مقالات مشاوره شغلی مرکز مشاوره تلفنی سرای مشاور

فرسودگی شغلی چیست؟ نشانه‌ها و روش‌های درمان آن

فرسودگی شغلی از نظر سازمان بهداشت جهانی یک پدیده نو است که زندگی افراد را تحت تاثیر قرار داده است. سبک زندگی استرس‌زا و شیوه‌های مدرن باعث شده تا برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصی دشوار شود. این اتفاق ممکن است برای هر فردی در هر مقطعی از زندگی رخ دهد و ناشی از درگیر شدن بیش از حد با شغل است که فرد بعد از مدتی نمی‌تواند از پس کارهای زندگی روزمره برآید.

هرچند که تاکنون فرسودگی شغلی به عنوان یک اختلال از نظر علم روانشناسی شناخته نشده، اما می‌تواند تاثیرات مخرب و نگران‌کننده‌ای روی روان و حتی سلامتی جسمی فرد داشته باشد. به زبان ساده فرسودگی حاصل از کار زیاد باعث می‌شود تا میزان بهره‌وری فرد کاهش یابد، انرژی او تحلیل رود و دچار افسردگی و ناامیدی شود. عواقب آن نیز روی رفتار و زندگی شخصی، اجتماعی و ارتباطات او تاثیر بگذارد. در ادامه همراه ما در سرای مشاور شوید تا روی موضوع فرسودگی کاری و شغلی عمیق‌تر شویم.

تعریف فرسودگی شغلی

زمانی که فرد یک موقعیت استرس‌زا را برای ساعات و روزهای طولانی تجربه می‌کند، فرسودگی شغلی رخ می‌دهد. این حالتی از فرسودگی عاطفی و جسمی است که با علائمی مثل خستگی مداوم، خالی بودن و عدم توانایی در انجام کارهای روزمره بروز می‌یابد. اگر به این حالت‌ها توجهی نشود، در طولانی‌مدت ممکن است با علامت‌های فیزیکی، جسمی و ذهنی نیز نشان داده شود.

نشانه های فرسودگی کاری

شناخت نشانه های فرسودگی شغلی به شما کمک می‌کند تا آگاه شوید استرس و فشاری را که تجربه می‌کنید تاثیر منفی روی جسم شما می‌گذارد یا خیر. این نشانه‌ها عبارتند از:

  • مشکلات گوارشی
  • فشار خون بالا
  • عملکرد ضعیف سیستم ایمنی که موجب می‌شود تا در برابر هر عامل بیرونی سریعا بدن شما واکنش نشان دهد و بیمار شوید.
  • سردردهای مکرر
  • مشکلات مرتبط با خواب
  • مسائل مربوط به تمرکز
  • حالت افسردگی
  • احساس بی‌ارزشی
  • از دست دادن علاقه یا لذت
  • افکار خودکشی
  • خستگی مزمن
  • داشتن دیدگاه و افکار منفی
  • به تعویق انداختن کارها و درخواست زمان بیشتر برای انجام آن‌ها
  • احساس تردید نسبت به توانایی‌های خود
  • احساس غرق‌شدگی

آگاهی از اینکه فرسودگی شغلی ناشی از استرس مزمن چه تاثیری روی جسم و روح ما می‌گذارد، می‌تواند قدمی مثبت برای تغییر و درمان این حالت باشد. مثلا به‌خاطر استرس مزمن ناشی از کار فرد به مرور ممکن است اشتهای خود را از دست بدهد و مداوم سطح انرژی پایین را تجربه کند. اگر هم‌اکنون شاغل هستید و با استرس پنهانی دست‌وپنجه نرم می‌کنید و علائم بیان شده در بالا را در خود احساس می‌کنید، امکان دارد دچار فرسودگی ناشی از کار شده باشید.

بروز کارزدگی یا فرسودگی شغلی چه دلایلی دارد؟

بروز کارزدگی یا فرسودگی کاری ممکن است به دلایل زیر رخ دهد:

حجم کار بیش از حد

زمانی که حجم کار بیش از توانایی فرد است، امکان بروز فرسودگی شغلی افزایش می‌یابد. مثلا وقتی برای فرد مشخص نیست که دقیقا باید چه کاری انجام دهد و مداوم الزامات کاری تغییر می‌یابد، در معرض خطر فرسودگی ناشی از شغل قرار می‌گیرد؛ زیرا برای فرد واضح و مشخص نیست که چگونه می‌تواند موفق شود، اعتماد به نفس داشته باشد و از کار خود لذت ببرد.

