دوستی و روابط دختر و پسر
مرکز مشاوره و روانشناسی سرای مشاور افتخار دارد که در طی سالیان فعالیت خود توانسته به دو شیوه مشاوره حضوری و مشاوره تلفنی خدمت رسان شما هموطنان عزیز باشد.
مشاوره روابط دختر و پسر
در نگاه کلی به کیفیت زندگی انسان درمییابیم که انسان برای احساس خوشبختی و رهایی از دلتنگی به دوست و همدم احتیاج دارد. از آنجایی که در ارتباط با جنس مخالف رغبت و انگیزه بیشتری وجود دارد، تمایل آقایون و خانمها به هم بیشتر میشود.
روانشناس لازم است این تذکر را به افراد بدهد تا ارتباطی که در راستای آرامش و تعالی خاطر نیست، اصلاح شود.
دختر و پسر در تعامل باهم احساس آرامش و امنیت، تعلق خاطر، مالکیت، وابستگی، دلبستگی، تنش و ناسازگاری، عادت یا یکنواختی، ضربههای روحی و … را به نسبت خاصی تجربه میکنند. هر چقدر که در یک رابطه انرژی مثبت بیشتری باشد، تداوم رابطه بیشتر خواهد شد. هر چقدر که در یک رابطه ناسازگاریها و ضربهها بیشتر باشد آن رابطه تلختر و کوتاه مدت تر خواهد بود.
روانشناس طی مشاوره تلفنی در مورد دختر و پسری که در یک رابطه دچار تنش هستند، مفاهیم دلبستگی و وابستگی را تعریف میکند؛ با تفکیک این دو مفهوم، میزان و نوع میل درونی و بیرونی هر فرد را بررسی میکند؛ طی چنین برنامهای انگیزههای ادامه یا ترک یک رابطه در دختر یا پسر مشخص میشوند.
امروزه دختران و پسران در سه دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول کسانی که برای نیاز عاطفی دوستی را پذیرفتهاند، دسته دوم کسانی که برای دفاع از خود دوستی را رد کردهاند، دسته سوم کسانی که برای نیاز خودشان دوستی را به دیگری تحمیل میکنند.
روانشناس در برخورد با مراجع با موضوع روابط عاطفی به دو نوع افراد کمک میکند:
- دختر یا پسری که به خاطر ترک کردن یک رابطه دچار عذاب وجدان شده است که خودش را مسئول ناراحتی دیگری میداند و بدهکارانه رنج میبرد.
- دختر یا پسری که به خاطر ترک شدن از طرف دیگری دچار افسردگی و ناراحتی شده است که خودش را قربانی میداند و طلبکارانه درد میکشد.
مشاوره شکست عشقی
افرادی که شکست عشقی را تجربه کرده اند؛ خودشان را مشابه کسانی می دانند که قربانی یک داستان رویایی شده اند و به نتیجه ای نرسیده اند؛ این احساس ناکامی در فرد شامل این است که به خودش ثابت می شود، کاری از دستش برنمی آید اما در عالم هشیاری آن را انکار می کند. کسی که در این حال چاره ای ندارد با مرور خوره وار افکار مرتبط با رابطه، جو دادن به هیجان های غم، خشم، سخنوری ها و رفتارهای آرامش یابی کاذب همچون عشق ستیزی، جدایی ستیزی و … سعی دارد که فعالانه از این موقعیت عبور کند.
روانشناس با درک وسیعی که از موقعیتهای این چنینی دارد و درک عمیقی که از احساس فرد در این لحظه دارد، در صحبت مراجع خود را به آرامش می رساند؛ و بعد از شفاف سازی موقعیت مراجع، شخصیت پویای وی در جریان زندگی را جست و جو می کند.
