برخورد با اختلال شخصیت مرزی

اختلال شخصیت مرزی نوعی اختلال روانی است که نحوه تفکر فرد را راجع به خود و اطرافیانش تحت تاثیر قرار می‌دهد. این موضوع می‌تواند زندگی روزانه فرد را مختل کند و سبب ایجاد اشکال در تصور فرد از خود و روابط اجتماعی‌اش شود. همچنین فرد مبتلا به این نوع اختلال کنترلی روی احساسات و رفتار خود ندارد و از تنها شدن بسیار می‌ترسد. اگرچه او دوست ندارد تنها باشد، اما رفتارهای بیمارگونه‌اش سبب رنجش اطرافیان شده و آن‌ها را از او دور می‌کند. اختلال شخصیت مرزی معمولا در آغاز جوانی خود را نشان می‌دهد و با گذشت زمان و رسیدن به دوره میان‌سالی کم‌تر می‌شود.

در این مقاله در خصوص نشانه‌ها و علائم اختلال شخصیت مرزی صحبت شده و همچنین به نحوه برخورد با این نوع اختلال پرداخته شده است.

نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی

اختلال شخصیت مرزی احساس فرد را نسبت به خود و چگونگی رابطه با افراد دیگر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. نشانه‌ها و علائم این اختلال شامل:

  • ترس شدید از تنها شدن که به موجب آن رفتارهای ناسالمی را برای جلوگیری از جدایی و طرد شدن بروز می‌دهد.
  • الگو روابط ناپایدار به این معنی که در یک لحظه ممکن است شخصی را بیش از حد دوست داشته باشد و در لحظه بعد بدون دلایل منطقی از شخص مورد نظر بیزار شود.
  • تغییرات بسیار در تصویرسازی فرد از خود که در نتیجه آن اهداف و ارزش‌های فرد دائما تغییر می‌کند و گاهی خود را یک شخص خوب و گاهی یک آدم بد تصور می‌کند.
  • پارانویای مرتبط با استرس و از دست دادن ارتباط با واقعیت که می‌تواند چند دقیقه تا چند ساعت به طول انجامد.
  • رفتارهای پرخطر مانند قمار، رانندگی بی‌پروا، رابطه جنسی پر‌خطر، سوء مصرف مواد مخدر، خراب کردن خوشبختی با پایان دادن به یک رابطه خوب یا شغل مناسب.
  • تمایل به خودکشی یا آسیب زدن به خود بر اثر ترس از جدایی و طرد شدن.
  • حالات روحی مختلف که می‌تواند از چند ساعت تا چند روز ادامه داشته باشد مانند خوشحالی زیاد، تحریک پذیری، شرم و اضطراب.
  • احساس پوچی مداوم
  • از دست دادن کنترل هنگام عصبانیت و درگیر شدن فیزیکی

نحوه برخورد با اختلال شخصیت مرزی

اگر شما نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی را در خود احساس می‌کنید و تمایل دارید که به خودتان آسیب بزنید یا به خودکشی فکر می‌کنید، بهتر است که هر چه سریع‌تر با یک روانشناس و فرد متخصص در این زمینه ارتباط برقرار کنید. در این شرایط ارتباط با یک دوست یا شخصی که با او راحت هستید نیز می‌تواند کمک کننده باشد. اگر شما نشانه‌های اختلال شخصیت مرزی را در یکی از دوستان یا اعضای خانواده متوجه شدید، او را تشویق کنید که به مشاور مراجعه کند. اما در نظر داشته باشید که شما نمی‌توانید او را مجبور به این کار کنید. اگر با کسی که مبتلا به اختلال شخصیت مرزی است ارتباط نزدیک دارید و رفتار او شما را دچار استرس و اضطراب کرده بهتر است خودتان نیز با یک مشاور مجرب در این زمینه ارتباط برقرار کنید. همچنین رعایت نکات زیر در برخورد با شخصیت اختلال مرزی می‌تواند به شما کمک کند:

  1. سر حرف‌هایی که به او می‌زنید بمانید به طور مثال اگر می‌گویید که کاری را انجام می‌دهید، حتما انجام دهید. این موضوع باعث می‌شود که او به شما اعتماد بیشتری پیدا کند و ترس‌هایش در ارتباط با شما کم‌تر شود.
  2. در برخورد با او تظاهر و دورویی را کنار بگذارید و صمیمیت و صداقت را در نظر داشته باشید زیرا این افراد غالبا تصور می‌کنند که دیگران با آن‌ها صادق نیستند؛ پس رعایت این موضوع به او کمک می‌کند که حرف‌های شما را بیشتر باور کند.
  3. اجازه دهید که او خودش مسئولیت کارهایش را به عهده بگیرد و به خاطر او از خود گذشتگی بیش از حد نکنید.