فشار زمانی نامعقول

معمولا کارمندانی که زمان کافی برای انجام کارهای محول شده به آن‌ها دارند، کمتر دچار  فرسودگی می‌شوند. در مقابل آن دسته از افرادی که زمان کافی برای ارائه کارهای خود ندارند، حالت فرسودگی را بیشتر تجربه می‌کنند.

فرسودگی شغلی چیست

عدم برخورداری از حمایت مدیریت

کارمندانی که از حمایت مدیر خود برخوردار هستند، استرس کمتری دارند و همین باعث می‌شود تا دچار فرسودگی شغلی نشوند، اما افرادی که حمایت مدیریت را ندارند بیشتر استرس را تجربه می‌کنند و همین دلیلی برای فرسودگی می‌شود.

عدم شفافیت نقش

کارمندانی که نقش شغلی آن‌ها به صورت واضح شرح داده نشده است، به خاطر سردرگمی استرس زیادی را تحمل می‌کنند. استرس به مرور روی عملکرد آن‌ها تاثیر می‌گذارد و با فرسودگی ناشی از شغل همراه با مشکلات جسمی و روحی بروز می‌یابد.

رفتار غیرمنصفانه

معمولا کارمندانی که در محل کار خود با رفتار غیرمنصفانه مواجه می‌شوند، بیشتر در معرض تجربه احساس فرسودگی هستند. این رفتار غیرمنصفانه ممکن است با ارائه پاداش بدون مناسبت به یکی از همکاران یا بدرفتاری از سوی مدیر باشد.

با آگاهی از این دلایل باید بگوییم که نباید بروز فرسودگی شغلی را تماما به خاطر استرس ناشی از کار بدانیم، گاهی ممکن است عوامل بیرونی و الگوهای فکری مثل کمال‌گرایی و بدبینی دلیل بروز این حالت در افراد باشد.

نحوه درمان فرسودگی شغلی

شاید اصطلاح فرسودگی ناشی از کار یک حالت و وضعیت دائمی برای افراد به نظر برسد، اما با ایجاد تغییراتی در محیط و محل کار خود می‌توانید این حالت را درمان و شرایط خود را بهبود ببخشید.

صحبت با مدیریت یا تیم منابع انسانی

اگر مجموعه کاری شما برای ایجاد یک محیط سالم سرمایه‌گذاری می‌کند، نزدیک شدن به منابع انسانی و صحبت با آن‌ها یا صحبت با مدیر و سرپرست خود درباره مشکلاتی که دارید، می‌تواند کمک‌کننده باشد.

استراحت

گاهی برای رهایی از احساسات منفی و خستگی ناشی از فرسودگی در کار می‌توانید چند روزی استراحت کنید و به خود فرصت دهید. تعطیلات و استراحت می‌تواند به کاهش استرس کمک کند و علائم را برای مدتی بهبود بخشد.

پیروی از روش‌های خود مراقبتی

گاهی باید نگاهی به سبک زندگی خود بیندازید، شاید فرسودگی تنها به خاطر شغل و کار شما رخ نداده باشد. از یک رژیم غذایی سالم پیروی کنید، در هفته برنامه ورزشی داشته باشد و ساعت خواب خود را تنظیم کنید تا شاهد کاهش استرس و اثرات آن بر روی زندگی شخصی و کاری خود باشید.

فرسودگی شغلی و کلام آخر

فرسودگی کاری حالتی است که پس از تحمل فشار و استرس زیاد در مدت‌زمان طولانی با مشکلات جسمی و روحی بروز می‌یابد. علائم جسمی مثل فشار خون بالا، مشکلات گوارشی، سردردهای مکرر و خستگی مزمن از علائم فیزیکی بروز فرسودگی هستند. در مقابل علائم روحی مثل افسردگی، بدبینی و احساس تنهایی و بی‌ارزشی نیز می‌تواند ناشی از فشار کاری و فرسودگی باشد. برای دریافت مشاوره تلفنی یا حضوری و درمان فرسودگی ناشی از کار زیاد یا سردرگمی شغلی می‌توانید از مشاوران زبده سرای مشاور کمک بگیرید.

 

منبع:

https://www.verywellmind.com/job-factors-that-contribute-to-employee-burnout-3144512

https://www.verywellmind.com/stress-and-burnout-symptoms-and-causes-3144516

https://www.webmd.com/mental-health/burnout-symptoms-signs

تلفن کلینیک روانشناسی

با رئیسم دعوام شده

پنج شرایطی که باید به رئیستان نه بگویید

در غالب موارد افراد سعی می‌کنند که نیازهای مدیرشان را برآورده کنند؛ به طور مثال اضافه کاری می‌کنند یا کاری را انجام می‌دهند که جزء شرح وظایفشان نیست. حتی ممکن است از گذراندن وقت با خانواده صرف نظر کنند تا بتوانند خواسته مدیرشان را تامین نمایند. اما زمان‌هایی وجود دارد که لازم است افراد به مدیرشان نه بگویند به خصوص اگر رئیسشان زورگو باشد.

