شوهر وابسته به خانواده تعبیری است که برخی از خانمهای جوان در ارتباط با همسر خود به کار میبرند. آیا شما هم فکر میکنید شوهرتان بیش از حد با خانواده خود ارتباط دارد؟ آیا احساس میکنید خانوادهی شوهر و به خصوص مادر، در زندگی شما مداخله و نقش پررنگی دارند؟
این افکار و احساسات در صورتی که به درستی مدیریت نشود، میتواند سبب ناراحتی و ایجاد تنش میان زوجین شود. در این مقاله در خصوص نشانههای شوهر وابسته به خانواده و نحوه برخورد با آن صحبت شده است.
نشانههای شوهر وابسته
نشانههای شوهر وابسته به خانواده شامل موارد زیر است:
– او به ظاهر فرد مستقلی است، اما در واقع از لحاظ عاطفی و عقلی به خانوادهی خود و به ویژه مادر وابسته است.
– او بدون مشورت با خانوادهاش هیچ تصمیمی نمیگیرد.
– ممکن است با شما هم عقیده باشد، اما صحبتهای خانواده نظر او را تغییر میدهد.
– شوهر وابسته به خانواده از هر فرصتی برای بودن با خانوادهاش استفاده میکند.
– او دوست دارد کارها را به میل خودش یا شما انجام دهد، اما ترسش از طرد شدن توسط خانواده سبب میشود که بر اساس نظر آنها کارها و تصمیمات خود را تنظیم کند..
– اگر شوهر شما وابسته به خانواده باشد، حتی در برابر خواستهها و تصمیمهای بیمنطق آنها نیز مخالفتی از خود بروز نمیدهد.
علت وابستگی شوهر به خانواده
وابستگی شوهر به خانواده میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که بسیاری از آنها ریشه در کودکی و نحوه تربیت فرزند پسر دارد. به طور مثال وابستگی زیاد والدین به فرزندان و حمایتهای بیش از حد و یا کنترلگر بودن والدین میتواند سبب شود که به فرزندان فرصت کافی برای پیدا کردن هویت خود و رسیدن به استقلال داده نشود. موضوع عدم استقلال ذهنی قبل از ازدواج یکی از دلایل اصلی وابستگی شوهر به خانواده است.
بسیاری از افراد قبل از این که به استقلال برسند، برای ازدواج اقدام میکنند. استقلال فقط از لحاظ مالی مورد بررسی قرار نمیگیرد و جنبههای مختلفی دارد، اما متاسفانه بسیاری از خانمها و خانوادهها فقط استقلال مالی را ملاک قرار میدهند. فردی که به استقلال رسیده باشد از روی نیاز، احساس کمبود و یا مشکل تمیز بودن خانه و تهیه غذا، ازدواج نمیکند و به تنهایی هم میتواند بدون هیچ مشکلی زندگی کند و از شرایط خود خوشحال باشد. متاسفانه به دلیل فرهنگ اشتباه در کشور ما اکثر افراد قبل از این مرحله برای ازدواج اقدام میکنند که در پی آن مشکلات بسیاری نیز ایجاد میشود.
نحوهی برخورد با شوهر وابسته
شاید در برخورد با شوهر وابسته به خانواده به بنبست رسیده باشید، اما باید گفت که همیشه راهی وجود دارد که شما امتحان نکردهاید؛ پس احساس نا امیدی نکنید و به ادامه مطلب توجه کنید.
در درجهی اول اعتماد همسر خود را جلب کنید. از خانوادهاش انتقاد نکنید. مطمئن باشید در این مواقع جبههگیری آخرین و بدترین راه است. این افراد به شدت به خانوادهی خود متکی و وفادار هستند. در صورت بدگویی از آنها او از شما فاصله خواهد گرفت.
سعی کنید نسبت به خانوادهاش ابراز علاقه کنید. از آنها با احترام یاد کنید. به همسر خود پیشنهاد کنید برای هر تصمیمی با خانوادهی خود مشورت کند و پس از آن یک بار دیگر مسئله را با شما مورد بررسی قرار دهد و در مورد خوب یا بد بودن آن فکر کند. با این رویه میتوانید به شوهر وابسته به خانواده خود نشان دهید که شما نیز دلسوز او هستید.
سعی کنید زمانی که با شما وقت میگذارند و در خانه است بهترین اوقات او باشد. در خانه فضایی آرام و لذت بخش محیا کنید تا بودن در کنار شما را با هیچ چیز عوض نکند.
شما به عنوان همسر باید بتوانید مشکلات و ضعفهای شوهرتان را بدون قضاوت و ناراحتی به او نشان دهید تا با کمک یکدیگر بر مشکلات غلبه کنید. گاهی لازم است که به آرامی از مشکلاتی که اظهار نظرهای بیمورد خانوادهاش برای زندگی شما ایجاد کرده، صحبت کنید تا او متوجه شرایط پیش آمده شود. این را در نظر داشته باشید که شاید او واقعا متوجه رفتار خودش نیست. هر چیزی را به پای این نگذارید که او نسبت به شما بیمهر است و خانوادهاش اولویت بالاتری در مقایسه با شما دارد.
وابستگی مادر شوهر به پسرش
وابستگی مادر به پسر بسیار شایع است و سبب میشود زمانی که این پسر ازدواج کرد و تشکیل زندگی داد، نتواند به طور کامل مستقل شود.
ممکن است مادر شوهر یک زن تنها و بدون همسر باشد. او با سر و سامان گرفتن پسر خود این ترس را دارد که برای همیشه تنها شود. ترس از دست دادن فرزند و حامی باعث میشود سعی کند پسرش را به سمت خود جلب کند. این سندروم را از نظر علمی به آشیان خالی تعبیر میکنند.
برای مقابله با این موضوع لازم است که مادر ارتباطات اجتماعی خود را بیشتر کند و وقت خود را با سفرهای سیاحتی و زیارتی و دورههای آموزشی با استفاده از امکانات فرهنگسراها و مجموعههای فرهنگی ورزشی پر کند.
بهتر است که در برخورد با این مشکل، شما با مادر شوهر خود ارتباط خوبی برقرار کنید و با او دچار تضاد نشوید. این که شوهرتان بیش از حد به مادرش وابسته است، دلیلی بر بد بودن مادر شوهرتان نیست. یکی از فرهنگهای غلط در کشور ما این است که والدین و به خصوص زنان بعد از بچهدار شدن همه آرزوها و خواستههایشان در فرزندشان خلاصه میشود و به همین دلیل زمانی که آنها ازدواج میکنند، تحمل دوریشان را نداشته و بیش از حد متعارف از آنها توقع سر زدن داشته باشند.
مشاوره
در صورتی که نمیتوانید بر اعصاب خود مسلط باشید و راهکارهای بالا را اجرا کنید بهتر است که به یک مشاور مراجعه کرده و با او در خصوص مسائل و مشکلات خود صحبت کنید. حتی میتوانید همراه با همسرتان این جلسات را پیگیری کنید و با کمک مشاور خانواده بر مشکلات خود غلبه کنید.
در نظر داشته باشید که الزاما افرادی که مشکلات جدی دارند نیاز به کمک مشاور ندارند و بسیاری از افراد قبل از شروع مشکلات جدی و به منظور پیشگیری به مشاور یا روانشناس مراجعه میکنند. جلسات مشاوره به شما کمک میکند که به خودشناسی بالاتری برسید و بتوانید شرایط خود را بهتر درک کرده و به آن پاسخ دهید.
