دوستی-فقط-برای-رابطه-جنسی

دوستی فقط برای رابطه جنسی

گاهی ما در روابطی قرار می‌گیریم که نمی‌دانیم هدف از آن چیست یا به چه سمتی پیش می‌رود. شاید ما از احساس خود مطمئن باشیم اما ندانیم که طرف مقابل چه فکری دارد؛ مخصوصا زمانی که حرف‌ و عمل او با هم تطبیق نداشته باشد. در این زمان ممکن است گیج شویم و ندانیم که چه رویکردی را در پیش بگیریم.

گاهی اوقات دخترها زمانی که با پسری وارد رابطه هستند، دچار تردید می‌شوند که آیا طرف مقابل دنبال یک رابطه واقعی و بلند مدت است یا فقط می‌خواهد کمی خوش بگذراند. در این مقاله در خصوص تفاوت دوستی فقط برای رابطه جنسی یا از روی هوس با رابطه عاشقانه صحبت شده است تا افراد بهتر بتوانند موقعیت خود را ارزیابی کرده و تصمیم گیری بهتری داشته باشند.

نشانه‌های دوستی فقط برای رابطه جنسی

اگر احساس خوبی به رابطه خود ندارید و فکر می‌کنید که پارتنرتان شما را فقط برای رابطه جنسی می‌خواهد، نشانه‌های زیر را مورد بررسی قرار دهید:

دوست نبودن

علاوه بر عشق، دوستی نیز در یک رابطه خوب بسیار حائز اهمیت است. زمانی که شخصی فقط خواستار رابطه جنسی باشد، کم پیش می‌آید که شما را به عنوان یک دوست در نظر گرفته و در خصوص مسائل و احساسات خود با شما صحبت کند. در دوستی فقط برای رابطه جنسی اکثر مکالمات حول محور مسائل جنسی می‌باشد. این در حالی است که در یک رابطه عاشقانه، افراد علاوه بر این که یکدیگر را دوست دارند، نزدیک‌ترین دوست یکدیگر نیز هستند.

احساس نارضایتی

زمانی که دو نفر عاشق هستند، ارتباط نزدیک جسمانی باعث می‌شود احساس کامل شدن داشته باشند. این که بعد از رابطه جنسی احساس پوچی داشته باشید یا حس کنید که چیزی کم می‌باشد، نشانه خوبی نیست. اگر شما به طرف مقابلتان علاقه دارید اما هم‌زمان احساس نارضایتی می‌کنید، بهتر است که در خصوص افکار خود با پارتنرتان صحبت کنید و نگرانی‌های خود را با او درمیان بگذارید.

نبود پیوند احساسی

آیا زمانی که ناراحت هستید یا نیاز به کمک دارید، طرف مقابلتان در دسترس نیست و برای شما وقت کافی نمی‌گذارد؟ اگر پارتنرتان به شما توجه کافی ندارد و تنها در زمان رابطه جنسی به شما توجه نشان داده و علاقه‌مند به نظر می‌رسد، می‌تواند نشان دهنده این باشد که پیوند عاطفی میان شما وجود نداشته و شما برای او تنها جذابیت جنسی دارید. البته شما نباید بر اساس یک روز یا یک مورد قضاوت کنید، بلکه رابطه خود را به صورت کلی مورد بررسی قرار دهید.

رابطه قبل از ازدواج

نرفتن سر قرار

اگر قرارهای شما همیشه در خانه باشد و برای آخر هفته و تعطیلات برنامه‌ای نداشته باشید، احتمالا رابطه شما بیش از اندازه به رابطه جنسی وابسته است. آیا شما بیشتر وقت خود را در رخت خواب می‌گذرانید؟ آیا نظر طرف مقابلتان در مورد یک قرار ایده‌آل زمانی است که در خانه هستید؟ شاید این موضوع دو طرفه باشد اما اگر شما بارها خواسته‌اید که بیرون بروید اما طرف مقابلتان هر بار بهانه‌ای آورده، بهتر است بیشتر در مورد نوع رابطه‌تان فکر کنید.

