برگرداندن زن به رابطه

۱۰ سؤالی که قبل از دادن فرصت دوباره به رابطه باید بپرسید

آیا همسرتان کاری کرده است که شما را به‌شدت آزرده و برای ادامه دادن زندگی با او مردد هستید؟ اگر همسرتان کاری کرده است که زندگی کردن با او برای شما زیر سؤال رفته است و به این فکر می‌کنید که آیا او شایستگی بودن در کنار شما را دارد یا نه، بهتر است قبل از دادن فرصت دوباره به رابطه به چند سؤال زیر پاسخ دهید و بعد از بررسی جواب‌ها تصمیمتان را بگیرید.

آیا همسرتان به اشتباه خود اعتراف کرده است؟

قدم اولی که همسرتان باید برای بهبود شرایط بردارد، اعتراف کردن و پذیرش این نکته است که کار اشتباهی کرده و به شما آسیب‌زده است. این موضوع به نظر ساده است اما بسیاری از افراد به‌قدری مغرور هستند که نمی‌خواهند اعتراف کنند کار اشتباهی انجام داده‌اند. این‌گونه افراد سعی می‌کنند به شما این حس را بدهند که بیش‌ازحد احساساتی هستید و برای مسئله‌ی پیش‌پاافتاده‌ای ناراحت شده‌اید. یا به‌جای پرداختن به مسئله و حل مشکل آن را نادیده می‌گیرند. اگر همسرتان جزء این دسته نیست و می‌تواند بپذیرد که اشتباه کرده و به شما آسیب‌زده است، نشانه‌ی خوبی است. این اولین مسئله‌ای است که قبل از دادن فرصت دوباره به رابطه باید آن را بررسی کنید.

آیا همسرتان بابت اشتباهی که انجام داده، عذرخواهی کرده است؟

عذرخواهی کردن نشان می‌دهد که او نمی‌خواهد تقصیر را به گردن شما بیندازد و احساسات شما را نادیده بگیرد. او با گفتن متأسفم، مسئولیت احساسی را که در شما ایجاد کرده است بر عهده می‌گیرد. برای دادن فرصت دوباره به رابطه در قبول کردن عذرخواهی عجله نکنید؛ زیرا نمی‌توانید آن را پس بگیرید. اگر عذرخواهی همسرتان را بپذیرید این کار درستی نیست که به ناراحتی ادامه بدهید؛ بنابراین برای پذیرش عذرخواهی و دادن فرصت دوباره به رابطه به خودتان زمان بدهید. اگر عذرخواهی واقعی و صادقانه باشد تا زمانی که شما فکرهایتان را بکنید پابرجا باقی خواهد ماند.

آیا آماده هستید برای حل مسئله، با همسرتان همراهی کنید؟

این تصور اشتباهی است اگر فکر می‌کنید دادن فرصت دوباره به رابطه به این معنی است که همسرتان موظف است هر کاری بکند تا اعتماد شما را دوباره به دست بیاورد ونشان دهد که به شما اهمیت می‌دهد. شما نیز در این رابطه سهیم هستید. اگر نمی‌توانید با همسرتان برای حل مشکل همراهی کنید تا در جهت بهبود رابطه پیش بروید و نمی‌توانید با او گفت‌وگو کنید و ارتباط مؤثری داشته باشید، احتمالاً مسائل به‌خوبی پیش نخواهد رفت. این تفکر که اگر فرصت دوباره‌ای به رابطه بدهید همسرتان به‌سرعت هر تغییری که نیاز است ایجاد می‌کند و همه‌چیز را به‌تنهایی درست می‌کند، اشتباه است. اگر آماده نیستید که در روند بهبودی رابطه همراهی کنید و فکر نمی‌کنید بتوانید از پس مشکلات بربیایید شاید بهتر است فرصت دوباره‌ای به رابطه ندهید و همین‌جا راهتان را جدا کنید.