آموزش مهارت دوست یابی به کودکان
/در روانشناسی کودک /توسط سرای مشاورپسرم بیش از اندازه خجالتیه و در جمع خانواده و دوستان از من جدا نمیشه! دخترم براش سخته به مدرسه بره و مدام گریه میکنه! پسرم در برخورد با بچههای دیگه خیلی خشن رفتار میکنه و توی بازی اونا رو میزنه و نمیتونه دوست پیدا کنه!
بسیاری از والدین در خصوص موارد بالا و به صورت کلی آموزش مهارت دوست یابی به کودکان سوال میپرسند و نمیدانند که چگونه باید این موضوع را به آنها آموزش دهند، دریغ از این که آنها نقش بسیار مهمی در آموزش مهارت دوست یابی به فرزندشان دارند و میتوانند آنها را به سمت دوستان مناسب سوق دهند.
برخورد با کودکان در زمینههای مختلف میتواند بسیار چالش برانگیز باشد زیرا آنها به اندازه کافی شناخت ندارند و یک رفتار نادرست میتواند مشکلات عمدهای در بزرگسالی برای آنها ایجاد کند. در این مقاله در خصوص آموزش مهارت دوست یابی به کودکان و موارد مرتبط با آن صحبت شده است.
اهمیت دوست یابی در کودکان
کودک تا قبل از چهارسالگی درک زیادی نسبت به دوستی ندارد و تنها برای بازی با کودکان دیگر همراه میشود. اما داشتن دوست و تجربه روابط اجتماعی در این سنین میتواند در آینده برای دوست یابی به او کمک کند. بعد از چهارسالگی کودک کمکم مفهوم دوستی را میتواند درک کند و با کودکانی که با او اشتراکاتی دارد رابطه برقرار میکند. داشتن دوست به کودکان کمک میکند که کمتر دچار اضطراب و افسردگی شوند و سلامت روان بهتری داشته باشند. اگر کودک شما تنها یک دوست دارد از این بابت نگران نباشید زیرا تا زمانی که او بتواند با دوست خودش اوقاتی را بگذراند، مشکلی در این مورد برای او ایجاد نمیشود.
دلایل عدم موفقیت کودک در پیدا کردن دوست
این که فرزند شما به چه علت نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار کرده و برای خود دوستی انتخاب کند، بسیار مهم است و به شما کمک میکند که چه رویکردی را برای آموزش مهارت دوست یابی به او در پیش بگیرید. بعضی از دلایل عدم موفقیت کودک در این زمینه میتواند شامل موارد زیر باشد:
حساسیت بالا:
بعضی از کودکان روحیه حساسی دارند و رفتار بچههای دیگر به راحتی میتواند آنها را ناراحت کند. این موضوع سبب میشود که کودک شما به برقراری ارتباط با بچههای دیگر تمایل نشان ندهد.
خجالتی بودن:
گاهی اوقات بچهها به دلیل این که در خارج از خانواده ارتباطات اجتماعی را کمتر تجربه کردهاند، نمیتوانند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند و در کنار بچههای دیگر ساکت و خجالتی میشوند. بسیاری از والدین اظهار میکنند که فرزند آنها در خانه پر جنب و جوش است، اما در کنار افراد دیگر ساکت میشود. دلیل این موضوع این است که کودک در خانه به دلیل حمایت والدین احساس امنیت میکند، اما زمانی که والدینش در کنارش نباشند تا از او حمایت کنند، آرام و خجالتی میشود.
تهاجمی بودن:
گاهی کودک شما به دلیل رفتارهای پرخاشگرانه نمیتواند با کودکان دیگر ارتباط برقرار کند. پرخاشگری در کودکان میتواند به دلیل اضطراب ایجاد شود. معمولا بچههایی که به دلیل اضطرابشان پرخاشگری میکنند به سرعت پشیمان میشوند و خودشان هم دلیل رفتارشان را نمیدانند. از علتهای دیگر پرخاشگری میتوان به تضاد درونی اشاره کرد که کودک زمانی که بر سر دوراهی قرار میگیرد رفتار تهاجمی از خود بروز میدهد.
آموزش مهارت دوست یابی به کودکان
برای آموزش مهارت دوست یابی به کودکان از راهکارهای مختلفی میتوان استفاده کرد که در ادامه برخی از آنها را شرح میدهیم.
آموزش ارتباط با دیگران
به کودک خود آموزش دهید که چگونه میتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. به طور مثال اگر کسی به خانه شما آمد به او یاد دهید که سلام کند و یا دست بدهد. به او یاد دهید که وقتی تلفن را برداشت چه بگوید و به او فرصت دهید که موارد آموزش داده شده را تمرین کند. با او صحبت کنید و از او بخواهید که از نحوه ارتباطش با دیگران برای شما بگوید. به طور مثال از او بپرسید که روز خود را در مدرسه چطور گذرانده؟ آیا تنها بوده یا توانسته زنگ تفریح با کسی ارتباط برقرار کند. در صورتی که او تنها بوده، اشکال کار را پیدا کنید و به او کمک کنید تا بر آن فائق شود.
اجتناب از برچسب زدن
حواستان باشد که هرگز در مورد شخصیت کودکتان در جمع صحبت نکنید. به طور مثال اگر شخصی به خانه شما آمد و کودکتان نتوانست به او به درستی سلام کند نگویید که فرزند شما خجالتی است. استفاده از این برچسبها باعث تشدید حالتهای کودکتان میشود و در آینده آسیبهای بسیاری میبیند. در مثال قبلی بهتر است بگویید: “او تازه با شما آشنا شده و مدتی طول میکشد تا بهتان عادت کند.”
قرار دادن کودک در اجتماع
کودک خود را به مکانهایی ببرید تا بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. به طور مثال از همان ابتدای کودکی او را به پارک ببرید تا بتواند در کنار کودکان دیگر با وسایل بازی سرگرم شود. محافل خانوادگی نیز میتواند گزینه مناسبی باشد تا فرزند شما بتواند با همسالان خود ارتباط برقرار کند. شما همچنین میتوانید بچههای هم سن و سال او را به خانهتان دعوت کنید تا بتواند در محیط امن خانه با آنها ارتباط برقرار کند.
الگو خوب بودن
اولین کسانی که کودک از آنها الگو برداری میکند والدین هستند. سعی کنید در برخورد با دیگران رفتار مناسبی از خود بروز دهید. اگر انزوا طلب هستید و علاقهای به دوستی و ارتباط با کسی ندارید، این رفتار شما در کودک میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. اگر دوست دارید کودک شما شخصیت اجتماعی داشته باشد، شما نیز باید اجتماعی باشید.
نظارت و تشویق
اگر کودک شما در برخورد با دیگران رفتار مناسبی داشت، از او تشویق کنید. اما اگر عکس این موضوع اتفاق افتاد از او انتقاد نکنید، بلکه به او آموزش دهید که رفتار درست چگونه است. گاهی لازم است در محیطهای اجتماعی علیرغم این که از دور حواستان به کودکتان است او را به حال خود بگذارید و اگر مشکلی برای او پیش آمد، بگذارید خودش مشکل را حل کند. این موضوع به افزایش اعتماد به نفس کودکتان کمک میکند.
