هذیان گفتن

اختلال هذیان و روش های درمان آن

اختلال هذیان (Delusional Disorder) که در گذشته در مجموعه اختلال پارانویید بررسی می‌شد، نوعی بیماری حاد ذهنی است که جزء اختلالات روان‌پریشی در نظر گرفته می‌شود. اشخاصی که به این بیماری دچار هستند، توانایی تشخیص واقعیت را از توهم ندارند. از علائم شایع بیماری همان‌طور که از نامش پیداست هذیان می‌باشد. اگرچه هذیان این بیماران واقعی نیست اما به صورت معمول پیش آمدن آن‌ها دور از ذهن و عقل نیز نمی‌باشد و ممکن است در زندگی واقعی اتفاق بیافتند. این توهمات می‌تواند شامل تعقیب شدن، مسموم شدن، توطئه یا حتی عشق خیالی باشد که حقیقت ندارد یا می‌تواند بسیار مبالغه شده باشد. در حالتی دیگر توهم افراد مبتلا به اختلال هذیان دور از ذهن است و امکان رخ دادن آن‌ها به صفر میل می‌کند؛ به طور مثال کلون شدن انسان‌ها توسط موجودات فضایی یا پخش افکار فرد بر تلویزیون. در این صورت گفته می‌شود که فرد دچار اختلال هذیان از نوع bizarre (عجیب و غریب) می‌باشد.

افراد مبتلا به اختلال هذیان برخلاف افراد مبتلا به سایر بیماری‌های روان‌پریشی می‌توانند به زندگی روزمره خود ادامه داده و کارهای روزانه خود را بدون مشکل خاصی انجام دهند. اما در مواردی نیز ممکن است این بیماران به میزان زیادی با توهمات خود مشغول شوند که در این حالت زندگی آن‌ها مختل می‌شود.

هذیان و توهم می‌تواند از عوارض سایر بیماری‌ها مانند اسکیزوفرنی باشد، اما اختلال هذیان به تنهایی، معمولا نادر است. این اختلال بیشتر در افراد مسن و میان‌سال دیده شده و در خانم‌ها بیشتر از آقایان رخ می‌دهد.

انواع توهم در بیماری هذیان

اروتومانیا:

در این حالت فرد تصور می‌کند که شخصی خاص او را دوست دارد. معمولا این شخص فردی معروف و مهم است. فرد مبتلا به توهم اروتومانیا سعی می‌کند با عشق خیالی خود ارتباط برقرار کند و ممکن است او را تعقیب نماید.

بزرگ‌نما:

در این حالت فرد تصور می‌کند که استعداد و توانایی خاص دارد و از افراد دیگر برتر است. این تصور در افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نیز دیده می‌شود.

حسود:

در این حالت فرد دچار این توهم است که پارتنر یا همسرش به او وفادار نیست و با اشخاص دیگر نیز رابطه عاشقانه یا پنهانی دارد.

آزار بینی:

فرد مبتلا به این نوع توهمات تصور می‌کند دیگران می‌خواهند به او آسیب برسانند یا علیه او توطئه چینی کنند. آن‌ها ممکن است به کرات به مراجع قضایی مراجعه نمایند.

مشکل جسمی:

در این حالت فرد تصور می‌کند که دارای یک نقص جسمی یا مشکل پزشکی است.

ترکیبی:

در این حالت فرد مبتلا به اختلال هذیان چند نوع از توهمات ذکر شده را دارا می‌باشد.

دلایل ایجاد اختلال هذیان

مانند سایر بیماری‌های روان‌پریشی علت ایجاد اختلال هذیان به طور کامل مشخص نیست، اما فاکتورهای زیر در ایجاد آن ممکن است نقش داشته باشد:

ژنتیک

تحقیقات نشان داده است که اختلال هذیان در افرادی که اعضای خانواده آن‌ها مبتلا به این بیماری است، بیشتر است و همچنین می‌تواند از والدین به فرزندان نیز منتقل شود.

بیولوژی

محققان در حال بررسی ارتباط میان ساختار مغز و اختلال هذیان می‌باشند. تغییر ساختار مغز می‌تواند در ایجاد اختلال هذیان موثر باشد.

محیط

از دیگر فاکتورهای دخیل در تقویت اختلال هذیان می‌توان به استرس و همچنین مصرف الکل و مواد مخدر اشاره کرد. علاوه بر آن افرادی که مدت زیادی تنها زندگی کنند یا بینایی و شنوایی کمی داشته باشند ممکن است به این بیماری دچار شوند.