علت ایجاد اختلال شخصیت مرزی

مانند بسیاری از اختلالات روانی، عامل ایجاد این نوع بیماری هنوز به طور کامل درک نشده است. علاوه بر عوامل محیطی مانند سابقه سوء استفاده یا بی‌توجهی در دوران کودکی، اختلال شخصیت مرزی می‌تواند با فاکتورهای زیر مرتبط باشد:

ژنتیک

مطالعاتی که در خانواده‌ها یا دوقلوها انجام شده نشان می‌دهد که اختلال شخصیت مرزی ممکن است یک بیماری ارثی بوده یا با سایر اختلالات روانی در خانواده مرتبط باشد.

ناهنجاری‌های مغزی

برخی از مطالعات نشان داده است که تغییر در نواحی خاصی از مغز بر کنترل احساسات و عصبانیت تاثیر می‌گذارد. علاوه بر آن در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است مواد شیمیای نظیر سروتونین که بر حالت روحی تاثیر می‌گذارد، به درستی عمل نکند یا به میزان کافی ترشح نشود.

عوامل محیطی دخیل در ایجاد اختلال شخصیت مرزی

برخی از فاکتورهای مرتبط با رشد شخصیت می‌تواند احتمال ایجاد اختلال شخصیت مرزی را افزایش دهد. این فاکتورها شامل:

استعداد خانوادگی

در صورتی که یکی از اعضای خانواده نظیر مادر، پدر، برادر، خواهر و … مبتلا به اختلال شخصیت مرزی باشد، احتمال ایجاد این نوع اختلال در اعضای دیگر که سن کمتری دارند و آسیب‌پذیرتر هستند، بیشتر می‌شود.

دوره کودکی پر استرس

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی گزارش داده‌اند که در کودکی به صورت فیزیکی یا جنسی مورد سوء استفاده قرار گرفته و یا به آن‌ها توجه کافی نشده است. این افراد ممکن است در کودکی والدین خود را از دست داده یا از آن‌ها جدا شده‌ باشند. همچنین ممکن است این افراد والدینی مبتلا به اختلالات روانی داشته که به آن‌ها آسیب وارد کرده‌اند. علاوه بر آن روابط خانوادگی ناپایدار و یا مشاهده خشونت فیزیکی نیز می‌تواند ایجاد اختلال شخصیت مرزی را تحریک کند.

عوارض اختلال شخصیت مرزی

این نوع اختلال می‌تواند به زمینه‌های مختلف زندگی نظیر روابط نزدیک، کار، مدرسه، فعالیت‌های اجتماعی و تصور فرد از خود آسیب وارد کند. این آسیب‌ها باعث:

  • تغییر شغل یا شکست مکرر در کار
  • عدم به پایان رساندن دوره تحصیلی
  • مشکلات قانونی متعدد و سابقه زندان
  • روابط پر از مشکل، مشکلات زناشویی و سابقه طلاق
  • آسیب به خود مانند بریدن یا سوزاندن بدن و سابقه بستری در بیمارستان
  • درگیری شدن در روابط ناهنجار
  • بارداری بدون برنامه‌ریزی، ابتلا به بیماری‌های جنسی، تصادف با موتور و درگیری فیزیکی به دلیل عدم کنترل خشم
  • تمایل به خودکشی

علاوه بر آن کسانی که مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند ممکن است با سایر اختلالات شخصیتی نیز درگیر باشند. این اختلالات شامل:

    • افسردگی
    • سوء مصرف الکل
    • اعتیاد به مواد مخدر
    • اضطراب
    • پرخوری عصبی
    • اختلال دو قطبی
    • اختلال استرسی پر از حادثه
    • اختلال کمبود توجه / بیش فعالی

    تلفن کلینیک روانشناسی

دخترم-دوست-پسر-داره

دخترم دوست پسر دارد

ارتباط با جنس مخالف در دختران امری طبیعی است که اگر در زمان مناسب و به شکل درست انجام شود، می‌تواند موجب رشد و شناخت گردد. اما زمانی که این ارتباط در سنین نوجوانی و یا حتی زیر ۱۵ سال اتفاق می‌افتد، نیازمند توجه بیشتری است زیرا آسیب پذیری در این دوره بیشتر خواهد بود. یکی از دغدغه‌های خانواده‌ها این است که فرزند دختر آن‌ها با جنس مخالف ارتباط عاطفی داشته باشد. این موضوع معمولا در خانواده‌های ایرانی بسیار مهم است زیرا در عرف جامعه دوستی با جنس مخالف برای دخترها کم‌تر پسندیده است و خانواده‌ها به دلیل ترس از آبرو معمولا این نوع ارتباط برایشان قابل قبول نیست.