در نظر گرفتن شخصیت کودک
در آموزش مهارت دوست یابی به کودکان این را هم در نظر داشته باشید که بچههای مختلف شخصیتهای متفاوتی دارند. بعضی از افراد ذاتا آرام هستند، پس آنها را مجبور نکنید که شخصیت شلوغ و خیلی اجتماعی داشته باشند. سعی کنید در آموزش کودکتان توقعات معقولی بر اساس شخصیت او داشته باشید و هرگز او را با اشخاص دیگر مقایسه نکنید.
شوهر وابسته به خانواده
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاورشوهر وابسته به خانواده تعبیری است که برخی از خانمهای جوان در ارتباط با همسر خود به کار میبرند. آیا شما هم فکر میکنید شوهرتان بیش از حد با خانواده خود ارتباط دارد؟ آیا احساس میکنید خانوادهی شوهر و به خصوص مادر، در زندگی شما مداخله و نقش پررنگی دارند؟
این افکار و احساسات در صورتی که به درستی مدیریت نشود، میتواند سبب ناراحتی و ایجاد تنش میان زوجین شود. در این مقاله در خصوص نشانههای شوهر وابسته به خانواده و نحوه برخورد با آن صحبت شده است.
نشانههای شوهر وابسته
نشانههای شوهر وابسته به خانواده شامل موارد زیر است:
– او به ظاهر فرد مستقلی است، اما در واقع از لحاظ عاطفی و عقلی به خانوادهی خود و به ویژه مادر وابسته است.
– او بدون مشورت با خانوادهاش هیچ تصمیمی نمیگیرد.
– ممکن است با شما هم عقیده باشد، اما صحبتهای خانواده نظر او را تغییر میدهد.
– شوهر وابسته به خانواده از هر فرصتی برای بودن با خانوادهاش استفاده میکند.
– او دوست دارد کارها را به میل خودش یا شما انجام دهد، اما ترسش از طرد شدن توسط خانواده سبب میشود که بر اساس نظر آنها کارها و تصمیمات خود را تنظیم کند..
– اگر شوهر شما وابسته به خانواده باشد، حتی در برابر خواستهها و تصمیمهای بیمنطق آنها نیز مخالفتی از خود بروز نمیدهد.
علت وابستگی شوهر به خانواده
وابستگی شوهر به خانواده میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که بسیاری از آنها ریشه در کودکی و نحوه تربیت فرزند پسر دارد. به طور مثال وابستگی زیاد والدین به فرزندان و حمایتهای بیش از حد و یا کنترلگر بودن والدین میتواند سبب شود که به فرزندان فرصت کافی برای پیدا کردن هویت خود و رسیدن به استقلال داده نشود. موضوع عدم استقلال ذهنی قبل از ازدواج یکی از دلایل اصلی وابستگی شوهر به خانواده است.
بسیاری از افراد قبل از این که به استقلال برسند، برای ازدواج اقدام میکنند. استقلال فقط از لحاظ مالی مورد بررسی قرار نمیگیرد و جنبههای مختلفی دارد، اما متاسفانه بسیاری از خانمها و خانوادهها فقط استقلال مالی را ملاک قرار میدهند. فردی که به استقلال رسیده باشد از روی نیاز، احساس کمبود و یا مشکل تمیز بودن خانه و تهیه غذا، ازدواج نمیکند و به تنهایی هم میتواند بدون هیچ مشکلی زندگی کند و از شرایط خود خوشحال باشد. متاسفانه به دلیل فرهنگ اشتباه در کشور ما اکثر افراد قبل از این مرحله برای ازدواج اقدام میکنند که در پی آن مشکلات بسیاری نیز ایجاد میشود.
نحوهی برخورد با شوهر وابسته
شاید در برخورد با شوهر وابسته به خانواده به بنبست رسیده باشید، اما باید گفت که همیشه راهی وجود دارد که شما امتحان نکردهاید؛ پس احساس نا امیدی نکنید و به ادامه مطلب توجه کنید.
در درجهی اول اعتماد همسر خود را جلب کنید. از خانوادهاش انتقاد نکنید. مطمئن باشید در این مواقع جبههگیری آخرین و بدترین راه است. این افراد به شدت به خانوادهی خود متکی و وفادار هستند. در صورت بدگویی از آنها او از شما فاصله خواهد گرفت.
سعی کنید نسبت به خانوادهاش ابراز علاقه کنید. از آنها با احترام یاد کنید. به همسر خود پیشنهاد کنید برای هر تصمیمی با خانوادهی خود مشورت کند و پس از آن یک بار دیگر مسئله را با شما مورد بررسی قرار دهد و در مورد خوب یا بد بودن آن فکر کند. با این رویه میتوانید به شوهر وابسته به خانواده خود نشان دهید که شما نیز دلسوز او هستید.
سعی کنید زمانی که با شما وقت میگذارند و در خانه است بهترین اوقات او باشد. در خانه فضایی آرام و لذت بخش محیا کنید تا بودن در کنار شما را با هیچ چیز عوض نکند.
شما به عنوان همسر باید بتوانید مشکلات و ضعفهای شوهرتان را بدون قضاوت و ناراحتی به او نشان دهید تا با کمک یکدیگر بر مشکلات غلبه کنید. گاهی لازم است که به آرامی از مشکلاتی که اظهار نظرهای بیمورد خانوادهاش برای زندگی شما ایجاد کرده، صحبت کنید تا او متوجه شرایط پیش آمده شود. این را در نظر داشته باشید که شاید او واقعا متوجه رفتار خودش نیست. هر چیزی را به پای این نگذارید که او نسبت به شما بیمهر است و خانوادهاش اولویت بالاتری در مقایسه با شما دارد.
وابستگی مادر شوهر به پسرش
وابستگی مادر به پسر بسیار شایع است و سبب میشود زمانی که این پسر ازدواج کرد و تشکیل زندگی داد، نتواند به طور کامل مستقل شود.
ممکن است مادر شوهر یک زن تنها و بدون همسر باشد. او با سر و سامان گرفتن پسر خود این ترس را دارد که برای همیشه تنها شود. ترس از دست دادن فرزند و حامی باعث میشود سعی کند پسرش را به سمت خود جلب کند. این سندروم را از نظر علمی به آشیان خالی تعبیر میکنند.
برای مقابله با این موضوع لازم است که مادر ارتباطات اجتماعی خود را بیشتر کند و وقت خود را با سفرهای سیاحتی و زیارتی و دورههای آموزشی با استفاده از امکانات فرهنگسراها و مجموعههای فرهنگی ورزشی پر کند.
بهتر است که در برخورد با این مشکل، شما با مادر شوهر خود ارتباط خوبی برقرار کنید و با او دچار تضاد نشوید. این که شوهرتان بیش از حد به مادرش وابسته است، دلیلی بر بد بودن مادر شوهرتان نیست. یکی از فرهنگهای غلط در کشور ما این است که والدین و به خصوص زنان بعد از بچهدار شدن همه آرزوها و خواستههایشان در فرزندشان خلاصه میشود و به همین دلیل زمانی که آنها ازدواج میکنند، تحمل دوریشان را نداشته و بیش از حد متعارف از آنها توقع سر زدن داشته باشند.