برخورد کردن با مدیر قطعا کار ساده‌ای نیست و حتی می‌تواند ترسناک باشد، اما دفاع کردن از حق و حقوقتان می‌تواند به راحت‌تر شدن شرایط کاری شما کمک کند‌. در حقیقت مطالعات نشان داده است که مقابله با مدیر زورگو به افراد کمک می‌کند که کم‌تر احساس قربانی شدن داشته باشند. بر اساس مطالعه‌ای که در دانشگاه اوهایو و جورجیا انجام شد، کارمندانی که با مدیر یا رئیسشان برای حقشان مقابله کرده بودند، کم‌تر احساس قربانی بودن داشته و حتی تعهد و رضایت شغلی آن‌ها نیز افزایش پیدا کرده بود.

قبل از این که با مدیرتان مواجه شوید درست فکر کنید که آیا مسئله پیش آمده ارزش بلند شدن و مقابله را دارد. گاهی اوقات شاید لازم باشد اجازه دهید تا ببنید مسائل چطور جلو می‌روند. اما زمان‌های دیگری نیز وجود دارد که شما نباید به هیچ وجه مدارا کنید. توجه کنید که مهم نیست که شما به چه میزان به کارتان احتیاج دارید در هر حالت لازم است که از حریم خودتان مواظبت کنید. در ادامه پنج سناریو که در آن‌ها لازم است به مدیرتان نه بگویید شرح داده شده است.

اگر مدیرتان شما را مورد سوء استفاده یا آزار قرار داد به او نه بگویید

زورگویی در محیط کار مسئله‌ای بسیار مهم است. هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی سوء استفاده، آزار جنسی و قلدری را قبول نکنید حتی اگر به میزان زیادی به شغلتان احتیاج داشته باشید هیچ‌ وقت جسم و روح خود را فدا نکرده و خود را به فرد قربانی تبدیل نکنید. هیچ چیزی ارزش این مورد را ندارد. به خاطر داشته باشید که زورگویی و قلدری در محیط کار می‌تواند عواقب بدی را به همراه داشته باشد و حتی در صورت شدید بودن خانواده‌تان را نیز تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین مطمئن شوید که در مقابل چنین فردی بایستید و در صورت ادامه پیدا کردن آزار و اذیت به فرد مافوق گزارش دهید.

اگر رئیستان از شما انتظار دارد که با دیگران رفتار زورگویانه داشته باشید به او نه بگویید

بعضی از صاحبان کسب و کار شرایطی در محل کار ایجاد می‌کنند که زورگویی و قلدری در آن عادی به نظر می‌رسد. آن‌ها کارمندانی را که برای رسیدن به هدف مورد نظر دیگران را تحت فشار و سوء استفاده قرار می‌دهند، تشویق می‌کنند. به این ترتیب حذف کردن و کوچک کردن دیگران در آن محیط جزئی از روال کار به حساب می‌آید و کارمندان تصور می‌کنند که برای موفقیت لازم است به دیگران از پشت خنجر بزنند و کسی را که سد راهشان می‌شود کنار بزنند. در این میان فشار زیادی به افراد وارد می‌شود و تصور می‌کنند که باید در فعالیت‌های این گونه شرکت کنند تا از قافله عقب نمانند. علاوه بر آن در محیط‌های مذکور همیشه یک یا دو نفر وجود دارند که آسیب زیادی را متحمل شده، مورد تمسخر واقع شده و هیچ‌وقت با احترام با آن‌ها برخورد نمی‌شود.

اگر شما شاهد چنین روابطی در محل کار خود بودید، نه تنها نباید در رفتارهای این چنینی مشارکت کنید بلکه باید از کسانی که مورد آزار قرار می‌گیرند حمایت کنید. اگرچه شما ممکن است نتوانید زورگویی و قلدری را به طور کامل از محل کار خود حذف کنید، اما می‌توانید رواج آن را کمتر کنید و کاری کنید که دیگران تمایل کمتری به مشارکت در چنین رفتارهایی داشته باشند یا حتی مانند شما در مقابل رفتارهای این چنین بایستند.

