گاهی تمام چیزی که به خودتان میگویید این است که احساس بدبختی میکنم. احساس بدبختی و یا ناامیدی چه در مورد یک موضوع خاص باشد و چه بهصورت کلی نسبت به همهچیز در زندگی باشد، یک احساس بسیار آزاردهنده است. احساس بدبختی و گیر افتادن در نامیدی، زندگی را سخت میکند. خوشبختانه زمانی که احساس بدبختی و ناامیدی میکنید برخی کارها وجود دارند که با انجام آنها زندگیتان بهتر میشود.
وقتی احساس بدبختی میکنید این را در نظر بگیرید که ممکن است مغزتان به شما دروغ بگوید.
زمانی که احساس بدبختی میکنید، مغزتان ممکن است به شما بگوید که همهچیز وحشتناک و ترسناک است. افکارتان ممکن است شما را متقاعد کند که نمیتوانید موفق شوید یا به شما بگوید که هیچ فرصتی برای بهتر شدن اوضاع وجود ندارد؛ اما باید بدانید اینکه شما در مورد چیزی فکر میکنید دلیل نمیشود که آن موضوع درست باشد. افکار شما ممکن است تحریفشده، نادرست و یا کاملاً اشتباه باشند. احساس بدبختی به افکار ناامیدکننده دامن میزند و اینیک چرخهی منفی است که هرکسی ممکن است بهراحتی در آن گرفتار شود و در این زمان باور اینکه همهچیز میتواند بهتر شود بسیار دشوار است. حتی ممکن است فکر کنید من احساس بدبختی میکنم، همهچیز را امتحان کردهام و نتیجهای ندارد؛ اما این فکر یک تحریف شناختی در زمان احساس بدبختی است. شما ممکن است چند کار را برای بهتر شدن حالتان امتحان کرده باشید اما مطمئناً همهچیز را امتحان نکردهاید. حداقل میتوانید اینطور فکر کنید که زمانی که احساس بدبختی میکنید ممکن است تفکرات شما دقیق نباشند و احتمالاً بیشتر از چیزی که شما فکر میکنید جای امیدواری وجود دارد.
زمانی که احساس بدبختی میکنید برعکس همیشه فکر کنید.
احتمالاً وقتی احساس بدبختی و ناامیدی میکنید به تمام دلایلی که باعث میشوند اوضاع بهتر نشود فکر میکنید. این بار به شواهدی که نشان میدهند اوضاع در حال بهتر شدن است توجه کنید و به این فکر کنید که چگونه ممکن است شرایط بهتر شود. فکر کردن در مورد نکات مثبت میتواند دریچههای جدیدی برای شما باز کند و باعث شود متوجه شوید همانقدر که این احتمال وجود دارد که شرایط بدتر شود، این امکان نیز وجود دارد که اوضاع بهتر شده و به آن بدی که شما تصور میکنید نباشد.
از احساس بدبختی و ناامیدی چه چیزی به دست میآورید؟
فکر کردن به اینکه شما از احساس ناامیدی چه چیزی به دست میآورید شاید یک تمرین عجیب باشد. ممکن است فکر کنید اینیک تصور اشتباه است و شما نمیخواهید اینطور فکر کنید؛ اما اگر بیشتر فکر کنید درمییابید زمانی که نسبت به چیزی امیدوار نیستید از اینکه مسائل درست پیش نرود نگران نخواهید شد. احساس ناامیدی ممکن است شما را از انجام تغییرات نامناسب محافظت کند.
اگر احساس بدبختی نکنید چهکارهایی انجام میدهید؟
به این فکر کنید اگر کمتر احساس بدبختی و ناامیدی کنید چه چیزهایی به دست میآورید؟ زندگی شما چه تغییراتی میکند؟ اگر بیشتر امید داشته باشید عملکردتان چقدر عوض میشود؟ سعی کنید جوری رفتار کنید که اگر امیدوار بودید عمل میکردید. بهعنوانمثال، ممکن است متوجه شوید که اگر امید داشته باشید، بیرون میروید و با افراد جدید ملاقات میکنید یا به دنبال یک کار جدید میروید. سعی کنید این کارها را انجام دهید حتی اگر امیدوار نباشید که کارساز است. گاهی اوقات، ابتدا باید رفتار خود را تغییر دهید بعدازآن احساساتتان تغییر خواهد کرد؛ بنابراین اگر امیدوارانه رفتار کنید، ممکن است سرانجام احساس امیدواری بیشتری داشته باشید.