داروی توهم چیست

روش‌های درمان اختلال هذیان

روش‌های درمان اختلال هذیان شامل دارودرمانی و روان درمانی می‌باشد. درمان مبتلایان به این بیماری معمولا مشکل است زیرا این افراد قبول نمی‌کنند که روان‌پریش هستند و توانایی تشخیص توهمات خود را از واقعیت ندارند. مطالعات نشان داده است که تقریبا نصف کسانی که از داروهای ضد روان‌پریشی برای درمان اختلال هذیان استفاده کرده، بهبود پیدا کرده‌اند. داروهای ضد روان‌پریشی شامل انواع زیر می‌باشند:

داروهای ضد روان‌پریشی مرسوم (نورولپتیک)

این داروها از سال ۱۹۵۰ برای درمان بیماری‌های روانی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. نورولپتیک‌ها گیرنده دوپامین را در مغز مسدود می‌کنند. دوپامین یک انتقال دهنده عصبی است که در ایجاد توهم نقش دارد. برخی از این داروها شامل کلروپرومازین، فلوفنازین، هالوپریدول، لوکساپین، پرفنازین، تیوتیکسین و تریفلوپیرازین می‌باشد.

داروهای ضد روان‌پریشی غیر مرسوم

این داروهای جدید عوارض کم‌تری نسبت به داروهای قبلی دارند. مکانیسم عمل آن‌ها از طریق مسدود کردن گیرنده دوپامین و سروتونین در مغز می‌باشد. سروتونین نوع دیگری از انتقال دهنده عصبی است که می‌تواند در ایجاد توهم و هذیان دخیل باشد. برخی از این داروها شامل آریپیپرازول، آسناپین، برکسپیپرازول، کاریپرازین و کلوزاپین می‌باشد.

سایر داروها

داروهای آرام‌بخش و ضد افسردگی نیز گاها برای بیماران مبتلا به اختلال هذیان که دچار اضطراب یا تغییرات خلق و افسردگی هستند، تجویز می‌شود.

روان درمانی نیز معمولا در کنار دارودرمانی برای درمان افراد مبتلا به اختلال هذیان تجویز می‌شود. جلسات روان درمانی کمک می‌کند که افراد مبتلا با استرس ناشی از توهمات و تاثیر آن‌ها بر زندگی‌شان راحت‌تر کنار بیایند. روان درمانی شامل:

روان درمانی فردی

در این نوع روان درمانی به فرد مبتلا کمک می‌شود که افکار اشتباه و آسیب دیده‌اش اصلاح شود.

درمان شناختی-رفتاری

این نوع درمان به فرد مبتلا کمک می‌کند که با الگوهای فکری و رفتاری اشتباه که منجر به احساسات مخرب و توهم می‌شود، آشنا شود.

جلسات مشاوره برای خانواده

در این نوع جلسات به خانواده افراد مبتلا به اختلال هذیان کمک می‌شود که رفتار مناسبی در مقابل فرد بیمار داشته و به روند درمان او کمک کنند.

افرادی که علائم بسیار شدید بروز می‌دهند که در نتیجه آن ممکن است به خودشان یا دیگران آسیب برسانند باید در بیمارستان بستری شده تا علائم آن‌ها پایدار شود.

نتیجه درمان بسته به شرایط و شدت بیماری می‌تواند متفاوت باشد. به طور مثال در صورتی که فرد مبتلا از حمایت اطرافیان و انگیزه کافی برای درمان برخوردار باشد، احتمال بهبودی بیشتر است. اختلال هذیان یک بیماری حاد است اما در صورتی که روند درمان با پیگیری کافی طی شود، قابل درمان است.

عوارض ناشی از اختلال هذیان

افراد مبتلا غالبا به دلیل مشکلات ناشی از توهمات و هذیان دچار افسردگی می‌شوند. علاوه بر آن رفتار بر اساس توهم می‌تواند منجر به مشکلات قانونی و برخورد پلیس شود. به طور مثال فردی که دچار اروتومانیاست به دلیل تعقیب و آزار افراد دیگر ممکن است دستگیر شود. همچنین افراد مبتلا به اختلال هذیان در صورتی که توهماتشان بر روابطشان تاثیر بگذارد ممکن است جامعه و دوستانشان آن‌ها را طرد کرده و دچار تنهایی شوند.

