آیا شما هم از آن دسته افراد هستید که مدام میگویند «از خودم بدم میاد»؟ میدانید اگر از خود نفرت داشته باشید تا چه اندازه به خودتان آسیب میزنید؟ احساس نفرت از خود، ما را ناامید میکند و شرایط زندگی را برایمان بسیار سخت و دشوار میکند. طی تحقیقات انجام شده، احساس نفرت از خود نهتنها شرایط زندگی را محدود میکند بلکه سلامت روحی و روانی را نیز تهدید کرده و شخص را به افسردگی و اضطراب مبتلا میکند.
برای غلبه بر احساس تنفر از خود لازم است که نشانهها و علائم این بیماری را شناسایی کرده و علت آن را بهخوبی درک کرد تا بتوان برای مقابله با آن اقدامات لازم را انجام داد. در ادامه به باورها و ویژگیهای شخصیتی اشتباهی که باعث احساس تنفر از خود میشوند، اشاره شده است.
چرا از خودم بدم میاد؟
باورها و عادتهایی که منجر به احساس تنفر از خود میشود، شامل موارد زیر است:
همهچیز باید خوب باشد
بعضی از افراد تصور میکنند که باید همه کارها و اموراتشان را خوب و عالی پیش ببرند و اگر جایی از کارشان بلنگد خیال میکنند که همهچیز را ازدستدادهاند و مدام خودشان را سرزنش میکنند. این افراد کمالگرا هستند و تصور اینکه کار اشتباهی از آنها سر بزند برایشان غیرقابلبخشش است. چنین کسانی بر این باور هستند که اگر همه کارها را در حد عالی انجام ندهند نابود میشوند.
تمرکز کردن روی اتفاقهای بد
کسانی که مدام میگویند «از خودم بدم میاد» با وجود داشتن یک روز عالی و بینقص، بهجای اینکه از آن روز استفاده کنند و لذت ببرند، ترجیح میدهند یک گوشه بنشینند، گذشته را مرور کنند و برای کارهای اشتباهی که از آنها سرزده خود را سرزنش کنند.
استدلال عاطفی
استدلال عاطفی به این معنا است که فرد احساسات خود را یک واقعیت محض میبیند. برای مثال اگر یک روز از خواب بیدار شود و حس بدی داشته باشد، فکر میکند آن روز شوم است و قرار است اتفاق ناگواری رخ دهد. چنین افرادی تمام احساسات خود را روی زندگیشان منعکس میکنند.
عزتنفس پایین
بسیاری از کسانی که بر این باورند که خودشان را دوست ندارند، عزتنفس پایینی داشته و هیچوقت از کارهایشان رضایت ندارند. آنها همیشه خودشان را با دیگران مقایسه میکنند و درنتیجهی این مقایسه خود را مورد سرزنش قرار میدهند.
نیاز به تایید دیگران
بعضی از افراد مدام میخواهند کارهایی انجام دهند که مورد تائید دیگران قرار بگیرند. همیشه به این فکر میکنند با اعمالشان نظر دیگران را جلب کنند. چنین افرادی بسته به عقیده دیگران نظرشان در مورد خودشان عوض میشود و درنتیجه خود را سرزنش میکنند.
عدم پذیرش تایید دیگران
این افراد هر موقع از کسی تعریف و تمجید بشنوند فکر میکنند که دیگران خیلی خوب هستند و خود را لایق و سزاوار این تعریف نمیدانند و آن را نادیده میگیرند. آنها فکر میکنند که حقیقت چیز دیگری است و فقط خودشان از بد بودن خودشان آگاه هستند و دیگران قادر نیستند بدی آنها را ببینند.
تلاش برای همرنگ شدن با دیگران
افرادی که از خود ناراحت هستند و این جمله را همیشه تکرار میکنند «از خودم بدم میاد» همیشه در هر جمعی فکر میکنند یک فرد خارج از آن جمع هستند و سعی دارند با موافق بودن با دیگران خود را با آن جمع هماهنگ کنند. این افراد فکر میکنند که مردم از آنها بدشان میآید و به دیگران حق میدهند و براین باوراند که من چه چیزی دارم که برای دیگران جالب باشد و چرا باید با من وقت بگذرانند.
نپذیرفتن انتقاد
کسانی که از خود ناراحت هستند اغلب نمیتوانند انتقاد را بپذیرند و آن را یک حمله شخصی بهحساب میآورند. حتی ممکن است تا مدتها بعد نیز به شخصی که از آنها انتقاد کرده است فکر کنند و آن را از یاد نبرند.
ترس از ارتباط اجتماعی
اینگونه افراد از داشتن ارتباطهای مثبت میترسند و نگران هستند که یک روز این رابطه تمام میشود و ممکن است آنها شکست بخورند یا تنها بمانند و به همین دلیل ترجیح میدهند با کسی وارد ارتباط نشوند.
دیدگاه بدبینانه
ممکن است کسانی که میگویند «از خودم بدم میاد» نگاهی بسیار تیره و تاریک به زندگی و پیرامون خود داشته باشند و زندگی را از دیدگاهی منفی نگاه کنند و فکر کنند کسانی که دیدی مثبت به جهان دارند، سادهلوح هستند. همچنین اوضاع زندگی را بسیار پیچیده میبینند و از زندگی در این جهان متنفر هستند.