مشاوره
در صورتی که نمیتوانید بر اعصاب خود مسلط باشید و راهکارهای بالا را اجرا کنید بهتر است که به یک مشاور مراجعه کرده و با او در خصوص مسائل و مشکلات خود صحبت کنید. حتی میتوانید همراه با همسرتان این جلسات را پیگیری کنید و با کمک مشاور خانواده بر مشکلات خود غلبه کنید.
در نظر داشته باشید که الزاما افرادی که مشکلات جدی دارند نیاز به کمک مشاور ندارند و بسیاری از افراد قبل از شروع مشکلات جدی و به منظور پیشگیری به مشاور یا روانشناس مراجعه میکنند. جلسات مشاوره به شما کمک میکند که به خودشناسی بالاتری برسید و بتوانید شرایط خود را بهتر درک کرده و به آن پاسخ دهید.
شخصیت حساس چیست؟
/در مشکلات فردی /توسط سرای مشاوربرخورد با افراد حساس
در برخورد با افراد حساس در ابتدا ممکن است شما او را با یک فرد خجالتی و درونگرا اشتباه بگیرید.
افراد حساس احساسات درونی خود را به سختی بروز میدهند. شما در برخورد با این افراد مواظب استفاده از کلمات باشید. موقعیتها را با لحن مناسب و کلمات به جا شفافسازی کنید.
از تنش پرهیز کنید. اگر موجب ناراحتی آنها را فراهم کرده اید. احساس ندامت و گناه کنید. جانب احترام را در رفتار با آنها نگه دارید. زیرا رفتار محترمانه برای آنها بسیار مهم است. حس مهم بودن را به آنها القا کنید.
اگر با این افراد روابط احساسی دارید بدانید که در این روابط خیلی زود دچار احساس شکست و آسیب روانی میشوند.
اگر احتیاج به انزوا و خلوت دارند مزاحم شان نشوید. از آنها به شکل صریح انتقاد نکنید، انتقادات خود را به شکل پیشنهاد در لفافه مطرح کنید.
احساسات خود را صادقانه به آنها ابراز کنید. زمانی که موضوعی را برای شما توضیح میدهند حرف شان را قطع نکنید.
افراد حساس به شدت به هنر علاقهمند هستند، پس برای صحبت با آنها موضوع مناسبی را انتخاب کنید.
اگر نمیتوانید با این افراد نازک نارنجی و زود رنج برخورد مناسب داشته باشید. هرگز به آنها نزدیک نشوید. صدمات روحی گاهی در فرد حساس جبرانناپذیر است.
ویژگی های افراد حساس
افراد حساس به صورت ژنتیکی و از لحاظ فیزیولوژیکی دچار حساسیت بیشتری نسبت به افراد دیگر هستند.
آنها ویژگیهای خاصی دارند از قبیل:
کارهایی را که ملزم به رعایت با جزئیات بالاست را به این افراد بسپارید زیراکه این افراد بسیار مسئولیتپذیر و وظیفهشناس هستند.
از لحاظ رفتاری، حرکتی و در کارهای فیزیکی نیاز به مهارت دارند. آرام و قرار ندارند و در یک جا ثابت نمیمانند. نیمکرهی راست مغز این افراد قویتر است.
نسبت به صدا، نور و بو شدیدا حساس و تحریکپذیر هستند.
درمان روحیه حساس
درمان روحیه افراد حساس به این شکل است که در مرحله ی اول باید در مهارتهای رفتاری خود تغییر ایجاد کنند. این افراد باید با خود صادق باشند و بپذیرند که نسبت به دیگران حساستر هستند.
افراد حساس بهتر است روابط اجتماعی خود را گستردهتر کنند
آنها باید دید وسیعتری نسبت به مسائل اطراف پیدا کرده و به ارزش افراد پی ببرند. بهتر است از شر انرژیهای منفی رها شوند. برای پرداختن به این کار میتوانند به ورزش روی آورده و به مشت زدن، دویدن و حتی فریاد زدن از انرژی منفی دوری کنند.
افراد حساس بهتر است روابط اجتماعی خود را گستردهتر کنند. آنها برای دور بودن از احساس زودرنجی معمولا از اجتماع فاصله میگیرند. این افراد به انزوا علاقهمند هستند، یک گزینه برای درمان روحیه حساس حضور در جمع و پرهیز از انزوا است.
آنها باید با اعتماد به نفس بیشتر به تواناییهای خود آگاهی پیدا کنند. با شناخت نقاط ضعف و قوت خود میتوانند حساسیتهای بی مورد را در خود به حداقل برسانند.
اطرافیان و نزدیکان باید به این افراد کمک کنند. تا بتوانند بر مشکلات خود فائق آیند. با رعایت برخی موارد روحیه اعتماد به نفس و مثبت اندیشی را در آنها تقویت کنند.
چگونه جزو افراد حساس نباشیم
افراد با روحیهی حساس در ابتدا درونگرا به نظر میرسند. آن ها تحت تاثیر عوامل محیطی قرار میگیرند. این افراد در برابر ناملایمات خیلی سریع از کوره در میروند.
آستانهی تحمل آنها در برابر درد بسیار پایین است
حساس بودن به شکل طبیعی خوب یا بد مطلق نیست. افراد حساس در مواجهه با بیشتر موانع و ناملایمات زندگی از خود ضعف بروز میدهند.
آنها افرادی بسیار زودرنج هستند که با بروز کوچکترین مشکل ممکن است مسیر زندگیشان منحرف شود.
برای رفتار درست با افراد حساس بهتر است روحیات و رفتار آنها را بشناسیم.
افسردگی در نوجوانان
/در روانشناسی نوجوان /توسط سرای مشاورافسردگی در نوجوانان بسیار شایع است، این مورد از افسردگی بزرگسالان متمایز نیست اما علایم آن در نوجوانان به شیوهای متفاوت بروز میکند.
ممکن است براساس برخی باورهای غلط مانند اقتضای سن و بلوغ افسردگی در نوجوانان نادیده گرفته شود و عواقب بسیار ناگواری برجای بگذارد. این بیماری اغلب از سمت والدین نادیده گرفته شده و به عواملی مانند بلوغ تعبیر میشود. والدین باید بدانند که علایم افسردگی نوجوانان دختر و پسر متفاوت است.
علایم افسردگی در نوجوانان دختر
علایم افسردگی در نوجوانان دختر جز در چند مورد تفاوت فاحشی با موارد دیگر ندارد. دختران از لحاظ عاطفی بسیار شکننده و حساس هستند. گاهی ضربههای احساسی، شکست و تغییرات هورمونی و اختلافات والدین، پذیرفته نشدن از سوی گروه دوستان باعث بروز افسردگی در دختران نوجوان میشود.
ضربههای احساسی و تغییرات هورمونی از علل بروز افسردگی در دختران است
این نشانه ها در دخترها با بروز بیخوابی، اختلال در اشتها به شکل پر اشتهایی و کم اشتهایی، تمایل به تنهایی و گوشه گیری در آنها تشدید میشود. جویدن کنارهی ناخنها و اضطراب، یکی دیگر از علایم شایع ملامت کردن خود و عدم اعتماد به نفس است. آنها از گروه دوستان خود فاصله میگیرند و تمایل رفتن به مدرسه و شرکت در فعالیتهای اجتماعی را از دست میدهند.