در گذشته به دلیل محدودیت‌ها و پایین بودن سن ازدواج، خانواده‌ها راحت‌تر می‌توانستند جلوی این نوع روابط دوستی را بگیرند، اما امروزه به دلیل تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سن ازدواج بالاتر رفته و گسترش استفاده از موبایل و اینترنت برقراری ارتباط را میان دو جنس راحت‌تر کرده است.

در صورتی که متوجه ارتباط فرزند دخترتان با جنس مخالف شده‌اید، در نظر داشته باشید که نحوه برخورد شما در این مرحله بسیار حائز اهمیت است زیرا واکنش‌های اشتباه می‌تواند سبب ایجاد آسیب و عواقب جبران ناپذیری شود. لذا در این مقاله در خصوص رابطه دختر با جنس مخالف و داشتن دوست پسر صحبت شده تا والدین با کسب آگاهی بتوانند برخورد مناسبی با این مسئله داشته باشند و از ایجاد مشکلات بیشتر برای فرزندشان پیشگیری کنند.

علت گرایش دختر به جنس مخالف

دوران بلوغ، دوره‌ای است که در آن فرد نوجوان به دلیل تغییرات هورمونی از خانواده اندکی فاصله می‌گیرد تا بتواند هویت خود را به عنوان یک فرد مستقل پیدا کند. در واقع خودشناسی از این دوره شروع شده و تا سال‌ها ادامه پیدا می‌کند. دختر نوجوان از هم سن و سال‌های خود بیش‌تر تاثیر می‌پذیرد و در صورتی که خانواده در این دوره رفتار مناسبی نداشته باشد، ممکن است ارتباط میان آن‌ها و فرزندشان به طور کامل از بین برود.

در این دوره به دلیل ترشح هورمون‌های جنسی فرد نوجوان به برقراری ارتباط عاطفی با جنس مخالف تمایل پیدا می‌کند. این موضوع کاملا غریزی است و ارتباطی با عقاید مذهبی ندارد. به طور مثال حتی اگر فرزند شما محجبه باشد، این تمایلات در او وجود داشته و کاملا طبیعی است. دختر نوجوان در این دوره در خصوص ارتباط با جنس مخالف خیال‌بافی و کنجکاوی می‌کند و حتی ممکن است عاشق یک بازیگر یا خواننده مشهور شود.

رفتار مناسب با دختری که دوست پسر دارد

متاسفانه برخی از خانواده‌ها برای فرزند خود در دسترسی به اینترنت و ماهواره محدودیتی قائل نمی‌شوند. این موضوع ممکن است باعث ‌شود که فرزند آن‌ها فیلم‌ها یا تصاویری ببیند که مناسب سن او نبوده و دچار بلوغ زودرس شود. این موضوع همچنین سبب می‌شود که فرزند آن‌ها از سنین پایین با روابط میان دختر و پسر آشنا شود و ذهن او معطوف به این مسائل گردد. البته لازم به ذکر است که تفکیک جنسیتی در مدارس نیc سبب توجه بیشتر بچه‌ها به تفاوت‌های جنسیتی و تمرکز بر این مسائل می‌شود.

رفتار مناسب با دختری که دوست پسر دارد

در صورتی که متوجه ارتباط دخترتان با یک پسر شدید، اول از هر چیز خوشحال شوید که فرزند شما به برقراری رابطه با جنس مخالف تمایل دارد، زیرا اگر این تمایل وجود نداشت در آینده برای ازدواج و روابط زناشویی دچار مشکل می‌شد. همان طور که گفته شد امروزه به دلیل تحولات فرهنگی، ارتباط میان دختر و پسر برای نسل‌های جدید موضوعی دور از ذهن نیست. ممکن است به این موضوع فکر کنید که شما این گونه زندگی نکرده‌اید، اما باید بپذیرید که در حال حاضر یک شکاف فرهنگی میان نسل شما و نسل جدید وجود دارد. پس آرامش خود را حفظ کنید تا بتوانید برخورد مناسبی با این موضوع نشان دهید.

