمد، نفس عمیق بکشید و دم و بازدم انجام دهید.

  • استرس را کاهش دهید: اضطراب مزمن یکی از دلایل به وجود آمدن ترس از مرگ مادر یا پدر است. با مشغول کردن خود با یک زندگی اجتماعی سالم مثل ورزش کردن و خوردن غذاهای خوب و معاشرت با خانواده، خود را از اضطراب‌های احتمالی و غیر واقعی دور نگه دارید.
  • از مشاوره کمک بگیرید: اگر با ترس از دست دادن والدین خود دست و پنجه نرم می‌کنید، به دنبال دریافت مشاوره از یک رواندرمانگر باشید. صحبت با دیگرانی که تجربیات مشابهی را پشت سر گذاشته‌اند می‌تواند به شما کمک کند کمتر احساس تنهایی و بیشتر درک کنید.

به یاد داشته باشید، ترس از مرگ پدر و مادر یک احساس طبیعی است و امکان دارد برای هر کسی پیش آید، اما با برداشتن گام‌های پیشگیرانه برای مدیریت ترس و استفاده حداکثری از زمانی که با آن‌ها دارید، می‌توانید با دانستن اینکه چه دلایلی برای این ترس وجود دارد، راحت‌تر با این اضطراب مواجه شوید.

سخن پایانی در خصوص ترس از دست دادن والدین

ترس از دست دادن پدر و مادر به خاطر پیوند عاطفی و سایر وابستگی‌هایی که بین آن‌ها و فرزندان وجود دارد، برای هر فردی ممکن است به وجود آید. طبق آنچه که در این مطلب اشاره کردیم، این ترس یک احساس طبیعی است، اما با شدت گرفتن احساس اضطراب می‌تواند مانع از داشتن یک زندگی معمولی برای افراد شود.

برای مقابله با ترس از مرگ والدین می‌توانید زمان بیشتری را با آن‌ها بگذرانید و احساسات قلبی خود را به آن‌ها بگویید. زمانی که مضطرب می‌شوید، به این موضوع فکر کنید که اکنون و حال اتفاقی رخ نداده و شما از نعمت وجود آن‌ها بهره‌مند هستید. البته این فوبیا گاهی ممکن شدت یابد و زندگی افراد را دچار مشکل سازد. اگر شما هم با چنین ترسی مواجه هستید، می‌توانید از مشاوران حرفه‌ای سرای مشاور به صورت تلفنی و حضوری کمک بگیرید.

تلفن کلینیک روانشناسی

اختلاف بر سر داشتن حیوان خانگی در خانه

داشتن حیوان خانگی در کنار مسئولیت‌هایی که برای سرپرست ایجاد می‌کند، مزایای فراوان نیز دارد که باعث می‌شود افراد علاقه به نگهداری از حیوان خانگی داشته باشند. اما برای به سرپرستی گرفتن حیوان خانگی، تنها علاقه کافی نیست و ممکن است افراد بر سر داشتن حیوان خانگی با خانواده خود چه والدین و چه همسر و یا با هم خانه‌ی خود دچار اختلاف شوند. این اختلاف می‌تواند دلایل متفاوتی داشته باشد. اما جدا از این که دلیل اختلاف چیست، در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید از علاقه خود دست کشید؟

در این مقاله به بررسی مزایا و معایب داشتن حیوان خانگی، دلایل اختلاف بر سر داشتن حیوان خانگی و راه حل این نوع اختلافات صحبت شده است؟

چرا داشتن حیوان خانگی لذت بخش است؟

انسان‌ها به صورت غریزی علاقه‌ به پرورش و نگهداری دارند که این موضوع حتی در بچه‌های کوچک که با عروسک خود بازی می‌کنند نیز دیده می‌شود. این نیاز در بعضی افراد به شکل مراقبت و پرورش گل و گیاه و در بعضی افراد دیگر به شکل گرفتن سرپرستی حیوانات بروز پیدا می‌کند. بعضی دیگر نیز که شرایطش را دارند ترجیح می‌دهند که وقت و انرژی خود را برای پرورش بچه‌های خود صرف کنند. البته هیچ کدام از موارد ذکر شده با یکدیگر تداخل ندارد و یک نفر می‌تواند تمامی موارد ذکر شده را بسته به میزان نیازش در کنار هم داشته باشد.

داشتن حیوان خانگی نه تنها نیاز به پرورش را در انسان تامین می‌کند، بلکه نیاز به معاشرت را نیز تا حدی می‌تواند کمتر کند. یک حیوان خانگی می‌تواند مانند یک دوست در مراحل مختلف زندگی کنارتان باشد و با عشقی که نثار شما می‌کند، احساسات خوبی را در شما ایجاد نماید که حتی افسردگی، اضطراب و بیماری‌های مرتبط با آن را در شما کاهش دهد.

علاوه بر آن داشتن حیوان خانگی به بچه‌ها کمک می‌کند که مهارت‌های اجتماعی بالاتری داشته و از همدلی بیشتری برخوردار شوند. همچنین نگهداری از حیوان می‌تواند به آن‌ها مسئولیت پذیری را از سنین کم آموزش دهد.

مشکلات داشتن حیوان خانگی

در کنار مزایای داشتن حیوان خانگی، معایب و مسئولیت‌هایی نیز وجود دارد که آگاهی نسبت به آن‌ها به شما کمک می‌کند که تصمیم گیری بهتری داشته باشید. بسته به نوع حیوان مسئولیت نگهداری می‌تواند کم یا زیاد باشد. حیوان‌هایی که سایز کوچکی دارند و در آب یا قفس نگهداری می‌شوند معمولا از مسئولیت کمتری برخوردار می‌باشند. شما می‌توانید با تامین غذا و تمیز نگه داشتن محل زندگی‌شان به صورت نسبی وظیفه خود را در قبال آن‌ها انجام دهید.

اما حیوانات بزرگتر نظیر خرگوش نیازمند وقت بیشتری از جانب شما هستند. خرگوش‌ها برای زندگی در خانه و در نزدیکی شما مناسب نیستند و بهتر است که یک مکان جدا و مناسب از نظر اندازه برای نگهداری آن‌ها در نظر بگیرید. همچنین در نظر داشته باشید که شاید حیوانات کوچک‌تر را بتوانید در صورت نیاز و مسافرت برای نگهداری به کسی بسپارید اما حیوانات بزرگتر مانند خرگوش، گربه و سگ شما را از نظر بیرون رفتن محدود می‌کنند. گربه‌ها به شما برای بازی و معاشرت نیاز دارند. با توجه به این که گربه‌ها علاقه زیادی به بیرون رفتن ندارند شما نمی‌توانید آن‌ها را با خودتان ببرید و همچنین نمی‌توانید آن‌ها را در خانه به مدت چند روز تنها بگذارید. سگ‌ها برای بیرون رفتن مشتاق هستند اما از طرف دیگر نیاز به پیاده روی روزانه دارند که نیازمند وقت و انرژی از سمت شما می‌باشد. همچنین حیوان خانگی شما نیاز به نظافت و مراقبت پزشکی دارد و معمولا لازم است که در سال چندین بار به دامپزشک مراجعه کنید.

به صورت کلی داشتن حیوان خانگی علاوه بر هزینه‌های مختلف، نیاز به وقت و انرژی از سمت شما دارد که لازم است قبل از قبول مسئولیت در خصوص آن‌ها به طور کامل مطالعه کنید.

اختلاف داشتن حیوان خانگی سگ گربه

اختلاف بر سر داشتن حیوان خانگی

اختلاف بر سر موضوع حیوان خانگی می‌تواند به چند دسته تقسیم شود:

اختلاف به خاطر هزینه

در نظر داشته باشید که نگهداری از حیوان هزینه‌های بسیاری به همراه دارد؛ از هزینه غذا گرفته تا هزینه اسباب و هزینه دامپزشک. در صورتی که شما نتوانید تمام هزینه‌های مربوطه را پرداخت کنید، ممکن است خانواده شما مایل به مشارکت در هزینه‌های مربوط به حیوان نباشد.

