گرایشهای درونگرایی و برون گرایی
گرایش در لغت به معنای میل و رغبت، قصد و اراده است؛ بنابراین وقتی از گرایشها صحبت میکنیم منبع افکار، رفتارها و انگیزههای فرد درونی است یعنی با رضایت شخصی، این گرایش برایش خوشایند میشود.
گرایش در روانشناسی تمایل فرد در تفسیر یا ارزیابی هر موضوعی است. برخی گرایشها هوشیارانه و برخی نا هوشیارانه تنظیم میشوند. یکی از حیطههای گرایش با تقسیمبندی درونگرایی و برون گرایی بیان میشود که فرد به انتخاب نوع شخصیت خود، گرایش دارد و تحتفشار نیست.
درونگرایی
درون گرایی انتخابی است که فرد برخلاف افراد خجالتی یا اجتنابی، از تنهایی خودش تسکین پیدا میکند و از این حال لذت میبرد.
روانشناس در مشاوره فردی یا اطرافیان فرد، ویژگی درونگرایی را از سایر تداخلات مشخص و تفکیک میکند. دانستن این نکته که گرایش درونی فرد تا چه حدی در ایجاد علائم آزاردهنده و ناخوشایند نقش دارد، مشاور را به سمت یافتن احتمال و تحولات ممکن هدایت میکند.
درون گراها چگونه خود را تنظیم میکنند؟
دقیقاً مهمترین نکته اینجاست که دیگران بهراحتی چنین گرایشی را نمیتوانند تغییر دهند. افراد درونگرا اغلب در تنهایی برای سایر گرایشهای خود برنامهریزی میکنند، از قبل خود را تنظیم میکنند و بعد طبق چیدمان ذهنیشان رفتار میکنند.
لزوم تحول در گرایش:
گرایشها منبع شخصی و نمود خارجی دارند و در ارتباط بین فردی بروز علائم موجب ناسازگاری و اختلافنظر میشوند. در چنین موقعیتی است که فرد درون گرا یا خودش به دنبال سازگاری با مشاور در ارتباط است یا به دلیل اعتراض نزدیکان به این نقطه رسیده است. روانشناس تغییر را به فرد تحمیل نمیکند اما تأثیر گرایش فرد در بروز ناملایمات ارتباطی را هم انکار نمیکند.
درون گرایی، به معنای ناتوانی یا منزوی بودن نیست.
هیچکس قضاوت شدن را دوست ندارد! بسیاری از افراد وقتی پرخاشگری، جنجال، توهین را تجربه میکنند حاضرجواب هستند و بهسرعت از خودشان با تکیه به اصولی مراقبت میکنند. افراد درون گرا هم توانمندی لازم در مراقبت و دفاع از خود را دارند اما عادت به این دارند که در موقعیت تنش وضع تهاجمی نگیرند و اول در خلوت خودتنظیمی خودشان موقعیت را تحلیل کنند. اگر این روال بدون آسیب پیش برود بهتر است اما همیشه و همهجا اینطور نمیشود.
روانشناس چگونه فرد درونگرا را بهپیش سوق میدهد؟
در موقعیتی که چنین خود تحلیلیهایی فرد درون گرا را درگیر تعارضهایی کند که نتواند از پس آن چالش بربیاید، روانشناس با کمک تکنیکهای شناختی و رفتاری، ذهن آگاهی، تحلیل محتوای هیجانی و …ابهام فرد را تحلیل میکند.
مشاور راههای ابراز هیجان، درک همدلانه، اعتراض جراتمندانه بدون پرخاشگری را به فرد میآموزد، لزوم بداهه گویی در برابر طعنههایی مثل افسرده انگاری و … را برای فرد تبیین میکند و فرد بهتناسب شرایط، نگرش و سبک مقابلهی یادگیری شده را بکار میگیرد. ممکن است اطرافیان به رفتار فرد درونگرا اعتراض کنند اما او سریعاً به آنها پاسخی ندهد درصورتیکه سادهترین جمله این است که من هم حق انتخاب در نوع خاص خودم را دارم.
ارتباط محدود افراد درون گرا
افراد درون گرا اغلب روابطی عمیق با تعداد دوستان محدودی دارند. با توجه به شناخت عمیقی که این افراد از دوستان خود دارند احتمال بروز اختلاف کمتر میشود اما صفر نمیشود. چنانچه رفاقت و دوستیهای افراد درونگرا دچار مسئلهای شود به دلیل تمرکز عاطفی شدید آسیبپذیر هستند.
افراد درون گرا از دوستی و روابط خود با مشاور حرف میزنند، از او راهنمایی میخواهند و درصورتیکه شکست عاطفی را تجربه کرده باشند به تشخیص و خودشناسایی های روانشناس بهتر اعتماد میکنند. این موقعیت کمک میکند که افراد درونگرا در رابطه امن درمانی خارج از خودشان، یک نفر دیگر را شریک بازسازی روحی خود کنند.
جامعه از افراد درونگرا چه اثری میپذیرد؟
افراد درونگرا میتوانند تأثیر صامت و بسیار کارآمدی بر سیستمهای شغلی و اجتماعی داشته باشند. این افراد میتوانند در حوزههایی که به تمرکز نیاز دارند متخصص باشند. موقعیتهای شغلی که بسیار پرتنش یا پر رفتوآمد هستند برای این گرایش مناسب است، افراد درونگرایی که خارج از محیط کار در تنهایی خود خلوت میکنند، قدرت تمرکز و پرانرژی شدن خارقالعادهای دارند و در ساعات کاری با تسلط، آرامش و بازدهی بالایی نقش خود را ایفا میکنند.