آیا همسرتان برای نشان دادن پشیمانی کاری انجام می‌دهد؟

گفتن ببخشید بسیار خوب است، اما همیشه اعمال تأثیرگذارتر از کلمات هستند. ممکن است همسرتان به شما بگوید که متأسف است اما همچنان به کارهایی که شما را ناراحت می‌کند ادامه دهد و یا در مورد ناراحتی شما شوخی کند. وقتی عذرخواهی با عمل همراه نباشد بسیار توخالی و سطحی خواهد بود و احساس مثبتی ایجاد نمی‌کند. وقتی همسرتان عذرخواهی می‌کند باید نشان دهد که از عملکرد خود پشیمان است و نسبت به کاری که انجام داده است احساس بدی دارد. قبل از دادن فرصت دوباره به رابطه ببینید آیا همسرتان برای ابراز پشیمانی از اشتباهش کاری انجام می‌دهد یا نه؟

آیا همسرتان برای بهتر شدن تلاش می‌کند؟

اگر می‌خواهید یک فرصت دوباره به رابطه بدهید باید ببینید همسرتان به‌طور فعال تلاش می‌کند تا در مسیر بهتر شدن باشد. او باید نشان دهد که می‌تواند تغییر کند و تصمیم گرفته است که اشتباهات گذشته را تکرار نکند.

درست کردن رابطه خراب شده

آیا همسرتان به انجام دادن درست کارها متعهد است؟

اگر همسرتان قصد دارد فرصت دوباره‌ای برای ادامه‌ی رابطه با شما داشته باشد باید تلاش کند تغییرات خود را در طولانی‌مدت حفظ کند و شایستگی خود را به‌عنوان یک همراه همیشگی اثبات کند. او باید احساس شما را بررسی کند و بپرسد چگونه می‌تواند کارها را درست پیش ببرد و در شما احساس امنیت ایجاد کند. برای دادن فرصت دوباره به رابطه و همسرتان، او باید ثابت کند که لیاقت این فرصت را دارد و به دنبال تغییرات بزرگ و بهتر شدن رابطه در طولانی‌مدت است.

آیا اشتباهات همسرتان یک الگوی تکرارشونده است؟

آیا این اولین فرصت دوباره‌ای است که به همسرتان می‌دهید یا این مسئله چندین بار تکرار شده است؟ اگر رفتاری که این بار باعث ناراحتی شما شده است در گذشته نیز وجود داشته است، ممکن است این مسئله یک الگوی تکراری در رابطه‌ی شما باشد. اگر همسرتان قبلاً به شما خیانت کرده یا به شما دروغ گفته باشد و شما دوباره او را ببخشید، ممکن است فکر کند می‌تواند مدام از این روش استفاده کند. برای اینکه همسرتان واقعاً شایسته‌ی یک فرصت دوباره باشد باید مسئله‌ای که شما را ناراحت کرده است، حل شود. برای مثال اگر همسرتان خیانت کرده است صراحتاً این را بگویید که تکرار هر نوع رفتاری مشابه با این مسئله نقطه‌ی پایان رابطه‌ی شما خواهد بود. اگر او مرتباً کارهایی انجام می‌دهد که می‌داند شما را ناراحت می‌کند، شایستگی همراهی با شما را ندارد.

آیا او حاضر به انجام توافقات جدید است؟

به‌طور مثال اگر همسرتان با همکارش به شما خیانت کرده است آیا حاضر است بپذیرد که دیگر او را نبیند؟ یا با او تنها در دفتر کارش نماند؟ اگر همسرتان حاضر به مصالحه نیست از دادن فرصت دوباره به رابطه خودداری کرده و او را ترک کنید. اگر او توافقات جدید را می‌پذیرد و مایل به مصالحه است نشان می‌دهد که می‌خواهد کاری کند تا شما احساس امنیت و اطمینان بیشتری در رابطه داشته باشید.