اختلاف به دلیل مسئولیت

همانطور که گفته شد نگهداری از حیوان خانگی، مسئولیت‌های بسیاری دارد. شما لازم است که غذا و آب او را تامین کنید و بیرون روی او را نیز به طور مرتب تمیز کنید. گاهی اختلاف بر سر داشتن حیوان خانگی به دلیل اختلاف در این زمینه ایجاد می‌شود. به طور مثال مادر خانه تصور می‌کند که بچه‌ای که اصرار به گرفتن حیوان دارد در نهایت در مسئولیت‌های او مشارکت نکرده و تمامی کارها بر دوش او می‌ماند یا شاید همسر شما تمایل نداشته باشد که حیوان خانگی بیرون رفتن و مسافرت‌هایش را محدود کند.

اختلاف به دلیل حساسیت

بعضی از افراد ممکن است به حیوان خانگی و به خصوص به موی آن حساسیت داشته باشند و در صورت مواجه شدن با آلرژن مربوطه دچار واکنش‌های آلرژیک شوند. این موضوع می‌تواند یکی دیگر از دلایل اختلاف بر سر داشتن حیوان خانگی باشد.

اختلاف به دلیل ترس

گاهی اوقات اختلاف در به سرپرستی گرفتن حیوان مربوط به ترس یکی از اعضای خانواده است. بعضی اوقات این ترس منطقی است مانند ترس از شکستن یا خراب کردن وسایل توسط حیوان. گاهی اوقات نیز این ترس غیر منطقی است و فوبیا نامیده می‌شود. فوبیا ترس بسیار قوی است که به راحتی برطرف نمی‌شود.

اختلاف با منشا اعتقادی

با توجه به این که در دین اسلام نگهداری از سگ در خانه نهی شده بعضی از اعضای خانواده ممکن است به این دلیل با گرفتن این حیوان مخالف باشند. حتی اگر اعضای خانواده موافق باشند شما باید در نظر داشته باشید که با این انتخاب ممکن است بسیاری از رفت و آمدهای شما تحت تاثیر قرار بگیرد.

حل اختلاف بر سر داشتن حیوان خانگی

مهم‌ترین قدم برای حل اختلاف بر سر داشتن حیوان خانگی صحبت منطقی در این خصوص است. شما لازم است که دلایل فرد مخالف را به طور کامل بشنوید و برای آن‌ها راه حل ارائه دهید. به طور مثال اگر خانواده شما در خصوص هزینه‌های حیوان خانگی نگرانی دارند، در مورد هزینه‌های نگهداری حیوان مورد نظر تحقیق کنید و به صورت منطقی توضیح دهید که چطور از پس مخارج می‌خواهید بر بیایید یا اگر به خاطر مسئولیت‌ نگهداری از حیوان مخالف هستند، به آن‌ها اطمینان دهید که وظایف نگهداری از حیوان را به طور جدی بررسی کرده و در نظر دارید که برای به انجام رساندن آن‌ها نقش فعالی داشته باشید.

اگر مخالفت خانواده شما به دلیل آلرژی یکی از اعضای خانواده است شاید لازم باشد که شما از خود گذشتگی بیشتری در مورد خواسته خود داشته باشید. همچنین اگر یکی از طرفین دخیل مبتلا به فوبیا است لازم است که به او خواسته خود را بگویید و به او زمان داده و پیشنهاد درمان دهید، اما او را بابت این موضوع سرزنش نکنید و برای تغییر تحت فشار قرار ندهید. اگر او تمایلی به تغییر ندارد یا در توان خود نمی‌بیند، بهتر است که در حال حاضر از خواسته خود برای داشتن حیوان خانگی مورد نظر در خانه صرف نظر کنید. شما می‌توانید روش‌های دیگری را برای برطرف کردن نیاز خود انتخاب کنید. به طور مثال به سرپرستی گرفتن حیوان دیگری را در نظر بگیرید.

شما همچنین می‌توانید در صورت امکان به صورت آزمایشی، حیوان مورد نظر را به مدت چند روز به خانه بیاورید تا هم شما و هم اعضای خانواده‌تان این موضوع را امتحان کرده و بعد از آن تصمیم گیری بهتری داشته باشید.

به صورت کلی در نظر داشته باشید که حتی اگر بعد از صحبت‌های بسیار، حتی یکی از اعضای خانه‌ی شما با این موضوع موافق نباشد، بهتر است که شما از به سرپرستی گرفتن حیوان خانگی مورد نظر صرف نظر کنید. برای داشتن حیوان در خانه موافقت تمامی اعضای خانه مورد نیاز است.

همچنین در نظر داشته باشید که خرید و فروش حیوانات کار درستی نبوده و بهتر است حیوانات نیازمند را به سرپرستی بگیرید. علاوه بر آن نگهداری از پرندگان در قفس محدودیت بسیاری برای آن‌ها ایجاد کرده و پسندیده نیست.
تلفن کلینیک روانشناسی

ترس از تنهایی

ترس از تنهایی که با نام‌های اتوفوبیا یا مونوفوبیا نیز شناخته می‌شود، یک ترس رایج در بین مردم است. این نوعی ترس یا انزوا است که می‌تواند در موقعیت‌های مختلفی مانند قرار گرفتن در یک محیط ناآشنا، دوری از عزیزان یا حتی ترس از دست دادن پدر و مادر و عزیزان ایجاد شود.

برخی از افراد ممکن است اضطراب خفیف تا شدید را زمانی که تنها هستند تجربه کنند. این ترس می‌تواند منجر به افکار و احساسات منفی شود که ممکن است به افسردگی، انزوای اجتماعی و کاهش اعتماد به نفس ختم شود.

این ترس یا بهتر است بگوییم اضطراب می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. باید این موضوع را در نظر داشته باشید که مونوفوبیا، ترس از قرارگیری در یک موقعیت خاص است. هنگامی که فرد با احساس تنهایی مواجه می‌شود، ممکن است اضطراب شدیدی را تجربه کند.

ترس از تنهایی گاهی ممکن است در محیط‌های آرام مثل خانه نیز رخ دهد. یعنی فرد کاملا ناگهانی از اینکه همسر یا فرزندان او را رها خواهند کرد، به شدت مضطرب شود. افرادی که مبتلا به اختلال اتوفوبیا می‌شوند برای اینکه احساس امنیت و آرامش کنند، نیاز دارند که مداوم اطرافیان در کنارشان باشند. برای آشنایی با این احساس و گاها اختلال ترس از تنها شدن بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می‌کنیم تا پایان این مطلب مجموعه سرای مشاور همراه ما شوید.

چرا ترس از تنها ماندن داریم؟

شاید یکی از احساساتی که بیشتر افراد در دوران کودکی‌شان تجربه کرده باشند، ترس از تنها ماندن است. اما نقطه تاسف‌انگیز این است که برخی این بار سنگین را تا بزرگسالی با خود حمل می‌کنند و گاهی هم این اضطراب ناشناخته برایشان تبدیل به اختلال می‌شود.

اگر در یکی از اطرافیان خود چنین فردی داشته باشید، مطمئنا متوجه شده‌اید که او بیشتر زمان خود را با دوستان و آشنایان می‌گذراند. چه بسیار هم پیش آمده که اگر از آن‌ها بپرسید که آیا از همنشینی با آن‌ها لذت می‌برد یا خیر، بیان کنند که لذتی نمی‌برند و تنها برای گذراندن زمان و فرار ترس از تنهایی به دوستان خود پناه می‌برند.

گاهی هم برای اینکه با خود مواجه نشوند، در تنهایی صدای تلویزیون و رادیو به اندازه‌ای بلند می‌کنند که حواس‌شان پرت شود یا شاید هم برای غلبه بر این احساس در زندگی مشترک اقدام به مادر یا پدر شدن می‌کنند.

دلایل زیادی برای این ترس وجود دارد. از جمله:

دلایل تکاملی: انسان از بدو تولد و تمایل به اجتماعی بودن، از تنهایی دوری می‌کرده است. از نظر بقا برای انسان تنهایی احساس تنهایی و شاید هم مرگ باشد. امکان دارد این احساس به صورت ذاتی در فرد وجود داشته باشد.

تمایل به اجتماعی شدن: از سنین نوجوانی به ما گفته شده که برای به دست آوردن موقعیت‌های بهتر باید اجتماعی شویم. همین فشار اطرافیان ممکن است احساس ترس از تنها ماندن را در افراد به وجود آورد.