معرفی نکردن شما به دوستان و نزدیکان

در یک رابطه سالم و جدی معمولا بعد از گذشت مدت زمانی افراد یکدیگر را به دوستان و نزدیکانشان معرفی کرده و به صورت جمعی بیرون می‌روند و قرار می‌گذارند. شما در جمع می‌توانید تعامل طرف مقابلتان را با اطرافیان ببینید و به شناخت بیشتری از او دست پیدا کنید. اگر پارتنرتان بعد از گذشت زمان علاقه‌ای به معرفی شما به دوستانش نداشته و به تنهایی با آن‌ها وقت می‌گذراند شاید نشان دهنده این باشد که رابطه‌اش با شما آنقدر جدی نبوده و تنها از شما رابطه جنسی می‌خواهد.

این موضوع ممکن است بلعکس نیز باشد؛ یعی زمانی که شما با دوستانتان قرار دارید، اگر از او بخواهید که به شما ملحق شود، او همیشه بهانه بیاورد و علاقه‌ای به بودن در کنار شما نداشته باشد، می‌تواند نشان دهنده دوستی فقط برای رابطه جنسی باشد.

عدم علاقه به شناخت بیشتر شما

زمانی که شخص علاوه بر برطرف کردن نیاز جنسی، خواستار برقراری رابطه عاطفی نیز باشد، سعی می‌کند که شما را بهتر بشناسد. این شناخت به او کمک می‌کند که رابطه عمیق‌تری با شما برقرار کند تا بتوانید در کنار یکدیگر احساس صمیمیت و شادی بیشتری را تجربه کنید. او می‌خواهد بداند که شما روز خود را چگونه گذرانده و چه احساسی داشته‌اید. اگر طرف مقابلتان از شما در خصوص حال و روزتان سوالی نمی‌پرسد و علاقه‌ای به شناخت بیشتر شما ندارد، شاید دوستی شما فقط برای رابطه جنسی باشد.

نپذیرفتن جواب نه

ممکن است شما گاهی انرژی کافی برای برقراری رابطه جنسی نداشته باشید و در جواب درخواست او «نه» بگویید. اگر او عصبانی شود و خواسته شما را نپذیرد احتمالا رابطه شما بیش از اندازه به رابطه جنسی وابسته است. در یک ارتباط سالم هر دو نفر برای برقراری رابطه باید آمادگی داشته باشند. اگر احساس می‌کنید دفعات بسیاری برخلاف خواسته خود یا تنها برای خوشحال نگه داشتن طرف مقابل تن به رابطه جنسی داده‌اید، بهتر است نگاه دقیق‌تری به رابطه خود داشته باشید.

با یک مشاور صحبت کنید

رابطه جنسی جزئی از یک ارتباط سالم است و اگر طرف مقابل از شما این رابطه را درخواست کند، به این معنا نیست که او شما را فقط برای این مسائل می‌خواهد. اگر فرد برای برقراری رابطه جنسی با شما مشتاق باشد حتی می‌تواند نشان دهنده احساس زیاد او به شما باشد. البته باید سایر فاکتورهایی که در بالا آورده شد نیز بررسی شود.

شاید شما به دلیل احساسی که به طرف مقابلتان دارید نتوانید به طور کامل موقعیت خود را ببینید و بهانه‌ و عذرهای او را بپذیرید. در جوامعی که برای رابطه جنسی محدودیت وجود دارد معمولا پسرها و آقایان برای برطرف کردن نیازشان از دخترها سوء استفاده کرده و نقش بازی می‌کنند. آن‌ها شاید خود را بسیار علاقه‌مند نشان دهند یا حتی حرف از ازدواج بزنند. شما بهتر است که در این مورد به حرف‌ها توجه نکرده و بیشتر بر رفتار و عمل طرف مقابل تمرکز کنید.

اگر مطمئن نیستید که رابطه شما دوستی فقط برای رابطه جنسی است، می‌توانید از یک مشاور کمک بگیرید. مشاور شخصی بی طرف است که به صورت منطقی می‌تواند به شما برای دیدن بهتر موقعیت و شرایطی که در آن هستید کمک کند. او همچنین در صورت نیاز شما را برای تصمیم‌گیری جدی آماده می‌کند و راهکارهایی برای ادامه یا اتمام رابطه ارائه می‌دهد.

تلفن کلینیک روانشناسی

درمان ترس از آینده

ترس از آینده و درمان آن

این مسئله قابل انکار نیست که گاهی اوقات شرایط زندگی و تغییرات جامعه به شکلی پیش می‌رود که احتمال بدتر شدن شرایط و وقوع اتفاقات نامطلوب در آینده قابل پیش‌بینی است. اما غالبا فکر به اتفاقات احتمالی که ممکن است در آینده رخ دهد از خود اتفاقات سخت‌تر است و باعث ایجاد اضطراب بیشتری می‌شود. ترس از آینده، احساسی است که به علت فکر کردن به اتفاقات احتمالی آینده ایجاد می‌شود. شما جسمتان در این لحظه قرار دارد اما فکرتان در آینده است. این فاصله می‌تواند سبب ایجاد اضطراب، تنش، درگیری و ترس شود. شما می‌توانید با چیزی که در حال رخ دادن است مقابله کنید، اما نمی‌توانید با خطری که در ذهنتان است بجنگید.