آیا می‌توانید به همسرتان اعتماد کنید؟

اعتماد رکن بسیار مهمی در رابطه است و اگر یک‌بار شکسته شده باشد باید به این فکر کنید که آیا می‌توانید دوباره به همسرتان اعتماد کنید؟ اگر فکر می‌کنید که می‌توانید به او اعتماد کنید و معتقدید خطایی که انجام داده است مربوط به گذشته است و تکرار نخواهد شد، می‌توانید به دادن فرصت دوباره به رابطه خوش‌بین باشید. اگر این موضوعی نیست که بتوانید از پس آن بربیایید احتمالاً اوضاع بین شما نمی‌تواند خوب پیش برود. اگر نتوانید به او اعتماد کنید احتمالاً همیشه در حال کنترل کردن او خواهید بود و این موضوع به‌مرور رابطه‌ی شما را حتی از الان نیز بدتر می‌کند.

دلیل دادن فرصت دوباره به رابطه چیست؟

معمولاً افرادی که خیانت می‌کنند این کار را به دلیل احساساتی که نسبت به خوشان دارند انجام می‌دهند و این ربطی به همسرشان ندارد، اما خیانت کردن یا دروغ گفتن می‌تواند نشانه‌ی این باشد که به‌هرحال همه‌چیز بین دو نفر چندان عالی نبوده است. زمانی که می‌خواهید در مورد تمام کردن یک رابطه تصمیم بگیرید عموماً مسائل خوب و خاطرات خوش برایتان یادآوری می‌شود و بدی‌های رابطه به چشم نمی‌آید؛ اما باید بدانید که اگر الان در این نقطه از رابطه هستید احتمالاً مشکلات زیادی نیز وجود داشته است. به خودتان زمان بدهید و دلیل دادن فرصت دوباره به رابطه را ارزیابی کنید. آیا دلیل دادن فرصت دوباره به رابطه این است که نمی‌خواهید تنها باشید؟ آیا دل‌تنگ شده‌اید؟ یا می‌خواهید با دادن فرصت دوباره به رابطه مسائل را حل کنید و رابطه‌ی بهتری داشته باشید؟

آیا با دادن فرصت دوباره به رابطه همه‌چیز درست می‌شود؟

اگر می‌خواهید بدانید با دادن فرصت دوباره به رابطه همه‌چیز حل می‌شود یا نه بهتر است بدانید پاسخ مشخصی برای این سؤال وجود ندارد. دادن فرصت دوباره برای برخی افراد جواب می‌دهد و برای برخی دیگر نه. به‌صورت کلی این موضوع به احساسات و اقدامات همسرتان بستگی دارد. اگر همسرتان در جهت مثبت پیش برود دادن فرصت دوباره به رابطه می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد.

اگر بعد از پاسخ به این سؤالات هنوز مطمئن نیستید که آیا باید به همسرتان فرصت دیگری بدهید یا نه بهتر است از یک مشاور و زوج درمانگر کمک بگیرید. این تصمیم بر تمام جوانب زندگی شما تأثیر‌گذار است؛ بنابراین مشورت گرفتن از یک فرد متخصص می‌تواند بسیار راهگشا باشد.

منبع: aconsciousrethink

تلفن کلینیک روانشناسی

عدم انتشار عکس کودکان در فضای مجازی

به اشتراک گذاشتن عکس کودکتان در شبکه‌ی اجتماعی، درست یا غلط؟!

طبیعی است که والدین دوست داشته باشند در مورد کودکشان صحبت کنند و عکس‌هایش را به دیگران نشان دهند. این موضوع ناشی از دوست داشتن و حس افتخاری است که نسبت به کودکشان دارند؛ اما با افزایش استفاده از شبکه‌های اجتماعی می‌توان آن عکس‌ها و داستان‌های بامزه را که قبلاً فقط با خانواده و دوستان خود نشان می‌دادید اکنون با میلیون‌ها نفر به اشتراک بگذارید.

گاهی به اشتراک گذاشتن عکس کودکتان در شبکه‌ی اجتماعی باعث دردسر می‌شود.