رئیس زورگو

اگر رئیستان از شما انتظار دارد که قانون شکنی کنید به او نه بگویید

گاهی ممکن است مدیرتان از شما کاری را بخواهد که قانونی نباشد. این کارهای غیر قانونی می‌تواند شامل دستکاری ارقام برای پرداخت مالیات کمتر، پول گرفتن زیاد از مشتری و یا اخراج کردن غیر قانونی یک فرد باشد. اگر رئیستان از شما خواست که قانون شکنی کنید، احتمالا در یک شرایط باخت-باخت قرار بگیرید و هر انتخابی که داشته باشید برای شما آسان نباشد. در این شرایط ممکن است اگر به مدیرتان نه بگویید اخراج شوید، اما از طرفی دیگر اگر قانون شکنی کنید ممکن است خود و یا سایرین را در معرض خطر قرار دهید و به همین خاطر بسیار مهم است که برخلاف قانون کاری انجام ندهید. فعالیت غیرقانونی ممکن است شهرت شما را به خطر بی اندازد و علاوه بر جریمه شدن، سابقه شما را خراب کند. پس به هیچ قیمتی در فعالیت غیرقانونی مشارکت نکنید.

اگر رئیستان از شما درخواست غیر اخلاقی کرد، به او نه بگویید

زمانی که مدیرتان از شما درخواست غیر قانونی داشته باشد، اگر از آن فرمان برداری نکنید قانون طرف شما خواهد بود. نه تنها او ممکن است بعد از مواجه شدن با عواقب کارش عقب نشینی کند بلکه معمولا برای این که خواسته او جای دیگری پخش نشود، از اخراج شما صرف نظر می‌کند. اما در شرایطی که مدیرتان از شما خواسته غیر اخلاقی داشته باشد، شرایط کمی سخت‌تر می‌شود. در شرایط این چنین غالبا افراد دوست ندارند که در آینه نگاه کنند و با این موضوع مواجه شوند که دارند کار اشتباهی انجام می‌دهند و گفتن این موضوع از طرف شما نیز خوشایند نخواهد بود. این موضوع به این معنی نیست که برای اعتقادات خود مقابله نکنید. با مدیرتان صحبت کنید اما واکنش خیلی شدید نشان ندهید یا به او اتهام نزنید. به خاطر داشته باشید که ممکن است درخواست مذکور از نظر مدیرتان غیر اخلاقی نباشد. به او فرصت دهید تا اشتباهش را ببیند قبل از این که نیاز به مداخله شما باشد. در این مورد نحوه‌ی برخورد با مدیر بسیار مهم است. اگر بعد از مکالمه باز هم مدیرتان از شما خواست که کار مذکور را انجام دهید مطمئن شوید که برخلاف اعتقاداتتان رفتار نکنید و به او نه بگویید. در نظر داشته باشید که اگر کاری غیر اخلاقی انجام دهید سلامت روانی شما در معرض آسیب قرار می‌گیرد و علاوه بر آن ممکن است سابقه کاری شما نیز لطمه ببیند. به طور مثال ممکن است شما در صورت برآورده ساختن خواسته مدیرتان دچار استرس و بی‌خوابی شوید. به صورت کلی قربانی کردن ارزش‌هایتان در مسیر شغلی کار سالمی نخواهد بود.

اگر مدیرتان خواسته غیرمعقولی داشت به او نه بگویید

همه افراد گاهی لازم است که تا دیروقت کار کنند و این موضوع امر غیرمعمولی به حساب نمی‌آید. اما گاهی بعضی مدیران به میزان زیادی مدعی بوده و انتظار کار بیشتر از حد معقول دارند. به طور مثال آن‌ها ممکن است انتظار داشته باشند که زمان‌های بی‌شماری را به انجام کارهای غیرضروری اختصاص دهید تا حدی که نتوانید به میزان کافی با خانواده‌تان وقت بگذرانید یا ممکن است از شما بخواهند که برای نشان دادن تعهد کاری‌تان تعطیلات خود را فدا کرده و سر کار بیایید. این خواسته‌های غیرمنطقی باعث می‌شود که کارمند تحملش کم شده و احساس خفه شدن داشته باشد.

اگر شما در شرایط کاری این چنین قرار داشته باشید، طبیعی است که زیر فشار زیاد و انتظارات نامعقول از کوره در بروید. شما ممکن است تصور کنید که دیگر زندگی از خود ندارید و همه زندگی‌تان را به کار اختصاص داده‌اید. شما دیگر با خانواده یا دوستانتان ارتباطی ندارید و زمانی که به خانه می‌رسید بسیار خسته هستید، نمی‌توانید برای خودتان غذای سالمی آماده کنید و یا هیچ کار دیگری انجام دهید.