تلفن کلینیک روانشناسی

نحوه برخورد با خواسته‌های کودک

معمولا کودک بعد از دوره‌ی نوزادی وارد مرحله‌ای می‌شود که ممکن است خواسته‌های زیادی داشته باشد؛ این مرحله طبیعی است و جزئی از روند سالم رشد کودک محسوب می‌شود. اما اگر کودک مدرسه‌ای شما مرتبا می‌خواهد که برایش چیزی بخرید یا فراهم کنید و نیازهای زیادی دارد، شاید لازم است که نگاه دقیق‌تری به تربیت خود داشته باشید.

به بعضی از کودکان یاد داده نمی‌شود که نیازهای خود را با نیازهای اطرافیانشان به تعادل برسانند و این موضوع منجر می‌شود که کودک بسیار پرتوقع یا فریبکار شود یا حتی گرایشات مادی گرایی پیدا کند (این موضوع بیشتر در دوره‌های قبل از نوجوانی و نوجوانی شایع می‌شود).

آیا شما هم کودکی دارید که خواسته‌های فراوان دارد و همیشه خواستار توجه و وقت بسیاری از جانب شماست؟ آیا کودک شما از همه چیز شکایت دارد و مدام نق می‌زند بدون آن که متوجه تاثیر رفتارش بر شما باشد؟ آیا این موضوع برای ماه‌ها و حتی سال‌ها ادامه داشته است؟

اگر جوابتان به سوال‌های بالا مثبت است، بهتر است که به ادامه مقاله توجه کنید. در این مقاله در خصوص نحوه برخورد صحیح با خواسته‌های کودک و جلوگیری از ایجاد توقعات اشتباه در او صحبت شده است تا خانواده‌ها بتوانند تربیت بهتری داشته و افراد سالم‌تری تحویل جامعه دهند. مطمئنا همه والدین دوست دارند که کودکشان از هر لحاظ چه جسمی و چه روانی سالم باشد و هیچ پدر و مادری از قصد به فرزند خود آسیب نمی‌رسانند. اما باید گفت که آسیب‌های وارد شده به کودکان به دلیل ناآگاهی و عدم تجربه کافی والدین انکار ناپذیر است.

دلایل ایجاد توقع و خواسته‌های نامطلوب در کودکان

به طور معمول دو دلیل اصلی برای پرتوقع شدن کودک وجود دارد که هر دو آن‌ها با صرف وقت و تلاش قابل حل و درمان است. این دلایل شامل:

توجه زیاد پدر و مادر

گاهی اوقات والدینی که خودشان در کودکی مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند بعد از بچه‌دار شدن به دلیل این که نمی‌خواهند کودکشان مشکلات آن‌ها را تجربه کند، توجه بیش از اندازه نثار فرزند خود می‌کنند. آن‌ها مدام برای کودکشان اسباب بازی‌های مختلف می‌خرند و وقت بسیاری به او اختصاص می‌دهند دریغ از این که این نوع تربیت باعث ایجاد مشکلات بسیاری برای فرزندشان شده و او را به فردی محق و طلب کار تبدیل می‌کند.
این کودکان به این که همه چیز طبق خواسته آن‌ها پیش برود، عادت می‌کنند و تصور می‌کنند که اطرافیان فقط باید در خدمت آن‌ها باشند، اما روال دنیا این گونه پیش نمی‌رود. دیر یا زود والدین این کودک متوجه می‌شوند که فرزندشان همیشه مدعی است و زمانی که سعی می‌کنند به او بفهمانند که بعضی از خواسته‌ها را نمی‌توانند برایش برآورده کنند، با شکایت و گریه مواجه می‌شوند زیرا کودک تنها به روش قبلی والدین خود عادت دارد و روش دیگری برایش قابل قبول نیست. او به قدرتی که قبلا داشته عادت کرده است.

تربیت کودک

کودک در این زمان ممکن است از جملاتی نظیر “از شما متنفرم”، “شما والدین بدی هستید”، یا “شما دیگر مرا مانند قبل دوست ندارید”، استفاده کند. شنیدن این جملات برای والدینی که توجه و عشق بسیاری نثار فرزند خود کرده‌اند می‌تواند بسیار سخت باشد.