از خودم بدم میاد چون خیلی از خودم انتقاد میکنم
افرادی که از خود ناراحت هستند بهطور مدام با منتقد درونی خود سروکار دارند. این افراد ندایی در درون خود میشنوند که برای هر کاری آنها را ارزیابی و نقد میکند. منتقد درونی از شخص ایراد میگیرد و اعتماد شخص را نسبت به خودش پایین میآورد بهطوریکه همیشه در پی مقایسه کردن خود با دیگران است. کسانی که از خود بدشان میآید همیشه احساس میکنند که نسبت به دیگران بسیار متفاوت هستند و همین باعث میشود که خود را در جامعه منفور و طرد شده احساس کنند زیرا منتقد درونیشان همیشه آنها را سرکوب میکند. این افراد باید به این آگاهی برسند که منتقد درونشان در پی تضعیف کردن روحیه و قوای درونی آنها است. اگر زیاد به این صدای درونی گوش دهند ممکن است در طی زمان به مریضی پارانویا یا بدبینی دچار شوند.
بعضی از چیزهایی که ممکن است منتقد درونی انسان به او بگوید شامل موارد زیر هستند:
- چرا این کار را انجام میدهی؟ فکر میکنی چه کسی هستی؟
- راه تو از موفقیت بسیار دور است بنابراین تلاشت بیفایده است
- مثل همیشه این کار را هم خراب میکنی
- سعی کن به کسی اعتماد نکنی چون در آخر ناامید میشوی
- چرا من را دوست دارد؟ لابد انگیزهای پنهانی وجود دارد
چرا دائم از خودم ایراد میگیرم؟
در ادامه مطلب به دلایلی که ممکن است باعث ایجاد منتقد درونی در افراد شوند اشاره میکنیم:
تجربههای دوران کودکی
یکی از دلایل منتقد درونی میتواند تجربههایی باشد که اشخاص از دوران کودکی خود داشتهاند. کسانی که صدایی در درونشان میگوید «از خودم بدم میاد»، آسیبهایی در دوران کودکی از طرف والدین بر آنها وارد شده که میتواند دلایل محکمی برای ایجاد صدای درونی باشد که در پی تخریب افراد است. اگر کودکان مورد سرزنش یا بیتوجهی زیادی قرار بگیرند، یا بیشازحد کنترل شوند و یا بهطور مدام مورد پرسش و انتقاد قرار بگیرند بهطورقطع در آینده صدایی در درون آنها شروع به سرزنش کردنشان میکند.
روابط بد
یکی دیگر از مواردی که باعث میشود افراد منتقد درونی داشته باشند این است که آنها در یک رابطه با دوست یا همکار یا فامیل خود شکستخوردهاند و آنها سعی در تخریب شخصیتی او داشتهاند.
حوادث ناگوار
حوادث ناگوار نیز یکی دیگر از عوامل مهم منتقد درونی است. معمولاً کسانی که میگویند «از خودم بدم میاد» در تصادف، درگیری، حمله فیزیکی دچار خسارت شده و علت حادثه آن شخص باشد، ممکن است بهمرورزمان دچار حس پشیمانی یا گناه شوند و در پی سرزنش کردن خود باشند.
راههای مقابله با نفرت از خود
تمرین مهربانی
بسیار مهم است که افراد بتوانند با خود مهربان باشند و سعی کنند نقاط مثبت خود را در نظر بگیرند و آنها را پرورش داده و خود را تشویق کنند. از زاویهای دیگر به زندگی نگاه کنند، و نباید اینطور تصور کنند که آن اتفاق بد پایان دنیا بود یا من نمیتوانم خودم را برای آن اشتباه ببخشم. طی تحقیقاتی ثابتشده که هر چه افراد با خود مهربانتر باشند عزتنفس بالاتریی خواهند داشت.
داشتن ارتباط با افراد خوشبین
یکی از راههای مقابله با از خود بد آمدن این است که با افراد مثبت و کسانی که به آنها حس خوبی میدهند رابطه داشته باشند. اگر چنین افرادی در زندگی روزمره خود ندارند میتوانند با مراکز روانشناسی مشورت کرده و در جلسههای رواندرمانی شرکت کنند.
مراقبت از خود
برای کسانی که به این باور رسیدهاند که خودشان را دوست ندارند، بسیار مهم است که با رعایت نکاتی از جسم و روح خود مراقبت کنند. نکاتی مانند ورزش کردن، خواب کافی، رفتن به طبیعت، خوردن غذای سالم. افراد با انجام دادن این کارها بهصورت منظم میتوانند احساس خوبی داشته باشند.
صحبت با مشاور
همانطور که گفته شد بسیاری از باورهای اشتباه میتوانند باعث شوند که فرد دچار حس نفرت از خود شود؛ درنتیجه شناسایی این باورها به او کمک میکند که رابطه بهتری با خودش داشته باشد. مشاور با شناسایی این باورهای ذهنی به فرد کمک میکند که از زاویه دیگری به مسائل نگاه کند و بداند احساسی که به خودش دارد به دلیل شرایط بیرونی نبوده و از درونش ناشی میشود.
منبع: verywellmind