به یاد داشته باشید که شما لازم است در خارج از کار برای خودتان زندگی داشته باشید حتی اگر کارفرمایتان به شما چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. کار کردن برای شخصی که خواسته‌های نامعقول و انتظارات بیجا دارد می‌تواند مشکلات روحی و روانی بسیاری برای شما ایجاد نماید‌. اجازه ندهید که خواسته‌های بیجای مدیرتان سلامتی و زندگی‌تان را از شما بگیرد. پس در مقابل خواسته‌هایش بایستد و نه بگویید.

منبع: verywellmind

تلفن کلینیک روانشناسی

نحوه برخورد با مدیر

رابطه با مدیر ممکن است از جنبه‌های مختلف شبیه به رابطه با همسر یا یک شخص نزدیک باشد؛ هر دو نفر به تشویق، راهنمایی و حمایت یکدیگر وابسته هستند. یک فرد شاغل هر روز زمان زیادی را با مدیرش سپری می‌کند و گاهی اوقات ممکن است این رابطه نزدیک به اختلاف نظر و درگیری نیز منجر شود. حتی اگر مدیر شما آدم خیلی خوبی هم باشد باز هم درگیری اجتناب ناپذیر است. از این رو لازم است که افراد یکسری مهارت‌های ارتباطی را در برخورد با مدیرشان یاد بگیرند تا بتوانند تعامل سازنده داشته و کم‌تر دچار مشکل شوند.

در این مقاله در خصوص نحوه برخورد با مدیر و سایر موارد مرتبط صحبت شده است.

پیشنهادهایی برای نحوه رفتار با مدیر

۱- این موضوع را بپذیرید که مدیرتان، مافوق شماست.

گاهی اوقات بعضی از افراد می‌گویند که نیازی نیست من با مدیرم خوب برخورد کنم و فلان ملاحظه را داشته باشم، اما باید گفت که در واقع نیاز است زیرا مدیر شما تعیین می‌کند که پاداش بگیرید یا ارتقای شغلی داشته باشید. اگر شما رفتار مناسبی با مدیرتان نداشته باشید، این موضوع تنها به خود شما آسیب می‌زند و نه هیچ کس دیگر. شما باید در نظر داشته باشید که به گونه‌ای با مدیرتان رفتار کنید که بتوانید به خواسته‌هایتان برسید.

۲- ثابت کنید که شما قابل اعتماد هستید.

مدیر شما نمی‌تواند در هر لحظه همه جا باشد، پس شما باید در زمان عدم حضور او چشم و گوشش باشید و اگر اطلاعاتی داشتید، چه بد و چه خوب، با او در میان بگذارید.

۳- از مدیرتان در حضور سایر همکاران شکایت نکنید.

یکی از مسائلی که ممکن است سبب از بین رفتن اعتماد مدیرتان به شما شود این است که از دیگران بشنود که شما از او بدگویی کرده‌اید. پس حتی اگر تمایل دارید در خصوص نارضایتی‌تان با همکاران دیگر صحبت کنید، با تمایلتان مقابله کنید و در نظر داشته باشید که معلوم نیست شخصی که اکنون طرف شماست در آینده نیز از شما حمایت کند.

۴- غرغر نکنید.

شما زمانی که همکارتان، همسرتان یا فرزندانتان غرغر می‌کنند خسته می‌شوید، پس با غرغر کردن حس مدیرتان را نسبت به خودتان خراب نکنید. این موضوع به این معنی نیست که مشکلاتتان را با او در میان نگذارید، بلکه با لحن مناسب با او صحبت کنید؛ احساسات و خشمتان را کنترل کرده و به گونه‌ای حرفه‌ای مشکلات و نارضایتی خود را با مدیرتان در میان بگذارید.

۵- به مسائل از زاویه دید مدیرتان نگاه کنید.

شاید از زاویه دید شما به دلیل این که از خیلی از مسائل مرتبط با شرکت اطلاع ندارید بسیاری از خواسته‌ها ساده به نظر برسد، اما از نگاه مدیرتان قطعاً متفاوت خواهد بود. قبل از این که خواسته‌ای را با مدیرتان مطرح کنید در نظر داشته باشید که او در چه شرایطی است. به طور مثال ممکن است به دلیل همه گیری کرونا کسب و کار شما با مشکل مواجه شده باشد و شرکت برای پرداخت حقوق کارکنان به دنبال راه‌های مختلف است. به طور قطع در این شرایط بهتر است که از افزایش حقوق صحبت نکنید و خودتان را جای مدیر بگذارید.

