خانواده اولین نهاد اجتماعی و مهمترین ساختار جامعه محسوب میشود، جایگاهی است که باعث رشد و کمال شده و فضایی را برای تجربه محبت، امنیت، حمایت و … مهیا میسازد؛ بنابراین بدیهی است که همه احساس تعلق به چنین نهادی را دوست داشته باشند و خواستار تداوم آنچه در امر ازدواج و چه بعدازآن باشند.
حضور والدین و همیاری و مساعدت ایشان میتواند مفید و سودمند واقع شود و جوانان بهسوی ازدواج موفق رهنمون شوند، همچنین میتواند تأثیر منفی برجای بگذارد.
بارها شنیدهایم که پدر و مادرها بر این عقیده هستند که تو باید «با شخصی که مورد انتظار من میباشد ازدواج کنی»؛ «با این شخص نباید ازدواج کنی چون من میگم» در چنین شرایطی این گمان برای فرزند به وجود میآید که آیا ارادهای از خود برای اتخاذ تصمیمهای مهم زندگی دارد یا فقط باید بر طبق نظر والدین خود عمل کند؟ و چون باید مسؤولیتش را بر عهده گیرد پس به دنبال حق رأی برای خود میگردد، حال به دلیل احترام نگذاردن والدین به حریم شخصی و حساسیت بیشازحدشان، بین آنها کدورت به وجود میآید و حتی ممکن است باعث افسردگی و مشکلات عدیده گردد.
گاهی اوقات والدین این احساس را دارند که مالک فرزندان خود هستند و قرار است پس از سالها زحمت اینک که به ثمر رسیدهاند نتیجه زحماتشان را ببینند، بنابراین در تمامی حیطههای زندگی فرزند خود دخالت کرده یا خود بجای آنها فکر کرده و تصمیم میگیرند. در تمامی این حالتها فرزند ۲ راه پیش روی خود میبیند که یا نظر والدینش را بپذیرد و با شخص مذکور موافقت کند و یا در مقابل خانواده خود بایستد و مصرانه سر تصمیمش بماند که در این صورت رابطه والد-فرزندی به هم میریزد و فضا متشنج میشود؛ اما والدین تا چه حدی میتوانند در تصمیمات فرزندان خود نقش داشته باشند؟ و تا چه حد مجازند در آن اصرار و پافشاری داشته باشند؟ شما میتوانید پاسخ این سؤالات و موارد مشابه را از مشاورین مجرب ما بخواهید.
تماس با تلفن ثابت بدون صفر یا کد با شماره : ۹۰۹۹۰۷۱۶۳۹