اگر شما با عصبانیت رفتار کنید و از فرزندتان بخواهید که ارتباط خود را پایان دهد، حتی اگر موفق به پایان این ارتباط شوید، بعدها که فرزندتان با شخص دیگری آشنا شد سعی می‌کند که دور از چشم شما و به صورت پنهانی رابطه خود را ادامه دهد که به دلیل تجربه کم ممکن است خود را در معرض آسیب قرار دهد. علاوه بر آن توجه داشته باشید که فرزندتان را نسبت به جنس مخالف بدبین نکنید؛ به طور مثال نگویید که همه پسرها تنها قصد سوء استفاده از تو را دارند. این نوع حرف‌ها یا سرکوب کردن احساسات و نیازها به فرد نوجوان آسیب می‌زند و ممکن است باعث شود که در آینده نتواند از رابطه با همسر خود به اندازه کافی لذت ببرد. پس بهتر است که رابطه او را بپذیرد و ارتباط خود را با فرزندتان حفظ کنید. اجازه دهید که او بتواند برای شما صحبت کند و شما را در جریان مسائل و مشکلات خود قرار دهد. در این صورت شما می‌توانید فرزند خود را راهنمایی کنید و تجربیاتتان را در اختیار او قرار دهید.

در نظر داشته باشید که از کنترل کردن فرزند خود اجتناب کنید. گاهی والدین به دلیل نگرانی سعی می‌کنند با گشتن وسایل یا چک کردن موبایل فرزندشان، از کار او سر در بیاورند، اما این روش صحیح نیست. بهتر است به حریم خصوصی فرزندتان احترام بگذارید. به جای این رفتارهای وسواس گونه ارتباط عاطفی خود را با فرزندتان بیشتر کنید. در سن نوجوانی فرزند دختر بیشتر از پدر خود تاثیر می‌پذیرد. در صورتی که رابطه عاطفی قوی میان دختر و پدر برقرار باشد، فرزند شما کمتر به روابط خارج از خانواده نیاز پیدا می‌کند و در صورت برقراری ارتباط با جنس مخالف کمتر وابسته شده و خود را در معرض آسیب قرار می‌دهد.

بهتر است در کنار پذیرش رابطه فرزندتان، برای او یکسری قوانین نیز در نظر بگیرید. به طور مثال برای میزان استفاده از موبایل یا بیرون رفتن محدودیت قائل شوید. همان طور که نپذیرفتن این نوع ارتباط به فرزند شما آسیب می‌زند، بی‌خیال بودن و عدم توجه کافی نیز فرزند شما را در معرض آسیب قرار می‌دهد.

در خصوص مسائل جنسی با فرزند خود صحبت کنید. همان طور که گفته شد دختر شما در سنین نوجوانی در مورد مسائل جنسی و رابطه میان مرد و زن کنجکاو می‌شود. معمولا بچه‌ها از دوستان و هم سالان خود در این باره سوال می‌پرسند که غالبا آن‌ها نیز اطلاعات درستی نداشته و بیشتر سبب ایجاد ابهام می‌شوند. در مدرسه نیز درباره مسائل جنسی به بچه‌ها آموزش‌های لازم داده نمی‌شود. پس بهتر است که خودتان در این باره با فرزندتان صحبت کنید و آموزش‌های لازم را در اختیار او قرار دهید.

در صورتی که متوجه ارتباط دخترتان با جنس مخالف شده‌اید و نگران هستید، مشاوره خانواده را فراموش نکنید. مشاوره خانواده با ارائه راهکارهای مناسب به شما کمک می‌کند که آرامشتان را حفظ کرده و روابط عاطفی خود را در خانواده و همچنین رابطه دوستی با فرزندتان را تقویت کنید. به این ترتیب دخترتان شما را به عنوان دوست خود قبول داشته و مسائل خود را با شما در میان می‌گذارد و از تجربیاتتان بهره‌مند می‌شود.

تلفن کلینیک روانشناسی

تشخیص-اختلال-یادگیری-کودکان

اختلال یادگیری کودکان چگونه تشخیص داده می‌شود؟

گاهی اوقات مشکلات یادگیری کودکان در مدرسه به اختلال یادگیری (Learning Disability) مربوط می‌شود. کودکان مبتلا به اختلال یادگیری از نظر هوش مانند سایر افراد هستند و حتی می‌توانند تیزهوش باشند، اما در کلاس‌های درس به روش معمول بعضی مطالب را یاد نمی‌گیرند. این افراد از نظر بینایی و شنوایی مشکلی ندارند و تنها در درک، پردازش و سازماندهی اطلاعات دچار اشکال هستند. اختلال یادگیری به طور متوسط در ۱۰ الی ۲۰ درصد کودکان وجود دارد که در پسران بیشتر از دختران دیده می‌شود.

شاید شما هم فرزندی داشته باشید که در یادگیری دروسی مانند دیکته و ریاضی دچار اشکال بوده و وضعیت او شما را نگران کرده باشد. باید گفت که که هر مشکلی در یادگیری، اختلال یادگیری تلقی نمی‌شود، اما اگر فرزند شما مبتلا به این اختلال باشد، لازم است که سریع‌تر مشکل او شناسایی شده تا از کمک‌های لازم بهره‌مند گردد.