ترس از طرد شدن: وقتی از کودکی می‌پرسید که چرا ترس از تنهایی بعد از مرگ والدین دارید؟ او به شما جواب می‌دهد که می‌ترسم همه مرا ترک کنند. آن‌ها ممکن است که از این موضوع نگران باشند که شاید دیگران نخواهند در اطرافشان باشند.

ترس از بی‌حوصلگی: برخی از افراد ممکن است از تنهایی بترسند؛ زیرا معتقدند که خود تنهایی خسته‌کننده یا ناکامل به نظر می‌رسد. آنها امکان دارد نگران باشند که بدون همراهی دیگران، کاری برای انجام دادن یا صحبت کردن با کسی نخواهند داشت.

عدم داشتن مهارت‌های مقابله‌ای: گاهی افراد ترس از تنهایی پس از مرگ همسر را دارند؛ زیرا با خود فکر می‌کنند که مهارت‌های کافی برای مقابله با این احساس را ندارند. مثلا اینکه پس از مرگ همسر بدون حمایت عاطفی او دچار اضطراب می‌شوند و در افسردگی غرق خواهند شد.

فقدان اعتماد به نفس: افرادی که با عزت نفس یا اعتماد به نفس پایین دست و پنجه نرم می کنند ممکن است در تنهایی احساس ناراحتی کنند، زیرا ممکن است فکر کنند قادر به مدیریت چالش ها یا تصمیم گیری بدون حمایت دیگران نیستند.

ترس از تنها شدن

چگونه بر احساس ترس از تنهایی غلبه کنیم

برای غلبه بر ترس از تنهایی، درک علل آن و کار روی افکار و رفتار خود با استفاده از شیوه‌های تایید شده و سالم ضروری است. برخی از رویکردهایی که ممکن است کمک کند عبارتند از:

ایجاد روابط سالم: ایجاد روابط قوی و حمایتی با خانواده، دوستان یا جامعه می‌تواند به کاهش احساس تنهایی و ایجاد حس تعلق کمک کند.

تمرین مراقبت از خود: درگیر شدن در فعالیت‌هایی که باعث شادی و رضایت می‌شوند، مانند سرگرمی‌ها، ورزش و تمرین‌های تمرکز حواس، می‌تواند به کاهش اضطراب و بهبود خلق و خوی کمک کند.

به چالش کشیدن افکار منفی: تمرین خودگویی مثبت و به چالش کشیدن افکار منفی که به ترس از تنهایی دامن می‌زنند می‌تواند به تغییر طرز فکر شما و بهبود رفاه کلی شما کمک کند. با این ترفند به جای فرار از ترس تنها ماندن، با افکار خود روبه‌رو می‌شوید.

روی خودتان تمرکز کنید: پیش از آنکه همه زمان خود را برای گذراندن با دوستان و آشنایان بگذارید، آن هم برای فرار ترس از تنهایی می‌توانید روی خودتان متمرکز شوید. به جای آنکه روزها به دنبال فرد کامل و ایده‌آلی که در ذهن دارید باشید، بهتر است روی افکار و رفتار خود کار کنید و به بهترین خود تبدیل شوید.

گذشته را رها کنید: اگر ترس از مجرد ماندن و تنهایی دارید، آن هم به خاطر تجربیات تلخی است که در گذشته داشتید، باید افکار و به طور کلی زندگی گذشته خود را فراموش کنید. تمرکز خود را روی زمان حال معطوف کنید و به جای شخم زدن گذشته که شاید به خاطر شکست عشقی خود را محکوم به تنهایی کرده‌اید، بتوانید برای آنچه که هم‌اکنون دارید خوشحال باشید. آنگاه متوجه تغییرات بزرگی در زندگی خود خواهید شد.

دایره اجتماعی زندگی خود را گسترش دهید: پر کردن اطراف خود با انسان‌های با کیفیت که از مصاحبت با آن‌ها می‌توانید چیزهای جدیدی یاد بگیرید، فکر ایده‌آلی است. وقتی روی دوستی‌ها و اجتماعی تمرکز می‌کنید که فعالیت‌های مفید انجام می‌دهید، به طور ناخودآگاه از حمایت اجتماعی برخوردار خواهید شد که مانع بروز احساس ترس از تنهایی می‌شود.

دلایل ترس از تنهایی پس از مرگ همسر

یکی از انواع ترس از تنهایی پس از مرگ همسر است. زمانی که افراد وارد زندگی مشترک می‌شوند و به ویژه زمانی که پایه ازدواج با عشق و علاقه باشد، مسلما پیوند عاطفی قوی در میان زوجین به وجود می‌آید. زمانی که همسر به هر دلیلی از دنیای خاکی می‌رود، طرف دیگر رابطه به خاطر از دست دادن شریک زندگی خود دچار افسردگی شده و عموما نگران تنهایی پس از مرگ همسر است.

یکی از مهمترین دلایل این است که فرد با از دست دادن همسر خود در ترومای شدیدی قرار می‌گیرد و هضم این قضیه برای او بسیار سخت است. از طرفی هم امکان دارد فرد تصور کند که بسیاری از رشته‌های ارتباطی که با وجود همسر خود داشته، بعد از نبود او از دست می‌دهد. پیامدهای بعدی این است که فرد مصیبت‌دیده با خود فکر می‌کند که بعد از به پایان رسیدن مراسم‌های ختم، این اجتماع تمام می‌شود و او می‌ماند و غم و تنهایی که باید با آن دست و پنجه نرم کند.

دلایل ترس از تنهایی بعد از مرگ والدین چیست؟

ترس از تنهایی بعد از مرگ والدین یک احساس طبیعی است که بیشتر افراد پس از فقدان عزیزان خود با آن روبه‌رو می‌شوند. پدر و مادر نقش کلیدی در خانواده دارند و مطمئنا از دست دادن آن‌ها، زندگی فرزندان را با اختلال روبه‌رو می‌کند. والدین با حمایت عاطفی خانواده به آن‌ها امید به زندگی می‌بخشند.

بی‌تردید از دست دادن هر کدام از آن‌ها سایر اعضای خانواده را با یک فقدان بزرگ روبه‌رو می‌کند. فقدانی که با هیچ فرد دیگری پر نخواهد شد. برای غلبه بر ترس از تنها ماندن بعد مرگ والدین بهتر است در زمان حیات با آن‌ها بهتر ارتباط بگیرید و علاقه خود را به آن‌ها نشان دهید. اگر هم پدر و مادر خود را از دست داده‌اید، پس از گذراندن دوران سوگواری مرگ والدین می‌توانید ارتباط خود را با سایر عزیزان و اعضای خانواده بیشتر کنید و به آن‌ها عشق بورزید.

ترس از مجرد ماندن و ترس از تنهایی نمونه‌هایی از احساسات منفی است که افراد بسیاری در طول زندگی خود با آن مواجه می‌شوند. این یک احساس طبیعی است و به جای فرار از احساس تنهایی باید با آن مواجه شد. فرزندان از تنها شدن بعد مرگ پدر و مادر خود می‌ترسند یا در زندگی مشترک بعد از مرگ همسر احساس تنهایی می‌کنند.

برای مقابله با این احساس، می‌توانید دایره ارتباطات اجتماعی خود را گسترده‌تر کنید، با خودتان مواجه شوید و روی بهبود و توسعه فردی خود کار کنید، تا به جای آنکه به دنبال بهترین فرد در اطراف خود باشد، بهترین خود شوید. نکته مهم این است که باید روی خود کار کنیم و بپذیریم که ترس از دست دادن عزیزان یک احساس کاملا طبیعی است. به ویژه زمانی که یکی از اعضای خانواده را از دست می‌دهیم، حس تنهایی بیشتر از هر زمان دیگری قوت پیدا می‌کند.

اگر با احساس ترس از تنها ماندن مواجه هستید و نمی‌توانید اضطراب خود را کنترل کنید، پیشنهاد می‌کنیم از مشاوران متخصص سرای مشاور کمک بگیرید.

منبع: clevelandclinic

تلفن کلینیک روانشناسی

مشکلات مالی ازدواج

اختلاف مالی زن و شوهر

اختلاف مالی زن و شوهر می‌تواند باعث ایجاد تنش و درگیری در زندگی مشترک و ازدواج شود. از دیدگاه سنتی، کار خانه به عنوان مسئولیت اصلی زنان در یک خانواده در نظر گرفته می‎شد، در حالی که مردان به عنوان نان‎آور اصلی خانه تلقی می‎شدند. اما امروزه شرایط کاملا تغییر یافته و زنان نیز همراه مردان در بیرون از خانه برای مشارکت مالی فعالیت دارند.