بااینکه به نظر می‌رسد به اشتراک گذاشتن عکس کودک در شبکه اجتماعی مسئله‌ی خیلی مهمی نیست، اما بهتر است بدانید گاهی همین کار به‌ظاهر ساده برای والدین دردسرساز می‌شود. امروزه شاهد این هستیم که اکثر والدین فیلم و عکس کودکشان را با دیگران به اشتراک می‌گذارند اما گاهی با واکنش‌های بسیار منفی از طرف جامعه مواجه می‌شوند. ممکن است شما یک شوخی ظاهراً ساده با کودکتان انجام دهید و عکس‌های آن را در شبکه اجتماعی به اشتراک بگذارید، اما دیگران کار شما را کودک‌آزاری قلمداد کنند. در جوامعی که قوانین در مورد حضانت فرزندان سخت‌گیرانه‌تر است، گاهی همین فیلم و عکس‌ها در شبکه‌های اجتماعی باعث می‌شود حضانت فرزندان از والدین گرفته شود.

هیچ‌چیز آنلاینی کاملاً خصوصی نیست و همه‌چیز دائمی است.

قبل از به اشتراک گذاشتن عکس کودکتان در شبکه اجتماعی باید بدانید که این عکس و فیلم‌ها ممکن است توسط افراد زیادی دیده شده و به‌صورت دائمی باقی بمانند. ممکن است شما از تنظیمات حریم شخصی استفاده کنید و صفحه‌ی خود را خصوصی نگه‌دارید، اما همیشه روش‌هایی وجود دارد که دیگران می‌توانند به عکس‌های شما دسترسی پیدا کنند. مثلاً ممکن است فردی از عکس‌های موجود در صفحه‌ی خصوصی شما اسکرین شات گرفته و آن را با دیگران به اشتراک بگذارد. وقتی عکس کودکتان دست‌به‌دست بچرخد درواقع به این معنی است که شما دیگر کنترلی روی آن نخواهید داشت و حتی اگر آن را پاک کنید کاملاً از بین نمی‌رود.

عکس‌هایی که از کودکتان در شبکه‌ی اجتماعی به اشتراک می‌گذارید متعلق به اوست نه شما.

درک این موضوع در این عصر جدید دیجیتال که همه‌ی ما رد پای دیجیتال داریم، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. امروزه یک جست‌وجوی سریع در گوگل انواع اطلاعات در مورد یک فرد را در اختیار شما قرار می‌دهد؛ بنابراین اینکه هر فردی چه چیزی در مورد خودش را به اشتراک می‌گذارد بسیار مهم است. شما به‌عنوان یک بزرگ‌سال این حق انتخاب را دارید که تصمیم بگیرید چه موضوعاتی در مورد خودتان را با دیگران به اشتراک بگذارید یا در مورد کارهایی که انجام می‌دهید و ممکن است در شبکه‌های اجتماعی دیده شود تصمیم‌گیری کنید. باید به این موضوع دقت کنید که کودک شما حق دارد که حریم خصوصی داشته باشد و شما نمی‌توانید به‌جای او تصمیم‌گیری کنید. به اشتراک گذاشتن عکس کودکتان در شبکه اجتماعی نباید به گونه‌ایی باشد که حق داشتن حریم خصوصی از او گرفته شود. شاید موضوعاتی که به نظر شما خنده‌دار و بامزه بیاید بعدها باعث خجالت کودکتان شود؛ بنابراین باید در به اشتراک گذاشتن محتوایی که ممکن است در آینده برای فرزندتان شرم‌آور باشد بسیار دقت کنید.

گذاشتن عکس بچه در پروفایل

۵ سؤالی که قبل از به اشتراک گذاشتن عکس کودکتان در شبکه‌ی اجتماعی باید از خودتان بپرسید.

چرا آن را به اشتراک می‌گذارید؟

این احتمالاً مهم‌ترین سؤالی است که قبل از به اشتراک گذاشتن عکس کودکتان در شبکه‌ی اجتماعی باید از خودتان بپرسید. عکس‌ها و مطالبی که از کودکتان با دیگران به اشتراک می‌گذارید اطلاعات شخصی اوست و متعلق به شما نیست. عادت کنید قبل از به اشتراک گذاشتن محتوا در مورد کودکتان به این سؤال پاسخ دهید و سعی کنید دلیل خوبی برای انجام این کار داشته باشید.