با توجه به تغییرات سریعی که در جامعه کنونی در حال رخ دادن است، افراد بسیاری و به خصوص جوانان دچار ترس از آینده شده‌اند. به همین منظور در این مقاله در خصوص ترس از آینده و راه‌ رهایی از آن صحبت شده است.

چه کسانی مستعد ترس از آینده هستند؟

در حیوانات مشخص نبودن شرایط سبب افزایش هوشیاری در آن‌ها می‌شود، اما در انسان‌ها عدم قطعیت می‌تواند منجر به نگرانی و ترس شود. اجداد ما انسان‌هایی بوده‌اند که ترس از آینده موجب نگرانی و حرکت بیشتر در جهت تامین نیازهایشان شده است و به همین طریق توانسته‌اند زنده بمانند و نسلشان ادامه پیدا کند. اگر از این منظر به این موضوع نگاه کنیم متوجه می‌شویم که ما نوادگان انسان‌هایی هستیم که عدم قطعیت برای آن‌ها ایجاد نگرانی بیشتری کرده است.

افراد معمولا بر این باور هستند که نگرانی می‌تواند از مواجه شدن با مشکل در آینده جلوگیری کند یا به آن‌ها کمک کند که برای مشکلات احتمالی راه حل مناسب پیدا کنند. بعضی از افراد با عدم قطعیت کم‌تر از سایرین مشکل دارند و می‌توانند حتی وقتی آینده نامشخص است به راحتی زندگی کنند. اما بعضی از افراد این موضوع را به راحتی نمی‌پذیرند. افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواس اجباری معمولا تحمل کمتری نسبت به عدم قطعیت دارند و بیشتر دچار ترس از آینده می‌شوند.

ترس از آینده در افراد بدبین، خوش‌بین و واقع‌گرا

یکی از انواع خطا در پیش‌بینی آینده حالت مثبت کاذب است که عموما به آن بد‌بینی گفته می‌شود. بدبینی به این معناست که فرد زمانی که با عدم قطعیت مواجه می‌شود، احتمالات و فرضیات بدی را در نظر می‌گیرد. افراد بدبین آینده را بسیار بدتر از آن چیزی که هست پیش‌بینی می‌کنند و همیشه در انتظار خطر و آسیب‌های احتمالی هستند. افراد بدبین به دلیل تفکرات منفی خود غالبا نگران هستند و از آن جایی که خود را برای بدترین حالت آماده می‌کنند، معمولا هیچ‌وقت ناامید نمی‌شوند.

حالت دیگر خطا در پیش‌بینی، منفی کاذب می‌باشد که به آن خوش‌بینی گفته می‌شود. منظور از خوش‌بینی این نیست که فرد نگرش مثبت نسبت به آینده داشته باشد، بلکه به این معنی است که فرد آینده را مثبت‌تر از چیزی که واقعا هست، ببیند. فرد بسیار خوش‌بین از خطرات احتمالی آگاه نیست که معمولا به همین دلیل دچار آسیب شده و حتی دیگران به راحتی می‌توانند او را فریب دهند.

چگونه بر ترس از آینده غلبه کنیم

هر دو این استراتژی‌ها در مواجه شدن با عدم قطعیت، سبب ایجاد مشکلاتی برای فرد می‌شود؛ در نتیجه بهتر است که به دنبال استراتژی دیگری باشیم که حد متعادل این دو حالت باشد. چیزی که باید به دنبالش باشیم واقع‌گرایی است. افراد واقع‌گرا شرایط را همان‌طور که هست می‌بیند و کم‌تر دچار اشتباه در پیش‌بینی آینده می‌شوند؛ نه آینده را روشن‌تر از چیزی که هست می‌بیند و نه تیره‌تر. این افراد تنها زمانی احساس نگرانی می‌کنند که واقعا اتفاق بدی در جریان باشد. افراد باید بتوانند زندگی را همان‌طور که هست، ببینند. زندگی می‌تواند پر از سختی و مشکلات باشد، اما پارادوکس جالب این است که زمانی که تصور کنید زندگی نباید سخت باشد، با هر مشکل و سختی نا امید می‌شوید، اما زمانی که بپذیرید زندگی سخت است، دیگر مقاومتی وجود نداشته و سختی احساس نمی‌شود.