این موضوع باعث شده تا از نظر مالی همه وظایف به تنهایی روی دوش آقایان نباشد، اما از طرفی هم به خاطر فشار کار زیاد در بیرون و داخل خانه منجر به اختلاف بین زن و شوهر شده است. البته این اختلاف زمانی به وجود می‌آید که آقایان مشارکتی در انجام کارهای خانه نداشته باشند و همانند میهمان رفتار کنند.

شاید به طور طبیعی زنان تمایل داشته باشند زمان بیشتری را نسبت به مردان صرف کارهای خانه کنند، حتی زمانی که هر دو طرف در خارج از خانه کار می‌کنند. این امر منجر به تنش و گاها اختلاف مالی زن و شوهر در زندگی مشترک می‌شود؛ زیرا زنان ممکن است احساس کنند که علیرغم همراهی با همسر بار زیادی را در زندگی متحمل می‌شوند.

با این حال، با تغییر نقش‌ها و کمک به یکدیگر در طول زمان بدون تبعیض جنسیتی می‌توان این مشکل را برطرف کرد. اکنون بسیاری از زوج‌ها مسئولیت کارهای خانه و تربیت فرزندان را به طور مساوی تقسیم می‌کنند که می‌تواند به کاهش تنش‌ها و اختلاف‌هایی که ممکن است بین زن و شوهر ایجاد شود کمک کند.

علیرغم این تغییرات، هنوز بر سر این موضوع بین زن و شوهر اختلافاتی وجود داشته باشد که در انتها منجربه رسیدن به این موضوع می‌رسد که چرا با توجه به مشارکت مالی باز هم بسیاری از امور خانه و فرزندان روی دوش یک نفر است. یا اینکه یک طرف از زندگی مشترک همه درآمد خود را صرف امور شخصی خود می‌کند. در ادامه همراه سرای مشاور شوید تا بیشتر به بیان دلایل اختلاف مالی زن و شوهر و اینکه چه کارهایی به حل این تفاوت‌ها کمک می‌کند، بپردازیم.

دلایل اختلاف مالی زن و شوهر

در اینجا برخی از مهم‌ترین دلایل تفاوت و اختلاف مالی زن و شوهر رایج که می‌تواند موجب تنش در خانواده شود را آورده‌ایم:

  • نابرابری درآمد: اگر یکی از همسران به طور قابل توجهی بیشتر از دیگری درآمد داشته باشد، ناخواسته می‌تواند توهم قدرت ایجاد کند و منجر به احساس رنجش شود؛ به ویژه زمانی که درآمد زن بیشتر از مرد باشد.
  • عادات خرج کردن: یکی از اعضای زندگی مشترک ممکن است همه امور خرج خانه را به عهده داشته باشد، در حالی که دیگری پس‌انداز کند. این می‌تواند اختلاف نظرهایی در مورد نحوه تخصیص پول ایجاد کند و منجر به درگیری بر سر بودجه شود.

 

  • بدهی: یکی از همسران ممکن است بدهی بیشتری نسبت به دیگری داشته باشد که می تواند استرس ایجاد کند و بر اهداف مالی زوج تأثیر بگذارد.

 

  • اهداف مالی: یکی از اعضای زندگی مشترک ممکن است پس‌انداز برای خانه یا بازنشستگی را در اولویت قرار دهد، در حالی که دیگری ممکن است صرف هزینه برای مسافرت یا سرگرمی را در اولویت بداند. این می‌تواند منجر به اختلاف نظر در مورد نحوه تخصیص پول شود.

 

  • نگرش نسبت به پول: ممکن است نگرش‌های متفاوتی نسبت به پول داشته باشند و یکی برای آن ارزش بیشتری نسبت به دیگری قائل باشد. یا اینکه یک نفر همه درآمد خود را صرف خرج‌های شخصی کند. این می‌تواند در مورد نحوه مدیریت و اینکه پول را برای چه چیزی اختصاص دهند، تضاد ایجاد کند.

 

  • اختلاف به خاطر انجام همه کارهای خانه توسط زن: معمولا خانم‌هایی که در بیرون از خانه نیز مشارکت مالی دارند، از طرف مقابل خود انتظار دارند که در انجام امور خانه نیز این مشارکت وجود داشته باشد. زمانی که این همکاری نباشد، اختلافات شروع می‌شود.

مدیریت مالی زن و شوهر شاغل

چگونه اختلاف مالی زن و شوهر را  به خاطر ولخرجی‌های شخصی کاهش دهیم؟

یکی از راه‌های رسیدگی به اختلاف مالی زن و شوهر آن هم به خرج‌کردن‌های شخصی، داشتن ارتباطات باز و صادقانه درباره اهداف و انتظارات مالی است. هر دو شریک باید درک روشنی از نقش‌ها و مسئولیت‌های خود در زمان کسب درآمد و مدیریت پول داشته باشند. آنها همچنین باید برای تهیه یک برنامه بودجه و مالی که اهداف و ارزش‌های مشترک آنها را منعکس می‌کند، با یکدیگر همکاری کنند.

مهم است که به یاد داشته باشید که اختلافات مالی منبع رایج استرس در روابط هستند و طبیعی است که در این مسیر اختلافات یا چالش‌هایی پدید آید. با این حال، با ارتباط خوب، احترام و تمایل به همکاری در همه زمینه‌ها از جمله در کار خانه و مخارج، زوج‌ها می توانند بر این چالش‌ها غلبه کنند و یک پایه مالی قوی برای آینده خود بسازند.

چرا عدم مشارکت در کار خانه منجر به اختلاف مالی زن و شوهر می‌شود؟

ممکن است با دیدن این عنوان حسابی متعجب شوید. همانگونه که پیش از این نیز اشاره کردیم، یکی از دلایل اختلاف بین زن و شوهر؛ به ویژه آن دسته از خانم‌هایی که فعالیت اجتماعی و درآمدزایی دارند، عدم مشارکت همسر در کار خانه است. معمولا بانوان اینگونه ابراز می‌کنند که ما نیز همانند آقا در بیرون از خانه کار می‌کنیم، اما باز هم به همان اندازه نیز باید به امور خانه برسیم و این احساس فشار و قربانی شدن را در آن‌ها به وجود می‌آورد.

وقتی صحبت از تقسیم کار خانه بین زن و شوهر به میان می‌آید، به دلایل مختلفی از جمله هنجارهای فرهنگی، ترجیحات فردی و برنامه‎های کاری، تفاوت‌ها می‎تواند ایجاد شود. در برخی موارد، نقش‌های جنسیتی سنتی ممکن است در نحوه تقسیم وظایف خانه نقش داشته باشد و زنان اغلب وظایف خانگی بیشتری را بر عهده می‌گیرند.

این تفاوت‌ها می‌تواند منجر به احساس رنجش و ناامیدی شود، به‌ویژه اگر یکی از طرفین احساس کند حجم نامتناسبی از حجم کار را به دوش می‌کشد. برای زوج ها مهم است که در مورد انتظارات خود ارتباطی باز و صادقانه داشته باشند و برای یافتن تعادلی که برای هر دو طرف کار می کند با یکدیگر همکاری کنند.

راه‌حل‌های مناسب برای حل اختلاف مالی زن و شوهر

یکی از راهبردهایی که می‌تواند برای حل اختلاف مالی زن و شوهر به خاطر عدم مشارکت در امور خانه مفید باشد، تقسیم وظایف خانه بر اساس نقاط قوت و ترجیحات هر یک از طرفین است. به عنوان مثال، اگر یکی از اعضای زندگی مشترک از پخت و پز لذت می‌برد در حالی که دیگری تمیز کردن را ترجیح می‌دهد، می‌تواند مسئولیت‌ها را بر این اساس تقسیم کند. روش دیگر ایجاد یک نمودار یا برنامه کاری مشترک است که مسئولیت‌های هر یک را مشخص و تضمین می‌کند که وظایف به طور عادلانه توزیع شده است.