هدف از نگارش این مقاله آشنایی با انواع اختلال یادگیری، علت ایجاد، نشانه‌ها و درمان این اختلال است.

انواع اختلال یادگیری

افراد مبتلا به اختلال یادگیری به صورت معمول مشکلاتی را بروز دهند که شامل:

مشکل یادگیری در خواندن (Dyslexia):

مشکل در خواندن یکی از شایع‌ترین اختلالات یادگیری است که انواع مختلفی دارد. در نوع پایه آن فرد در ارتباط میان اصوات، حروف و کلمات دچار اشکال است و نمی‌تواند به درستی از روی یک متن بخواند. در نوع دیگری از اختلال خواندن فرد می‌تواند به درستی بخواند اما در فهم معنی کلمات و درک مطلب دچار اشکال می‌شود. از آن جایی که درست خواندن در همه دروس اهمیت دارد، افراد مبتلا به این اختلال در صورتی که آموزش‌های ویزه نداشته باشند، در مدرسه از دیگر هم کلاسی‌های خود عقب می‌افتند.

مشکل یادگیری در نوشتن (Dysgraphia):

فرد مبتلا به اختلال یادگیری در نوشتن، در ارتباط دادن اطلاعات دچار اشکال است و نمی‌تواند چیزی را که می‌شنود به شکل فیزیکی دربیاورد و بنویسد. این افراد حتی در کپی کردن اطلاعات نیز دچار اشکال هستند و نمی‌توانند با دیدن یک نوشته از روی آن بنویسند. آن‌ها نمی‌توانند به صورت یکنواخت و مرتب بنویسند و در نقطه گذاری نیز دچار اشکال هستند. در نتیجه آن‌ها در تمامی تمریناتی که نیاز به نوشتن دارد، ضعیف عمل می‌کنند.

مشکل یادگیری در ریاضیات (Dyscalculia):

برخلاف اختلال یادگیری در خواندن و نوشتن که به زبان مربوط است، مشکل یادگیری در ریاضی با عدم توانایی در پردازش اعداد ارتباط دارد. آن‌ها چهار عمل اصلی جمع، تفریق، ضرب و تقسیم را نمی‌توانند درک کنند و در شمارش، ترتیب اعداد و همچنین خواندن ساعت نیز دچار اشکال هستند.

مشکل یادگیری در مهارت‌های حرکتی (Dyspraxia):

مشکل در مهارت‌های حرکتی اگرچه ارتباطی با درس خواندن ندارد اما می‌تواند موجب افت تحصیلی شود زیرا اختلال در مهارت‌های حرکتی با هماهنگی ماهیچه‌های دست نیز ارتباط دارد. در نتیجه گرفتن مداد در دست و نوشتن برای آن‌ها همراه با اشکالات بیشتری است. اختلال یادگیری در مهارت‌های حرکتی، ماهیچه‌های صورت و گلو را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد و سبب ایجاد مشکل در حرف زدن و برقراری ارتباط می‌شود. افراد مبتلا به اختلال یادگیری در مهارت‌های حرکتی ممکن است در راه رفتن، فعالیت‌های ورزشی و یا حتی نواختن ساز نیز دچار اشکال شوند و دست و پا چلفتی به نظر بیایند.

اختلال کم توجهی – بیش فعالی (ADHD):

افراد مبتلا به اختلال کم توجهی – بیش فعالی معمولا در تمرکز کردن بر سر یک موضوع مشکل دارند که این مسئله می‌تواند مانع یادگیری آن‌ها شود. این افراد غالبا تکالیف خود را به صورت نامنظم انجام می‌دهند. گاهی اوقات افراد تنها دچار اختلال کم توجهی هستند و مشکل بیش فعالی ندارند که در این حالت به نظر می‌رسد که در حال گوش دادن هستند و مشکل آن‌ها تا زمانی که نمرات پایینشان دیده نشود، ناشناخته باقی می‌ماند. درک مطلب، پیروی از دستورالعمل‌ها و تکمیل‌ تمرینات طولانی برای این گونه افراد مشکل خواهد بود.

علت ایجاد اختلال یادگیری

تحقیقات نشان داده است که عوامل ژنتیکی و زیستی در ایجاد این نوع اختلالات می‌تواند موثر باشد. به طور مثال تاخیر و اختلال در رشد، مشکلات جزئی در مغز، نارسایی‌های مادرزادی، مسمویت و بی‌نظمی‌های بیوشیمیایی می‌تواند از عوامل ایجاد اختلال یادگیری باشد. علاوه بر مشکلات زیستی عوامل شخصیتی نیز ممکن است بروز اختلال یادگیری را تقویت کند. از جمله عوامل شخصیتی می‌توان به نگرش منفی، تنبلی، بی‌انگیزگی و مشکلات تربیتی اشاره کرد.