روان شناس با استفاده از تکنیک های قابل اجرا شخصیت پویای هر فرد، انگیزه های خارج شدن از حس ناکامی، برنامه ریزی های حیطه ی فردی، راهبرد درست جبران ناراحتی ها، برداشت های به جا از تجربه ی اتفاق افتاده و نحوه استدلال فرد را تقویت می کند و مراجع را به احساس خوبی از خودش خواهد رساند.
مشاوره عشق یک طرفه
گاهی حرفها بیان میشود و اختلافات ایجاد میشود، اما گاهی هم حرفهایی هرگز بیان نمیشوند، ارتباط و تعاملی اتفاق نمیافتد، احساسی در دل یک فرد ایجاد میشود اما هرچقدر هم فریادش بزند، اثری بر دیگری ندارد.
عشق یک طرفه همان احساسی یک طرفهای است که نسبت به یک نفر شکل گرفته است، حتی قبل از اینکه او این ایده را پذیرفته باشد. از یک سو میل به بیان یک ایده، احساس و هیجان و از سوی دیگر میل به ایجاد همان موقعیت فکری و هیجانی در طرف مقابل برای آن فرد چنان سخت است که مدام تحت فشار روانی است.
روانشناس در چنین موقعیتی افکار، احساسات و هیجانهای تل انبارشده فرد را جویا میشود و از طریق تبیین و هضم آن به او کمک میکند. برخی افراد به موضوع عشق یک طرفه خود وابسته میشوند که روانشناس زمینهی میل به وابستگی که تداوم بخش این احساس است را تشخیص داده و فرد را در راستای حال بهتر همراهی میکند.
مشاوره بی انگیزگی و افسردگی در روابط
روانشناسی دوست امنی است؛ به شرط آنکه افراد را به کاری که به انجامش ایمان ندارند، وادار نکند. روانشناس ابتدا باید زیربنای فکری فرد را برای ترک عادتهایش و ایجاد تغییر در رفتارش فراهم سازد و بعد آموزشهای لازم را ارائه کند.
بسیاری از افراد وقتی روی یک احساس تمرکز میکنند، عواقب هیجانی و فکری آن را هم تقویت میکنند. افرادی که مدام از زندگی گله دارند و از هیچ چیز لذت نمیبرند، در صحبت با روانشناس فقط حرف از خاطرات تلخ گذشته و شکستها میزنند، تل انباری از نکتههای دردآور دارند که چهرهشان لحظه به لحظه برافروخته میشود و اشک میریزند. در پاسخ به هر تکلیف و تلاشی که روانشناس از آنها میخواهد بی انگیزگی را بیان میکنند.
روانشناس طی پرسش و پاسخ از خاطرات و ذهنیت فرد وی را در هضم احساسات و تعدیل هیجانات کمک میکند. طی جریان انداختن حافظه و تخلیه خاطرات افکار منفی و وسواسی فرد خارج شده و طی تکنیک های تمرکز و ذهنیت فرد به شرایط خلائی از خاطرات رسانده میشود که به حال وی ثبات نسبی میبخشد. روانشناس با آموزش تکنیک های ذهن آگاهی کمک میکند که فرد استدلالهایش را مدیریت کند و نوسانات خلقیاش را کمتر کند.
در موقعیت این چنینی، اگر بی انگیزگی راه به مشاور نداشته باشد، فرد یا اطرافیانش برای مراجعه به روانشناس اقدام نکنند، برای فرد ضعف و آسیب پذیری روانی ایجاد میکند. همچین فردی در معرض استرسها و مشکلات بعدی زندگی دچار دورههای افسردگی میشود و با نشخوار افکار افسرده ساز در مردابی از بی انگیزگی دست و پا میزند و اگر انرژی برای مراجعه به روانشناس نداشته باشد، محبت و عشقی به خودش نداشته باشد، آرام در افکار پوچی و خودکشی غرق میشود. روانشناس به این فرد یادآوری میکند که آنچه برایش مانده خودش است و بهتر است یکبار دیگر برای خودش زندگی کند.