همچنین مهم است که بدانیم تقسیم کار خانه ممکن است در طول زمان بر اساس تغییرات در برنامه کاری، میزان فعالیت خانواده و ترجیحات فردی تغییر کند. با حفظ انعطاف‌پذیری و مصالحه، زوج‌ها می‌توانند برای ایجاد یک محیط خانگی که برای هر دو طرف حمایت‌کننده و عادلانه باشد، با یکدیگر همکاری کنند. در اینجا چند راه حل مناسب وجود دارد که می تواند به حل اختلاف مالی زن و شوهر کمک کند:

تهیه لیست بودجه

ایجاد لیست بودجه می‌تواند به کسانی که درگیر اختلاف مالی زن و شوهر به خاطر ولخرجی و خرج کردن‌های شخصی هستند، کمک کند. آن‌ها می‌توانند درآمد و هزینه‌های خود را پیگیری کنند و اطمینان یابند که هر یک از زوجین برای خواسته‌های فرد ولخرجی نمی‌کند.

مشارکت برابر

هر دو طرف باید به نسبت مساوی در هزینه‌های زندگی بر اساس درآمد و منابع مالی خود مشارکت کنند. این می‌تواند به جلوگیری از احساس اینکه همه مسئولیت‌های مالی به همراه رسیدگی به سایر امور خانه برعهده یک نفر است، جلوگیری کند.

تخصیص مسئولیت‌های مالی

زوج ها باید مسئولیت‎های مالی را بر اساس نقاط قوت و ترجیحات زندگی خود تقسیم کنند. به عنوان مثال، یکی از افراد ممکن است هزینه‌های روزانه را مدیریت کند، در حالی که دیگری ممکن است بر سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت تمرکز داشته باشد.

به دنبال کمک حرفه‌ای باشید

اگر اختلاف مالی زن و شوهر به خاطر عدم مشارکت یکی از افراد رابطه باشد، باعث استرس و تنش قابل توجهی می‌شود. زوج‌ها ممکن است بخواهند از یک مشاور خانواده کمک بگیرند. این می تواند به زوج‌ها کمک کند تا یک برنامه مالی و زندگی متناسب با نیازها و اهداف خاص خود ایجاد و راهنمایی‌هایی را در مورد نحوه مدیریت زندگی خانوادگی و مالی خود دریافت کنند.

خلاصه اختلاف سر هزینه‌ها بین زن و شوهر

در این مطلب از سرای مشاور سعی کردیم تا درباره موضوع اختلاف مالی زن و شوهر، علیرغم مشارکت دو طرف اشاره کنیم. یکی از مهمترین دلایل اختلاف، زمانی به وجود می‌آید که مثلا خانم با توجه به اینکه بیرون از خانه فعالیت دارد، همه کارهای امور خانه را نیز باید به تنهایی به دوش بکشد، یا اینکه یک طرف همه درآمد خود را صرف خرج‌های شخصی کند.

البته این تنها مواردی است که به بیان آن‌ها پرداختیم. در حقیقت زمانی که دو طرف درک مشترکی از اهداف و اولویت‌های زندگی خود نداشته باشند و در همه امور با همه مشارکت نکنند، میزان اختلافات و تنش‌های بسیار زیاد خواهد شد. اگر شما هم در زندگی مشترک خود از چنین اختلافی رنج می‌برید، می‌توانید از گروه مشاوران مجموعه سرای مشاور به صورت تلفنی یا حضوری کمک بگیرید.
تلفن کلینیک روانشناسی

ترک-عادت-دست-در-بینی-بزرگسالان

عادت دست در بینی کردن

دلایل دست تو دماغ کردن

این عنوان کمی خنده‌دار و عجیب به نظر می‌رسد، اما ما واقعا در این مقاله قصد داریم درباره موضوع و دلایل دست تو دماغ کردن صحبت کنیم. اینکه برخی اوقات برای تمیز شدن در داخل سرویس بهداشتی این کار را انجام دهیم، کاملا معمولی و طبیعی است. اما زمانی که تبدیل به یک عادت شود و مداوم در جمع یا خلوت خود، دست تو دماغ کنیم باید نگران شد و به دنبال دلایل و روش‌های درمان و ترک این عادت ناپسند بگردیم.

مثلا اگر تبدیل به عادت شود، ممکن است به بینی خود آسیب بزنیم و دچار عفونت شویم. جالب است بدانید که در مجله healthline بیان شده، طبق تحقیقی که در سال ۱۹۹۵ انجام شد ۹۱ درصد از افرادی که به پرسشنامه پاسخ دادند، همه این کار را انجام می‌دادند. دلیل اینکه هر فردی دست در بینی خود می‌کند، از هر فردی به فرد دیگری متفاوت است.

اگر شما مایلید که بیشتر درباره این موضوع و دلایل آن بدانید تا پایان مقاله از مجموعه سرای مشاور همراه ما شوید.

عارضه Rhinotillexomania یا دست تو دماغ کردن چیست؟

آیا می‌دانستید که دست زدن به بینی نوعی عارضه است که به آن رینوتیلکسومانیا گفته می‌شود؟ در این عارضه، به اندازه‌ای فرد به برداشتن بینی خود ادامه می‌دهد که در انتها باعث آسیب زدن به آن می‌شود. دست تو بینی کردن عادتی است که افراد بسیاری با آن آشنایی دارند. با این حال زمانی که به طور مداوم رخ دهد و به یک وسواس تبدیل شود، عارضه خواهد شد.

در حالیکه افراد گاهی ممکن است به خاطر عصبی بودن، اضطراب یا فشار دست در بینی خود می‌کنند، اما فرد مبتلا به رینوتیلکسومانیا احساس می‌کند که باید حتما و بدون وقفه به بینی خود دست بزند. فرد دچار این عارضه امکان دارد به خاطر اضطراب شدیدی که دارند، کارهای دیگری مثل جویدن ناخن را هم انجام دهند.

برخی از روانشناسان این را حاصل اختلالات اضطرابی و اختلال وسواس فکری و اجباری می‌دانند. نکته اینجاست زمانی دست تو دماغ کردن یک عارضه است که زمان زیادی را از فرد می‌گیرد. معمولا افراد مبتلا بارها تلاش کرده‌اند تا این عارضه را ترک کنند، اما موفق نشده‌اند. امکان دارد این عادت آنقدر تکرار شود به فرد آسیب بزند و کارهای روزانه او را مختل کند.

آیا دست زدن زیاد به بینی می تواند باعث آسیب شود؟

دست تو دماغ کردن همانند خاراندن پوست خشک و خالی کردن جوش است که نباید انجام شود، اما گاهی راهکاری برای راحتی وجود ندارد. به ندرت تخلیه بینی موجب آسیب می‌شود، اما با این حال برای افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند یا بیمار هستند، مشکلات زیر را ایجاد خواهد کرد:

 

  • ایجاد عفونت؛ ناخن‌های ما همواره میزبان میکروب‌ها و باکتری‌های ریز و درشتی است که با دست زدن به بینی، آن‌ها را به داخل بدن خود هدایت می‌کنیم.
  • افزایش بیماری‌های مخاط؛ بر اثر انتقال باکتری‌ها و گرد و غبار به داخل بینی، بیماری‌های مخاطی و ویروسی می‌تواند افزایش یابد.
  • آسیب به حفره بینی؛ یکی دیگر آسیب‌هایی که بر اثر عادت دست تو دماغ کردن به وجود می‌آید، آسیب رساندن به حفره بینی است. معمولا افرادی که دچار عارضه رینوتیلکسومانیا هستند، التهاب و تورم حفره بینی را تجربه می‌کنند.
  • خونریزی بینی؛ رگ‌های داخل بینی، خیلی ظریف هستند و با دست زدن به آن، ممکن است پاره شوند و خونریزی کنند.
  • آسیب به استخوان سپتوم بینی؛ عارضه دست تو بینی کردن به مرور زمان می‌تواند به سپتوم آسیب برساند و حتی باعث ایجاد سوراخ در آن شود.