آیا دلتان می‌خواهد کسی این موضوع در مورد شما را با دیگران به اشتراک بگذارد؟

هرچند این سؤال نمی‌تواند معیار کاملاً مناسبی باشد، اما ممکن است کمک‌کننده باشد. شاید شما فردی برون‌گرا باشید و دوست داشته باشید مسائل خصوصی زندگی خود را با دیگران به اشتراک بگذارید درحالی‌که ممکن است فرزند شما به‌عنوان یک فرد درون‌گرا بزرگ شود و دوست نداشته باشد دیگران عکس برهنه‌ای از کودکی او داشته باشند. درهرحال اگر این سؤال را قبل از به اشتراک گذاشتن عکس کودکتان در شبکه‌ی اجتماعی از خودتان بپرسید، ممکن است از به اشتراک گذاشتن آن عکس یا مطلب منصرف شوید. اگر فرزندتان به‌اندازه‌ی کافی بزرگ شده است که بتواند در این موردنظر دهد، حتماً نظرش را بپرسید.

آیا ممکن است کودکتان اکنون یا در آینده از محتوایی که در موردش به اشتراک می‌گذارید خجالت‌زده شود؟

ممکن است والدین یک داستان خجالت‌آور در مورد فرزندشان را برای همسر یا مادربزرگ او تعریف کنند، اما به اشتراک گذاشتن این مسائل با هزاران نفر دیگر آن‌هم زمانی که فرزندتان کودک است و قدرت تشخیص و انتخاب ندارد بسیار کار اشتباهی است.

آیا کسی در دنیا وجود دارد که اکنون یا در آینده نباید این مسئله در مورد فرزند شما را بداند؟

اگر پاسختان به این سؤال مثبت است، آن را به اشتراک نگذارید. ممکن است به نظر افراطی برسد اما گاهی کارفرمایان، مسئولان پذیرش دانشگاه‌ها یا افراد در اوایل یک رابطه‌ی عاشقانه برای به دست آوردن اطلاعات در مورد فردی از جست‌وجوی اینترنتی استفاده می‌کنند. اگر آنچه را که می‌خواهید در صفحات اجتماعی بگذارید ممکن است در آینده به فرزندتان آسیبی برساند، این کار را نکنید.

آیا این چیزی است که می‌خواهید بخشی از رد پای دیجیتال فرزندتان باشد؟

به این فکر کنید که حتی اگر به اشتراک گذاشتن عکس کودکتان در شبکه‌ی اجتماعی برای او خجالت‌آور نباشد، او را چگونه به دیگران معرفی می‌کند؟ احتمالاً دوست دارید دیگران فرزندتان را باهوش، خوش‌برخورد، باپشتکار، مهربان و موفق بدانند، به این فکر کنید که آنچه به اشتراک می‌گذارید به این موضوع کمک می‌کند یا مانع آن می‌شود؟ مطالبی که شما در مورد فرزندتان به دیگران نشان می‌دهید می‌تواند بر تصور آن‌ها از او تأثیر بگذارد.

بهتر است قبل از به اشتراک گذاشتن عکس کودکتان در شبکه‌ی اجتماعی با همسرتان مشورت کنید و مطمئن شوید که او نیز با نظر شما موافق است. همچنین بد نیست صبر کنید تا فرزندانتان به‌اندازه‌ی کافی بزرگ شوند و بتوانند این موضوع را درک کرده و خودشان نیز در این تصمیم‌گیری سهیم شوند و نظر دهند.

تلفن کلینیک روانشناسی

چرا فکر می‌کنم بدبختم

احساس بدبختی می کنم

گاهی تمام چیزی که به خودتان می‌گویید این است که احساس بدبختی می‌کنم. احساس بدبختی و یا ناامیدی چه در مورد یک موضوع خاص باشد و چه به‌صورت کلی نسبت به همه‌چیز در زندگی باشد، یک احساس بسیار آزاردهنده است. احساس بدبختی و گیر افتادن در نامیدی، زندگی را سخت می‌کند. خوشبختانه زمانی که احساس بدبختی و ناامیدی می‌کنید برخی کارها وجود دارند که با انجام آن‌ها زندگی‌تان بهتر می‌شود.