چگونه اختلال یادگیری را تشخیص دهیم؟

تشخیص اختلال یادگیری به دلیل گستردگی علائم آن کاری بسیار مشکل است، اما معمولا در سال‌های اولی که کودک به مدرسه می‌رود می‌توان آن را شناسایی کرد. گاهی والدین به دلیل عشقی که به فرزند خود دارند، از قبول این که فرزند آن‌ها مبتلا به اختلال یادگیری است اجتناب می‌کنند. البته لازم به ذکر است که همیشه مشکلاتی که در یادگیری وجود دارد، اختلال یادگیری محسوب نمی‌شود. آن چیزی که به عنوان اختلال یادگیری مطرح می‌شود مشکل دائمی در یک نوع مهارت خاص می‌باشد.

تشخیص زودهنگام اختلال یادگیری بسیار حائز اهمیت است زیرا این کودکان نیاز به آموزش‌های فوق العاده برای یادگیری دارند تا از دیگر هم سالان خود عقب نیافتند و اعتماد به نفس آن‌ها دچار مشکل نشود. در صورتی که نشانه‌های اختلال یادگیری را در فرزند خود شناسایی کردید برای تشخیص نهایی حتما به یک روانشناس بالینی کودک مراجعه کنید. برخی از نشانه‌های اختلال یادگیری شامل:

  • حافظه کوتاه مدت ضعیف
  • عدم تمرکز کافی
  • عدم توانایی در درک مطالب و پیروی از دستورالعمل‌ها
  • عدم توانایی در خواندن، نوشتن و درک ریاضی
  • بد خط نوشتن و بی نظمی در انجام تکالیف
  • ناتوانی در انجام مهارت‌های حرکتی ظریف مانند بریدن و گرفتن قلم
  • ناتوانی در مهارت‌های حرکتی مانند دویدن و پریدن
  • اعتماد به نفس پایین به دلیل تفاوت با دیگران
  • مشکل در صحبت کردن و لکنت زبان

درمان اختلال یادگیری

همان طور که گفته شد کودکان مبتلا به اختلال یادگیری کند ذهن نیستند و تنها به دلیل مشکلاتی که در پردازش اطلاعات دارند، نمی‌توانند با آموزش‌های معمول در مدرسه مطالب را یاد بگیرند. برای آموزش این افراد لازم است که از روش‌های متفاوت بر اساس مشکل آن‌ها استفاده شود. بعضی از مدارس خدمات ویژه در این خصوص ارائه می‌دهند که کودکان مبتلا به این اختلال در صورت شناسایی می‌توانند از آن‌ها بهره‌مند شوند. لازم به ذکر است که افراد مبتلا به اختلال یادگیری نیز ممکن است بتوانند به موفقیت‌های چشم‌گیر دست یابند و بسیاری از دانشمندان بزرگ نظیر ادیسون مبتلا به این اختلال بوده‌اند.

صحبت کردن با کودک و کتاب خواندن برای او می‌تواند به اختلال یادگیری در خواندن کمک کرده و کودک را برای خواندن کتاب تشویق کند. می‌توان از کتاب‌هایی با فونت‌های درشت و ساده شروع کرد تا کودک به آسانی بتواند ارتباط میان کلمات را پیدا کند. کتاب خواندن والدین نیز از عواملی است که به صورت ناخودآگاه کودک را به خواندن تشویق می‌کند.

افراد مبتلا به اختلال یادگیری معمولا به این موضوع متهم می‌شوند که به اندازه کافی تلاش نمی‌کنند و چون خودشان هم نمی‌دانند که اشکال کارشان کجاست دچار سردرگمی می‌شوند. آن‌ها به دلیل تفاوتی که با همسالانشان دارند دچار اضطراب شده و اعتماد به نفسشان متزلزل می‌گردد. در نتیجه برای جلوگیری از ایجاد آسیب‌های جدی، لازم است که از خدمات مشاوره تخصصی کودک در این زمینه بهره‌مند شوند. والدین نیز باید آموزش‌های لازم را برای مقابله با این مشکل فرا بگیرند تا کودک خود را از آسیب در امان نگه دارند. علاوه بر آن معلمین نیز باید از این افراد حمایت ویژه کنند و آن‌ها را برای یادگیری دروس، درست خواندن و نوشتن تشویق کنند.