عوارض-دست-تو-دماغ-کردن

چگونه عادت دست تو دماغ کردن را ترک کنیم؟

دست تو بینی کردن امکان دارد عادتی باشد که بعد از مدتی بخواهید آن را ترک کنید یا حداقل کاری انجام دهید که بدون دلیل و به خاطر سرگرمی به سمت بینی خود نروید. کلید توقف این کار، یافتن دلایل و جایگزین‌هایی است که شما را از انجام آن باز می‌دارند. شاید این تکنیک‌ها به شما کمک کنند:

 

  • دنبال دلیل آن باشید؛ مثلا اگر دلیل اینکه به خاطر خشکی، مجبور می‌شوید که مداوم دست در بینی خود کنید. این مشکل را می‌توانید با خریداری یک مرطوب‌کننده از بین ببرید یا اینکه مداوم آن را با نمک بشویید. شستشوی مداوم به ویژه در فصل‌هایی که آلرژی تشدید می‌شود، کمک‌کننده است.
  • مشغول کردن دست؛ افرادی که از عارضه دست تو دماغ کردن یا همان رینوتیلکسومانیا رنج می‌برند، یکی از راهکارها مشغول نگه داشتن دست‌هایشان است. استفاده از ابزارهایی مانند فیجت اسپینر می‌تواند به ترک عادت کمک کند.
  • رفتار درمانی؛ یکی دیگر از راه‌حل‌ها و تکنیک‌ها، کمک گرفتن از رفتار درمانگر است. این افراد کمک می‌کنند تا فرد روی عادات مثبت متمرکز شود. یک رفتاردرمانگر همواره با بررسی رفتارهای افراد تلاش می‌کند تا علت پشت پرده دست زدن به بینی را کشف کند. اگر هم این عارضه به صورت ناگهانی ایجاد شده باشد، تلاش می‌کند تا محرک آن را بیابد.
  • استفاده از دارو؛ هر چند که درمان قطعی برای عارضه دست تو دماغ کردن یا رینوتیلکسومانیا وجود ندارد، با این حال اگر تشخیص داده شود که ناشی از اختلال اضطرابی یا OCD باشد، استفاده از داروهای مختص آن‌ها می‌تواند به کاهش علائم یا حتی ترک کامل این عادت کمک کند.
  • کاهش استرس؛ اگر دلیل دست زدن زیاد به بینی، استرس است، انجام کارهایی مثل ورزش کردن به طور منظم باعث توقف آن می‌شود.
  • اگر بیماری آلرژی دارید، می‌توانید در اسرع وقت برای درمان اقدام کنید تا پیش از زمانی که تبدیل به عادت شود. حتما به شرایط بینی خود رسیدگی کنید و از هیدراته کردن آن نیز غافل نشوید.
  • از محافظ انگشت استفاده کنید؛ پیش از آنکه سریعا تصمیم بگیرید و دست را به سمت بینی ببرید، این محافظ انگشت مانع از انجام آن می‌شود. تا زمانی که از ترک عادت خود مطمئن نشدید، از این تکنیک استفاده کنید.
  • اگر پزشک شما تشخیص دهد که به خاطر اضطراب دچار چنین حالتی می‌شوید، می‌توانید با ایجاد آرامش خود را از این کار باز دارید. مثلا زمانی که شدیدا مضطرب و نگران شدید، با گوش دادن به موسیقی محیط آرامی را برای خود ایجاد کنید. دم و بازدم عمیق را تمرین کنید و از توپ استرس برای مشغول کردن دستان خود استفاده کنید.

چگونه کودکان را از دست تو دماغ کردن باز داریم؟

معمولا کودکان به دست زدن بینی شهرت دارند. شاید آن‌ها در سنین پایین ندانند که انجام این کار بهداشتی نیست و مستقیما انگشتان خود را به داخل بینی ببرند. اما گاهی اوقات این عمل برای کودکان کنجکاو و بی حوصله یک فعالیت محسوب می‌شود. این حرکت  به ندرت مشکل ایجاد می‌کند، اما شما به عنوان والدین باید به فرزند خود آموزش دهید تا به بینی خود دست نزنند. مثلا:

  • توجه کودک را به رفتار او جلب کنید و با آرامش به او بگویید که چگونه به حفره بینی خود آسیب می‌زند.
  • یک جایگزین فوری به او ارائه دهید. اگر در اطراف او دستمال کاغذی است به او بگویید که می‌تواند برای تمیز کردن بینی خود از آن استفاده کند. بلافاصله او را دستشویی ببرید و دستانش را بشویید.
  • به کودک خود توضیح دهید که انگشتانش برای بینی او نیست و برای انجام کارهای مهمتری پدید آمده‌اند. همچنین به آن‌ها توضیح دهید که با انجام این کار هم خود و هم دیگران را می‌تواند بیمار کند.
  • مداوم به فرزند خود دلایلی را که نباید اقدام به دست تو بینی کردن کنند، توضیح دهید.

مشاوره دست تو دماغ کردن

دست تو بینی کردن شاید یک امر طبیعی باشد، اما زمانی که تبدیل به عادت شود می‌تواند مشکلات احتمالی مثل اختلال در انجام فعالیت‌های روزانه ایجاد کند. با مطالعه درباره این موضوع متوجه شدیم که گاهی اوقات به خاطر عوامل و محرک‌های بیرونی مثل اضطراب است که افراد دست به چنین کاری می‌زنند.

در صورتی که فردی را در خانواده دارید که دچار عارضه رینوتیلکسومانیا شده، می‌توانید برای متوقف کردن این عادت از روان درمانگران حرفه‌ای سرای مشاور کمک بگیرید. این مجموعه به ارائه مشاوره تلفنی و حضوری آماده به کمک به شماست.

تلفن کلینیک روانشناسی

آسیب روانی مادر

مادرم مشکل روانی دارد

یکی از مهم‌ترین روابطی که انسان‌ها دارند، رابطه با مادر است. مادران قلب خانه هستند و روان پریشی آن‌ها می‌تواند به ضرر تمامی اعضای خانواده تمام شود. متاسفانه برخی از مادران به دلیل این که وضعیت‌های غیر متعارف را پشت سر گذاشته‌اند، به انواع بیماری‌های روانی دچار شده‌اند. به همین دلیل کمی که پای درد و دل فرزندان چنین مادرهایی بنشینیم، متوجه می‌شویم که این بیماری در مادر تا چه حد بر روی فرزند تاثیر گذاشته است.

اگر شما هم از رفتار سمی و مشکل روانی مادر به ستوه آمده‌اید و اگر از خشم او می‌ترسید، با ما در سرای مشاور همراه باشید تا در مورد انواع بیماری‌های روانی شایع در مادران و راه حل برطرف کردن آن‌ها، آشنا شوید.

چرا سلامت روان مادر مهم است؟

قبل از این که وارد مباحث اصلی شویم، می‌خواهیم بدانیم که اصلا سلامت روان در مادران چیست. به طور کلی، سلامت روان به وضعیتی گفته می‌شود که روان یک فرد از هر نظر آسوده و سالم باشد. ما در طول زندگی با مشکلات مختلفی رو به رو می‌شویم که در صورت عدم وجود سلامت روان، این مشکلات ما را از پا در می‌آورند. همچنین نبود سلامت روان باعث می‌شود که استرس مدیریت نشود و ارتباطات ما با دیگران هم سخت شوند. با توجه به اینکه نقش مادر فوق‌العاده مهم و حیاتی در تربیت فرزندان است، نمی‌توان از کنار مشکل روانی مادر به آسودگی گذشت و باید تحت درمان موثر قرار گیرد.

عوامل به وجود آورنده مشکل روانی مادر

برای این که بتوانیم مشکلات روانی مادر را برطرف کنیم، اول از همه باید ریشه‌ی این مشکلات و عوامل سازنده این مشکلات را پیدا کنیم. عواملی که در ادامه آمده‌اند، عمده‌ترین دلایل هستند:

  • تجربیات ناگوار در زندگی
  • ضربه‌های عاطفی
  • مرگ عزیزان
  • عوامل ژنتیکی
  • تغییر ناگهانی فعالیت نورون‌های مغزی

داشتن مادر روانی چه تاثیری در روابط شما می گذارد؟

همه ما می‌دانیم که اگر رابطه فرزند با والدین خود رابطه‌ای صحیح نباشد، همه ضرر می‌کنند. یعنی هم والدین و هم فرزندان و تمامی اعضای خانواده، با ناهنجاری‌هایی رو‌به‌رو می‌شوند. بدیهی است که وجود مادر روانی در قلب خانه بنیان خانواده را سست می‌کند. زمانی که مشکل روانی مادر غیر قابل کنترل باشد و او از این مشکل رنج ببرد و نتواند به خوبی خانه را مدیریت کند، ممکن است فرزندان هم در زندگی آینده خود دچار مشکلات متعددی شوند. اگر شما فرزندی هستید که نمی‌داند چگونه با رفتارهای سمی مادرش رفتار کند، به مقاله «با پدر و مادر بد چه کنیم» مراجعه کنید. وجود مادر سمی باعث می‌شود که فرزندان موقعیت‌های زیر را تجربه کنند:

  • فرزندان احساس ندامت، شرم یا گناه دارند و فکر می‌کنند که به اندازه کافی رشد نداشته‌اند.
  • فرزندان فکر می‌کنند که آنقدر که باید، خوب نیستند.
  • ارتباطات اجتماعی فرزندان و پدر خانواده با دیگران تضعیف می‌شود.
  • اعضای خانواده مدام حس بی ارزشی دارند.
  • کنترل خانواده سخت می‌شود.
  • ممکن است اعضای خانواده نیز به بیماری‌های روان یا آسیب‌های اجتماعی، دچار شوند.