عدم حضور والدین

در حالتی دیگر زمانی که پدر و مادر با یکدیگر مشکل داشته باشند و سازگار نباشند، کودک احساسات بدی را تجربه می‌کند که برای او با آگاهی کمی که دارد تجربه این احساسات بسیار مشکل است. ممکن است والدین بخواهند از یکدیگر جدا شوند یا قبلا جدا شده باشند؛ در این حالت کودک دچار ترس از دست دادن عشق و امنیت شده که برای جبران آن ممکن است بهانه‌گیر شده و خواسته‌هایش بیشتر شود. در این حالت کودک خواسته‌هایش بیشتر می‌شود زیرا بلد نیست که چگونه نیاز خود را به دریافت عشق بروز دهد.

در برخی شرایط ممکن است پدر و مادر با یکدیگر مشکلی نداشته باشند و شرایط شغلی، تحصیلی و … منجر به عدم حضور یکی از والدین در خانه شود که در این صورت نیز احتمال دارد کودک در مقابل فقدانی که تجربه می‌کند، بهانه‌گیر شود.

بهترین رفتار مقابل خواسته‌های نابجای کودک

در مرحله اول باید مشخص شود که چه چیزی باعث شده کودک خواسته‌های نابه‌جا داشته باشد یا بهانه‌گیر شود. در صورتی که علت رفتارهای کودک شما عدم حضور والدین باشد باید با او صحبت کنید و به او نشان دهید که به او اهمیت می‌دهید و او را مانند قبل دوست دارید. در صورتی که تنش‌های موجود در خانه بر فرزند شما اثر گذاشته جلسات مشاوره می‌تواند در کاهش تنش‌ها بسیار موثر واقع شده و آسیب کم‌تری گریبان‌گیر کودکتان شود.

در حالت دیگر در صورتی که کودک شما به دلیل توجه بیش از اندازه، خواسته‌های نابه‌جا پیدا کرده است وقت آن است که یکسری محدودیت‌ها و قوانین مشخص کنید. همان طور که گفته شد در ابتدا ممکن است فرزندتان به تغییر رفتار شما واکنش بسیاری نشان دهد اما شما برای این که آینده‌نگر باشید و از ایجاد آسیب‌های بیشتر به کودکتان در آینده جلوگیری کنید، لازم است که به قوانین جدید پایبند باشید. بسیار مهم است که در این مرحله شما و همسرتان با یکدیگر یکی باشید. اگر این مرحله‌ی تغییر برای شما مشکل است می‌توانید از کمک مشاوره برای تسهیل شرایط بهره‌مند شوید.

به صورت کلی در برخورد با خواسته‌های کودک موارد زیر را در نظر بگیرید:

  1. از یک لحن ملایم و قاطع برای توضیح محدودیت‌ها و قوانین استفاده کنید.
  2. تفاوت میان نیاز و خواسته را برای کودکتان توضیح دهید. به او بگویید که نیاز شامل مواردی نظیر غذا، لباس و خانه است و خرید اسباب بازی و یا تنقلات در دسته خواسته‌ها قرار می‌گیرد.
  3. مدل خوبی برای کودکتان باشید. زمانی که خواسته‌ای دارید از عباراتی نظیر در صورت امکان یا لطفا استفاده کنید و در قبال کاری که دیگری برای شما انجام می‌دهد، تشکر کنید.
  4. در صورتی که فرزندتان با لحن نامناسبی از شما چیزی خواست، نحوه صحیح تقاضا را به او یاد دهید و کلمات او را اصلاح کنید.
  5. نه گفتن را یاد بگرید. اگر کودک شما خواسته نابجایی داشت، به او نه بگویید و علتش را نیز توضیح دهید. این موضوع در سلامت کودک بسیار مهم است که به او نشان دهید هر چیزی را نمی‌تواند داشته باشد.
  6. با همسرتان صحبت کنید و به یک الگوی مشخص برای برخورد با خواسته‌های کودکتان برسید. هماهنگی در تربیت کودک بسیار حائز اهمیت است.
  7. رفتارهای خوب کودکتان را تحسین کنید و همیشه فقط بر رفتارهای نامناسب او تمرکز نکنید.