۶- با مدیرتان با احترام رفتار کنید.

صرف نظر از این که چه احساسی نسبت به مدیرتان دارید، باید در نظر داشته باشید که او جایگاه بالاتری نسبت به شما دارد و لازم است که شما با احترام با او برخورد کنید. در واقع شما باید به جایگاه شغلی او احترام بگذارید و نه به شخصیتش. اگر شما با او محترمانه رفتار نکنید، او هم برای ارتقای شغلی، شما را در نظر نخواهد گرفت.

نحوه برخورد با مدیر قدرنشناس

۷- سعی کنید نحوه مدیریت مافوقتان را درک کنید.

هر مدیری روش خاص خود را برای مدیریت دارد. بعضی از مدیرها دوست دارند با کارمندانشان صحبت کنند اما بعضی دیگر آرام‌تر هستند. بعضی از آن‌ها دوست دارند که در جریان ریزترین مسائل باشند، اما بعضی دیگر فرصت این را ندارند که با هر موضوع کوچکی درگیر شوند. بعضی‌ها شاید تمایل نداشته باشند که از شما بابت هر کار درستی که انجام می‌دهید، تقدیر کنند اما بعضی دیگر برایشان مهم است که شما احساس کنید دیده می‌شوید. این موضوع شامل تمایلات در خصوص نحوه ارتباط نیز می‌شود؛ به طور مثال بعضی از مدیران ترجیح می‌دهند با ایمیل با کارکنانشان در ارتباط باشند تا این که تماس تلفنی بگیرند. لازم است که شما در خصوص تمایلات کاری مدیرتان اطلاعات لازم را به دست آورید و ترجیحاً تعاملات خود را بر اساس آن‌ها تنظیم کنید.

۸- کاری کنید که رئیستان خوب به نظر برسد.

شما نباید طوری رفتار کنید که مدیرتان در برابر سایر واحدها یا سایر مدیران بد به نظر برسد. این که مدیرتان خوب به نظر برسد می‌تواند برای تیم و حتی برای موقعیت شغلی شما نیز بهتر باشد.

۹- کارها را برای مدیرتان آسان‌تر کنید.

ممکن است شما به خاطر استرس‌های کاری‌تان احساس خستگی کنید اما بدانید که استرس‌های مدیرتان قطعاً بیشتر از شماست؛ پس سعی کنید اندکی از دغدغه‌های او کم کنید و مفید واقع شوید.

۱۰- با مدیرتان در خصوص یکسری مسائل شخصی روزانه صحبت کنید.

مدیرتان را در جریان یکسری از کارها و برنامه‌های غیر مرتبط با کار قرار دهید. این که مدیرتان از زبان شخصی خارج از واحد درباره موضوع مهمی در رابطه با شما بشنود و هیچ ایده‌ای نداشته باشد که در خصوص چه کسی صحبت می‌شود چندان خوشایند نیست. به طور مثال تصور کنید که شما هنگام رانندگی تصادف کرده و در این باره به بقیه همکاران گفته‌اید. اگر مدیرتان از دیگران موضوع تصادف را بشنود ممکن است جالب نباشد.

۱۱- در بعضی موارد به صورت خالصانه از مدیرتان تعریف کنید.

حتما مدیرتان حداقل یک ویژگی مثبت دارد که بتوانید از او در آن باره تعریف کنید. این مسئله به این معنی نیست که تنها برای چاپلوسی این کار را انجام دهید بلکه تعریف و تمجید لازم است که از صمیم قلب باشد و نیازی به تظاهر نیست. مدیرتان احتمالاً بازخوردهای منفی بسیاری از طرف دیگران بشنود و این تعریف شما می‌تواند برای او قوت قلب باشد.

۱۲- احساس محق بودن افراطی نداشته باشید.

ممکن است شما سخت کار کنید و وظایفتان را به خوبی انجام دهید اما نباید راجع به این که پاداش بگیرید طلب کار باشید. این رفتار می‌تواند به ضرر شما تمام شود. این موضوع به این معنی نیست که حقوق خود را مطالبه نکنید بلکه نوع بیان می‌تواند بسیار مهم باشد. به طور مثال به او نگویید “همه بعد از یک سال ترفیع می‌گیرند چرا من نگرفتم”، بهتر است که یک لیست از دست آوردهای خود در این یک سال تهیه کنید و از او بخواهید که ترفیع شغلی شما را در نظر بگیرد.