والدین باید علایم افسردگی در دختران را جدی بگیرند افسردگی در مراحل اولیه با گوشهگیری و انزوا و عدم علاقه به فعالیتهای روزانه اما در مراحل پیشرفته امکان خودکشی را تشدید میکند.
علایم افسردگی در نوجوانان پسر
علایم افسردگی در نوجوانان پسر نیز مشابهی نشانه های دختران است. اما تشخیص افسردگی در پسران بسیار دشوارتر است. به شکل طبیعی مردان و پسران از اعتراف به افسردگی ابا دارند. اما علایم افسردگی در پسران تقریبا تفاوت هایی نیز دارند.
تشخیص افسردگی در پسران بسیار دشوارتر است
علایم افسردگی در پسران همراه با اختلال در خواب، اختلال در غذا، علاقه به انزوا و بی تفاوتی به مسائل اطراف و روزمره، پسران در برخی مواقع علایم خشونت آمیز از خود بروز میزنند. علاوه بر احتمال به خودکشی بروز رفتارهای خشونت آمیز ممکن است نتایج غیرقابل جبرانی را به بار بیاورد. آنها سعی براین دارند که با ابراز خشونت افسردگی خود را پنهان کنند.
درمان افسردگی در نوجوانان
درمان افسردگی در نوجوانان بسیار حساس است. والدین باید در ابتدا با مراجعه به مشاور و روانشناس از بروز افسردگی مطمئن شوند. گاهی بعضی از مشکلات فیزیکی و جسمانی علایمی مانند افسردگی را به دنبال دارند که با درمان مشکل رفع میشود. برای درمان افسردگی باید به کارشناسان مخصوص مراجعه کرد. یک نکتهی مهم در درمان افسردگی نوجوانان تمایل فرد به درمان و همکاری او است. پس از اطمینان فرد برای درمان مراحل زیر را پشت سر میگذارد.
بعد از تشخیص افسردگی، باید به متخصص مراجعه کنید
در ابتدا فرد را تحت مشاوره قرار میدهند. امکان دارد این مشاوره به شکل فردی یا گروهی باشد. در برخی مواقع حضور خانواده در مشاوره الزامی است.
رفتار درمانی جزو اولین گزینههای درمان افسردگی نوجوانان است. به این شکل که با تکیه بر مشاوره الگوهای رفتاری منفی را در او تغییر میدهند.
گزینهی بعدی درمان درون فردی است. در این نوع درمان مانور بر روی مهارتهای فردی و اجتماعی شکل میگیرد. بیشترین تمرکز در این زمان بر روی برقراری روابط سالم است.
گاه که مسئله حاد باشد کارشناس به تجویز دارو روی میآورد. مصرف برخی داروها که در بهبود وضعیت نوجوان نقش مهمی را ایفا میکند. در کنار راهکارهای درمانی دیگر جوابگو است.
درمان علایم افسردگی را با روان درمانی پی میگیریم در این مرحله نوجوان به مواردی مثل احساسات، رویدادهایی که برایش ناخوشایند بوده بپردازد. بازگو کردن مسائل ناخوشایند به وی کمک میکند. از فشار روانی خود بکاهد.
در نظر داشته باشید زمانی فرد افسرده درمان میشود که تمایل به درمان داشته باشد. برای راضی کردن فرد به درمان از اعمال خشونت و رفتارهای غیر حرفهای خود داری کنید. والدین میتوانند ابتدا خود به دیدن مشاور و روانشناس رفته و طی یادگیری فرآیندی نوجوان خود را تشویق به درمان کنند.
نکته: متاسفانه بعضی از موارد افسردگی در نوجوانی منجر به خودکشی میشوند. اگر نوجوان شما نسبت به زندگی بی انگیزه است، به مرگ فکر میکند، از جمع فاصله میگیرد یا درونگراست این مسائل را جدی بگیرید. در این برهه ممکن است نوجوان افسرده دست به عمل جبران ناپذیری بزند.
روش خواستگاری رفتن
/در روانشناسی ازدواج /توسط سرای مشاورمراسم خواستگاری یکی از مهمترین مراسمهای قبل از ازدواج دختر و پسر است. امروزه خواستگاری از روش سنتی خود فاصله گرفته و به روش مدرن آن انجام میشود. البته هنوز هم خانوادههایی هستند که خواستگاری رفتن سنتی را میپسندند و همچنان به روش سنتی خواستگاری میروند. در ادامه روش خواستگاری رفتن را مورد بحث قرار خواهیم داد.
خواستگاری رفتن سنتی
در خواستگاری سنتی، انتخاب عروس از طرف خانواده داماد صورت میگیرد و خانواده دو طرف نقش اساسی و پررنگی در کل جریان معرفی و خواستگاری دارند. در این روش قبل از اینکه عروس و داماد همدیگر را ببینند و با هم آشنا شوند، خانوادهها با هم آشنا میشوند و اطلاعات و شناخت اولیه از یکدیگر را به دست میآورند. یا اینکه به واسطه آشنا بودن خانوادهها با یکدیگر از قبل، موضوع خواستگاری داماد از عروس مطرح میشود. بعد از آن، دختر و پسر در جریان امر خواستگاری قرار میگیرند و جلسهای رسمی برگزار میشود تا حرفهای لازم گفته شود و تصمیمات نهایی گرفته شود.
مشاوران ازدواج و خانواده درمانگران معتقدند که روش خواستگاری رفتن سنتی باعث زندگی زناشویی بادوامتر و پایدارتر دختر و پسر میشود.
روش خواستگاری رفتن مدرن
روش خواستگاری رفتن مدرن به این صورت است که دختر و پسر از قبل با یکدیگر آشنا شدهاند و نسبت به هم شناخت پیدا کردهاند. آنها پس از آشنایی نسبی و توافق روی معیارهای اصلی زندگی مشترک، خانواده را در جریان این آشنایی و انتخاب قرار میدهند و قرار جلسهای رسمی برای معرفی دختر و پسر به خانوادهها گذاشته میشود. مزیتی که این روش نسبت به خواستگاری رفتن سنتی دارد استقلال بیشتر عروس و داماد برای تصمیم گیری زندگی خود است. اما میتواند داری معایبی نیز مانند ایجاد حس علاقه و وابستگی دختر و پسر نسبت به هم، تصمیم گیری احساسی و هیجانی به جای تصمیم عاقلانه و بر طبق عقل و منطق و حس نادیده گرفته شدن والدین باشد.
تعیین تاریخ و زمان خواستگاری
خواستگاری رفتن باید طوری باشد که از قبل با خانواده عروس هماهنگ شده باشد تا آنها نیز فرصت کافی برای آماده شدن و پذیرایی از خواستگار و خانواده او را داشته باشند. سرزده رفتن به منزل دختر، روش خواستگاری رفتن مناسبی نیست و باعث میشود خانوادهها در معذوریت قرار گیرند و احساس راحتی نداشته باشند.
