مشاوره نوجوان و روانشناسی نوجوانان
روانشناسی نوجوانان
نوجوانی یکی از مراحل مهم رشدی و دورهای میان کودکی و بزرگسالی افراد است. در این دوران افراد باید به تکالیف رشدی و مهارتهای فراوانی تسلط پیدا کنند. مهارتهایی از جمله:
- تفکر به شیوه عاقلانه
- داشتن هویتی باثبات
- کسب استقلال
والدین و مربیانی که همواره با نوجوانان در ارتباط اند، تمایل دارند بر آنان کنترل داشته و تحت نفوذشان باشند، بنابراین شناخت ویژگیهای این دوره سنی برایشان اهمیت قابل توجهی دارد. از جمله این ویژگیها میتوان بر رشد جسمانی، رشد جنسی، بلوغ روانی، رشد شناختی، رشد اجتماعی و رشد عاطفی و هیجانی اشاره نمود. در زیر بهطور خلاصه هریک مورد بررسی قرار میگیرد:
رشد جسمانی
در این دوره نوجوانان با رشد سریع چهره و بدن خود روبرو هستند، تغییری که باعث میشود از حالت کودکی فاصله گیرند و به بزرگسالی نزدیک شوند؛ رشد استخوانها، رشد بخش بالایی سر (فک، بینی، دهان، گوش، لب) البته این رشد سریع طبق قانون خاصی نیست و از الگوی یکسانی نیز پیروی نمیکند و به عواملی از جمله وراثت، میزان و کیفیت تغذیه، وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده و … بستگی دارد.
رشد جنسی
هدف اصلی بلوغ جنسی رسیدن به توانایی تولید مثل در نوجوانان است که زمان آن در بین ملل و اقوام مختلف متفاوت است. فعالیت هورمونهای واسطهای غده هیپوفیز که بر ترشح غدد فوق کلیوی، هیپوفیز و جنسی تأثیرگذاراست، اولین علائم دوره بلوغ است. افزایش قد، به وجود آمدن جوشهای صورت و … از فعالیتهای غده فوق کلیوی است.
آثار روانی بلوغ
بهتر است نوجوانان علیالخصوص دختران برای ورود به این مرحله از قبل اطلاعات لازم را کسب کرده باشند. از جمله عواملی که بر حالات روانی نوجوانان تأثیرگذاراست میتوان بر آمادگی نوجوانان، فرهنگ جامعه و نگرش اعضای خانواده اشاره نمود.
در بعضی از فرهنگها مراسمی برای دوره بلوغ نوجوانان در نظر گرفته میشود که در آن امتیازها و مسؤولیتهایی را به نوجوان میدهند. در ایران نیز مراسمی با عنوان جشن تکلیف گرفته میشود که ورود دختران به آن قبل از دوره نوجوانیشان است.
تغییرات سریع جسمانی دارای پیامدهای متفاوتی برای نوجوانان است: دستهای دچار کمبود اعتماد به نفس میشوند که نهایتاً از بزرگسالان خود دوری میکنند و به جمع دوستانشان میپیوندند. برخی دیگر نیز از تغییرات ظاهریشان خوشنود شده و زمان زیادی را صرف خود میکنند، معمولاً قسمت اعظم وقت خود را مقابل آینه میگذرانند. درنتیجهی تمرکز به خود، تصور میکنند که همواره مورد تأیید دیگران هستند و تلاش میکنند ایرادهای ظاهری خود را برطرف کنند، نسبت به جوشهای صورت حساس میشوند، به خاطر اینکه در مقابل دیگران مهم جلوه میکنند، پذیرای انتقاد از سوی اطرافیان نیستند، به رفتارهای پرخطر دست میزنند بدون آنکه متوجه باشند ممکن است عواقبی برایشان داشته باشد و به نوعی در پی کسب تجربه هستند، به زعم آنان کسانی که متحمل خطر شدهاند و به آنها آسیبرسیده است، به اندازه کافی قوی نبودهاند.
این تغییرات بر روابط اجتماعی نوجوانان نیز تأثیرگذار است. والدین و افرادی که با نوجوانان در ارتباط اند در هنگام مشاهده رفتار دور از انتظار از او مانند یک فرد بزرگسال انتظار دارند و سرزنشش میکنند در حالی که موقع واگذاری مسؤولیت به خاطر اینکه هنوز کودکاند و بزرگ نشدهاند، از اعطای آن به نوجوان اجتناب میکنند. خودمحوری نوجوانان نیز باعث میشود تا فکر کنند هیچکس دیگری مانند آنها، این احساسات را نداشته، دیگران قادر به درک او نیستند و هیچکس تا به حال همانند او دوست داشته نشده مورد نفرت هم قرار نگرفته است.