مشاوره نحوه برخورد با مدیر

افراد زمان زیادی از عمرشان را در محل کار می‌گذرانند. هر گونه نزاع و درگیری در این محل می‌تواند تأثیر زیادی بر رضایت از زندگی فرد داشته باشد. در صورتی که مدیرتان مشکلات جدی برای شما ایجاد کرده و دیگر نمی‌دانید چه برخوردی باید داشته باشید، مشاوره نحوه برخورد با مدیر می‌تواند کمک کننده باشد. مشاور به عنوان یک فرد متخصص می‌تواند شما را با زوایای مختلف مشکلتان آشنا کند تا در نهایت بتوانید تصمیمات بهتری داشته باشید.

تلفن کلینیک روانشناسی

استعدادیابی شغلی

لزوم استعدادیابی شغلی

در جوامع ما دیده شده در بیشتر اوقات افراد بدون در نظر گرفتن علایق و ارزیابی توانمندی‌هایشان در جایگاهی هرچند با مرتبه‌های بالا قرارگرفته‌اند که در بیشتر مواقع از رضایت شغلی و آرامش روانی برخوردار نیستند و تحت‌فشارهای روانی و تنش‌های بسیاری قرارگرفته‌اند.

در استعدادیابی شغلی سعی بر این است که جنبه‌های مختلف و پنهان شخصیت و نقاط قوت و ضعف افراد برایشان آشکار شود تا بتوانند با دیدی باز و آگاهی از استعدادها و توانمندی‌هایشان در راستای شغلی مناسب گام بردارند.

چه مؤلفه‌هایی برای کشف استعداد شغلی مؤثر است:

  • مهارت‌های فردی
  • هوش حرکاتی
  • هوش موسیقایی و تفکر فضایی
  • موقعیت اجتماعی
  • موقعیت فرهنگی جامعه
  • علاقه خود فرد

برای توضیح مختصری از این مؤلفه‌ها به‌طور مثال باید موقعیت اجتماعی فرد در نظر گرفته شود یعنی محیطی که شخص در آن رشد کرده است، سبک زندگی اش، شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه، بازار کار، رشد و ‌آینده شغلی. در کنار این مسائل که بستر رشد را فراهم می‌کند باید به هوش تصویری-فضایی، هوش موسیقایی و حرکتی فرد نیز توجه شود.

تصور اینکه فردی با داشتن استعدادهایی درزمینهٔ تحرکات حرکتی مثل ورزش در جایگاه اجتماعی‌ با توانمندی‌هایی همچون هوش تصویری و‌ کلامی قرار گیرد باعث از بین رفتن حس رضایت شغلی و ارزشمندی در فرد به‌طور چشمگیری خواهیم بود.

شماره مشاوره استعدادیابی شغلی

برخی از تیپ‌های شخصیتی که در استعدادیابی شغلی حائز اهمیت است:

  • واقع‌گرا
  • جستجوگر
  • متهور
  • اجتماعی
  • هنری
  • متعارف

واقع‌گرا:

این نوع تیپ شخصیتی از یکنواختی در کار و اینکه یک فرم از کارهای روزمره در اختیارشان بگذارند و مجبور شوند طبق آن اصول و قراردادها رفتار کنند دوری می‌کنند. آن‌ها می‌توانند در مهندسی موفق شوند. ترجیح می‌دهند با توجه به توانایی‌های خود در زمان مناسب به آن صورتی صلاح می‌دانند تصمیم بگیرند. سرسخت هستند و به مادیات توجه می‌کنند. ارتباط عمومی ضعیفی دارند، به مشاغلی که نیاز به فعالیت‌های بدنی هست علاقه دارند تا تفکر کلامی.

جستجوگر:

به دنبال علم می‌روند، از کتاب خواندن لذت می‌برند، برای حل مشکلات سریع جا نمی‌زنند و ‌به ‌دنبال کشف آن می‌روند، هوش کلامی-ریاضی آن‌ها قوی است. آدم‌هایی منطقی، کنجکاو و دقیقی هستند.

هنری:

هوش موسیقایی این افراد بالاست، بسیار احساسی و حساس هستند، شغل‌های فنی برای این‌ها نامناسب، روابط اجتماعی خوب و در بیان احساساتشان قوی هستند و راحت آن را بیان می‌کنند.

اجتماعی:

این افراد بسیار روابط عمومی بالایی دارند، از کارهای گروهی، پژوهش‌های گروهی و همچنین تحرکات حرکتی گروهی نوششان میاید و موفق می‌شوند. این‌ها می‌توانند روانشناسان خوبی بشوند، تدریس هم برای این افراد مناسب است.

متهور:

آن‌ها می‌توانند رهبران خوبی شوند می‌توانند در شغل‌های سیاسی و اقتصادی موفق شوند این افراد معمولاً تحمل دستور گرفتن ندارند و باید خود سرگروه و پیشرو باشند.