البته مادر سمی با وجود این که باعث می‌شود خانواده سست شود، اما در مواقعی هم تاثیرات مثبت را بر روی فرزند خود می‌گذارد. البته چنین تاثیراتی نادر هستند اما چنین نیست که اصلا وجود نداشته باشند:

  1. فرد با دیگران خوب رفتار می‌کند.
  2. صبر فرد در مواجهه با افراد بداخلاق و عنق، بیشتر می‌شود.
  3. به دیگران توجه و برخی از مشکلات آن‌ها را درک می‌کند.

نکته: همواره به یاد داشته باشید که اغلب مادران برای این که سلامت روان خود را به دست بیاورند، به کمک مشاور نیاز دارند. مشاورانی با تجربه، آموزش‌دیده و زبده که عامل هر مشکل را شناسایی کرده و سپس با ارائه بهترین راه حل‌ها، این مشکل را برطرف می‌کنند. شما می‌توانید جهت رزرو وقت مشاوره با ما در سرای مشاور در تماس باشید.

افسردگی مادر

نکات مهم برای درمان مشکل روانی مادر

این که شما بتوانید بیماری‌های خود یا اعضای خانواده را شناسایی کرده و سلامت روان را به روح ‌خود و آن‌ها هدیه کنید، از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است؛‌ بنابراین، لازم است که با روش‌های درمان مشکلات روانی مادر آشنایی داشته باشید و در صورت لزوم، آن‌ها را به کار ببندید.

در واقع، با به وجود آوردن یک سری تحولات ساده در زندگی روزمره و در رفتار خود می‌توانید شدت مشکلات روانی را به طور کامل از بین ببرید و زندگی سالم‌تری را تجربه کنید. ما در ادامه برخی از نکاتی که باعث می‌شوند مادران سلامت روان خود را به دست آورند را برای شما ذکر کردیم. چه شما در نقش مادر باشید یا فرزند، توجه به این نکات به شما کمک می‌کند:

  1. احساسات خود را بیان کنید: این که شما صحبت کنید و مشکلات خود را با افرادی که می‌دانید گوش شنوای خوبی دارند در میان بگذارید، باعث سبک‌تر شدن شما می‌شود. در این شرایط است که مقابله با وضعیت دشوار هم آسان می‌شود.
  2. فعال باشید: اگر به دنبال این هستید که سلامت روانی خود را باز گردانید، لازم است که فعالیت بدنی داشته باشید. در حقیقت با فعالیت‌های بدنی، فکر شما از مشغولیت‌های نابجا رها شده و بهبود پیدا می‌کند. همچنین، افزایش تمرکز و بهبود اعتماد به نفس هم با این گونه از فعالیت‌ها عاید شما می‌شوند.
  3. رژیم غذایی خوبی داشته باشید: دیگر تاکنون همه ما می‌دانیم که ذهن باید با استفاده از غذا رشد کند. حال اگر غذای خوبی برای ذهن در نظر گرفته نشود، چگونه ذهن سالم باشد؟ یکی از راهکارهای افزایش تحمل مشکل روانی مادر، خوردن غذاهای مناسب است. یک رژیم غذایی سالم علاوه بر این که باعث می‌شود روان شما سالم شود، از نظر فیزیکی نیز بدن شما را رشد می‌دهد.
  4. با دیگران ارتباط برقرار کنید: همواره سعی کنید خود را از تنهایی برهانید و با دیگران در ارتباط باشید. این ارتباط هم معلومات شما را افزایش می‌دهد، هم قدرت کلامی شما را بهتر می‌کند و هم احساس خوبی به شما می‌دهد. ضمن این که مغزتان هم استراحت کرده و پویاتر می‌شود.‌ پس از ارتباط با دیگران غافل شوید.
  5. مهارت‌های خود را مورد استفاده قرار دهید: اکثر افراد با استفاده از مهارت‌های خود، لذت می‌برند و این لذت بردن باعث می‌شود که ذهن بر مشکلاتی که پیش آمده است غلبه کند. این که شما با مهارت خود کاری کنید و چیزی بسازید و این که این هنر را به دیگران نمایش دهید، احساس اعتماد به نفس را در شما تقویت می‌کند.
  6. استراحت کنید: بسیاری از خانم‌ها به دلیل این که کارهای زیادی در خانه یا در محل کار دارند دچار اضطراب شده و استراحت کردن را به کل فراموش می‌کنند. تغییر دادن وضعیت و استراحت کردن، می‌تواند تمرکز شما بر انجام کارها را افزایش دهد. برای مثال اگر در خانه هستید و از تمیز کردن خانه خسته شده‌اید، می‌توانید دقایقی را روی مبل دراز بکشید و چشمان خود را روی هم بگذارید. تفریح و گردش هم استراحت مغز را افزایش می‌دهند. شما باید به خودتان وقت بدهید تا اضطرابتان تخلیه شود.
  7. به خودتان ایمان داشته باشید: داشتن اعتماد به نفس باعث می‌شود که یک فرد خود را باور کند، توانایی‌های خود را بشناسد و با استفاده از این توانایی‌ها در مسیر موفقیت حرکت کند. چه بسا افرادی که به دلیل نداشتن عزت نفس دچار انحرافات زندگی می‌شوند و در نهایت هم به انواع و اقسام بیماری‌های روانی تماس پیدا می‌کنند.
  8. کمک بخواهید: اگر می‌دانید که در طول روز یا در طول زندگی کارهایی را بر عهده دارید که نمی‌توانید از پس آن‌ها بر بیایید، بهتر است از دیگران کمک بگیرید. برای مثال مادران در انجام امور منزل می‌توانند از فرزندان خود به خصوص فرزندان دختر کمک بگیرند. در این صورت، نظم بر تمامی امور شما حاکم می‌شود و در نهایت احساس خوبی را به شما می‌دهد. احساسی مثبت و سازنده که رشد و پیشرفت را هم به دنبال دارد!

مراجعه به مشاوره خانواده برای درمان مشکل روانی مادر

همان طور که گفتیم، مادران برای برطرف کردن مشکلات و اختلالات روانی خود به مشاوره نیاز دارند. مشاوران اغلب با بررسی جنبه‌های عاطفی، روانی و روحی یک واقعه راه حل‌های مناسب را ارائه می‌کنند. این مشاور ابتدا با پرسیدن سوالات مختلف از یک فرد بیمار، او را به تشخیص بهتر ماجرا مجبور می‌کند و در نهایت ذهن مخاطب خود را با حرفه کلام تحت تاثیر قرار می‌دهد.

مشاوره گرفتن از دیگران در زندگی نوعی حمایت به حساب می‌آید. افرادی که توانایی مشاوره با اطرافیان یا دوستان خود را ندارند، می‌توانند روی خدمات ما در سرای مشاور، حساب باز کنند. وقت مشاوره را از ما دریافت کنند.

ما در این مطلب در مورد مشکلات روانی مادر و روش‌ها درمان آن با شما صحبت کردیم. افرادی که از این مشکلات رنج می‌برند، باید به روانشناسان خبره مانند سرای مشاور مراجعه کنند و اختلالات ذهنی خود را از میان بردارند. این مشاوران در بهبود زندگی شما کمک زیادی می‌کنند و با ارائه راه‌حل‌های مناسب، روان مادران را بازسازی می‌کنند.