لباس مناسب و آراستگی در مراسم خواستگاری
روش خواستگاری رفتن چه سنتی باشد چه مدرن، افراد باید با ظاهری آراسته و مرتب در آن حضور پیدا کنند. بهتر است هم عروس و داماد و هم خانواده آنها شیک پوشی را رعایت کنند و لباسی رسمی برای آن روز در نظر بگیرند. لباس خواستگار بهتر است کت و شلوار باشد تا یک لباس غیر رسمی مانند تی شرت و شلوار جین. همچنین بهتر است دختران از پوشیدن لباسهای مجلسی و آرایش تند در این مراسم خودداری کنند. زیرا این طرز پوشش به دلیل اینکه هنوز شناخت کافی خانوادهها نسبت به یکدیگر شکل نگرفته است، ممکن است سوء تفاهم ایجاد کند.
چگونه با همسر شکاک برخورد کنیم؟
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاورهمسر شکاک دائما به حرفها و رفتار همسرش شک میکند و بدون دلیل منطقی و قانع کننده، نسبت به او اطمینان ندارد و بدگمان است. شکاک بودن اعتماد را از بین میبرد و باعث نابودی رابطه عاطفی و جنسی زوجها میشود. زندگی کردن با همسر شکاک دشوار است و آرامش ذهنی و روانی زوجها را به خطر میاندازد. در ادامه درباره چگونگی برخورد با همسر شکاک صحبت میکنیم.
نشانههای افراد شکاک
فرد شکاک نسبت به دیگران بی اعتماد است و با آنها برخوردی خشمگینانه و متخاصم دارد. فرد شکاک نمیتواند به همسر خود اعتماد کند و دائما این درگیری ذهنی را دارد که همسرش فردی بی وفا و خیانت کار است. همسر شکاک حتی ممکن است برای این ادعای خود مدارک و شواهد کافی و منطقی نیز نداشته باشد، اما همچنان معتقد است شریک جنسیاش به او خیانت میکند و با فرد دیگری در ارتباط است. همسر شکاک دائما در حال وارسی محیط و پیدا کردن سرنخ برای ادعای خود است. فرد شکاک معمولاً کوچکترین نشانه بی ربطی را نشانهای از خیانت شریک جنسی خود تعبیر میکند. همسر شکاک حتی نسبت به ارتباط داشتن زن یا شوهر خود با محارم آنها نیز حساس است و معمولاً از همسر خود میخواهد که با افراد نزدیکش هم ارتباط نداشته باشد. از دیگر نشانههای همسر شکاک این است که دائم سعی در کنترل رفتار دیگری دارد. همسر شکاک برای زن یا شوهر خود تعیین تکلیف میکند و اجازه نمیدهد به تنهایی از منزل خارج شود. چنین فردی نوع پوشش، رفت و آمد و ارتباط همسرش را به شدت کنترل میکند و میخواهد که همسرش مطابق با خواست و سلیقه او رفتار کند.
همسر شکاک ممکن است به خود اجازه دهد شما را زیر نظر بگیرد و تعقیب کند تا بداند به کجا میروید و با چه افرادی در ارتباط هستید. او ممکن است سر زده به محل کارتان بیاید و از این طریق بخواهد سر از کار شما در بیاورد. فرد شکاک اگر احساس کند محیط محل کار شما مناسب نیست ممکن است به شما اجازه کار کردن ندهد یا از شما درخواست کند شغلتان را عوض کنید.
زندگی با مرد شکاک
زندگی با مرد شکاک به دلیل بی اعتمادی و سوء ظنی که نسبت به همسر خود دارد بسیار دشوار است. مرد شکاک رفتار خود را ناعادلانه و افراطی نمیداند و آن را به دوست داشتن و علاقه بسیار نسبت میدهد. زندگی با مرد شکاک باعث ایجاد احساساتی مانند غم، اضطراب، افسردگی، ناامیدی و … میشود. در برخورد با مرد شکاک بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید و از دعوا و تنش بپرهیزید. سعی کنید با او گفتگو کنید و علت بی اعتمادی و شک همسرتان را جویا شوید. شما نباید رفتارهای مشکوک داشته باشد که شک همسرتان را نسبت به خودتان بیشتر کند.
برخورد با زن شکاک
زنی که شکاک است نسبت به رفت و آمد و دیر به خانه آمدن شوهرش حساس است و کوچکترین دیرکردی را نشانهای از خیانت و ارتباط با زنی دیگر تعبیر میکند. اگر زن شکاکی دارید نباید با رفتارهای خود به شکاکیت همسرتان دامن بزنید. به عنوان مثال نباید در گوشهای خلوت با تلفن همراه خود صحبت کنید یا بی خبر و بدون اطلاع تا دیروقت بیرون از خانه بمانید. هر گونه پنهان کاری باعث تشدید شکاکیت فرد و دعوا و ناراحتی میشود. بهتر است تا جایی که امکان دارد در دسترس باشید. به عنوان مثال تلفن همسرتان را بی پاسخ نگذارید و او را در جریان کارها و زمان مراجعه به خانه قرار دهید.
مشاوره دوران عقد چه فوایدی دارد؟
/در روانشناسی ازدواج /توسط سرای مشاورآغاز زندگی مشترک دختر و پسر و خانواده آنها را با چالشهای گوناگونی مواجه میکند. در دوران عقد ارتباط آنها گستردهتر میشود و نسبت به هم و خانواده یکدیگر شناخت بیشتر و عمیقتری پیدا میکنند و فرصتی مییابند تا مقدمات مراسم عروسی را فراهم کنند. مشاوره دوران عقد به زوجین کمک میکند از پس این چالشها بر بیایند و این مرحله را با آرامش و بدون استرس پشت سر بگذارند.
دعواهای دوران عقد
دوران عقد برای بسیاری افراد شیرینترین دوران زندگی محسوب میشود. زوجهای جوان سعی در ساختن خاطرات و لحظات زیبا و فراموش نشدنی کنار یکدیگر دارند و میخواهند از کنار هم بودن نهایت لذت را ببرند. اما گاهی در کنار این لحظات زیبا و به یاد ماندنی عدم تفاهم و مشکلاتی پیش میآید که ممکن است زیبایی و لذت دوران عقد را به تلخکامی تبدیل کند. هر یک از طرفین ممکن است به دلیل ابهام در حرفها یا برخوردهای متفاوت یکدیگر دچار سوءتفاهم شوند. در این صورت یک بحث و گفتگوی معمولی جای خود را به بحث و دعوا میدهد. مشاوره دوران عقد به آنها کمک میکند تا در آرامش روانی و ذهنی بتوانند فکر کنند و مسائل را در ذهن خود تجزیه و تحلیل کنند و در زمانی که هر دو آرام هستند درباره اختلاف پیش آمده با یکدیگر گفتگو کنند و ناراحتی خود را با دیگری در میان بگذارند.
لزوم مراجعه به روانشناس در دوران عقد
آغاز زندگی مشترک یکی از موقعیتهایی است که میتواند هر فردی را با چالشهای جدید و دشواری رو به رو کند. هر فردی با توجه به شخصیت خود و محیطی که در آن رشد کرده است به مسائل و مشکلات گوناگون دیدگاه متفاوتی دارد و به طور متفاوتی برخورد میکند. در این زمان به دلیل اینکه هنوز زن و مرد شناخت کامل و کافی از هم پیدا نکردهاند، ممکن است ندانند هر کدام از آنها هنگام مواجهه با مشکلات دیدگاه آنها نسبت به آن مسئله چیست، چه واکنشی نشان خواهند داد و یا از چه روشهایی برای حل مسئله استفاده میکنند. مراجعه به روانشناس در دوران عقد به زوجهای جوانی که در ابتدای راه زندگی مشترکشان هستند کمک میکنند نسبت به این موارد آگاهی پیدا کنند. روانشناس کمک خواهد کرد شناخت زوجین نسبت به خودشان و یکدیگر افزایش پیدا کند، راههای سازگارانه و ناسازگارانه برخورد با مسائل و مشکلات را در خود و دیگری تشخیص دهند و بتوانند در صورت لزوم آگاهانه و منطقی تصمیم گیری کنند.