قراردادی:

این افراد می‌توانند در کارهای دفتری، کارهای که از ایده خود آن‌ها استفاده‌ای نمی‌شود و به‌طور مشخص شرح وظایف آن‌ها مشخص است موفق شوند. آن‌ها افرادی منظم و ‌زندگیشان با چارچوب‌های مشخص پیش می‌رود، قدرت ریسک‌پذیری در آن‌ها ضعیف است.

نقش روانشناس در استعدادیابی شغلی:

  1. با مراجعه به روانشناس می‌توان علایق خود را با مشاغلی که در جامعه وجود دارد مطابقت دهید.
  2. برای شناخت و کشف علایق و استعدادهای خود می‌توانید از روانشناس و مشاور کمک گیرید.
  3. با استفاده از تست‌های استعدادیابی توسط روانشناس می‌توانید جنبه‌های پنهان شخصیت خود را کشف کنید و در آخر زمانی به رضایت شغلی در درازمدت خواهید رسید که بین خودتان و نوع فعالیت‌های شغلی‌تان هماهنگی درست و مناسبی وجود داشته باشد.

برای ارتباط با روانشناسان و مشاوران شغلی مرکز «سرای مشاور» می‌توانید با شماره زیر تماس بگیرید.

شماره مرکز مشاوره

 

چگونه با کارمندان خود رفتار کنیم؟

تلفن کلینیک روانشناسی

ارتباط بهتر مدیران با کارمندان

آنچه مسلم است این است که هر ارگان و سازمانی برای رسیدن به اهداف خود نیاز به کارکنان و کارمندانی با کارآمدی بالا و شخصیت مثبت دارد ولی نباید فراموش کرد که نحوه برخورد و رفتار مدیران سازمان با کارمندان و کارکنان نیز به همان اندازه مهم و مؤثر است. شاید نتوان خصوصیات اخلاقی و شخصیتی کارمندان را تغییر داد ولی با رفتار مناسب می‌توان آن‌ها را در مسیر درست کاری و سازمانی قرارداد و وجدان کاری و حس مسئولیت‌پذیری را در آن‌ها بیدار نگه داشت.

یک مدیر با رفتار صحیح با کارمندان خود می‌تواند نقش مؤثر و مفیدی در پیشبرد اهداف سازمانی داشته باشد. داشتن رفتار و منش صحیح مدیریتی گاهی اوقات با راه کاره‌های ساده نیز امکان‌پذیر است. باید رد نظر داشته باشیم برای این مقصود لازم است که محیط کار و شرایط کاری برای کارمندان دل‌پذیر و خوشایند باشد در این صورت است که می‌توان انتظار داشت که نقش عوامل مختل کننده در انجام وظایف برای کارمندان به حداقل برسد. در این شرایط است که کارمندان همسو و هم‌جهت با اهداف سازمان به فعالیت سازمانی خود ادامه می‌دهند.

شماره مرکز مشاوره

راهکار ساده رفتازی برای مدیران موفق

مدیران محترم باید در نظر داشته باشند که روند روزهای کاری تکراری و کسل کننده نباشد برای این منظور می‌توان ساعت حضور یا اتمام کار را بنا به شرایط سازمان تغییر داد. مثلاً بعد از تعطیلات به کارمندان اجازه دهید با یک ساعت تأخیر در محل کار خود حاضر شوند یا برای شروع روز کاری برنامه‌ی مفرح در نظر بگیرید مانند صرف صبحانه به‌صورت دست جمعی و در کنار هم در محیطی دوستانه و فارغ از سمت‌های سازمانی یا انجام فعالیت‌های مانند تن آرامی و ریلکسیشن که باعث کاهش استرس و بالا رفتن انرژی می‌شود.

می‌توان به مناسبت‌های مختلف جشن یا میهمانی‌های در محیط کار ترتیب داد. هرچند مختصر ولی مهم این است که کارکنان متوجه این مطلب بشود که برای شما حائز اهمیت است.

خیلی مهم است که کارمندان شما احساس کنند عضوی از تیم و گروه شما هستند. برای این منظور می‌توان بعد از موفقیت‌های سازمان این بازخورد به کارکنان داده شود که در این موفقیت سهیم بودند و نقش مؤثری در پیشبرد اهداف سازمان داشته‌اند. در نظر گرفتن پاداش نیز می‌تواند خالی از لطف نباشد و باعث بالا رفتن انگیزه و اعتمادبه‌نفس کارمندان شود.

شماره مرکز مشاوره