وقتی احساس بدبختی می‌کنید این را در نظر بگیرید که ممکن است مغزتان به شما دروغ بگوید.

زمانی که احساس بدبختی می‌کنید، مغزتان ممکن است به شما بگوید که همه‌چیز وحشتناک و ترسناک است. افکارتان ممکن است شما را متقاعد کند که نمی‌توانید موفق شوید یا به شما بگوید که هیچ فرصتی برای بهتر شدن اوضاع وجود ندارد؛ اما باید بدانید اینکه شما در مورد چیزی فکر می‌کنید دلیل نمی‌شود که آن موضوع درست باشد. افکار شما ممکن است تحریف‌شده، نادرست و یا کاملاً اشتباه باشند. احساس بدبختی به افکار ناامیدکننده دامن می‌زند و این‌یک چرخه‌ی منفی است که هرکسی ممکن است به‌راحتی در آن گرفتار شود و در این زمان باور اینکه همه‌چیز می‌تواند بهتر شود بسیار دشوار است. حتی ممکن است فکر کنید من احساس بدبختی می‌کنم، همه‌چیز را امتحان کرده‌ام و نتیجه‌ای ندارد؛ اما این فکر یک تحریف شناختی در زمان احساس بدبختی است. شما ممکن است چند کار را برای بهتر شدن حالتان امتحان کرده باشید اما مطمئناً همه‌چیز را امتحان نکرده‌اید. حداقل می‌توانید اینطور فکر کنید که زمانی که احساس بدبختی می‌کنید ممکن است تفکرات شما دقیق نباشند و احتمالاً بیشتر از چیزی که شما فکر می‌کنید جای امیدواری وجود دارد.

زمانی که احساس بدبختی می‌کنید برعکس همیشه فکر کنید.

احتمالاً وقتی احساس بدبختی و ناامیدی می‌کنید به تمام دلایلی که باعث می‌شوند اوضاع بهتر نشود فکر می‌کنید. این بار به شواهدی که نشان می‌دهند اوضاع در حال بهتر شدن است توجه کنید و به این فکر کنید که چگونه ممکن است شرایط بهتر شود. فکر کردن در مورد نکات مثبت می‌تواند دریچه‌های جدیدی برای شما باز کند و باعث شود متوجه شوید همان‌قدر که این احتمال وجود دارد که شرایط بدتر شود، این امکان نیز وجود دارد که اوضاع بهتر شده و به آن بدی که شما تصور می‌کنید نباشد.

از احساس بدبختی و ناامیدی چه چیزی به دست می‌آورید؟

فکر کردن به اینکه شما از احساس ناامیدی چه چیزی به دست می‌آورید شاید یک تمرین عجیب باشد. ممکن است فکر کنید این‌یک تصور اشتباه است و شما نمی‌خواهید این‌طور فکر کنید؛ اما اگر بیشتر فکر کنید درمی‌یابید زمانی که نسبت به چیزی امیدوار نیستید از اینکه مسائل درست پیش نرود نگران نخواهید شد. احساس ناامیدی ممکن است شما را از انجام تغییرات نامناسب محافظت کند.

اگر احساس بدبختی نکنید چه‌کارهایی انجام می‌دهید؟

به این فکر کنید اگر کمتر احساس بدبختی و ناامیدی کنید چه چیزهایی به دست می‌آورید؟ زندگی شما چه تغییراتی می‌کند؟ اگر بیشتر امید داشته باشید عملکردتان چقدر عوض می‌شود؟ سعی کنید جوری رفتار کنید که اگر امیدوار بودید عمل می‌کردید. به‌عنوان‌مثال، ممکن است متوجه شوید که اگر امید داشته باشید، بیرون می‌روید و با افراد جدید ملاقات می‌کنید یا به دنبال یک کار جدید می‌روید. سعی کنید این کارها را انجام دهید حتی اگر امیدوار نباشید که کارساز است. گاهی اوقات، ابتدا باید رفتار خود را تغییر دهید بعدازآن احساساتتان تغییر خواهد کرد؛ بنابراین اگر امیدوارانه رفتار کنید، ممکن است سرانجام احساس امیدواری بیشتری داشته باشید.