آموزش روشهای برخورد با همسر
مشاوره دوران عقد روشهای برخورد با یکدیگر را به زوجین آموزش میدهد. زوجین در دوران عقد باید حد و مرزهای ارتباط با یکدیگر را مشخص کنند و انتظارت شأن نسبت به هم را در میان بگذارند. در دوران عقد برخورد زوجین نسبت به هم باید توأم با احترام و فراهم کردن آرامش برای دیگری باشد. دختر و پسر نباید از بیان ناراحتیهای خود خجالت بکشند. برخی افراد به جای بیان ناراحتیها به قهر کردن یا رفتار نامناسب میپردازند. با مشاوره دوران عقد آنها میتوانند یاد بگیرند هنگام ناراحتی، به جای قهر کردن و برخورد نامناسب، حرف زدن و گفتگو کردن با یکدیگر را انتخاب کنند و به جای دامن زدن بر ناراحتی، در جهت برطرف کردن آن گام بردارند.
چگونه در مورد بوی بد بدن و دهان همسر خود به او بگوییم؟
/در روانشناسی خانواده /توسط سرای مشاوربسیاری از افراد نمیدانند چطور باید به عنوان مثال با بوی بد بدن و دهان همسر خود برخورد کنند و چه رفتاری داشته باشند تا باعث آزردگی او نشود. عدم رعایت بهداشت شخصی مسئلهای است که هم در سلامتی و هم در روابط بین فردی شخص مؤثر است و میتواند زندگی زناشویی و کیفیت رابطه زن و مرد را تحت تأثیر قرار دهد. در ادامه مطلب روشهای برخورد با بوی بد بدن یا دهان همسر خود میپردازیم.
روش غیرمستقیم را امتحان کنید!
برخی افراد نمیدانند باید درباره بوی بد بدن یا دهان همسر خود به آنها بگویند یا خیر. آنها ممکن است به دلیل خجالت کشیدن، یا به خاطر اینکه مبادا همسرشان ناراحت شود آن را بیان نکنند اما واقعاً از بوی بد بدن و دهان همسر خود به ویژه هنگام ارتباط جنسی رنج بکشند. به مرور زمان ممکن است رابطه آنها به خاطر همین موضوع سرد شود و فرد تمایل خود را برای ارتباط صمیمی و نزدیک با همسر خود از دست بدهد. زوجهایی که به تازگی زندگی خود را شروع کردهاند بهتر است ابتدا در مورد بوی بد بدن و دهان همسر خود روش غیرمستقیم را انتخاب کنند و از تذکر مستقیم بپرهیزند. زیرا در ابتدای رابطه افراد نسبت به حرفها و گفتههای یکدیگر حساس هستند و گفتن مستقیم آن ممکن است موجب دلخوری و ناراحتی شود. به جای تذکر مستقیم میتوانید برای او عطر هدیه بگیرید و به او بگویید دوست دارید هنگامی که با او هستید این عطر را بزند. همچنین میتوانید یک سبد هدیه لوازم بهداشتی شامل عطر، اسپری، مسواک و خمیردندان، شامپو بدن، خوشبوکننده دهان و … برایش تهیه کنید و به او کادو بدهید. در این صورت نه تنها موجب دلخوری و ناراحتی همسرتان نمیشود، بلکه رعایت بهداشت نیز برایش اهمیت پیدا میکند و نسبت به آن ترغیب میشود.
از رویکرد مستقیم استفاده کنید!
برخی افراد ممکن است پیامهای غیرمستقیم را درک نکنند و متوجه منظور نهفته در آن نشوند. در این مواقع باید از پیامهای مستقیم استفاده کنید و درباره بوی بد بدن و دهان همسر خود با او به صحبت و گفتگو بپردازید. البته انتقاد و صحبت درباره ویژگیهای منفی همسر، آدابی دارد که حتماً باید به آن دقت کرد تا منجر به تحقیر فرد مقابل نشود. در ابتدا شما باید به زمان مناسب مطرح کردن این موضوع دقت کنید. زمانی را برای عنوان کردن بوی بد بدن و دهان همسر خود انتخاب کنید که هر دوی شما در آرامش هستید و حوصله کافی برای حرف زدن دارید. بهتر است قبل از صحبت درباره بوی بد بدن و دهان همسر خود، ویژگیهای مثبت او را بیان و برای خوبیهایش از او تشکر کنید. در این صورت هم به همسرتان عزت نفس دادهاید و هم مقاومت او را در پذیرش جنبه منفی خود پایین میآورید. بنابراین همسرتان متوجه خواهد شد نه تنها شما فقط جنبههای منفی وجود او را نمیبینید، بلکه به او احترام نیز میگذارید. سپس درباره اینکه بوی بد بدن و دهان همسر افراد ممکن است به رابطه زناشویی و رابطه کاری آنها صدمه بزند صحبت کنید و او را متوجه این قضیه کنید که دوست ندارید این اتفاق برای او و زندگیتان بیفتد. بدین ترتیب همسرتان با کمترین دلخوری آن را میپذیرد و سعی در برطرف کردن بوی بد بدن و دهان خود خواهد کرد.
خیانت اینترنتی زن و شوهر، خیانتی با پس زمینه روابط جنسی!
/در خیانت همسر /توسط سرای مشاورصادق و فریده یک سالی هست که با هم عقد کردهاند، چند وقتی است که فریده نسبت به رفتارهای صادق مشکوک شده؛ فریده میگوید که قبلا همسرم اشتیاق داشت پیش من باشد، اما این روزها چندان میلی به کنار هم بودن ندارد. هر وقت هم که خانه ما میآید سرش توی گوشی است و وقتی ازش میپرسم «داری چکار میکنی؟ میگه: هیچی!» اما خیلی هم هیچی نیست؛ چون چند وقت پیش که از او خواستم تا چند لحظه گوشی خودش را به من بدهد برای گرفتن عکس، دیدم از طرف یک دختر پیامی آمد که «دوستت دارم عزیزم!» وقتی به همسرم این پیام را نشان دادم، گفت: «من نمیشناسمش! پاکش کن، توی یکی از این گروههای تلگرامی بودم احتمالا از اونجا اومده پیام داده!» حالا بعد از یکسال دنبال کارهای طلاق هستیم، چون همسرم با دختر دیگری که در تلگرام با او آشنا شده ارتباط دارد و بعد از کلی بحث و جنجال و مشاوره، حالا به این نتیجه رسیدیم که «ما به درد هم نمیخوریم!»
