زمانی که افسرده و ناراحت هستید مهم است که کسانی را در زندگی داشته باشید که از شما حمایت کنند یا حداقل سعی خود را بکنند که شما را درک کنند. اگر خانواده و اطرافیانتان شما را درک نکنند و بابت ناراحتی و افسردگی سرزنشتان کنند، شرایط ناخوشایندی برایتان ایجاد میشود. در این شرایط چه عکس العملی باید داشته باشید که کمترین میزان آسیب گریبانگیرتان شود؟ در این مقاله در خصوص نحوه برخورد و تعامل با دوستان و خانوادهای که در زمان ناراحتی حمایتگر نیستند، صحبت شده است.
افسردهام و از طرف اطرافیانم حمایت نمیشوم، چه کار کنم؟
بپذیرید که همه افراد توانایی درک بالایی ندارند
این موضوع را در نظر بگیرید که ممکن است بی تفاوتی و عدم حمایت خانواده یا دوستانتان ربطی به شخص شما نداشته باشد و تنها به این دلیل باشد که آنها نتوانند شرایط شما را درک کنند. قدرت درک بالا در نتیجهی تجربیات مختلف و آموزشهای صحیح در زندگی ایجاد میشود که ممکن است اطرافیانتان از آن بیبهره بوده باشند. ممکن است آنها در محیطی بزرگ شدهاند که نشان دادن آسیب پذیر بودن یا غم و اندوه غیر قابل قبول بوده است.
گاهی اوقات برای این که اطرافیانتان شما را درک کنند لازم است که در خصوص شرایطتان توضیحات بیشتری به آنها بدهید. شما میتوانید از منابع مختلفی برای آموزش دادن و روشن ساختن خانواده و دوستان خود استفاده کنید.
حامی بودن را از خودتان شروع کنید
شاید برای دریافت حمایتی که به آن نیاز دارید ابتدا لازم است که از خودتان شروع کنید. خودتان میتوانید بهترین حامی خود باشید. با خودتان مهربان باشید و سعی کنید که صحبتهای درونیتان مثبت باشند. به عبارتی دیگر مواظب صدای درونی خود و حرفهایی که راجع به شما میزند باشید. در شرایطی که صحبتهای درونیتان منفی هستند ممکن است استرس و اضطراب بیشتری برای شما ایجاد شود. حتی اگر لازم باشد چند جملهی مثبت را به خاطر بسپارید و روزانه آنها را چندین بار تکرار کنید. در نظر داشته باشید که گفت و گوهای ذهنی منفی به افسردگی شما دامن میزند. پس اگر متوجه شدید که در چرخه منفی بافی یا خودسرزنشی قرار گرفتید، چرخه را متوقف کرده و خودتان را همانطور که هستید بپذیرد. هیچ شخصی کامل نیست و همه افراد مرتکب اشتباه میشوند پس به خودتان بیش از اندازه سخت نگیرید. علاوه بر آن مشغول شدن به فعالیتهایی که حواس و تمرکز شما را از افکار منفی منحرف کند نیز میتواند کمک کننده باشد.
شما همچنین میتوانید به خودتان رسیدگی کنید به طور مثال به آرایشگاه یا سالن ماساژ بروید. این که یاد بگیرید به این صورت از خودتان مراقبت کنید نه تنها حال و هوای شما را عوض میکند بلکه به شما کمک میکند که مسئولیت احساسات و سلامت خود را بر عهده بگیرید. همچنین این موضوع به شما کمک میکند که کمتر درگیر این افکار شوید که دوستان یا خانوادهتان حمایت لازم را ندارند.
