دلایل تمایل به خودکشی:
در بعضی موارد افرادی که افسردگی دارند، برای رها شدن از این حس و فراموش کردن مشکلات، تصمیم به خودکشی میگیرند. آنها شخصیت خودخواهی ندارند و قصدشان از این کار آسیب رساندن به اطرافیان نیست، بلکه فقط میخواهند مشکلات را متوقف کنند. این افراد هر روز با احساس اندوه بیدار میشوند و در حالی که سعی میکنند این فشارهای فکری را دور کنند، بدتر میشوند. در این شرایط وضعیت شیمیایی و مغزی-عصبی افراد تغییر میکند و با کاهش سطح سروتونین در مغز، فرد احساس ناامیدی کامل میکند تا جایی که به این فکر میرسد که دیگران بدون وجود او بهتر زندگی میکنند. وقتی منطق فرد به این درک میرسد، خیلی سخت است که به عقب برگردد. بعضی از این افراد یک بحران عاطفی را طی میکنند و ممکن است چیزی یا کسی را از دست داده باشند، که در این شرایط زمانی که طاقت و تحملشان تمام میشود، اقدام به خودکشی میکنند.
این افراد سعی میکنند بیشتر وقت خود را به خوابیدن بگذرانند چراکه تنها در این زمان از فکر کردن خلاص میشوند. گاهی ممکن است این افراد در ظاهر حتی زندگی خوبی داشته باشند اما خودشان قادر به دیدن نکات مثبت زندگیشان نیستند. دیگر به زیباییها و علایقشان توجهی ندارند. البته هنوز خانواده و دوستانشان را دوست دارند اما در واقع خودشان را دوست ندارند و زندگیشان را تهی و بی ارزش میبینند.
این افراد مرگ را نمیخواهند، اما از این میترسند که چطور سختی زندگی را تحمل کنند. آنها نمیخواهند چیزهای بهتری داشته باشند و دیگر حس نمیکنند که ممکن است با زنده ماند زندگیشان بهتر شود. پس فرد بهتر شدن را نمیخواهد بلکه فقط میخواهد بدتر شدن را متوقف کند. خودکشی مرگ ناشی از یک بیماری است که فقط نوع این بیماری از سرطان و یا بیماریهای ویروسی متفاوت است. فرد قبل از خودکشی در ذهن خود شرایط را تجسم کرده و به نقشه خودکشی و نوع آن فکر میکند. ممکن است چندین بار به آن محل برود، قرص یا راههای دیگر را بررسی کند. در این شرایط فرد در حالت بحران است و اجازه ندادن، سرزنش و ممانعت دیگران، از انجام این تصمیم نمیکاهد چون این افراد قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیستند و فکر میکنند هیچ کس ناراحتی آنها را درک نمیکند. با غیر قابل تحمل شدن عذاب ذهنی، فرد اقدام به خودکشی میکند. خودکشی شجاعت بسیار زیادی میخواهد چون فرد با احساس ترس و وحشت زیادی مواجه میشود.
درمان فردی که تمایل به خودکشی دارد:
از اصول اولیه درمان، میتوان به بررسی و شناخت ساختارهای ذهنی و تفکرات این افراد اشاره کرد. تفکر میتواند از سه جنبه مختلف نادرست باشد: ۱- ساختار تفکر ۲- محتوای تفکر ۳- فرایند تفکر
در بخش ساختاری، دو نوع تفکر وجود دارد. افکار خود آیند و طرحوارهها. افکار خود آیند گذرا هستند و ماهیت سریع و تلگرافی دارند. افکارخودآیند منفی از قبیل “من ارزش هیچ کاری را ندارم”، “هیچ کاری را نمیتوانم انجام دهم” و “در کارها همیشه با شکست مواجه میشوم”، موجب میشود فرد خلق افسردهای به خود بگیرد و این خلق افسرده به نوبه خود احتمال بروز افکار خود آیند منفی را بیشتر میکند و به این ترتیب دور باطلی ایجاد میگردد. این دور باطل کم کم موجب شکلگیری افسردگی میشود و به طبع آن افکار خودکشی در فرد ظهور میکند.
شناسایی خطاهای شناختی و اصلاح آنها یکی از راهکارهای درمان خودکشی محسوب میشود. از مواردی که در خطاهای شناختی باید به آن توجه کرد، باورهای غیر منطقی است. به طور مثال اعتقاد فرد به اینکه دوست داشتن و احترام گذاشتن به او توسط افراد جامعه از الزامات است و یا اعتقاد این افراد بر پیدا نشدن راه حل و تعبیر فاجعهآمیز بودن آن، نمونهای دیگر از خطاهای شناختی است. بنابراین نخستین قدم در درمان افکار خودکشی، شناسایی هسته باورهای غیر منطقی است.
از این مقالات نیز دیدن نمایید.
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
روانشناسی کودک
مشاوره روانشناسی
از دیگر توصیهها برای برخورد با افکار خودکشی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– بدانیم که نومیدی درباره آینده ناشی از افسردگی است و واقعیت ندارد. منظور این نیست که از افسرده بودن لذت ببریم، بلکه باید افسردگی را به شکلی که هست بپذیریم و بدانیم که افسردگی یک بیماری موقتی است و به معنی تغییر شخصیت نیست.
– به خاطر داشته باشیم که افسردگی شرایطی موقت است و راههای بسیاری برای درمان آن وجود دارد. سعی کنیم مثلاً به مدت شش هفته برای بررسی افسردگی خود اقدام کنیم تا نتیجهاش را ببینیم.
– با یک از دوستان یا اعضای خانواده درباره احساس خود حرف بزنیم.
– با پزشک یا روان درمانگر صحبت کنیم.
– از اینکه برای رسیدن به بهبودی تلاش میکنیم به خود اعتماد به نفس بدهیم.
– از دوستان کاذب فاصله بگیریم.
ضرورت مشاوره تلفنی برای خودکشی:
در مشاوره حضوری، مراحلی باید طی شود که امکان مشاوره را برای مراجع فراهم آورد. از جمله این مراحل میتوان به تنظیم وقت، گرفتن نوبت (که گاهی ممکن است چند هفته به طول انجامد) و دور بودن مسیر، اشاره کرد.
مشاوره تلفنی امکان دسترسی سریع به مشاور را برای این افراد فراهم میکند. آنها میتوانند در زمانی که به کمک نیازمندند، با مشاوران مربوطه به راحتی ارتباط برقرار کنند و مشاور با بررسی تفکرات غیر منطقی و مخرب آنها به ایشان کمک کرده و نیاز به توجه و شنیده شدنشان را تأمین کند.