روایت بالا، داستان یکی از افرادی است که برای مشاوره درباره خیانت اینترنتی زن و شوهر به مرکز مشاوره ما مراجعه کردند. با گسترش تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی، امروزه دسترسی به انسانها و افراد مختلف راحتتر شده است، علیرغم همه فواید اینترنت، ابزارها و شبکههای اجتماعی متاسفانه برخی افراد بیتوجه به استفاده صحیح از این ابزار، تیشه به ریشه زندگی خود میزنند، از نمونه خیانتهای اینترنتی که در بالا به آن اشاره شد موارد فراوانی وجود دارد، حتی خیانت زن به شوهر. برهمین اساس آمار خیانت روز به روز بیشتر میشود؛ حالا در این شرایط چه باید کرد؟
خیانت اینترنتی چیست؟
گرچه در گذشته خیانت همسران به یکدیگر از جنس دیگری بود، اما خیانت اینترنتی زن و شوهر، بروز نوعی از رفتار صمیمانه میانه افراد است که بیشتر با هدف میل جنسی صورت میگیرد و امروزه به سایبرسکس نیز شناخته میشود؛ گرچه در بیشتر مواقع این روابط به سکس نیز ختم نمیشود اما آسیب خود را روی زندگی همسران خواهد گذاشت.
چرا افراد به سمت خیانت سوق پیدا میکنند؟
خیانت در نتیجه ایجاد برخی زمینهها در افراد به وجود میآید که مهمترین آن بحران در روابط زناشویی است. بسیاری از زن و شوهرها به دلیل عدم درک احساسات یکدیگر، در روابط خود دچار اختلال شده و بعد از مدتی، دلزدگی میان آنها به وجود میآید. با این وجود نمیتوان گفت تنها دلیل خیانت، روابط نامناسب زن و شوهر است، بلکه در برخی مواقع ما شاهد بروز برخی اختلالات رفتاری، روانی و روحی در افراد هستیم که به این سمت تمایل پیدا میکنند. احساس افسردگی، احساس عدم آزادی یا عدم استقلال، عدم رضایت از رابطه جنسی، داشتن زمینه بیماری جنسی در فرد، تمایل به کسب تجربه تازه، تمایل به بیشتر لذت بردن و مواردی از این قبیل همه میتواند زمینهساز خیانت در روابط زناشویی باشد.
راهکار مقابله با خیانت اینترنتی در رابطه زناشویی
بیتردید وقتی پای خیانت اینترنتی به یک زندگی باز میشود، تصمیمگیری سخت و دشوار میشود با این حال در بسیاری از موارد میتوان با انجام مشاوره به حل این مشکل پرداخت. همراهی و گفتگوی میان زن و شوهر نیز در این امر موثر است. زن و شوهر باید با هم گفتگو کنند و شرایط خود را برای هم بازگو کنند، از همسرتان بخواهید به صحبتهای شما گوش دهد، به او بگویید از نظر شما چه چیزهایی خیانت به حساب میآید؛ شاید انجام یک گفتگو در یک گروه تلگرامی که تعدادی دختر در آن هستند و گپ و گفت و شوخی با آنها از نظر شما خیانت به حساب میآید از نظر همسر شما هرگز خیانت اینترنتی به حساب نیاید. بنابراین باید شفاف اینگونه مسائل را با همسرتان در میان بگذارید. از سویی دیگر از همسرتان بخواهید برای شما از خواستهها و نیازهایش بگوید، شاید این شما باشید که اشتباه میکنید؛ پیشنهاد میکنیم اگر دچار چنین مشکلاتی شدید حتما به یک مرکز مشاوره مراجعه کنید.
چرا کودکان دزدی می کنند؟
/در روانشناسی نوجوان /توسط سرای مشاورکودکان ۴ سال و کوچکتر ممکن است درک نکنند که چیزهایی را که به آنها تعلق ندارند نبایستی بردارند؛ اما در زمانیکه کودک ۵ یا ۶ ساله است، می فهمید که چه چیزی درست است و چه چیزی اشتباه است. اکثر بچه های مدرسه ای می دانند که خرید چیزی بدون پرداخت هزینه امکان پذیر نیست.
دزدی در کودکان به این صورت است که برخی از بچه ها کنترلی بر روی خود ندارند. آنها وقتی چیزی را می بینند و از آن خوششان می آید به سمتش می روند و فکر نمی کنند که باید آن چیز را بخرند یا حداقل آن را قرض بگیرند. بچه هایی که در حال رشد هستند به صورت معمول در این مورد خود را کنترل می کنند اما بعضی از بچه ها ممکن است نیاز به کمک اضافی برای یادگیری کنترل کردن خود داشته باشند.
علت دزدی در کودکان:
برخی از کودکانی که سرقت می کنند، ممکن است خانواده آنها این کار را انجام دهند و به آنها یاد داده و بنابراین کودک جرأت این دزدی را پیدا می کنند. برخی نیز این تفکر را دارند که با دزدی و داشتن برخی چیزها خانواده و دوستانشان آنها را بیشتر دوست دارند و به آنها توجه بیشتری می کنند.
برخی از کودکان دزدی می کنند زیرا احساس می کنند که باید چیزهایی که در زندگی ندارند مثل خوردن برخی غذاها و یا داشتن برخی لباس ها و … را حتما تجربه کنند. بنابراین اگر دوستان آنها این موارد را داشته باشند کودک عصبانی و غمگین می شود و یا حسادت می ورزد بنابراین شروع به دزدی کردن خواهد کرد. برخی هستند که احساس ناخوشایندی از زندگی و نادیده گرفته شدن دارند که بیشتر برای کودکان طلاق این اتفاق رخ می دهد و حسادت نسبت به کودکان دیگر در آنها موج می زند.
کودکانی هستند که به قوانین اهمیت نمی دهند. آنها دزدی می کنند، زیرا فکر می کنند که می توانند این کار را انجام دهند. آنها ممکن است معتقد باشند که سزاوار داشتن کالاهای سرقت شده هستند. اما بچه ها باید قوانین احترام و حقوق به دیگران را بیاموزند.
برخورد با دزدی در کودکان:
بچه هایی که گرفتار می شوند و والدین و جامعه متوجه دزدی آنها می شوند، واقعا خجالت می کشند. سپس آنها ممکن است شرمنده شوند زیرا آنها در خانواده جایگاه بدی را برای خود احساس می کنند. ممکن است احساس کنند هیچ کس دیگر به آنها اعتماد نمی کند و ممکن است احساس احمقانه و نگرانی داشته باشند اگر به زندان بروند چه؟ چه می شود اگر معلم مورد علاقه متوجه شود او دزدی کرده است؟ اگر دوستان خود را از دست بدهند چه می شود؟ بنابراین باید سعی کنید این احساس ها را در او کاهش دهید.
درمان دزدی در کودکان:
اگر شما کودکی را که دزدی کرده می شناسید، نباید او را سرزنش کنید. شما می توانید به کودک بگویید که سرقت اشتباه است و یا شما در مورد او نگران هستید، اما او ممکن است خشمگین شود. ایده خوبی دیگر این است که به والدین، معلم، مشاور یا دیگر بزرگسالانی که به آنها اعتماد دارید بگویید. سپس آن را به بزرگسالان بسپارید تا تصمیم بگیرند که چگونه وضعیت را کنترل کنند. والدین باید سعی کنند به روانشناس و مشاور کودک مراجعه کنند تا آنها با روش های متفاوت دیگر که شخصیت کودک را زیر سوال نبرد به او کمک کنند. نباید بگذارید سرقت به عنوان یک عادت تبدیل شود.