علت بدبختی انسان

برای حل مسئله تلاش کنید.

وقتی احساس بدبختی و ناامیدی می‌کنید تفکر شما این خواهد بود که هیچ‌چیز بهتر نخواهد شد و شما نمی‌توانید در حل کردن مسائل موفق شوید. اما همیشه کاری وجود دارد که می‌توانید برای حل یک مشکل یا تغییر احساس خود نسبت به مسئله انجام دهید. مدتی در مورد راه‌حل‌هایی که به ذهنتان می‌رسد فکر کنید. لازم نیست به دنبال ایده‌های خوب باشید، فقط ببینید آیا می‌توانید تا آنجا که می‌توانید برای حل یک مشکل راه‌حل ارائه دهید. در مواردی مانند بیماری عزیزان که نمی‌توانید مشکل را حل کنید سعی کنید احساس خود را در مورد مشکل تغییر دهید. آیا وقت‌گذرانی با اعضای خانواده می‌تواند به شما کمک کند کمی بهتر شوید؟ اگر یک دوره‌ی خودشناسی بگذرانید، ممکن است کمی امیدوارتر شوید؟

وقتی احساس بدبختی می‌کنید با یک دوست یا اعضای خانواده صحبت کنید.

زمانی که به دنبال راه‌حل برای مشکلاتتان هستید و یا روزهای سختی را می‌گذرانید و احساس بدبختی می‌کنید با یک فرد معتمد صحبت کنید و آنچه را تجربه می‌کنید با او در میان بگذارید. آن‌ها ممکن است بتوانند به شما کمک کنند از یک منظر دیگر مسائل را ببینید یا استراتژی‌هایی ارائه دهند که به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید. گاهی دشوار است که به دیگران بگویید در حال گذراندن چه مسائلی هستید، بااین‌حال صحبت کردن با یک فرد معتمد می‌تواند باعث ایجاد احساس امیدواری در شما شود.

برای خودتان برنامه داشته باشید.

بعدازاینکه راه‌حل مسئله‌ی خود را پیدا کردید برای انجام آن برنامه‌ریزی کنید. به این فکر کنید که اول باید از کجا شروع کنید. در نظر داشته باشید که اگر برنامه‌ی اول شما موفقیت‌آمیز نبود همیشه می‌توانید برنامه‌ی جایگزینی داشته باشید. برنامه‌های خود را به‌عنوان آزمایش در نظر بگیرید. وظیفه‌ی شما این است که تا آنجا که می‌توانید آزمایش کنید تا متوجه شوید چه چیزی برای شما و شرایطتان مفید است.

به برنامه‌های خود برای برطرف شدن احساس بدبختی، عمل کنید.

هنگامی‌که برنامه‌ای تنظیم کردید حتماً به آن عمل کنید. اینکه منتظر بنشینید تا اوضاع خودبه‌خود بهتر شود کار بیهوده‌ای است. اگر شروع به فعالیت کنید و برنامه‌های خود را دنبال کنید احتمالاً بیشتر به ادامه‌ی مسیر امیدوار می‌شوید.

اگر احساس بدبختی و ناامیدی طولانی شد، به دنبال کمک حرفه‌ای باشید.

احساس بدبختی و ناامیدی می‌تواند علامت یک مشکل مربوط به سلامت روان مانند افسردگی باشد؛  بنابراین اگر احساس بدبختی و ناامیدی بیش از دو هفته طول کشید یا نگران سلامت روان خود بودید، حتماً به دنبال کمک حرفه‌ای باشید. یک متخصص در زمینه‌ی سلامت روان می‌تواند نیازهای شما را ارزیابی کند و در مورد گزینه‌های درمانی شما تصمیم‌گیری کند. بیشتر مسائل مربوط به روان قابل‌درمان هستند. درمان این مشکلات می‌تواند به شما کمک کند تا نسبت به آینده امیدوارتر باشید و احساس بدبختی در شما از بین برود.

منبع: Verywellmind
تلفن کلینیک روانشناسی