رشد شناختی
تغییراتی که در شیوه تفکر، استدلال، درک و فهم نوجوانان به وجود میآید جزء مراحل رشد شناختی آنان است. در این مرحله یاد میگیرند تا درباره امور تفکر انتزاعی داشته باشند. نوجوان در دنیای احتمالات آینده سیر میکند. او جهان را بهتر و برتر از چیزی که در واقعیت است، در نظر دارد. اوضاع موجود را با دیدی انتقادگرایانه مینگرد و همچون قهرمانان داستان در جستجوی ماجراجویی است. تفکر انتزاعی (صوری) به آنها امکان میدهد تا موضوعات مختلفی را از قبیل مسائل فلسفی، سیاسی، اخلاقی، دینی آزمایش کنند و تفکر خود را در این موارد ارزیابی کنند و در جستجوی ارزشها و عقاید خود باشند.
رشد اجتماعی
انسان ذاتاً موجودی است اجتماعی. در اوایل زندگی خود (دوره کودکی) با افراد محدودی ارتباط دارد که شامل خانواده او میشود اما در ادامه رشد خود دامنه افرادی که با آنها در تعامل است بیشتر میشود مانند همکلاسی، همبازی، هم محله ای، همشهری و سایر موارد.
نوجوان برای بهرهبرداری از رشد اجتماعی و تکامل آن به چه عواملی نیازمند است؟
- داشتن آگاهی و مهارت لازم در زمینه آداب اجتماعی و معاشرت
- رعایت قوانین و مقررات
- تمایل به ارتباط با دیگران
- قدرت درک فعالیت های گروهی و شرکت در گروههای مختلف
رفتارهای اجتماعی نوجوان به دو دسته: ۱- رفتارهای مبنی بر همکاری و ۲- رفتارهای مبنی بر مبارزه تقسیم میشوند. دسته اول جنبه مثبت دارند، باعث همکاری و در نتیجه نزدیکی بین آنها میشوند مانند رهبری، دوستی، همدلی. نوع دوم جنبه منفی دارند و بیشتر باعث جدایی و تقابل نوجوانان میشود و از نمونه آنها میتوان بر پرخاشگری، دست انداختن دیگران، مشاجره، نزاع و … اشاره کرد.
رشد هیجانی و عاطفی
۱- نوجوان در بیان هیجان های خود به دلیل ترس از انتقاد دیگران دودل میشود، از بازگو کردن آنها منصرف میشود و از جمع کناره میگیرد (افسردگی).
۲- سرعت از محرک های هیجانی به سرعت تأثیر میپذیرد.
۳- شدت عواطف در این دوره سنی به شدت بروز میکند.
۴- عدم کنترل وقتی نمود پیدا میکند که نوجوان در بازگو کردن هیجانات خود شجاع میشود، برخی به رفتارهای پرخطر دست میزنند اما در نهایت از کار خود پشیمان میشوند و خود را سرزنش میکنند.
۵- از اینکه چگونه در نزد دیگران جلوه کنند، نگراناند (مظنون بودن).
۶- ناپایداری پاسخ های عاطفی آنان ثبات ندارد (ناپایداری).
تحمل فشار افسردگی رو ندارم و می خوام هرچه زوتر از دستش خلاص بشم. خیلی سخته دارم بهم لطمه زیادی می زنه
سلام دوست عزیز. افسردگی اتفاق نا خوشایندی است که تمام جنبه های زندگی آدم رو تحت تاثیر قرار می دهد و متاسفانه اگر با اون مقابله نکنید روز به روز حیطه های بیشتری را به خودش اختصاص می دهد و حتی گاها در موارد شدید ممکن است که عملکرد تحصیلی ، شغلی ، خانوادگی و… فرد را تحت تاثیر قرار دهد. معمولا افراد مغلوب شرایط می شوند و یا روند پیشروی اختلال انقدر با آهستگی صورت می گیرد که فرد متوجه تغییر خلق خود نمی شود .برای تشخیص علایم افسردگی ۴ مورد از علایم مربوط به این اختلال باید برای مدت دو هفته در فرد مشاهده شود. برخی از علایم افسردگی عبارتند از: تغییر وضعیت خواب، تغییر میزان اشتها، کاهش سطح کلی انرژی، بی انگیزگی، احساس رخوت و خستگی در طول روز و … این اختلال ممکن است به دلیل زمینه های وراثتی و یا محیطی به وجود آید، در هر صورت خبر خوش برای شما این است که نسبت به تغییر خلق خود آگاه هستید و این آگاهی منجر به اقدام سازنده ای می شود. با از بین بردن علایم افسردگی می توان برای همیشه با این شرایط خداحافظی کرد. ابتدا به یک روانپزشک مراجعه کنید و از یک مشاور و درمانگر متخصص برای تغییر شرایط کمک بگیرید.