تلفن کلینیک روانشناسی

بی علاقه بودن کودکان به مدرسه

عدم تمایل کودک به مدرسه رفتن

مدرسه یک مرحله تکاملی خیلی مهم در رشد کودک محسوب می‌شود. در مدرسه کودک خود را به عنوان یک شخصیت مستقل می‌شناسد و با شرکت در فعالیت‌های مختلف استعدادها و توانایی‌های خود را کشف می‌کند. همچنین در این مکان او توانایی تفکر و استدلال را به شکل گسترده‌تری یاد می‌گیرد و درک بهتری نسبت به اخلاقیات و روابط اجتماعی پیدا می‌کند.

گاهی اوقات بچه‌ها از رفتن به مدرسه امتناع می‌کنند که این موضوع به دلایل مختلف ممکن است ایجاد شود. اگر ورود به مدرسه و پذیرش این مرحله به خوبی انجام نشود، کودک علاقه خود را به مدرسه رفتن از دست می‌دهد که ممکن است با افت تحصیلی نیز همراه باشد.

نقش والدین در از بین بردن این حس بسیار حائز اهمیت است اما متاسفانه غالبا والدین نمی‌دانند که در این شرایط چه رفتاری باید از خود نشان دهند.

دلایل عدم تمایل کودک به مدرسه رفتن

همان طور که گفته شد بی علاقگی کودک در رفتن به مدرسه می‌تواند علت‌های مختلفی داشته باشد که شامل:

 اضطراب جدایی

در سال‌های اول زندگی، حیات و آرامش کودک وابسته به مراقبت دائمی از اوست. زمانی که مادر تمام نیازهای کودک را تامین می‌کند، در ذهنش به عنوان یک شخصیت اصلی که به او احساس امنیت می‌دهد، نقش می‌بندد. معمولا یکی از والدین این نقش را برای کودک بازی می‌کند و این به معنای دوست داشتن بیشتر نیست. بعد از ۱۸ ماهگی کودک کم‌کم خود را به عنوان فردی مستقل می‌بیند و ذهنیت “من” برای او به وجود می‌آید. در این زمان اضطراب جدایی به وضوح در کودک دیده می‌شود زیرا او قابلیت تفکر مانند یک بزرگ‌سال را ندارد و متوجه نمی‌شود که جدایی کوتاه مدت است. این اضطراب جدایی بعد از سه سالگی از بین می‌رود و بعد از آن ممکن است در موقعیت‌های مختلف مانند شروع مدرسه دوباره بروز پیدا کند.

در کودکان سالم معمولا مرحله ورود به مدرسه به راحتی مورد پذیرش واقع می‌شود، اما در بعضی کودکان که در معرض آسیب قرار داشته‌اند، این مرحله ممکن است به سختی پذیرفته شود. عواملی که سبب تشدید اضطراب جدایی می‌شوند شامل:

  • عوامل ارثی (الگوهای اضطرابی و …)
  • روابط عاطفی نا امن میان والدین یا بین والدین و کودک
  • والدین کنترل‌گر و مضطرب
  • تجربیات ناخوشایند

 رفتار نامناسب معلم

علاوه بر والدین، رفتار معلم و اولیای مدرسه نیز می‌تواند در تمایل کودک به مدرسه تاثیرگذار باشد. سخت‌گیری‌های بی مورد و قوانین خشک می‌تواند سبب عدم تمایل کودک به مدرسه رفتن شود. علاوه بر آن یک معلم نباید میان بچه‌ها فرق قائل شود و تنها به عده خاصی توجه نشان دهد، بلکه او باید به همه به یک میزان توجه و محبت داشته باشد تا عزت نفس و حس ارزشمند بودن آن‌ها آسیب نبیند. همچنین در مدرسه نباید فضای رقابتی ایجاد شود و بهتر است که توانایی هر کس نسبت به خودش و نه نسبت به سایر شاگردان ارزیابی گردد. بهتر است که معلم‌ها با مفاهیم پایه روانشناسی کودک آشنا باشند تا بتوانند رفتار مناسبی با آن‌ها داشته باشند و در صورتی که فردی مبتلا به مشکلات روان ذهنی باشد، بتوانند آن را به موقع شناسایی کرده و به متخصص مربوطه ارجاع دهند.

وجود افراد زورگو در مدرسه

بعضی از کودکانی که کمرو و خجالتی هستند ممکن است توسط بچه‌های قوی‌تر مورد آزار و اذیت قرار بگیرند. این افراد زورگو ممکن است وسایل افراد ضعیف‌تر را بردارند یا از آن‌ها بخواهند که تکالیفشان را انجام دهند. در بعضی موارد نیز آسیب‌های جسمی و بدنی گزارش شده است. این موارد سبب می‌شود که در مدرسه فضای نا امنی ایجاد شود و کودک تمایل خود را به مدرسه رفتن از دست بدهد. کودک باید یاد بگیرد که در این شرایط چگونه از خود مراقبت کند و در صورت نیاز اولیای مدرسه را در جریان قرار دهد.