این اختلالات، انواع مختلفی مثل افسردگی، استرس و خودکشی را در بر می‌گیرند. استفاده از راهکارهای مختلفی که مشکلات این چنینی را برطرف می‌کنند هم اکنون در میان مادران متدوال است. خوردن غذای خوب و استراحت، اسکان داشتن به خود و مواردی از این قلیل، عزت نفس را افزایش داده و سلامت روان را به دنبال دارند.
تلفن کلینیک روانشناسی

روی یکی کراش دارم چیکار کنم

روی یکی کراش دارم چیکار کنم

کراش داشتن معمولا به یک علاقه غیر عمیق اطلاق می‌شود. این احساس جالب می‌تواند همراه با شادمانی و هیجان باشد. ممکن است در طول روز به کراشتان فکر کنید و لبخند بر لبانتان بنشیند. وقتی روی کسی کراش دارید حتما برایتان مهم است بدانید که آیا این احساس دو طرفه است؟ ممکن است رفتارهای او را با خودتان زیر نظر بگیرید و با دوستانتان آن‌ها را تحلیل کنید. در بعضی شرایط ممکن است ندانید که در ادامه چه رفتاری با کراشتان باید داشته باشید.

در این مقاله با ما همراه باشید تا به شما بگوییم که چگونه بسته به شرایط با کراش خود رفتار مناسبی را در پیش بگیرید.

از رابطه با کراشتان چه هدفی را دنبال می‌کنید؟

از خودتان بپرسید که به دنبال چه هستید؟ آیا می‌خواهید با کراشتان وارد رابطه دوستی شوید؟ آیا او را برای یک رابطه کوتاه مدت در نظر دارید یا بلعکس برای آشنایی قبل از ازدواج؟ مهمترین مسئله این است که ابتدا با خودتان صادق باشید و بدانید به چه قصدی می‌خواهید ارتباطتان را با کراشتان جلو ببرید. دانستن این موضوع که احساستان چقدر منطقی است می‌تواند به شما در رسیدن به پاسخ کمک کند. اگر از لحاظ منطقی او را فردی مناسب برای رابطه نمی‌بینید ولی نمی‌توانید جلوی احساستان را بگیرید، بهتر است که به دنبال این جواب بگردید که چه چیزی در درون شما باعث این احساس شده است؟ معمولا ما به کسانی حس پیدا می‌کنیم که خواسته یا نیازی را در ما بر می‌انگیزند که خبر از مسئله‌ای حل نشده در کودکی‌مان می‌دهد. صحبت با روانشناس می‌تواند در رسیدن به پاسخ شما کمک کننده باشد.

ممکن است شما تنها به دنبال لذت کوتاه مدت باشید، در این صورت این که از لحاظ منطقی این فرد برای شما مناسب است یا خیر آنقدر مورد اهمیت نیست. البته این موضوع را نیز در نظر بگیرید که ممکن شما برای یک رابطه عمیق و طولانی مدت برنامه نداشته باشید، اما به مرور خودتان را در میان این نوع رابطه پیدا کنید.

روی یکی کراش دارم، چطور بفهمم اون چه حسی داره؟

شما هر چقدر هم بر رفتارهای او با خودتان تمرکز کنید یا به سیگنال‌ها و احساساتی که از او دریافت می‌کنید توجه کنید، تا زمانی که به طور مستقیم از زبان خودش نشنوید نمی‌توانید به درستی متوجه شوید که احساس او به شما چیست. پس بهتر است که بیش از این وقت و انرژی خود را هدر ندهید و موقعیتی برای مکالمه با او پیدا کنید. در ادامه به شما می‌گوییم که چطور می‌توانید کراشتان را در جریان احساستان قرار دهید.

روی یکی کراش دارم، چطوری رفتار کنم؟

اگر به سوال قبلی می‌توانید پاسخ دهید می‌توانید وارد مرحله بعدی شده و با کراشتان صحبت کنید. یک زمان مناسب برای برقراری رابطه با او پیدا کنید. اگر برایتان سخت است که رو در رو صحبت کنید، به او به صورت متنی یا تلفنی پیامتان را برسانید. حال که می‌دانید به چه قصدی می‌خواهید ارتباطتان را ادامه دهید با او روراست باشید و به صورت مستقیم خواسته خودتان را مطرح کنید. به طور مثال:
«من از تو خوشم اومده و دوست دارم که بتونم ارتباط بیشتری داشته باشیم، نظر تو چیه؟»

اگر کسی که رویش کراش دارید دوستتان است می‌توانید او را به بیرون دعوت کنید و در یک موقعیت مناسب خودتان را به او نزدیک کنید، البته طوری که با توجه به شناختی که از او دارید، وارد حریم شخصی‌اش نشوید. شما می‌توانید دست او را بگیرید و علاقه خود را به او ابراز کنید.

جهت اطلاعات بیشتر به مقاله نحوه پیشنهاد دادن به دختر مراجعه کنید.

کراش یعنی چه

اگر کراشم متقابل نبود، چیکار کنم؟

در نظر داشته باشید که ممکن است فرد مورد نظر احساس متقابلی به شما نداشته باشد. این موضوع هرچند ناراحت کننده است اما باید احتمالش در نظر گرفته شود. بهتر است که این رد شدن را به خودتان نگیرید و احساس بدی نسبت به خودتان پیدا نکنید. این که از طرف او رد شده‌اید ممکن است دلایل متعددی داشته باشد که ذهنتان اصلا به آن‌ها خطور نکند. در این شرایط به خودتان مسلط باشید و از او تشکر کنید که او هم متقابلا با شما روراست بوده و احساساتش را در میان گذاشته است. در این شرایط به طور معمول شاید افراد، کمی ناراحت شوند و احساس بدی پیدا کنند، اما اگر بیش از اندازه ناراحت شده‌اید یا بسیار در این موقعیت قرار می‌گیرید، بهتر است که با یک روانشناس و مشاور در این خصوص صحبت کنید. شاید در شما مشکلاتی وجود دارد که ناراحتی ناشی از رد شدن را تشدید می‌کند.

در ادامه اگر در موقعیت‌هایی قرار گرفتید که همراه با او در جایی بودید، سعی کنید که مانند قبل باشید و رفتار دوستانه‌ای را در پیش بگیرید. ممکن است فرد مقابلتان در ادامه نظرش تغییر کند و به سمتتان بیاید، اما شما به این امید ادامه ندهید. رفتار مناسب این است که فکر تغییر یا بیشتر شدن رابطه‌تان را کنترل کرده و دیگر پر و بال بیشتری به آن ندهید.

روی یه پسری کراش دارم، چیکار کنم؟

در فرهنگ ما معمولا پیشنهاد دختر به پسر امری پسندیده به نظر نمی‌آید و عرف جامعه آن را رفتار درستی نمی‌پندارد. البته با تغییر نسل به نسل بسیاری از مسائلی که به عنوان عرف در نظر گرفته می‌شده تغییر کرده است. اگر روی پسری کراش دارید این موضوع به خودتان برمی‌گردد که چگونه رفتار کنید. اگر فکر می‌کنید که پیشنهاد شما به او کار درستی است و در ادامه قرار نیست احساس بدی پیدا کنید این کار را انجام دهید. اما اگر این کار را از روی ناچاری انجام می‌دهید و احساس خوبی ندارید بهتر است که احساستان را به روش دیگری مدیریت کنید. در ابتدا بهتر است بررسی کنید که دلایل شما برای بد دانستن این موضوع چیست؟ شاید دلایل شما منطقی نباشد که در این صورت بهتر است با یک روانشناس در این خصوص صحبت کنید و شرایط پیش آمده را بررسی کنید.

سخن آخر در خصوص مدیریت کراش داشتن

مهم‌ترین چیز این است که با خودتان و طرف مقابل صادق باشید و مسائل را به سادگی و راحت پیش ببرید. پیچیده کردن مسائل یا پنهان کردن واقعیت شاید به نظر برسد که نفع بیشتری برایتان داشته باشد، اما در نهایت به ضرر خودتان تمام می‌شود. در مجموعه سرای مشاور، روانشناسان و مشاوران متعدد برای کمک به شما حاضر بوده و شما می‌توانید به راحتی از خدمات ما بهره‌مند شوید. جهت ارتباط با مجموعه با شماره‌های قرار داده شده در وب سایت تماس حاصل فرمایید.

تلفن کلینیک روانشناسی