تلفن کلینیک روانشناسی

تحمل کردن خانواده

تحمل کردن پدر و مادر در خانه

برای بسیاری از فرزندان جوانی که در کنار والدینشان زندگی می‌کنند، کنار آمدن با شرایط دشوار است. زمانی والدین به فرزندانشان صحبت کردن، راه رفتن و حتی چیزهای کوچکی مثل بستن بندهای کفش را آموزش داده‌ و همه قوانین را بدون این که مورد سوال قرار بگیرند تعیین کرده‌اند. برای این افراد دشوار است که قبول کنند فرزندشان دیگر بزرگ شده‌ و می‌خواهد مستقل فکر کند و تصمیم بگیرد. در این شرایط بحث و دعوا با والدین اجتناب ناپذیر است. گاهی اوقات نیز مشکلات از بحث برای استقلال فراتر رفته و مشکلات روان والدین و باورهای آسیب زننده آن‌ها گریبان‌گیر فرزندان می‌شود.
در این مقاله در خصوص نحوه کنار آمدن و تحمل کردن پدر و مادر در خانه در شرایطی که امکان جدا شدن وجود ندارد، صحبت شده است تا فرزندان با کم‌ترین میزان آسیب این مرحله را پشت سر گذارند.

راه‌کار تحمل کردن پدر و مادر در خانه

رفتارهای ناسالم والدین می‌تواند احساساتی نظیر ناراحتی، خشم، سردرگمی و ناامیدی برای فرزندان ایجاد نماید. برای این که فرزندان کم‌تر تحت تاثیر والدین قرار بگیرند، راه‌کارهای زیر پیشنهاد می‌شود:

از بیرون به شرایط نگاه کنید و دید ناظری خود را تغییر دهید

حتی بهترین والدین نیز به فرزندانشان با هدف محافظت کردن، راهنمایی و اصلاح آسیب می‌زنند. در این حالت آن‌ها ترس‌ها و تعصبات خود را در رفتار با فرزندشان منعکس می‌کنند. نکته مهم این است که والدین نیز انسان‌های معمولی با نقاط قوت و ضعف هستند و اشتباه می‌کنند. آن‌ها نیز ممکن است آموزش‌ و تربیت سالمی از طرف پدر و مادرشان دریافت نکرده و دچار آسیب شده باشند. زمانی که علت رفتار والدینتان را درک کنید، دیگر مانند قبل از آن‌ها خشمگین نمی‌شوید.

انتظارات خود را پایین بیاورید

مدام به این موضوع فکر نکنید که شرایط باید جوری دیگری باشد یا این که چرا شرایطتان دشوار است. این موضوع را بپذیرید که زندگی سخت است. زمانی که سختی زندگی را بپذیرید کم‌تر دچار یأس و ناامیدی می‌شوید. انتظارات و دید شما نسبت به زندگی حال شما را تعیین می‌کند. شما بهتر است انتظارات خود را پایین بیاورید و والدینتان را همان طور که هستند بپذیرید. به این ترتیب آسیب کم‌تری می‌بینید و راحت‌تر می‌توانید اهداف خود را دنبال کنید. شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید که شخصی با اختلال شخصیت خودشیفته بتواند با مهربانی و دلسوزی رفتار کند؛ همان طور که نمی‌توانید از عقرب انتظار داشته باشید که نیش نزند. زمانی که بپذیرید والدینتان تغییر نمی‌کنند بسیار راحت‌تر می‌توانید با آن‌ها کنار بیایید.

وارد تله احساس گناه نشوید.

معمولا والدین از این که فرزندانشان را بی محبت و تقصیرکار نشان دهند، خوششان می‌آید اما شما باید توجه کنید که در دام آن‌ها نیافتید. زمانی که شما کارهایی را که ازتان می‌خواهند انجام ندهید، سعی می‌کنند شما را بد جلوه دهند فارغ از این که فرزندانشان می‌توانند نظراتی متفاوت از آن‌ها داشته باشند. به آن‌ها بگویید که اجازه نمی‌دهید با احساساتتان بازی کنند و حرف‌هایشان روی شما تاثیری ندارد. اگر باز هم شما را آزار دادند بگویید که خواسته آن‌ها را انجام نمی‌دهید و از آن‌ها بخواهید که به تصمیم شما احترام بگذارند.

کنار آمدن با والدین

در زمان مقابله با والدین سخت‌گیر صریح و قاطع باشید.