درمان ترس از آینده

یکی از واقعیت‌های جهان این است که زمان به صورت خطی نیست؛ همه زمان‌ها اعم از گذشته، حال و آینده به صورت هم‌زمان در جریان است. بنابراین، بر این اساس می‌توان گفت که تنها لحظه‌ای که وجود دارد زمان حال است. اما متاسفانه ذهن انسان همیشه سعی دارد که از لحظه فرار کند. دیدی که ما به زمان داریم به دلیل سه بعدی بودن نگاه ماست. وقتی که ما به زمان به این شکل نگاه کنیم تصور می‌کنیم که امکان تغییر گذشته و حتی آینده وجود ندارد زیرا تقدیر مشخص است. در قلب ترس از آینده احساس ناتوانی نهفته است؛ خواستن چیزهایی که فکر می‌کنیم نمی‌توانیم آن‌ها را داشته باشیم؛ یا چیزهایی را نخواهیم که فکر کنیم اجتناب ناپذیر هستند. با این اوصاف برای رهایی از ترس از آینده چه می‌توان کرد؟

با هوشیاری به گذشته خود نگاه کنید. وقتی دقیق‌تر نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که ترس از آینده در واقع ترس از گذشته است. به همین دلیل یک کودک از افتادن از پله‌ها نمی‌ترسد زیرا در گذشته هرگز افتادن و آسیب دیدن را تجربه نکرده است. افراد تا زمانی که یک شکست عاطفی را تجربه نکنند از تمام شدن رابطه‌شان نمی‌ترسند. افراد از آینده می‌ترسند زیرا تجربه‌های ناخوشایندی در گذشته داشته‌اند و تصور می‌کنند که آینده هم مانند گذشته و یا حتی بدتر است. به همین دلیل لازم است که شما با هوشیاری و به عنوان شخص سوم به گذشته خود نگاه کنید تا بتوانید متوجه نقش خود در حوادث رخ داده بشوید. زمانی که بتوانید از گذشته درس بگیرید، دیگر نگران اتفاقات مشابه در آینده نخواهید بود.

اگر فکر می‌کنید که برای اجتناب از حوادث آینده کاری از دستتان بر می‌آید، انجام دهید اما اگر فقط صرفا نگران هستید، بهتر است که ذهن خود را خاموش کرده و از لحظه و حال استفاده کنید. فکر کردن به آینده یا مرور خاطرات باعث می‌شود که موقعیت‌های پیش رو خود را نبینید. کمی از صحنه کنار روید و ببینید جریان زندگی چه چیزی سر راهتان قرار می‌دهد. همیشه نمی‌توان برای همه چیز برنامه‌ریزی کرد.

زمانی که افکار فقط در ذهنمان هستند، حد و مرزی نداشته و بزرگ‌تر به نظر می‌رسند، اما زمانی که راجع به افکار خود به صورت مشخص صحبت می‌کنیم، حد و مرز آن‌ها مشخص شده و شاید کوچک‌تر به نظر برسند. از این رو صحبت با یک مشاور یا روانشناس در خصوص ترس‌هایی که راجع به آینده دارید می‌تواند به شما کمک کند که واقع‌بینانه‌تر به مسائل نگاه کنید. علاوه بر آن در صورتی که ترس‌هایتان منطقی باشد، مشاور با ارائه راه‌کارهای مناسب به شما کمک می‌کند که بهترین عملکرد را در برخورد با آن‌ها داشته باشید.

تلفن کلینیک روانشناسی

رهایی از حسرت گذشته

چگونه حسرت گذشته را نخوریم؟

همه افراد احساس پشیمانی و حسرت گذشته را در زندگی تجربه می‌کنند. شاید شما کاری در گذشته انجام داده‌اید که به خودتان یا شخصی که دوستش دارید، آسیب زده‌اید و به همین دلیل احساس پشیمانی دارید. احساس حسرت گذشته ممکن است برای ساعت‌ها، روزها و هفته‌ها ادامه پیدا کند و همه جوانب زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. اما باید گفت که زندگی آن‌قدر طولانی نیست که زمان بسیاری به حسرت خوردن گذشته سپری شود.