برای حل مسئله تلاش کنید.
وقتی احساس بدبختی و ناامیدی میکنید تفکر شما این خواهد بود که هیچچیز بهتر نخواهد شد و شما نمیتوانید در حل کردن مسائل موفق شوید. اما همیشه کاری وجود دارد که میتوانید برای حل یک مشکل یا تغییر احساس خود نسبت به مسئله انجام دهید. مدتی در مورد راهحلهایی که به ذهنتان میرسد فکر کنید. لازم نیست به دنبال ایدههای خوب باشید، فقط ببینید آیا میتوانید تا آنجا که میتوانید برای حل یک مشکل راهحل ارائه دهید. در مواردی مانند بیماری عزیزان که نمیتوانید مشکل را حل کنید سعی کنید احساس خود را در مورد مشکل تغییر دهید. آیا وقتگذرانی با اعضای خانواده میتواند به شما کمک کند کمی بهتر شوید؟ اگر یک دورهی خودشناسی بگذرانید، ممکن است کمی امیدوارتر شوید؟
وقتی احساس بدبختی میکنید با یک دوست یا اعضای خانواده صحبت کنید.
زمانی که به دنبال راهحل برای مشکلاتتان هستید و یا روزهای سختی را میگذرانید و احساس بدبختی میکنید با یک فرد معتمد صحبت کنید و آنچه را تجربه میکنید با او در میان بگذارید. آنها ممکن است بتوانند به شما کمک کنند از یک منظر دیگر مسائل را ببینید یا استراتژیهایی ارائه دهند که به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید. گاهی دشوار است که به دیگران بگویید در حال گذراندن چه مسائلی هستید، بااینحال صحبت کردن با یک فرد معتمد میتواند باعث ایجاد احساس امیدواری در شما شود.
برای خودتان برنامه داشته باشید.
بعدازاینکه راهحل مسئلهی خود را پیدا کردید برای انجام آن برنامهریزی کنید. به این فکر کنید که اول باید از کجا شروع کنید. در نظر داشته باشید که اگر برنامهی اول شما موفقیتآمیز نبود همیشه میتوانید برنامهی جایگزینی داشته باشید. برنامههای خود را بهعنوان آزمایش در نظر بگیرید. وظیفهی شما این است که تا آنجا که میتوانید آزمایش کنید تا متوجه شوید چه چیزی برای شما و شرایطتان مفید است.
به برنامههای خود برای برطرف شدن احساس بدبختی، عمل کنید.
هنگامیکه برنامهای تنظیم کردید حتماً به آن عمل کنید. اینکه منتظر بنشینید تا اوضاع خودبهخود بهتر شود کار بیهودهای است. اگر شروع به فعالیت کنید و برنامههای خود را دنبال کنید احتمالاً بیشتر به ادامهی مسیر امیدوار میشوید.
اگر احساس بدبختی و ناامیدی طولانی شد، به دنبال کمک حرفهای باشید.
احساس بدبختی و ناامیدی میتواند علامت یک مشکل مربوط به سلامت روان مانند افسردگی باشد؛ بنابراین اگر احساس بدبختی و ناامیدی بیش از دو هفته طول کشید یا نگران سلامت روان خود بودید، حتماً به دنبال کمک حرفهای باشید. یک متخصص در زمینهی سلامت روان میتواند نیازهای شما را ارزیابی کند و در مورد گزینههای درمانی شما تصمیمگیری کند. بیشتر مسائل مربوط به روان قابلدرمان هستند. درمان این مشکلات میتواند به شما کمک کند تا نسبت به آینده امیدوارتر باشید و احساس بدبختی در شما از بین برود.
منبع: Verywellmind