زمانی که با والدینتان مواجه می‌شوید، قاطعانه نظر خود را ابراز کرده و خونسردی خود را حفظ کنید. بگذارید آن‌ها از خواسته و تفکر شما اطلاع پیدا کنند. جملات خود را با این که چه فکر می‌کنید و چه احساس و خواسته‌ای دارید، شروع کنید. اما انتظار پاسخ مناسب و درک متقابل از آن‌ها نداشته باشید. شما نمی‌توانید والدین خود را تغییر دهید و تنها کاری که از شما بر می‌آید این است که به حرف‌های آن‌ها اعتنایی نداشته باشید.
توجه کنید که والدینتان سعی می‌کنند با حرف‌هایشان شما را گیج کنند و یا ترحم شما را بر انگیزند اما همان‌طور که گفته شد وارد بازی آن‌ها نشوید و اجازه ندهید آن‌ها برایتان تصمیم بگیرند. نظرات خود را مودبانه و با خونسردی ابراز نمایید و توجه کنید که شما باید با خودتان و احساستان صادق باشید و مشخص کنید که یکسری رفتارهای خاص را تحمل نمی‌کنید.

رفتارهای بد والدینتان را تلافی نکنید.

وارد بحث شدن و دعوا کردن متقابل نه تنها رفتار والدین را تغییر نمی‌دهد بلکه باعث می‌شود احساسات بد شما تشدید شود. به جای دعوا به دنبال روش‌هایی برای برطرف کردن تنش باشید. به طور مثال پیشنهاد صرف چای بدهید یا با صدایی آرام و مهربان با آن‌ها صحبت کنید. البته انکارپذیر نیست که این رفتار در شرایطی که آن‌ها رفتار مناسبی با شما نداشته‌اند، بسیار مشکل است اما در نظر بگیرید که داد زدن و پرخاشگری کار هوشمندانه‌ای نیست و مشکلی را حل نمی‌کند. اگر هر زمان در مواجهه با والدینتان احساس کردید که می‌خواهید از آن‌ها انتقام بگیرید بدانید که نتیجه این کار برای شما مثبت نخواهد بود. سعی کنید که فاصله خود را با آن‌ها حفظ کنید و در مقایسه با آن‌ها انسان بهتری باشید.

به آینده خود با امیدواری نگاه کنید

شما می‌توانید هر آدمی که دوست دارید، باشید بدون نیاز به این که از پدر و مادرتان تایید بگیرید. آن‌ها فرصت زندگی کردن داشته‌اند پس شما هم باید این فرصت را داشته باشید. ممکن است به دلیل مشکلاتی که با خانواده‌تان داشته‌اید به دنبال عشق در خارج از خانه باشید اما توجه کنید که با اشخاصی که شبیه به والدینتان هستند وارد رابطه نشوید زیرا در بسیاری از موارد انسان‌ها شرایط دوران کودکی خود را در روابطشان بازسازی می‌کنند حتی اگر آن شرایط آزاردهنده باشد برایشان آشناست و به آن عادت دارند.

در صورتی که به خودتان و شرایط آگاه شوید دیگر نگرانی از این بابت وجود نخواهد داشت و حتی لازم نیست از این که بعد از بچه‌دار شدن شبیه والدینتان شوید بهراسید.
علاوه بر آن شما نباید برای این که نمی‌توانید پدر و مادرتان را در خانه تحمل کنید، از افراد دیگر به عنوان راه فرار استفاده کنید زیرا با این کار ممکن است مشکلات بیشتری برای خود ایجاد نمایید.

به خودتان باور داشته باشید

باور نکنید که شما همان طور که والدینتان اظهار می‌دارند فرزند بدی هستید. یک لیست از نکات مثبت شخصیتی و توانایی‌هایتان تهیه کنید. اگر شما فردی خودسرزنش‌گر هستید بدانید که همه انسان‌ها اشتباه می‌کنند و اشتباه کردن چیز بدی نیست. اما لازم است که از اشتباهات درس بگیریم و تکرارشان نکنیم.

با یک شخص مطمئن صحبت کنید

صحبت کردن با دوستانی که به آن‌ها اعتماد دارید و به اشتراک گذاشتن احساساتتان می‌تواند در کنار آمدن با شرایط و تخلیه انرژی منفی بسیار کمک کننده باشد. علاوه بر آن صحبت با مشاور خانواده نیز در کاهش آسیب ناشی از رفتارهای اشتباه والدین بسیار تاثیرگذار است. مشاور خانواده در زمینه مشکلات خانوادگی تخصص دارد و شما می‌توانید بدون این که نگران قضاوت شدن باشید با او به راحتی صحبت کنید. مشاور خانواده به شما کمک می‌کند که با راه‌کارهای مناسب که به عدم تاثیر پذیری مخرب از والدینتان کمک می‌کند، آشنا شوید.

تلفن کلینیک روانشناسی