اگر شما در حال حاضر با این احساس دست و پنجه نرم می‌کنید، در این مقاله به شما کمک می‌شود که در خصوص احساس پشیمانی نسبت به گذشته و راه‌کارهای غلبه با آن آشنا شوید.

احساس پشیمانی نسبت به گذشته چیست؟

احساس پشیمانی و حسرت گذشته نوعی احساس منفی و خودآگاه است که به دلیل اشتباهاتی که در گذشته انجام شده، ایجاد می‌شود. ممکن است شما به این موضوع فکر کنید که تصمیمی که در گذشته گرفته‌اید اشتباه بوده یا کاری که در گذشته انجام نشده باعث شده که در حال حاضر زندگی پر باری نداشته باشید.

بسیاری از افراد زمانی که به گذشته فکر می‌کنند در خصوص بعضی از موارد احساس پشیمانی می‌کنند. آن‌ها ممکن است فکر کنند که کاش آن نظر خود را مهربانانه‌تر گفته بودند یا کاش به آن مهمانی رفته بودند. بعضی از پشیمانی‌ها جدی‌تر هستند و می‌توانند منجر به احساس شکست و دل‌شکستگی شوند.

به هر دلیلی که فرد حسرت گذشته را بخورد، غالبا با احساس ناامیدی و ناراحتی مواجه می‌شود. بسیاری از ما خاطره مورد نظر را بارها و بارها تکرار می‌کنیم. در بسیاری از موارد مرور خاطره و اتفاق در ذهنمان از خود اتفاق پیش آمده دردناک‌تر است. در این حالت با فکر کردن به گذشته آرزو می‌کردیم که کاش تصمیمات بهتری می‌گرفتیم.

چه کسی احساس حسرت گذشته را تجربه می‌کند؟

همه افراد کم و بیش این احساس را تجربه می‌کنند. ما گاهی با نگاه کردن به ظاهر زندگی افرادی که موفق هستند با خود فکر می‌کنیم که آن‌ها حسرتی در زندگی ندارند. اما این تفکر کاملا اشتباه است و هر شخص در این دنیا احساس پشیمانی و حسرت را تجربه می‌کند. البته لازم به ذکر است که سطوح این احساس طبیعتا در افراد مختلف با شرایط متفاوت یکسان نیست.

نظریه ناهمخوانی خودها (sefl-discrepancy)

محققان دریافتند که احساس حسرت گذشته و درد ناشی از آن ریشه در نظریه آقای هیگینز به نام ناهمخوانی خودها دارد. بر اساس این نظریه هر شخص دارای سه خود است. زمانی که این خودها با هم تطبیق نداشته باشند، احساس پشیمانی و حسرت ایجاد می‌شود.

خود واقعی

خود واقعی بیانگر آن شخصی است که واقعا هستیم و در زندگی روزمره عمل می‌کنیم. این خود در بر گیرنده نقاط ضعف و قدرت ما می‌باشد.

افسوس روزهای گذشته

خود بایدی

این خود نشان دهنده آن کسی است که فکر می‌کنیم باید باشیم. شاید خانواده، همسر و دوستانتان از شما می‌خواهند طور دیگری باشید، اما شما آن گونه نیستید. اما این خواسته‌ها درون شما ریشه دوانده و شما تصور می‌کنید که باید آن گونه باشید.

خود ایده‌آل

خود ایده‌آل شخصی است که دوست داریم باشیم. برای بعضی از اشخاص داشتن شغل بهتر و برای بعضی دیگر صبورتر بودن خود ایده‌آل آن‌ها را می‌سازد.
بر اساس تحقیقات انجام شده، زمانی که خود واقعی با خود ایده‌آل فاصله زیادی داشته باشد احساس حسرت و پشیمانی بیشتری ایجاد می‌شود. اما زمانی که خود واقعی و خود بایدی تفاوت دارد، احساس پشیمانی ایجاد شده ضعیف‌تر است و در بسیاری از موارد قابل جبران می‌باشد.

چگونه می‌توان بر احساس حسرت گذشته غلبه کرد؟

احساس حسرت گذشته و مرور خاطرات باعث ایجاد ناراحتی و استرس می‌شود و در نهایت سلامت روانی و فیزیکی شما را بر هم می‌زند. احساس حسرت گذشته می‌تواند سبب ایجاد افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیتی، افزایش وزن، افزایش کورتیزول و بیماری‌های قلبی شود.