سلام خسته نباشید من یه نوجوان ۱۴ ساله هستم و حدود ۵ ماه هست که علائم افسردگی رو دارم و نمی دونم که باید از کی کمک بخوام تو این مدت اخلاقم فرق کرده البته نه خیلی زیاد و ارتباطم با دوستام کم شده و احساس غم و ناامیدی و کم ارزش بودن و زشت بودن دارم دوست دارم فقط تو خونه بمونم و بیرون نرم و هرکار که می خوام انجام بدم برام یه چالش سخته و خیلی هم به اینترنت معتاد شدم چه کار بکنم تا این علائم کمتر بشه?
سلام عزیزم. تغییر خلق و خو یک اتفاق کاملا طبیعی است که در سنین بلوغ اتفاق می افتد. نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که چه اتفاقی ۵ ماه پیش رخ داده که باعث تغییر شرایط شما شده است. اتفاقی که میزانی از استرس را برای شما به همراه داشته باشد، مثل تغییر منزل ، مهاجرت، فوت اقوام و… پیدا کردن ریشه این حالات مهم است چون درمان متفاوتی را ایجاب می کند برای مثال اگر ریشه وراثت دارد نیاز به دارو و اگر به علت شرایط محیطی و احساس درماندگی است درمان رفتاری پیشنهاد می شود که برای پی بردن به این امر نیاز به مصاحبه تشخیصی با یک روان شناس وجود دارد. افکاری مثل زشت بودن که بیان کردید ناشی از مرحله هویت یابی است که شما در این سن آن را تجربه می کنید. به عنوان یک کمک اولیه می توان گفت بر روی مهارت های خود تمرکز کنید و لیستی از ویژگی های مثبت خود آماده کنید تا بتوانید ویژگی های خود را به صورت عینی داشته باشید و با این کار خودتان را تقویت کنید، وابستگی به اینترنت و فضای مجازی خود عاملی برای کناره گیری از جمع و روی آوردن به تنهایی است میزان استفاده خود از فضای مجازی را مدیریت کنید و به جان آن در کلاس های ورزشی گروهی شرکت کنید تا هم از مزایای بودن در جمع استفاده کنید و هم از این افکار رهایی یابید. فراموش نکنید که قدرت شما خیلی بیشتر از افکارتان است پس افکار مثبت را جایگزین باورهای غلط کنید به جای انتخاب افسردگی، زندگی شاد و هدفمند را انتخاب کنید چرا که با وجود هدف می توانید برنامه ریزی کنید و احساس خوشایند کارآمدی که تجربه می کنید در رهایی از این شرایط به شما کمک خواهد کرد.
سلام من دختری یازده ساله هستم من خیلی افسرده شدم باید چه کار کنم؟
سلام عزیزم افسردگی برای شما در این سن میتواند بیانگیزگی یا عدم لذت بردن از مسائل زندگی باشد. بدای تشخیص افسردگی به دست کم دو هفته زمان احتیاج است. در افسردگی میتوان ۴ دسته از علایم را مشخص کرد:۱-علایم خلقی: غمگینی و احساس گناه مشهودترین علایم هیجانی هستند ۲-علایم انگیزشی: فرد برای برخاستن از رخت خواب و سرگرم کردن خود مشکل دارد ۴-علایم جسمی: که شایعترین آن فقدان اشتها و خستگی در طول روز است.
افسردگی در نوجوانی معمولاً به صورت تحریک پذیری خلق و مشکل در فکر کردن و تصمیم گرفتن خود را نشان میدهد. افسرگی میتواند در پاسخ به صدمه مهمی مثل سوگ یکی از عزیزان باشد که در این صورت بعد از گذر از مراحل سوگ. نشانگان افسردگی هم به مرور از بین میرود. برای اقدام مقابل افسردگی ابتدا لیستی از فعالیتهای لذت بخش خود را تهیه کنید. تا هر روز بتوانید با انجام دادن یکی دو مورد از آنها خود را خوشحال کنید. شروع سن بلوغ تغییرات هورمونی و عادت ماهیانه میتواند از عوامل به وجود آورنده این احساس در شما باشد. بهتر است از کمک یک پزشک برای انجام چکاپ استفاده کنید. شرکت در کارهای گروهی و بودن در جمع همسالان برای دوری از این احساس مفید است. به رابطه حمایتی و عاطفی خود با والدین توجه کنید و در صورت نیاز از آنها کمک بگیرید. چرا که ما افسردگی را انتخاب نمیکنیم.