باورهای اشتباه خود را در مورد افسردگی اصلاح کنید
افسردگی نشانه ضعف یا تنبلی نیست، بلکه در بسیاری از موارد یک مشکل بیولوژیکی بوده که به دلیل عدم تعادل در مواد شیمیایی تنظیم کننده خلق و خو ایجاد میشود. این که در شرایط افسردگی به دنبال کمک باشید برای جلب توجه نبوده و همچنین نشان دهنده ضعیف بودن شما نیست. مهم نیست که بقیه چه حرفهایی به شما میزنند شما نباید این حقایق را نادیده بگیرید. از دیگران کمک بگیرید تا زمانی که شخص مناسب و مورد نظر خود را پیدا کنید.
به یاد داشته باشید که دیگران نیز مشکلات خاص خود را دارند
ممکن است اطرافیان و دوستانتان شرایط شما را درک کنند اما به دلیل مسائلی که در حال حاضر در زندگیشان در جریان است نتوانند به شکل فعالی از شما حمایت کنند. به طور مثال ممکن است دوست شما نیز افسرده باشد و نتواند حمایت لازم را در اختیار شما قرار دهد. در این شرایط عدم حمایت او نشان دهنده بی اهمیت بودن شما نبوده و تنها به این دلیل است که توانایی و منابع درونی لازم را برای حمایت از شما ندارد. زمانی که حمایت لازم را از اطرافیانتان دریافت نمیکنید این موضوع را به خودتان یادآوری کنید. عدم حمایت آنها را به خودتان نگیرید و این طور برداشت نکنید که برای آنها مهم نیستید.
در جای دیگری به دنبال حمایت باشید
زمانی که افسرده هستید و خانواده و دوستانتان از شما حمایت نمیکنند میتوانید در جای دیگری حمایت لازم را به دست آورید. سعی کنید دوستان جدیدی پیدا کنید و عضو گروههای جدید شوید که تجربیات مشترک با شما داشته باشند. گاهی اوقات صحبت با کسانی که آشنایی زیادی با شما ندارند میتواند آسانتر باشد زیرا آنها کمتر شما را مورد قضاوت قرار میدهند یا حتی اگر هم قضاوت کنند کمتر برای شما اهمیت خواهد داشت.
به صورت مستقیم درخواست کمک کنید
از این که به صورت مستقیم خواسته و نیاز خود را با خانواده و دوستانتان در میان بگذارید، نترسید؛ گاهی اوقات اطرافیانتان اگر بدانند چه چیزی شما را خوشحال میکند مشتاقانه به شما کمک کرده و حمایت خود را نشان میدهند. شاید آنها متوجه نباشند که شما چه احساس یا خواستهای دارید زیرا در ذهن آنها شما همیشه فرد قویتر هستید. به خاطر داشته باشید که اطرافیان نمیتوانند ذهن شما را بخوانند پس صحبت کنید و به صورت مستقیم خواسته خود را بیان نمایید.
رابطههای منفی را تمام کنید
اگر میتوانید افراد منفی را از زندگی خود حذف کنید یا حداقل تاثیر آنها را کمتر کنید. بعضی اشخاص هستند که صرف نظر از کاری که انجام میدهید همیشه به شما آسیب میزنند. اگر این امکان وجود دارد رابطه خود را با آنها کمتر کنید. شما میتوانید در این خصوص با مشاور و روانشناس نیز صحبت کنید تا آنها روش مناسب برخورد با این گونه افراد را به شما نشان دهند به صورتی که کمترین آسیب به شما وارد شود. به خاطر داشته باشید که حذف آدمهای منفی و سمی از زندگیتان کار بدی نیست.
احساسات خود را در جهت خوب به کار گیرید
اگر از کسی عصبانی هستید از این عصبانیت در جهت مثبت استفاده کنید. به طور مثال از خانه بیرون بروید و فعالیتهای جسمانی انجام دهید، خود را مشغول کارهای دستی کنید یا تمیزکاری کنید. انجام دادن یک کار فیزیکی به شما کمک میکند که احساسات خود را تخلیه کنید. در این حالت علاوه بر این که عصبانیت خود را برون ریزی میکنید، یک کار مثبت نیز انجام دادهاید.