برای جلوگیری از ایجاد مشکلات ذکر شده و غلبه بر احساس حسرت راه‌کارهای زیر پیشنهاد می‌شود:

برای اصلاح اشتباه خود قدم بردارید

گاهی اوقات اشتباهات قابل جبران هستند. به طور مثال اگر شما یک شغل اشتباه را برای خود انتخاب کرده‌اید می‌توانید به جای حسرت خوردن به دنبال شغل جدیدی باشید یا اگر حرفی زده‌اید که باعث رنجش کسی شده می‌توانید به آسانی عذرخواهی کنید.

البته گاهی اوقات بعضی اشتباهات قابل جبران نیستند که برای غلبه بر حس پشیمانی ناشی از آن‌ها از روش‌های دیگر می‌توان کمک گرفت.

در گذشته غرق نشوید

از فکر کردن زیاد و مرور خاطرات اجتناب کنید. این حرف شاید سخت به نظر برسد یا حتی با خودتان فکر کنید که شدنی نیست. اما زمانی که بدانید شما ورای افکار خود هستید و نباید خود را به ذهنتان محدود کنید، این کار راحت‌تر انجام می‌شود. علاوه بر آن تکنیک‌هایی نظیر یوگا به شما کمک می‌کند که بیشتر در لحظه باشید و در گذشته سیر نکنید.

خودتان را ببخشید

همه افراد اشتباه می‌کنند. اگر ما کامل بودیم در این زندگی قرار نمی‌گرفتیم. این زندگی بستر تجربه است و تا اشتباهی انجام نشود، تجربه‌ای هم صورت نمی‌گیرد. پس دست از سرزنش خود بردارید و خودتان را همان طور که هستید، ببینید و بپذیرید. در نظر داشته باشید که با هر چیزی بجنگید خود را در همان اندازه نگه می‌دارید. اگر در گذشته به خاطر عجول بودنتان اشتباهاتی کرده‌اید، حسرت نخورید و سعی نکنید با عجول بودن خود بجنگید زیرا در این شرایط این مشکل شما بهتر نمی‌شود. خودتان را همان طور که هستید ببینید و ببخشید.

از اشتباه خود درس بگیرید

همیشه به ما گفته‌اند که نباید اشتباه کنیم، اما این یک آموزش غلط است که باعث می‌شود ما راکد و وابسته باقی بمانیم یا نتوانیم خود را به خاطر اشتباهاتمان بپذیریم. اشتباه کردن امری اجتناب ناپذیر است و انسان جایز الخطا است. اما نکته حائز اهمیت این است که یک اشتباه برای بار دوم تکرار نشود. برای این که اشتباه خود را تکرار نکنید لازم است که با هوشیاری به وقایع نگاه کرده و از آن‌ها درس‌های لازم را بگیرید. بنابراین اشتباه کردن امری طبیعی است اما یک اشتباه را دوباره تکرار کردن حماقت است.

اهداف جدید مشخص کنید

یکی دیگر از راه‌های غلبه بر حسرت گذشته تعیین اهداف جدید به خصوص در زمینه‌ای است که به خاطر آن پشیمان هستید. می‌توانید اهداف کوتاه مدت برای خود مشخص کنید و قدم به قدم برای رسیدن به خواسته نهایی خود حرکت کنید. شما حتی اگر در اندوه و ندامت باشید زندگی دلش به حال شما نمی‌سوزد؛ پس دست از ناله و جنگ با زندگی بردارید و به جای آن در جریان زندگی به سمت جلو حرکت کنید. موفقیت‌های جدید به شما کمک می‌کند که ناکامی‌های گذشته را از یاد ببرید.

با یک روانشناس صحبت کنید

شاید مشکلاتی که در گذشته برای شما اتفاق افتاده ریشه در مشکلات فردی شما داشته باشد. شاید شما احساس مسئولیت نسبت به زندگی ندارید، یا دچار افسردگی هستید. شاید اضطراب شما باعث می‌شود که برای انجام خواسته‌های خود قدم بر ندارید. شاید اعتماد به نفس پایینی دارید و به همین خاطر روابط عاطفی شما با شکست مواجه می‌شود. صحبت با یک روانشناس به شما کمک می‌کند که خودتان را بهتر ببینید و در جهت اصلاح نقطه ضعف‌های خود قدم بردارید تا اتفاقات بهتری را در آینده رقم بزنید.

تلفن کلینیک روانشناسی