دلایل عدم تمایل به مدرسه رفتن کودکان

نحوه برخورد با کودکی که مدرسه نمی رود

اگر کودک شما سال اولی است که به مدرسه می‌رود، بهتر است که از قبل با او در خصوص مدرسه رفتن صحبت کنید و به او بگویید که در این مکان می‌تواند تجربه‌های خوب داشته باشد و دوستان جدید پیدا کند. بهتر است که روز اول او را همراهی کنید و به او اطمینان خاطر دهید که در خانه منتظر بازگشت او خواهید بود.

کودک معمولا عدم تمایل خود را به مدرسه رفتن به شکل‌های مختلف بروز می‌دهد. ممکن است او این سوال برایش ایجاد شود که اصلا به چه علت باید به مدرسه برود؟ یا به بهانه‌های مختلف از رفتن به مدرسه امتناع کند. به طور مثال بگوید که امروز حالش خوب نیست و تمارض به مریضی کند. گاهی اوقات نیز اضطراب ناشی از رفتن به مدرسه سبب ایجاد بیماری‌های روان تنی شده و کودک واقعا مریض می‌شود. به طور مثال ممکن است مشکلاتی نظیر سردرد، دل‌درد و شب ادراری برای او ایجاد شود.

در این حالت مهم‌ترین قدم این است که متوجه شوید کودک به چه علت تمایلی به مدرسه رفتن ندارد. ممکن است که اگر از او مستقیم بپرسید که به چه علت مدرسه رفتن را دوست ندارد، نتواند احساس خود را بازگو کند. در بعضی موارد نیز شاید واقعا نداند که به چه علت مضطرب می‌شود و فقط به دنبال راهی باشد که از این اضطراب رها شود. اگر از او این سوال را پرسیدید و جواب درستی دریافت نکردید، می‌توانید به صورت غیر مستقیم سوال خود را مطرح کنید. به طور مثال بگویید اگر می‌توانستی تغیری در مدرسه ایجاد کنی، چه کار می‌کردی؟ سعی کنید در مواقعی از او این سوال را بپرسید که زمانی را با کودک خود سپری کرده‌اید؛ به طور مثال بعد از بازی یا خواندن کتاب تا او با شما احساس راحتی بیشتری داشته باشد.

اگر کودک شما علاوه بر مدرسه رفتن در موقعیت‌های دیگر هم به سختی از شما جدا می‌شود، ممکن است مبتلا به اضطراب جدایی باشد که در این صورت تصور می‌کند که اگر از شما جدا شود، ممکن است برایتان اتفاقی بیافتد و شما را از دست بدهد که در این صورت خود را درمانده و بیچاره می‌پندارد. در این زمان لازم است که شما کودک خود را سرزنش نکنید و به طور مثال به او نگویید که تو دیگر بزرگ شده‌ای و نباید این رفتار را داشته باشی. احساس او را درک کنید و سعی کنید به او اعتماد به نفس دهید. توانایی‌های او را شناسایی کنید و او را تشویق کنید. یکسری از کارها را به او بسپارید و اجازه دهید قسمتی از کارهایش را خودش انجام دهد. به این ترتیب می‌توانید وابستگی او را به خودتان کم‌تر کرده و اعتماد به نفسش را تقویت کنید.

مشاوره کودک را فراموش نکنید

برخورد صحیح با کودک پیچیدگی‌های بسیاری دارد زیرا او نمی‌تواند مانند یک بزرگ‌سال به صورت منطقی فکر کند و ممکن است در صورت برخورد اشتباه، باورهای غلطی برایش ایجاد شود که رفتار و احساسات او را در آینده تحت تاثیر قرار دهد. بهتر است که به منظور پیشگیری در مراحل مختلف از کمک مشاورین مجرب در این زمینه بهره‌مند شوید. حتی اگر تا کنون نتوانسته‌اید که از یک مشاور و روانشناس کمک بگیرید و کودک شما دچار مشکلاتی شده، بهتر است که بیش از این غفلت نکنید و همین الان از خدمات مشاوره کودک بهره‌مند شوید.

یک مشاور و روانشناس کاردان می‌تواند عدم تمایل به مدرسه رفتن را ریشه یابی کنید و با توجه به علت این عدم تمایل راهکارهای مناسب ارائه دهد. شاید علت مشکلات شما ریشه در روابط و مشکلات خانوادگی داشته باشد که در این صورت نیاز است که سایر اعضای خانواده نیز مشاوره شوند.

تلفن کلینیک روانشناسی